هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

(مقاله) راهکارهای برای اخلاقی نمودن بیشتر پلیس

اختصاصی از هایدی (مقاله) راهکارهای برای اخلاقی نمودن بیشتر پلیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

دانشگاه جامع علمی کاربردی

واحد ساپکو

رشته: خدمات پس از فروش خودرو

موضوع:

راهکارهایی برای اخلاقی نمودن بیشتر پلیس

نام استاد:

جناب آقای صبرکش

نام دانشجو:

یاسر بابایی

خرداد 1388

چکیده

یکی از وظایف پلیس ایجاد امنیت اخلاقی است،‌در حقیقت اقدامات پلیس تا زمانی که به افزایش احساس امنیت در جامعه منجر نشود، مثبت ارزیابی نمی‌گردد، لذا یکی از اقداماتی که می‌تواند در این راستا مورد توجه قرار گیرد، اهمیت و توجه به ضریب احساس امنیت در جامعه می‌باشد، احساس امنیت به عوامل مختلفی بستگی دارد که یکی از این عوامل اخلاق‌مداری خود پلیس می‌باشد، سئوالی که در اینجا مطرح است، این می‌باشد که چگونه سازمان پلیس را می‌توان بیش از پیش به سمت اخلاق‌مداری سوق داد؛ تدوین استراتژی اخلاقی پلیس، به همراه تدوین راهکارهایی جهت اجرایی و عملی نمودن این استراتژی می‌تواند به پلیس در رسیدن به این هدف یاری رساند، در ادامه در پاسخ به این سئوال که آیا در کلیه اقدامات انجام شده موفق بوده‌ یا خیر، پلیس را به گام بعدی یعنی به سمت ارزیابی اقدامات و بررسی نتایج سوق می‌دهد، بدین ترتیب مثلث اقدامات پلیس در راستای اخلاقی نمودن کامل می‌شود.

کلید واژه

پلیس، اخلاق، اخلاق پلیس، چشم‌انداز، آموزش.

طرح مسئله و انتخاب روش مطالعه

یکی از وظایف پلیس اسلامی ایجاد امنیت اخلاقی است، با رعایت و انجام این تعهد اساسی از جانب پلیس، می‌توان به نقش مثبت و سازنده پلیس بعنوان یک نیروی خلاقه‌ای نظم‌آفرین در اجتماع طرفی بست (پازوکیان، 1384، ص 65 و 66).

لذا می‌توان انتظار داشت که اقدامات پلیس تا زمانی که تأثیر مثبتی در افزایش احساس امنیت در جامعه نداشته باشد، مثبت تلقی نشود. عوامل مختلفی در احساس امنیت دخیل می‌باشند که یکی از این موارد که به سازمان پلیس ارتباط تنگاتنگی دارد، پلیس اخلاقی یا بعبارت دیگر اخلاق‌مداری پلیس می‌باشد، سئوالی که اینجا مطرح می‌شود، این است که چگونه می‌توان اخلاق‌مداری را در پلیس گسترش داد؟ در این مقاله با رویکرد مدیریت استراتژیک سعی می‌شود به این سئوال به بهترین نحو پاسخ داده شود، قابل ذکر است که الگوی مدیریت استراتژیک مورد استفاده دراین مقاله براساس نظریه فرددیوید انتخاب شده است، او در کتاب مدیریت استراتژیک خود سه مرحله را برای مدیریت استراتژیک انتخاب می‌کند.

مرحله اول را می‌توان مرحله تدوین استراتژی سازمان نامید که با تدوین مأموریت یا چشم‌انداز سازمان این مرحله به سرانجام می‌رسد، مرحله دوم، مرحله اجرای استراتژی است، یعنی راهکارهایی که می‌توانیم استراتژی تدوین شده را به مرحله عمل برسانیم، در بعضی موارد جهت عملی نمودن استراتژی حتی در ساختار و رویه‌های سازمان تغییرات مقتضی صورت می‌گیرد در این مقاله در قسمت تغییر و اصلاح نظام آموزشی در حقیقت به لزوم تغییر رویه آموزش اشاره شده است، مرحله سوم نیز ارزیابی استراتژی است. (برای آشنایی با نظرات فرد دیوید درخصوص مراحل مدیریت استراتژیک رجوع شود به: دیوید، 1379، صص 557- 167).

این شیوه با توجه به تعریفی که از اخلاق حرفه‌ای برای نویسندگان این مقاله مطرح بوده است، انتخاب گردیده، چرا که اخلاق حرفه‌ای مفهومی فراتر از اخلاق‌ فردی و شغلی است؛ اخلاق حرفه‌ای را به مسئولیتهای اخلاقی سازمان تعریف می‌کنیم، این تعریف فراگیرتر و جامع‌تر از تعریف سنتی است. زیرا مسئولیتهای اخلاقی سازمان شامل همه اضلاع و ابعاد سازمان می‌شود و اخلاقیات شغلی را نیز در برمی‌گیرد. در حالی که اخلاق شغلی بدلیل تأکید بر وظایف اخلاقی اعضای گروه، مسئولیتهای اخلاقی خود گروه و سازمان را شامل نمی‌شود. تعاریف سنتی از اخلاق حرفه‌ای، آنرا به مفهوم فروتر (اخلاق کار) تحویل می‌دهند. علاوه بر آن این تعاریف بر نگرش اصالت فردی مبتنی است و از توجه به اهمیت مجموعه و حیات سازمان غافل هستند. بنابراین،


دانلود با لینک مستقیم


(مقاله) راهکارهای برای اخلاقی نمودن بیشتر پلیس

تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

اختصاصی از هایدی تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد رودهن

موضوع تحقیق:

تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

استاد:

تهیه و تنظیم:

بهار – 85

مقدمه:

براساس آیات قرانی تمام اعمال و نیات انسان در این دنبا به وسیلة مأموران الهی ثبت و نگهداری می‌شود هیچ عملی هر قدر هم که کوچک باشد از قلم نمی‌افتد و تمامی آنها در روز حساب برخود انسان عرضه می‌شود به طوری که مجرمین و بدکاران وقتی پروندة اعمال خود را مشاهده می‌نمایند در حالی که از دیدن آن ترسان و هراسان گشته‌اند اظهار می‌دارند:

وای بر ما! این چگونه پرونده ای است. هیچ ریز و درشتی را فرو نگذاشته و همه را بر شمرده‌است. و آنچه را انجام داده‌اند حاضر می‌یابند.

جزء‌17 شامل شوره انبیاء و حج است. در سوره انبیاء رسیدگی به حساب اعمال در قیامت و انذار درباره قیامت و عبادت تنها معبود هستی، خداوند اشاره شده‌است. انسان باید حساب همة اعمال خود را از قبیل: رعایت حقوق دیگران، نماز و زکات و … بدهد. اینک به تفسیر آیات اخلاقی این سوره می‌پردازیم:

رسیدگی به حساب اعمال

در ابتدای سوره انبیا هشداری تکان‌دهنده به همه داده می‌شود که حساب مردم به ایشان نزدیک شده با این حال مردم به کلی از آن غافلند در نتیجه از آن رو گرادانند. به عبارت دیگر انسان، حسابگری فوق‌العاده را در پیش دارد اما به خاطر دلبستگی به دنیا از قیامت غافل می‌شود و همین غفلت سبب می‌شود تا از حقایق اعراض کند و از آیات حق روگردان شود انسانها چون از آخرت غافلند و از حقایق روگردان می‌باشند لذا هر ذکر تازه‌ای که از سوی پرودگارشان برای آنها بیاید (مانند آیات قرآن)، اصلاً برآنها اثر نمی‌گذارد چون با شوخی و لعب به آن گوش می‌دهند و کاملاً نسبت به آن بی‌اعتنا هستند. لعب، آن کاریست که به طور منظم انجام می‌شود اما هدفی خیالی و غیرحقیقی دارد. قلوب این قبیل انسانها در لهو و لعب فرورفته است. لهو، سرگرم شدن به هر کاریست که انسان را از امر مهمی باز دارد. این ستمکاران که این چنین در لهو و لعب فرورفته‌اند و در باطل غوطه‌ورند، برای مقابله با دعوت پیامبر مجالس سری برپا می‌کردند تا با مشورت هم، بهترین راه را انتخاب کنند. آنها در نجوی و مجالس سری خود، روی دو مسأله انگشت گذاشتند: آیا جز اینست که این بشری همچون شماست؟ اگر واقعاً ادعایش درست باشد که با علم غیب مرتبط است، ما نیز باید مرتبط باشیم چون مثل او بشریم و چون ما این ارتباط را نداریم معلوم می‌شود که او هم ندارد لذا پیغمبر نیست. وقتی این‌طور باشد، قرآن نیز نه تنها معجزه نیست که سحر است، آیا شما به سراغ سحر می‌روید و فریب قرآن را می‌خورید با اینکه چشم بینا دارید؟ پیامبر پاسخ دادند که پروردگار من همة سخنان را چه در آسمان باشد و در چه در زمین، و چه سری باشد و چه علنی، همه را می‌داند چون او شنوا و داناست. وقتی این چنین است و او از همة کارها باخبراست پس تدبیر امور نیز به دست اوست و هیچ امری به دست من نیست و به من ترتیب پیامبر (ص) افرادی را که نبوت و قرآن را تکذیب کردند به خدا حواله می‌دهد.

هدف از آفرینش و عبادت

در جایی دیگر از این سوره هدف از آفرینش بیان شده‌است. ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم بلکه مردم به سوی پروردگار بازگشت می‌کنند تا بر طبق اعمالشان کیفر و پاداش ببینند برای همین انبیاء را مبعوث کردیم تا مردم را به راه‌حق راهنمایی کنند و بر آنها اتمام حجت شود. یعنی محال است که خدا برای سرگرمی خودش هستی را خلق کرده‌باشد و معاد هدف خلقت است. اما فرض ‌کنیم که خدا قصدش سرگرمی بوده باشد آیا نباید این سرگرمی مناسب ذات او باشد و مثلاً مخلوقاتی از عالم مجروات را برای سرگرمی انتخاب کند و نه موجوداتی ار عالم پست مادی را؟ در مقام تحریک و ترغیب انسان به بندگی و عبادت خدا می‌فرماید تمام آنچه در آسمانها و زمین است، ملک خدا می‌باشد و هر طور که بخواهد می‌تواند در آن تصرف کند و هیچ‌کس نمی‌تواند از سلطه و ملک او فرار کند و این مالکیت مطلق خدا بر همه‌چیز نشان می‌‌دهد که اگر انسان را امر به عبادت می‌کند به خاطر خود انسان است تا سعادتمند شوند نه آنکه خدا محتاج باشد به عبارت دیگر هدف خلقت چیزی جز به کمال رساندن انسان نمی‌باشد و چیزی عاید خدا نمی‌شود. اصلاً چگونه می‌تواند نیازی به عبادت او مشغول هستند و هرگز هم خسته نمی‌شوند و همین طوراست شب و روز که خدا را تسبیح می‌گویند و در این راه هیچ ضعف و سستی نشان نمی‌دهند. آیا اینکه خدا مالک هستی است و ملائکه او راه خالصانه عبادت می‌کنند و همه موجودات حتی شب و روز او را تسبیح می نمایند،


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

مقاله درباره اصول ارزشی و اخلاقی در ورزش

اختصاصی از هایدی مقاله درباره اصول ارزشی و اخلاقی در ورزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره اصول ارزشی و اخلاقی در ورزش


مقاله درباره اصول ارزشی و اخلاقی در ورزش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

اصول ارزشی و اخلاقی در ورزش

چکیده:

بازی و ورزش ازتمایلات و نیازهای اساسی انسان است برای بشر داشتن یک زندگی سرشار از توانایی ، طراوت و نیرومندی توام با زیبایی جسمی وروحی مطلوب وبرای دستیابی به آن پرداختن به فعالیتهای ورزشی ضروری است. بسیاری از صاحبنظران مسائل تربیتی معتقد هستند فعالیتهای ورزشی ارزشها را آموزش می دهد . واز طریق آن کار گروهی ، رفتار ورزشی ، همکاری، انضباط و اعتماد به نفس آموخته می شود وبدین ترتیب از نتایج مطلوب ورزش بهره گیری می شود .

ورزش جوانان با کمک به القای این ارزشها وبه عنوان عامل مهمی در جلوگیری از بزه کاری مورد توجه قرار می گیرد . نسیم ولایت در ورزش در واقع جاری شدن روح پاک ورزش ,بوی خوش دوستی صداقت ,راستی, درستی , نیرومندی,جوانمردی وگسترش منش های ورزشی و ارزش های پهلوانی درعرصه های مختلف وچگونگی اشاعه آن در جامعه است.

در زمینه مسائل فرهنگی ما با فقر پژوهش روبرو هستیم. امیدوار هستیم که صاحب نظران و پژوهشگران عرصه های مختلف ورزش ,مسائل فرهنگی ورزشی را بیشترمورد امعان نظرقرار دهند . دراین راستا ابتکار بسیج ورزش کشوررا که یک نهاد عمومی فرهنگی و غیر دولتی است , در برگزاری همایش نسیم ولایت در ورزش ارج می نهیم

در این مقاله ضمن تعاریفی از اصطلاحات واژه های ورزش - نسیم - ولاء - ولایت – پهلوانی مفهوم ورزش به اصول ارزشی و اخلاقی مربیگری اشاره می شود.

ای نسیم سحری بندگی ما برسان که فراموش مکن وقت دعای سحرم

حافظ

. ورزش و مسئولیت اخلاقی

ورزش مدرسه ای ایده ال برای زندگی است مهارتهایی که از طریق بازی ,تربیت بدنی و ورزش فراگرفته می شوند برای رشد و توسعه عمومی و اخلاقی بسیار اساسی تلقی می شود. ورزش به جهت جاذبه زیاد آن همواره مورد ستایش بوده است این امر به این معنا است که جوانان با جنسیت ، نژاد و ملیتهای مختلف از طریق ورزش می اموزند که ارزشهای یکدیگررا بپذیرند و به ارزشهای فرهنگی جامعه احترام بگذارند.

در ایران کهن ورزش و مسئولیت اخلاقی همزاد و همراه بوده اند. پاسداری از زندگی خانوادگی و قومی و ملی در برابر تجاوزات بیگانگان بدن نیرومند و چابک و مقاوم را ایجاب می کرده و این امر بدون درک مسئولیت اخلاقی به خاطر دفاع از مقدسات و نوامیس انسانی نمی توانست میسر باشد. به طورکلی تاریخ ورزش ایران تاریخ حماسه پهلوانان وجوانمردان بوده است وورزشکاران ایرانی هم در کسب فضایل اخلاقی و هم در کسب توانایی ورسیدن به ا هداف نظامی و اجتماعی می کوشیدند. دردوران تمدن اسلامی نیز باتوجه به اهمیت فعالیت های ورزشی درتامین سلامتی جسمی وروحی انسانها که درمکتب تربیتی اسلام , سلامتی بالاترین نعمت ها به شمار آمده است (الصحه الفضل النعم حضرت علی "ع") شاهد شکل گیری فعا لیت های ورزشی درغالب آیین فتوت درلنگرگاه ها, ورزشخانه یا زورخانه ها بوده ایم

بررسی واژه های کلیدی

در فرهنگ لغات درخصوص واژه ورزش آمده است : ورزش Varz- eŠ ورزیدن )برهان ) (آنندراج)

1- عمل کردن، کار کردن 2- حصول 3- کاشت ، زراعت، « کسی را کجا تخم یا چارپای بهنگام ورزش نبودی بجای » ( شا، بخ 8: 2315 )4- عمل، کار 5- شغل ، حرفه ،پیشه ، « ( شا، بخ 1: 60 ) 6- اجرای مرتب تمرین های بدنی به منظور تکمیل قوای جسمی و روحی (معین) آمده است:

بشد رای واندیشه و کشت و ورز که مردم ز ورزش همی گیرد ارز

****

شما دیر مانید وخرم بوید به رامش سوی ورزش خود شوید

فردوسی

با بلاهای دوست ورزش کن خویشتن را بلند ارزش کن

****

هر چه ورزش کنی همانی تو نیکویی کن اگر توانی تو اوحدی

ورزش خانهV.- xana (-e) (امر)

جایی که در آن به تمرین های بدنی پردازند ؛ زورخانه :

« باز دو نرگس آن خوش نگه مستانه میکند ورزش بیداد به ورزشخانه »

( گل کشتی. تاریخ ورزش باستانی . 389 )

ورزش کردن V.- Kardan ( مص.ل )

1- ممارست کردن ، تمرین کردن ، ورزیدن :

« با بلاهای عشق ورزش کن خویشتن را بلند ارزش کن »

( اوحدی . سروری )

2- اجرا کردن تمرینهای بدنی بمنظور تکمیل قوای جسمی و روحی بطور مرتب ( _ شاهد ورزش خانه

ورزیدگی Varzỉda (e) –gi ( ورزیده) ( حامص)

ورزیده بودن ، تجربه داشتن : « در هنر خود ورزیدگی و مهارت نشان می داد »

ورزیدن Varz -ỉdan ( = برزیدن په.Varzitan - ورز ) ( مص ل.) ( ورزید ، ورزد ، خواهد ورزید ، بورز ، ورزنده ، وزرا ، ورزیده ، ورزش ) 1- کارکردن 2 - پیاپی انجام دادن

« بیا با ما مور ز این کینه داری که حق صحبت دیرینه داری » ( حافظ . 312)

3- ممارست کردن 4- کوشیدن 5- حاصل کردن ، اندوختن 6- زراعت کردن

ورزیده Varz- ỉda (-e) ( ورزیدن)

1 – کار کرده 2- پیاپی انجام داده 3- شخص ممارست کرده ، تمرین کرده، تجربه دارنده « مدت هفت سال صنعتکارانی ورزیده متعدد روی درها و پنجره کار کرده اند»( مرآة البلدان . ج 4 ص 104)

4- کوشیده 5- حاصل کرده، مکتسب ، بدست آمده

« فرستم بگنج تو از گنج خویش همان نیز ورزیده رنج خویش » ( شا. بخ 6، 1797)

6- زراعت کرده 7 – مکرر بکار برده ، مستعمل (پوست و غیره )

نسیم nặsim

باد نرم _(منتهی الارب )

باد نرم و خنک - دم باد _(منتهی الارب ) - باد خوش (دستوالغات زمخشری چیزی که بوی خوش دارد (غیاث اللغات) (انندراج) ، بوی معطر بوی بهشت (فرهنگ معین )- باد مطبوعی که در هوای گرم می ورزد

وقت آنست که ازخواب جهالت سر خویش برکنی تابه سرت بروزد از علم نسیم

ناصر خسرو


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره اصول ارزشی و اخلاقی در ورزش

مقاله جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع

اختصاصی از هایدی مقاله جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع


مقاله جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:25

چکیده

یکی از مطالبی که در نام سازی برای محصولات کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اخلاقیات در نام سازی می‌باشد. در این مقاله اهداف نام سازی، مسئولیت اجتماعی، عوامل موثر برخرید اخلاقی، نقص‌های مدل‌های نام سازی، ارتباط آن با شهرت شرکت و دیدگاههای مرتبط با آن و لزوم توجه به نظرات اخلاقی تشریح شده است.

کلیدواژه : نام و نشان تجاری؛ نام سازی؛ اخلاقیات؛ مسئولیت اجتماعی؛ تصویر نام و نشان؛ اعتبارشرکت؛ ارزش ویژه نام و نشان؛ brand; branding; ethics; social responsibility; image; corporate reputation; Brand equity

 

1- مقدمه

در مدلهای مرسوم نام و نشان تجاری کالا، ارزش ویژه نام و نشان بوسیله عملکرد اقتصادی در دوره‌های مالی تعریف و ارزیابی می‌شود. امروزه علاقه به تحقیق در زمینه اخلاقیات بازاریابی و مسائل اجتماعی و قدرت اجتماع در حال رشد است و نام‌های تجاری در خیلی از جنبه‌های زندگی انسان مرسوم هستند. نام‌های تجاری در سبک زندگی و فرهنگ تاثیر داشته و حتی معرف آن هستند نام‌های تجاری در حال نفوذ به زندگی شخصی افراد هستند و ممکن است ارزشها، اعتقادات، سیاستها و حتی روح افراد را تحت تاثیر قرار دهند.
ایجاد نام و نشان تجاری فراتر از زمینه بازاریابی و تبلیغات رفته است و به همان اندازه که ساختاری اقتصادی دارد ساختاری اجتماعی نیز دارد. تبلیغات یک عامل نمایان بازاریابی است اما نام و نشان، مرکز ارتباطات بازاریابی است و اغلب چالشها در تبلیغات از استراتژی نام و نشان نشأت می‌گیرد.

2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1

معانی نام و نشان به نقش و ارزش آن در زندگی ذینفعان بستگی دارد و برای استفاده کنندگان از یک نام و نشان تجاری خاص یک قید اخلاقی ایجاد می‌شود. گاهی ممکن است نام و نشان تجاری با نام شرکت پیوند خورده و مترادف با سیاست‌های شرکت شود و یا نشان دهنده وجه مشترک شرکت و مشتریانش شود. همانند فعالیتهای روابط عمومی که وجهه شرکت را نشان می‌دهد وظیفه نام و نشان تجاری نیز نام آوری شرکت است و مدیریت ایجاد نام و نشان می‌تواند به خوبی روابط عمومی ارتباط میان سازمان و ذینفعان را تنظیم کند.

رعایت اخلاقیات و پایبندی به ارزش‌های اخلاقی به صورت یکی از مهمترین پدیده هایی در آمده که در سازمان‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد. اصول اخلاقی به صورت بخشی از سیاست‌های رسمی و فرهنگ غیر رسمی سازمان‌ها در آمده است. بسیاری از سازمان‌ها به صورت رسمی کد‌های اخلاقی تعریف کرده اند و سیستم‌های آموزشی برای این امر ایجاد شده است (کرین و دیگران 1997).

آیا ایجاد نام و نشان باید اخلاقی باشد؟ جواب اکثر سازمان‌ها مثبت است. تاکنون در مورد چیستی نام و نشان سازی اخلاقی به ندرت می‌توان به یک توافق جهانی دست یافت. اخلاقیات موضوعی پیچیده است. اخلاقیات به قوانین عقلی و اصول رفتاری برای تصمیم گیری در باره اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد گفته می‌شود. این اصول همیشه به راحتی تعریف نمی‌شوند و اغلب تمایز بین اخلاقیات و قانون مشکل است. ارزش‌های اخلاقی بین افراد، سازمان‌ها و حتی فرهنگ‌ها تفاوت دارند و در تمام زمان تغییر می‌کنند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع

رشد اخلاقی کودکان

اختصاصی از هایدی رشد اخلاقی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

رشد اخلاقی کودکان

رامین کریمی/همشهری

پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۸۵یکی از چالش‌های اصلی دوران کودکی ارتقای نحوه دستکاری کردن محیط اطراف کودک است به عنوان مثال یاد دادن قواعد بازی از جمله این موارد است. در این مورد قواعد فیزیکی مانند پایداری شیء در کنترل محیطی به اندازه قواعد زبان شناسی در برقراری ارتباط از اهمیت برخوردار است. اگر این قواعد به اندازه کافی وجود نداشته باشد کودک باید به دنبال قواعد دیگری برود تا بتواند با تمرین هر روزه آنها دنیای اجتماعی که در آن زندگی می‌کند را اداره کند.قواعد اجتماعی شامل دونوع اصلی هستند (تیوریل، کیلن، هالویگ ۱۹۸۷). نوع اول قواعد اخلاقی است که مشوق افراد برای انجام اعمال خیر و ضامن درستکاری و مشخص کننده اعمال خوب از بد می‌باشد. به عنوان مثال، مردم مجاز نیستند که همدیگر را بکشند یا اموال دیگری را به غارت ببرند. علاوه بر این یک سری قوانین رسمی که به قوانین اجتماعی معروفند در هر جامعه برای کنترل رفتارهای نادرست و هدایت آنها به راه راست وجود دارد. این نوع قاعده ممکن است مشتمل شود بر دادن صندلی به یک فرد پیر یا گفتن لطفاً و متشکرم و یا صبر کردن و اجازه دادن به ماشین فردی که در حال پیچیدن است باشند. به علاوه کودکان باید هم قواعد اخلاقی و هم قوانین اجتماعی را که شاید در موقعیت‌های مختلف تفاوت‌های بسیاری بین آنها وجود داشته باشد یاد بگیرند. به عنوان مثال بین قواعد خانوادگی مان و قواعد کلاس درس یا رفتارهای مورد انتظار والدین و رفتارهای دوست داشتنی همسالان تفاوت‌هایی وجود دارد و گفتن این مطلب ضرورتی ندارد که اکتساب قواعد اجتماعی جزء انکارناپذیر و بسیار مهم رشد کودکان است. (گرالینسکی و کوپ ،۱۹۹۳ مکویی و مارتین، ۱۹۸۳). رشد اخلاقی در قوانین اجتماعی اصولاً برای راهنمایی و تشخیص رفتارهای درست و غلط برای کودکان طراحی شده است. به همین دلیل مطالعه این که کودکان چگونه این قوانین را بفهمند و اجرا کنند به طور سنتی تحت عنوان اخلاقی بودن یا رشد اخلاقی مطرح شده است. تا دهه‌های اخیر، رشد اخلاقی یکی از حوزه‌های مورد مطالعه فقط فلاسفه و اندیشمندان مذهبی بود. امروزه روانشناسی رشد، بحث‌ها و مطالب بسیار زیاد و جالبی را عنوان کرده است.تحقیقات معاصر در زمینه رشد اخلاقی به دو سطح اصلی تقسیم بندی شده اند. کانون توجه برخی از محققان کردار اخلاقی، توصیف علل رفتاری کودکان است. برای مثال، علل دزدی در کودکان، علل دعوا کردن آنها و عواملی که باعث می‌شود آنها به گروه‌های گانگستری بپیوندند از جمله حوزه‌های مطالعاتی این گروه محققان است. عده دیگری از محققان استدلال اخلاقی که در آن به چگونگی فکر کردن کودکان درباره آنچه که دیگران انجام می‌دهند را مورد مطالعه قرار می‌دهند. در این نوع مطالعه یک موقعیت اخلاقی را برای کودکان توصیف می‌کنند و از آنها درباره قضاوت آن موقعیت سؤالاتی می‌پرسند: آیا رفتار انجام گرفته درست بود یا نه؟ آیا شخص برای انجام رفتارش باید تنبیه شود؟ اگر باید تنبیه شود به چه اندازه؟ این مقاله از سه دیدگاه نظری اصلی در زمینه رشد اخلاقی آغاز و سپس به آنچه که روانشناسان درباره رشد توانایی‌های استدلال اخلاقی انجام داده اند می‌پردازد و سپس به مطالبی درباره کردار اخلاقی اشاره می‌کند که در آن عوامل موثر بر رفتارهای مطلوب اجتماعی و سپس عوامل پرخاشگری و دیگر رفتارهای ضد اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.نظریه‌های رشد اخلاقی دو نظریه در زمینه مطالعه رشد اخلاقی از اهمیت بیشتری برخوردار است.(گینز و اسننل ،۱۹۸۵ وینربی، ۱۹۹۳). یکی این که آیا عقاید و رفتارهای اخلاقی در درون هر کودک وجود دارد و به تدریج در طول زمان در او بروز می‌کند و یا این که این عقاید در درون یک فرهنگ وجود دارد و به کودک منتقل می‌شود. البته، شما در خواهید یافت که این موضوع یکی از اشکال بحث ماهیت در برابر طبیعت خواهد بود. دومین نظریه مشتمل بر قواعد اخلاقی به طور کلی است و معتقد است که آنچه از کودک بروز می‌یابد از یک عنصر زیست شناختی که در همه اعضای انواع که جنبه جهانی دارد نشأت گرفته است. از جهت دیگر، اگر قواعد اخلاقی در درون گروه اجتماعی رشد یابد بسیار استبدادی بوده و بنابر این از هر فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت خواهد بود. این دو سؤال در قلب بسیاری از محققان روی این موضوع باقی است.الگوهای رشدی- شناختی همان طور که انتظار می‌رفت دیدگاه رشد اخلاقی بیشتر متوجه رشد استدلال اخلاقی کودکان شده است. نظریه پردازان این دیدگاه معتقدند شکل‌های مختلف رشد شناختی پایه اساسی برای رشد اخلاقی و درک رفتار اخلاقی در کودکان است و ما باید ابتدا توانایی استدلال اخلاقی و دانش مربوط به مسائل اخلاقی خودمان را افزایش دهیم(دورایز ،۱۹۹۱ رست ۱۹۸۳).دیدگاه شناختی علاوه بر این معتقد است که کردار اخلاقی یک کودک از یک موقعیت به موقعیت دیگر ثبات قابل توجهی را نشان می‌دهد و واکنش به یک فرآیند واحد از استدلال اخلاقی و کردار اخلاقی به طور روشنی مربوط به هم می‌باشد. نهایتاً این الگوها به طور نزدیکی به نظریه‌های شناختی مرتبط اند، آنها از نقطه نظر مراحل رشد اخلاقی با هم متفاوتند(کربزو ون هسترن، ۱۹۹۴).رشدگرایان شناختی با ارائه سؤالات اخلاقی اغلب پیچیده شروع کردند. مطالبی مانند درست یا غلط بودن سقط جنین، کنترل حمل اسلحه و مجازات کشتن، باعث ایجاد بحث‌هایی در هر دو جنبه استدلال اخلاقی و کردار اخلاقی می‌شود. کودکان بزرگتر و بزرگسالان آنچه که به آنها نشان داده می‌شود را به نوبت بررسی کرده و با بحث‌های مختلف و سنجیدن شواهد مختلف از همه جنبه‌ها به آنها پاسخ می‌دهند. بر عکس نوجوانان به سختی دیدگاه افراد دیگر را که خیلی متفاوت از عقیده آنان است درک می‌کنند و فقط مسأله را از جنبه خاصی بررسی می‌کنند و به نتایج ساده ای می‌رسند(تیورل، هبلد برنت و اینریب، ۱۹۹۱). این مشاهدات رشدگرایان شناختی را به این نتیجه سوق می‌دهد که توانایی استدلال اخلاقی مبتنی بر رشد توانایی‌های شناختی در طول رشد کودک است.این الگوها بسیاری از تحقیقات شناختی را به سوی رشد اخلاقی هدایت کرده اند. در اینجا ما این الگوها را ساده توصیف می‌کنیم و در بخش بعد، برخی از یافته‌های تحقیقی مرتبط با آنها را بررسی خواهیم کرد.نظریه پیاژه الگوی رشد اخلاقی پیاژه در اوایل به واسطه کار او روی کودکان ژنوی در کشور سوئیس، در طول سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ صورت گرفت. برای تحقیق روی مفاهیم رشد اخلاقی، پیاژه از دو روش بسیار متفاوت استفاده کرد.یکی از روش‌های او مبتنی بر دیدگاه طبیعت گرایی بود که در آن بازی‌های معمولی کودکان مانند تیله بازی را در خیابان‌ها مورد مشاهده قرار داد. پیاژه از نزدیک چگونگی ایجاد و اجرای قواعد بازی را در پسربچه‌ها بررسی کرد و او را درباره شرایطی که قواعد بازی باید تغییر کند و یا حتی از بین برود مورد سؤال قرار داد. دومین دیدگاه که بسیاری تجربی بود ارائه مسائل اخلاقی دشوار به کودکان برای حل کردن بود. این مسائل به شکل داستان‌های کوتاه به کودک ارائه می‌شد و از او خواسته می‌شد تا از بین دو نمونه ارائه شده به او فرد شریر یا سرکش را مشخص کند. مثلاً در یک داستان کوتاه پسری به نام اگوستین در حالی که سعی داشت برای کمک به پدرش جعبه جوهر او را پر کند یک لکه بزرگی از رنگ روی رومیزی پدرش ریخت. از سوی دیگر یک پسر کوچک دیگر به نام ژولین در حالی که در حال بازی با قلم پدرش بود یک لکه کوچکی از رنگ را روی رومیزی پدرش ریخت.از این تحقیق، پیاژه یک مدل رشد اخلاقی را به وجود آورد که این مدل متمرکز بر شیوه پیروی کودکان از قواعدی که از چهار مرحله تشکیل شده است می‌باشد.(دامدن، ،۱۹۸۳ پیاژه ۱۹۳۲). در اولین مرحله (۲ تا ۴ سالگی) کودکان هیچ مفهوم واقعی از اخلاقی بودن ندارند. بیشتر بازی‌های آنان بازیهای تقلیدی است که از هیچ قاعده ای پیروی نمی کند، مگر این که در بعضی از اوقات آنها ممکن است محدودیت‌های خاصی به عنوان بخشی از بازی اختراع کنند. (مثل قراردادن تمامی قرقره‌های سبز در یک جعبه خاص). پیروی از عقاید و قواعد اشخاص دیگر تا مرحله دوم(۵ تا ۷ سالگی) به طور استوار آشکار نمی شود. اما وقتی پیروی از قواعد پدیدار می‌شود، افکار کودکان بسیار نزدیک به شیوه مطلق گرایی می‌شود. قواعد اجتماعی در این هنگام تحت عنوان «دیگر پیروی» مطرح می‌گردد. در این مرحله دستورات و قوانین به صورت استبدادی از طرف افراد بیرونی و معمولاً والدین ارائه می‌شود که از نظر کودک این نوع دستورات غیرقابل تغییر می‌باشد. مرحله دوم را (۵ تا ۷ سالگی) و مرحله اخلاق واقع گرایی می‌نامند. کودک هیچ سؤالی درباره نیت یا درستی انجام اعمال یا قواعد هستی -اگر مایل به پیروی از آن هم نباشد- نمی کند. سپس، پیاژه مشاهده کرد که کودکان در این سن وقتی به تیله بازی می‌پردازند در اجرای قواعد بازی بسیار انعطاف ناپذیر و تغییرناپذیر هستند حتی اگر آن بازی بسیار آسان باشد.پیاژه به دو ویژگی جالب در زمینه مطلق گرایی اشاره کرد. بسیاری از کودکان در مرحله دوم، مسئولیت پذیری عینی را نشان می‌دهند، بدین معنی که آنها موقعیت‌های اخلاقی را تنها با پیامدهای عینی و فیزیکی مورد ارزیابی قرار می‌دهند. در مسائل اخلاقی غامض، این کودکان اعمالی را که باعث آسیب بیشتر می‌شود غیراخلاقی تر از اعمالی می‌دانند که باعث آسیب‌های کمتر می‌شود. این کودکان کمتر به نیات اعمال توجه می‌کنند، از این رو، کمک اگوستین به پدرش بی ارزش تر از عدم فرمانبرداری جولین به نظر می‌رسد، زیرا او لکه جوهر بزرگتر را روی میز پدرش ایجاد کرده بود. از خصوصیات دیگر این مرحله قضاوت اصولی است، زیرا این کودکان عقیده استواری در مطلق گرایی یک قاعده دارند. آنها عقیده دارند که تنبیه، همیشه وقتی قاعده ای شکسته می‌شود باید انجام گیرد. بنابراین، اگر یک کودکی که توپ بیسبال خود را گم کرده و در طول یک روز که به دنبال توپش است یک کلوچه را پیدا کند و آن را بردارد، از نظر کودکان در این مرحله باید برای این کارش تنبیه شود.در مرحله سوم پیاژه (۸ تا ۱۱ سالگی) کودکان به تدریج درمی یابند که قواعدی مورد پذیرش هستند که به وسیله مردم برای کمک یا محافظت از یک فرد دیگر ایجاد شده باشد و اطاعت و پیروی ساده از دستورات دیگران نیست بلکه هر فرد به عنوان شخص خود پیرو، تصمیم به مشارکت با دیگران را می‌گیرد. به عنوان مثال، پیاژه مشاهده کرد کودکان مرحله سوم قواعد خود را با شرایط لحظه به لحظه و تعداد تیله‌ها و همچنین تعداد بازیکنان تطبیق می‌دهند. علاوه بر این، در این مرحله پیشرفت توانایی شناختی کودکان به آنها اجازه می‌دهد تا عوامل جدیدی را وارد ارزیابی‌های اخلاقی خود کنند. شخص کاری را سعی می‌کند انجام دهد که انگیزه و قصد و نیتی از آن داشته باشد، نتایج یک رفتار در این مرحله برای او مهم است. بر این اساس، با افزایش سن، کودکان در قضاوت خود رفتار جولین را بیشتر مورد سرزنش قرار می‌دهند، حتی اگر آسیب کمتری را ایجاد کرده باشد، زیرا اخلاقی بودن تابع ارزیابی کنونی در ارتباط با عوامل دیگر و در موقعیت‌های دیگر می‌باشد که پیاژه به سومین سطح این مرحله(نسبی گرایی اخلاقی) می‌گوید. در آخرین مرحله ای که پیاژه به طور مختصر در مورد آن بحث کرده، کودکان قادرند قواعد جدیدی را به وجود آورند. توانایی عملیاتی آنها را قادر به فرضیه پردازی در موقعیت‌هایی که ممکن است در بازی به وجود آید می‌کند و باعث ساختن قواعدی برای آنها می‌شود. همچنین آنها شروع به گسترش استدلال اخلاقی فراتر از سطح شخصی به سطوح اجتماعی و سیاسی می‌کنند. در این نقطه نظر، نوجوانان ممکن است علاقه خود را به گسترش موضوعات دیگری مانند حفاظت از محیط زیست و یا کمک به افراد بی خانمان نیز متوجه سازند.پیاژه معتقد است استدلال اخلاقی همانند رشد شناختی هم به وسیله عوامل محیطی و هم عوامل ذاتی هدایت می‌شود. از جهت ذاتی، کودکان توانایی‌های شناختی خود را با دور شدن از افکار خودمحورانه، توانا کردن آنها برای جذب اطلاعات بیشتر و دیدگاه‌های مختلف در ارزیابی موقعیت‌های اخلاقی توسعه می‌بخشند. بنابراین، قواعد غیرقابل تغییرپذیری از نتایج عینی رفتارها به نقطه نظر انعطاف پذیرتر و گسترده تر پدیده‌های جهانی تغییر می‌یابد. پیاژه معتقد است تجارب اجتماعی نقش مهمی را در گذر یک کودک از یک مرحله به مرحله دیگر دارد. در طول سال‌های اولیه زندگی، کودکان یاد می‌گیرند که والدین معمولاً قواعد رفتاری را به زور به آنها دیکته می‌کنند. آنها نیز بنا بر میل والدینشان و برای سازگاری با دنیای پیرامونشان به متابعت از والدین می‌پردازند. اما یک حالتی ذاتی در سیستم کودکان نهفته است که باعث می‌شود آنها بعداً نقطه نظرات خود را بیان کرده و در یابند که می‌توانند در مورد عقاید مختلف سئوالاتی را مطرح کنند. به تدریج همراه با تعاملات آنها با همسالان یک عامل مهم دیگر اجتماعی شدن اضافه می‌شود. همانطور که پیاژه در بازیهای خیابانی نیز کشف کرد، کودک از طریق تعامل با دیگران دیدگاه‌ها و قواعد متعددی را در زمینه مسائل مختلف که نتیجه گفت وگو و مصالحه با نقطه نظرات دیگران می‌باشد به دست آورد. الگوی کولبرگدومین نظریه شناختی مؤثر بر رشد اخلاقی بوسیله لورانس کولبرگ در سال ۱۹۵۸ و در پایان نامه دکترای او که در آن با بررسی نظریه پیاژه و استفاده از روش‌های تحقیقی جدیدتر انجام داد، مطرح گردید. نظریه او در طول زمان چندین بار تجدید نظر شد (کولبرگ، ۱۹۹۶ و ۱۹۸۴ و ۱۹۸۶ و کولبرگ، لوین و هور، ۱۹۸۳) روش کولبرگ همانند پیاژه مشتمل بر ارائه موضوعاتی مبنی بر قضاوت اخلاقی برای ارزیابی سطح استدلال اخلاقی افراد بود. اما داستان‌های کولبرگ مستلزم انتخاب اینکه کدامیک از افراد مستحق سرزنش و تنبیه بیشتر هستند نبود. در عوض، به آنها داستان اخلاقی از یک فرد ارائه می‌شد که آزمودنی‌ها باید در مورد رفتار شخصیت داستان به قضاوت بپردازند. در این داستان‌ها اطاعت از قانون (قاعده) و شکستن قانون برای سود شخصی افراد مطرح شده بود. برای مثال، در داستانی مرد فقیری که هاینز نامیده می‌شد می‌بایستی بین نجات همسرش و دزدیدن دارو از داروخانه برای نجات او یکی را برگزیند. برای قضاوت، از آزمودنی‌ها سئوال شد که او باید چکار بکند و چرا. در الگوی کولبرگ، سئوال دوم بسیار مهم است، زیرا پاسخ به آن معلوم کننده سطح اخلاقی آزمودنی‌ها خواهد بود. کولبرگ از تحقیقات خود رشد استدلال اخلاقی را در سه سطح قابل پیش بینی که سطح پیش اخلاقی، اخلاقی و فرااخلاقی نامیده می‌شوند نتیجه گیری کرد. هر سطح دارای دو مرحله است و هر مرحله به اجزای متشکله اجتماعی و اخلاقی تقسیم می‌شود. کولبرگ در نوشته‌های بعدی خود ششمین مرحله را بیشتر واجد جنبه نظری دانست تا واقعی.تعداد بسیار کمی از افراد به این مرحله (مرحله شش اخلاقی) می‌رسند و تقریباً هیچ کدام از آزمودنی‌های کولبرگ به این مرحله نرسیدند. با این وجود او فکر می‌کرد مرحله هفتم رشد اخلاقی نیز ممکن است وجود داشته باشد که فراتر از استدلال فراعقلی است که در حوزه اعتقادات مذهبی می‌باشد(کولبرگ و دیگران ۱۹۸۳).یکی از جنبه‌های مهم الگوی کولبرگ چگونگی ترکیب و تعامل دو مرحله با هم است. عناصر دیدگاه اجتماعی سازنده نقطه نظرات اخلاقی می‌شود. به عنوان مثال کودک در این مرحله خودمحور است و همه موقعیتها را از نقطه نظر خودش می‌بیند. با بزرگترشدن، کودک بهتر قادر است قضاوت مسئله را از دیدگاه دیگران و منطبق با شرایط اجتماعی درک کند. پیشرفت در این سطوح با رشدشناختی افراد و پایداری زیستی او مرتبط است. اما پیشرفت در درک دیدگاه می‌تواند روی پیشرفت استدلال اخلاقی کودک تأثیر بگذارد. نظریه کولبرگ مانند نظریه پیاژه بر این عقیده است که رشد اخلاقی نتیجه ترکیبی از پیشرفت مهارت‌های شناختی و تکرار مواجهه با مسائل اخلاقی است. گذار از مرحله ای به مرحله دیگر در الگوی کولبرگ تبیین نزدیکی از فرایند برونسازی پیاژه دارد. حرکت، زمانی اتفاق می‌افتد که کودک بتواند در مدت کوتاهی اطلاعات جدید را درون عقاید رایج جهان به کار گیرد یا به اصطلاح پیاژه ای حرکت زمانی اتفاق می‌افتد که اطلاعات جدید در مدت کوتاهی به صورت سازمان طرح واره ای درونسازی گردد. الگوی کولبرگ مبتنی بر نقش گذاری خاصی که با مشارکت کودکان در تصمیم گیری با دیگران و سؤال از نقطه نظرات اخلاقی مختلفی که بین آنها مبادله می‌شود اتفاق می‌افتد. مغایرت نقطه نظرات باعث ایجاد تعارض شناختی می‌شود و احتمالاً با بازشناسی افکار خود در مرحله بالاتر استدلالی قادر به حل آن خواهد بود. این فرایند به تدریج اتفاق می‌افتد گرچه هر استدلال شخصی می‌تواند به طور کلی در یک مرحله طبقه بندی شود دیدگاه اخلاقی فرد در مورد موضوعات خاص ممکن است نزدیک به یک مرحله بالاتر و یک مرحله پایین تر قرار گیرد. چند ویژگی دیگر الگوی مرحله ای کولبرگ شبیه نظریه پیاژه است. یکی اینکه هر کدام از مراحل جزء کامل کننده ای از کل مراحل بوده و کودکان به تدریج به طور ثابت به مسائل و موقعیت‌های مختلف پاسخ می‌دهند. دیگر اینکه مراحل بطور متوالی به دنبال هم می‌آیند و در آن کودکان به ترتیب مراحل را پشت سرمی گذارند و به مراحل قبلی برگشت نمی کنند. در نهایت اینکه پیشرفت در همه مراحل برای همه مردم و همه فرهنگ‌های جهانی یکسان است. کولبرگ تلاش در ساختن الگویی که همه جنبه‌های استدلال اخلاقی را در برداشته باشد نداشت. او به طور خاص سعی در ارزیابی قضاوت‌های اخلاقی کودکان را داشت؛ اینکه کودکان چگونه در مورد رفتار شخصیت‌های داستان قضاوت می‌کنند. کولبرگ عقیده داشت که این جنبه از رشد اخلاقی بسیار مشابه ویژگی‌های مراحل پیاژه ای که قبلاً عنوان شده دارد، زیرا استدلال قضاوتی، متکی بر دیدگاه شناختی انتزاعی است درحالیکه موضوعات اخلاقی بیشتر متأثر از احساسات هیجانی می‌باشد. قضاوت‌های اخلاقی کودک بیشتر جنبه شخصی دارد که مورد توجه کولبرگ قرار نگرفت و مورد توجه محققان دیگری قرار گرفته است. (گلیگان، ویگنز، ،۱۹۸۷ نودینگز، ۱۹۸۴) الگوهای شناختی پیاژه و کولبرگ بیشتر از تحقیق روی استدلال اخلاقی کودکان الهام گرفته اند. ما وقتی یافته‌های تحقیقی دیگر را در این مقاله مورد بررسی قرار دهیم به موانع بررسی موشکافانه این دو نظریه پی خواهیم برد. نظریه‌های محیطی - یادگیریدیدگاه یادگیری اجتماعی نیز حرف‌هایی در زمینه رشد اخلاقی دارد و در تقابل جدی با دیدگاه رشد شناختی قرار دارد. اساس نقطه نظرات یادگیری اجتماعی رفتارهای اجتماعی است که برحسب رسوم رشد اخلاقی براساس رفتار اکثریت افراد یک جامعه مورد پذیرش است. گرچه نظریه پردازان اجتماعی قبول دارند که فرایندهای اجتماعی متأثر از پیشرفت در توانایی‌های رشد شناختی است ولی تأکید اصلی روی مکانیزم‌های محیطی مانند تقویت کننده‌ها و تنبیه کننده‌های محیطی و یادگیری مشاهده ای (الگوسازی و تقلید) می‌باشد. این الگو مخالف مدل مرحله ای رشد است که در آن رفتار برحسب یک الگوی زمانی مشخص و معین، به شکل جهانی در همه کودکان بروز می‌کند. در عوض، پیش بینی کننده‌های رفتاری بیشتر به صورت شخصی و وابسته به محیط اجتماعی اولیه هر کودک و تجارب شخصی او می‌باشد. بسیاری از تحقیقات در زمینه دیدگاه یادگیری اجتماعی، کردارهای اخلاقی را بیشتر در نظر می‌گیرند (هم رفتارهای مطابق اجتماعی و هم رفتارهای ضد اجتماعی) تا استدلا‌های اخلاقی. نتایج اصولی به دست آمده از نظریه‌های یادگیری اجتماعی در واقعیت مخالف نظریه رشد گرایان شناختی است. نظریه پردازان یادگیری اجتماعی معتقدند استدلال اخلاقی و کردار اخلاقی فرایندهای مستقل از هم هستند که از عوامل مختلف و متفاوتی تأثیر می‌پذیرند. به عنوان نتیجه، این نظریه پردازان کمتر تمایل دارند که یک کودک رفتار اخلاقی با ثباتی را در سراسر موقعیت‌ها از خود نشان دهد و یا از دانش مناسب رفتار برخوردار باشد(جویتز و پلایز- نگوراس ۱۹۹۱)سخنگوی اصلی در زمینه رشد اخلاقی در نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا بوده است. بیشتر تحقیقات انجام شده در این زمینه مبتنی بر نقطه نظرات اوست (بندورا ،۱۹۸۶ ،۱۹۸۹ ۱۹۹۱). بندورا تقویت و تنبیه را فرایندهای اصلی و لازم برای اکتساب رفتارهای اخلاقی می‌داند. ساده ترین حرف اینکه، کودکان تمایل به افزایش رفتارهای کودکانه ای (مطابق اجتماعی یا ضد اجتماعی) دارند که منجر به تشویق شود و تمایل به کاهش رفتارهایی دارند که منجر به تنبیه شده و یا نادیده گرفته شده باشند. به علاوه کودکان بین تقویت کننده‌های مختلف برحسب موقعیت تفکیک قائل می‌شوند مثلاً جایزه دادن والدین منجر به بالارفتن نمرات درسی و در مقابل فشار همسالان باعث فرار کردن از مدرسه می‌شود. یکی دیگر از مطالبی که بندورا در زمینه رشد اخلاقی مورد تأکید قرار داد یادگیری مشاهده ای است. کودکان بسیاری از قواعد و عملکردها را در دنیای اجتماعی از طریق دیدن رفتار دیگران مانند والدین و همسالان یاد می‌گیرند (برودی و شافر، ،۱۹۸۲ میلز و گراوسک، ۱۹۸۸) همچنین نقش رسانه‌ها روی رفتار کودکان به وسیله نگاه کردن به تلویزیون، خواندن کتاب‌ها و مجلات جالب توجه است. (ارون و هیوسمان ،۱۹۸۴ ویلیامز ۱۹۸۶)بوسیله فرایندهای رشدی، تقویتی و مشاهده ای و درونسازی آنها، کودکان یاد می‌گیرند با استفاده از آنها


دانلود با لینک مستقیم


رشد اخلاقی کودکان