هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر 54 ص

اختصاصی از هایدی مقاله درباره نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر 54 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 55

 

نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر

یکى از شاخصه هاى پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام‏دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان‏ها بود، این خلق نیکوتا بدان حدى بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به‏سزایى داشت:1- اخلاق پیامبر ص2- شمشیر و مجاهدات حضرت على (ع)3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س)در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (ص) درپیشرفت اسلام و جذب ‏دل‏ها تصریح شده است، آن جا که مى‏خوانیم: «فبما رحمة من الله‏لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم‏و استغفر لهم و شاورهم فى الامر; اى رسول ما! به خاطر لطف ورحمتى که از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربان‏گشته‏اى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراکنده‏مى‏شدند، پس آن‏ها را ببخش، و براى آن‏ها طلب آمرزش کن، و درکارها با آن‏ها مشورت فرما.» ازاین آیه استفاده مى‏شود که : 1- نرمش و اخلاق نیک، یک هدیه الهى است، کسانى که نرمش ندارند،از این موهبت الهى محرومند; 2- افراد سنگ‏دل و سخت‏گیر نمى‏توانند مردم‏دارى کنند، و به جذب‏نیروهاى انسانى بپردازند; 3- رهبرى و مدیریت صحیح با جذب و عطوفت همراه است; 4- باید دست‏شکست‏خوردگان در جنگ و گنهکاران شرمنده را گرفت وجذب کرد (با توجه به این که شان نزول آیه مذکور در موردندامت فراریان مسلمان در جنگ احد نازل شده است); 5- مشورت با مردم از خصلت‏هاى نیک و پیوند دهنده است که موجب‏انسجام مى‏گردد. پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزش‏هاى اخلاقى را بسیار ارج‏مى‏نهاد، خود در سیره عملى‏اش مجسمه فضایل اخلاقى و ارزش‏هاى والاى‏انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره‏اى شادان و کلامى‏دلاویز با حوادث برخورد مى‏کرد.به عنوان مثال، درتاریخ آمده‏است:در سال نهم هجرت هنگامى که قبیله سرکش طى بر اثر حمله‏قهرمانانه سپاه اسلام شکست ‏خوردند، عدى بن حاتم که از سرشناسان‏این قبیله بود به شام گریخت، ولى خواهر او که «سفانه‏» نام‏داشت‏ به اسارت سپاه اسلام درآمد.سفانه را همراه سایر اسیران به مدینه آوردند و آنان را درنزدیک مسجد در خانه‏اى جاى دادند، روزى رسول خدا (ص) از آن‏اسیران دیدن کرد، سفانه از موقعیت استفاده کرده و گفت: «یا محمد هلک الوالد و غاب الوافد فان رایت ان تخلى عنى، و لا تشمت ‏بى احیاء العرب، فان ابى کان یفک العانى، و یحفظ الجار، و یطعم‏الطعام، و یفشى السلام، و یعین على نوائب الدهر;اى محمد!پدرم (حاتم) از دنیا رفت، و نگهبان و سرپرستم (عدى) ناپدید شدو فرار کرد، اگر صلاح بدانى مرا آزاد کن، و شماتت و بدگویى‏قبیله‏هاى عرب‏ها را از من دور ساز، همانا پدرم (حاتم) بردگان‏را آزاد مى‏ساخت، از همسایگان نگهبانى مى‏نمود، و به مردم غذامى‏رسانید، و آشکارا سلام مى‏کرد، و در حوادث تلخ روزگار، مردم‏را یارى مى‏نمود.»پیامبر اکرم (ص) که به ارزش‏هاى اخلاقى، احترام شایان مى‏نمود، به‏سفانه فرمود: «یا جاریة هذه صفة المؤمنین حقا، لو کان ابوک مسلما لترحمناعلیه; اى دختر! این ویژگى‏هایى که برشمردى، از صفات مؤمنان‏راستین است، اگر پدرت مسلمان بود، ما او را مورد لطف و رحمت‏قرار مى‏دادیم.» آنگاه پیامبر (ص) به مسؤولین امر فرمود:«خلوا عنها فان اباها کان یحب مکارم الاخلاق; این دختر را به‏پاس احترامى که پدرش به ارزش‏هاى اخلاقى مى‏نمود، آزاد سازید.».آن گاه پیامبر (ص) لباس نو به او پوشانید، و هزینه سفر به شام‏را در اختیار او گذاشت، و او را همراه افراد مورد اطمینان به‏شام نزد برادرش رهسپار کرد. نمونه‏هایى از اخلاق پیامبر )ص(در سیره عملى پیامبر (ص) صدها نمونه از اخلاق نیک و زیبا وجوددارد که هر کدام نشانگر قطره‏اى از اقیانوس عظیم حسن خلق آن‏حضرت است، همان گونه که خداوند با تعبیر «و انک لعلى خلق‏عظیم; و همانا تو اخلاق عظیم و برجسته‏اى دارى‏» به این مطلب‏اشاره فرموده است.نظر شما را به چند نمونه از آن‏ها جلب‏مى‏کنیم: 1- عدى بن حاتم مى‏گوید: «هنگامى که خواهرم سفانه به اسارت‏سپاه اسلام درآمد و من به سوى شام گریختم، پس از مدتى خواهرم‏با کمال وقار و متانت ‏به شام آمد و مرا در مورد این که‏گریخته‏ام و او را تنها گذاشتم سرزنش کرد، عذرخواهى کردم، پس‏از چند روزى از او که بانویى خردمند و هوشیار بود، پرسیدم:«این مرد (پیامبر اسلام) را چگونه دیدى؟» گفت: «سوگند به‏خدا او را رادمردى شکوهمند یافتم، سزاوار است که به اوبپیوندى که در این صورت به جهانى از عزت و عظمت پیوسته‏اى‏».با خود گفتم به راستى که نظریه صحیح همین است، به عنوان پذیرش‏اسلام، به مدینه سفر کردم، پیامبر (ص) در مسجد بود، در آن جا به‏محضرش رسیدم، سلام کردم، جواب سلامم را داد و پرسید:کیستى؟ عرض کردم عدى بن حاتم هستم، آن حضرت برخاست و مرا به‏سوى خانه‏اش برد، در مسیر راه با این که مرا به خانه مى‏برد،بانویى سالخورده و مستضعف با او دیدار کرد، اظهار نیاز نمود،پیامبر (ص) به مدتى طولانى در آنجا توقف کرد و آن بانو را درمورد تامین نیازهایش راهنمایى فرمود. با خود گفتم:«سوگند به خدا این شخص پادشاه نیست.»سپس از آن جا گذشتیم وبه خانه رسول خدا (ص) وارد شدم، پیامبر (ص) از من استقبال وپذیرایى گرمى نمود، زیراندازى که از لیف خرما بود، نزدم آوردو به من فرمود: بر روى آن بنشین. گفتم: بلکه شما بر آن‏بنشینید. فرمود: نه، شما بر آن بنشین، خود آن حضرت بر روى‏زمین نشست، با خود گفتم: این نیز نشانه دیگر که آن حضرت،پادشاه نیست. سپس مطلبى از دینم را که راز پوشیده بود بیان‏فرمود، دریافتم که او بر رازها آگاهى دارد، و فهمیدم که‏پیامبر مرسل مى‏باشد، بیانات و پیشگوییها و مهربانى‏هایش مراشیفته‏اش کرده و همانجا مسلمان شدم.» 2- در جنگ خیبر که با حضور شخص پیامبر (ص) در سال هفتم هجرت‏رخ داد، پس از پیروزى سپاه اسلام بر سپاه کفر، جمعى از یهودیان‏به اسارت سپاه اسلام درآمدند، یکى از اسیران، صفیه دختر حى بن‏اخطب (دانشمند سرشناس یهود) بود.بلال


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر 54 ص

دانلود تحقیق عوامل تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح از نظر اسلام

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق عوامل تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح از نظر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق عوامل تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح از نظر اسلام


دانلود تحقیق عوامل تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح از نظر اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

مقدمه

بحث مختصری (داریم) درباره عوامل تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح از نظر اسلام، یعنی عواملی که دین مقدسم اسلام به آنها توجه کرده است. یکی از آن عوامل، تعقل و تفکر و تعلم است که قبلاً تحت عنوان غایات و اهدالف از آن نام بردیم. تعقل و تفکر برای روشن شدن است، یعنی حکم (چراغ) رادارد برای انسان. درباره این عامل بحث شد. عامل دوم که دراسلامروی ان زیاد تکیه شده است تقوا و تزکیه نفس است که در خود قرآن کریم به آن تصریح شده است. تقوا و تزکیه موجب پرورش اراده انسان می شود و اراده را آماده می کند برای به کار بستن. یعنی روشن شدن به تنهایی کافی نیست، باید روشن شد و باید اقتدار پیدا کرد برای به کار بستن. تقوا و تزکیه نفس به اراده اخلاقی انسان قدرت و توانایی به کار بستن می دهد. و تا حدودی در مکتب های غیر مذهبی هم هست ولی نه به این شکل که در مکاتب مذهبی وجوددارد.

عامل سوم که منظور ما بیشتر بحث درباره این عامل است مسئله عبادت است به عنوان یک عامل برای تربیت و کسب اخلاق فاضله. همانطور که تفکر و تعقل برای روشن شدن فکر برای قوه عاقله بود، و تقوا و تزکیه نفس برای تقویت نیروی اراده در انسان، عبادت برای تقویت عشق و علاقه معنوی و ایجاد حرارت ایمانی در انسان است؛ یعنی همانطور که ایمان خودش به نوبه خود منشأ عبادت است، عبادت هم تقویت کننده ایمان است که به این مطلب در متون اسلامی زیاد تصریح شده است، یعنی تأثیر متقابل ایمان و عمل در یکدیگر. ایمان به نوبه خود منشأ عمل می شود، و عملی که منبعث از آن ایمان است منشأ تقویت همان ایمان می گردد.

روح عبادت:

مکرر گفته ایم که روح عبادت تذکر است یعنی یاد خدا بودن و از غفلت از خدا خارج شدن. اقم الصلوه لذکری. و در آیه دیگر می فرماید: ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر.

عبادت که برای تذکر است، در اسلام به عنوان فریضه و نافله زیاد توصیه شده است و اسلام با موجباتی که روح عبادتی یعنی تذکر را از میان می برد و غلفت ایجاد می کند نیز مبارزه کرده است. هر چه که موجب انصراف و غفلت انسان از خدا بشود به نوعی ممنوع (مکروه یا حرام) است، مثل افراط در خوردنه، افراد در گفتن، افراط در معاشرت با افراد و افراط در خوابیدن. البته بعضی از اینها مانند توصیه به پرهیز از پرخوردن ممکن است که علل جسمی هم داشته باشد یعنی منظور بهداشت و حفظ صحت هم در کار باشد ولی قطعاً تنها آن نیست، یعنی «قله الطعام» در مسائل اسلامی در ردیفی قرار می گیرد که معلوم است هدف تنها بهداشت و حفظ الصحه نیست بلکه همچنین برای این است که روح انسان سبکتر باشد و کمتر موجبات غفلت در انسان پیدا شود.

شکل عبادت و برنامه های تربیتی:

در اسلام یک خصوصیتی هست و آن این است که با اینکه روح عبادت ارتباط و پیوند بنده با خدا و شکستن دیوار غفلت و توجه به خداست اما نکته جالب این است که اسلام به عبادت شکل داده و به شکل هم نهایت اهمیت را داده و در آن شکل نیز یک سلسله برنامه های تربیتی را در لباس عبادت وارد کرده است. مثلاً از نظر اینکه قلب انسان می خواهاد متوجه خدا باشد این چه اثری دارد که بدان انسان اپک باشد یا نباشد؟ ان الله ینظر الی قلوبکم ولا ینظر الی صورکم. ما که با بدن نمی خواهیم پیش خدا برویم، حال بدنمان پاک باشد یا نباشد، ما با دل می خواهیم پیش خدا برویم، دلمان باید پاک باشد. ولی اسلام وقتی که عبادت را تشریع می کند، چون می خواهد مخصوصاً عبادت هم یک اثر خاصی از نظر تربیتی داشته باشد،


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق عوامل تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح از نظر اسلام

تحقیق اسلام در میانمار

اختصاصی از هایدی تحقیق اسلام در میانمار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق اسلام در میانمار


تحقیق  اسلام در میانمار

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

اسلام در میانمار

تاریخ گسترش اسلام در میانمار به قرن اول هجری برمی‏گردد. بعد از ظهور اسلام و گرایش اعراب و ایرانیان به اسلام، دریانوردان عرب و ایرانی مسافرت‏های دریایی خود را به طریق قبل‏ادامه می‏دادند و در مسیر خود احیانا دست‏به تبلیغ و دعوت مردم‏به اسلام می‏زدند.

بعدها بازرگانان مسلمان از مسیرهای زمینی که از منطقه غربی‏میانمار و ایالت آراکان این کشور می‏گذشت‏به مناطق غربی چین سفرمی‏کردند. بسیاری از این افراد در منطقه حاصلخیز و مستعد ساحلی‏آراکان، رحل اقامت افکندند و اولین مناطق تجمع مسلمانان راایجاد کردند. سیاحان چینی در نوشته‏های خود از مناطق ایرانی‏نشین‏در مرزهای بین میانمار و یونن(ایالتی در جنوب غربی چین)در قرن‏سوم میلادی یاد کرده‏اند.

رافائل ایزرائیلی می‏نویسد: تاجران عرب در قرن اول هجری‏درناحیه آراکان واقع در غرب برمه و در نقطه مرزی با بنگلادش‏اقامت گزیده و اسلام را در این سرزمین انتشار دادند. اما گفته‏می‏شود در سال 588 هجری مطابق با 1192 میلادی، اسلام در این‏سرزمین گسترش یافت و در قرن نهم و دهم میلادی بازرگانان ایرانی‏و عرب دراین مکان استقرار یافته و به نشر اسلام پرداختند. مسلمانان ساکن هند نیز در این سرزمین به گسترش اسلام اقدام‏نمودند و مسلمانان برمه در سطح وسیعی باهند به تجارت پرداختند. در سال 1870 م عده‏ای از مسلمانان «یون نان‏» موسوم به پانتای‏که در قیام این ناحیه شکست‏خورده بودند به صورت پناهنده از چین‏به برمه آمدند. برخی مسلمانها هم در شرایط عادی به عنوان‏بازرگان، چین را به قصد برمه ترک گفتند و لذا حرکت مهاجرین‏مسلمانان به سوی برمه گسترش یافت.

از بین مسلمانان برمه، آنان که منشا هندی دارند برخی، ازاعقاب مردمی هستند که در اواخر قرن هیجدهم از شمال هند به برمه‏آمدند تا به خدمت واحدهای ارتش بزرگ «آلومپرا» در برمه علیادرآیند. با فتح هند در سال 1824 م به دست انگلیسی‏ها، مهاجرت وسیع‏مسلمانان هند به برمه شدت یافت و بسیاری از آنان در رانگون‏مرکز برمه در تجارت و سایر فعالیت‏های اقتصادی شرکت داشتند. در رانگون و مناطق وسیع دیگر، سنی‏های بنگالی و جوامعی ازشیعیان در کنار یکدیگر زندگی می‏کنند و هرکدام مراسم ویژه خودرا دارند.

مسلمانان برمه با مسلمانان چین نیز ارتباط خوبی دارند که‏پیوند اساسی آنان توسط «پانتاهای‏» که قومی پرتوان و مهاجم‏بودند و در راههای تجاری «یون نان‏» و گذرگاههای خطرناک وکوهستانی برمه با شغل کاروان‏داری در رفت و آمد بودند. مربوطمی‏شود.

مائونگ تان لویی از محققین بودایی میانمار نوشته است: در 680میلادی(69 هجری)، محمد حنفیه فرزند امام علی(ع) پس از عدم توفیق‏نسبت‏به خونخواهی امام حسین(ع)از بنی‏امیه، همراه با طرفداران ونیروهای خود به شرق کوچ کرد تا بالاخره درسواحل آراکان به‏میانمار رسید و در آنجا کایاپوری ملکه قبیله منطقه را شکست‏داده او را به دین اسلام در آورد و آنگاه ملکه را به زنی گرفت وبه ترویج اسلام در آن منطقه پرداخت. در حال حاضر دو مزار درآراکان وجود دارد که به حنفیه تونکی(مزار حنفیه)و کایاپوری‏تونکی معروف هستند. آن دو مزار همراه با «عرب شاه پارا» (منطقه فتح حنفیه برمیانماری‏هااست.)به صورت زیارتگاه مسلمانان‏این منطقه در آمده است.

باگسترش ممالک اسلامی در هند و ترویج اسلام در بنگال و تبدیل‏آن منطقه به یک مملکت و سلطان‏نشین اسلامی، منطقه عربی‏میانمار(ایالت آراکان)تحت نفوذ مسلمانان بنگال و هند قرارگرفت، بسیاری از امرای مسلمان مانند «عیسی تهو» و«امیرحمزه‏» برآن دیار حکومت کرده‏اند.

در 1406 میلادی،(قرن هشتم هجری)، «تارامینگ هلا» فرمانروای‏آراکان به دربار سلطان «نصیرالدین غوری‏» ، پادشاه بنگال‏گریخت و مدت 22 سال در دربار او به سر برد و بالاخره به کمک‏نیروهای سلطان بنگال مجددا به قدرت رسید. وی در مدت اقامت دربنگال مسلمان شده بود و عنوان «سلیمان شاه‏» را اختیار نموده‏و پس از به قدرت رسیدن دوباره در آراکان دربار خود را به‏اقتباس از دربار بنگال و دهلی سازمان داده و داد و ستدمسلمانان و ترویج دین اسلام را در قلمرو خود آزاد کرد. وی زبان‏فارسی را زبان رسمی سرزمین آراکان قرار داد، که تا 1936 میلادی‏که انگلیس بر میانمار مسلط گردید، زبان رسمی این ایالت‏بود.

بعضی از منابع تاریخی حکایت از آن دارد که در 1531میلادی،(908 هجری)، پادشاه وقت ایران یک هیات سه نفره مذهبی رابه آراکان اعزام داشت، که به ساختن مساجد و تبلیغ اسلام همت‏گماشتند و عده‏ای از علمای آراکان را جهت‏سفر به ایران دعوت‏کردند. زبان فارسی که زبان رایج اهالی غرب میانمار بود در زبان‏میانماری نیز تاثیر گذاشت. هنوز هم لغات و اصطلاحات متعددفارسی بویژه اصطلاحات دریانوردی مانند «بندر» ، «شاه بندر» ، «ناخدا» و غیره در زبان میانماری دیده می‏شود.

بعد از تسلط کامل انگلیس بر سراسر میانمار در 1886 میلادی،پای «هندی‏» ها من جمله مسلمانان بنگالی جهت اداره کردن مزارع‏برنج و امور بازرگانی به میانمار گشوده شد و در 1921 تقریبابیش از نیم میلیون نفر مسلمان هندی در میانمار ساکن شده بودند. مهاجرت هندی‏ها من جمله مسلمانان هندی به میانمار و متمکن شدن‏آنها در اثر کار و کسب و بازرگانی و به دست گرفتن مشاغل عمده‏تجاری باعث نارضایتی مردم میانمار شد، درسالهای 1930 و 1938اغتشاشات گسترده‏ای علیه مهاجرین هندی صورت گرفت. درجنگ جهانی‏دوم، در خلال خروج نیروهای انگلیسی از میانمار، ورود سربازان‏ژاپنی به آن کشور افراد قوم «ماگ‏» (بودایی مذهب)، به محله‏های‏مسلمان نشین در آراکان حمله ور گردیده، هزاران نفر از مسلمانان‏را که غافلگیر شده بودند، هلاک کردند و در نتیجه مسلمانان ازسایر نقاط حملات خود را علیه «بودایی‏» ها آغاز کردند و این‏امر موجب اختلافات دامنه‏داری بین دو قوم ماگ و روهین‏گیا(مسلمان) درآراکان گردید.

بعد از استقرار «ژاپنی‏» ها در آراکان مسلمانان آن منطقه‏برعلیه «ژاپنی‏» ها وارد عمل گردیدند و به عنوان عوامل‏اطلاعاتی و شناسائی و خرابکاری با «انگلیسی‏» ها همکاری‏می‏کردند. انگلیس نیز در قبال این همکاری وعده نوعی خود مختاری‏به مسلمانان آراکان را داده، برای تشویق بیشتر مسلمانان طبق‏انتشار بیانیه‏ای منطقه مزبور را یک منطقه ملی مسلمان نشین اعلام‏کردند. حتی بعد از تسلط مجدد نیروهای انگلیس بر آراکان در 1945تا 1948 که میانمار به استقلال رسید. اداره امور منطقه عمدتا به‏مسلمانان سپرده شده بود، حتی مسلمانان آراکان از «محمدعلی‏جناح‏» رهبر مسلمانان هند، خواسته بودند که آراکان را نیز به‏عنوان قسمتی از پاکستان بپذیرد. این پیشینه سبب شد که دولت‏مستقل میانمار، پس از آنکه در 1948 به قدرت رسید به آزار واذیت مسلمانان بوپژه مسلمانان ناحیه آراکان بپردازد، به همین‏خاطر روابط پاکستان و میانمار نیز برسرمساله مسلمانان به‏تیرگی گرایید. دولت میانمار از 1959 به آیین بودایی ارج و بهای رسمی داده ودر 1961 با تصویب قانونی آیین مزبور را به صورت دین رسمی‏میانمار درآورد.

دولت جنرال «نوین‏» پس از سرکار آمدن در 1962 رفتن مسلمانان‏به حج را ممنوع اعلام کرد تا آنکه در 1980 پس از گذشت 18 سال به‏هفتاد نفر از مسلمانان اجازه داده شد، جهت انجام فرایض حج‏به‏مکه مشرف شوند و متعاقب آن عده‏ای از مسلمانان نیز جهت‏شرکت درکنفرانسهای مختلف اسلامی اعزام شدند.

اما متاسفانه در اثر فشارهایی که بر مسلمانان وارد می‏آمدموجبات آواره گشتن آنهادر کشورهای مختلف فراهم شده و گفته‏می‏شود، بیش از نیم میلیون مسلمان میانماری به کشورهای بنگلادش،هند، پاکستان، مالزی، تایلند، سنگاپور، امارات متحده عربی وممالک دیگر مهاجرت نموده‏اند که هزار مسلمان میانماری نیز درعربستان سعودی سکونت گزیده‏اند.

در 1978 سیاستهای دولت میانمار باعث‏شد که بیش از سیصد هزارنفر از مسلمانان منطقه آراکان به بنگلادش مهاجرت نمایند و چون‏این مساله تبلیغات وسیعی را در سراسرجهان به دنبال داشت، دولت‏میانمار با دولت‏بنگلادش وارد مذاکره شد و با امضای موافقت‏نامه‏ای اسکان مجدد پناهندگان مسلمان میانماری و همچنین پیمان‏مرزی توسط دو کشور، مساله پناهندگان فیصله پیداکرد و بسیاری‏از آنها به آراکان مراجعت نمودند.

دولت میانمار کنترل شدیدی برفعالیتهای مساجد اعمال می‏کند،حتی آمار ازدواج و تمایل مردم جهت انجام قربانی گوسفند درمراسم عیدقربان و نیز آمار افرادی که در مساجد به آموختن قرآن‏کریم مشغول می‏شوند، به دولت گزارش داده می‏شود.

اکثریت مسلمانان میانمار سنی بوده ولی 6 الی 10 هزار نفرشیعه نیز در میانمار زندگی می‏کنند. شیعیان یک مسجد بزرگ و چند«امام باره‏» (حسینیه)، آستانه و مسجد کوچک دیگر در رانگون،در سایر شهرها هم مساجد و حسینیه بنا نموده‏اند. شیعیان میانماردارای اصلیت هندی یا ایرانی هستند، ایرانیان در ایام گذشته‏ازشهرهای شیراز، کاشان، بهبهان و یزد به میانمار مهاجرت‏نموده‏اند. شیعیان میانمار دارای انجمنهای مختلفی نیز هستند،مهمترین آنها انجمنهای «مغولیه‏» ، «عباسیه‏» ، «حیدریه‏» است. جوانان شیعه در 1909 سازمان اتحاد جوانان ایرانی را تشکیل‏داده بودند، بعد از آنکه تعداد کثیری از شیعیان در میانمار به‏عضویت آن درآمدند، نام آن را به اتحادیه ایرانیان تغییر دادند،بعدها نام آن به باشگاه ایرانیان مبدل گردید.

از 1961 فعالیتهای باشگاه مزبور به حالت وقفه درآمده است.

در سراسر میانمار 5000 مسجد وجود دارد و 16 انجمن ملی‏برای تدریس قرآن تاسیس شده و مدارس اسلامی نیز به امور تبلیغی‏و فرهنگی و تعلیم و تربیت کودکان و جوانان مسلمان می‏پردازد. معانی قرآن نیز به زبانهای محلی ترجمه و چاپ شده است.

مسلمانان میانمار دارای سازمانها و انجمن‏های مختلفی هستند که‏مهمترین آنها عبارتند از:

1- شورای امور مذهبی مسلمانان.

2- جامعه علمای میانمار.

3- سازمان مسلمانان میانمار.

4- اتحادیه جوانان مسلمان.

5- سازمان اخوت مسلمانان.

6- انجمن دانشجویان مسلمان.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق اسلام در میانمار

دانلود درس پژوهی تاریخ پایه پنجم ابتدایی- ظهور اسلام

اختصاصی از هایدی دانلود درس پژوهی تاریخ پایه پنجم ابتدایی- ظهور اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود درس پژوهی تاریخ پایه پنجم ابتدایی- ظهور اسلام


دانلود درس پژوهی تاریخ پایه پنجم ابتدایی- ظهور اسلام

در این بخش درس پژوهی تاریخ پایه پنجم ابتدایی- ظهور اسلام برای دانلود قرار داده شده است. این درس پژوهی با  فرمت WORD ، کاملاً قابل ویرایش و در 25 صفحه می‌باشد.لازم به ذکر است در تدوین این اقدام پژوهی رعایت تمامی فرمت های استاندارد و فاکتورها و چارت‌های مورد تایید آموزش و پرورش  در نظر گرفته شده است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود درس پژوهی تاریخ پایه پنجم ابتدایی- ظهور اسلام

مقاله درباره فرهنگ کار در اسلام

اختصاصی از هایدی مقاله درباره فرهنگ کار در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

فرهنگ‌ کار در اسلام

کار چه‌ جایگاهی‌ در مبانی‌ دینی‌ و اعتقادی‌ مادارد؟ آیا فرهنگ‌ موجود کار در جامعه‌ ما بافرهنگ‌ دینی‌ و ملی‌مان‌ هماهنگ‌ و همخوان‌است‌؟ آیا دین‌ اسلام‌ ما را به‌ کار و کوشش‌ و تلاش‌دعوت‌ کرده‌ است‌ یا به‌ تن‌پروری‌؟

کار چه‌ جایگاهی‌ در مبانی‌ دینی‌ و اعتقادی‌ مادارد؟ آیا فرهنگ‌ موجود کار در جامعه‌ ما بافرهنگ‌ دینی‌ و ملی‌مان‌ هماهنگ‌ و همخوان‌است‌؟ آیا دین‌ اسلام‌ ما را به‌ کار و کوشش‌ و تلاش‌دعوت‌ کرده‌ است‌ یا به‌ تن‌پروری‌؟ حقیقت‌ این‌است‌ که‌ هم‌ فرهنگ‌ دینی‌ ما و هم‌ فرهنگ‌ ملی‌ مامشوق‌ کار و کوشش‌ است‌ و فرهنگ‌ کار فعلی‌ ما باباورهای‌ دینی‌ و ملی‌ متضاد است‌. پیامبرعظیم‌الشان‌ اسلام‌ حضرت‌ محمد مصطفی‌ (ص‌)دست‌ کارگر را می‌بوسید و از افراد بیکار و تنبل‌خشنود و راضی‌ نبود و همواره‌ در کارکردن‌ ازدیگران‌ پیش‌ می‌گرفت‌، اما وضعیت‌ امروز جامعه‌ما به‌ جایی‌ رسیده‌ است‌ که‌ کار کردن‌ عیب‌ است‌ وبچه‌های‌ کارگران‌ و کشاورزان‌ ترجیح‌ می‌دهند که‌عنوان‌ کار پدر خود را جایی‌ اعلام‌ نکنند.

این‌ درشرایطی‌ است‌ که‌ سایر ملت‌ها به‌ خصوص‌ملت‌های‌ اروپایی‌ و مردم‌ غیرمسلمان‌ جهان‌ به‌شدت‌ برای‌ کار ارزش‌ قائل‌ هستند و در کار وکوشش‌ و عمل‌ به‌ دستورات‌ و توصیه‌های‌ قرآن‌مجید و روایات‌ پیامبر (ص‌) و ائمه‌ اطهار (ع‌) درزمینه‌ کار از ما پیشی‌ گرفته‌اند.

● جایگاه‌ فرهنگ‌ کار در اسلام‌

یکی‌ از موضوع‌هایی‌ که‌ همیشه‌ مورد تاکیددین‌ اسلام‌ قرار گرفته‌، بحث‌ کار و کوشش‌ و پرهیزاز بطالت‌ و مبنا قرار دادن‌ کار برای‌ شکوفایی‌استعدادهای‌ انسان‌ و تربیت‌ اوست‌ و این‌ امر هم‌در قرآن‌ و هم‌ در سنت‌ قابل‌ مشاهده‌ است‌.مرحوم‌ استاد مرتضی‌ مطهری‌ در کتاب‌ تعلیم‌ وتربیت‌ در اسلام‌، یکی‌ از بهترین‌ راه‌های‌ تربیت‌افراد را کار می‌داند و حدیث‌ شریفی‌ از نبی‌ اکرم‌(ص‌) نقل‌ می‌کند که‌(النفس‌ ان‌ لم‌ تشغله‌ شغلک‌)یعنی‌ اگر تو خودت‌ را متوجه‌ کاری‌ نکنی‌، نفس‌ تورا مشغول‌ به‌ خودش‌ می‌کند.

بنابراین‌ از نظرمبنایی‌، ما آموزه‌های‌ گرانبهایی‌ درباره‌ کار داریم‌که‌ متاسفانه‌ مانند بسیاری‌ از آموزه‌های‌ دیگر دینی‌ما در کتابخانه‌ها مضبوط و کمتر در میدان‌ عمل‌ به‌آن‌ توجه‌ شده‌ است‌. در قرآن‌ مجید، آیات‌زیادی‌ درباره‌ ارزش‌ کار و تاکید بر عمل‌ صالح‌وجود دارد. قرآن‌ به‌ شدت‌ انسان‌ را از حرف‌زدن‌های‌ بی‌عمل‌ منع‌ و همواره‌ تاکید می‌کند که‌فضل‌ خدا نصیب‌ کسانی‌ خواهد شد که‌ اهل‌ جهد وکوشش‌ و تلاش‌ باشند. در آیات‌ ۳۹ تا ۴۱ سوره‌نجم‌ آمده‌ است‌: و این‌ که‌ برای‌ انسان‌ بهره‌ای‌ جزسعی‌ و کوشش‌ او نیست‌ و سعی‌ او به‌ زودی‌ دیده‌می‌شود و سپس‌ به‌ او جزای‌ کافی‌ داده‌ خواهدشد. در یکی‌ دیگر از آیات‌ آمده‌ است‌: آن‌ کسی‌که‌ سرای‌ آخرت‌ را بطلبد و سعی‌ و کوشش‌ خود رابرای‌ آن‌ انجام‌ دهد، در حالی‌ که‌ ایمان‌ داشته‌باشد، سعی‌ و تلاش‌ او پاداش‌ داده‌ خواهد شد.

(سوره‌ اسراء، آیه‌ ۱۹)

براساس‌ یکی‌ دیگر از آیات‌ قرآن‌، هر کسی‌مسئول‌ کاری‌ است‌، که‌ انجام‌ داده‌ و بایدعکس‌العمل‌ آن‌ را چه‌ خوب‌ و چه‌ بد پذیرا باشد.در آیه‌ ۳۸ سوره‌ مدثر به‌ صراحت‌ این‌ موضوع‌مطرح‌ شده‌ است‌ که‌ هر کسی‌ در گرو اعمال‌خویش‌ است‌. آیه‌ ۹۷ سوره‌ نحل‌ بیانگر این‌مطلب‌ است‌ که‌ هر کس‌ عمل‌ صالح‌ کند، خواه‌ مردباشد، خواه‌ زن‌، به‌ او حیات‌ پاکیزه‌ می‌بخشیم‌ وپاداش‌ آنها را به‌ بهترین‌ اعمالی‌ که‌ انجام‌ داده‌اند، خواهیم‌ داد.

● ارزش‌ کار در سنت‌

در روایات‌ است‌ وقتی‌ که‌ پیغمبر اکرم‌ (ص‌) ازجنگ‌ تبوک‌ برمی‌گشتند،(سعد) یکی‌ از انصار به‌استقبال‌ ایشان‌ آمد و با وی‌ مصافحه‌ کرد. حضرت‌دیدند که‌ دست‌های‌ او زبر و خشن‌ شده‌ و پینه‌بسته‌ است‌، از وی‌ سوال‌ فرمودند چه‌ کار کردی‌ که‌دست‌هایت‌ این‌ قدر خشن‌ شده‌ است‌؟ سعدعرض‌ کرد یا رسول‌ا... زیاد بیل‌ زده‌ام‌. چون‌مجبور بودم‌ برای‌ نان‌ زن‌ و بچه‌ام‌ کار کنم‌.حضرت‌ دست‌های‌ سعد را گرفتند و بوسیدند وفرمودند: این‌ دستی‌ است‌ که‌ در آتش‌ نخواهدسوخت‌. نظیر این‌ مطالب‌ در زندگی‌ پیامبر و ائمه‌اطهار زیاد است‌. این‌ نشان‌ می‌دهد که‌ کار وکارگری‌ در نزد اولیا خدا چقدر ارزش‌ و عظمت‌دارد.

▪ حضرت‌ رسول‌ اکرم‌ (ص‌) :

کسی‌ که‌ برای‌تامین‌ زندگی‌ خانواده‌اش‌ زحمت‌ می‌کشد،همچون‌ کسی‌ است‌ که‌ در راه‌ خدا جهاد می‌کند -بر امت‌ خویش‌، بیش‌ از هر چیز از شکم‌ پرستی‌ وپرخوابی‌ و بیکاری‌ بیمناکم‌ - از رحمت‌ خدا دوراست‌ هر کس‌ که‌ بار زندگی‌ خویش‌ را به‌ روی‌دوش‌ مردم‌ افکند - خداوند متعال‌ دوست‌ داردهنگامی‌ که‌ یکی‌ از شما مسلمانان‌ کاری‌ را انجام‌می‌دهد با دقت‌ لازم‌ کارش‌ را ارائه‌ دهد - آن‌کس‌ که‌ از زحمت‌ و تلاش‌ و دسترنج‌ خویش‌خورد، در روز قیامت‌ مثل‌ برق‌ از پل‌ صراطمی‌گذرد.

▪ حضرت‌ علی‌ (ع‌):

برترین‌ کار آن‌ است‌ که‌رضای‌ خدا در آن‌ خواسته‌ شود - انسان‌ مومن‌همیشه‌ اوقات‌ مشغول‌ کار است‌ - کسی‌ که‌ کار کند،نیرویش‌ افزون‌ گردد. روزی‌ها دارای‌ وسیعه‌ وسببی‌ هستند، بنابراین‌ در به‌ دست‌ آوردن‌ روزی‌،به‌ روش‌ خوب‌ و پسندیده‌ عمل‌ کنید و نیکویی‌ رابکار برید - خداوند انسان‌ دارای‌ شغل‌ و حرفه‌ که‌امانتدار باشد را دوست‌ می‌دارد - بر شما باد که‌دست‌ از کار و تلاش‌ برندارید چه‌ در حال‌ نشاط وچه‌ در حال‌ کسالت‌ - به‌ وسیله‌ کار و کوشش‌، ثواب‌و پاداش‌ بدست‌ می‌آید نه‌ با کسالت‌ و تنبلی‌ - به‌وسیله‌ کارهای‌ شایسته‌ و نیک‌، درجات‌ وارزش‌های‌ انسان‌ها بالا می‌رود - عمل‌ و کارمعرف‌ انسان‌ مومن‌ است‌ - هیچ‌ کس‌ از شما در راه‌خدا شب‌ را به‌ صبح‌ نرسانید که‌ با ارزشتر از کسی‌ که‌برای‌ رفع‌ نیازهای‌ خود و خانوده‌اش‌ تلاش‌می‌کند - هر کسی‌ به‌ استقبال‌ کارها رود، دارای‌بصیرت‌ می‌شود - از تاخیر در کارها بپرهیزید،همچنین‌ از دست‌ دادن‌ فرصت‌ انجام‌ کارهای‌خوب‌، زیرا آن‌ موجب‌ پشیمانی‌ خواهد بود -کسالت‌ و تنبلی‌ آخرت‌ را نابود می‌کند.

▪ امام‌ جعفرصادق‌ (ع‌):

ملعون‌ است‌ کسی‌ که‌ بار زندگی‌ خودرا بر دوش‌ دیگران‌ افکنده‌ باشد. در طلب‌ روزی‌خود سستی‌ نورزید، زیرا پدران‌ شما زحمت‌می‌کشیدند و تلاش‌ می‌کردند تا آن‌ را به‌ دست‌آورند. با اعمال‌ خود دعوت‌ کننده‌ مردم‌ باشید ونه‌ با زبان‌تان‌.

▪ امام‌ باقر (ع‌):

هرگز به‌ آن‌ چه‌ نزد خداوندمتعال‌ است‌ دست‌ پیدا نمی‌کنید مگر به‌ وسیله‌عمل‌.

● ارزش‌ کار در فرهنگ‌ ملی‌ ما

کار در فرهنگ‌ ملی‌ ما نیز جایگاه‌ بسیار باارزشی‌دارد. ادبیات‌ ما مملو از مطالبی‌ است‌ که‌ مشوق‌ وموید پرکار بودن‌ انسان‌ است‌. تعلیم‌ و تربیت‌،اخلاق‌ و فرهنگ‌ ایرانی‌ نیز همواره‌ بر این‌ نکته‌تاکید داشته‌ است‌ که‌ کار سرمایه‌ جاودانی

‌انسان‌است‌. تا همین‌ چند سال‌ پیش‌ اکثر خانواده‌هاوقتی‌ بچه‌های‌شان‌ به‌ سن‌ و سال‌ نوجوانی‌می‌رسیدند، آنها را با کار و کارگری‌ آشنا می‌کردندو اکثر دانش‌آموزان‌ و حتی‌ دانشجویان‌ تا دو دهه‌پیش‌ در ضمن‌ تحصیل‌ کار می‌کردند و این‌ یک‌افتخار بزرگ‌ برای‌


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره فرهنگ کار در اسلام