هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره حجـاب

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره حجـاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره حجـاب


دانلود مقاله کامل درباره حجـاب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 33

 

حجـاب

مقدمه

یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین و کان الله غفورا رحیما.[1]

ای پیامبر‍! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند. این برای آنکه آنها (به عفت و حریت) شناخته شوند تا از تعرض (هوسرانان) آزار نکشند، بسیار بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.

پوشش بانوان از مسائل مهمی است که از جنبه‌های گوناگون قابل بررسی و ملاحظه است. امروزه پرداختن به مسئله حجاب بدون درنظر گرفتن ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، روان‌شناختی و ... ما را در جهت شناخت دقیق واقعیت‌های مربوط به آن یاری نخواهد کرد.

از طرفی با سیطرة نبی فرهنگ غرب از جمله فرهنگ برهنگی در سایه تبلیغات گستردة رسانه‌ای مسائل و شبهات گوناگونی دربارة حجاب مطرح شده است. این تبلیغات و شبهه افکنی‌های مغرضانه و شیطانی برضد حجاب تا آنجا پیش رفته و مؤثر واقع شده که گروهی برهنگی و بی بندباری را برای زن یک ارزش و نشانة تمدن انگاشته‌اند و حجاب و عفاف و پاکدامنی را نماد عقب‌ماندگی و جهالت و خلاصه یک ضد ارزش معرفی کرده‌اند. این وقاحت تا به آن حد رسیده که کشورهایی که خود را سردمدار فرهنگ و تمدن امروز غرب می‌دانند و کشور خود را مهد آزادی و دموکراسی معرفی می‌کنند از حضور دختران و زنان محجبه در محل تحصیل و کار جلوگیری می‌کنند و از آنان می‌خواهند تا از پوشش خود دست بردارند. بنابراین بر آن شدم تا قدمی در جهت تحکیم حجاب و عفاف بردارم.

واژه حجاب

پیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است یک نکته را یادآوری کنیم. آن نکته اینست که معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است چیست؟ کلمة حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‌دهد که پرده وسیلة پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوشش حجاب نامیده می‌شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. در قرآن کریم در داستان سلیمان، غروب خورشید را اینطور توصیف می‌کند: «حَتَی تَوارَت بِالحِجابَ»[2] یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد. پردة حاجز میان قلب و شکم را «حجاب» می‌نامند.

در دستوری که امیرالمومنین علیه‌السلام به مالک اشتر نوشته است می‌فرماید: فَلا تُطَوَلَنَ احتِجابَکَ عَن رَعیتِکَ.[3] یعنی در میان مردم باشد، کمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان کن؛ حاجب و دربان ترا از مردم جدا نکند، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان و بیچارگان بتوانند نیازمندیها و شکایات خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان موربی اطلاع نمانی.

ابن خلدون در مقدمه خویش فصلی دارد تحت عنوان «فَصل فی الحِجابِ کَیفَ یَقَعَُ فی الدُوَلِ و اَنَهُ یَعظُمُ عِندَ الهَرَِم» در این فصل بیان می‌کند که حکومتها در بدو تشکیل میان خود و مردم حائل و فاصله‌ای قرار نمی‌دهند ولی تدریجاً حائل و پرده میان حاکم و مردم ضخیمتر می‌شود تا بالاخره عواقب ناگواری به وجود می‌آورد. ابن خلدون کلمه حجاب را به معنی پرده و حائل ـ نه پوشش ـ به کار برده است.

استعمال کلمة حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبه جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقهاء کلمة «ستر» که به معنی پوشش است به کار رفته است. فقهاء چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده‌اند کلمه «ستر» را به کار برده‌اند نه کلمه حجاب را.

بهتر این بود که این کلمه عوض نمی‌شد و ما همیشه همان کلمه «پوشش» را به کار می‌بردیم. زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت حجاب پرده است، و اگر در مورد پوشش به کار برده می‌شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عدة زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.

وظیفة پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند. زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست. در برخی از کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزهائی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد.

پوشش زن در اسلام اینست که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه‌گری و خودنمائی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را ذکر می‌کند و فتوای فقهاء هم مؤید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذکر خواهیم کرد. در آیات مربوطه لغت حجاب به کار نرفته است. آیاتی که در این باره هست چه در سورة مبارکه نور و چه در سورة مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماسهای زن و مرد را ذکر کرده است بدون آنکه کلمة حجاب را به کار برده باشد. آیه‌ای که در آن، کلمة حجاب به کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام.

می‌دانیم که در قرآن کریم دربارة زنان پیغمبر دستورهای خاصی وارد شده است. اولین آیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز می‌شود: یا نِساءَ النَبِیَّ لَستُنَّ کَاحَدٍ مِنَ النَّساءِ یعنی شما با سایر زنان فرق دارید. اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان، در خانه‌های خود بمانند، و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده است. قرآن کریم صریحاً به زنان پیغمبر می‌گوید: وَ قَرنَ فی بُیوتِکُنَّ یعنی در خانه‌های خود بمانید. اسلام می‌خواسته است «اُمَّهاتُ المومنین» که خواه ناخواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نکنند، و احیاناً ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند. و چنانکه می‌دانیم یکی از «امهات المومنین» (عایشه) که از این دستور تخلف کرد، ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام به وجود آورد. خود او همیشه اظهار تأسف می‌کرد و می‌گفت دوست داشتم فرزندان زیادی از پیغمبر می‌داشتم و می‌مردند اما به چنین ماجرائی دست نمی‌زدم.

سر اینکه زنان پیغمبر ممنوع شدند از اینکه بعد از آن حضرت با شخص دیگری ازدواج کنند به نظر من همین است. یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سوءاستفاده می‌کرد و ماجراها می‌آفرید. بنابراین اگر دربارة‌ زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدتری وجود داشته باشد بدین جهت است.

به هر حال آیه‌ای که در آن آیه کلمة «حجاب» به کار رفته آیه ۵۴ از سورة احزاب است که می‌فرماید: «وَاِذا سَئَلتُموهُنَّ مَتاعاً فاسئلوهُنَّ مِن وَراءِ حِجابٍ». یعنی اگر از آنها متاع و کالای مورد نیازی مطالبه می‌کنید از پشت پرده از آنها بخواهید. در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی هر جا نام «آیة حجاب» آمده است مثلاً گفته شده قبل از نزول آیة حجاب چنان بود و بعد از نزول آیة حجاب چنین شد، مقصود این آیه است که مربوط به زنان پیغمبر است،[4] نه آیات سورة نور که می‌فرماید:

قُل لِلمومِنینَ یَغُضّوا مِن اَبصارِهِم ـ الی آخر ـ قُل لِلمومناتِ یَغضُضنَ مِن اُبصارِهِنَّ. یا آیة سورة احزاب که می فرماید:

یُدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابیبِهِنَّ ـ الی آخر.

اما اینکه چطور شد در عصر اخیر به جای اصطلاح رائج فقهاء یعنی ستر و پوشش، کلمه حجاب و پرده و پردگی شایع شده است برای من مجهول است، و شاید از ناحیة اشتباه کردن حجاب اسلامی به حجابهائی که در سایر ملل مرسوم بوده است باشد. ما در این باره بعداً توضیح بیشتری خواهیم داد.

ارتباط حجاب با زیبایی

مسئله دیگر این است که اصولاً حجاب با آزادی منافات دارد. انسان باید بتواند خودش تصمیم بگیرد که چه بپوشد و چگونه ارتباط داشته باشد. هر کلیشه‌ای که از قبل ترسیم شود و بخواهد ارتباط زن و مرد را به صورت تعریف شده، ارائه دهد، مخالف آزادی است که از حقوق انسان به حساب می‌آید.

اگر بخواهیم از نگاه دینی تحلیلی ارائه دهیم توجه به چند نکته ضروری است.

اولین نکته این است که بنای اسلام در روابط اجتماعی به حداقل رساندن استهلاک قوا است. یعنی افرادی که می‌خواهند فعالیت‌هایشان را انجام دهند، باید بتوانند راحت‌ترین و سریع‌ترین راه را برای انجام فعالیت‌هایشان بپیمایند. بنابراین باید تحلیل کنیم که آیا حجاب به استهلاک قوا می‌انجامد و یا مانع استهلاک قوا است؟ تحلیلی که به نظر صحیح می‌آید، این است که وجود حجاب یک مرزبندی ایجاد می‌کند تا در ورای مرزها هر کدام از دو جنس راحت بتوانند کار خود را انجام دهند. اگر این مرز وجود نداشته باشد عملاً جلو فعالیت‌های عادی گرفته می‌شود.

نکته دوم این است که حجاب باعث نمی‌شود حساسیت دو جنس نسبت به یکدیگر افزایش پیدا کند، بلکه برعکس، نبودن حجاب باعث می‌شود آستانة‌ رضایت‌مندی جنسی بالا رود. بحث آستانه رضایت‌مندی از بحث‌های بسیار مهم است که در حوزه‌های مختلف کارآمد است. به عنوان مثال، در پاکستان افرادی که نان برای خوردن داشته باشند، دیگر اسمشان فقیر نیست، یعنی به گونه‌ای سطح زندگی تعریف شده است که هر کس نان و مقداری فلفل داشته باشد و نان را در آب فلفل بزند و بخورد، دیگر احساس فقر نمی‌کند، ولی همین پاکستانی اگر مدتی مقیم ایران شود، چون زندگی متوسطی که ارائه می‌شود با وضعیت سابق او متفاوت است، اگر برای خرید پفک نمکی پول نداشته باشد احساس فقر می‌کند. چرا این‌گونه است؟ برای اینکه ما آستانه رضایت‌مندی را بالا آوردیم. وقتی آستانه رضایت‌مندی بالا بیاید، احساس فقر شایع می‌شود. در مسئله روابط جنسی نیز مسئله به همین شکل است، یعنی در کشورهایی که حجاب وجود ندارد و روابط جنسی آزاد است، آستانه رضایت‌مندی جنسی بالا آماده است. بنابراین ارتباط جنسی برقرار می‌شود بدون اینکه شخص به ارضای کامل برسد. تمهیدات دین این است که سطح رضایت‌مندی را در یک نقطه‌ای نگه دارد و مرد از ارتباط جنسی با همسر خودش در کانون خانواده احساس لذت و رضایت کند. اگر مرد نگاهش از داخل کانون خانواده به بیرون از خانواده معطوف شود با مقایسه همسر خود با دیگران از همسر خود احساس رضایت نمی‌کند. فیلم‌ها را نگاه می‌کند. بازیگران فیلم به صورت گزینشی انتخاب می‌شوند و از روی قصد با گریم، زیبایی مضاعفی در آنها می‌آفرینند. مرد اینها را با همسر خود مقایسه می‌کند و میل او نسبت به همسرش کم می‌شود. این موارد که تکرار شود، شخص ارتباط جنسی برقرار می‌کند، ولی همیشه احساس نارضایتی جنسی دارد. به همین دلیل در کشورهای غربی به فاصله چند دهه دگرجنس خواهی به همجنس خواهی تبدیل شد. همجنس‌گرایی از عنوان ناهنجاری و شذوذ جنسی خارج شد و به عناون یکی از راه‌های متداول ارضای جنسی به رسمیت شناخته شد، یعنی آستانه رضایت‌مندی بالا آمد و ارتباط جنسی با حیوانات مطرح شد و الان بعضی کشورها از این مرحله نیز گذر کرده‌اند و به ارتباط جنسی با اشیاء رسیده‌اند. عروسک‌های خاصی در ویترین مغازه‌ها است و انسان به اختیار خودش مدل انتخاب می‌کند و با آنها ارتباط جنسی برقرار می‌کند.

مدلی که دین تعبیه کرده، این است که می‌خواهد آستانه رضایت‌مندی از ارتباط جنسی را در یک حدی نگه دارد تا حرص انسان کنترل شود و با ارتباطی که در کانون خانواده تعریف می‌شود، به رضایت‌مندی برسد.

 

منابع

۱. سوره احزاب، آیه ۵۹

۱. سوره ص، آیه ۳۲.

۲. نهج‌البلاغه، نامة ۵۳

۱. رجوع شود به صحیح مسلم جلد ۴ صفحات ۱۵۱ – ۱۴۸.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حجـاب

کتاب لاتین Soil Mechanics and Foundations (مبانی و مکانیک خاک)

اختصاصی از هایدی کتاب لاتین Soil Mechanics and Foundations (مبانی و مکانیک خاک) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب لاتین Soil Mechanics and Foundations (مبانی و مکانیک خاک)


کتاب لاتین Soil Mechanics and Foundations (مبانی و مکانیک خاک)

این فایل حاوی مجله لاتین مبانی و مکانیک خاک (Soil Mechanics and Foundations) می باشد که به صورت فرمت PDF در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.

 

 

 

 

- عنوان:                       Soil Mechanics and Foundations 
- نویسنده:                    Muni Budhu
- سال انتشار:               1999
- تعداد صفحات:             616
- زبان:                          انگلیسی
- فرمت فایل:                 PDF

 


دانلود با لینک مستقیم


کتاب لاتین Soil Mechanics and Foundations (مبانی و مکانیک خاک)

دانلود تحقیق فلسفه اسلامی

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق فلسفه اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق فلسفه اسلامی


دانلود تحقیق فلسفه اسلامی

منطق اسلامی در ابتدا از مجموعه منطقی ارسطو، ارغنون (که طبق یک رده بندی اخیر یونانی شامل علم خطا به و شعر نیز می باشد) الهام گرفته شده بود. نویسندگان اسلامی به برخی عناصر منطق و نظریه زبان شناختی منطق رواقی  نیز آشنا بودند، ومنابع منطقی آنها نه تنها آثار خود ارسطو را شامل می شد بلکه آثار مفسران ارسطویی یونانی متاخر از جمله ایساغوجی اثر فرفوریوس و نوشته های منطقی جالینوس را نیز شامل می شد. با این وجود بیشتر آثار منطقی فیلسوفان اسلامی کاملاً به اسلوب منطق ارسطویی باقی ماند، وبیشتر آثار آنها در این حوزه به شکل تفاسیر ارسطو بود.

منطق از نظر فیلسوفان اسلامی فقط شامل مطالعه الگوهای صوری استناج و اعتبار آنها نبود بلکه عناصر فلسلفة زبان و حتی معرفت شناسی و مابعدالطبیعهرا نیز شامل می شد. فیلسوفان اسلامی به دلیل مشاجرات اقلیمی با متخصصین دستور زبان عربی بسیار مایل بودند که به رابطة بین منطق و زبان بپردازند و بحث بیشتری را به پرسش دربارة موضوع و اهداف منطق دربارة استدلال وسخناختصاص می دهند. آنها در حوزة تحلیل منطقی صوری نظریه حدود، قضایا و قیاساترا همانطوریکه در مقولات، دربارة عبارت و تحلیلهای پیشین ارسطو تدوین یافته است مفصلاً شرح دادند. آنها به تبع ارسطو قیاس را شکلی می دانستند که هر استدلالعقلی می توانست در قالب آن در آید و نظریة قیاس را نقطة کانونی منطق لحاظ می کردند. حتی بسیاری از ارسطو گرایان اسلامی شعر را در برخی از سبک ها به عنوان هنر قیاسی لحاظ کردند.

چون منطق ابزار دانش، یا وسیله ای که با آن علم به دست می آید لحاظ شد، در دنیای اسلامی نظریه عمومی دربارة روش استدلال با تمرکز بر اهداف معرفت شناسانه به منطق اضافه شد. این عنصر منطق اسلامی بر نظریه برهان که در تحلیلات پیشین ارسطو ذکر شده است محوریت یافت و از آن موقع برهان هدف نهایی منطق لحاظ گردید. دیگر عناصر نظریة استدلال مانند جدل و خطابه فرع بر برهان دیده می شدند، لذا این اعتقاد به وجود آمد که حالات معرفتیاین دو نوع استدلال یقین واستحکام برهان را ندارند. هدف فیلسوف در نهایت برهان بر حقیقت ضروریو یقینی است؛ استفاده از استدلالات جدل و خطا به عنوان مقدمة دفاع از نتایج برهان، یا نشر نتایج آن به مخاطبی وسیع تر لحاظ شده است.

الف- موضوع و اهداف منطق

فیلسوفان اسلامی همانطور که روال آنها در بحث همة شاخه های فلسفه بود توجه زیادی را به تعریف موضوعی که در منطق مطالعه می شود و اهدافی که با این مطالعات دنبال می شود معطوف کردند. فارابی که آثار منطقی و زبان شناختی[40] او بیشتری کار فلسفی اش را تشکیل می دهد، نمونه ای از این رویکرد به منطق است که ویژگی ارسطوگرایی اسلامی است. وی در احصاء العلوم منطق را علمی ابزاری و قانونمند تعریف می کند که هدف آن هدایت عقل[41]  به سوی حقیقت وحراست آن از خطای[42] در فکر می باشد وی از ضرورت این علم معقول در زمینه هایی که امکان خطا[43] برای ذهن [44]حداقل در برخی از افعالش وجود دارد- برای مثال، در زمینه هایی که کاوش عقلانی[45] فطری[46] نیست بلکه به صورت استدلالی[47] یا تجربی[48] «از طریق تفکر[49] و تعمق[50]» حاصل می شود- جانبداری کرد. فارابی منطق را با ابزارهایی چون خط کش و پرگار مقایسه می کند، که وقتی، ما اشیاء جسمانی را اندازه گیری می کنیم در آن وقت در معرض خطاهای خطاهای حس قرار گیریم، برای تضمین دقت به کار می روند. ابزارهای منطقی مانند این ابزار از سوی کاربران آن برای تایید هم کارهای فکری و هم  استدلال دیگران می تواند به کار  گرفته شود. در واقع منطق خصوصاً برای هدایت عقل هنگام نیاز به داوری بین آراء و مراجع متضاد و مقابل هم مفید و مهم می باشد.

دیدگاه فارابی دربارة منطق به عنوان علمی قانونمند که رفتارهای ذهن در برابر معقولات را اداره می کند، در بسیاری از آثار منطقی مقدماتی اش تکرار شده است، و مبنای اصلاحات بعدی ابن سینا را شکل داد (نگاه کنید به ابن سینا).ابن سینا در فصلهای نخستین المدخل، اولین کتاب منطقی اثر دائره المعارفی اش- شفا- هدف منطق را توانا ساختن عقل برای کسب «علم به مجهول[51] از معلوم[52]» وصف می کند. او همانند فارابی با این استدلال که توانایی های فطری تعقل[53] برای تضمین دستیابی به این هدف ناکافی اند و لذا به کمک یک مهارت نیاز می باشد، از ضرورت منطق جانبداری کرد. هر چد در برخی موارد هوش ذاتی ممکن است برای تضمین دستیابی به علم درست کافی باشد، چنین مواردی حداکثر اتفاقی هستند؛ وی آنها را با فردی مقایسه می کند که بدون اینکه تیرانداز ماهری باشد تصادفی تیری رابه هدف می زند. مهمترین و موثرترین ابتکاری که ابن سینا در توصیف[54] منطق برای اولین بار ارائه کرد.  تعریف[55] او از موضوع به عنوان « معقولات ثانوی[56]» یا «مفاهیم ثانوی[57]» در مقابل «معقولات اولی[58]» بوده این تفکیک رابطة تنگاتنگی با فلسفة ابن سینا در این نظریه مهم، بعد الطبیعی اش دارد که  ماهیت یا جوهر  متمایز از وجود است، واینکه وجود به ترتیب به یکی از این دو حالت می تواند لحاظ گردد: وجود عینی، مانند موجودات واحد در عالم خارج؛ یا وجود ذهنی در یکی از قوای حس یا عاقلة نفس (نگاه کنید به وجود).

ابن سینا در المدخل بحث می کند که منطق با هر علوم دیگر تفاوت دارد زیرا صرفاً به وجود ذهنی نمی پردازد (که این در حیطة علم روان شناسی  می باشد)، بلکه به عوارض یا صفاتی  که به واسطة انتزاع وجود ذهنی اش توسط ذهن به هر جوهر تعلق دارد می پردازد. این صفات بنا به نظر ابن سینا چیزهایی چون نسبتهای ذاتی وعرضی را شامل می شوند که یک موضوع یا یک محمول می باشند و یک  قضیه  یا یک قیاس  می باشند (نگاه کنید به صورت منطقی از بخش اول). این اعراض هستند که به ذهن اجازه می دهند تا مفاهیم را به یکدیگر پیوند دهد تا علم به مجهول بدست آید؛ این اعراض هستند که مبنای قوانین تعقل و استنتاج را که منطق بررسی می کند فراهم می نمایند. این اعراض بیشتر از این نظر صوری اند که به عنوان اعراضی که به کلیه مفاهیم منتزع ا زحالت ذهنی وجود تعلق دارند، کاملاً از معنای خود تفکر مستقل هستند؛ آنها به طبایع ذاتی جوهر که در پیوند دادن به یکدیگر به کار می روند بی تفاوت هستند.

ابن سینا در الهیات شفا واژه شناسی معقولات یا مفاهیم اولیه و ثانوی را به منظور بیان رابطة بین مفاهیم خود این ماهیات - که در علوم نظری مطالعه می شوند-  مفاهیم حالات و اعراض وجود ذهنی آنها که منطق مطالعه می کند معرفی می کند: «همانطور که شما می دانید، موضوع علم منطق معانی معقولات ثانیه است که در مورد برخی اعراض که به وسیلة آن ها از معلوم به مجهول هدایت می شوند به معانی معقولات اولیه وابسته اند. «الهیات کتاب اول، فصل 2، در Anawati و Zayed ،1960 ، 11-10. برای مثال، معقولات ثانویه ای چون «موضوع بودن» و «محمول بودن» در منطق مستقل از هر نوع عملکرد معقولات اولیه به عنوان حدود موضوع و محمول در یک قضیة معلوم، مطالعه می شوند، باری نمونه، «انسان» و«حیوان ناطق»، در قضیة «هر انسان حیوان ناطق است». معقولات ثانیه منطقی به معقولات اولی وابسته اند زیرا معقولات اولی واحدهای مفهومی ساخته شده از دانش جدید هستند که معقولات ثانیه را با یکدیگر مرتبط می سازد: اما  منطق معقولات ثانویه را در انتزاع از هر معقولات اولیة که  روابط منطقی در هر مورد به آن وابسته است مطالعه می کند.

ب- منطق، زبان و دستور زبان

 توجهی را که ابن سینا فارابی به تبیین در خور موضوع منطق مبذول داشتند ناشی از دغدغة آن ها به تمایز بین منطق و دستور زبان بوده است. در سنن باستان و قرون وسطا مطالعه منطق رابطة تنگاتنگی با ملاحظات فلسفی زبان داشت نگاه کنید به نظریه های قرون وسطا به زبان؛ منطق قدیم، منطق قرون وسطایی)، و به همین دلیل بسیاری از متخصصین دستور زبان عربی- که نظریه های زبان شناختی آن ها به درجة بالایی از تکامل و پیچیدگی رسیده بود- نسبت به فیلسوفان نگاهی تحقیر آمیز داشتند، زیرا منطق یونانی را که آنرا به عنوان سنت زبان شناختی می دیدند وارد محیط اسلامی کردند. این گرایش به منطق یونانی در گزارش مناظره مشهوری که در بغداد در سال 932 بین نحوی ابوسعید سیرافی و ابوبشر متی (مسیحی سوری که پاره ای از آثار ارسطو را به عربی ترجمه کرد و ادعا شده است که یکی از استادان فارابی بوده است) درگرفت ، نمود یافت. گزارش موجود از این مناظره قوباً به سمت سیرافی سوق داد که به صورت گرایی منطقی حمله می کند و توانایی منطق را به عنوان مقیاس استدلال فوق ظرفیتهای ذاتی عقل انکار کرد. ادعاهای مهم او این هستند که منطق فلسفی چیزی نیست جز تکرار دستور زبان یونانی که با نحوة بیان زبان یونانی رابطة پیچیده ای دارد و چیزی برای ارائه به کسانی که به زبانهای دیگر از جمله عربی به سخن می گویند ندارد.

بحثهای فارابی، ابن سینا و شاگرد فارابی یحیی بن عدی (مترجم مسیحی سوری) در باب روابط بین منطق، زبان و دستور زبان درمقابل زمینة چنین تاخت و تازها باید فهمیده شوند. فارابی و یحیی هر دو راجع به روابط بین منطق و زبان اساساً از یک دیدگاه برخوردار بودند دیدگاهی میانه رو که بعدها ابن سینا آنرا رد کرد. فارابی در احصاء العلوم بحث می کند که منطق و دستور زبان هر دو وابستگی موجهی با زبان دارند، ولی از آنجا که قوانین دستوری اصولاً کاربرد زبان را تحت تاثیر قرار
می دهند، قوانین منطقی اصولاً کاربرد معقولات را تحت تاثیر قرار می دهد:

    واین فن ]منطق[ مشابه فن دستور زبان است، در اولی رابطة فن منطق با عقل و معقولات همانند رابطة فن دستور زبان با زبان و کلمات است. برای هر قاعدة کلام که علم دستورزبان برای ما به وجود می آورد، قاعدة مشابهی برای معقولات هست که علم منطق برای ما ایجاد می کند. (احصاء العلوم، نشر امین68 : 1968)

فارابی دقیق تر توضیح می دهد که گرچه  دستور زبان و منطق نگاهی دو سویه به کلام دارند، دستور زبان قواعدی را فراهم می کند که استفاده صحیح از کلام را در یک زبان خاصی هدایت می کند، ولی منطق قواعدی را که استفاده از هر زبان را تا جایی که دال بر معقولات می باشد رهبری می کند. بنابراین منطق برخی از ویژگیهای یک دستور زبان کلی را با توجه به جنبه های مشترک کلیه زبانهایی که محتوای عقلانی نهفته شان را انعکاس می دهند، داراست. برخی از جنبه های زبان شناختی هم در منطق و هم در دستور زبان مطالعه می شوند ولی منطق آنها را تا جایی که کلیت دارند مطالعه می کند و دستور زبان تا جایی که مصطلح هستند بررسی می کند. پس فارابی به این ترتیب بر اساس این مقایسه با دستور زبان قادر به تکمیل توصیفش از موضوع منطق می شود: «موضوع منطق چیزهایی هستند که منطق برای آنها قواعد فراهم می کند، یعنی معقولات، تا جایی که با کلام افاده شوند، و کلام تا جایی که با معقولات افاده شوند» (احصاء العلوم ، نشر امین74 : 1968)

یحیی بن عدی همچون فارابی در رساله ای به نام مقاله فی الفصل بین صناعتی المنطق الفلسقی و النحو العرب، ادعای خود مبنی بر استقلال منطق از دستور زبان بر

 

شامل 90 صفحه فایل WORD قابل ویرایش

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق فلسفه اسلامی

دانلود مقاله کامل درباره تشبیهات آب در قرآن

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره تشبیهات آب در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تشبیهات آب در قرآن


دانلود مقاله کامل درباره تشبیهات آب در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9

 

تشبیهات آب در قرآن

اهمیت و جایگاه آب در قرآن از سویی و مفهوم عینی آن برای انسان ها وملموس بودن آن و در عین حال لطافت و طراوت و زیبایی آن از سویی دیگر،موجب شده است تا در قرآن کریم از آب برای بیان مفاهیم عالی درقالب تشبیه و تمثیل استفاده شود.بیشتر این گونه تشبیهات حول دو محور می باشدکه ذیلاً نگاهی گذرا به آن ها می افکنیم.

الف) در قرآن به خاطر تقارب فوق العاده آب و زندگی و حیات درچندین مورد حیات انسان ها و زندگی به آب نازل گشته از آسمان ،تشبیه شده است که حائز اهمیت بوده و شایسته است به این آیات توجه ویژه ای مبذول گردد.

و اضرب لهم مثل الحیوه الدنیا کماء انزلناه من السماء فاختلط به نبات الارض فاصبح هشیما تذروه الریاح و کان الله علی کل شیء مقتدرا(کهف/45)

ای پیامبرزندگی دنیا را برای آنان به آبی تشبیه کن که ازآسمان فرو می فرستیم وبوسیله آن، گیاهان زمین( سرسبزمی شود ) درهم فرو می رود.اما بعد از مدتی می خشکد؛ و بادها آن را به هر سو پراکنده می کند؛ و خداوند بر همه چیز تواناست.

در این تشبیه خداوند،حیات و زندگی دنیایی آدمیان را به آبی تشبیه نموده که از آسمان فرود می آید و موجب رویش ونمو نباتات می گردد و سپس دوران کوتاه حیات نباتی آن به انجام و پایان می رسد.

نکته بسیار زیبا در همان اصل تشبیه است که حیات، آب است و آب، حیات است. رویش و رشد نیز از برکات همین آب حیات است. عمده این می باشد که چنین فرصت و موقعیتی مغتنم شمرده شود و از این دوره سبز بهره برداری شایسته به عمل آید.

چنین تشبیهی در جایی دیگر نیز با قدری افزودگی به کار برده شده است که باز آب، حیات است و رویش و زینت و زیبایی و طراوت از آن برمی خیزد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تشبیهات آب در قرآن

نظام بهداشت و درمان تطبیقی-مطالعه کشور برزیل

اختصاصی از هایدی نظام بهداشت و درمان تطبیقی-مطالعه کشور برزیل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نظام بهداشت و درمان تطبیقی-مطالعه کشور برزیل


نظام بهداشت و درمان تطبیقی-مطالعه کشور برزیل

نظام بهداشت و درمان تطبیقی -مطالعه کشور برزیل - شامل ویژگیهای عمومی و نظام بهداشت و درمان -در قالب pdfشامل 33 صفحه- مناسب برای ارائه کلاسی دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی


دانلود با لینک مستقیم


نظام بهداشت و درمان تطبیقی-مطالعه کشور برزیل