هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

معرفی ویلای شمس یا ویلای ساوه

اختصاصی از هایدی معرفی ویلای شمس یا ویلای ساوه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معرفی ویلای شمس یا ویلای ساوه


معرفی ویلای شمس یا ویلای ساوه

در فایلی که آماده کرده ایم به معرفی و تحلیل یکی دیگر از ویلاهای معاصر ایران که کار گروه معماری کارند می باشد به نام ویلای شمس یا ویلای ساوه که در ساوه قرار گرفته است پرداخته ایم مطالبی که در این فایل پاورپوینت مشاهده می کنید عبارتند از :

معرفی ویلا ، موقعیت قرار گیری ، اقلیم پروژه ، هدف طراحان در ساخت ویلا ، کانسپت ویلای شمس ، کارفرمای پروژه ، حجم ویلای شمس ، حجم برگرفته از کدام کوشک های ایرانیست ، تابش آفتاب و راهکار معماری ، باد و راهکار معماری ، میدان دید ، ورودی ساختمان ، نمای شرقی ساختمان ، نمای غربی ساختمان ، نمای شمال و جنوبی ساختمان ، راهکارهای معماری در بنا ، تحلیل پلان ، پلان همکف ویلای شمس  ، سیرکولاسیون پلان همکف  ، پلان طبقه اول ویلای شمس ، سیرکولاسیون پلان اول


دانلود با لینک مستقیم


معرفی ویلای شمس یا ویلای ساوه

دانلودمقاله آشنایی با معماری و پیشینه امامزاده شمس الدین اصفهان

اختصاصی از هایدی دانلودمقاله آشنایی با معماری و پیشینه امامزاده شمس الدین اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
آن چنان که از منابع تاریخی بر می آید و به نقل بلاذری،خلیفه دوم در سال 23 ه.ق عبدالله بن بویل بن ورقاء قراعی را برای فتح اصفهان اعزام کرد و بنا به قولی دیگر به ابوموسی اشعری در این باره نامه نوشت و او عبدالله بن بویل را برای فتح اصفهان فرستاد.او نخست قسمت جی اصفهان را با صلح فتح کرد و سپس بر همه ی اصفهان و نواحی اطراف آن مسلط شد.عبدالله از آن به بعد تا پس از استقرار خلافت عثمان،حاکم اصفهان بود،بعد از او،عثمان شخصی به نام (سائب بن افزع) را حاکم اصفهان کرد.در ایام خلافت مروان بن حکم خلیفه اموی،هذیل بن قیس عنبری حاکم اصفهان شد و از آن به بعد بود که قبیله ی عنبریان به اصفهان آمدند و ساکن شدند.(1)
بنا به روایت فرخی از علمای قرن پنجم نیز معلوم می شود که اصفهان در آن زمان به عنوان مرکز استان بوده و قم از شهرستانهای توابع آن بوده است.(2)
بنابر آن چه صاحب کتاب تاریخ قم می نویسد:شهر قم تا سال 189 ه.ق از نظر اجتماعی و سازمان شهری تابع اصفهان بوده و موظف بوده تا مالیات خود را به اصفهان بپردازد و در همین سال بوده که با تلاشهای حمزه بن یسع اشعری،شهر قم از استان اصفهان مستقل گردیده است.(3)
نقش ابواسحاق اصفهانی در گسترش تشیع در اصفهان
او صاحب کتاب الغارات است و دانشمند و محدّث بزرگ شیعه در قرن سوم هجری بوده و نقش مهمی در گرایش مردم اصفهان به تشیع داشته است.نام دیگر او ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی است که از قبیله ی بنی ثقیف بوده و ابتدا دارای مذهب زیدی بوده و سپس به شیعه دوازده امامی گرایش پیدا می کند.
علامه سید محسن امینی صاحب اعیان شیعه معتقد است:
از گفتار علامه مجلسی و ابن طاووس استنباط می شود که ابراهیم اصفهانی دارای ویژگیهای تحسین برانگیزی بوده و موجب نشر مذهب تشیع در اصفهان گردیده است و به سال 283 ه.ق در اصفهان از دنیا رفته است.(4)
آن چه قابل ذکر است آن است که قرنها قبل از صفوی ها،تشیع در اصفهان،قم و سایر شهرهای ایران رایج بوده و نمی توان گفت که رواج تشیع در ایران صرفا محدود به فعالیت صفویان بوده است.
در دوران خلافت امام علی (علیه السلام) یکی از اصحاب آن حضرت به نام قیس بن یزید بر اصفهان حکومت می کرد.(5) پس از مرگ قیس،مخنف بن سلیم بن حارث از طرف امام والی این شهر شد که در جنگ صفین به حمایت از امام شرکت نمود.(6)
پس از آن در دوره امویان اصفهان به شدت تحت تاثیر تبلیغات بنی امیه که رواج اهل تسنن و ناصبی گری را تا چند قرن در این شهر در پی داشت.اما به مرور این تسنن،تبدیل به تشیع شد تا آن که در عصر صفوی به کلی تسنن از شهر رخت بر بست و تشیع به طور کامل در این شهر مستقر شد.
یکی از قیامهای مهم تشیع که در اصفهان و در اواخر دوره ی اموی اتفاق افتاد،قیام عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر بود که در سالهای 127-128 ه.ق از کوفه شروع شد و به مناطق مرکزی ایران سرایت کرد و تا مدتی اصفهان را پایگاه خویش قرار داده بود.پس از آن عبدالله گرفتار نیروهای ابومسلم خراسانی شد و سرکوب گردید.(7)
راغب اصفهانی از علمای شیعی و اهل اصفهان و روایات را از میزان علاقه مردم اصفهان به اهل بیت عصمت و طهارت را نقل در اثر خود نقل نموده که جالب توجه است.
بنابر روایات تاریخی دیگر،همواره کسانی از مردم اصفهان متقی،فقیه و فاضل بوده اند که موجب نشر تشیع در این سامان بوده است.(8)
اما باید یکی از دلایل جدّی ترویج عقاید شیعی در اصفهان را مربوط به صاحب بن عباد دانست که وزیر شیعی آل بویه بود و توانست در منطقه جبال ایران بویژه در ری و اصفهان تشیع را گسترش قابل توجهی دهد.
مهاجرت سادات به اصفهان
نکته ی مهم دیگری که در تدریج در شکل گیری تشیع اصفهان بسیار موثر بوده است،مسأله مهاجرت سادات به این شهر است که در منابع تاریخی حداقل نام 33 نفر از آنها به اصفهان ذکر شده است.وجود مزار امام زادگان مشهوری که در قرن سوم هجری در اصفهان زندگی می کردند دلالت بر این موضوع دارد مثل: امامزاده ابوالعباس در محله جی یا خوراسگان و امامزاده اسماعیل بن زید بن حسن بن حسن (علیه السلام) و نیز امامزاده احمدبن علی بن امام محمد باقر (علیه السلام).(9)
علاوه بر این ها مهاجرات سادات طباطبایی از خاندانهای برجسته سادات در قرن ششم به این شهر بر گسترش تشیع در این دیار نقش برجسته ای داده است.(10)
تشیع اصفهان در قرن هفتم ،هشتم و نهم هجری
با روی کار آمدن خاندان جوینی در بغداد که در سمت وزارت ایلخانان بودند،فرصت بسیار خوبی برای توسعه تشیع بوجود آمد.عطاملک و شمس الدین جوینی گرایشات شیعی داشتند.شمس الدین فرزندش بهاءالدین را به سمت حاکم اصفهان تعیین کرد و شواهدی وجود دارد که بهاءالدین شیعی اثنی عشری بوده و تلاش زیادی برای نشر تشیع در اصفهان نموده است.(11)
عمادالدین طبری صاحب کتاب مناقب الطاهرین در سال 673 ه.ق،ابتدا در قم بوده و سپس به اصفهان می آید و نقش او نیز در گسترش تشیع در این شهر تا پایان قرن هفتم هجری کاملا روشن است.(12)
عمادالدین طبری که آثار زیادی را در اصفهان نوشته است،در کتاب اربعین خود نوشته است:در شهر اصفهان بودم و علمای آن بقعه را یافتم که جمعی تفضیل صحابه می نهادند بر اهل بیت و عترت رسول (علیه السلام) و طایفه ای تفضیل عترت می نهادند بر صحابه.چون چنین بود این کمینه ی دعاگویان بر خود لازم دید دلایلی چند که مرجّح طایفه ی دوم است نوشتن،به نقل از کتب طایفه ی اول.(13)
در سالهای پایانی دهه اول قرن هشتم،سلطان محمد خدابنده به آیین تشیع تشرّف یافت و اقدامات مهمی را در گسترش این مذهب بعمل آورد منهجه در قزوین و اصفهان حکم داد تا سکه ی شیعی ضرب نمایند و این کار را معمول کرد.(14)
چنان چه ابن بطوطه در سفرنامه اش آورده است،اصفهان در قرن هشتم هجری محله شیعی نشینی داشته علی رغم آن که غالب سکنه این شهر سنی و شافعی مذهب بوده اند.(15)
یکی از نشانه های دیگر تشیع در اصفهان بویژه در عصر الی بتو حاکم ایلخانی،محراب زیبای الجاتیو در مسجد جامع اصفهان است که نام مبارک 12 امام (علیه السلام) در گچ بری زیبای آن تعبیه شده است،شبیه آن چه که در محراب مسجد پیربکران واقع در قریه پیربکران که از زنان الجاتیو بوده به چشم می خورد.(16) شواهد دیگری از تشیع اصفهان در قرن 8 و 9 هجری وجود دارد که نشان می دهد در این دو قرن،نوعی تفاهم میام مذهب شیعه و سنی وجود داشته است که تجلی آن در کتیبه های آثار تاریخی است که در آن نام خلفا و نام 12 امام به همراه یکدیگر آمده است.(17) از آن جمله می توان به این آثار تاریخی اشاره نمود:محراب مدرسه امامی یا مدرسه باباقاسم که در عصر شاه محمود از آل مظفر ساخته شده و نیز بنای امامزاده اسماعیل،کتیبه ی موجود در صفه عمر واقع در مسجد جامع اصفهان.(18)
علویجه شهری از دل تاریخ
اگر چه قرائن و مدارکی همچون خرابه های مساکن قدیمی و قنوات دائر و بایری که مدت زمان طولانی از حفر آن میگذرد دال بر قدمت و سابقه تاریخی علویجه است ولی به علت در دسترس نبودن مدارک کتبی نمی توان در مورد قدمت آن با صراحت اظهار نظر نمود .
وجود دو نقطه ، یکی معروف به قلعه گبری که خرابه های آن بر فراز یکی از تپه های اطراف علویجه وجود دارد و دیگری ، قلعه ای معروف به قلعه سنگی در جوار کوه امامزاده شاه شمس الدین محمد(ع) ، می تواند نشانگر قدمت این شهر تا قبل از ظهور اسلام باشد.
از دیگر دلایل قدمت شهر علویجه وجود خرابه هایی معروف به سرخاله است که در آن آثار و بقایای مساکن قدیمی به خوبی مشهود است . این محل در طول زمان به سمت شرق و به محلی که معروف به دربند است منتقل شده . بنا به گفته اهالی ، دربند همان محلی است که در موقع حمله افاغنه مورد هجوم آنان قرار گرفته است .
پس از خرابی دربند ، بازماندگان حمله افاغنه در دو محل دیگر سکنی گزیدند که بعدها در طول زمان به ده بالا و ده پایین معروف شد .
در ادوار تاریخی بعد (احتمالاً دوره افشایه ) به منظور امنیت ساکنین و نیز استقرار نیروهای نظامی جهت جلوگیری از حمله مهاجمین قلعه ای معروف به قلعه نادری ساخته شد که بقایای آن در بافت قدیمی شهر علویجه موجود است . سپس در جوار آن قلعه های دیگری به نام های قلعه کهنه و قلعه پایین بنا گردید . در منطقه علویجه از دوره صفویه آثاری بر جای مانده است که از آن جمله می توان کاروانسرای عباسی واقع در روستای هسنیجه را نام برد .
پس از گذشت مدتی از سکونت جمعیت در داخل قلعه های فوق الذکر ، به دلیل افزایش جمعیت و و نیز حکمفرمایی امنیت نسبی ، علویجه خارج از قلعه ها گسترش فیزیکی داشته که بیشترین گسترش به طرف غرب صورت گرفته است. از مهمترین آثار باقیمانده در این شهر از دوران گسترش خارج از قلعه ها مسجد بزرگ یا مسجد جامع است که هنوز در قسمت بافت قدیم علویجه وجود دارد .

وجه تسمیه بخش عربستان و شهر علویجه
وجه تسمیه عربستان برای این منطقه ، به احتمال قوی این بوده است که عربهای مسلمانی که برای فتح اصفهان از این مسیر آمده بودند پس از موفقیت ، عده ای از آن ها در حوالی اصفهان از جمله این منطقه اقامت گزیدند و وجه تسمیه علویجه ، نیز از این قرار است که سادات از اعراب و علویون همراه امام حسن مجتبی (ع) در این مکان اقامت گزیدند و علویجه طبق اسناد معتبری که در دسترس می باشد ، در ابتدا علوی نام داشته است . سپس (جه) که مخفف جاه است به آن اضافه گردیده و معنا و مفهوم با مسمایی پیدا نموده : ((مقام و جایگاه علویون و پیروان و شیعیان حضرت علی(ع)))، و در حال حاضر علوی پسوند فامیل سادات علویجه می باشد.
امام زادگان بسیارى در شهرها و روستاهاى‏کشور بزرگ اسلامیمان آرمیده‏اند، که‏مزارشان تجلى‏گاه عواطف انسانى و پناهگاه‏روحى مردم است. دوستداران اهل‏بیت‏علیهم السلام‏مزار امام زادگان را درى گشوده به سوى‏آسمان معنویت و معرفت مى‏دانند و هرگاه‏حاجتى داشته باشند، با توسل به روح‏ملکوتى این بزرگواران و باتقدیم سلام به‏آستان متبرک یادگاران عترت و خواندن‏زیارتنامه، آرامش روحى خود را باز مى‏یابند.
ضریح‏هاى امام زادگان جوششگاه عواطف‏و احساسات پاک مردان و زنانى است که باادب خاص در برابر مشاهد منور فرزندان‏حضرت فاطمه - سلام الله علیها - و با پیمودن‏راه‏هاى دور و نزدیک، احترام و ارادت قلبى‏خویش را به فرزندان حضرت زهراعلیها السلام وکاروان پراکنده کوثر ابراز مى‏دارند.
بسیارى از امام زادگان دانشورانى بزرگ ومجاهدانى سترگ و زاهد بودند، که رسالت‏تبلیغ دین و آموزش حقایق مکتب احیاگراسلام را بر دوش داشتند. برخى از آنان‏پرستوهاى مهاجرى بودند که براى رساندن‏پیام ایمان در روستاهاى دور افتاده و بر فرازکوه‏ها و در دل کویرها، زندگى رامخفیانه ومظلومانه سپرى کردند. (1)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آشنایی با معماری و پیشینه امامزاده شمس الدین اصفهان

تحقیق درباره سوره شمس

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره سوره شمس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره سوره شمس


تحقیق درباره سوره شمس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه5

 

فهرست مطالب

محتوا و فضیلت سوره :.

عاقبت مرگبار طغیانگران

 

سوره شمس

این سوره در ((مکه )) نازل شده و 15 آیه دارد .

محتوا و فضیلت سوره :.

این سوره که در حقیقت سوره ((تهذیب نفس )) و ((تطهیر قلوب از ناپاکیها وناخالصیها))ست , بر مـحـور هـمـین معنى دورمى زند, منتها در آغاز سوره به یازده موضوع مهم از عالم خلقت و ذات پاک خداوند براى اثبات این معنى که فلاح و رستگارى در گرو تهذیب نفس است قسم یاد شده , و بیشترین سوگندهاى قرآن را بطور جمعى در خود جاى داده است .
و در پـایـان سـوره به ذکر نمونه اى از اقوام متمرد و گردنکش ـکه به خاطر ترک تهذیب نفس در شـقـاوت ابـدى فـرو رفـتـند, و خداوند آنها را به مجازات شدیدى گرفتار کرد, یعنى قوم ثمودـ مى پردازد.
در فضیلت .
تـلاوت ایـن سوره همین بس که در حدیثى از پیغمبراکرم (ص )آمده است : ((هرکس آن را بخواند گوئى به تعداد تمام اشیائى که خورشید و ماه برآنها مى تابد در راه خدا صدقه داده است ))!.
و مـسـلما این فضیلت بزرگ از آن کسى است که محتواى بزرگ این سوره کوچک را در جان خود پیاده کند, و تهذیب نفس را وظیفه قطعى خودبداند.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.
(آیه )ـ.

رستگارى بدون تهذیب نفس ممکن نیست !.

سـوگـندهاى پى درپى و مهمى که در آغاز این سوره آمده , به یک حساب ((یازده )) سوگند و به حـسـاب دیگر ((هفت )) سوگند است , و به خوبى نشان مى دهد که مطلب مهمى در اینجا مطرح است , مطلبى به عظمت آسمانها و زمین و خورشید وماه , مطلبى سرنوشت ساز و حیات بخش .
نخست مى فرماید: ((به خورشید و گسترش نور آن سوگند))(والشمس وضحیها).
سوگندهاى قرآن عموما دو مقصد را تعقیب مى کند: نخست اهمیت مطلبى که سوگند به خاطر آن یـاد شـده , و دیـگـر اهـمـیت خود این امور که مورد سوگند است ,چرا که سوگند همیشه به موضوعات مهم یاد مى شود.
((خـورشـیـد)) مـهمترین و سازنده ترین نقش را در زندگى انسان و تمام موجودات زنده زمینى دارد, زیرا علاوه بر این که منبع ((نور)) و ((حرارت )) است و این دو از عوامل اصلى زندگى انسان بـه شـمـار مـى رود, منابع دیگر حیاتى نیز از آن مایه مى گیرند, وزش بادها, نزول بارانها, پرورش گـیاهان , و حتى پدیدآمدن منابع انرژى زا, همچون نفت و ذغال سنگ , هرکدام درست دقت کنیم بـصـورتـى بـا نورآفتاب ارتباط دارد بطورى که اگر روزى این چراغ حیات بخش خاموش گردد تاریکى و سکوت و مرگ همه جا را فرا خواهد گرفت .
(آیـه )ـ سـپـس بـه سـومـیـن سوگند پرداخته , مى گوید: ((و قسم به ماه هنگامى که بعد از آن (خورشید) درآید)) (والقمر اذا تلیها).
ایـن تـعـبـیر ـچنانکه جمعى از مفسران نیز گفته اندـ در حقیقت اشاره به ماه درموقع بدر کامل یـعـنـى ;
Š شب چهارده است , زیرا ماه در شب چهاردهم تقریبا مقارن غروب آفتاب سر از افق مشرق بـرمى دارد, و چهره پرفروغ خود را ظاهر کرده , وسلطه خویش را بر پهنه آسمان تثبیت مى کند, و چون از هر زمان جالبتر و پرشکوه تراست به آن سوگند یاد شده .
(آیـه )ـ و در چـهـارمین سوگند, مى افزاید: ((و به روز هنگامى که صفحه زمین را روشن سازد)) (والنهار اذا جلیها).
سـوگـنـد بـه ایـن پـدیـده مـهـم آسـمـانى به خاطر تاثیر فوق العاده آن در زندگى بشر, و تمام مـوجـودات زنـده اسـت , چـرا که روز رمز حرکت و جنبش و حیات است و تمام تلاشها و کششها و کوششهاى زندگى معمولا در روشنائى روزصورت مى گیرد.
(آیـه )ـ و در پـنجمین سوگند مى فرماید: ((و به شب , آن هنگام که زمین رابپوشاند)) (واللیل اذا یغشیها).
((شـب )) بـا تمام برکات و آثارش , که از یکسو حرارت آفتاب روز را تعدیل مى کند, و از سوى دیگر مایه آرامش و استراحت همه موجودات زنده است .
(آیـه )ـ در شـشـمـین و هفتمین سوگند به سراغ آسمان و خالق آسمان مى رود, و مى افزاید: ((و قسم به آسمان و کسى که آسمان را بنا کرده )) (والسما ومابنیها).
اصـل خلقت آسمان با آن عظمت خیره کننده از شگفتیهاى بزرگ خلقت است , و بنا و پیدایش این هـمه کواکب و اجرام آسمانى و نظامات حاکم بر آنهاشگفتى دیگر, و از آن مهمتر خالق این آسمان است .
(آیـه )ـ سـپـس در هـشـتـمـیـن و نـهمین سوگند سخن از زمین و خالق زمین به میان آورده , مى فرماید: ((و به زمین و کسى که آن را گسترانیده )) (والا رض وماطحیها).
زمین که گاهواره زندگى انسان و تمام موجودات زنده است .
زمـیـن بـا تـمام شگفتیها: کوهها و دریاها, دره ها و جنگلها, چشمه ها و رودخانه ها,معادن و منابع گرانبهایش , که هرکدام به تنهائى آیتى است از آیات حق و نشانه اى ازنشانه هاى او.
و از آن برتر و بالاتر خالق این زمین و کسى که آن را گسترانیده است .
(آیـه )ـ سـرانـجام به دهمین و یازدهمین سوگند که آخرین قسمها در این سلسله است پرداخته , مـى فـرمـایـد: ((و قـسم به جان آدمى , و آن کس که آن را (آفریده و) منظم ساخته )) (ونفس وما سویها).
هـمان انسانى که عصاره عالم خلقت , و چکیده جهان ملک و ملکوت , و گل سرسبد عالم آفرینش است .
مـنـظور از ((نفس )) جسم و روح هر دو مى باشد و مراد از ((سویها)) (از ماده تسویه ) هم تنظیم و تـعـدیـل قواى روحى انسان است , از حواس ظاهر گرفته , تانیروى ادراک , حافظه , انتقال , تخیل , ابتکار, عشق , اراده و تصمیم , و مانند آن که درمباحث ((علم النفس )) مطرح شده است .
و هـم تـمـام شـگـفـتـیـهـاى نـظامات بدن و دستگاههاى مختلف آن را که در علم ((تشریح )) و ((فـیـزیـولـوژى )) (وظایف الاعضا) بطور گسترده موردبحث قرارگرفته شامل مى شود;
Š چرا که شگفتیهاى قدرت خداوند هم در جسم است و هم در جان و اختصاص به یکى از این دو ندارد.
(آیه )ـ در این آیه به یکى از مهمترین مسائل مربوط به آفرینش انسان پرداخته , مى افزاید: ((سپس فجور و تقوا (شر و خیرش ) را به او الهام کرده است ))(فالهمها فجورها وتقویها).
خداوند آن چنان قدرت تشخیص و عقل و وجدان بیدار, به او داده که فجورو تقوا را از طریق عقل و فطرت درمى یابد.
آرى ! هنگامى که خلقتش تکمیل شد, و هستى او تحقق یافت , خداوندبایدها و نبایدها را به او تعلیم داد, و بـه ایـن تـرتـیـب وجودى شد از نظر آفرینش مجموعه اى از گل بدبو و روح الهى و از نظر تـعـلـیـمـات آگاه بر فجور و تقوا و در نتیجه ,وجودى است که مى تواند در قوس صعودى برتر از فرشتگان گردد;
Š و در قوس نزولى از حیوانات درنده نیز منحطتر گردد و این منوط به آن است که با اراده وانتخابگرى خویش کدام مسیر را برگزیند.
(آیـه )ـ و سـرانجام بعد از تمام این سوگندهاى مهم و پى درپى به نتیجه آنها پرداخته , مى فرماید: سوگند به اینها ((که هرکس نفس خود را پاک و تزکیه کرده رستگار شده )) (قد افلح من زکیها).
آرى ! رسـتگارى از آن کسى است که نفس خویش را تربیت کند و رشد و نمودهد, و از آلودگى به خـلق و خوى شیطانى و گناه و عصیان و کفر پاک سازد و درحقیقت مساله اصلى زندگى انسان نیز همین ((تزکیه )) است , که اگر باشد سعادتمنداست و الا بدبخت و بینوا.
(آیـه )ـ سپس به سراغ گروه مخالف رفته , مى فرماید: ((و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته , نومید و محروم گشته است ))! (وقد خاب من دسیها).
و به این ترتیب پیروزمندان و شکست خوردگان در صحنه زندگى دنیا مشخص مى شوند, و معیار ارزیـابـى ایـن دو گـروه چـیـزى جـز ((تـزکیه نفس و نمو و رشد روح تقوا و اطاعت خداوند)) یا ((آلودگى به انواع معاصى و گناهان ))نیست .
در حدیثى آمده است که : رسول خدا(ص ) هنگامى که آیه ((قد افلح من زکیها))را تلاوت مى فرمود تـوقـف مى کرد و چنین دعا مى نمود: ((پروردگارا! به نفس من تقوایش را مرحمت کن , تو ولى و مولاى آن هستى , و آن را تزکیه فرما که تو بهترین تزکیه کنندگانى )).
(آیه )ـ.

عاقبت مرگبار طغیانگران :.

بـه دنبال هشدارى که در آیات قبل درباره عاقبت کار کسانى که نفس خود را آلوده مى کنند آمده بـود,در ایـنجا به عنوان نمونه به یکى از مصداقهاى واضح تاریخى این مطلب پرداخته , وسرنوشت قـوم طغیانگر ((ثمود)) را در عباراتى کوتاه و قاطع و پرمعنى بیان کرده ,مى فرماید: ((و قوم ثمود بر اثر طغیان (پیامبرشان را) تکذیب کردند)) (کذبت ثمودبطغویها).
((قـوم ثـمـود)) کـه نام پیامبرشان ((صالح )) بود از قدیمى ترین اقوامى هستند که دریک منقطه کـوهـستانى میان ((حجاز)) و ((شام )) زندگى مى کردند, زندگى مرفه , سرزمین آباد, دشتهاى مـسـطـح بـا خـاکهاى مساعد و آماده براى کشت و زرع , و قصرهاى مجلل , و خانه هاى مستحکم داشتند, ولى نه تنها شکر این همه نعمت را به جانیاوردند, بلکه سر به طغیان و سرکشى برداشته , و به تکذیب پیامبرشان صالح برخاستند, و آیات الهى را به باد سخریه گرفتند, و سرانجام خداوند آنها را با یک صاعقه آسمانى نابود کرد.
(آیـه )ـ سـپـس به یکى از نمونه هاى بارز طغیان این قوم پرداخته ,مى افزاید: ((آنگاه که شقى ترین آنها به پا خاست )) (اذانبعث اشقیها).
((اشقى )) (شقى ترین ) اشاره به همان کسى است که ناقه ثمود را به هلاکت رساند.
در بـعـضـى از روایات آمده است که پیغمبراکرم (ص ) به على (ع ) فرمود:((سنگدلترین افراد اقوام نخستین که بود؟)).
على (ع ) در پاسخ عرض کرد: ((آن کسى که ناقه ثمود را به هلاکت رساند)).
پیامبر فرمود: ((راست گفتى , شقى ترین افراد اقوام اخیر چه کسى است ؟)).
على (ع ) مى گوید: ((عرض کردم نمى دانم اى رسول خدا!)).
پـیامبر(ص ) فرمود: ((کسى که شمشیر را بر این نقطه از سر تو وارد مى کند)) وپیامبر(ص ) اشاره به قسمت بالاى پیشانى آن حضرت کرد.
هـیچ یک از این دو خصومت شخصى نداشتند, بلکه هر دو مى خواستندنور حق را خاموش کنند, و معجزه و آیتى از آیات الهى را از میان بردارند.
(آیه )ـ در این آیه به شرح بیشترى در زمینه طغیانگرى قوم ثمود پرداخته ,مى افزاید: ((و فرستاده الـهـى [ صـالـح ] بـه آنـان گـفـت : نـاقه خدا [ همان شترى که معجزه الهى بود] را با آبشخورش واگذارید)) (فقال لهم رسول اللّه ناقة اللّه وسقیها).
مـنـظور از ((رسول اللّه )) در اینجا حضرت صالح (ع ) پیغمبر قوم ثمود است , وتعبیر به ((ناقة اللّه )) (شـتر ماده متعلق به خداوند) اشاره به این است که این شتر یک شتر معمولى نبود, بلکه به عنوان مـعـجـزه و سند گویاى صدق دعوى صالح فرستاده شده بود, یکى از ویژگیهاى آن طبق روایت مشهور این بود که از دل صخره اى از کوه برآمد تا معجزه گویائى در برابر منکران لجوج باشد.
(آیه )ـ و در این آیه مى گوید: این قوم سرکش اعتنائى به کلمات این پیامبربزرگ و هشدارهاى او نکردند ((پس او را تکذیب و ناقه را پى کردند)) (فکذبوه فعقروها).
جـالب توجه این که کسى که ناقه را به هلاکت رساند, یک نفر بیشتر نبود ولى در آیه فوق این عمل بـه تـمام طغیانگران قوم ثمود نسبت داده شده , این به خاطر آن است که دیگران هم به نحوى در این کار سهیم بودند و با خشنودى و رضایت کامل آنها انجام گرفت .
و بـه دنـبـال ایـن تکذیب و مخالفت شدید, خداوند چنان آنها را مجازات کردکه اثرى از آنان باقى نـمـانـد, چـنانکه در ادامه همین آیه مى فرماید: ((از این روپروردگارشان آنها (و سرزمینشان ) را بـه خـاطـر گـناهشان درهم کوبید و با خاک یکسان و صاف کرد))! (فدمدم علیهم ربهم بذنبهم فسویها).
صـاعـقـه همان صیحه عظیم آسمانى در چند لحظه کوتاه چنان زلزله و لرزه اى در سرزمین آنها ایجاد کرد که تمام بناها روى هم خوابید و صاف شد و خانه هایشان را به گورهاى آنها مبدل ساخت .
(آیه )ـ سرانجام در آخرین آیه سوره براى این که هشدار محکمى به تمام کسانى که در همان مسیر و خـط حـرکـت مـى کـنـنـد بـدهـد, مى فرماید: ((و(خداوند) هرگز از فرجام این کار [ مجازات ستمگران ] بیم ندارد)) (ولا یخاف عقبیها).
بسیارند حاکمانى که قدرت بر مجازات دارند ولى پیوسته از پیامدهاى آن بیمناکند,و از واکنشها و عـکـس الـعـملها ترسان , و به همین دلیل از قدرت خود استفاده نمى کنند, و یا به تعبیر صحیحتر قـدرت آنـان آمیخته با ضعف و ناتوانى و علمشان آمیخته با جهل است ;Š چرا که مى ترسند توانائى بر مقابله باپیامدهاى آن را نداشته باشند.
ولى خداوند قادر متعال که علمش احاطه به همه این امور و عواقب و آثار آن دارد, و قدرتش براى مقابله با پیامدهاى حوادث با هیچ ضعفى آمیخته نیست بیمى از عواقب این امور ندارد, و به همین دلیل با نهایت قدرت و قاطعیت آنچه را که اراده کرده است انجام مى دهد.
((پایان سوره الشمس )).

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سوره شمس

تحقیق در مورد شمس تبریزی

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد شمس تبریزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شمس تبریزی


تحقیق در مورد شمس تبریزی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:11

فهرست:

شمس تبریزی

شمس الدین محمد پسر علی پسر ملک داد تبریزی از عارفان مشهور قرن هفتم هجری است، که مولانا جلال الدین بلخی مجذوب او شده و بیشتر غزلیات خود را بنام وی سروده است. از جزئیات احوالش اطلاعی در دست نیست؛ همین قدر پیداست که از پیشوایان بزرگ تصوف در عصر خود در آذربایجان و آسیای صغیر و از خلفای رکن الدین سجاسی و پیرو طریقه ضیاءالدین ابوالنجیب سهروردی بوده است.  برخی دیگر وی را مرید شیخ ابوبکر سلمه باف تبریزی و بعضی مرید باباکمال خجندی دانسته اند. در هر حال سفر بسیار کرده و همیشه نمد سیاه می پوشیده و همه جا در کاروانسرا فرود می آمد و در بغداد با اوحدالدین کرمانی و نیز با فخر الدین عراقی دیدار کرده است. در سال 642 هجری وارد قونیه شده و در خانه شکرریزان فرود آمده و در آن زمان مولانا جلال الدین که فقیه و مفتی شهر بوده به دیدار وی رسیده و مجذوب او شد.  در سال 645 هجری شبی که با مولانا خلوت کرده بود، کسی به او اشارت کرد و برخاست و به مولانا گفت مرا برای کشتن می خواهند؛ و چون بیرون رفت، هفت تن که در کمین ایستاده بودند با کارد به او حمله بردند و وی چنان نعره زد که آن هفت تن بی هوش شدند و یکی از ایشان علاءالدین محمد پسر مولانا بود و چون آن کسان به هوش آمدند از شمس الدین جز چند قطره خون اثری نیافتند و از آن روز دیگر ناپدید شد. درباره ناپدید شدن وی توجیهات دیگر هم کرده اند.  به گفته فریدون سپهسالار، شمس تبریزی جامه بازرگانان می پوشید و در هر شهری که وارد می شد مانند بازرگانان در کاروانسراها منزل می کرد و قفل بزرگی بر در حجره میزد، چنانکه گویی کالای گرانبهایی در اندرون آن است و حال آنکه آنجا حصیر پاره ای بیش نبود. روزگار خود را به ریاضت و جهانگردی می گذاشت. گاهی در یکی از شهرها به مکتبداری می پرداخت و زمانی دیگر شلوار بند میبافت و از درآمد آن زندگی میکرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شمس تبریزی