هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره برزخ از دیدگاه قرآن و سنت

اختصاصی از هایدی مقاله درباره برزخ از دیدگاه قرآن و سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره برزخ از دیدگاه قرآن و سنت


مقاله درباره برزخ از دیدگاه قرآن و سنت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

عالم برزخ، عالم متوسطى میان دنیا و آخرت است که مردگان تا قیامت در آن بسر مى‏برند .

پس از اثبات وجود روح مجرد و بقاى آن پس از مرگ و تخلیه بدن، این مساله اساسى مطرح مى‏گردد که ارواح پس از مرگ و خارج شدن از قالب اجسام بدنى در کجا زندگى مى‏کنند؟

آیا عالمى به نام برزخ که واسطه بین عالم دنیا و عالم آخرت است وجود دارد؟ یعنى ما در سلسله عقاید خود و ملاحظه مراحل تکاملى انسانها قبل ا ز این دنیاى مادى، نطفه بودیم و قبل از نطفه عناصرى در زمین، و بعد از نطفه به صورت انسانى در آمدیم و در دنیا زندگى مى‏کنیم آیا بعد از این دنیا هم به عالم دیگرى وارد مى‏شویم به نام عالم برزخ یا نه؟

کلمه برزخ در لغت‏به معناى فاصله و حائل میان دو چیز راگویند .

مرحوم طریحى (1) در مجمع‏البحرین (2) در معناى کلمه برزخ چنین مى‏نویسد:

«البرزخ: الحاجز بین الشیئین‏» یعنى «برزخ حائل بین دو شى‏ء است‏» ، سپس روایتى از معصوم علیه السلام چنین نقل مى‏کند: «نخاف علیکم هول البرزخ‏» پس مراد از برزخ در این روایت‏بین دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا رستاخیز مى‏باشد پس کسى که مى‏میرد، داخل برزخ مى‏شود . این کلمه و واژه در قرآن سه بار و در سه آیه ذکر شده است: در دو آیه که یکى در سوره فرقان و دیگرى در سوره «الرحمان‏» است، واژه برزخ به معناى فاصله و حائل میان دو دریا که یکى شور است و دیگرى شیرین و به هم نمى‏آمیزند، آمده و در آیه سوم که در سوره «مؤمنون‏» است، در معناى عالم برزخ یا فاصله میان مرگ و رستاخیز ذکر شده است .

آیه اول: «و هو الذی مرج البحرین هذا عزب فرات و هذا ملح اجاج و جعل بینهما برزخا و حجرا محجورا» (3).

«او خدائى است که آب دو دریا را بهم آمیخت، دو دریایى که آب یکى از آن دو شیرین و گوارا است و آب دیگرى شور و تلخ، و میان این دو آب فاصله و حائلى قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند و به هم نیامیزند» .

آیه دوم: «. . و بینهما برزخ لا یبغیان ...» (4).

«میان آن دو دریا فاصله‏اى است که به حدود یکدیگر تجاوز نمى‏کنند و به هم نمى‏آمیزند» .

آیه سوم: «لعلى اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون‏» (5).

«گناهکاران گویند تا شاید به تدارک و جبران گذشته کردار نیک انجام دهم و به آن خطاب شود که هرگز چنین نخواهد شد و گناهکاران کلمه «ارجعننى‏» را که از سر حسرت بر زبان رانند و نتیجه‏اى نگیرند، که از عقب آنها عالم برزخ است تا روزى برانگیخته شوند .

غیر از این آیه، آیات دیگرى نیز در قرآن ذکر شده که از مجموع مطالب آنها استفاده مى‏شود که عالم برزخ واسطه بین عالم دنیا و عالم آخرت است از جمله آنها:

«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون‏» (6).

«(اى پیامبر) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‏اند و نزدش پروردگارشان (در عالم برزخ) روزى داده مى‏شوند» .

در آیه 171 سوره آل عمران مى‏فرماید:

«و از نعمت‏خدا و فضل او (نسبت‏به خودشان در عالم برزخ) مسرورند و (مى‏بینند که) خداوند پاداش مؤمنان را ضایع نمى‏کند (نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدان را که شهید شدند)» .

«یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الحیوة الدنیا و فی‏الآخرة ...» (7).

خداوند کسانى را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار مى‏دارد هم در این جهان و هم سراى دیگر (در عالم برزخ و سراى آخرت) .

از همه این آیات استفاده مى‏شود که بعد از مرگ، عالم برزخ است تا روزى که مبعوث شوند و این برزخ عالم قیامت نیست‏یعنى انسان پس از مرگ بلافاصله به روز قیامت منتقل نمى‏شود .

شخصى به امام صادق علیه السلام عرض کرد: چه مى‏فرمایید در آیه «النار یعرضون علیها غدوا و عشیا ...» (8). «آتش است که هر صبح و شام که آنان بر آن عرضه مى‏شوند؟» فرمود: «دیگران چه مى‏گویند؟» عرض کرد: «مى‏گویند آن آتش جهنم جاوید (آخرت) است و گویند که بین صبح و شام عذابى نباشد» . فرمود: «پس اینها خوشبخت‏اند «که بخشى از روز را در آسایش بسر مى‏برند» .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره برزخ از دیدگاه قرآن و سنت

دانلود مقاله کامل درباره عالم و علم

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره عالم و علم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

مقدمه

هر ظرفی با ریختن چیزی در آن پر می شود ، جز ظرف دانش که هر چه در آن جای می دهی وسعتش بیشتر می شود . امام علی ( ع)

این کلمه که می توان گفت در همه زبانهای دنیا از قدیمترین تاریخ تماس آدمی با واقعیتها شایع است ، سرگذشتی پرماجرا دارد . اگر فرض کنیم مواردی که این کلمه تا پیش از قرن نوردهم بکار رفته است ، مثلا صد مورد است ، در یک مورد فقط علم بمعنای خاص آن که عبارتست از انکشاف صد در صد واقعیتست منظور شده است ، بقیه موارد استعمال علم با تعریفی که امروزه برای علم در دست داریم ، سازگار نمی باشند .

یک اصل که در گذرگاه پرماجرای علم دیده می شود ، اینست که علم ارتباطی است میان ذهن انسان و جهان خارجی که مطلوبیت دارد . ولی از اوایل قرن بیستم به این طرف که علم وسیله سوء استفاده در راه هدف های سلطه گرانه استخدام شد ، آن چهره مقدس خود را از دست داد. از طرف دیگر علم در برابر آن بحرانهایی که در اصول و قوانین پیش ساخته بوجود آمده بود ، مقاومت خود را از دست داده ، رسما بوسیله پی یررسو ورشکستگی علم اعلام می شود . البته باید بدانیم که علم هرگز شکست نمی خورد ، بلکه این هدف گیری ها و حذف و انتخاب ها و تکیه عاشقلنه بر اصول پیش ساخته است که با شکست مواجه می گردد.

علم چیست ؟

امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه (( علم )) بدو معنای متفاوت بکار برده می شود و غفلت از این دو نوع کاربرد اغلب به مغالطاتی عظیم انجامیده است :

معنای اصلی و نخستین علم ، دانستن در برابر ندانستن است . بهمه دانستنیها صرف نظر از نوع آنها علم می گویند و عالم کسیرا می گویند که جاهل نیست . مطابق این معنا ، اخلاق ، ریاضیات ، فقه ، دستور زبان ، مذهب ، زیست شناسی و نجوم همه علم اند . و هر کس یک یا چند رشته ارآ‹ها را بداند عالم دانسته می شود .

خداوند به این معنا عالم است ، یعنی نسبت به هیچ امری جاهل نیست و برای او مسأله مجهولی وجود ندارد . محتوای قرآن به این معنا علمی است یعنی که مجموعه ای از دانستنیهاست و هر کس آنها را بداند عالم به قرآن است . همه فقها عالمند و هر کس از خدا و صفات و افعال او آگاهی داشته باشد نیز عالم است . دیده می شود که در این معنا علم در برابر جهل قرار می گیرد . کلمه KNOWLEDGE در انگلیسی و CONNAISSANCE در فرانسه معادل این معنای علم اند .

کلمه علم در معنای دوم منحصرا به دانستنی هایی اطلاق می شود که بر تجربه مستقیم حسی مبتنی باشند . علم در اینجا در برابر جهل قرار نمی گیرد بلکه در برابر همه دانستنی هایی قرار می گیرد که آزمون پذیر نیستند . اخلاق ( دانش خوبی ها و بدیها ) متافیزیک ( دانش احکام و عوارض مطلق هستی ) عرفان ( تجارب درونی و شخصی ) منطق ( ابزار هدایت فکر ) ، فقه ، اصول ، بلاغت و ... همه بیرون از علم به معنای دوم آن قرار می گیرند و همه به این معنا غیر علمی اند . کلمه SCHENCE در انگلیسی و فرانسه معادل این معنای علم اند .

دیده می شود که علم در این معنا بخشی از علم به معنای اول را تشکیل می دهد و به سخن دیگر علم تجربی نوعی از انواع دانستنی های بسیاری است که در اختیار بشر می تواند قرار گیرد.

رشد علم به معنای دوم عمده از اغاز دوره رنسانس به بعد است ، در حالیکه علم به معنای مطلق آگاهی ( معنای اول ) تولدش با تولد بشریت هم آغاز است .

بلافاصله پس از شنیدن کلمه علم ما به یاد چیزی می افتیم که در ذهن است و می تواند مطابق با واقع نباشد

(( سواد )) برایمان تداعی می شود ، به یاد فلسفه و پیچیدگی هایش می افتیم که در کتابها نوشته اند و در مدارس و دانشگاه ها می آموزند . به یاد خطاها و کاستی های معلومات خود می افتیم ، به یاد علم و محتوای شگرف و دستاوردهای عظیم آن می افتیم که بافت خیلی پیچیده تئوری های علمی چیست ؟ و آیا اصولا تولد علم به خاطر واقع نمائی است ؟ به خاطر تنظیم پدیده هاست ؟ و تازه این در مورد معنای اعم علم است والا اگر به شاخه های بیشتری توأم با پیچیدگی های بیشتری پیدا خواهد کرد.

تعاریف عام و خاص علم

با بررسی کلیه تعاریفی که در مورد علم ارائه گردیده است ، روشن می شود که تعاریف علم را می توان به دو گروه متمتبز تقسیم بندی کرد، یکی تعاریف عام علم و دیگری تعاریف خاص علم .

الف : تعاریف عام علم : در زبانهای اروپائی و غربی واژه (( SCIENCE )) از لغت لاتین ((SCIENTIA )) به مفهوم "دانستن" گرفته شده است که طبق آن ( علم ، دانستن هر موضوع و دانسته ای است ) و یا ( علم عبارتست از تراکم سیستماتیک اطلاعات ) که به عبارت ساده تر می شود ( علم مجموعه ای از ذخائر آگاهی منظم و مرتب است ) .

حکمای اسلامی که ذهن را مرکز دانش های بشر می دانستند و آن را به آئینه تشبیه می کردند و بعدها این حرف توسط فراسیس بیکن هم تکرار شد می گفتند : (( العلم هو الصورته الحاصله من الشی عند العقل )) یعنی علم عبارتست از تصویر چیز در ذهن ، مثلا از کسی که هرگز او را ندیده ایم چیزی در ذهن نداریم ولی همین که او را در ذهن حاصل می شود .

البته صورتی که در ذهن ایجاد می گردد ، بر دو قسم است :

تصور ( REPRESNTATION یا NOTION یا IDDE یا CONCEPT ) و آن عبارتست از صورت ساده ذهن که استناد چیزی بر چیز دیگر نباشد ، ماند ماه ، ستاره ، خورشید ، انسان ، درخت و غیره .

تصدیق ( JUJEMENT ) که عبارتست از استناد امری بر امر دیگر خواه ایجاب باشد مانند آتش سوزنده است یا سلب باشد ماند اسب یا خر ، گوشتخوار نیست .

باید دانست که تشابه ذهن به آئینه کامل نیست و تفاوتهایی بین آنها وجود دارد ، یکی اینکه آینه صورت اشیاء را تا زمانی نشان می دهد که در مقابل صفحه آن قرار گرفته اند و دیگر آنکه فقط تصویر اجسام قابل لمس و قابل دیدن را نشان می دهد در حالیکه ذهن هم تصویری را که گرفته است در خود نگه می دارد و در مواقع لزوم آن را آشکار می سازد و می نماید و هم علاوه بر متأثر شدن از انواع محسوسات ، حالات و چگونگی درونی و ذهنی را نیز نشان می دهد .

از دیگر تعریف های عام علم آمده است : (( علم معرفتی است جمعی درباره امور کلی )) و (( علم بزرگترین کوشش مغز انسان است .))


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره عالم و علم

دانلود تحقیق درمورد مراحل عالم برزخ

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق درمورد مراحل عالم برزخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

مراحل عالم برزخ

نویسنده: هادی قرائتی

از امام موسی کاظم(ع): نقل شده به امام صادق گفتند: مرگ را برای ما توصیف کن فرمود: برای مؤمن مانند بهترین عطر است که می گوید و از آن بیهوش می شود، درد و از وی می رود و برای کافر مانند گزیدنی افعی ها و نیش عقربها و بلکه شدیدتر از آن است.

امام محمد باقر(ع) می فرمایند: پدرم علی بن الحجسن گفتند: مرگ چیست؟ فرمود: برای مؤمن مانند کندن لباس چرکین و شپش آلود است و باز کردن زنجیرها و غلهای سنگین و تبدیل آن به فاخرترین لباسها و وحشتناکترین منزل و بزرگترین عذابهاست.

به امام باقر گفته شده: مرگ چیست؟ فرمود: همان خواب است که هر شب برای شما می آید لیکن مدت آن طولانی است بیداری فقط در آخرت است.

یاسر خادم گوید از امام رضا (ع) شنیدم: می فرمود: وحشتناکترین حال مردم در سه وقت است: روزی که بدنیا می آید و از شکم مادر خارج شده و دنیا را می بیند و روزی که می میرد و آخرت و اهل آخرت را می بیند و روزیکه از قبر بر می خیزد و صحنه هائی را که می بیند که در دنیا ندیده بود.

مقدمه:

در زندگی انسان تعقل و خردورزی و سپس انتخاب اعتقاد درست، بسیار اهمیت دارد، زیرا که انتخاب هر اعتقاد و تفکری، قطعاً در سرنوشت و اعمال انسان تأثیر می گذارد و می توان گفت که رفتار آدمی، جلوه بیرونی همان باورهاست. اصولاً تفاوت اساسی بین افراد صالح و نیکوکار و عادل و ... و افراد ظالم و تبهکار، به اعتقاد و تفکر آنها بر می گردد.

از مسائل بسیار مهم و سرنوشت ساز در سعادت آدمی، تفکر در باب انسان، خدا و معاد است اگر آدمی به درستی خود را بشناسد و توانایی ها و گنجینه های فطری خود را کشف کند. می تواند به سعادت و کامیابی نائل گردد. بنابراین، اولین وظیفه انسان، این است که خود را نیک بشناسد: از چه آفریده شده است و چه کسی او را آفریده است و چه توانایی هایی در نهاد او قرار دارد، خودشناسی اگر به درستی انجام گیرد، می تواند به شناخت خدا و معاد نیز بینجامد. اعتقاد به خدا و معاد، چهره زندگی انسان را دگرگون می کند.

از اینرو انسان جهان را به این زندگی مادی منحصرندانسته، بلکه بر آن است که این دنیا مزرعه آخرت است و سعی و کوشش و اعمال او، زندگی جاودانه را رقم خواهد زد، خدا را بر تمام اعمال خود ناظر می داند که کوچک ترین عمل او از چشم حسابرسان الهی مخفی نیست هیچ ظلمی را به بندگان خدا روا نمی دارد؛ برای رشد و تعالی بندگان خدا دل می سوزاند و از پای نمی نشیند.

در حالی که جنبندگان نزد خدا کسانی هستند که کر و لال اند و اصلاً تعقل نمی کنند.

بنابراین، قبل از هر چیز انسان باید دربارۀ اموری که در زندگی اش سرنوشت ساز است به تفکر بپردازد.

از اینرو اگر انسان به مقام غرب الهی می خواهد نائل شود وظیفه الله گردد و کامل شود 2 اصل باید در او زنده شود و آن دو اصل را باید باور نماید 1ـ ایمان به مبدأ 2ـ ایمان به معاد اگر انسان این دو را یقین داشته باشد و باور نماید به مقام اولیائی می رسد و انسان واقعی می شود.

استقلال روح و بقای آن

یکی از ضروریات دین مبین اسلام آن است که: در بدن هر یک از انسانها روح مستقلی وجود دارد که بوقت مرگ از بدن خارج شده و در دنیا باقی می ماند و چون روز قیامت فرا رسید و بدنها از خاک روئیدند، روح هر کس به بدن خود بر می گردد، تا آمادۀ حساب در چیشگاه عدالت باشد. تا کنون به اثبات رسید که انسان از دو ساحت مادی و غیر مادی تشکیل شده است و روح غیر مادی که حقیقت و شخصیت راستین انسان را تشکیل می دهد با مرگ از بین نمی رود و ملائکه الهی این حقیقت روحانی را از انسان می ستانند. پس روح باقی است. اگر روح باقی نباشد معاد معنا نمی یابد. برخی اعتقاد دارند پس از مرگ و حتی در قیامت فقط روح مجرد محشور می گردد و دیگر، بدنی که روح به آن تعلق داشته، گام به محشر نمی نهد. در حالی که برخی دیگر برآنند که علاوه بر باقی ماندن روح مجرد، بدن مادی نیز بار دیگر به آن تعلق می پذیرد و هر دو موضوع پاداش ها و کیفرها قرار می گیرند.

امام صادق در ضمن حدیثی فرموده: مؤمن خالص و کافر خالص وقتی که از دنیا می روند، روح آنها مشکلی که نظیر آنهاست منتقل می شود و تا رسیدن قیامت در عالم برزخ با اعمال خویش مجازات می شوند و چون خداوند مردمان را زنده گرداند، بدن آنها را از خاک می رویاند و روح هر کس را به بدنش باز می گرداند.

از سوی دیگر در وجود انسان دو روح وجود دارد یکی روح تعقل و انسانیت که انسان بودن انسان به واسطۀ آن است، دیگری روح زندگی و حیوانی النهایه در وقت مرگ هر دو روح از بدن خارج می شود، و در وقت خواب فقط روح انسانی را خداوند تحویل می گیرد.

مقتضای آیات و روایات آن است که: ارواح در عالم برزخ سه گروه اند، گروهی در نعمت و شادی و در بهشت برزخی و گروهی در رنج و عذاب و شکنجه روحی و گروهی در بی خبری صرف خواهند بود و فقط در قیامت زنده شده و خواهند دانست که در برزخ بوده اند.

مرگ؛ پنجره ای به زندگی نو

مرگ واپسین مرحله زندگی و سرآغاز حیات جدید انسان است. پیامبر گرامی اسلام می فرماید: مرگ نخستین منزل از منازل آخرت و واپسین منزل از منازل دنیا است. مرگ در زبان فارسی مترادف با واژه موت در زبان عربی است. موت به معنای از دست رفتن قدرت و توان چیزی است. گاه مرگ را برای بدن به کار می برند و گاه برای روح. هنگامی که آن را برای بدن به کار می برند. مقصود این است که بدن هر نوع حرکت و جنبش را از دست داده است؛ در حالی که مرگ را به روح نسبت می دهند کلمه مرگ برای انسان به معنای آن است که بدن او قابلیت ابزار بودن خود را برای روح از دست داده است و آنها از هم جدا شده اند. هنگام مرگ، فرشتگان، روح غیر مادی را می ستانند و بعد از آن، اجزای بدن متلاشی می شود. بدین سان حقیقت انسان که روح است از مرحله ای وارد مرحله ای دیگر از زندگی می شود.

از نظر قرآن و احادیث اسلامی، مرگ انسان و جهان سنّتی حتمی است و گریزی از آن نیست. بسیاری از انسان ها چون به معاد ایمان ندارند و از حقیقت مرگ بی خبرند یا از کیفر گناهان خویش بیم دارند و ... از مرگ می هراسند.

گروهی مرگ را پایان زندگی می دانند که از گذر آن همه هستی آنها نابود می شود. بنابراین از نیستی هراس دارند؛ ولی کسانی که به معاد یقین دارند و مرگ را مرحله جدیدی از زندگی می دانند، از آن هراس به دل راه نمی دهند.

برخی به دلیل کثرت گناهان و سنگینی جرایم پیوسته از مرگ و قیامت هراس دارند و نمی خواهند در دادگاه عدل الهی رسوا و گرفتار عذاب شوند و این نیز در اولیای الهی نیست. اولیای الهی، از مرگ نگرانی و وحشت غیر طبیعی ندارند.

از لطف های خدا بر انسان این است که او از لحظه مرگ خود آگاه نیست. اگر انسان از زمان و مکان مرگ خود آگاه می بود. سال ها پیش از رسیدن لحظه مرگ غم و اندوه و سردی و خاموشی چنان بر او حکومت کرد که هر نوع حرکت و تلاشی را از او سل می نمود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد مراحل عالم برزخ

تحقیق در مورد گشت وگذاری در عالم برزخ

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد گشت وگذاری در عالم برزخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد گشت وگذاری در عالم برزخ


تحقیق در مورد گشت وگذاری در عالم برزخ

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

فرمت :word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات :28

 

فهرست:

 

دربیان حالات جسمانی اموات

شب اول قبر وسوال وجواب از اموات

پی نوشت

 

در مقام انسانیت همین بس که خداوند فرمود:« فتبارک الله احسن الخالقین » پر برکت ومبارک است خدایی که از خاک وگل موجودی را آفرید وبه او این استعداد را داد تا بهترین مخلوقش باشد وتاج کرامت رابر سرش نهاد . همان موجودی که با نیروی تفکر توانسته آسمان و کوه ودریا و...را به تسخیر خویش درآورد.انسانی که می تواند از طریق عبودیت وانجام وظایف وزهد و تقوی به کمال انسانی خود برسد. اما به راستی موجودی با این عظمت چرا در اندیشه تکاثر به مال وتفاخربه مقام ونفرات ونژادورنگ وثروت و... زندگی دنیوی واخروی خود را به تباهی می کشد؟!


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد گشت وگذاری در عالم برزخ