هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد بررسی برخی از صنایع ادبی در درس ششم

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد بررسی برخی از صنایع ادبی در درس ششم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

گفتاری در صنعت

تعریف صنعت:

به ابزاری که موسیقی کلام را بوجود می آورند یا افزون می کنند و بین اجزاء کلام روابط هنری بوجود می آورند اصطلاحاً ((صنعت بدیعی ))گویند این ابزار گاهی جنبه ی لفظی دارند و موسیقی کلام را از نظر روابط آوایی افزون می کنند و گاهی جنبه ی معنایی دارند و از طریق تناسب و روابط معنایی کلام را منسجم تر می کنند.مانند تقابل دو واژه ی شکست و پیروزی و آوردن لفظ شکست به دو معنی در بیت زیر:

شکست زلف تو صد دل اسیر خویش کند که هست نعمت پیروزی از شکست ترا

روش تسجیع:

روش تسجیع بوجود آوردن یا افزون کردن موسیقی کلام بوسیله ی هماهنگ کردن کامل یا نسبی کلمات و جملات است.

سجع:

1-سجع در کلمه:سجع به معنی آهنگ است به کلامی که بین کلمات آن هماهنگی باشد کلام مسجّع گویند.سجع بر سه گونه است:

1-1-سجع متوازی:آن تقابل کلمات هم هجایی است که دارای حرف پایانی مشترک هم باشند:

دست/بست/مست/است-------توان/گمان

2-1-سجع مطرّف:آن تقابل دو کلمه است که یکی نسبت به دیگری هجایی در آغاز بیشترداشته باشد و حرف پایانی آن ها یکسان باشد:

دار/شکار----- راز/جواز ----- اطوار/وقار

3-1-سجع متوازن:تقابل کلمات هم هجایی است که فقط هم هجا بوده و حروف پایانی آن- ها حتماً متفاوت باشد:

کام/کار----- نظم/راز----- موّاج/نقّاد

الف)سجع

سجع متوازی:

-یکی در صورت درویشان نه بر صفت ایشان در محفلی دیدم نشسته و شنعتی در پیوسته.

بین واژه های ((صورت/صفت/نشسته/پیوسته))سجع متوازی است.

-قوّت طاعت در لقمه ی لطیف است و صحّت عبادت در کسوت نظیف.

بین واژه های((قوّت/صحّت/کسوت و هم چنین لطیف/نظیف))سجع متوازی است.

-اسب فصاحت در میدان وقاحت جهانید و هم تصوّر کند که توانگران تریاق اند یا کلید خزانه ی ارزاق.

کلمات((فصاحت/وقاحت و تریاق/ارزاق))سجع متوازی است.

-حرفی نگویند الّا به سفاهت و نظر نکنند الّا به کراهت.

واژه های ((سفاهت/کراهت))سجع متوازی است.

-به غرّت مالی که دارند و عزّت جاهی که پندارند برتر از همه نشینند ، غرّت و عزّت ، سجع متوازی است.

-چو ابر آذارند و نمی بارند و چشمه ی آفتاب اند و برکس نمی تابند بر مرکب استطاعت سوارند و نمی رانند قدمی بهر خدا ننهند و درمی بی منّ و أذی ندهند.

بین واژه های نمی بارند،نمی تابند،نمی رانند،و همچنین واژه های قدمی و درمی،و ننهند و ندهند ،سجع متوازی است.

-تا بار عزیزان ندهند و دست جفا برسینه ی صاحب تمیزان نهند.عزیزان ،تمیزان سجع متوازی اند.

-هر کجا سختی کشیده ای تلخی دیده ای را بینی خود را به شره در کارهای مخوف اندازد و از توابع آن نپرهیزد و از عقوبت ایزد نهراسد و حلال از حرام نشناسد.

بین واژه های ((سختی و تلخی،کشیده ای و دیده ای،نهراسد و نشناسد))سجع متوازی است.

-صاحب دنیا به عین عنایت حق ملحوظ است و به حلال از حرام محفوظ .

واژه های ملحوظ و محفوظ سجع متوازی است.

-گفت:نه ،که من بر حال ایشان رحمت می برم گفتم:نه، که بر مال ایشان حسرت می خوری.

بین واژه های ((حال و مال –رحمت و حسرت))سجع متوازی است.

-تا عاقبه الامر دلیلش نماند و ذلیلش کردم.دلیلش و ذلیلش سجع متوازی است.

-مرافعه ی این سخن پیش قاضی بردیم و به حکومت عدل راضی شدیم تا حاکم مصلحتی بجوید و میان توانگران و درویشان فرقی بگوید.

بین واژه های ((قاضی با راضی و بجوید با بگوید ))سجع متوازی است.

-ای که توانگران را ثنا گفتی و بر درویشان جفا رو داشتی.ثنا و جفا سجع متوازی

-هر جا که گل است خارست و با خَمر خُمارست و بر سرگنج مارست آنجا که دْرّ شاهسوارست نهنگ مردم خوارست.بین واژه های ((خار،مار و خوار))سجع متوازی است.

-نظر نکنی در بستان که بیدمشک است و چوب خشک؟همچنین در زمره ی توانگران شاکراند و کفور و در حلقه ی درویشان صابراند و صنجور.

بین کلمات((مشک و خشک-شاکرو صابر-کفور و صنجور))سجع متوازی است.

-مقرّبان حضرت حق توانگران اند درویش سیرت و درویشان اند توانگر همّت و مهین توانگران آن است که غم درویش خورد و بهین درویشان آن است که کم توانگر گیرد.

بین واژه های((حضرت،سیرت و همت و هم چنین واژه های مهین و بهین))سجع متوازی است.

-طایفه ای هستند براین صفت که بیان کردی:قاصر همّت،کافر نعمت که ببرند و بنهند و نخورند و ندهند .بین واژه های ((قاصر و کافر،همت و نعمت،ببرند و بنهند و نخورند و ندهند))سجع متوازی است.

-طایفه ای خوان نِعم نهاده و دست کرم گشاده و طالب نام اند و مغفرت و صاحب دنیا و آخرت.بین واژه های ((نعم و کرم،نهاده و گشاده،طالب و صاحب،مغفرت و آخرت))سجع متوازی است.

-به مقتضای حکم قضا رضا دادیم و از ما معنی درگذشتیم بعد از مجارا طریق مدارا گرفتیم.بین واژه های (( قضا و رضا و معنی ،مجارا و مدارا))سجع متوازی است.

سجع مطرّف:آن نوع سجع است که واژه های متقابل دارای حرف پایانی یکسان باشند ولی در دو واژه ی متقابل یکی نسبت به دیگری هجایی بیشتر داشته باشد.

-درویش را دست قدرت بسته و پای ارادت شکسته. قدرت ،ارادت/بسته،شکسته

ارادت یک هجا نسبت به قدرت و شکسته نیز یک هجا نسبت به بسته زیاد دارد.

-توانگران محتمل بارگران از بهر دگران اند:گران و دگران سجع مطرّف می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بررسی برخی از صنایع ادبی در درس ششم

دانلود ارزش ادبی نهج البلاغه 23 ص

اختصاصی از هایدی دانلود ارزش ادبی نهج البلاغه 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : آموزشی

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 23 صفحه

ارزش ادبی نهج البلاغه این مجموعه نفیس و زیبا به نام " نهج البلاغه " که اکنون در دست ما است و روزگار از کهنه کردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افکار و اندیشه‏های نوتر و روشن‏تر مرتبا بر ارزش آن افزوده است ، منتخبی از " خطابه‏ها " و " دعاها " و " وصایا " و " نامه‏ها " و " جمله‏های‏ کوتاه " مولای متقیان علی ( ع ) است که بوسیله سید شریف بزرگوار " رضی‏ " رضوان الله علیه در حدود هزار سال پیش گردآوری شده است .
آنچه تردید ناپذیر است اینست که علی ( ع ) چون مرد سخن بوده است ، خطابه‏های فراوان انشاء کرده ، و همچنین به تناسبهای مختلف جمله‏های‏ حکیمانه کوتاه فراوان از او شنیده شده است ، همچنانکه نامه‏های فراوان‏ مخصوصا در زمان خلافت نوشته است ، و مردم مسلمان علاقه و عنایت خاصی به‏ حفظ و ضبط آنها داشته‏اند .
" مسعودی " که تقریبا صد سال پیش از سید رضی می‏زیسته است( اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری ) در جلد دوم مروج الذهب تحت عنوان " فی ذکر لمع من کلامه و اخباره و زهده " می‏گوید : " آنچه مردم از خطابه‏های علی در مقامات مختلف حفظ کرده‏اند ( 1 ) بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندی می‏شود ، علی ( ع ) آن خطابه‏ها را بالبدیهه‏ و بدون یادداشت و پیشنویس انشاء می‏کرد ، و مردم هم الفاظ آنرا می‏گرفتند و هم عملا از آن بهره‏مند می‏شدند " .
گواهی دانشمند خبیر و متتبعی مانند مسعودی می‏رساند که خطابه‏های علی چه‏ قدر فراوان بوده است ، در نهج البلاغه تنها 239 قسمت به نام خطبه نقل‏ شده است ، در صورتیکه مسعودی چهارصد و هشتاد و اندی آمار می‏دهد و به‏ علاوه اهتمام و شیفتگی طبقات مختلف را بر حفظ و ضبط سخنان مولی می‏رساند سید رضی و نهج البلاغه سید رضی شخصا شیفته سخنان علی ( ع ) بوده است ، او مردی ادیب و شاعر و سخن شناس بود ، ثعالبی که معاصر وی بوده درباره‏اش گفته است : " او امروز شگفت‏ترین مردم عصر و شریفترین سادات عراق است و گذشته‏ از اصالت نسب و حسب به ادب روشن و فضل کامل آراسته شده است .
.
.
او از همه شعرای آل ابی الب برتر است با اینکه آل ابی طالب شاعر برجسته فراوان دارند ، اگر بگویم در همه قریش‏ شاعری به این پایه نرسیده است دور از صواب نگفته‏ام " ( 1 ) .
سید رضی به خاطر همین شیفتگی که به ادب عموما و به کلمات علی ( ع ) خصوصا ، داشته است بیشتر از زاویه فصاحت و بلاغت و ادب به سخنان مولی‏ می‏نگریسته است ، و به همین جهت در انتخاب آنها این خصوصیت را در نظر گرفته است ، یعنی آن قسمت‏ها بیشتر نظرش را جلب می‏کرده است که از جنبه بلاغت برجستگی خاص داشته است ، و از این رو نام مجموعه منتخب‏ خویش را " نهج البلاغه " نهاده است ، و به همین جهت نیز اهمیتی به‏ ذکر ماخذ و مدارک نداده است ، فقط در موارد معدودی به تناسب خاصی نام‏ کتابی را می‏برد که آن خطبه یا نامه در آنجا آمده است .
در یک مجموعه تاریخی و یا حدیثی در درجه اول باید سند و مدرک مشخص‏ باشد وگرنه اعتبار ندارد ، ولی ارزش یک اثر ادبی در لطف و زیبایی و حلاوت و شیوائی آن است .
در عین حال نمی‏توان گفت که سید رضی از ارزش‏ تاریخی و سایر ارزشهای این اثر شریف غافل و تنها متوجه ارزش ادبی آن‏ بوده است .
خوشبختانه در عهدها و عصرهای متاخرتر افراد دیگری در پی گرد آوری اسناد و مدارک نهج البلاغه برآمده‏اند ، و شاید از همه مشروحتر و جامعتر کتابی است به نام نهج‏ السعاده فی مستدرک نهج البلاغه " که در حال حاضر بوسیله یکی از فضلای‏ متتبع و ارزشمند شیعه عراق به نام محمد باقر محمودی در حال تکوین است ، در این کتاب ذی قیمت مجموعه سخنان علی ( ع ) اعم از خطب ، اوامر ، کتب و رسائل ، وصایا ، ادعیه ، کلمات قصار جمع آوری شده است این کتاب‏ شامل نهج البلاغه فعلی و قسمت‏های علاوه‏ای است که سید رضی آنها را انتخاب‏ نکرده و یا در اختیارش نبوده است و ظاهرا جز قسمتی از کلمات قصار ، مدارک و ماخذ همه بدست آمده است .
تاکنون چهار جلد از این کتاب چاپ‏ و منتشر شده است .

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود ارزش ادبی نهج البلاغه 23 ص

دانلود مقاله کامل درباره نقد ادبی 16 ص

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره نقد ادبی 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

پیشگفتار

ادبیات هر قومی یکی از ارکان عمده‌ی فرهنگ آن قوم است. ادبیات نیز بدون نقد و ارزیابی پیشرفت لازم را نمی‌کند و چنانکه باید راه تکامل را نمی‌پیماید و چه بسا دچار سکون و رکود و توقف می‌شود، زیرا وقتی سخنوران و شاعران و نویسندگان ملتی از راه و رسم ابداع و ابتکار بازماندند و از نقد و سنجش بی‌خبر باشند، یا در سراشیب افراط می‌افتند یا در پرتگاه تفریط و یا به تقلید آثار دیگران می‌پردازند و یا به نوآوری‌های پوچ و بی‌ارزش دست می‌زنند. ملکی که ادب و هنر و پویایی داشته‌اند از نقدی پویا و بارور برخودار بوده‌اند و چه بسا نوآوری‌های هنری و ادبی که حاصل موشکافی‌ها و راهنمایی‌های هنرشناسان و سخن‌سنجان بوده است. بنابراین نقد و نقادی در عرصه‌ی ادبیات و نوشته‌های مختلف تاثیر بسزایی بر نویسنده و شاعر دارد تا سبب اعتلاء و ترقی نویسنده در کارش گردد و سبب پیشرفت جامعه شود.

نقد ادبی

نقد ادبی که از آن می‌توان به سخن و سخن‌شناسی تعبیر کرد، عبارت است از شناخت ارزش و بهای آثار ادبی و شرح و تفسیر آن به نحوی که معلوم می‌شود نیک و بد آن آثار چیست و منشاء آنها کدام است.

در زمان ما، غایت و فایده نقد ادبی به این نکته هم نظری دارد که قواعد و اصول یا علل و اسبابی را نیز که سبب شده است، اثری درجه قبول یابد و یا داغ رد بر پیشانی آن نهاده شود، تا حدی که ممکن و میسر باشد، تحقیق بنماید. بنابراین واجب است که نقد ادبی، تا جایی که ممکن است، از امور جزئی به احکام کلی نیز توجه کند.

از اینجاست که برای نقد ادبی، مفهومی وسیعتر و تعریفی جامعتر قائل شده‌اند و آن را شناخت آثار ادبی از روی بصیرت گفته‌اند.

آثار ادبی چیست؟

حقیقت این است که آن مفهوم و معنایی که به سبب فقدان لفظ مناسب دیگر، از آن به لفظ «ادب» تعبیر می‌کنند، عبارت است از مجموعه آثار مکتوبی که بلندترین و بهترین افکار و خیال‌ها را در عالیترین و بهترین صورت‌ها تعبیر کرده باشد و البته به اقتضای احوال و طبایع اقوام و افراد و هم به سبب مقتضیات و مناسبات سیاسی و اجتماعی، فنون و انواع مختلفی از این گونه آثار بوجود آمده است.

اما نقد و نقادی که عبارت است از سنجش و ارزیابی و حکم و داوری درباره امور، البته اختصاص به ادبیات ندارد. در سایر امور نیز بسا که مورد حاجت و ضرورت واقع می‌شود، چنانچه در فلسفه و تاریخ و انساب و لغت نیز نقد و نقادی است. فیلسوف در باب ارزش و اعتبار معرفت نقادی می‌کند.

در هرحال، نقد و نقادی که عبارت است از شناخت نیک و بد و تمیز بین سره و ناسره، در همه فنون هنر و در بسیاری از شاخه علوم و معارف بشری است و اختصاص به آثار ادبی ندارد. بنابراین نقد آثار ادبی، این مزیت را بر نقد سایر فنون هنر دارد که به یک تعبیر، از همه آنها مفیدتر و روشن‌تر است.

به هرحال، نقاد آثار ادبی کارش عبارت از این است که بین نویسنده اثر ادبی با خواننده عادی واسطه بشود و لطائف و دقایقی را که در آثار ادبی است و عامه مردم را اگر کسی توجه ندهد، بسا که از آن غافل و بی‌نصیب بماند، معلوم کند و آنها را بدان لطائف و بدایع متوجه نماید و اگر هم معایب و نقایصی در آن آثار است که عامه مردم اکثر ملتفت آنها نیستند و به همین جهت راجع به آن آثار بیهوده در خوشبینی مبالغه می‌کنند، آن معایب و نقایص را نیز آشکار بنماید و از پرده بیرون اندازد تا قیمت حقیقی و بهای واقعی هر یک از آثار ادبی معلوم و معین باشد.

باری، چون نقادی به یک تعبیر لازمه‌اش قضاوت درباره آثار ادبی است و قضاوت درباره آثار ادبی هم بستگی دارد، به معرفت و شناخت درست و واقعی آن آثار، ناچار باید اصول و موازینی هم در کار باشد تا این داوری و قضاوت امکان بیابد، ‌اما این موازین و اصول را به آسانی نمی‌توان بدست آورد و بر آنچه به دست می‌توان آورد، نیز اعتماد قطعی و کلی نمی‌توان کرد. سبب این امر نیز این است که هیچ منتقدی از حب و بغض و میل و هوی به کلی خالی و برکنار نیست. از این رو، بسا که گزافه‌گویی و تعصب به خرج دهد و نیک و بد را به میزان دیگر بسنجد، چنانکه اگر خود شاعر و ادیب سخن آفرین است، طریقه و شیوه خود را بر شیوه‌ها و طریقه‌های دیگر ترجیح بدهد و اگر خود ادیب و شاعر سخن‌آفرین نیست، بسا که آن شور و شوق و جذبه و الهام را که در سخن شاعر و نویسنده است، ادراک نکند و ارج و بهای واقعی نبوغ و قریحه خلاق معانی را ناچیز و اندک بشمارد.

اما کسانی که انتقاد را بدینگونه خوارمایه پنداشته‌اند، از اهمیت آن غافل بوده‌اند. در واقع نقد ادبی جز بحث و تحقیق درباره اوصاف و ارزش آثار منظوم و منثور چیزی نیست و از این قرار می‌توان آن را «شناساندن لطائف آثار ذوقی» شمرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نقد ادبی 16 ص

دانلود آرایه های ادبی 2

اختصاصی از هایدی دانلود آرایه های ادبی 2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 26 صفحه

آرایه های ادبی آرایه های ادبی (صنایع بدیعی) این "صنایع بدیعی"، عنوانی قدیمی است برای بخشی از هنرمندیهای شاعران که خارج از قلمرو وزن و قافیه بوده و به عنوان آرایشهایی برای کلام به کار می رفته است.
   ادبای قدیم ما کوشیده اند هر چه از این هنرمندیها در کار شاعران به چشم شان می خورد، مدوّن کنند و در شاخه هایی از صنایع بدیع بگنجانند و یا در صورت نیاز، شاخه های جدیدی برای آنها بتراشند.
علم بدیع نیز عنوان دانشی بوده که برای دسته بندی این صنایع و نشان دادن آنها در شعر به کار می رفته است.
شاید آنگاه که علم بدیع تدوین شد، ادبا پنداشتند که خدمتی بزرگ انجام شده و آنان می توانند به کمک این دانش، شگردها و هنرمندیهای لفظی و معنوی شعرها را قانونمند و مدوّن کنند و در اختیار شاعران قرار دهند.
   مثلاً وقتی شاعری گفته بود صندوق خود و کاسه درویشان را خالی کن و پر کن که همین می ماند عالِم بدیع می توانست به او توضیح دهد که در این بیت، حداقل دو صنعت به کار رفته; نخست آوردن دو مفهوم متضاد "خالی" و "پر" در یک بیت که "طباق" نام دارد و دوّم ترتیب خاصی که در "صندوق و کاسه" مصراع اوّل و "خالی و پر" مصراع دوّم است; یعنی صندوق خود را خالی کن و کاسه درویشان را پُر.
این صنعت را هم ادبا "لفّ و نشر" نام نهاده بودند.
تا این جا، مشکلی در کار نبود; شاعران هنرمندی می کردند و ادبا، نامگذاری و دسته بندی آن هنرمندیها را بر عهده داشتند.
ولی وضع به این منوال باقی نماند.
کم کم پای کارهایی به میان آمد که هر چند سخت بود، ولی ارزشی نداشت و کمکی به زیبایی شعر نمی کرد.
    مثلاً شاعری قطعه ای می گفت بدون حرف الف یا بدون نقطه یا مصراعی می ساخت که از هر دو سو یکسان خوانده می شد یا غزلی می ساخت که از حروف نخستین مصراعهای آن، اسم فلان کس یا فلان واقعه تاریخی استخراج می شد.
در این جا هم همانند شعر کانکریت، اشتباهی در سبک و سنگین کردن عناصر شعر رخ داده بود و شاعران، یک هنرمندی فرعی و کم خاصیت را کانون توجّه خویش ساخته بودند.
اصولاً این اولویت بندی های واژگون، از خواص دورانهای رکود و انحطاط است که شاعران، سلیقه هایی بیمارگونه پیدا می کنند و شعرهایی بیمارگونه می سرایند.

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود آرایه های ادبی 2

دانلود تحقیق بررسی برخی از صنایع ادبی در درس ششم

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق بررسی برخی از صنایع ادبی در درس ششم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

گفتاری در صنعت

تعریف صنعت:

به ابزاری که موسیقی کلام را بوجود می آورند یا افزون می کنند و بین اجزاء کلام روابط هنری بوجود می آورند اصطلاحاً ((صنعت بدیعی ))گویند این ابزار گاهی جنبه ی لفظی دارند و موسیقی کلام را از نظر روابط آوایی افزون می کنند و گاهی جنبه ی معنایی دارند و از طریق تناسب و روابط معنایی کلام را منسجم تر می کنند.مانند تقابل دو واژه ی شکست و پیروزی و آوردن لفظ شکست به دو معنی در بیت زیر:

شکست زلف تو صد دل اسیر خویش کند که هست نعمت پیروزی از شکست ترا

روش تسجیع:

روش تسجیع بوجود آوردن یا افزون کردن موسیقی کلام بوسیله ی هماهنگ کردن کامل یا نسبی کلمات و جملات است.

سجع:

1-سجع در کلمه:سجع به معنی آهنگ است به کلامی که بین کلمات آن هماهنگی باشد کلام مسجّع گویند.سجع بر سه گونه است:

1-1-سجع متوازی:آن تقابل کلمات هم هجایی است که دارای حرف پایانی مشترک هم باشند:

دست/بست/مست/است-------توان/گمان

2-1-سجع مطرّف:آن تقابل دو کلمه است که یکی نسبت به دیگری هجایی در آغاز بیشترداشته باشد و حرف پایانی آن ها یکسان باشد:

دار/شکار----- راز/جواز ----- اطوار/وقار

3-1-سجع متوازن:تقابل کلمات هم هجایی است که فقط هم هجا بوده و حروف پایانی آن- ها حتماً متفاوت باشد:

کام/کار----- نظم/راز----- موّاج/نقّاد

الف)سجع

سجع متوازی:

-یکی در صورت درویشان نه بر صفت ایشان در محفلی دیدم نشسته و شنعتی در پیوسته.

بین واژه های ((صورت/صفت/نشسته/پیوسته))سجع متوازی است.

-قوّت طاعت در لقمه ی لطیف است و صحّت عبادت در کسوت نظیف.

بین واژه های((قوّت/صحّت/کسوت و هم چنین لطیف/نظیف))سجع متوازی است.

-اسب فصاحت در میدان وقاحت جهانید و هم تصوّر کند که توانگران تریاق اند یا کلید خزانه ی ارزاق.

کلمات((فصاحت/وقاحت و تریاق/ارزاق))سجع متوازی است.

-حرفی نگویند الّا به سفاهت و نظر نکنند الّا به کراهت.

واژه های ((سفاهت/کراهت))سجع متوازی است.

-به غرّت مالی که دارند و عزّت جاهی که پندارند برتر از همه نشینند ، غرّت و عزّت ، سجع متوازی است.

-چو ابر آذارند و نمی بارند و چشمه ی آفتاب اند و برکس نمی تابند بر مرکب استطاعت سوارند و نمی رانند قدمی بهر خدا ننهند و درمی بی منّ و أذی ندهند.

بین واژه های نمی بارند،نمی تابند،نمی رانند،و همچنین واژه های قدمی و درمی،و ننهند و ندهند ،سجع متوازی است.

-تا بار عزیزان ندهند و دست جفا برسینه ی صاحب تمیزان نهند.عزیزان ،تمیزان سجع متوازی اند.

-هر کجا سختی کشیده ای تلخی دیده ای را بینی خود را به شره در کارهای مخوف اندازد و از توابع آن نپرهیزد و از عقوبت ایزد نهراسد و حلال از حرام نشناسد.

بین واژه های ((سختی و تلخی،کشیده ای و دیده ای،نهراسد و نشناسد))سجع متوازی است.

-صاحب دنیا به عین عنایت حق ملحوظ است و به حلال از حرام محفوظ .

واژه های ملحوظ و محفوظ سجع متوازی است.

-گفت:نه ،که من بر حال ایشان رحمت می برم گفتم:نه، که بر مال ایشان حسرت می خوری.

بین واژه های ((حال و مال –رحمت و حسرت))سجع متوازی است.

-تا عاقبه الامر دلیلش نماند و ذلیلش کردم.دلیلش و ذلیلش سجع متوازی است.

-مرافعه ی این سخن پیش قاضی بردیم و به حکومت عدل راضی شدیم تا حاکم مصلحتی بجوید و میان توانگران و درویشان فرقی بگوید.

بین واژه های ((قاضی با راضی و بجوید با بگوید ))سجع متوازی است.

-ای که توانگران را ثنا گفتی و بر درویشان جفا رو داشتی.ثنا و جفا سجع متوازی

-هر جا که گل است خارست و با خَمر خُمارست و بر سرگنج مارست آنجا که دْرّ شاهسوارست نهنگ مردم خوارست.بین واژه های ((خار،مار و خوار))سجع متوازی است.

-نظر نکنی در بستان که بیدمشک است و چوب خشک؟همچنین در زمره ی توانگران شاکراند و کفور و در حلقه ی درویشان صابراند و صنجور.

بین کلمات((مشک و خشک-شاکرو صابر-کفور و صنجور))سجع متوازی است.

-مقرّبان حضرت حق توانگران اند درویش سیرت و درویشان اند توانگر همّت و مهین توانگران آن است که غم درویش خورد و بهین درویشان آن است که کم توانگر گیرد.

بین واژه های((حضرت،سیرت و همت و هم چنین واژه های مهین و بهین))سجع متوازی است.

-طایفه ای هستند براین صفت که بیان کردی:قاصر همّت،کافر نعمت که ببرند و بنهند و نخورند و ندهند .بین واژه های ((قاصر و کافر،همت و نعمت،ببرند و بنهند و نخورند و ندهند))سجع متوازی است.

-طایفه ای خوان نِعم نهاده و دست کرم گشاده و طالب نام اند و مغفرت و صاحب دنیا و آخرت.بین واژه های ((نعم و کرم،نهاده و گشاده،طالب و صاحب،مغفرت و آخرت))سجع متوازی است.

-به مقتضای حکم قضا رضا دادیم و از ما معنی درگذشتیم بعد از مجارا طریق مدارا گرفتیم.بین واژه های (( قضا و رضا و معنی ،مجارا و مدارا))سجع متوازی است.

سجع مطرّف:آن نوع سجع است که واژه های متقابل دارای حرف پایانی یکسان باشند ولی در دو واژه ی متقابل یکی نسبت به دیگری هجایی بیشتر داشته باشد.

-درویش را دست قدرت بسته و پای ارادت شکسته. قدرت ،ارادت/بسته،شکسته

ارادت یک هجا نسبت به قدرت و شکسته نیز یک هجا نسبت به بسته زیاد دارد.

-توانگران محتمل بارگران از بهر دگران اند:گران و دگران سجع مطرّف می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بررسی برخی از صنایع ادبی در درس ششم