لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
زنان نباید قهرمان باشند، باید قهرمان بسازند!!
طلعت تقینیا
تریبون فمینیستی ایران
دختران فراری، دختران سرگردان، دختران بیحوصله واخورده و بیهدف، بیکار دور هم جمع میشوند انرژی و وقت خود را بی ثمر از دست می دهند. کجاست راهی کجاست چشماندازی چه باید کرد؟ چه باید گفت؟
نبود امکانات تفریحی و ورزشی بر بیکاری و بقیه مسایل و مشکلات زنان افزوده می شود. نبود کلوپ های تفریحی و باشگاه های سالم و سودمند، نداشتن فضای ورزشی رؤیایی است که به ویژه دختران در آرزوی تحقق آن هستند. دختران هم نیاز به تفریح، تلفن و معاشرت با غیر همجنسان خود دارند. کجا انرژی این دختران جوان مصرف شود؟ کجا از انرژی این جوانان در جای مناسب بهرهبرداری می شود؟ از گردشگری و پارکهای امین و سینما و تئاتر ارزان خبری نیست. ورزشکاران و قوانین مردانه ورزش خستهکننده و غیرقابل تغییر است. تلویزیون برنامه جذاب سرگرمکننده ویژه دختران جوان پخش نمیکند. کانالهای تلویزیون انتشاردهنده خبرهای ورزشی مردانه و خندههای مردانه است. ده میلیون دختر که میترسند در خیابانها ورزش ماراتون را انجام دهند چون مانتویشان باید بلند باشد، رنگش فلان رنگ نباشد، اینجا ننشینند، آنجا ننشینند، قهوهخانه نروند، تریا نروند، ورزش نکنند، خنده نکنند، چه کنند؟ جوانی را از زندگی حذف کنند و جوانی نکرده پیر شوند. فرصتهایی مثل ابراز شادمانی، خودنمایی، رقابت جاهطلبی، خودسازی، مسابقه، تفریح سرزندگی جوانی برای زنان در مقایسه با مردان هیچ است.
کجاست ورزشگاهها، کجاست تیمهای تفریحی و ورزشی رقابتی که انرژی جوانان را بگیرد؟ کجاست کوچه های امن، تفریحگاه های امن؟ چنین جاهایی یافت نشود پس بهتر است دختران شوهر کنند و چند صباحی بعد راهی دادسراها شوند؟
زنان برای ورود به عرصه ورزش از هر جهت با موانع ورزشی و عقیدتی مواجه هستند، چه در جایگاه تماشاگر ورزش، چه در جایگاه ورزشکار و قهرمان که در مجموع شرایط ورزشی را نامطلوب ساخته است. یک روز گفتند از فردا ورود زنان برای به تماشا نشستن بازی های مردانه ممنوع است؛ به همین سادگی، بخش بزرگی از شهروندان از یکی از بدیهیترین حقوق مدنی خود محروم شدند. محرومیتی که در هیچ جای کتاب قانون رسماً نوشته نشده است، اما بیست سال است که با جدیت اجرا میشود.
ورزشگاهها که قاعدتاً باید به همه تعلق داشته باشد دربست تکجنسیتی است و گروهی این ممنوعیت را منسوب به شرع کرده و آنرا به بهانه نگاه کردن به بدن مرد به لحاظ شرعی درست نمیدانند. درحالیکه به نظر می رسد بیش از آنکه جنبه شرعی داشته باشد حکمی دولتی و نانوشته است.
میشود جداسازی کرد، میشود از ورزش جلوگیری کرد، میشود تمام دختران را خانهنشین کرد ولی نمیتوان شور هیجان انرژی جوانی را به این سادگی مهار کرد.
به هرحال انتظار نمیرود با چنین تفکراتی به این سادگیها اجازه ورود زنان به عرصه اجتماعی ورزش صادر شود. یکبار در هنگام مسابقه دو تیم سرشناس کشور، مسئولان سازمان در پذیرش زنان وعدههایی دادند و سازمان تربیت بدنی از شورای تأمین امنیت تقاضای بررسی جوانب حضور زنان را کرد، اما چند روز بعد به دلایل نامعلوم این بررسی تا اطلاع ثانونی از دستور کار خارج شد.
حجتالاسلام انصاری نماینده مردم تهران با اشتباه خواندن ممنوعیت ورود زنان به ورشگاهها گفت مگر بین تعزیه و ورزش چه تفاوتی وجود دارد. زن و مرد از قدیم کنار یکدیگر به تماشای تعزیه مینشستند ولی اکنون نمیتوانند به ورزشگاه ها بروند. وی افزود ما در جهانی زندگی می کنیم که تمام اتفاقات آن به هم پیوسته است باید خودمان را با شرایط زندگی در این جهان وفق دهیم. نمیتوان در جزیره ای جدا از سایر جوامع بین المللی زندگی کرد (زنان، ش. ش. 102)
فاطمه راکعی نیز ضمن اشاره به محدودیت ها و تنگنظری در حق ورزش بانوان گفته است پوشش مناسب ورزشی مانتو نیست و بانوان میتوانند با پوشش مناسب به ورزشگاههای عمومی بروند. از سوی دیگر معاون ورزشی بانوان در گفتگو با ایسنا به این سئوال که عدم مدالآوری در بخش ورزش بانوان و حضور نیافتن در میدان های بین المللی چیست؟ گفت: زنان ما نمیتوانند خود را از خانه و خانواده رها کنند و 4 سال تمام در اردو باشند یا برای رسیدن به شرایط ویژه قهرمانی سقط جنین کنند. مردی که به قهرمانی میرسد خواهر یا مادر یا همسرش او را در راه رسیدن قهرمانی کمک می کنند.
درحالیکه باید پرسید چرا مردان به زنان در راه رسیدن به قهرمانی کمک نمیکنند؟ آیا این کمک نمیتواند دوطرفه باشد؟
شرایط نابسامان ورزش زنان تا بدانجا پیش میرود که حتا وقتی دو زن خبرنگار در بازی پیروزی و استقلال اجازه ورود پیدا میکنند، نتیجهاش به اظهارنظرهای غیرمنطقی میکشد. به طوری که یکی از این دو خبرنگار زن شرایط حضورشان را چنین توضیح می دهد: در تمام مدت بازی فکر می کردم خواب می بینم. همراه جمعیت پیاده می رفتیم همه به من نگاه می کردند، برایشان جالب بودم. آنقدر به من نگاه می کردند که همکاران مرد می خندید.
گویا همین شرایط باعث شده بود که او در خصوص حضور زنان در ورزشگاه ها بگوید: زنان در شرایط فعلی بهتر است که به ورزشگاهها نیایند. (اعتماد، جهان فوتبال)
حال باید پرسید چگونه این خبرنگار که سال ها در آرزوی ورود به ورزشگاه و دیدن از نزدیک بازی بود از سیستم ورود ممنوع برای زنان حمایت میکند؟ یعنی همان سیستمی که چنین واکنشهایی را در جامعه برمی انگیزد، خود دلیلی میشود برای حمایت از سیستم ورود ممنوع برای زنان.
رفتار و ظاهر زنان زیر ذره بین قرار دارد و تحت پوشش حجاب دولتی، «مفاسد اجتماعی»، «تهاجم فرهنگ غربی» و «رفتار کفرآمیز»، تا آنجا که میتوانند زنان را کنار میزنند. درحالیکه در مجموعه تفریحات و تفننهای موجود، ورزش سالمترین نوع آن است.
رالی بانوان مثل ورزش های دیگر نو و مملو از تبعیض و مشکلات است. وطنخواه و لیلا قاسملو 24 ساله قهرمان رالی میگویند: برای زن ها چیزی وجود ندارد همهاش مانع ایجاد کردن و تذکر خانم ها: حجابهایتان اینجوری باشد، اینطور بروید، آنطوری بیایید و هزار و یک چیز دیگر. فدراسیون نه تنها کمک نمیکند حتا اصلا دلشان نمیخواهد که زن ها در مسابقات شرکت کنند. مربی ها با ما کار نمیکنند و میگویند وقت نداریم هرچی هست در ظاهر و حرف است. همه چیز با حرکت خودجوش خودمان است.
زمزمه تعطیل شدن هیئت اتومبیلرانی بانوان نیز مدتی به گوش رسید. به گزارش ایسناد محمد حسین شهریاری رئیس فدراسیون بیلیارد اعلام کرد یک دوره کلاس داوری و مربیگری بین المللی بیلیارد برگزار می کند. باوجودی که بیلیارد یک ورزش نوپا است تعداد مراجعهکنندگان زن خیلی بیشتر از مردان است و موفقیت زنان در فراگیری مطالب بیشتر و در بخش داوری و مربیگری نمران بالاتری کسب کردند.
رئیس فدراسیون بیلیارد میگوید: در رقابتهای جهانی کت های خاص وجود دارد و ما تلاش کردیم و به آن ها قبولاندیم و این کتها را برداشتیم تا ورزشکاران ایرانی بتوانند از پوشش خود استفاده کنند.
فعالیت و مبارزه در راه خواسته های زنان همچنان ادامه دارد. ورزش بانوان یک معضل سیاسی ـ فرهنگی شده است. از یکسو زنان در حال شکستن این موانع هستند و از سوی دیگر افراطیون سنتی که آن ها را به شکستن حریم حجاب و اخلاق متهم میکنند.
خبر راه اندازی زورخانه زنان توجه خیلی ها را جلب کرد و شوک دیگری به جامعه ورزشی مردسالار وارد کرد. واقعیت این است که در هر موضعگیری اولین چیزی که مطرح میشود، بحث حجاب و حریم زن ایرانی که این چنین حرکت ها با فرهنگ ما همخوانی ندارد آسان ترین راه برای کنار گذاشتن زن ها از عرضه اجتماعی است. حسن میرزا آقابیگ رئیس اداره اماکن اداره کل تربیت بدنی اینکار را به مسخره گرفتن ورزش زنان میخواند و این رشته را برای زنان غیرممکن می داند و صدور مجوز برای ساخت یا ایجاد باشگاه ورزشی را در سطح تهران رد کرد. حتا کار به جایی رسید که ترک زورخانه و کنارهگیری از ورزش باستانی توسط اقشار مختلف جامعه ورزشی باستانی کار آغاز شد.
یاسمن معیری این ورزش را نوعی مادر رشته آیروبیک می داند میگویند چه اشکالی دارد که با ترنم مرشد خانم ها ورزش کنند و از نظر شرعی چه مشکلی میتواند داشته باشد؟ خانم معیری 15 سال در حوزه ورزش باستانی کار می کند و 12 سال است که طراحی میل برای ورزش زنان را شروع کرده و میگوید همه هدفم اعتلای موقعیت زن ایرانی است. (زنان، ش.102)
هر حرف نویی حتا در حوزه ورزشی در محدوده سنت با مخالفت روبه رو میشود. شرایط و مقتضیات نیمی از افراد جامعه که زنان هستند باور ندارند و بطور سنتی حجاب و حریم زنانه را پیش میکشند و مخالفت میکنند. هر حرکتی که با نام زنان همراه شود واکنش مسئولان مردسالار را برمیانگیزد و پشتوانه آن استدلال شرعی و قانونی است و در نهایت بار دیگر مهر تأیید بر آن زده میشود.
ورزش بانوان زیر نظر اداره کل تربیت بدنی است ولی از نظر خطمشی اجرایی به ورزش بانوان وابسته است. پروانه نظر علی، مسئول اداره ورزش بانوان استان تهران و هیئت های ورزشی معتقد است حتا اگر همه زن باشند، محیط باید ایزوله و خوب باشد. (زنان، ش. 30) او می گوید: باید بپذیریم که وقتی خدا یک انرژی خاصتری به مرد می دهد، توده عضلانی بیشتری به مرد داده، خوب حتماً مرد قویتر است بعضی کار ها برای ما ساخته نشده مثل موتورسواری یا... به هرحال بعضی ورزشها مردانه است و برای خانمها خشن است. از نظر پوشش فقها تعیین میکنند که چه لباسی مناسب است. من معتقدم که هرگونه حرکتی که بدن زن را نشان بدهد جایز نیست و زن نباید جلوی نامحرم حرکات بدنی ناموجه داشته باشد مثل دوچرخه سواری. زن می تواند سمبل گناه باشد ولی مرد نه. دنیا هم به این رسیده است زن زیبایی های خاصی دارد که مرد ندارد. آقایان چه زیبایی دارند که مثلاً کسی ببیند و ناراحت بشود یا فکرش منحرف شود؟ اگر قرار باشد در ورزشی بدحجابی رایج شود من به عنوان یک مسئول آن ورزش را حذف می کنم حتا اگر همه زن باشند. هدف ورزش قهرمانی و برون مرزی برای کانون ورزش بانوان نیست و اهمیتی هم ندارد اگر در هیچ رشته ورزشی نتواند شرکت کند برود در سالن نرمش کند یا در اتاق بسته خود دراز نشست بکند.
اگر ورزش در نظر «مسئول» و «متولی» آن چنین است پس شاید دیگر مسئول کانون ورزش بانوان هم ضرورت نداشته باشد، چراکه در واقع ورزش زنان، به وسیلهای برای تبلیغ و نمایش تبدیل شده است. این درحالی است که خانم هاشمی نایب رئیس کمیته ملی المپیک در مصاحبه ای گفته است تا مدت ها به ورزش بانوان حتا بودجه جداگانه ای هم اختصاص نیافته بود.
در واقع گویا هر یک از قدم های زنان زیر نظر و ضبط می شود و زنان حتا نمیتوانند به طور جدی ورزش کنند بدون آنکه منتظر پرسش و پاسخ باشند، آن هم در جایی که مردان بی وقفه جلو می روند. زنان در دنیای ورزش نه تنها با موانع بسیار جدی فرهنگی و عرفی روبهرویند بلکه با مانع سنت دینی و غیردینی برای اثبات حقانیت خود مواجه هستند.
اما در مورد ژیمناستیک و ورزش های دیگر با آقای جعفر درویشزاده صحبتی داشته ام که در زیر می خوانید. جعفر درویشزاده، رئیس کمیته مربیان ژیمناستیک کشور، اولین مدرس در خاورمیانه، دارای مربیگری بین المللی، دبیر هیئت ژیمناستیک استان تهران در سال های قبل و دبیر فدراسیون ژیمناستیک جمهوری اسلامی ایران، دو دوره عضور کمیته فنی کنفدراسیون غرب آسیا است.
او با علاقه فراوان و روحیه پهلوانی، ژیمناستیک را اینگونه تعریف میکند: «ورزش ژیمناستیک زیبا، پایه و مادر تمام رشته های ورزشی در دنیاست. یک فوتبالیست در عرصه بینالمللی وقتی گف می زند بلند میشود و پشتک میزند. در کشتی وقتی یک ضربه یا فنی میزنند، در واقع بلند می شوند و مهارت ژیمناستیکی از خود نشان میدهند. و در این میان زنان در رشته ژیمناستیک ستاره اند». او سپس ادامه میدهد: «ورزش بانوان را از سطح بینالمللی آن شروع کنیم و سپس به ورزش داخل بپردازیم. در خیلی از رشتههای ورزشی زنان پا به پای مردان در رقابتهای بینالمللی و در عرصههای بینالمللی مبارزه می کنند و جلو میآیند. در خیلی از رشتهها پیش تر از مردها هستند مثلاً ژیمناستیک آیروبیک، ژیمناستیک آرستیک. در ژیمناستیک موزون در آب زنها به مراتب از مردان موفقتر هستند. در ژیمناستیک موزون رکودهایی که به دست می آید رکورد بانوان است و در بقیه رشته ها هم رکورد خانم ها بیشتر است و رقابت فشرده و نزدیک با مردان دارند.
در دوران گذشته زن های ایرانی هم رکوردهای بینالمللی داشتند. در سال 1353 بعد از کشور چین، ژاپن و کره، ایران رکورد به دست آورد. ژیلا الماسی در شمشیربازی مقام گرفت و رکورد شکست. رکورد داخلی نسبت به موقعیت فعلی بالاتر بود چون ورزش روباز دو میدانی، و دوچرخه سواری در فضای باز انجام میشد و منع حضور آقایان هم نبود طبیعتاً موفقیت بالا می رفت چون مسابقه بود. مسابقه تعریف دارد، جدول برگزرای مسابقه عبارتست از آمادگی جسمانی، تجهیزات و امکانات در سطح بالا، لباس ورزشی در سطح استاندارد و همچنین دانش در سطح بینالمللی است که در هرکدام از این فاکتورها از جمله پوشش یکی از موارد بازدارند میتواند باشد، زیرا مقررات بین المللی نمیپذیرد. انگیزه وقتی پایین بیاید و محوز بشود ورزش نیز در سطح پایین و بدون کیفیت می شود. واقعیت را باید بپذیریم. فقر ابزارآلات در سال های ورزش بانوان وجود دارد. خیلی از سال ها زیر خط فقر قرار دارند. فاقد حداقل امکانات هم هستند. باشگاه معروف حجاب ابزارآلات متروکه دارد. راحت بگویم در مقایسه با سالن های مردان، سالن های زنان حداقل امکانات را دارند. از طرف دیگر در ورزش زنان چون رقابت و مسابقه جهانی نداریم اگر هم وجود دارد در حد ابتدایی است، انگیزه کم می شود. مسابقه انگیزه به وجود می آورد. مرز روانی ورزشکاران و مرز مسابقات بالا میرود. رقابت ها بالا می رود. مسئولین ورزشی نگرش بهتری پیدا می کنند و متوجه کمبودها و نارسایی ها می شوند و درصدد تجهیز امکانات و همآهنگ شدن با استانداردهای بینالمللی قرار میگیرند و تأثیرگذار میشود.
کشورهای آسیایی مسلمان و جمهوری شوروی، تاجیکستان، گرجستان، آذربایجان، قزاقستان، پاکستان، هندوستان، اندونزی، فیلیپین، سوریه، ترکیه و.. اگر در ایران مسابقه باشد با مقررات ما حضور مییابند. چرا که می خواهند تجربه کنند و با وجودیکه تیم های ایران ضعیف هستند اما از این مسابقات هم نمیگذرند. در عرصه بینالمللی هم طبق استانداردها و مقررات بینالمللی شرکت می کنند.
مقوله ورزش تعریف دارد. در بخش عمومی در هر شرایط میتوان ورزش را انجام داد اما شرایط ورزش بین المللی و تخصصی خیلی فرق می کند. در بعضی از رشته ها به دلیل فرهنگ پوششی که داریم نمیتوان شرکت کرد. مربیان خانم حتا نمیتوانند به خارج از کشور بروند تا دانشافزایی کنند. در خیلی از ورزشها برای وسایل نیاز به آقایان دارند علاوه بر آن نیاز به دانش و تجربه آن ها هم داریم. باید شرایط پوشش را آسانتر بگیریم مثل طب. در پزشکی نمیگویند که آقایان نمیتوانند خانم ها را جراحی کنند چون مسئله صداقت و سلامت است، مسئله شرارت نیست. سلامت کار و پیشرفت کار را باید در نظر بگیریم. تمام عواملی که در مسابقه نقش دارد عبارتند از مربی ها، مهارت ها، توانایی جسمانی. اگر موقعیت زنان طوری باشد که بتوانند در این سطح شرکت کنند قدرت مانور زنان در سطح داخلی و خارجی بیشتر می شود. کسب مقام مسیر را باز می کند. اگر دختران ورزشکار بتوانند در عرصه بینالمللی بدرخشند بهترین سفیر برای کشورشان هستند. در عرصه رقابتی اگر زنان با روپوش تمرین کنند در حد ابتدایی هم نمیتوان مسائل بهداشتی را رعایت کرد. بیماری های قارچی و اگزما پوستی از بیماریهای شایع ورزش است. منکر پوشش نیستیم، ما در کشور اسلامی هستیم، اما ورزش تخصصی این حرف را قبول نمیکند و دختر و پسر نداریم، پوشش نداریم. در دانشگاه ها هر سال هزاران نفر فارغالتحصیل می شوند اما چند قهرمان و هنرمند از دانشگاه ها بیرون می آیند؟ قهرمان کم است و در یک وزن یا در یک رکورد یک نفر انتخاب می شود. عنوان های ورزشی از عنوان های تخصصی در جایگاه بالاتر قرار دارد. زنهای ایران کمتر از مردان و زن های کشورهای دیگر نیستند. آن هم با تلاش زیاد و همت بالایی که در زنان ایرانی وجود دارد. شرایط فیزیکی و استعدادها هم خیلی بالاست. از اینرو اگر بتوانند در عرصه های بین المللی شرکت کنند حتماً موفق هستند. در شرایط مساوی اگر هم مهارت، هم استعداد، و هم انگیزه یکی باشد، اما یکی با لباس پوشیده یکی با لباس استاندارد حتماً آنکه لباس استاندارد دارد مانور بهتری میتواند بدهد. امروز روی لباس هایی با ورزن 50 گرم کار می کنند. چگونه با روپوش میتوان پرتاب نیزه داشت. همچنین دو میدانی، در استقامتهای طولانی نمیشود مگر ورزش هایی مثل شطرنج. اگر صنعت ورزش می خواهیم و رشد و مطرح شدن دختران، با روپوش نمیشود. چون انرژی بیهوده هدر مییابد. وارد بحث صدمات ورزشی و طراحی تمرینها که بحث تخصصی و گسترده است نمیشویم.»
از آقای درویشزاده درباره زورخانه زنانه میپرسم. او میگوید: «من یک خاطره برایتان می گویم. یک تیم ورزش باستانیکار برای مسابقه به فلورانس ایتالیا رفته بود و یک تیم نمایشی هم برای شناساندن سنت ورزش باستانی هم شرکت داشت. ایتالیا مشتاق دیدن این نمایش بود. دختران ورزشکار ایتالیایی در این مراسم حضور داشتند. پس از پایان نمایش باستانیکاران ایرانی یکی از دختران ورزشکار ایتالیایی پس از دیدن نمایش باستانیکاران اعلام آمادگی کرد و به تقلید از ایرانی ها در وسط پیست آنچنان چرخ می زد و مثل یک هلیکوپتر از زمین برمیخاست که باستانیکاران ایرانی سرشان را پایین انداخته بودند و تحسین می کردند. او سه میل را با هم بالا می انداخت و چند دور میچرخید و دوباره میل ها را می گرفت، درحالیکه باستانیکاران ایران یک دور بالا میانداختند. به قدری قدرت مانور این دختر بالا بود که حیرت باستانیکار های ایرانی را برانگیخت. چرخش این دختر در حدود 360 درجه بود. در خارج جنسیت مطرح نیست. دخترها کاندید میشوند، زحمت می کشند و جسارت هم دارند، امکانات هم میگیرند. در یک سالن واحد، در یک پیست دختران مسابقه میدهند و در پیست دیگر پسران. حتا کُشتی در عرصههای بینالمللی انجام میگیرد.
امیدوارم مسئولان شرایط یا راه کاری بتوانند پیدا کنند، به خاطر شکوفا شدن ورزش دختران در عرصههای بینالمللی با استانداردها و مقررات بینالمللی و بتوانند تمرین کنند، رقابت کنند و حضور داشته باشند. علم بیاموزند، معلم برود ورزشکار
زنان نباید قهرمان باشند