هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درمورد اسماء و صفات الهی

اختصاصی از هایدی مقاله درمورد اسماء و صفات الهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد اسماء و صفات الهی


مقاله درمورد اسماء و صفات الهی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

اسماء و صفات الهی

 

مقدمه

 

اشتیاق و آرزوی عمیق انسان در شناخت آفریننده و پروردگارش به آرامش و مقصد میرسد.

ولی خدا کیست؟

سیرت و شخصیت خاص خدا چیست؟

آیا مجاز است که چنین سؤالات را طرح کنیم چه رسد به آنکه آنهارا بر زبان هم بیاوریم؟

طبیعی است از اینکه هر انسان موجد عقیدة خاصی در مورد خدا و سیرتش میباشد.

بسیاری از مردم که خودشان را ایماندار تشخیص میدهند مقید به تصورهائی هستند که هیچ رابطه ای را با اکتشاف خود خدا در کتاب مقدس ندارند. سرچشمة برداشت معنی خدا، خلاصة یک تقوا و خداترسی همگانی و یک آمال و ذهنیات شخصی یا یک عقیدة القائی از پدران است.عقایدی را که به نسبت خدا رواج میدهند از این قبیل هستند: خدا ـ به شکل پلیس با چوب و صورت مجازات؛ یا به شکل سرور و آقای ریش سفید و خوش برخورد؛

خدا ـ بصورت اهل جلیلی رنگ پریده؛ یا بعنوان مدیر مخلوقات خود و مثل اینها. این قبیل شناختها هیچ گونه ربط و هماهنگی با خدای زنده و جاودان که سیرت و صورت خودرا در کتاب مقدس به ما افشاء میکند ندارند. تا اینکه خدارا عملاً و بصورت شخصی در مراحل فردی زندگی تجربه کنیم ما بایستی جوابهائی را برای سؤالات فوق الذکر پیدا کنیم که فقط با رجوع کردن به کلام خدا حاصل شوند.

در کتاب دانیال نبی اهمیت شناخت خدارا برای استقرار زندگی در زمان وسوسه ها و مشکلات اجتماعی می بینیم: »... اما آنانیکه خدای خویش را میشناسند قوی شده کارهای عظیم را خواهند کرد«

(دانیال نبی 11‏: 32).

ولی خدا نه فقط در زمان سختی و تنگی خدائی است که قدرتش را نشان میدهد بلکه قصد خدا این است که کل جزئیات زندگی مارا مورد نظر قرار بدهد. این مهم است تا صفات خدا به شکل سیرت خودبافتة انسانی در نیآید و از خدا برای فرو نشاندن حاجت اضطراری و ضروری خود سوء استفاده نکنیم. پس ما از چه منشأئی میتوانیم خدارا شناسائی کنیم بی اینکه این خطررا در پیش داشته باشیم که برای خودمان یک خدای ساختگی تجسم کنیم؟ مزمور 19: 1-12کدام کلمات نقل میشوند تا ذات خدارا ابراز کنند:

مفهوم اسماء حسنی

" برای خداست تمامی اسمایی که بهترین اسماء است پس او را عبادت کنید و با آنها به سویش توجه نمایید."( سوره اعراف، آیه 80)

توصیف اسماء خدا به وصف " حسنی " دلالت می کند بر این که مراد به این اسماء، اسمایی است که در آنها معنای وصفی بوده باشد، مانند آن اسمایی که جز بر ذات خدای تعالی دلالت ندارد، اگر چنین اسمایی درمیان اسماء خدا وجود داشته باشد، آن هم نه هر اسم دارای معنای وصفی، بلکه اسمی که در معنای وصفی اش حسنی هم داشته باشد، باز هم نه


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد اسماء و صفات الهی

صفات خدا در قرآن

اختصاصی از هایدی صفات خدا در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

صفات خدا در قرآن

واژة اسم کاربردهای مختلفی دارد. در گسترده‎ترین کاربرد به معنی هر لفظی است که بر معنایی دلالت می‎کند. اسم در این کاربرد مترادف با کلمه است، و حرف و فعل در اصطلاح علمای نحو را نیز شامل می‎شود. دومین کاربرد اسم همان است که در اصطلاح علمای نحو به کار می‎رود. و یکی از اقسام کلمه و قسیم حرف و فعل است. سومین کاربرد آن معنایی است که در اصطلاح متکلمان مقصود است. و آن عبارت است از لفظی که بر ماهیت و ذات من حیث هی و بدون در نظر گرفتن اتصاف آن به صفتی از صفات دلالت می‎کند. مانند الفاظ سماء (آسمان)، ارض (زمین)، رجل (مرد) و جدار (دیوار). واژة صفت نیز کاربردهای مختلفی دارد. حکما مبادی مشتقات را صفت، و مشتقات را اسم می‎گویند. از نظر آنان علم و قدرت صفات‎اند، و عالم و قادر یا علیم و قدیر اسم، ولی متکلمان مشتقات را صفات نامیده و مبادی مشتقات را «معنی» می‎گویند. بنابراین، علم و قدرت، معنی، و عالم و قادر یا علیم و قدیر صفات‎اند. به عبارت دیگر، هرگاه ذات و ماهیت را از آن جهت که موصوف به وصف یا معنای ویژه‎ای است، در نظر آوریم واژة صفت به کار می‎رود«الصفة هی الاسم الدال علی بعض احوال الذات، و ذلک نحو طویل و قصیر و عاقل و غیرها» «ان الصفة فی الحقیقة ما أنبأت عن معنی مستفاد یخص الموصوف و ما شارکه...».یاد آور می‎شویم، این گونه ملاحظات در عمل چندان رعایت نمی‎شود، و هر یک از اسم و صفت به جای دیگری به کار می‎رود. یگانه واژه‎ای که معنای وصفی نداشته، ‌و به عنوان اسم مخصوص خداوند، شناخته شده است؛ اسم جلالة (الله) است. اما واژه‎های دیگر چون عالم، قادر، حی، رازق، باقی و غیره هم به عنوان اسماء الهی به کار می‎روند، و هم صفات خداوندی، چنان که در روایات معروفی که برای خداوند نود و نه اسم بیان شده است، جز اسم جلاله، همگی از مشتقات و صفات می‎باشند. تقسیمات صفات صفات الهی را از جهات گوناگون تقسیم کرده‎اند: 1. صفات جمال و صفات جلال: صفات جمال یا صفات ثبوتی صفاتی‎اند که بر وجود کمالی در خداوند دلالت می‎کنند. مانند عالم و علم، قدرت و قادر، خلق و خالق، ‌رزق و رازق و غیره. و صفات جلال یا صفات سلبی صفاتی‎اند که چون بر نقصان و فقدان کمال دلالت می‎کنند، از خداوند سلب می‎شوند. مانند: ترکیب، جسمانیت، مکان، جهت، ظلم، عبث و غیره. صدر المتألهین در این باره گفته است: «این دو اصطلاح (صفت جمال و جلال) با تعبیر ذی الجلال و الاکرام در آیة کریمة: «تَبارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ» هماهنگ است زیرا صفت جلال عبارت است از آنچه ذات خداوند را از مشابهت با غیر آن منزه می‎دارد، و صفت اکرام عبارت است از آنچه ذات الهی به آن آراسته است، پس خداوند با صفات کمال وصف می‎شود، و با صفات جلال از نواقص پیراسته می‎گردد».

صفات سلبی کاربرد دیگری نیز دارد، و آن صفاتی است که بر سلب نقص از خداوند دلالت می‎کنند، مانند غنی، واحد، قدوس، حمید و مانند آن.

2. صفات ذات و صفات فعل: در تقسیم صفات الهی به صفات ذات و صفات فعل دو اصطلاح و دو نظریه است: الف: هر گاه برای انتزاع صفتی از ذات و وصف کردن ذات به آن صفت، تصور ذات کافی باشد، و تصور فاعلیت خداوند لازم نباشد، آن صفت، صفت ذات یا ذاتی خواهد بود. مانند صفت حیات و حی، اراده و مرید، علم و عالم، قدرت و قادر. و هر گاه تصور فاعلیت خداوند لازم باشد، آن را صفت فعل یا فاعل گویند. مانند خلق و خالق، رزق و رازق، اماته و ممیت، احیاء و محیی، مغفرت و غافر، ‌انتقام و منتقم، و مانند آن. ب: هر صفتی که بتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت فعل است، و هر صفتی را که نتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت ذات است. بنابراین قدرت، علم و حیات از صفات ذاتی الهی‎اند، چون خداوند به مقابل و ضد آنها وصف نمی‎شود، زیرا مقابل آنها نقص وجودی است، ولی اراده از صفات ذات نخواهد بود، ‌زیرا وصف خداوند به مقابل آن محال نیست، مثلاً گفته می‎شود خداوند ظلم به بندگان خود را اراده نکرده است،‌ «وَ مَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ» بر این اساس، عدل از صفات ذات الهی خواهد بود، ولی بنابر اصطلاح نخست از صفات فعل است. از دو اصطلاح یاد شده، اصطلاح نخست در کتب فلسفه و کلام مشهور و رایج است. محدث کلینی در کتاب کافی اصطلاح دوم را برگزیده است، و بر این اساس روایات مربوط به اراده را از صفات فعل دانسته‎اند، تعیین کرده است. سید شریف گرگانی نیز در کتاب تعریفات همین اصطلاح را آورده است.

3. صفات حقیقی و اضافی: صفات ذات را به دو گونة حقیقی و اضافی تقسیم کرده‎اند. صفات ذاتی حقیقی آن است که حقیقتاً ذات به آن وصف می‎گردد مانند علم و قدرت، و صفت اضافی آن است که از صفات حقیقی انتزاع می‎شود، ولی خود حقیقتاً از صفات ذات نیست، مانند صفت عالمیت و قادریت، که از در نظر گرفتن نسبت علم و قدرت با ذات انتزاع شده‎اند، و ورای ذات و صفت علم و قدرت، حقیقتی ندارند. صفت ذاتی حقیقی را به حقیقی محض و حقیقی ذات الاضافه تقسیم نموده‎اند. حقیقی محض آن است که به چیزی جز ذات خداوند تعقل ندارد. مانند صفات حیات، و حقیقی ذات الاضافه آن است که به غیر ذات متعلق می‎شود مانند علم و قدرت. 4. صفات خبریه: برخی از صفات را صفات خبریه گویند. آنها صفاتی‎اند که در خبر آسمانی (کتاب و سنت) وارد شده‎اند و اگر در خبر آسمانی نیامده بودند، به مقتضای یک بحث عقلی برای خداوند اثبات نمی‎شدند، و از سویی، اگر به مفاد ظاهری آنها قائل شویم، تشبیه و تجسیم لازم خواهد آمد. به عبارت دیگر، ‌این دسته از صفات، مانند وجه، ید، استوا، مجیء، که در آیات ذیل آمده‎اند. «کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ».«یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ». «الرحمن علی العرش استوی».«جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا». آیا اسماء الله توقیفی است؟


دانلود با لینک مستقیم


صفات خدا در قرآن

تحقیق در مورد بررسی خداشناسی سعدی با تکیه بر صفات باری تعالی 265 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد بررسی خداشناسی سعدی با تکیه بر صفات باری تعالی 265 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 300

 

چکیده:

آنچه در این مجموعه گرد آمده است نتیجه بررسی دو اثر بزرگ سعدی – گلستان و بوستان –به تصحیح دکتر غلامحسین یوسفی است. هدف اصلی نگارنده بررسی خداشناسی سعدی با تکیه بر صفات باری تعالی بوده است.بخش اول شامل چکیده و پیش گفتار و مقدمه می‌باشد.

در بخش دوم، زندگی شیخ اجل سعدی بیان گردیده و در معرفی اجمالی او، اعم از تاریخ تولد، محل رشد، سفرها و استادان ، آثار و در آخر تاریخ وفات از منابع معتبر استفاده شده است.

بخش سوم به تبیین ویژگی‌های سیاسی، اجتماعی، ادبی دوران سعدی پرداخته است.

در بخش چهارم خاستگاه فکری او مورد بررسی قرار گرفته است تا از این طریق ریشه‌های فکر و اندیشة او و آبشخور باورهایش معلوم گردد. از این رو به بررسی شباهت‌های سعدی با شهاب الدین ابوحفص سهروردی ،ابوالفرج بن جوزی، محمد و احمد غزالی همت گماشته شده است.

در بخش پنجم با طرح این فرضیه که سعدی عارف است یا سخنوری متشرع، با بیان مضامین عرفانی و بیانات شرعی او، به فرضیه مورد نظر پاسخ داده شده است و در این حین با نگرش و تأمل در دو کتاب مشهور و معروف او «گلستان و بوستان» به آنچه تصدیق تشرع و عرفان اوست اشاره و نتیجه گیری شده است.

بخش ششم اختصاص به اصلی پایان نامه یعنی صفات و اسمای باری تعالی در دو اثر مذکور داشته و هر یک را به ترتیب الفبایی و به صورت مستقل با استناد به نوشتهها و سرودههای شیخ آورده شده است.

در بخش هفتم صفتهایی را که سعدی به ندرت از آنها استفاده کرده است به ترتیب الفبا یاد کرده است.

در بخش هشتم با بررسی اوصاف جمالی وجلالی به فرضیه های اصلی رساله پاسخ داده و نتیجه کلی پژوهش بازگو شده است.

پیش گفتار

این پژ وهش،دو اثر گران قدر گلستان و بوستان از خداوند گار سخن – شیخ اجل – سعدی شیرازی را مورد بررسی قرار داده و کوشیده است از خلال آن تصویر روشنی مشخصی از خدای سعدی ارائه دهد.

پیشینه تحقیق :

در باب ویژگی های فکری سعدی در حوزه معرفتی (Theology) تا کنون مقاله‌های پراکنده ای نگا شته شده است.

شادروان دکتر غلامحسین یوسفی در کتاب« دیداری با اهل قلم » و نیز مقدمه ای که بر دو کتاب گلستان و بوستان نگاشته اند وزنده یاد دکتر« عبدالحسین زرین کوب »در مجموعه «حدیث خوش سعدی » و دکتر«محمد علی اسلامی ندوشن » در کتاب « چهار سخنگوی وجدا ن ایرا نی/ اسلامی» و نیز شادروان «علی دشتی » در کتاب «قلمرو و سعدی» بیشترین نکات را در این مورد ابراز داشته اند : اما به نظر می رسد تا کنون پژوهش سازمان یافته ای که مبتنی بر صفات و اسمای الهی مندرج در بوستان و گلستان باشد صورت نگرفته است .

مساله تحقیق :

این رساله در پا سخ این پرسش ها تدوین شده است.

خدای سعدی با توجه با توجه به دو کتاب تعلیمی او گلستان و بوستان – چگونه خدایی ست ؟

بیشترین صفات یا صفتی که از دید سعدی بر ازنده و یا معرف اوست کدام / کدام هاست ؟

و آیا صفاتی که وی به عنوان صفات ممتاز با بیشترین بسامد در مورد پروردگار به کار می برد ،در مورد انسان ها نیز به کار رفته است ؟یعنی آیا سعدی آدمیان را نیز شایسته تخلق به همان صفات می‌داند یا خیر؟

روند پژوهش :

نگارنده این پژوهش ، با مطالعه و فیش برداری از دو اثر -گلستان و بوستان- از دیدگاه خداشناسی و بررسی چند اثر مهم در این زمینه،همت گماشته است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی خداشناسی سعدی با تکیه بر صفات باری تعالی 265 ص

دانلود اقسام صفات الهی

اختصاصی از هایدی دانلود اقسام صفات الهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

  

 

تعداد صفحات : 14 صفحه

اقسام صفات الهی واژة اسم کاربردهای مختلفی دارد.
در گسترده‎ترین کاربرد به معنی هر لفظی است که بر معنایی دلالت می‎کند.
اسم در این کاربرد مترادف با کلمه است، و حرف و فعل در اصطلاح علمای نحو را نیز شامل می‎شود.
دومین کاربرد اسم همان است که در اصطلاح علمای نحو به کار می‎رود.
و یکی از اقسام کلمه و قسیم حرف و فعل است.
سومین کاربرد آن معنایی است که در اصطلاح متکلمان مقصود است.
و آن عبارت است از لفظی که بر ماهیت و ذات من حیث هی و بدون در نظر گرفتن اتصاف آن به صفتی از صفات دلالت می‎کند.
مانند الفاظ سماء (آسمان)، ارض (زمین)، رجل (مرد) و جدار (دیوار).
واژة صفت نیز کاربردهای مختلفی دارد.
حکما مبادی مشتقات را صفت، و مشتقات را اسم می‎گویند.
از نظر آنان علم و قدرت صفات‎اند، و عالم و قادر یا علیم و قدیر اسم، ولی متکلمان مشتقات را صفات نامیده و مبادی مشتقات را «معنی» می‎گویند.
بنابراین، علم و قدرت، معنی، و عالم و قادر یا علیم و قدیر صفات‎اند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود اقسام صفات الهی

تحقیق در مورد صفات خدا

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد صفات خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 49

 

صفات الهی

خدا چیست؟

برای به دست آوردن شناختی کلی در این زمینه، پیش از هرچیز، مختصراً اشاره می‌کنیم به تعریفات کلی ادیان رایج دربارة خداوند.

از دیدگاه دین یهود، خدا خالق کائنات است. او واحد، توانا و دانای مطلق، فاقد جسمیت، عادل، رحمان و قادر است، کارسازی کار جهان همواره در دست اوست و به آنچه که در عالم می گذرد، نظر دارد و نیز گویی همه چیز را برای خود می خواهد، زیرا به هر که تجلی می کند، می خواهد آن فرد فقط او را به وحدانیت بشناسد. این حالت به نظر می آید یک شیوة «شیوة تربیتی» است؛ از آنجا که خداوند خواهان ترتیب انسان ها است، به آنها فرمان می دهد که جز او چیزی را نپرستند.

در دین زرتشت، خداوند تعالی، اهورا و ضامن نظامی کیهانی اخلاقی است. بر چند وجهة یزدانی حکومت می کند که هر یک از آنها قیومیت یکی از حوزه های طبیعت را بر عهده دارد و نمایندة یکی از وجوه خداوند متعالی است.

در هندوئیسم، خدای خالق؟، یکی از مظهرات«مطلق» یا برهمن عام است که خدایی متمرکز در وجود خود است که به جهان می اندیشد، اما خالق آن نیست. طبق این سنت، خدایان معتعددند و همگی مشمول قانون«کارما» هستند. دریافتن معنای دقیق این مقولات مستلزم چندین بحث و فحص است، در اینجا صرفاً به ذکر یکی دو نکتة کلی اکتفا شد.

در بودیسم سخنی از خدا یا خالق متعال به میان نمی آید، اما گفته می شود که روزی بودا در کنار جنگلی نشسته بود و چند برگ درخت در دست داشت. در آن حال خطاب به شاگردان خود چنین گفت:«آنچه بر شما افشاء کرده ام، در قیاس با آنچه که می دانم و افشاء نکرده ام، مثل این چند برگ در مقابل تمامی برگ های این جنگل است. به شما فقط چیزهائی راگفته ام که برای شما لازم بوده«. این کلمات حامی از این است که همه چیز گفته نشده. در واقع بعید به نظر می رسد که کسی چون بودا که خود به کمال رسیده، خدا را نشناخته باشد.

خداوند است تا بدین ترتیب، به دلیل محبت نسبت به مخلوق خود، انحطاط عالم را که ناشی از گناه ازلی است، چبران کند. در اینجا به مشکلات ناشی از مقولة «تثلیث» نمی پردازیم.

از دیدگاه اسلام، خداوند، قدیم، خالق کل اشیاء، واحد و فاقد جسمیت، ابدی، رفیع، توانا و عادل ... است. برای کسی که منکر اوست بسیار سخت گیر است، اما برای کسی که او را بندگی می کند و تسلیم ارادة اوست، بسیار فیاض و کریم و رحیم و مهربان است.

اگر گرفته های اصلی پیامبران را در دست داشتیم، میان تعاریفشان از خدا، تفاوت های اساسی نمی یافتیم. با این همه، گذشته از تعاریف پیامبران و اولیاء دربارة خدا، هر کسی باید برای شناخت خداوند شخصاً کوشش کگند زیرا کلمات، قادر به انتقال دقیق مفاهیم و احساسات نیستند. در واقع، برای درک عمق کلام پیامبران، باید اول خود خدا را شناخت. چه بسا که مشخصات کسی را، ساعت ها با ذکر جزئیات، برای ما تشریح کنند اما تا خود او نبینیم، چیزی جز یک تصویر خیالی از او در ذهن نخواهیم داشت و هرگز چیزی جایگزین شناخت او نخواهد شد. شناخت خداوند نیز بر همین منوال

است.

در برخی متون مقدس آمده که خدا انسان را به شکل خود آفرید و در او از روح خود دمید. این جمله معانی متعددی دارد؛ از جمله اینکه انسان از قابلیت کسب صفات الهی و اتصال به او برخوردار است. در اینجا نکتة دیگری نیز هست که باید بیشتر شکافته شود و آن اینکه شناخت خداوند تنها از طریق مظهرات مختص نوع خود، یا نوع اشرف جهان خود، قادر به شناختن خداوند است. برای مثال، اگر خدا بخواهد به خروسی جلوه کند، یا به شکل انسان جلوه می کند یا به شکل خروس. در زمان حضرت مسیح، کسانی که خدا را شناختند، توانستند جلوة او را در مسیح ببیند.«پسر»، جلوة «پدر» بود و «هردو» برای انسان های آن زمان«یکی» بودند. اما با این حال، خداوند چیزی ورای جلوة خود در قالب مسیح بود، زیرا که خداوند همواره لامکان است و مقام او از تمامی موجودات جداست. ظهور خدا عام است اما نسبت به نوع مخلوق، متفاوت است. پس ما صرفاً می توانیم مظهرات او را بشناسیم و باید به شناخت آنها برسیم. فقط خود خداست که می تواند خود را به طور مطلق بشناسد و به کنه ذات خود پی برد.

با توجه به آنچه در متون مقدس آمده، اکنون می توانیم خداوند را به حسب صفاتش تعریف کنیم. پر واضح است که صفات منسوب به خداوند، صرفاً ما را در تجسم دادن او و برقراری ارتباط با او یاری می کند و گرنه خداوند به هیچ وجه قابل تعریف نیست. استاد الهی صفات خداوند را، آنچنان که در سنت های مختلف مذهبی مورد بحث و فحص قرار گرفته، یک یک مورد تدقیق قرار داده، نتیجه می گیرد که همه بی هیچ تناقضی مکمل یکدیگرند. علاوه بر این، تاکید می کند که برداشت ما در این زمینه طبعاً شکل انسانی دارد و چه بسا که خود از نسبت دادن چنین صفاتی به خداوند تعجب کنیم.

خداوند خالق کائنات است. او قبل از هرچیز، منشأ آن چیزی به نظر می آید که «وجود» یا «زندگی» خوانده می شود. همه جا و با همه هست، تمام و کامل است و لذا جمع اضداد را در خود دارد. مهربان و کریم است اما نسبت به کسی ضعف ندارد. با صادقین صادق است اما می تواند از آنان که دانسته با او می ستیزند، سخت گیر است. به آنان که فراموشش می کنند بی اعتناء است و کسانی که دانسته موجب انحراف دیگران از راه راست می شوند را منحرف می کند. کسانی را که به او ایمان دارند در ایمان خود استوار می دارد و آنان را که در او به تمسخر می نگرد در اعتقاد خود پایدار می کند. رفتارش آینه وار است؛ یعنی اثرات نیات انسان ها را به آنان باز می گرداند. با کوچکان کوچک است و با بزرگان بزرگ و قس علی ذلک.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد صفات خدا