در ایـن تحقـیق عوامـل افزایـنده ی اسـتقلال حسابرس مستقل از دیدگاه حسابرسان عضو جامعه ی حسـابداران رسـمی ایـران مـورد بررسـی قـرار گرفـته است. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و با اسـتفاده از پرسـش نامـه داده هـای لازم گـردآوری شـده و از طـریق فرض های آماری و روش های ناپارامتری مورد آزمون قرار گرفتند.
نـتایج تحقـیق نشان می دهد از نظر حسابرسان مستقل، کمیته ی حسابرسی صاحب کار، اندازه و سـابقه ی مؤسسـه حسابرسـی و انـدازه ی شـرکت صـاحب کار به عنوان عوامل افزاینده ی استقلال و رقابت در حرفه ی حسابرسی به عنوان عامل کاهنده ی استقلال حسابرسی هستند.
واژه هـای کلـیدی: استقلال حسابرس، کمیته ی حسابرسی صاحب کار، اندازه ی شرکت صاحب کار، رقابت در حسابرسی، اندازه ی مؤسسه ی حسابرسی
مقدمه
اسـتقلال جوهـره و روح حسابرسـی اسـت و حسابرسـی بـدون اسـتقلال فاقد ارزش و معنی اسـت. اسـتقلال در فرهـنگ وبسـتر (١٩٨٦) رهایـی از تأثـیر، کنـترل یـا اراده ی دیگـری یا دیگران تعریف شده است.
دی آنجلـو (١٩٨١) مـی گویـد حسابرسی مستقل است که بتواند گزارش های حسابرسی خود را متناسب با عقیده و نظر واقعی اش منتشر کند.
نپ (١٩٨٥) استقلال را توانایی مقاوت در برابر فشار صاحب کار می داند. کـری (١٩٧٦) معتقد است استقلال در ساده ترین معنا این است که حسابرس حقیقت را همـان گونـه که دیده است بگوید و اجازه ندهد هیچ محرکی اعم از مادی یا احساسی او را از این مسیر خارج سازد
ماگـی وتسـنگ (١٩٩٠) معـتقدند اگر استقلال وجود نداشته باشد قضاوت حسابرس با اعتقاداتش در مورد سیاست گزارش گری صاحب کار سازگار نخواهد بود.
لــی وگــو (١٩٩٨) اســتقلال را عــدم وجــود تبانــی بیــن حســابرس و مدیریــت شــرکت صاحب کار می دانند. از نظر فدراسیون بین المللی حسابداران (٢٠٠١) استقلال دارای دو بعد اسـت. اسـتقلال ظاهـری (حسـابرس مسـتقل به نظر برسد) واستقلال باطنی (حسابرس به طور واقعی مستقل باشد)
تعـریف انجمن حسابداران رسمی آمریکـا (١٩٨٥)، انجمن حسابرســان خبره انگلسـتان و ولز (١٩٩٥)، انجمن حسابرسـان خبره کانادا (٢٠٠٠)، انجمن حسابرســان مستقل اسـترالیا (٢٠٠١) و انجمـن حســابداران مدیریــت انگلســتان (٢٠٠١) از اسـتقلال نــیز مشــابه تعــریف فدارسـیون بیـن المللـی حسـابداران اسـت امـا کمیسـیون بـورس و اوراق بهـادار نـیویورک اسـتقلال را حالتـی ذهنی از بی طرفی و عدم تعصب در دو جنبه ی استقلال ظاهری و باطنی می داند.
بلـورد و نـیدلس (١٩٨٥) بـه مقایسـه ی اسـتقلال در یـازده کشور فرانسه، هلند، سویس، انگلسـتان، آلمـان، اردن، کویـت، کانـادا، مکزیک، آمریکا و ژاپن پرداختند و به این نتیجه رسـیدند کـه بـه اسـتثنای کشـور سـوئیس بقـیه ی کشـورها هـم بـه استقلال ظاهری و هم به استقلال باطنی حسابرس توجه جدی دارند
هـال و رنـر (١٩٩١) معـتقدند اگـر چـه جنـبه ی باطنـی اسـتقلال قـابل مشاهده نیست اما هنگامـی کـه قصوروسهل انگاری حسابرس نمایان می شود، مدارکی از نبود استقلال باطنی به دست می آید
واتز و زیمرمن (١٩٨٦) معتقدند نظرات و قضاوت حسابرس زمانی برای سرمایه گذاران ارزشمند خواهد بود که حسابرس مستقل باشد
25صفحه در قالب word
عوامل افزاینده ی استقلال حسابرس مستقل