هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت درباره کنترل و تضمین کیفیت داده ها در نظام مراقبت بیماری ها در سطح شهرستان

اختصاصی از هایدی پاورپوینت درباره کنترل و تضمین کیفیت داده ها در نظام مراقبت بیماری ها در سطح شهرستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره کنترل و تضمین کیفیت داده ها در نظام مراقبت بیماری ها در سطح شهرستان


پاورپوینت درباره کنترل و تضمین کیفیت داده ها در نظام مراقبت بیماری ها در سطح شهرستان

فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات9صفحه

 

 

 

 

 

lحساسیت موضوع

 

lجدید بودن فرایند مراقبت AEFI

 

lاهمیت صحت داده های فوق در کنترل فرایند ایمن سازی

 

lنگرانی پرسنل از عواقب احتمالی

 

 

 

l

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره کنترل و تضمین کیفیت داده ها در نظام مراقبت بیماری ها در سطح شهرستان

تحقیق و بررسی در مورد راهنمایی هایی برای عمل بر روی کودکان در نظام عدالت کیفری

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد راهنمایی هایی برای عمل بر روی کودکان در نظام عدالت کیفری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

راهنمایی هایی برای عمل بر روی کودکان در نظام عدالت کیفری

.

توصیه شده توسط قطعنامه شورای اقتصادی و اجتماعی سال 1997/30، از مجموع 21 جولای سال 1997 1

1. به دنبال اقتصادی و اجتماعی قطعنامه شورای 1996/13 23 جولای 1996، دستورالعمل های موجود برای اقدام در مورد کودکان در نظام عدالت کیفری در جلسه کارشناس گروه در وین از 23 تا 25 بهمن ماه سال 1997 با حمایت مالی دولت برگزار می شود توسعه داده شد اتریش. در حال توسعه از راهنمایی هایی برای عمل، کارشناسان را به حساب دیدگاه بیان شده و اطلاعات ارائه شده توسط دولت است.

2. بیست و نه کارشناسان از 11 ایالات در مناطق مختلف، نمایندگان مرکز حقوق بشر دبیرخانه، صندوق متحده سازمان ملل کودکان است و کمیته حقوق کودک، و همچنین به عنوان ناظران غیر دولتی سازمان در رابطه با دادرسی ویژه نوجوانان در این نشست شرکت کردند.

3. دستورالعمل اقدام به دبیر کل سازمان ملل و مربوط به سازمان ملل متحد سازمان ها و برنامه ها، کشورهای عضو به کنوانسیون حقوق کودک، با توجه به پیاده سازی آن، و نیز به عنوان کشورهای عضو در رابطه با استفاده و کاربرد متحده سازمان ملل قواعد حداقل استاندارد برای اداره دادرسی ویژه نوجوانان (قواعد پکن)، رهنمودهای سازمان ملل متحد برای پیشگیری از بزهکاری نوجوانان (رهنمودهای ریاض) و قوانین سازمان ملل متحد برای حمایت از نوجوانان محروم از آزادی خود، در سطور بعد با هم به آن اشاره شده به عنوان سازمان ملل متحد، استانداردها و هنجارهای عدالت نوجوانان.

هدف I.، اهداف و B ملاحظات ASIC

4. اهداف راهنمایی هایی برای اقدام به ارائه یک چارچوب برای رسیدن به اهداف زیر است:

() برای اجرای کنوانسیون حقوق کودک و به دنبال اهداف مندرج در کنوانسیون با توجه به کودکان در زمینه دولت عدالت نوجوان، و همچنین به استفاده و اعمال سازمان ملل متحد، استانداردها و هنجارهای در دادرسی ویژه نوجوانان و دیگر ابزار، مربوط به مانند اعلامیه اصول اساسی عدالت برای قربانیان جرم و سوء استفاده از قدرت؛

(ب) به منظور تسهیل ارائه کمک به کشورهای عضو برای اجرای موثر کنوانسیون حقوق کودک و ابزار های مرتبط است.

5. به منظور حصول اطمینان از استفاده موثر از راهنمایی هایی برای عمل، بهبود همکاری بین دولت ها، سازمان های مربوطه از نظام ملل متحد، سازمان های غیر دولتی، گروه های حرفه ای، رسانه ها، نهادهای علمی، کودکان و دیگر اعضای جامعه مدنی ضروری است.

6. راهنمایی هایی برای عمل باید بر اساس این اصل که مسئولیت اجرای کنوانسیون به وضوح با ایالات احزاب بدان استوار است.

7. پایه ای برای استفاده از راهنمایی هایی برای عمل باید توصیه های کمیته حقوق کودک است.

8. در استفاده از راهنمایی هایی برای عمل در هر دو سطح ملی و بین المللی، باید مورد توجه قرار داده شده به شرح زیر است:

(الف) احترام به کرامت انسانی، سازگار با اصول کلی اساسی کنوانسیون، عبارتند از: عدم تبعیض، از جمله حساسیت جنسیتی و حمایت از بهترین منافع کودک، حق حیات، بقا و توسعه، احترام و دیدگاه های کودک؛

(ب) جهت گیری مبتنی بر حقوق بشر؛

(ج) یک رویکرد جامع برای پیاده سازی را از طریق حداکثر از منابع و تلاش؛

(د) ادغام خدمات بر اساس میان رشته ای؛

(ه) مشارکت کودکان و بخش های ذیربط جامعه؛

(ج) توانمند سازی همکاران از طریق یک فرآیند توسعه؛

(G) پایداری بدون وابستگی مداوم در بدن های خارجی؛

(H) نرم افزار عادلانه و دسترسی به کسانی که بیشترین نیاز؛

(I) پاسخگویی و شفافیت عملیات؛

(J) بلادرنگ پاسخ بر اساس پیشگیرانه موثر و اقدامات درمانی است.

9. منابع کافی (انسانی، سازمانی، فنی، مالی و اطلاعات) باید اختصاص داده شود و کارآمد در تمام سطوح مورد استفاده قرار می گیرند (بین المللی، منطقه ای، ملی، استانی و محلی) و در همکاری با شرکای مربوطه، از جمله دولت، سازمان ملل متحد، نهادهای غیر دولتی سازمان ها، گروه های حرفه ای، رسانه ها، نهادهای علمی، کودکان و دیگر اعضای جامعه مدنی، و همچنین به عنوان شرکای دیگر است.

II. برنامه برای اجرای کنوانسیون حقوق کودک، دستیابی به اهداف خود و استفاده و استفاده از استانداردهای بین المللی و هنجارهای عدالت در نوجوانان

اقدامات A. از کاربرد عام

10. اهمیت یک رویکرد جامع و سازگار در زمینه دادرسی ویژه نوجوانان باید با احترام به وابستگی متقابل و شخصی از همه حقوق کودک به رسمیت شناخته شده است.

11. اقدامات مربوط به سیاست، تصمیم گیری، رهبری و اصلاحات باید گرفته شود، با این هدف که اطمینان حاصل شود که:

(الف) اصول و مفاد کنوانسیون حقوق کودک و سازمان ملل متحد، استانداردها و هنجارهای عدالت در نوجوانان به طور کامل به قوانین ملی و محلی در سیاست و عمل، به ویژه با ایجاد یک سیستم عدالت نوجوانان کودک محور که منعکس شده حقوق کودکان را تضمین می، مانع از نقض حقوق کودکان، ترویج حس کودکان از منزلت و ارزش، احترام قائل است و به طور کامل سن، مرحله ای از توسعه و حق خود را به مشارکت معنی داری در، و کمک به جامعه است؛

(ب) مطالب مربوط به ابزار های ذکر شده در بالا هستند ساخته شده است به طور گسترده ای به کودکان در دسترس زبان به کودکان شناخته شده است. علاوه بر این، در صورت لزوم، روش باید به منظور اطمینان حاصل شود که هر کودک با اطلاعات مربوطه را در حقوق خود و یا خود را در آن ابزار ارائه شده، حداقل از تماس خود و یا او را برای اولین بار با سیستم عدالت کیفری، است و یاد آوری از خود و یا تعهد خود را به اطاعت از قانون؛

(c) عمومی و درک رسانه ها از روح، اهداف و اصول عدالت بر محور کودک مطابق با سازمان ملل متحد، استانداردها و هنجارهای عدالت نوجوانان ترویج شده است.

اهداف B. خاص

12. ایالات متحده باید اثربخشی برنامه های تولد ثبت نام خود را تضمین می کند. در آن موارد که در آن سن کودک درگیر در سیستم قضایی ناشناخته است، اقدامات باید انجام شود تا اطمینان حاصل شود که سن واقعی یک کودک با ارزیابی مستقل و عینی است مسلم و قطعی نیست.

13. با وجود سن مسئولیت کیفری، اکثریت مدنی و سن قانونی به عنوان قانون ملی تعریف شده است، ایالات متحده باید اطمینان حاصل شود که کودکان از همه حقوق خود بهره مند شوند، به عنوان قانون بین المللی به آنها تضمین شده، به طور خاص در این زمینه آن مندرج در مواد 3، 37 و 40 کنوانسیون.

14. توجه خاص باید به نکات زیر داده می شود:

(الف) باید وجود داشته باشد کودک محور جامع پروسه عدالت نوجوانان؛

(ب) کارشناس مستقل و یا انواع دیگر از پانل باید از قوانین موجود و پیشنهادی دادگستری نوجوانان و تاثیر خود را بر روی کودکان بررسی؛

(ج) هیچ کودکی که زیر سن قانونی مسئولیت کیفری باید به اتهامات جنایی؛

(د) دولت ها باید در دادگاه اطفال با صلاحیت اولیه بیش از نوجوانان که مرتکب اعمال مجرمانه و تشریفات خاص طراحی شده را به حساب نیازهای خاص کودکان باید ایجاد کنید. به عنوان یک جایگزین، دادگاه به طور منظم باید از روش های مانند، ترکیب به عنوان مناسب. هر جا که لازم باشد، سایر اقدامات قانونی و ملی باید برای در نظر گرفتن تمام حقوق و حفاظت از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد راهنمایی هایی برای عمل بر روی کودکان در نظام عدالت کیفری

تحقیق و بررسی در مورد طبقه بندی اطفال بزهکار در نظام کیفری انگلستان 8ص

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد طبقه بندی اطفال بزهکار در نظام کیفری انگلستان 8ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

طبقه بندی اطفال بزهکار در نظام کیفری انگلستان

ر حقوق انگلستان صغر سن در کنار برخی از عوامل دیگر تحت عنوان دفاعیات عام یا مورد بحث قرار می گیرند. دلیل این که این دفاعیات را «عام» می نامند آن است که آنها در مورد همه جرایم قابل استناد هستند و از این جهت با دفاعیات خاص که تنها در جرایم خاصی قابل اعمال می باشند تفاوت می کنند. نمونه دفاعیات نوع دوم، دو دفاع «تحریک» و «مسؤولیت تخفیف یافته» می باشند که تنها در جرم قتل عمد قابل اعمال بوده و موجب تخفیف مسؤولیت مرتکب از قتل عمد بع قتل غیرعمد می گردند. در دفاع «تحریک» متهم تحریک شدن در نتیجه گفتار یا رفتار مقتول یا شخص ثالث و در دفاع «مسؤولیت نخفیف یافته» اختلال دماغی خود (که به حد جنون نمی رسد) را به عنوان عوامل مخففه مطرح می نماید. این دفاعیات را از این حیث که به جای سلب کامل مسؤولیت تنها باعث تقلیل آن می شوند، دفاعیات جزئی یا عذرهای جزئی نیز می نامند.

در مورد دفاعیات عام معمولاً بین عوامل موجهه و عوامل معذور کننده تفکیک قائل می شوند. از لحاظ تاریخی حقوق انگلستان این تفکیک را در قتل به رسمیت می شناخت، بدین شکل که برخی از انواع قابل توجیه و بعضی دیگر معذور کننده محسوب می شدند. تا اوائل قرن نوزدهم اثر عملی این تفکیک آن بود که در قتلهای معذور کننده اموال قاتل به نفع دولت مصادره می شد ولی این کار در قتلهای توجیه پذیر ممکن نبود.

اخیراً در آمریکا این تفکیک پذیرفته شده است. دفاع توجیه کننده به معنی آن است که عمل متهم قابل رد و سرزنش نیست مثل آنچه که در دفاع مشروع رخ می دهد. از سوی دیگر، در دفاعیات معذور کننده از متهم کار غلطی سرزده است لیکن وی معذور دانسته می شود. بدین ترتیب دفاعیات چون مستی، اشتباه، جنون و صغر سن جزء عوامل معذور کننده محسوب می گردند.

تفکیک بین دفاعیات توجیه کننده و دفاعیات معذور کننده آثار عملی چندی دارد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1-در عوامل توجیه کننده طرف مقابل حق دفاع و مقاومت ندارد ولی در عوامل معذور کننده فرد می تواند از خود (مثلاً در مقابل یک صغر یا مجنون) دفاع کند.

2-در عوامل موجّهه، دیگران هم می توانند به فرد کمک کنند در حالی که در عوامل معذور کننده از چنین حقی برخوردار نیستند و در این صورت است مسؤول شناخته شوند.

3-در عوامل موجهه دادگاهها نیازی به حصول اطمینان از عدم تکرار فعل ارتکابی ندارند در حالی که در عوامل معذور کننده دادگاهها ممکن است نیازمند اعمال نوعی مراقبت بر مرتکب باشند.

علاوه بر این می توان تفاوتهای دیگری را هم ذکر کرد، مثل این که عوامل موجهه باید در تمتمی جرایم پذیرفته شوند، در حالی که نظم عمومی ممکن است اقتضا نماید که عوامل معذور کننده در برخی از جرائم پذیرفته نشوند. در مورد ماهیت برخی از «دفاعیات» مثل اکراه و اضطرار را جزء عوامل توجیه کننده می دانند. هر گاه اکراه از عوامل توجیه کننده باشد نتایج نامعقولی رخ خواهد داد. مثلاً قربانی حق نخواهد داشت در مقابل کسی که با تهدید «مجبور» به تجاور وی شده است مقاومت کند و شخص ثالثی هم حق دارد که با نگاه داشتن در مقابل شخص مورد تجاوز، متجاوز را قادر به انجام تجاوز کند. به علاوه هرگاه اکراه یک عامل توجیه کننده محسوب می شد محدودیتهایی مثل عدم امکان استناد به اکراه در قتل عمد از بین می رفت. در مورد اضطرار نیز شاید تنها در صورتی بتوان آن را یک عامل توجیه کننده دانست که مرتکب ضرر کمتر را در مقابل ضرر بیشتر پذیرفته باشد و گرنه هرگاه ضرری که به مرتکب می خورده است مساوی ضرری باشد که در نتیجه ارتکاب جرم حاصل شده است آن را بیشتر باید یک عامل معذور کننده دانست که براساس آن مرتکب را، نه از آن جهت که اجتماع کار او را تأیید می کند، بلکه از آن رو که خود به نوعی قربانی جرم دیگری است از مجازات معاف می کنیم. در هر صورت با توجه به این اشکالات است که گاهی پیشنهاد شده است که اکراه و اضطرار از عداد عوامل رافعه مسؤولیت خارج شوند و ، با توجه به این که بیشتر به انگیزه مربوط می شوند، قاضی در مرحله تعیین مجازات، آنها را تنها به عنوان عوامل مخففه (که گاهی نیز باعث معافیتکامل می شوند) در نظر بگیرد.

پس از این مقدمه کوتاه به بررسی آنچه که موضوع اصلی بحث ما را تشکیل می دهد و از عوامل معذور کننده می باشد، یعنی صغر سن می پردازیم. این دفاع در حقوق انگلستان در همه جرایم، مادی صرف، قابل استناد می باشد و بنابراین آن را نمی توان مبتنی بر خدشه دار شدن عنصر روانی جرم دانست.

حقوق انگلستان صغار را به سه دسته تقسیم می کند:

الف) کودکان زیر ده سال

به موجب بخش 50 قانون «اطفال و اشخاص جوان» مصوب سال 1933 که به وسیله بخش 16 قانونی به همین نام در سال 1963 اصلاح شده است، این گونه اطفال نمی توانند به ارتکاب هیچ جرمی محکوم شوند هر چنی که ممکن است در محاکم اطفال دادرسیهایی در مورد شیوه مراقبت از آنها جریان یابد. حداقل سن مسؤولیت کیفری در کامن لاهفت سال بود که به موجب قانون موضوعه ابتدا به هشت و سپس به ده سال تغییر یافت. در اسلام نیز در مورد سن هفت سال به عنوان حداقل سن مسؤولیت نظراتی ارائه شده است، که از جمله می توان به کتاب الاستبصار شیخ طوسی (جلد4، ص249) اشاره کرد. حداقل سن مسئولیت کیفری در کشورهای مختلف دنیا متفاوت است به طوری که در قبرس، ایرلند، لیختنشتاین، سویس، ایرلند شمالی و اسکاتلند هفت سال و در هلند و کانادا دوازده سال می باشد. همین سن در نظام کیفری ایران قبل از انقلاب نیز پذیرفته شده بود. نتیجه این قاعده که طفل کمتر از ده سال را در حقوق انگلستان نمی توان به ارتکاب جرمی محکوم کرد، آن است که هرگاه شخص بالغی چنین کودکی را تحریک یا تشویق به ارتکاب جرم نماید کودک را باید یک عمل بی گناه و شخص تحریک یا تشویق کننده را مباشر جرم دانست. به علاوه چون طفل را مثلاً نمی توان به ارتکاب سرقت محکوم کرده شخصی هم که کالاهای ربوده شده توسط کودک را از وی می گیرد، نمی تواند به ارتکاب جرم دریافت کالای مسروقه محکوم گردد. بنابراین در دعوی «والترز علیه لانت» در سال 1951 یک کودک هفت ساله سه چرخه کودک دیگری را برداشت، به طوری که اگر بزرگسالی این کار را می کرد محکوم به ارتکاب جرم سرقت می گشت. لیکن، با توجه به عدم امکان محکوم شدن کودک شدن کودک به ارتکاب سرقت، سه چرخه ای که وی برداشته بود «مسروقه» محسوب نگشت و پدر و مادر او، که آن را از وی گرفته بودند، به «دریافت کالای مسروقه» محکوم نشدند.

ب) کودکان از ده تا کمتر از چهارده سال

تا سال 1988 این کودکان در صورتی از مسؤولیت کیفری برخوردار بودند که تعقیب کننده می توانست، علاوه بر وجود عنصر مادی و روانی، برخورداری آنان را یک «نظر شریرانه»، یعنی علم آنها به قبح عمل ارتکابی، را اثبات نماید. برای مثال در یک اتهام سرقت باید اثبات می شود که کودک نه تنها عمل ربایش را به قصد سرقت انجام داده، بلکه وی از قبیح بودن عمل سرقت نیز مطلع می بوده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد طبقه بندی اطفال بزهکار در نظام کیفری انگلستان 8ص

تحقیق و بررسی در مورد بررسی تطبیقی حقوق و آزادیهای فردی در نظام

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد بررسی تطبیقی حقوق و آزادیهای فردی در نظام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

دانشگاه آزاد اسلامی زنجان

مرکز تحصیلات تکمیلی

درس: حقوق اساسی تطبیقی

استاد: آقای دکتر مجید بزرگمهری

موضوع گزارش: بررسی تطبیقی حقوق و آزادیهای فردی در نظام

پژوهشگر : مریم شالچیان

دانشجوی سال: اول کارشناسی ارشد

رشته: علوم سیاسی

نیمسال دوم تحصیلی 85-1384

فهرست مطالب

مقدمه

فصل اول

قسمت اول

الف:کلیاتی درباره حقوق وآزادی فردی

1-تعریف حقوق فردی

2-انواع حقوق فردی

3-بحث تطبیقی در آزادی فردی

4-تعریف آزادی فردی

ب:انواع آزادی عملکرد فردی

1-حق حیات

2-امنیت

3-آزادی ومصنویت مسکن

4-تعرض ناپذیری مکاتبات

5-آزادی رفت وآمد

6-آزادی اندیشه

7-آزادی گردهمایی

فصل دوم

قسمت اول:

الف:بررسی قانون اساسی فرانسه در باب حقوق وآزادیهای فردی

1-اعلامیه ها وقوانین اساسی مطروحه از جمهوری اول تا سوم فرانسه

2-اصول ومحورهای قانون اساسی جمهوری چهارم مقدمه –اصول ومبانی

3-کلیات قانون اساسی جمهوری پنجم

4-اصول ومحورهای قانون اساسی جمهوری پنجم

ب:بررسی قانون اساسی ایران در باب حقوق وآزادیهای افراد:

-نتیجه گیری

-فهرست منابع

مقدمه:

زمزمه سرود آزادی چنان طبیعی ودلنواز است که تاریخ آغاز آن را باید زمان خودشناسی انسان شمرد: در روایت آفرینش آدم، خودآگاهی انسان با انتخابی سرگرفت که به مکانات آن از فردوس برین رانده شد و در کره خاکی ماوی گزید.

داستان تقدیس آزادی را در نوشته های حکیمان ومعلمان تاریخ فراوان می بینیم.

در فلسفه کانت، آزادی از مقوله هایی است که در عقل عملی بی هیچ واسطه به آن می رسد و ارزش والا وحیاتی آن را تصدیق می کند.

از اندیشمندان و حکیمان دیگری که پس از کانت به ارزش آزادی و اثر آن در جهان هستی پرداخته اند باید از هگل نام برد: شاید در قطر هیچ فیلسوفی به اندازه هگل آزادی ارج و ارزش ندارد. هگل رسیدن به آزادی را هدف جهان خلقت می داند.

ارزش آزادی قراردادی واعتباری نیست، ارزشی است معقول که برجهان تحمیل شده است.آزادی ضرورت است نه اختیار.

در دوران معاصر، به ویژه آزادی افراد در جنبه های مختلف ، به عنوان حیاتی ترین


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بررسی تطبیقی حقوق و آزادیهای فردی در نظام

دانلود پروژه راههای ایجاد تحول در نظام تعلیم وو تربیت

اختصاصی از هایدی دانلود پروژه راههای ایجاد تحول در نظام تعلیم وو تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

 

 

راههای ایجاد تحول در نظام تعلیم وو تربیت

اصل چیست و به چه معناست؟ و در قلمرو مختلف معرفتی چه مفهومی از آن مورد نظر است؟ اصل در لغت به معنای ریشه، اساس، پی، بنیان، و نیز به معنای سرشت و فطرت و گاهی به عنوان یک قاعده کلی است و این معنی لغوی و اصطلاحی در مفاهیم تعلیم و تربیت اسلامی بسیار به کار رفته است و در تربیت اسلامی مفهوم اصل قرآنی و اسلامی باید بیشتر شناخته شود. در یک کلام باید گفت که همه انبیای خدا و پیامبران صاحب شریعت الهی بر محور و اساس تعلیم و تربیت یا تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت مبعوث شده اند و اساس بعثت انبیا بر این قرار دارد و در سوره جمعه آیه 2 به همین نکته تصریح شده است که "هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعللمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین." این آیه گویای اساس بعثت انبیا براساس تزکیه و آموزش و تعلیم حکمت است. قرآن در سوره بقره (5)، افزون بر آن به نکته دیگری اشاره کرده است که انبیا علاوه بر این به اصطلاح ریشه و اساس، یک نکته ظریفتری را یادآور شده است که علاوه بر تعلیم و تربیت، حکمت و دانش و کتاب بر امتها، چیزهایی تعلیم می دهند که آن تعلیمات را نمی دانستند، ویعلمکم مالم تکونوا تعلمون یعنی آموزش چیزهایی که نمی دانند; بنابراین یک بحث فراگیر در مساله تعلیم و تربیت اسلامی از این آیه استفاده می شود و در این جا دو محور را باید در نظر گرفت: محور اول، به اصطلاح معلم و مربی، مزکی و ... که تعلیم دهنده است. محور دوم، متربی، تربیت شونده و تعلیم گیرنده و تزکیه شونده است و جالب توجه است که قرآن بر این اساس نخستین معلم را در آفرینش انسان ، خدا و سپس آدم را معرفی می کند و گروه تعلیم شونده را هم فرشتگان به حساب می آورد (جامعه و بشریت را چون گلستان و استاد و معلم را باغبان و گل پرور می داند) و لذا امتیازی که فرشتگان گرفتند و بعد از آن یادگیری، اعتراف کردند، ادعای قبلی را پس گرفتند و اعتراف کردند که در آموزش از حضرت آدم یک رتبه پایین تر هستیم و آن تعبیر صریح قرآن است که; خداوند آن اساس و ریشه و اسما علوم و دانشهای مختلف را به آدم آموخت (علم آدم الاسما کلها ثم عرضهم علی الملائکه) و وقتی که فرشته ها اعتراض کردند: که چرا ما را خلیفه الله قرار ندادی که از علم و دانش بی کران بهره مند شویم " خداوند به آدم فرمود : آن اسمائی که آموختی به اینها بگو : "آن اسمائی که یاد گرفته بود، آن دانشی که از طریق الهام و وحی آموخته بود به فرشتگان عرضه کرد. فرشتگان تسلیم شدند و اعتراف کردند به این که ما چیزهایی را نمی دانستیم و الان آموختیم. "لاعلم لنا الا ماعلمتنا" یعنی آن برتری خود را پس گرفتند و پذیرفتند که تنها آدم شایسته جانشینی و خلیفه الهی است آن هم به سبب دانش و علم سودمند الهی. در این جا نکته ای است که معلوم می شود، ما چیزی نداریم مگر آن چیزی که خدا به ما بیاموزد و یاد بدهد. به خدا گفتند که آدم بر ما افضل است و برهمین اساس، می بینیم که معلم و مربی بعدی، انبیا هستند. بعد متربی و تربیت شونده و تعلیم گیرنده، بطور کلی انسانها و امتها هستند. بنابراین دو محور، یکی تعلیم دهنده و دیگری تعلیم گیرنده، این دو مساله را باید بدانیم، مرحله اول فرشتگانند که زیر پوشش تعلیمات و تربیت حتی آدم و انبیا قرار می گیرند، که انسان را برتر از آنها هم می دانند و به اصطلاح فرشتگان، این است اولین آموزه قرآن! مرحله دوم، تعلیم همه انسانهاست. بنابراین اساس، نخستین معلمان بشری انبیا هستند واولین آنها حضرت آدم و آخرشان حضرت محمد(ص) خاتم پیامبران است و به تعبیر شیخ عرفان، شیخ محمود شبستری که می گوید: یکی خط است از اول تا به آخر در آن جمله بشر هم چون مسافر در این راه انبیا چون ساربانند دلیل و راهنمای کاروانند وزایشان سید ما گشته سالار هم او اول همو آخر در این کار و در این خط همه بندگان خدا و همه انسانها مسافر هستند و انبیا کاروان سالار و رهبری این کاروان را دارند. چون امتداد این کاروان تا پایان نظام هستی می رود و انبیا ساربانهای این کاروانها هستند. اصول تعلیم و تربیت یکی، حساب شده ای است که بهترین اصل است، که هم در قرآن و هم در دیگر مکاتب و هم در فلاسفه غربی، شرقی، جدید، قدیم، اسلامی، غیراسلامی اشاره به آن کرده اند. اصل فطری توجه انسان به کمال و کمال خواهی انسان است. آیه 30 سوره روم اشاره به فطرت استوار در وجود انسان می کند و خطبه اول امام علی (ع) به این نکته تصریح دارد(1). انبیا آمدند آن پیمانهای فطری را ادا کنند و از انسان بخواهند که به آن توجه کنند، نعمتهای فراموش شده را یادآوری می کند و گنجینه عقول و اندیشه و فکر انسانها را استخراج کنند و به ریشه ها و فنون تربیت انبیا و قسمتهای مختلفی هم اشاره شده است. سوالآیا مفهوم اصل در تربیت و تعلیم و قلمروهای معرفت یکسان است؟ یا ویژگی معینی در تعلیم و تربیت دارد اگر پاسخ مثبت است آن ویژگیها چیست؟ در پاسخ این سو ال باید گفت که قدر مسلم در همه انسانها این اصل یادگیری و تربیت پذیری مسلم است و یک اصل معرفتی مسلم و فراگیر عمومی است. قلمروهای مختلفی دارد، بلکه اصول مختلفی هم هست یعنی دیدگاه فلاسفه تعلیم و تربیت و فلاسفه انسان شناس و جامعه شناس و روانشناس خیلی وسیعتر و گسترده تر از آن است و هر کدام، این قلمروها را در انسان شناسی و تربیت انسان به نحوی دخیل می دانند. از زمان افلاطون و ارسطو تا دانشمندان غربی و فلاسفه اسلام مانند فارابی، بوعلی، غزالی، خواجه نصیر طوسی و امثال اینها...، پیداست که دیدگاههای مختلفی، حتی در اصول تربیتی خاص مکتب خویش هم دارند، بنابراین پاسخ این سو ال مثبت است و می توانیم از دیدگاههای آنها در تربیت صحیح انسانها، در معیار اسلامی بهره مند شویم، یعنی مربی و تعلیم دهنده و استاد می تواند از آن مایه ها، گلچین و برچین کند و معیار تعلیم و تربیتی خود را بر مبنای یافته های قرآنی و سنتی یعنی حدیث و سنت به تاریخ پیامبر اسلام و امامان معصوم، از آنها بهره بگیرد و اجرا کند ولی یک نکته قابل توجه این است که همه این دانشمندان به آن اصل کمال جویی فطری انسان اشاره کردند و این اصل کمال جویی را باید مدنظر قرار داد. این که این کمال، چگونه کمالی است؟ و کمال در چه زمینه ای است؟ کمال مادی، معنوی، جسمی، روحی، تکنیک و علوم انسانی؟ اختلاف نظر دارند. ولی در یک مساله اتفاق هست و آن فطری بودن کمال خواهی انسان است. و توجه به این که برای انسانها عقل سلیم و فطرت سلیم قائل هستیم و اساس دین بر اساس تعلیم و تربیت صحیح قرار دارد، بر مبنای فطرت که قیم و استوار و ثابت است، پس می توانیم برنامه ریزی کنیم و بر این برنامه ریزی در قلمرو تعلیم و تربیت به آن نکته هایی که در محور اول اشاره شد، خصوصا در بیان امیرالمو منین علی (ع) به آن نکته ها بپردازیم. یعنی گنجینه های پنهان فکر و فطرت انسان را بیدار و استخراج کنیم و استعدادها را شکوفا سازیم. حالا این استعدادها در بعضی از مکتبها، ممکن است استعدادهای مادی یا دنیایی باشد ولی در بسیاری از برنامه های حکمتی، قرآن، حدیث، همان محور اساسی توحید، خداشناسی و کمال جویی انسان دردنیا و آخرت و سعادت او بر محور سعادت دنیا وآخرت استوار می شود و روایات خوبی در این باره می باشد و البته نکته ای که باید به آن اشاره کرد، وسعت میدان تعلیم و تربیت در اسلام است که تنها به انسان و حتی نوجوان و کودک اکتفا نکرده است بلکه زمینه فراهم آوری تعلیم و تربیت را حتی پیش از تولد انسان، پیش از تکوین جنینی کودک، در نظر گرفته است و برای آن برنامه ریزی دارد.(2) اهمیت اصول در تعلیم و تربیت چیست؟ به عبارت دیگر اصول در نظریه های تربیتی چه جایگاهی دارند ودر عمل تعلیم و تربیت چه نقشهایی را ایفا می کند؟ در پاسخ به این سو ال باید گفت که منظور از اصول در این جا، همان اصول تعلیم و تربیت است. در هر صورت در جایگاه تعلیم و تربیت اصول نقش اساسی دارد به قدری که هم در خود قرآن، هم در کلام امیرالمو منین و ائمه به این اصول اشاره شده است. بنابراین جایگاه اساسی تعلیم و تربیت، مربوط به آن اصول هست، مخصوصا در ارتباط با اصولی که در اسلام وجود دارد به عنوان مثال وقتی اسلام، محور تربیت و تعلیم را بر مبنای انسان شناسی، آن هم به عنوان موجودی که باید تربیت شود، برای یک جامعه پیش از خلقت و دوران جنینی، دوران کودکی، دوران شیرخواری و دوران و مراحل بعدی حساب می کند، پیداست که دیدگاه این اصول چقدر وسیع می باشد. در نهج البلاغه که بعد از قرآن دومین دائره المعارف وسیع شیعه و اسلام است. نامه 53 مالک اشتر، نکته های بسیار زیبا و گویایی دارد و هم نامه 31 امام علی (ع) به فرزندش امام حسن، حدود 18 محور اساسی تربیت فردی و اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، نظامی و محورهای دیگر در این وصیتنامه به کار گرفته شده است و با زبان تربیت به فرزند خویش، امام حسن(ع) امر فرموده است. که در واقع اصول تربیتی صحیح برای تمام انسانها به کار می رود. درباره نظرات مربوط به این که اهمیت اصول درتعلیم و تربیت چیست؟ امثال افلاطون و سپس فارابی و دیگران، براساس مدینه فاضله چنین تکیه می کنند، که این شیوه را به صورت دیگری فلاسفه اسلامی بعد از او دنبال می کنند و اساس تعلیم و تربیت را، تربیت انسانهای فاضل و جامه فاضل می دانند که شایستگی عضویت در جامعه و مدینه فاضله را داشته باشد، به اصطلاح بتواند در یک جامعه ای کار کند، که اساس و حکومت آن جامعه به دست نخبگانی است، که در فلسفه و حکمت و تعلیم و تربیت کار آزموده اند. پیداست که به طریق دیگری باید به تربیت نظر بیفکنیم. اکثریت انسانها چه باسواد یا بیسواد نظریه خوشبختی و اقتصاد و پولداری مثل مارکس و انگلس و نظام کمونیستی و نیز نظام کاپیتالیسم بر مبنای اقتصاد و برنامه های دیگر نظر دارند و تعلیمات حرفه ای و فنی را در این راستا مدنظر قرار می دهند. علاوه بر کارهای تخصصی که رشته های مختلف دارد، به مساله لذت گرایی، و بی بندوباری توجه زیادی شده است. ولی دین همواره جامعه و انسانها را به خداو قیامت و ترک لذایذ مبتذل شهوانی دنیا سوق داده است و سعی می کند تربیت شونده را با توجه به بهره گیری از لذائذ مشروع و طبیعی به ترک لذت های نامشروع و به این سو یعنی گرایش به معنویت و اخلاق توجه دهد. این نکته ای است که در تربیت اسلامی که محور "تزکیه مقدم بر تعلیم است" که، اساس بعثت انبیا می باشد قرار گرفته است. آیا در تعلیم و تربیت اسلامی، اصول مورد توجه قرار گرفته شده است؟ چگونه می توان در متون اسلامی به اصول تعلیم وتربیت دست یافت؟ پاسخ سو ال اول مثبت است.اصول تعلیم و تربیت در اسلام بخصوص محورهای کلی آن شناخته شده است، چون مبانی تعلیم و تربیت، مبانی انبیا و بعد ائمه هدی هستند و کاربرد تعلیماتی آن مشخص می باشد. اما این که چگونه به این اصول در متون اسلامی می توان دست یافت قابل بررسی است. برای روشن شدن، دو منبع اصیل معرفتی در اسلام وجود دارد، که یکی قرآن و در کنار قرآن تبیین آن و سنت پیامبر که دو منبعی هستند که منبع اول آن دو بخش است، 1- خود قرآن و آیات قرآن و زمینه های تربیتی انبیا گذشته که تا زمان پیغمبر به دست می دهد 2- سنت یعنی راه و رسم و گفتار و رفتار و تقریر (امضا پیامبر)، که مجموعه احادیث فراوانی است که از طریق مختلف، شیعه و سنی نقل شده است. شیعه در این زمینه گنجینه های فراوانی دارد. جوامع حدیثی اولیه کتب اربعه و جوامع ثانیه چون وافی، وسایل الشیعه، مستدرک الوسایل، بحارالانوار، دومین محور، نهج البلاغه امیرالمو منین است و متاسفانه نهج البلاغه در کنار قرار گرفته شد و خیلی روی آن تکیه و بحث نمی شد. ولی دانسته است که وقتی که انسان در کنار نهج البلاغه قرار می گیرد، مشخص می شود در کنار اقیانوس بی کرانی از معارف الهی و بشری و انسانی و تربیتی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، نظامی ایستاده است که کرانه اش پیدا نیست و به همین جهت بیشترین مطلب را می توان از این منبع دریافت کرد، علاوه بر این، احادیث ائمه (ع) ما هم کم نیست; گفتنی است که با انحراف ولایت امری و غصب خلافت، حدود صد سال، تقریبا چیزی کمتر، حدیث نوشته نمی شود، حتی نقل حدیث از رسول خدا ممنوع شد. به هر حال به هر علتی سیاست آن روز ایجاب می کرد; بعد از صد سال، نقل حدیث احیا می شود(3). چون حافظان حدیث و منابع اولیه نقل، اکثرا از دنیا رفتند، (نسل اول و دوم) نسل سوم هم چیزی نمی دانستند و دست فرصت طلبان در جعل احادیث زیاد گردید. برای جلوگیری از همین نکته تعلیمی و تربیتی در معنی وسیع، امام باقر(ع) دست به ابتکار جدیدی زدند و احیا حدیث کردند. راه کسب حدیث صحیح را تعلیم داد و درسهایی برای دانشجویان گذاشت که دنباله آن را در عصر فرزند ارجمندش امام صادق (ع) می یابیم. این که می شنویم امام صادق(ع) چهار هزار شاگرد تربیت کرد، چهار هزار شاگرد در آن روز در یک خانه، یکجا تربیت کردن کاری شبیه به محال است ولی این محال، در عصر امام صادق(ع) تحقق پیدا کرد. تربیتهای تخصصی اینها مورد نظر است. وقتی در زمینه تالیفات یاران امام صادق(ع) می نگریم، قریب به ششصد کتاب حدیثی، در زمینه های مختلف کلامی، اصولی و فقهی و تفسیری حتی تجربی، ریاضی و جنبه های مختلف تالیف کردند وبا توجه به رساله های دو صفحه ای و کوتاه و گویای جابربن حیان اگر حساب شود، بیش از هزار کتاب فقط از شاگردان امام صادق(ع) نوشته و باقی مانده است (با توجه به آن پانصد رساله جابربن حیان،) بنابراین در عصر امام صادق(ع) چه منبع بزرگ و کار عظیمی است. این باعث شد که تشیع، در طول تاریخ سربلند و سرافرازتر از بقیه جوامع و فرق اسلامی نشان داده شود، که امروز افتخار ما به این منابع اهل بیت که دسترسی داریم، می باشد. بنابراین منبع دسترسی به این اصول و متون این احادیث، برای اهل فن و استخراج آنها برای عموم بسیار آسان است. یکی از اصول تعلیم و تربیت، تحول درونی است به این معنا که ایجاد تغییر در رفتارهای افراد در گرو بروز تحولی در افکار، احساسات و نیات آنها داشته باشد، این اصل در تعلیم و تربیت اسلامی مورد توجه قرار گرفته است یا نه؟ چگونه و کجا؟ در قرون اخیر برخی از متفکران امثال، جان دیوئی، متفکر آمریکایی خیلی از نظرات را در این زمینه مثل تغییر و دگرگونی مطلوب، ایجاد تحول...) نقد و بررسی کرده است، به این نوع تغییر و تحول عقیده دارند. جالب ترین نکته ای که در متون اسلامی، قرآن و احادیث در 14 قرن پیش وجود دارد، تغییر بنیادی و درونی در افراد تربیت شونده است. (ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم و فی الارض آیات للموقنین و فی انفسهم افلا یبصرون... - الذین یتفکرون فی خلق السموات و الارض، - ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک وقنا عذاب النار... - افی الله شک فاطر السموات و الارض ... در زمینه تزکیه و تعلیم این نکته، نقطه کاملا روشنی است، در همین ارتباط اگر به آیات قرآن که انسان را به تفکر و اندیشیدن در امور خلقت و در مسائل پیرامون او دعوت کرده است، پرداخته شود آیات بسیار فراوانی در زمینه های مختلف می باشد، آیات مطالعه ای در زمینه های آفاقی، یعنی خارج از وجود انسان و انفسی ، در شگفتی های درونی انسان، به قدری جالب است و این جا آیات به قدری توحید و خداشناسی را برای انسانهای حتی ساده و بیسواد و کم اندیشه، مبرهن و آشکار می سازد که جای تعجب است; این زمینه های بسیار خوبی است. تفکر در خلقت و آفرینش و از موضوعاتی چون به قول قرآن; خلقت شتر گرفته تا آسمان پرستاره، از کوچکترین و ریزترین موجودات مانند (اتم و میکروب) مورچه، موریانه، حشرات از زشت ترین پرندگان مثل خفاش و تا زیباترین آنها طاووس و ... این جملاتی است که در خطبه های نهج البلاغه کاملا روشن است و این پیداست که هدف از ذکر آنها، به تفکر واداشتن انسان است و این که می خواهد زیربنای فکر انسان را تغییر دهد و این که امیرالمو منین ودیگر ائمه می فرمایند: "این شگفتی ها در عالم خلقت منحصر به آسمان و زمین نیست و منحصر به وجود شما انسانها و خلقت شما انسانها نیست بلکه در جهان نادیده آن روز و در اعماق اقیانوسها و دریاها هم زیاد است." با یک جمله کوتاه توجه انسان را به این جلب می کند، "یا من فی البحر عجایبه" موجودات عجیب اعماق دریا و فضا که باسیر و مسافرت در زمین یا به وسیله همین دستگاههای فیلمبرداری مشخص شده است خیلی جالب و پرشگفتی است. بینش عظیم قرآنی و الهی سخنان امیرالمو منین(ع) این تحول را عالی تبیین می کند. به عنوان مثال وحشی آدم کش، قاتل حمزه و اجیر هند جگرخواره، کسی که حمزه سیدالشهدا را به خاطر پول می کشد، پیامبر چه تحولی در وجود ایشان ایجاد کرده که در آن روز می گوید: "من آماده ام و تسلیمم هر کسی که بر ضد این آیین کار می کند یا ادعای نبوت به دروغ می کند، برای او پاسخ مساعدی انتخاب بکنم و لذا می گوید من دو کار عجیب کردم; در جایی بدترین کار و در اسلام بهترین کار، در جاهلیت حمزه سیدالشهدا را شهید کردم و در اسلام، مسیلمه کذاب را از پا درآوردم."(4) یا این که عمربن جموع که یکی از فرماندهان اسلام است با این که اعرج در جنگ عاجز و معاف شده بود و در جنگ احد به اصرار خود شرکت می کند و شهید می شود داستانش جالب است که او بت پرست به تمام معنی بود که هر چه مبلغ اسلام، مثل مصعب بن عمیر تبلیغ می کرد در او اثر نداشت. و بت خانه را تمیز می کرد، کرنش و عبادت می کرد و متوجه شد که بت را دزدیدند و یک شمشیر خیلی تیز هم کنارش گذاشتند و عمر وقتی آمد، جای بتش را خالی دید به اطراف نگریست جستجو کرد بت را در مزبله دید و کنار آن یک شمشیر، ناگهان، گویی از یک خواب عمیق بیدار شد و دگرگون گشت یک جمله ای هم گفت و شعری دارد و آن این جمله است و تعبیر بسیار ظریفی است می گوید: "مگر می شود آن موجودی که در مزبله است با یک سگ همنشین و یک شمشیری هم در کنار آن است نمی تواند دفاع کند. آن خدای من و پروردگار من باشد؟"(5) خوب می بینید تحولاتی که انبیا دارند بر اعماق وجود انسان یک تحول و از یک راه نیست، بلکه از راههای مختلف، ولی عمده هدفها این است که دگرگونی مساعدی که افراد می گویند در وجود انسان به وجود بیاورند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه راههای ایجاد تحول در نظام تعلیم وو تربیت