دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه ....................................................................................................................................
1- حسادت ورزی و برتری جویی نسبت به خاندان پیامبر ......................................
2- کینه توزی و انتقامجویی اعراب و قریش ................................................................
3- هواپرستی و خودخواهی ............................................................................................
4- عدم تحمل عدل علوی .................................................................................................
جنگ جمل و انگیزه های برپاکنندگان آن .........................................................................
فزون طلبی و امتیازخواهی ..............................................................................................
انگیزه واهی خونخواهی عثمان ...............................................................................................
ریاست طلبی، انگیزه اصلی شورش ناکثین ......................................................................
زمینه های جنگ صفین و انگیزه قاسطین ........................................................................
سودای تشکیل امپراطوری اموی، انگیزه اصلی معاویه .................................................
فتنه مارقین، از جهل و جمودشان سرچشمه می گرفت ..................................................
سستی و ناپایداری در دفاع از حق .................................................................................
مقدمه
امام علی بن ابی طالب(ع)، علاوه بر خلافت و جانشینی منصوص از رسول گرامی اسلام(ص)، پس از کشته شدن خلیفه سوم، در تاریخ بیست و پنجم ذی حجه سی و پنج هجری (ششصد و چهل و چهار میلادی) ، با همه استنکافش از پذیرفتن حکومت و خلافت، با اقبال عمومی و اصرار آنان برای پذیرش منصب حکومت ظاهری، مواجه شد، و با بیعت آنان و در رأس همه، بیعت اصحاب پیامبر از مهاجران و انصار، عملاً متصدی امر حکومت و خلافت بر مسلمانان گردید.
در باره حکومت ظاهری امام علی(ع) و به تعبیر دیگر، حکومت علوی، چند مسأله از مسلّمات تاریخی است.
نخست اینکه امام(ع) در فضای کاملاً آزاد سیاسی - اجتماعی و با اقبال عمومی و اشتیاق توده های مردم مسلمان و بیعت از روی میل و اختیار آنان، به حکومت رسید؛ چون، مردم پس از پشت سر گذاشتن دوران سخت و تلخ حکومت پیشینیان و انواع تبعیضها، بی عدالتیها و فساد و تباهی، به این نتیجه رسیدند که تنها راه نجاتشان از آن اوضاع نابسامان و جوّ تبعیض آمیز و ستم آلود، پایان دادن به دوران حکومت خلیفه پیشین و تعیین خلیفه جدید است، لذا پس از وی، به در خانه وصی و جانشین بحق پیامبر(ص) حضرت علی(ع) روی آوردند و دست بیعت به سویش گشودند و به طور جدی، خواهان حکومت علوی بودند و در برابر عدم پذیرش امام(ع) اصرار ورزیده و آن حضرت را بر اجابت درخواست خود در تنگنا قرار دادند. امام(ع) در این باره فرموده است:
"ازدحام فراوانی که مانند یالهای کفتار بود [به هم فشرده و انبوه] مرا به قبول خلافت واداشت . آنان، از هر طرف، مرا احاطه کردند [و] چیزی نمانده بود که دو نور چشمم زیر پا له شوند! آن چنان جمعیت به پهلوهایم فشار آورد که سخت مرا به رنج انداخت و ردایم از دو سو پاره شد! مردم همانند گوسفندانی [گرگ زده که دور تا دور چوپان جمع شوند مرا در میان گرفتند.]
مانند شترهای ماده ای که به فرزندان خود روی آورند، به سوی من روی آوردید و می گفتید: "بیعت!بیعت!".من،دستم رابستم وشماآن رامی گشودید.من،آن راازشمابرمی گرفتم وشما به سوی خود می کشیدید."
طبری نیز نقل می کند که امام علی(ع) در برابر اصرار مردم بر بیعت، فرمود: "این کار - بیعت - را نکنید. اگر من، وزیر و همکار امام مسلمانان باشم، بهتر از این است که امیر و حاکم بر مسلمانان باشم."، اما آنان گفتند: "به خدا سوگند! ما، تو را رها نمی کنیم تا این که با تو بیعت کنیم."
دوم اینکه امام(ع) پیش از این، برای رسیدن به امامت و حکومت ظاهری و زعامت سیاسی - که آن را حق مسلّم خود می دانست - از هر گونه تلاش و اقدام ممکن، خودداری نورزید، اما پس