هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره مردم سالاری 23 ص

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره مردم سالاری 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مردم سالاری ؛ بررسی یک نظریه در دو نظام حقوقی

دکتر محسن اسماعیلی*

 چکیده ""مردم سالاری"" از مفاهیم بحث برانگیز در حوزه فلسفه سیاست و حقوق است. با توجه به گرایشی که در کشورهای گوناگون به این نظریه وجود دارد، این پرسش مطرح شده است که آیا می توان مردم سالاری را منطبق با فرهنگ و ارزش های هر ملت بومی ساخت یا مردم سالاری نظریه ای یکپارچه است که نفی مطلق یا تسلیم کامل تنها چاره مواجهه با آن است؟

در کشور ما این پرسش تحت عنوان چگونگی جمع بین جمهوریت و اسلامیت آغاز شده و با طرح نظریه ""مردم سالاری دینی"" ادامه یافته است، این در حالی است که در برابر طرفداران، برخی نیز اساسا منکر چنین ماهیتی شده و حتی آن را بدعت آمیز خوانده اند.

مقاله حاضر در صدد آن است تا پس از بررسی مبانی ونتایج نظریه مردم سالاری در غرب، اثبات نماید که در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، این نظریه به مثابه روش اداره جامعه پذیرفته شده است اما به مثابه یک جهان بینی، نه !

واژه های کلیدی : مردم سالاری، جمهوریت، اعلامیه جهانی حقوق بشر، قانون اساسی، مردم سالاری دینی

مقدمه

  مردم سالاری نظریه ای است که ، به رغم پیشینه طولانی ، هنوز هم در کانون گفت وگوهای علمی ، به ویژه در حوزه فلسفه سیاست و حقوق قرار دارد.از جمله پرسشهایی که در سالهای اخیر در این زمینه مورد توجه جدی است موضع دین و نظام های سیاسی مبتنی بر آن ، و به طور خاص جمهوری اسلامی ایران ، در برابر این نظریه است.

    مسلمانان در مواجهه با این مفهوم و سایر مفاهیم جدید شیوه های متفاوتی داشته اند که در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به عقیده ما ، نه «انکار یا تسلیم محض» و نه « ترکیب و التقاط»  شیوه درستی برای مواجهه با مفاهیمی نیست که در دامن منظومه های فکری بیگانه زاییده شده و تکامل یافته اند. « نقد منطقی» و البته « اصول گرایانه» شیوه مورد قبولی است که تلاش می شود در این مقاله ارایه شود..

  بخش اول:شیوه های مواجهه مسلمانان با مفاهیم جدید

     پیشرفت دانش بشری زایش اندیشه ها و مفاهیم نوینی را در پی دارد که بر بستر اصول و مبانی فکری خاص خود استوار است .توسعه ارتباطات فرهنگی نیز به تبادل این اندیشه ها و راهیابی مفاهیم جدید به سایر منظومه های فکری و اجتماعی می انجامد . این دو واقعیت می تواند برای رشد و کمال بشری میمون و با برکت باشد؛ مشروط بر آنکه از یکجانبه گرایی و جریان یکسویه اطلاعات خودداری گردد و تهاجم فرهنگی، جایگزین تبادل داده ها نگردد.

متأسفانه در دنیای امروز ، افزون بر فرهنگ استکباری که موجب القای متکبرانه و یک طرفه باورها و خواسته های جهان غرب به جهان سوم گشته است، خود باختگی برخی ملت ها و دولت های اسلامی نیز زمینه ساز تجّری بیگانگان و پس رفت و سستی خودی ها شده است ؛ واقعیت تلخ و دردناکی که استاد فرزانه ، شهید آیـت الله مرتضی مطهری از آن به "استسباع"[1] تعبیر کرده اند. شیوه مواجهه،درک و پذیرش مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر آزادی، حقوق بشر، مدیریت، مشارکت، جامعه مدنی، خشونت، تساهل و تسامح، تکثرگرایی و عقلانیت مصداق های بارز و قابل مطالعه در این زمینه هستند.

1- انکار یا تسلیم محض

   برخی متفکران و نویسندگان به "صراحت" تأکید می کنند که اینگونه مفاهیم ، "مفهوم های فلسفی یکپارچه ای هستند که یا پذیرفته می شوند یا رد می شوند. وابسته کردن این مفهوم ها به پسوندهای معینی چون غربی یا اسلامی تحریف فلسفه سیاسی و اشتباه و خطایی است که زندگی اجتماعی را دچار سردرگمی و گمراهی می کند. مردم ایران بر سر دو راهی هستند. یا باید این مفاهیم را بپذیرند یا آنها را ردّ کنند و به عواقب خطرناک این رد کردن تن دهند. راه سوم وجود ندارد."(مجتهد شبستری، 1379، ص 78) اینان معتقدند" بخش قابل قبولی از آن موضوعات و مفاهیم جدید وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شده و در آن قانون تلفیقی صورت گرفته است...فصل حقوق ملت، حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن ، ماده ها و اصول متعددی هست به منظور تفکیک قوای سه گانه که فلسفه اش کنترل قدرتهای سیاسی با یکدیگر است؛ در قانون اساسی ایران تصریحاتی شده درباره آزادی مطبوعات ، آزادی تحزّب ، آزادی اجتماعات، آزادی بیان و... مهم این است که این قانون اساسی با این مفاهیم و موضوعات، مهر دینی خورده و مورد تأیید علمای دین قرار گرفته است . این نکته به لحاظ معرفت شناسی و از نظر چالش میان مدرنیته و دین مهم است...این تصور که ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود دارد نادرست است. ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود ندارد زیرا اینها اصولاً مفاهیم و موضوعات جدیدی هستند که در زندگی بشر پدید آمده‌اند" . (مجتهد شبستری، 1379، ص 78)

     نتیجه طبیعی این باور آن است که گفته شود " در مسائل حکومت و سیاست، فعل و قول معصوم حجت نیست"(مجتهد شبستری، بهمن 77) و بالاتر اینکه مثلاً "در تعارض تکالیف دینی و حقوق بشر، حقوق بشر مقدم است"2  چنین دیدگاهی در میان ما ، نو پیدا نیست.از آن زمان که نخبگان و اعیان با غرب آشنا  شدند،برخی به این نظر متمایل گردیدند و برخی به نظرات دیگر.تقابل این دیدگاهها در حوادث پس از مشروطیت به آسانی قابل درک است.

2- ترکیب و التقاط

     نوع دیگر برخورد با مفاهیم مورد بحث، که آثار و خطرات آن کمتر از نوع اول نیست، برخورد التقاطی با  آنهاست.در مقابل گروه نخست،عده ای در تلاش هستند تا به خیال خود ضمن پذیرش قطعی و تام این مفاهیم ، از اصول و ارزشهای مورد احترام خود نیز دست بر ندارند و چاره کار را در این می بینند که به هر بهای ممکن رنگ دین را به آن مفاهیم زده و به خیال خود دین را "عصری" و هماهنگ با مقتضیات زمان سازند.

مقصود این گروه از "مردم سالاری دینی" ،نگاه دینی به مردم سالاری نیست تا احیاناً موجب قبول یا ردّ بخش هایی از آن نظریه گردد.مراد این دسته انضمام مردم سالاری به دینداری و برقراری سازش بین آن دو است ؛ به گونه ای که ممکن است در برخی اصول و احکام دینی نیز به سود مردم سالاری به مفهوم رایج آن در غرب تجدید نظر شود تا اسلام توان ماندگاری داشته باشد.

چنین برخوردی از آن جهت خطرناک تر است که ناخواسته گوهر دین را به بدعت ها می آلاید  و افزون بر تهی کردن آموزه های دینی از محتوی و روح اصلی خود ,تمیز حقیقت را برای دیگران نیز دشوارتر می سازد. باید توجه داشت که این شیوه , حتی ممکن است از سوی علاقمندان و با انگیزه دلسوزی نیز دنبال شود, امّا این امر نباید مرزبانان حریم دین را از پیامد های ویرانگر آن غافل کند.

"گاهی پیروانِ خود مکتب به علت ناآشنایی درست با مکتب مجذوب یک سلسله نظریات و اندیشه ها ی بیگانه می گردند و آگاهانه یا ناآگاهانه آن نظریات را رنگ مکتب میدهند و عرضه  می نمایند...امروز...گروهی را می بینیم که واقعاً وابسته به مکتب های دیگر بالخصوص مکتب های ماتریالیستی هستند و چون می دانند با شعارها ومارکهای ماتریالیستی کمتر می توان جوان ایرانی را شکار کرد,اندیشه های بیگانه را با مارک اسلامی عرضه می دارند... واین خطرناک تر است که افرادی مسلمان ,امّا ناآشنا به معارف اسلامی و شیفته مکتب های بیگانه ,به نام اسلام اخلاق می نویسند و تبلیغ می کنند اما اخلاق بیگانه. فلسفه تاریخ می نویسند همانطور.فلسفه دین ونبوت می نویسند همانطور. اقتصاد می نویسند همانطور . سیاست می نویسند همانطور . جهان بینی می نویسند همانطور.تفسیرقرآن می نویسند همانطور و..."(مطهری، بی‌تا ،ص92) استاد شهید مطهری ,این را یکی از آفات نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر دانسته ونقص عمده نواندیشان ومصلحانی مانند اقبال را در این می داند که " با فرهنگ اسلامی عمیقاً آشنا نیست"( مطهری، بی‌تا، ص55) بر خلاف کسانی نظیر سید جمال که "متوجه خطرهای تجدد گرایی افراطی بود .  او می خواست مسلمانان علوم وصنایع غربی را فرا گیرند امّا با اینکه اصول تفکّر مسلمانان یعنی جهان بینی آنها جهان بینی غربی گردد وجهان را با همان عینک ببینند که غرب می بیند مخالف بود. او مسلمانان را دعوت می کرد که علوم غربی را بگیرند امّا از اینکه به مکتب های غربی بپیوندند آنها را بر حذر می داشت. سید جمال همانگونه که با استعمار سیاسی غرب پیکار می کرد با استعمار فرهنگی نیز در ستیزه بود"(همان،ص20), "نه مجذوب تمدن غرب بود  ونه مرعوب"(همان،ص33) و آرزو می کرد که مسلمانان "تمدن غربی را با روح اسلامی , نه با روح غربی اقتباس نمایند. اسلام حاکم همان اسلام نخستین باشد بدون پیرایه ها و ساز و برگ ها"(همان، ص36)

بر همین اساس است که استاد مطهری می گوید که "من به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی به رهبران عظیم الشان نهضت اسلامی که برای همه شان احترام فراوان قائلم هشدار می دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت می کنم که نفوذ ونشر اندیشه های بیگانه به نام اندیشه اسلامی وبا مارک اسلامی ,اعم از آنکه از روی سوءنیت ویا عدم سوءنیت صورت گیرد ,خطری است که کیان اسلام را تهدید می کند"(همان،ص92)

3_ نقد منطقی و اصول گرایانه

     از نظر نگارنده هر دو شیوه مواجهه با تمدن و فرهنگ غرب که ذکر شد نمونه بارز همان " استسباع"وغفلت از این نکته است که نهاد ها  و اصطلاحات نو پیدا ,از جمله در عرصه حقوق و فلسفه سیاست ,بر مبانی و در بسترهای خاص تولید می شوند و از این رو در تحلیل ,نقد وتصمیم گیری عالمانه درباره آنها نباید در خلأ اندیشید .این نکته اصل مهمی است که در تعامل فرهنگ ها ، بطور کلی،صادق است.برای مثال کسانی را در نظر بگیرید که اصولاً مادّی می اندیشند و معتقدند  "هر چه هست همین زندگی (و لذات) دنیوی است و حیاتی پس ازمرگ‌وجودندارد."3، آیا چنین کسانی می توانند مفاهیمی مانند "حیات طیبه" 4،و"سعادت" 5 را از فرهنگ اسلام،همانگونه که هست، درک کنند؟آیا می توانند این مفاهیم را کاملاً بپذیرند و یا رنگ و پسوند "دهری" به آن بیفزایند؟ مفاهیم متولد در فرهنگ غرب و هر تمدن دیگری نیز چنین هستند. این اصطلاحات  لباس هایی هستند که بر اندام های فکری خاص پوشانده شده اند و پوشاندن  بی چون وچرای آن بر اندام های دیگر نمی تواند نشانه روشنفکری و پویایی باشد . خردمندی اقتضاء می کند که نه خود و نه مردم را بر سر این دو راهی نبینیم که " یا باید این مفاهیم را بپذیرند یا آنها را رد کنند" و آنها در معرض این تهدید خود ساخته و موهوم قرار دهیم که در صورت عدم پذیرش باید" به عواقب این رد کردن تن دهند" و"راه سوم وجود ندارد. "


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مردم سالاری 23 ص

دانلود مقاله فرزند سالاری

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله فرزند سالاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله فرزند سالاری


دانلود مقاله فرزند سالاری

بدون تردید خانواده و چگونگی روابط میان اعضای خانواده و کیفیت ارتباط والدین با فرزندان، در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی، عاطفی و عقلانی فرزندان نقش و اهمیت فراوانی دارد.      

بدون تردید خانواده و چگونگی روابط میان اعضای خانواده و کیفیت ارتباط والدین با فرزندان، در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی، عاطفی و عقلانی فرزندان نقش و اهمیت فراوانی دارد. روانشناسان معتقدند محیط خانه اولین و بادوام ترین عامل در رشد شخصیت افراد یک خانواده است.۱ خانواده و نفوذ والدین در فرزندان به جنبه های ارثی محدود نمی شود، بلکه در تمام ابعاد وجودی فرد نقش مؤثری ایفا می کند. کودکان از طریق خانواده و محیط کوچک خانه، با دنیای خارج آشنا می شوند، طرز معاشرت و روابط اجتماعی با دیگران را می آموزند و راه و رسم زندگی، اخلاق و فلسفه اجتماعی و آداب و رسوم آن را فرا می گیرند.

در سه دهه اول قرن میلادی حاضر، روشهای فرزند پروری، با الهام از مکتب رفتار گرایی، درصدد ایجاد عادات "خوب" و خاموش کردن عادات "بد" بود. این دیدگاه ، کنترل شده و غیر عاطفی در زمینه تربیت فرزند به شکل اغراق آمیزی در بیان "جان واتسون" بنیانگذار مکتب رفتار گرایی نمایان است. او می گوید: "برای تربیت کودک شیوه معقولی وجود دارد. با او به شیوه عینی و با استواری ملاطفت آمیزی رفتار کنید، هرگز او را در آغوش نگیرید و روی زانو خود ننشانید. اگر ناچار شوید فقط در موقع شب خوش گفتن، یک بار پیشانی او را ببوسید، صبح هنگام با او دست بدهید"۲.

اما بعد از ۱۹۴۰ شیوه های فرزند پروری در جهت سهل گیری و انعطاف پذیری بیشتر دگرگون شد و متأثر از مکتب روان تحلیل گری بر امنیت عاطفی کودک و پرهیز از زیانهای ناشی از کنترل شدید تأکید گردید. مطابق نظر دکتر "بنیامین اسپاک" به والدین توصیه شد که از حس طبیعی خود پیروی کنند و از برنامه های انعطاف پذیری استفاده نمایند که هم با نیازهای خود آنان و هم با نیازهای کودک سازگاری دارد.

اما در حال حاضر والدین احساس می کنند که سهل گیری، روش مناسبی برای فرزند پروری و ارتباط صحیح والد - فرزندی نیست، لذا نیازمند شیوه جدیدی هستیم که حد فاصل دو روش فوق باشد، یعنی روش "کنترل در حد اعتدال" که هم از افراط گرایی روش اول به دور باشد و هم دچار تفریط روش دوم نشود.

انواع روابط والد - فرزند

رابطه اعضای یک خانواده ممکن است به سه صورت: محدودیت مطلق، آزادی مطلق و عدم دخالت افراد خانواده در کار یگدیگر و نهایتاً آزادی مشروط ظاهر شود.

الف- محدودیت مطلق

در چنین خانواده هایی، معمولاً یک نفر بر تمام اعمال و رفتار دیگران ناظر است. این فرد غالباً، پدر (پدر سالاری) و در بعضی موارد، مادر خانواده (مادر سالاری) است و گاهی نیز برادر یا خواهر بزرگتر نسبت به دیگر اعضای خانواده با چنین روشی رفتار می کند. در این خانواده فقط یک نفر تصمیم می گیرد و هدف را تعیین می کند. همه باید مطابق میل او رفتار کنند، او فقط حق اظهار نظر دارد و دستورش باید بدون چون و چرا از طرف دیگران اجرا گردد.

پیامدهای نامطلوب محدودیت مطلق

۱. ترس و وحشت بر اعضای خانواده مستولی است و آنان احساس می کنند هیچ شخصیتی ندارند. در نتیجه فرزندان احساس امنیت نمی کنند و وضع آنها همیشه متزلزل است۳.

۲. اعضای خانواده هدف انجام کارها را نمی دانند و جرأت نمی کنند دلیل آنها را بپرسند.

۳. فرزندان ظاهراً در حالت تسلیم و اطاعت از پدر و مادر خویش می باشند و به طور خودکار می آموزند که همین روش و حالت را در برابر دیگران داشته باشند، در نتیجه به بچه های هم سن یا کوچکتر از خود آزار می رسانند۴.

۴. فرزندان در این خانواده، افرادی متعصب خواهند بود که تحمل اندیشه های مخالف را نخواهند داشت.

۵. چنین افرادی قدرت ایجاد ارتباط مثبت با دیگران را ندارند و در زمینه عاطفی و اجتماعی به طور کافی رشد نکرده اند۵.

۶. اغلب این افراد ضعیف النفس بوده و از قبول مسئولیت خودداری می کنند.

۷. در این گونه خانواده، روحیه خلاقیت و امکان ظهور استعدادها از بین می رود۶.

۸. در بعضی موارد محدودیت مطلق سبب خود کم بینی افراد خانواده می شود.

۹. پدر سالاری یا مادر سالاری باعث سرکوب روحیه مشاوره و همکاری و تعاون با دیگران می شود.

ب- آزادی مطلق

در چنین خانواده هایی به فرزندان اجازه داده می شود که به خواسته های خود آنگونه که می خواهند دست یابند و آرزوهای خود را برآورده نمایند. در این خانواده افراد دارای آزادی مطلق اند و هر چه را که تمایل داشته باشند، می توانند انجام دهند. شعار طرفداران این دیدگاه این است که: "بگذار هر چه خواستند، انجام دهند."

بسیاری از تحلیل گران بر این باورند که سلب آزادی، موجب عقده روانی در فرد و اختلال در زندگی آینده او خواهد شد. زیرا هر خواسته، از نیازی در درون فرد حکایت می کند و ضروری است که در اسرع وقت آن نیاز تأمین و ارضاء شود، زیرا در صورت سرکوب و ایجاد محدودیت، فرد دچار افسردگی می شود.

در چنین خانواده هایی خواسته ها و تمایلات فرزندان محور اصلی و خط دهنده فعالیت اعضای خانواده، حتی والدین آنها می باشد.

فرزندان این خانواده ها خصوصیت مشترکی دارند، از جمله: لوس بودن، خودخواهی، نامحتاط بودن و خواسته های بی شمار که باید برآورده شود. آنها بسیار بی حوصله و ناشکیبا هستند و برای حل مشکل خود از راه خشونت وارد می شوند و ناکامی خود را درباره اهداف خود پذیرا نمی باشند۷.

عوارض نامطلوب آزادی مطلق

۱. فرزندان خانواده های فرزند سالار معمولاً سست عنصر و بی اراده یا حداقل کم اراده اند۸.

۲. آنها به دلیل عادت کردن به آزادی مطلق و بی بند و باری نمی توانند خود را کنترل کنند و در نتیجه به ورشکستگی تربیتی و اخلاقی دچار می شوند۹.

۳. آزادی مطلق و بی بند و باری حاکم در چنین خانواده ها، موجب فراهم شدن زمینه های بزهکاری در عرصه حیات اجتماعی کودکان می شود.

۴. در بیشتر موارد به علت تضاد بین خواسته های فرزند با سایر افراد خانواده، نزاع و درگیری رخ می دهد.

۵. در این خانواده ها روحیه اطاعت از قانون و احترام به مقررات اجتماعی و رعایت آداب اخلاقی به حداقل ممکن تنزل می کند۱۰.

۶. فرزندان تلاش و سختی کار را احساس نمی کنند و خود را در انجام کارهای شخصی ناتوان می دانند۱۱.

۷. نداشتن جرأت برای انجام کارهای مهم و اساسی، باعث سرکوب استعداد و توانایی های بالقوه و نهفته در درون فرزندان می شود.

۸. در نهایت این فرزندان دچار خود کم بینی می شوند.

ج- آزادی مشروط

در خانواده هایی که نه "محدودیت مطلق" سایه افکنده و نه دچار معضل "آزادی مطلق" هستند، "آزادی مشروط" معیار و ملاک رابطه والد - فرزند می باشد. همه افراد خانواده به تناسب موقعیت خویش، حق دخالت در اداره امور خانه و اظهار نظر درباره مسائل مختلف را دارند. این روابط عاقلانه ترین و انسانی ترین روش زندگی و فرزند پروری می باشد. فرزندان چنین خانواده هایی بدون سختگیری و کنترل بیش از حد و یا آزادی و رهایی در انجام کارها، از یک حد تعادل و آزادی نسبی و انضباط هدایت شده برخوردارند و از نظر عاطفی نیز در یک سطح متعادل و بدون افراط و تفریط قرار دارند و به موقع از محبت والدین بهره می جویند و شخصیت آنها در خانه مورد احترام قرار می گیرد. این افراد نظم گرا، منضبط و تسلیم نُرم های اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی هستند. حق اظهار نظر دارند و مشکلات خود را با والدین در میان می گذارند.

این فرزندان در مکانهای آموزشی و غیر آموزشی ارتباط عاطفی و اجتماعی صحیحی برقرار می کنند و اختلاف عقاید دیگران را به راحتی پذیرا می شوند۱۲.

بر اساس بررسی های روانشناسان اجتماعی افرادی که در دوران کودکی، آزادی مشروط و متعادلی داشته اند، در بزرگسالی دشمن ظلمها و مخالف ناروایی ها بوده و به اصلاحات بزرگ اجتماعی توفیق یافته اند۱۳.

مفهوم فرزند سالاری

الف- از منظر روانشناسی

در شیوه فرزند سالاری ویژگیهای زیر مشاهده می شود:

۱. والدین سعی می کنند به تمام خواسته ها و اهداف فرزند خویش بدون چون و چرا جامه عمل بپوشانند.

۲. فرزند برای به اجرا درآوردن آرزوها از آزادی عمل کافی برخوردار است.

۳. والدین در امر تربیت فرزند یا دچار ضعف شناخت هستند و یا در به کارگیری راهکارهای عملی لازم در این زمینه از تدبیر و قدرت کافی برخوردار نیستند.

۴. فرزند با استفاده از اهرم های شناختی، عاطفی و رفتاری توانسته بر تسلط روانی خویش بر والدین بیافزاید و نقطه نظراتش را بر آنها تحمیل کند.

۵. در اداره منزل و تصمیم گیری ها، بیش از حدی که شایسته است به نظرات فرزند توجه می شود.

۶. هنگام تعارض بین نظرات افراد خانواده، نظرات فرزند چه حق و چه باطل، مقدم است و به اجرا گذاشته می شود.

ب- از منظر دین

آموزه های اسلامی و متون دینی، ما را به رعایت حد میانه و آزادی مشروط در روابط بین اعضای خانواده و از جمله رابطه والدین و فرزند توصیه می کند. چرا که در فرهنگ اسلام هر چه که در اختیار انسان می باشد، حتی فرزندان امانت الهی اند و خانواده مسئول حفظ سلامت، رشد و سعادت آنها است. امام سجاد علیه السلام در رساله حقوق خویش می فرماید: "فانک مسئول عما ولیته"۱۴ "تو مسئول آنچه که در اختیارت قرار داده اند، هستی".

بنابراین فرزندان در دست والدین امانت الهی هستند. پس پدران و مادران باید در حفظ و نگهداری آنها کمال دقت را داشته باشند و در مراقبت و نظارت بر اعمالشان از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نورزند و آنها را به نیکی دعوت کنند و مانع هر گونه لغزش و انحرافی از جانب آنها شوند و آنها را به حال خود رها نکنند.

از نظر دین دوران تربیت به سه دوره تقسیم شده است. امام در روایتی می فرماید: "الولد سید سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین"۱۵.

دوران هفت سال اول کودک، دوران سیادت و آقایی اوست، دوران هفت سال دوم، دوران اطاعت و هفت سال سوم، دوران وزارت است.

"دوران سیادت" بدین معنا نیست که کودک باید به طور مطلق آزاد باشد و هر کاری که خواست انجام دهد و هیچ محدودیتی نداشته باشد. بلکه به این معنا می باشد که در این دوران، کودک تکلیف و مسئولیت ندارد و اگر از او درخواست کردید که کاری را انجام دهد، نباید مورد مؤاخذه و سؤال قرار گیرد. به همین دلیل اسلام آموزشهای رسمی را در هفت سال دوم طرح کرده است.

و اگر دوران هفت سال دوم را "دوران اطاعت" نامیده است، بدین معنا نیست که والدین می توانند با دیکتاتوری مطلق همه چیز را بر او تحمیل کنند. بلکه باید با برهان با او سخن گفت. چرا که کودک در این دوران وارد مرحله برهان پذیری می شود و استدلال های منطقی والدین و مربیان خود را درک نموده و آزادی اعمال و رفتارش حد و مرز پیدا می کند.۱۶

بررسی ها نشان می دهد کودکانی که در هفت سال دوم عمر خود، از آزادی های زیاد و بی حساب برخوردار بوده اند، در آینده دچار تندروی و افراط کاری های زیاد شده اند و در دریای مفاسد و انحطاط اخلاقی سقوط کرده اند.۱۷ به همین جهت است که اسلام این مرحله را، دوران اطاعت فرزند نسبت به والدین، معرفی کرده است.

دوران هفت سال سوم که "دوران وزارت" نامیده شده است، باید بر اساس تفاهم هر چه بیشتر بین والدین و فرزندان شکل گیرد و انس و صفا و خیرخواهی بر روابط بین آنها حکومت کند. زیرا شرایط این دوره به گونه ای نیست که بتوان بر او سخت گیری کرد و یا به گونه ای رفتار نمود که فرزند احساس محدودیت و استبداد و دیکتاتوری کند که در آن صورت به طغیان و ایستادگی در برابر والدین و یا فرار و گریز از خانواده منجر خواهد شد. پس باید به طور معقول و صحیح او را کنترل کرده تا هم به غرور جوانی او لطمه وارد نشود و هم کاملاً آزاد و رها نباشد.

فرزندسالارى چه نشانه ها و عوارضى دارد ؟

ریشه هاى فرزندسالارى

ـ نابرابرى سطح تحصیلات والدین با فرزندان

در بین مردم کشورهاى در حال رشد ، معمولا پدران و مادران یا بى سواد و یا کم سواد اند ، در حالى که به اقتضاى توسعه و به روز اوضاع جدید ، فرزندان آنها با شتاب ، روى کرد به تحصیلات عالى و ارتقاى معلومات و اطلاعات خود دارند ، در نتیجه فرزندان با تکیه بر دانش بیشترشان ، پدر و مادرها و نظرات آنان را چیزى به حساب نمى آورند و آنها نیز با توجه به معلومات اندکشان ، تاب و مقاومت در برابر فرزندان تحصیلکرده خویش را رفته رفته از دست مى دهند و یا اینکه اساسا خود آنها چون فرزندانشان را آگاه تر و زمان شناس تر از خود مى دانند در برابر خواست و امیال آنان تسلیم خواهند بود و برآمد هر یک از این دو، چیزى جز فرزندسالارى نیست.

2ـ توجه بیش از حد به خواسته ها و مطالبات اولاد

این کار نیز به طور شایع و رایج آن، پدیده اى نوظهور است که والدین نسبت به برآوردن مطالبات و امیال فرزندان خود زیاده روى و افراط کنند، گرچه این گونه خواسته ها غیر منطقى ، بلندپروازانه و فراتر از توانایى و بنیه مالى خانواده و یا حتى بیرون از مرزها و حدود قانونى و دینى باشد. بدیهى است در پیش گرفتن چنین شیوه اى به تدریج به فرزندسالارى و تحکم اولاد بر والدین خواهد انجامید.

3ـ ضعف اخلاقى در درون خانواده

نزاع ها و مشاجره هاى خانوادگى و بى توجهى زن و شوهر نسبت به جهات و مسایل اخلاقى بین یکدیگر و بى احترامى آنان به یکدیگر، به ویژه در حضور فرزندان، به شدت حرمت و شخصیت آن دو را در نظر آنان خوار و بى مقدار خواهد کرد و به جایگاه و اعتبار هر یک از آن دو آسیب و لطمه جدى وارد مى کند، وقتى چنین اتفاقى بیفتد اولین ثمره تلخى که از آن به بار مى نشیند بى توجهى فرزندان نسبت به نظرات و مدیریت والدین و شانه خالى کردن از اجراى دستورات آنها است.

شامل 20 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فرزند سالاری

دانلود تحقیق پدر سالاری در خانواده

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق پدر سالاری در خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 تحقیق پدر سالاری در خانواده در 41 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

مقدمه

معضل اعتیاد در خانواده و جامعه

الگو پذیری در خانواده

مدیریت در خانواده

نقش کلیدی پدران در تربیت فرزندان

ضرورت آگاه کردن

مسئولان اعطای آگاهی

آگاهی در چه زمینه هائی

روش های برخورد

جنبه الگوئی والدین

انزوا طلبی نوجوانان و جوانان

فواید و زیان آن

موضع خود آنان

ضرورت نجات

در طریق نجات

اختلالهای جسمی

اعتیاد

منابع و ماخذ

 

 

 

 

مقدمه

متأسفانه حاکم بودن جو مرد سالاری در برخی از خانواده باعث شده تا پدر بدون هیچگونه دلیلی حق تنبیه دخترانش را داشته باشد و این مشکل باعث می شود تا دختران نیازهای عاطفی خود را بیرون از خانواده جستجو کنند.

در گروه کوچک اجتماعی که خانواده می باشد درست مثل یک جامعه تک رأیی یا به اصطلاح دیکتاتوری قابل قبول نیست همان طورکه مردم یک جامعه باید در مورد هر تصمیمی که به آینده آن ها مرتبط است رأی موافق دهند اگر مخالف هستند می توانند علنی عدم رضایت خویش را اعلام نمایند، پدر نیز باید از ایجاد جو حاکم بر خانواده طوری عمل کند که تک تک اعضاء بتوانند آزادانه به نظرات خود بپردازند و بتوانند نقش یک دوست و همراه مهربان را ابقاء کند در حالی که همه را عملاً راهنمایی می کند بنا به جو اختناق و ترس و رعب را  به خصوص برای فرزندان نوجوان خود بوجود آورد.

بچه که در کودکی به وسیله ی پدرش از ارضاء کوچکترین خواسته های خود محروم بوده تا  سن بلوغ با یأس و نا امیدی دنیا را با نظری زشت و نازیبا می بیند و وقتی بزرگ شود در جاده ی فساد می افتد زیرا همیشه از محرومیت های زیادی رنج برده و هیچ چیزی را در دنیا برای خودش ندیده، هر کاری را محال یا مشکل می داند. کودکی که از حمایت پدر محروم است و محبت ندیده دنیای حقیقی را منفی می بیند چون احساس او برای زندگی تغییر شکل یافته همیشه حالت دفاعی به خود می گیرد و خود را تنها می بیند به همین دلیل تقویت حس کوچک بینی در او بوجود می آید

معضل اعتیاد در خانواده و جامعه :

معضل اعتیاد در جامعه ی ما به صورت نگران کننده ای درآمده است زمانی که به شیوع اعتیاد بین جوانان توجه می شود اعتیاد نوعی فرار از واقعیات زندگی است جوانانی که در جو خانوادگی نامناسب رشد یافته اند و هر روز با فاجعه ای تکان دهنده روبرو بودند که می توان به اختلاف پدر و مادر، عدم توجه به فرزندان، نیاز فرزند به آرامش، پناه بردن نوجوان به گروه های دوستی، بی مسئولیتی پدر و مادر در وظایف خویش و نیاز به جلب توجه دیگران و تسلی و رهایی موقت از حالتی که او اصلاً رضایت ندارد. نداشتن هیچ گونه سرگرمی و هدف در زندگی ، احساس پوچی و سرباری همه و همه مکن است زمینه ی لازم را در جهت اعتیاد جوانان فراهم کنند، متأسفانه برخورد با شخ معتاد که نوعی مریض روحی است در خانواده و اجتماع اشتباه می باشد وقتی جوانی آلوده شد به جای شماتت او و دوری جمع از وی می توان با صحبت زیاد و پیدا کردن مشکلی که از او رنج می بدر را از بین برد و شغل یا حرفه ی دلخواه جوان برای او به وجود آورند و یا کاری کنند تا او بتواند یکی از استعدادهای نهفته هنری خود را کشف دکند و به کمک بازگشت روحیه دوباره خویش را محبوب ببیند و گذشته ی خویش را فراموشکند و فردایی روشن همراه با امید را به وجود آورند...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق پدر سالاری در خانواده

مردم سالاری دینی از منظر امام علی (ع)

اختصاصی از هایدی مردم سالاری دینی از منظر امام علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مردم سالاری دینی از منظر امام علی (ع)


مردم سالاری دینی از منظر امام علی (ع)

مردم سالاری دینی از منظر امام علی (ع)

24 صفحه

مقدمه:
تلاش‌ این‌ نوشتار بر این‌ است‌ که‌ طرح‌ مردم‌ سالاری‌ دینی‌ را از نهج‌ البلاغه‌ امام‌ علی‌ (ع) عرضه‌ دارد. بنابراین‌ برای‌ روشن‌ شدن‌ بحث‌ سعی‌ بر آن‌ بوده‌ با جواب‌ به‌ سوالات‌ ذیل‌ به‌ تبیین‌ مسئله‌ پرداخته‌ شود:
1-
دمکراسی‌ و مردم‌ سالاری‌ دینی‌ چیست؟
2-
مبانی‌ و اصول‌ دمکراسی‌ با مردم‌ سالاری‌ چیست؟
3-
نقاط‌ اختلاف‌ و اشتراک‌ مردم‌ سالاری‌ دینی‌ و غیر دینی‌ کدامند؟
4-
دیدگاه‌ امام‌ علی‌ (ع) در نهج‌ البلاغه‌ درباره‌ مردم‌ سالاری‌ دینی‌ چیست؟
5-
آیا حکومت‌ امام‌ (ع) نمونه‌ای‌ از مردم‌ سالاری‌ دینی‌ بوده‌ است؟
برای‌ پاسخ‌ به‌ سؤالات‌ فوق‌ ابتدا تعریفی‌ از دمکراسی‌ ارائه‌ شده‌ و پس‌ از آن‌ به‌ دوره‌ها و انواع‌ دمکراسی‌ اشاره‌ رفته‌ است. سپس‌ تفاوت‌های‌ موجود میان‌ دمکراسی‌ و مردم‌ سالاری‌ دینی‌ ذکر شده‌اند و در ادامه‌ به‌ اصول‌ مشترک‌ میان‌ دمکراسی‌ و مردم‌ سالاری‌ دینی‌ اشاره‌ گردیده‌ است. این‌ اصول‌ مشترک‌ عبارتند از: 1- قانون‌ و قانونگذاری‌ 2- برابری‌ و مساوات‌ در برابر قانون‌ 3- انتخابات‌ آزادانه‌ و عادلانه‌ 4- مشارکت‌ سیاسی‌


دانلود با لینک مستقیم


مردم سالاری دینی از منظر امام علی (ع)

دانلود تحقیق مردم سالاری ( بررسی یک نظریه در دو نظام حقوقی )

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق مردم سالاری ( بررسی یک نظریه در دو نظام حقوقی ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق مردم سالاری ( بررسی یک نظریه در دو نظام حقوقی )


دانلود تحقیق مردم سالاری ( بررسی یک نظریه در دو نظام حقوقی )

 چکیده ""مردم سالاری"" از مفاهیم بحث برانگیز در حوزه فلسفه سیاست و حقوق است. با توجه به گرایشی که در کشورهای گوناگون به این نظریه وجود دارد، این پرسش مطرح شده است که آیا می توان مردم سالاری را منطبق با فرهنگ و ارزش های هر ملت بومی ساخت یا مردم سالاری نظریه ای یکپارچه است که نفی مطلق یا تسلیم کامل تنها چاره مواجهه با آن است؟

 در کشور ما این پرسش تحت عنوان چگونگی جمع بین جمهوریت و اسلامیت آغاز شده و با طرح نظریه ""مردم سالاری دینی"" ادامه یافته است، این در حالی است که در برابر طرفداران، برخی نیز اساسا منکر چنین ماهیتی شده و حتی آن را بدعت آمیز خوانده اند.

 مقاله حاضر در صدد آن است تا پس از بررسی مبانی ونتایج نظریه مردم سالاری در غرب، اثبات نماید که در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، این نظریه به مثابه روش اداره جامعه پذیرفته شده است اما به مثابه یک جهان بینی، نه !

 واژه های کلیدی : مردم سالاری، جمهوریت، اعلامیه جهانی حقوق بشر، قانون اساسی، مردم سالاری دینی

  مردم سالاری نظریه ای است که ، به رغم پیشینه طولانی ، هنوز هم در کانون گفت وگوهای علمی ، به ویژه در حوزه فلسفه سیاست و حقوق قرار دارد.از جمله پرسشهایی که در سالهای اخیر در این زمینه مورد توجه جدی است موضع دین و نظام های سیاسی مبتنی بر آن ، و به طور خاص جمهوری اسلامی ایران ، در برابر این نظریه است

  مسلمانان در مواجهه با این مفهوم و سایر مفاهیم جدید شیوه های متفاوتی داشته اند که در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به عقیده ما ، نه «انکار یا تسلیم محض» و نه « ترکیب و التقاط»  شیوه درستی برای مواجهه با مفاهیمی نیست که در دامن منظومه های فکری بیگانه زاییده شده و تکامل یافته اند. « نقد منطقی» و البته « اصول گرایانه» شیوه مورد قبولی است که تلاش می شود در این مقاله ارایه شود..

  بخش اول:شیوه های مواجهه مسلمانان با مفاهیم جدید

 پیشرفت دانش بشری زایش اندیشه ها و مفاهیم نوینی را در پی دارد که بر بستر اصول و مبانی فکری خاص خود استوار است .توسعه ارتباطات فرهنگی نیز به تبادل این اندیشه ها و راهیابی مفاهیم جدید به سایر منظومه های فکری و اجتماعی می انجامد . این دو واقعیت می تواند برای رشد و کمال بشری میمون و با برکت باشد؛ مشروط بر آنکه از یکجانبه گرایی و جریان یکسویه اطلاعات خودداری گردد و تهاجم فرهنگی، جایگزین تبادل داده ها نگردد.

 متأسفانه در دنیای امروز ، افزون بر فرهنگ استکباری که موجب القای متکبرانه و یک طرفه باورها و خواسته های جهان غرب به جهان سوم گشته است، خود باختگی برخی ملت ها و دولت های اسلامی نیز زمینه ساز تجّری بیگانگان و پس رفت و سستی خودی ها شده است ؛ واقعیت تلخ و دردناکی که استاد فرزانه ، شهید آیـت الله مرتضی مطهری از آن به "استسباع"[1] تعبیر کرده اند. شیوه مواجهه،درک و پذیرش مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر آزادی، حقوق بشر، مدیریت، مشارکت، جامعه مدنی، خشونت، تساهل و تسامح، تکثرگرایی و عقلانیت مصداق های بارز و قابل مطالعه در این زمینه هستند.

 

1- انکار یا تسلیم محض

   برخی متفکران و نویسندگان به "صراحت" تأکید می کنند که اینگونه مفاهیم ، "مفهوم های فلسفی یکپارچه ای هستند که یا پذیرفته می شوند یا رد می شوند. وابسته کردن این مفهوم ها به پسوندهای معینی چون غربی یا اسلامی تحریف فلسفه سیاسی و اشتباه و خطایی است که زندگی اجتماعی را دچار سردرگمی و گمراهی می کند. مردم ایران بر سر دو راهی هستند. یا باید این مفاهیم را بپذیرند یا آنها را ردّ کنند و به عواقب خطرناک این رد کردن تن دهند. راه سوم وجود ندارد."(مجتهد شبستری، 1379، ص 78) اینان معتقدند" بخش قابل قبولی از آن موضوعات و مفاهیم جدید وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شده و در آن قانون تلفیقی صورت گرفته است...فصل حقوق ملت، حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن ، ماده ها و اصول متعددی هست به منظور تفکیک قوای سه گانه که فلسفه اش کنترل قدرتهای سیاسی با یکدیگر است؛ در قانون اساسی ایران تصریحاتی شده درباره آزادی مطبوعات ، آزادی تحزّب ، آزادی اجتماعات، آزادی بیان و... مهم این است که این قانون اساسی با این مفاهیم و موضوعات، مهر دینی خورده و مورد تأیید علمای دین قرار گرفته است . این نکته به لحاظ معرفت شناسی و از نظر چالش میان مدرنیته و دین مهم است...این تصور که ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود دارد نادرست است. ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود ندارد زیرا اینها اصولاً مفاهیم و موضوعات جدیدی هستند که در زندگی بشر پدید آمده‌اند" . (مجتهد شبستری، 1379، ص 78)

 نتیجه طبیعی این باور آن است که گفته شود " در مسائل حکومت و سیاست، فعل و قول معصوم حجت نیست"(مجتهد شبستری، بهمن 77) و بالاتر اینکه مثلاً "در تعارض تکالیف دینی و حقوق بشر، حقوق بشر مقدم است"2  چنین دیدگاهی در میان ما ، نو پیدا نیست.از آن زمان که نخبگان و اعیان با غرب آشنا  شدند،برخی به این نظر متمایل گردیدند و برخی به نظرات دیگر.تقابل این دیدگاهها در حوادث پس از مشروطیت به آسانی قابل درک است.

 2- ترکیب و التقاط

     نوع دیگر برخورد با مفاهیم مورد بحث، که آثار و خطرات آن کمتر از نوع اول نیست، برخورد التقاطی با  آنهاست.در مقابل گروه نخست،عده ای در تلاش هستند تا به خیال خود ضمن پذیرش قطعی و تام این مفاهیم ، از اصول و ارزشهای مورد احترام خود نیز دست بر ندارند و چاره کار را در این می بینند که به هر بهای ممکن رنگ دین را به آن مفاهیم زده و به خیال خود دین را "عصری" و هماهنگ با مقتضیات زمان سازند.

 مقصود این گروه از "مردم سالاری دینی" ،نگاه دینی به مردم سالاری نیست تا احیاناً موجب قبول یا ردّ بخش هایی از آن نظریه گردد.مراد این دسته انضمام مردم سالاری به دینداری و برقراری سازش بین آن دو است ؛ به گونه ای که ممکن است در برخی اصول و احکام دینی نیز به سود مردم سالاری به مفهوم رایج آن در غرب تجدید نظر شود تا اسلام توان ماندگاری داشته باشد.

 چنین برخوردی از آن جهت خطرناک تر است که ناخواسته گوهر دین را به بدعت ها می آلاید  و افزون بر تهی کردن آموزه های دینی از محتوی و روح اصلی خود ,تمیز حقیقت را برای دیگران نیز دشوارتر می سازد. باید توجه داشت که این شیوه , حتی ممکن است از سوی علاقمندان و با انگیزه دلسوزی نیز دنبال شود, امّا این امر نباید مرزبانان حریم دین را از پیامد های ویرانگر آن غافل کند.

 گاهی پیروانِ خود مکتب به علت ناآشنایی درست با مکتب مجذوب یک سلسله نظریات و اندیشه ها ی بیگانه می گردند و آگاهانه یا ناآگاهانه آن نظریات را رنگ مکتب میدهند و عرضه  می نمایند...امروز...گروهی را می بینیم که واقعاً وابسته به مکتب های دیگر بالخصوص مکتب های ماتریالیستی هستند و چون می دانند با شعارها ومارکهای ماتریالیستی کمتر می توان جوان ایرانی را شکار کرد,اندیشه های بیگانه را با مارک اسلامی عرضه می دارند... واین خطرناک تر است که افرادی مسلمان ,امّا ناآشنا به معارف اسلامی و شیفته مکتب های بیگانه ,به نام اسلام اخلاق می نویسند و تبلیغ می کنند اما اخلاق بیگانه. فلسفه تاریخ می نویسند همانطور.فلسفه دین ونبوت می نویسند همانطور. اقتصاد می نویسند همانطور . سیاست می نویسند همانطور . جهان بینی می نویسند همانطور.تفسیرقرآن می نویسند همانطور و..."(مطهری، بی‌تا ،ص92) استاد شهید مطهری ,این را یکی از آفات نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر دانسته ونقص عمده نواندیشان ومصلحانی مانند اقبال را در این می داند که " با فرهنگ اسلامی عمیقاً آشنا نیست"( مطهری، بی‌تا، ص55) بر خلاف کسانی نظیر سید جمال که "متوجه خطرهای تجدد گرایی افراطی بود .  او می خواست مسلمانان علوم وصنایع غربی را فرا گیرند امّا با اینکه اصول تفکّر مسلمانان یعنی جهان بینی آنها جهان بینی غربی گردد وجهان را با همان عینک ببینند که غرب می بیند مخالف بود. او مسلمانان را دعوت می کرد که علوم غربی را بگیرند امّا از اینکه به مکتب های غربی بپیوندند آنها را بر حذر می داشت. سید جمال همانگونه که با استعمار سیاسی غرب پیکار می کرد با استعمار فرهنگی نیز در ستیزه بود"(همان،ص20), "نه مجذوب تمدن غرب بود  ونه مرعوب"(همان،ص33) و آرزو می کرد که مسلمانان "تمدن غربی را با روح اسلامی , نه با روح غربی اقتباس نمایند. اسلام حاکم همان اسلام نخستین باشد بدون پیرایه ها و ساز و برگ ها"(همان، ص36)

شامل 16 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق مردم سالاری ( بررسی یک نظریه در دو نظام حقوقی )