هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ساختارهای مدنی اسلام

اختصاصی از هایدی ساختارهای مدنی اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

ساختارهای مدنی اسلام ،‌ضامن حفظ حقوق و آزادی بشر

ین ساختارها در قرن‌های اولیه اسلام شکل گرفته و تاکنون در تمامی گوشه و کنار جهانی اسلام فعال است و در عین حال تا حدودی قدرت فعال کردن و بسیج نیروها را در رویارویی با سوءاستفاده‌های هیأت حاکمه خود دارند

علما و مجتهدان اسلام

شالوده حقیقی – سیاسی و اجتماعی – اقتصادی کل تمدن اسلامی از جنبه علمی ،‌ فکر و فن‌آورانه خود به دست گروه عظیمی از علمای بزرگ آماده شده است . کل سازمان اجتماعی یک دولت بزرگ اسلامی در تمامی سطوح خود به صورتی مستحکم و با عناصری مطمئن ،‌با کوشش جوامع پرتعداد علما یکپارچگی یافته است.

این قاعده در سایه احکام قرآن حاصل شده است که مسلمانان را مکلف می‌کند تمامی عملکردهای خود را صرفا با احکام و اصول اسامی هم سوکنند . و علمای دینی که طبق سنت اسلامی از \"‌ وراث پیامبر \"‌ محسوب می‌شوند ،‌از دید عموم مردم از مفسران احکام اسلامی و اصول مربوط به هر یک از عرصه‌های مشخص زندگی بشری بودند.

اینجا باید به اصولی‌ترین تفاوت‌های علمای دینی – مفسران احکام اسلامی – با علمای سایر فرقه‌ها و یا ادیان ، ‌از جمله مسیحیت ،‌ اشاهر نماییم. اول ،‌اسلام با طبقه بندی روحانیون یا سلسله مراتب دینی – اداری کلیساهای مسیحی بیگانه است.

دوم ،‌علمای اسلامی در طول کل تاریخ از هر طریقی از حکام و کاخ خلفا فاصله می‌گرفتند . از این جنبه ،‌اظهارات حسن البصری – عالم برجسته اسلام – شایان توجه است:\" به دعوت حاکم بی اعتنا باش ،‌حتی اگر تو را برای قرائت سوره‌هایی از قرآن دعوت کرده باشد . زیرا تو به طور حتم به وقت بازگشت بدتر از آنچه خواهی شد که پیش از آن بودی\"‌.

به این ترتیب ،‌علمای اسلامی از سلسله مراتب خاص کلیساها و آن سلسله مراتب اداری حکام وقت به دور قرار گرفته بودند. این گروه توانمند ،‌که در تمامی قرون و در تمامی مناطق جهان اسلام حضور یافته بوند،‌یک نیروی بسیار منسجم را به وجود می‌آوردند که به واسطه ایدئولوژی سیاسی یگانه و وفاداری به یگانه ابراز حقوقی در دفاع از حقوق و آزادی بشر با هم متحد شده بودند.

قرآن مشارکت فعال یک مسلمان در زندگی اجتماعی ،‌اشاعه نیکوکاری و رویارویی با فساد ،‌دوری از گناه و جرم و جنایت و سوءاستفاده از اطرافیان از جمله توسط حکومت‌ها را از وظایف اصلی او اعلام می‌کند . در قرآن در این خصوص چنین آمده است: شما نیکوترین امتی هستید که بر آن قیام کرده‌اید که مردم را به نیکوکاری وادار کنند و از بدکاری باز دارند و ایمان به خدا‌ آورند. ‌\"‌

در حدیث مشهور نبوی نیز آمده که شایسته‌ترین جهاد گفتن حقایق مستقیما به شخص حاکم غیر عادی است\"‌. و همچنین\"‌ اگر مدرم شاهد اعمال ظالمانه حاکم بوده و مانع از کار وی نشوند،‌خداوند همه آنان را در یک چشم بر همز زدن کیفر خواد داد\"‌.

به این ترتیب،‌ یک مسلمان و به ویژه مسلمان دانشمند که احتمال دارد در خصوص مسایل اجتماعی – سیاسی و غیره مرتبط با رشد امت اسلامی ،‌ رعایت و دفاع از حقوق و آزادی بشر نظریات مشخصی داشته باشد که اغلب مغیر با نظر حاکم‌ان ،‌نه فقط حق دارد بلکه موظف است حاکم را از آن آگاه کند. علمای برجسته ضمن تکیه بر آیات قرآن و احادیث ،‌در طول تمامی قرون از مقاصد حکام برای غصب حکومت یا نقض حقوق و آزادی اقشار یا افراد مختلف اجتماعی ممانعت به عمل می آوردند و به خاطر آن ،‌ اغلب از نظر حکام ، از ناخوشایندترین قشر بوده و تحت تعقیب قرار می‌گرفتند.

در واقع ،‌تمامی علمای برجسته اسلام مخالف سوءاستفاده‌های حکام از موقعیت‌شان بودند و به خاطر آن بسیاری از آنان محکوم به تحمل شکنجه ،‌زندان و تبعید می‌شدند و یا رهبری جنبش‌های مخالف و اصلاح طلب را در جهان اسلم برعهده می‌گرفتند امام شافعی ، ‌احمد بن حنبل ، مالک نووی – ابوحنیفه و سایر بزرگان دین اسلام به علاوه شمار قابل توجهی از علمای منطقه‌ای ،‌هر یک در عصر خود کانون جنبش‌های مدنی و انسجام در رویارویی با طبقه عظیم دستگاه دولتی به شمار می‌آمدند.

افزون بر آن که عملای دینی ،‌جدا از وابستگی‌های خاص سلسله مراتب کلیساها از مفسران احکام دینی و ،‌به عبارتی ،‌تنها گروه در کشورهای اسلامی به شمار می‌آمدند که راهنمای زندگی اجتماعی و نیز کشورداری برای دولت بودند،‌ مجتهد لقب یک عالم اسلامی یا فقیه بود که حقوق اسلامی را بر شالوده احکام بنیادی قرآن تدوین می‌کرد.

به این ترتیب ،‌نمونه دیگری از وجه تمایزهای اصولی نظام سیاسی – حقوقی اسلامی از نظام تاریخی و معاصر غربی این است که قوانین اسلامی ،‌ برخلاف الگوی غربی که دولت را مبتکر وضع قوانین اعلام می‌کند (‌که اغلب به قصد حفظ مصالح خود و به زیان مصالح مردم انجام می‌دهند)‌،‌توسط کارشناسان – مجتهدان توسعه پیدا میکرد و می‌کند ،‌نه توسط دولت . این شرایط استثنایی از نظر بسیاری از حقوق شناسان نیز آشکار شده بود که اشاره داشتند\"‌ در اسلام ،‌ علم حقوق ایفاگر نقش قوه مقننه است ‌،نه دلت \"‌و \"‌ در اسلام تعالیم دینی به معنای قانون هستند. \"

تردیدی نیست که در برخس از مراحل تاریخی دسته‌ای از علما به مقامات رسمی نیز دست می‌یافتند و دولت وقت از آنان دعوت کرده و برای مشاوره‌هایشان پول پرداخت میکرد. به موازات شدت یافتن تعهدهای علما در قبال حکام و انسجام آنان پیرامون خاندان حکومتی ،‌بر نفوذ حکام نیز افزوده میشد؛ و این در حالی بود که علمای اسلامی ،‌به ویژه بزرگترین و معتبرترین آنان ،‌در قبال توده‌های مردمی همواره بر اصولی تأکید می‌کردند که تکیه بر نیروی خود و جدا از وابستگی به سلسله مراتب دولتی را ضروری اعلام بر می‌شمردند و ،‌به این ترتیب ،‌استقلال خود را حفظ می‌کردند.

دادگاه‌ها و قضات اسلامی

ساختار قضایی اسلام نیز مانند عالمان و مجتهدان دینی در طول تاریخ اسلام با وجود ضدیت‌های گوناگون و دست‌درازی‌های حکام علیه آن ،‌هرگز زیر سلطه دولت قرار نگرفته است . این حالت با دو عامل مرتبط بوده است.


دانلود با لینک مستقیم


ساختارهای مدنی اسلام

تحقیق و بررسی در مورد حفظ کاربری اراضی

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد حفظ کاربری اراضی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 49

 

فهرست

مقدمه 2

فصل اول- کلیات 4

الف – پیشینه منع تغییر کاربری اراضی در ایرن 4

ب- تعاریف 6

مفهوم تغییر کاربری 8

موارد ضروری تغییر کاربری 10

- مصادیق تغییر کاربری 12

فصل دوم- سیاست کیفری در مقابل تغییر کاربری اراضی 14

الف- مجازات قانونی به منظور منع تغییر کاربری اراضی 16

ب- بزه تغییر کاربری اراضی 20

ج- هدف اصلی سیاست کیفری 26

د- رأی وحدت رویه 30

ه‍ - بررسی قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها (با اصلاحات بعدی) 34

ی- شیوه رسیدگی به درخواست تغییر کاربری 41

نتیجه گیری 45

پاورقی‌ها 46

فهرست منابع 49

مقدمه

منظور از حفظ کاربری اراضی جلوگیری از تغییر نحوة استفاده از زمین‌هایی خاص توسط مالکان یا متصرفین آنها می‌باشد.

برخی از اراضی بنابر قانون، صرفاً جهت کاربردهای خاص قابل استفاده هستند و در صورتی که مالک متصرف بر آن باشد که نوع کاربرد ویژه ای را که قانون برای آن در نظر گرفته تغییر دهد، آثار منفی آن دامنگیر طبیعت، محیط زیست،‌ اقتصاد، اجتماع یا فضای علمی، سیاسی، فرهنگی ، هنری و مذهبی در پی خواهد داشت

در برخی کشورها، زمین و اراضی طبیعی موضوعی مقدس و غیر قابل مسامحه برای بومیان منطقه محسوب می‌شود، به طوری که قوانین داخلی کشور و یا حتی معاهدات حقوق بشر، و نهادهای حقوق بشری بین المللی نظیر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد (نهاد ناظر بر اجرای میثاق حقوق مدنی و سیاسی) و شورای حقوق بشر، آن را مورد توجه قرار داده و تخطی ناپذیری آن را مورد تأکید قرار دادند.

بنابر میثاق حقوق مدنی سیاسی، و بیش از آن بنابر اعلامیه حقوق بشر 1948 سازمان ملل، افراد را نمی‌توان از ارزش‌های مذهبی، قومی و قبیه‌ای شود دور ساخت. از این رو در کشورهایی مانند استرالیا یا چین و در نوای از سوئد یا کانادا، بومیان منطقه که سرزمنیشان را مقدس می‌شمارند، حق محافظت و استفاده انحصاری از آن را بریا خود محفوظ داشته‌اند، طوری که دولت نمی‌تواند ، آنها را از دست بومیان خارج ساخته و یا کاربردی غیر از آنچه که مد نظر بومیان است برای آن مقرر دارد.

علاوه بر آن، در اکثر کشورهای دنیا، معمولاً زمین‌های کشاورزی، جنگها، مراتع اراضی با تلاقی و سایر اراضی طبیعی مورد محافظت ویژه قرار گرفته و امکان دست یازی به آنها بنابر مقررات قانونی ممکن نمی‌باشد. با توجه به نوع مالکیت در کشورهای حوزة خاورمیانه، حفظ کاربری اراضی و منع تغییر آن، بیشتر در رابطه با اراضی کشاورزی و مراتع مطرح است. در ایران نیز، با توجه به وضعیت اقلیمی حاکم و کمبود جنگها و مراتع طبیعی، هر چند به کشاورزان و دامداران بومی نواحی مختلف اجازة استفاده از آنها داده می‌شود اما این حق استفاده منحصر بوده و امکانی غیر از آنچه به طور سنتی استفاده می‌شده، نظیر ساخت و ساز یا کاربرد صنعتی وجود نخواهد داشت.

از جمله مهمترین این اراضی، اراضی کشاورزی هستند که به طور اعم به زمنی‌هایی اطلاق می‌شود که به طور مداوم مورد عملیات کشاورزی، باغداری و تاکداری قرار می‌گیرند و یا با توجه به ویژگی‌های طبیعی، استعداد و قابلیت بالایی برای چنین مصارفی خواهند داشت.

جهت جلوگیری از تغییر کاربری اراضی قوانین متعددی وضع شده که هم شیوة تشویقی، هم باز دارنده را مورد توجه قرار داده‌اند.

در این تحقیق سعی می‌کنیم با بیان روند قانونگزاری در ایران جهت منع تغییر کاربری اراضی، جنبه‌های ک یفری آن را مورد توجه قرار دهیم.

فصل اول- کلیات

الف – پیشینه منع تغییر کاربری اراضی در ایرن

منع تغییر و حفظ کاربری اراضی در ایران، روند نوپایی است که به تازگی آغاز شده و مخصوصاً حفاظت از کاربری زمین‌های کشاورزی، به دلایل متعدد از جمله وجود قوانین مبهم، و نارسا، عدم انجام طرح‌های آمایش زمین، کمبود نیورهای انسانی متخصص قیمت صعودی و روز افزون اراضی با کاربری مسکونی، صنعتی و تجاری، مورد توجه کافی قرار نگرفته است.1

قانون گسترش قطب‌های کشاورزی مصوب 5 خرداد 1354 اولین قانونی است که صریحاً روی حفاظت از زمین‌های کشاورزی تأکید دارد. با این وجود این قانون صرفاً به زمین‌های کشاورزی واقع در قطب‌های کشاورزی تأکید دارد و از آنجا که قطب کشاورزی خود، تعریف خاصی دارد، بسیاری از زمین‌های دیگر خارج از حوزه حمایتی قانون مذکور قرار می‌گیرند. حدود 20 سال بعد قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغی در 31 خرداد 1374 جهت جلوگیری از تغییر کاربری کلیه زمین‌های کشاورزی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.

با این وجود، این قانون را نیز نمی‌توان گام موثری جهت حفظ کاربری اراضی تلقی کرد. علل این امر را می‌توان موارد ابهام و نقص‌های بسیار قانون دانست. از جمله در قانون مذکور استثناعات متعددی را وارد کرده است که شامل کمیسیون تبصره یک ماده یک قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها، اراضی مالکین کم درآمد و تغییرات کاربری نیاز بخش کشاورزی می‌باشد.

همچنین حوزة عمل قانون محدود به اراضی کشاورزی خارج از محدودة قانونی شهرهای و شهرک‌ها موجب


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد حفظ کاربری اراضی

حفظ منابع طبیعی

اختصاصی از هایدی حفظ منابع طبیعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

1. 1. حفظ منابع طبیعی

مقدمه:

هدف از حفظ منابع طبیعی حمایت از نواحی زیبا و خوش منظره، گیاهان جانوران، فعالیت های تفریحی معروف و یا اکوسیستم های حساس است. تلاش های بین المللی توسط سازمان هایی از قبیل کمیته جهانی در مورد نواحی حفاظت شده تلاش می کنند. تا از برخی نواحی برای سود رسانی به نسل های حاضر و نسل های آینده حفاظت کنند. بسیاری از دولت ها متعهد شده اند تا سیستم های گسترده ملی شان را برای این ذخایر گسترش دهند تا از تنوع زیستی حفاظت کنند. اگر چه ، در بسیاری نمونه ها محل هایی برای این ذخایر انتخاب می شود که هیچ بررسی آشکاری در جهت حفظ محیط زیست ندارند و اغلب برای اهداف کوتاه مدت اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی هستند. در حالیکه این ذخایر می توانند در برخی نمونه ها نمایانگر تنوع زیستی باشند، آن ها در فعالیت های تجاری غیر ضروری هستند و از اینرو در نیاز به حفاظت دست کم گرفته می شوند. این تمرین باعث می شود تا ذخایر جدید در نواحی قرار بگیرند که توزیع خوبی در نشان دادن تنوع زیستی فراهم نکرده اند. اخیرا حرکتی در جهت سازگاری یک روش منظم تر برای انتخاب ذخایر صورت گرفته است.

طراحی منظم حفاظت از محیط زیست یک اساسی را برای یک روش سازمان یافته فراهم می کند تا نواحی و محیط هایی را برای ذخیره جا انتخاب کند، که هدف آن افزایش دادن فرصت هایی است که تنوع زیستی حفظ شود.

2. 1. طراحی منظم حفاظت از محیط ریست:

تصمیم گیری ها درباره حفاظت از محیط زیست، چه از طریق ذخایر یا احیای زیستگاه، باید توسط اهداف مشخصی، تشخیص اولویت ها در مقیاس های ناحیه ای مختلف و گزینش های مشخص بین نواحی محیط زیست بالقوه و مفاهیم دیگر مدیریت زیستگاه هدایت شوند.

ذخایر باید نمونه ای از تنوع کامل زیستی باشند. و نیز باید بقای طولانی مدت گونه های موجود در آن ها با حفظ فرآیند ها ی طبیعی و سطوح جمعیتی قابل اجرا و کنار گذاشتن تهدیدات یا خطرات را به همراه داشته باشند.

کارآیی یکی از مهمترین ویژگی های فرآیند انتخاب ذخایر است. یک روش مورد استفاده توسط محققان مختلف فراهم کردن حداکثر مقدار تنوع گونه ای برای کاهش هزینه و هزینه اندازه گیری شده در ناحیه است. این به مسئله حداکثر پوشش ناحیه یا محل معروف است. روش دیگر به حداقل رساندن هزینه است که مشروط به دسته ای از الزام ها و احیارها ست. این روش مسئله جایگاه پوشش محل معروف است SCP، یک پایه را برای بدست آوردن این اهداف و اهداف دیگر فراهم می کند از قبیل جامعیت ، شایستگی، غیر قابل جایگزین کردن و مکمل بودن.

SCP دارای شش مرحله است، که هدف آن انتخاب کردن نواحی برای حفاظت است که تنوع زیستی را در یک ناحیه به حداکثر برساند. مرحله یک ویژگی هایی را انتخاب می کند که به عنوان جایگزین هایی برای تنوع زیستی عمل می کنند. مرحله دوم اهداف کمیتی حفاظت را مشخص می کند. مرحله سوم گستره ای را اندازه گیری می کند که این اهداف حفاظتی توسط سیستم های ذخیره ای موجود به کار گرفته می شوند.

مرحله چهارم آرایش های مقدماتی نواحی ذخیره ای جدید را مشخص می کند که سیستم های دخیره ای موجود را کامل می کنند و به اهداف حفاظتی می رسند.

مرحله پنجم مفاهیم قابل قبول در تحقق عملکرد حفاظت از محیط زیست را مشخص می کند. در نهایت، مرحله ششم، مکانیسم هایی را برای حفظ شرایط مساعد در نواحی حفاظتی خاص گسترش می دهد. چالش های تکنیکی می توانند با سیستم های حمایتی تصمیمات مکانی آرام شوند که بطور اتوماتیک مراحل مهمی در یک فرآیند SCP هستند. توان موجود برای طراحی ذخیره تحت حمایت قوانین SCP است.

اگر چه ،SCP فرآیندی است که به راحتی به دست می آید ، که به دلیل طراحی جنبه های پیچیده اجتماعی،


دانلود با لینک مستقیم


حفظ منابع طبیعی

اهمیت حفظ و گسترش زبان فارسی

اختصاصی از هایدی اهمیت حفظ و گسترش زبان فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

اهمیت حفظ و گسترش زبان فارسی

میدان عمل زبان را نه تنها در ایجاد ارتباط بین انسانها که همچنین در قابلیت ایجاد امکان برای اندیشیدن، شکل گیری شخصیت، ساخت هویت فردی و اجتماعی، ایجاد فرهنگ و در پایان، شکل دهی به مفهوم اجتماع انسانی ِ متحول شده به یک جامعه مشخص باید در نظر گرفت.

زبان، پدیده‌ای متحول و زنده است که همواره در حال بازسازی خویش است. دلیل آن نیز روشن است؛ این پدیده بر بستر وجود زنده انسانی و ارتباطات و گستره عمل اجتماعی، حرکت می‌کند، در نتیجه، در یک رابطه دایمی با بستر خویش، متأثر از دیالکتیک تکامل و قوانین حاکم بر حرکت جامعه است.

بنا بر آنچه آمد، اکنون باید دید چه عواملی در تکامل زبان و ظرفیت‌های بیانی آن و همچنین شکل ادای آن مؤثرند؟ همچنین چه عواملی ضامن بقای یک زبان و یا فنای تدریجی آن است؟نخست به پرسش اول می‌پردازیم:

بر پایه رابطه نسبتا مستقیمی که بین سطح تکامل اجتماعی انسان و تکامل زبان هست، نخستین عامل مرکب رشد زبان، میزان رشد مدنیت و طبیعتأ قدمت آن است. گسترش و سطح پیچیدگی رابطه اقتصادی، علمی، فرهنگی و… مستقیم زبان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آن را پیچیده و کامل می‌کند. این سطح پیشرفت، سطح اندیشه ورزی را نیز به دنبال خود دارد و متقابلا، ارتقای سطح اندیشه ورزی منجر به تکامل روابط انسانی و ارتقای سطح دانش اجتماعی و علوم در عرصه‌های گوناگون می‌شود. البته این روند، یک روند ثابت در یک سطح و در همه عرصه ها، به یک میزان نیست، بلکه می‌تواند تحت تأثیر عوامل بسیاری همچون تحولات سیاسی وقایع طبیعی، وقوع جنگ‌ها و نابودی تمدن‌ها و از همه مهمتر، هدایت آگاهانه زبان به وسیله انسان، قرار گیرد و در امر پیشرفت خلل وارد کرده یا آن را منحرف سازد و مسیری منحنی را به آن تحمیل کند و یا حتی آن را متوقف سازد!

و اما چرا مدنیت را نخستین عامل رشد زبان دانستیم؟حقیقت این است که زبان تا پیش از ورود انسان به عرصه زندگی شهری، محدود به دخالت در حوزه رفع نیازهای ساده روزانه، همچون تأمین غذا، پوشاک و سرپناه و همچنین رفع نیازهای عاطفی و سرانجام، تفکر در حوزه وقایع طبیعی بوده است و طبیعتا انسان غارنشین و یا پراکنده در جنگل‌ها در همان سطحی به توانایی‌های زبان پی برده بوده که زندگی او ایجاب می‌کرده است.طبیعی است که اگر این انسان، اندیشه فلسفی نیز داشته، این اندیشه فلسفی و زبان و واژگانی که در این زمینه به کار می‌رفته است نیز در همان محدوده دانستنی‌های وی از جهان پیرامونش بوده است. در این فلسفه، اثری از سیاهچاله و نقش آن در شکل گیری کهکشان‌ها و رابطه آن با تعریف هستی و دگردیسی آن وجود ندارد! پس طبیعتا زبان نیز نه نیاز به تأمین واژه تازه داشته و نه این واژه تازه، قادر به ایجاد مفاهیم جدید بوده است که سرانجام قادر به تکامل زبان شود.

ساده بگویم، باید به وجود سیاهچاله پی برده شود تا بتوان برای آن واژه‌ای برگزید و سپس با وارد کردن این واژه در شبکه روابط تحلیلی مغز و واژه مفهوم‌های دیگر، نوعی از اندیشه را پروراند! از این گذرگاه است که دوران بلوغ زبان گذرانده می‌شود و به شاهراه تکامل می‌رسد، اما در آن متوقف نمی‌شود که هستی اش، هرچند با سرعتی کمتر، اما با ژرفایی بیشتر، تداوم می‌یابد و به بیان پیچیدگی ها، توانا می‌شود.

از دیدگاه نظری، ظرفیت بیانی تقریبا همه زبانها، در بیان عاطفی و حالات انسانی، یکسان است. هر چند در شکل بیان، طبیعتا با توجه به شکل گیری روابط نو، ممکن است برخی نسبت به برخی دیگر از عمق بیشتر برخوردار باشند، اما این قضیه (ظرفیت بیانی) در حوزه علوم، صادق نیست! دلیل آن هم، همان است که پیشتر بدان اشاره شد، یعنی وجود رابطه ‌مستقیم و تأثیرگذار بین وجود معرفت علمی و سطح بیان این معرفت (زبان) که در دگردیسی مدنی، همواره در حال روی دادن است. درک این نکته بسیار مهم است، چرا که بدون دریافتن این رابطه، قادر به درک یکی از مهمترین علل پسرفت زبان‌های گوناگون و یا نابودی آنها نخواهیم بود. اگر دقت کنیم، درخواهیم یافت که بیشتر زبان‌هایی که به تدریج از بین رفته‌اند، سطح تکامل آنها محدود به گویش بوده است و برخی دیگر نیز که دارای زبان نوشتار بوده‌اند، به دلیل ناهماهنگی بین بستر رشد زبان (جامعه) با سطح عمومی تکامل علوم و مدنیت، به تدریج عقب نشسته، کمتر به کار گرفته شده و زمانی که دیگر توان پاسخ به نیازهای روز را نداشته‌اند، از دور خارج شده‌اند.

بنا بر آنچه گفته شد، تکامل زبان، ‌هرچند در حوزه عواطف انسانی، به دلیل شباهت بستر آن (وجود احساسات انسانی) تا پیش از تجدد، در همه زبان‌ها یکسان است و از یک روند پیروی می‌کند، اما با پیش آمدن دگرگونی‌های بزرگ اجتماعی و علمی، این همسانی در رشد، در هم ریخته، برخی سریعتر و برخی کندتر متحول می‌شوند و برخی دیگر، از دور بیرون می‌روند.

دومین عامل مرکب رشد زبان، سطح رشد کاربران آن است. به بیان دیگر، رشد زبان، رابطه مستقیمی دارد با سطح رشد علمی و معرفتی و اجتماعی افرادی که از یک زبان خاص استفاده می‌کنند؛ بنابراین، شمار افراد باسواد یک جامعه، میزان سواد ایشان، سطح استفاده از رسانه‌های جمعی و همچنین، آزادی فضای کاربری زبان، از جمله مؤلفه‌هایی هستند که در تکامل یک زبان نقش بازی می‌کنند.

بر پایه آنچه آمد، اکنون می‌توان دریافت که حتی شکل بیان زبان (لهجه‌ها و الحان) نیز تا چه حد متأثر از سطح تکامل جامعه در عرصه‌های مدنی و علمی و رشد اجتماعی است!

(بنابراین، در جا زدن زبان از نگاه لهجه را نمی‌توان به حساب وجود یک زبان جدید؟! گذاشت. به همین دلیل هم هست که ما گویش‌های مازندرانی، کردی، لری، بختیاری و بسیاری از گویش‌های گوناگون پارسی باستان را زبان نمی‌دانیم، بلکه آنها را گویش می‌دانیم، جدا از مسئله با اهمیت نبود زبان نوشتار و خط).سومین عامل رشد، ترکیبی از اراده سیاسی، ‌اراده اجتماعی کاربران و همچنین آگاهی بر ارزش‌های هویتی، حفظ و گسترش زبان است.

باید دقت شود که توجه همزمان به ابعاد گوناگون و عوامل سه گانه‌ مدنیت، رشد کاربران و اراده و وقوف بر قضیه توجه به حفظ و گسترش زبان، می‌تواند به حفظ و گسترش یک زبان یاری رساند و غفلت از هر کدام از عوامل، زمینه‌های پسرفت و یا عقب ماندگی زبانی و به تدریج محو آن را فراهم می‌کند.

زبان فارسی در حیات طولانی خود (هرچند در یک دگردیسی پر پیچ و خم و دردناک) از زمینه‌های سه گانه رشد تقریبا برخوردار بوده است، نه همیشه، ‌همزمان! بلکه در هر دوره ای، یکی از عوامل و یا دو عامل از سه عامل، نقش بیشتری بازی کرده‌اند.

اگر دقت کنیم، درخواهیم یافت که زبان فارسی در آخرین هزاره عمر خود، از پیشرفت فوق العاده‌ای در زمینه گسترش و ژرفش برخوردار بوده است و به همین نسبت، ظرفیت‌های آن در برآورده کردن نیازهای کاربرانش، افزایش یافته است. دلیل آن هم این است که دست کم در دوره‌هایی کوتاه، از این اقبال برخوردار بوده است که مورد حمایت سیاسی، بر بستر رشد مدنی و علمی، قرار گیرد و از سوی دیگر، کاربران نیز ‌آن را مورد توجه قرار داده‌اند؛ یعنی همان سه عاملی که گفته شد، تقریبا همزمان زمینه‌های تکامل آن را فراهم کرده‌اند. نکته ‌جالب توجه درباره این دوران هم این است که دقیقأ در همین مقاطع هم هست که بین این زبان وگویش‌های متصل به آن فاصله افتاده است و هر چه به زمان حال نزدیک می‌شویم، متناسب با سرعت تکامل زبان پایه (فارسی)، گویش‌ها و لهجه‌ها از آن دورتر شده و حتی در نزد برخی از محققان به عنوان زبان!؟ جداگانه‌ای مطرح شده‌اند. برای روشن شدن قضیه، آوردن نمونه‌ای بیجا نیست.‌

آنچه امروز از آن به عنوان گویش دری و یا تاجیکی نام برده می‌شود، در نخستین هزاره اخیر، گویش مسلط در خانواده گویش‌های گوناگون زبان پارسی بوده و گفتنی است هنگامی که سخن از زبان پارسی به میان می‌آوریم، به هیچ وجه منظور زبانی نیست که قوم پارس یا فارس (که اکنون در استان فارس ایران زندگی می‌کنند) بدان گفت وگو می‌کرده‌اند. نهادن نام پارسی بر این زبان به زمان بسیار دیرتر، یعنی دوران حکومت هخامنشی بازمی گردد که پارس‌ها بر ایران حکومت می‌کرده‌اند، در حالی که همزمان، اقوام دیگر در شمال شرقی و شمال غربی و مرکزی ایران نیز با


دانلود با لینک مستقیم


اهمیت حفظ و گسترش زبان فارسی

دانلود پروژه توسعه فرهنگ حفظ محیط زیست 17 ص

اختصاصی از هایدی دانلود پروژه توسعه فرهنگ حفظ محیط زیست 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

توسعه فرهنگ حفظ محیط زیست

از واژه "فرهنگ" تا کنون تعریف های متعددی شده است. هرکدام از این تعریف ها درواقع گوشه ای از واقعیت فرهنگ راروشن کرده اند.فریدمن فرهنگ را چنین تعریف می کند: راه حل گروهی برای مسائل مختلف زندگی انسان که شکل روابط میان انسانها و روابط انسان با محیط خود را تعیین می کند.تایلور درنیمه قرن نوزدهم فرهنگ را به عنوان توانایی ها و عادات به دست آمده به وسیله بشر تعریف کرده است. ازنظر او فرهنگ عبارت است از: تمام رسوم، هنرها، علوم، مذهب و رفتار سیاسی به عنوان اجزای به هم پیوسته ای که یک کل را تشکیل می دهدو متمایزکردن جامعه ای از جامعه دیگر را امکان پذیر می کند.

امروزه فرهنگ شناسان ضمن اینکه بر "الگوهای چندگانه" فرهنگی و تنوع فرهنگی تأکید می کنند، بر این باور نیز هستند که یک "فرهنگ جهانی "در حال شکل گیری است که ضمن تأثیر پذیری از فرهنگ های رایج درجهان، خود نیز یک محورهای مشخص فرهنگی را بر دیگر فرهنگ ها درجوامع القا می کند. اگر به این دو نکته فرهنگی توجه کنیم به این نتیجه دررابطه با محیط زیست خواهیم رسیدکه فرهنگ های متنوع با محیط زیست به گونه های متفاوتی برخورد می کنند و هر فرهنگی آزمونهای خاص خود را برای حفظ محیط زیست دارد. از سوی دیگر، فرهنگ جهانی با اهداف ویژه خود در سراسر جهان برخوردی مشابه با محیط زیست خواهد داشت و بدون توجه به خواسته های بومی جوامع بر محیطهای زیست متفاوت مسلط می شود و هنجارهای خود را بر آنها تحمیل می کند در نتیجه می توان از بحرانهای زیست محیطی جهانی صحبت کرد،البته لازم است قبل از اشاره به فرهنگ حفظ محیط زیست و توسعه آن برای آشنایی و درک بیشترمحیط زیست را تعریف کرده و به مشکلات و بحرانهای محیط زیست اشاره ای داشته باشیم.

محیط زیست انسان عبارت است از مجموعه عوامل طبیعی و مصنوعی و اجتماعی که در اطراف او وجود دارد و بر زندگی اش تأثیر می گذارد و از او تأثیر می گیرد.

زندگی مدرن و صنعتی امروزی انواع بحران ها و آلودگی ها را برای محیط زیست به وجود آورده است.گرم شدن ناشی از افزایش گازهای گلخانه ای، شکاف لایه ازن ناشی از مصرف CFC، آلودگی هوای شهر ها،آلودگی آب و خاک ، بارش بارانهای اسیدی و ... هرکدام به نحوی یک بحران و مشکل محیط زیست به شمار می آیند که اثرات منفی و بدی برروی زندگی انسان و سایر جانداران می گذارند. دودکارخانه ها و خودروها و انواع سروصداها، فضاهای شهری را تسخیر کرده و اجازه نفس کشیدن راحت و استنشاق هوای آزاد به ساکنان شهرها نمی دهد.آلودگی صوتی می تواند باعث افزایش سطح تنش و استرس شده و بحران شدیدی را در زندگی روزمره ایجاد نماید. همچنین

می تواند باعث تپش قلب، فشار خون، ونیز بیخوابی گردد.آلودگی آب باعث مرگ و میر ماهیان وآبزیان دیگر می شود.

حال، محیط زیست آلوده را با ابزار فرهنگی می خواهیم نجات بدهیم. به عبارت دیگر، چه باید کرد؟ آیا فرهنگ و فرهنگ سازی دررابطه با حفظ محیط زیست به داد انسان مدرن خواهد رسید؟برای گسترش فرهنگ زیست محیطی در جامعه لازم است در پی شناخت میزان دانش و نگرش افراد جامعه بوده، تا بتوان بر مبنای نیاز افراد برای درک بیشتر از مفهوم محیط زیست، حفظ ونگهداری آن برنامه ریزی کرد. بادادن آگاهی و اطلاعات کافی به افرادجامعه و فراهم کردن مدلهای اجتماعی که بتوانند فرهنگ زیست محیطی را اجرا کنند نه تنها گسترش فرهنگ زیست محیطی تسهیل پیدا می کند، بلکه موجب تقویت روحیه و شناخت بیشتر افراد از ارتباط آنان با محیط زیست خود می شود.در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد :

قوانین ومقررات برای حفظ محیط زیست:

جامعه موظف است بستر ندگی انسانها را با طراحی قوانین و مقررات سخت و نظارت جدی بر اجرای آن حفظ کند.اگر جامعه و نظام اجتماعی بهترین و عالی ترین قوانین ومقررات حفظ محیط زیست را تدوین کند، اما درعمل کنترلی نشود گویی هیچ قانون و مقرراتی وجود ندارد.

باورها،آداب ورسوم و حفظ محیط زیست:

باورها،آداب و رسوم برخی مواقع در مجبور کردن اعضای یک جامعه به حفظ محیط زیست ، از قوانین و مقررات محکم تر عمل می کنند.انسانها وقتی به یک مسأله معتقد باشند، برای انجام و رعایت اصول آن حتی به ناظر هم احتیاج ندارند.نفوذ باورها آنقدر زیاد است که به آنها" هنجارهای خودنظارتی" هم می گویند. همچنین آداب و رسوم چون در طول زندگی افراد مرتباً تکرار می شوند، میزان عادت به آن زیاد است و افراد به صورت خودکار آنها را رعایت می کنند.با گسترش زندگی نوین نمی بایستی سنت های نیکو که حافظ محیط زیست هستند به حاشیه رانده شوند. هر سنت وآداب و رسومی لزوماً \مانع توسعه نیست. حتی بسیاری از سنت ها در ضمیر خود حافظ محیط زیست هستند.

معرفت علمی در حفظ محیط زیست:

برخی ازدانشمندان براین باورند که پایان طبیعت فرا رسیده است. به عبارت دیگرآنها براین باورند که اگر مسأله محیط زیست به لحاظ علمی توجه نشود، احتمال از بین رفتن آن بسیار زیاد است.محیط زیست و آلودگی های آن آنقدر پیچیده است که اگر علوم مختلف علل آلودگی های متفاوت آن را بررسی نکنند وراه حل های علمی ارائه ندهند، درواقع دیگر فعالیت های فرهنگی در حفظ آن کارساز نخواهد بود.جوامع باید توجه خاصی به تأسیس مراکز تحقیقاتی زیست محیطی داشته باشند و دانشمندان و اندیشمندان از رشته های مختلف را گرد هم آورند و به صورت "میان رشته ای "به مطالعه مسائل زیست محیطی بپردازند. باید یک تقسیم کار تحقیقاتی دررابطه با محیط زیست صورت گیرد. علاوه بر بودجه گذاری دولت در این بخش از مؤسسه های خصوصی که به نحوی دررابطه با محیط زیست و احیاناً آلودگی آن هستند خواست تا سهمی از درآمد خود را به پژوهش های زیست محیطی اختصاص بدهند.

آموزش حفظ محیط زیست:

آموزش در هر فرهنگی به صورت آموزش های رسمی و غیر رسمی است.در آموزش به طوررسمی بایددر مقاطع مختلف تحصیلی دروسی به محیط زیست وچگونگی حفظ آن اختصاص یابد. در رابطه با آموزش های غیر رسمی باید طبقه ها و اقشار مختلف اجتماعی مشخص شوند و سپس به شکل های متفاوت و با ابزار گوناگون به آنها آموزش داده شود.شاید یکی از مؤثرترین ابزار غیر رسمی فیلم های کوتاه ومستند باشد که از طریق آن می توان به اقشار مختلف یک جامعه دررابطه با شناخت و حفظ محیط زیست آموزشهای مفیدی داد.

اشاعه مشارکت های مردمی درحفظ محیط زیست:

تشکیل سازمانهای غیر دولتی(NGO)،حزب های سبز،گروه های محیط گرا و تشکیل گروههای غیر رسمی که به صورت خودجوش در مکان ها و زمان های مناسب در شرایطی خاص می توانند به صورت موقت فعالیت های زیست محیطی داشته باشند، هرکدام به نوعی مشارکت در حفظ محیط زیست می باشد.جنبش های اجتماعی ، تظاهرات وراهپیمایی های مختلف در اعتراض به مشکلات محیط زیست نمونه دیگری از مشارکت های عمومی است. به هرحال مشارکت به هر شکلی که باشد آگاهی زیست محیطی افراد را افزایش می دهد و افزایش آگاهی باعث مشارکت بیشتر و مؤثرتر


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه توسعه فرهنگ حفظ محیط زیست 17 ص