هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره عدال از دیدگاه شهید مطهری

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره عدال از دیدگاه شهید مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره عدال از دیدگاه شهید مطهری


تحقیق درباره عدال از دیدگاه شهید مطهری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:6

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله
اقتضاى عدالت بر خلاف ظلم خوددارى از ستم در حق دیگران است. اما بسیارى از معترضانْ شرور موجود در عالم را ستمى در حق انسان مى دانند. همین امر باعث شده که در بحثِ از عدل الهى, مسئله شرور, مهم ترین و بحث انگیزترین مسئله شود. ظاهراً در وجودِ شرور فراوان و متنوع در جهان تردیدى نیست, اما این شرور چگونه با عدالت خداوند قابل جمع اند؟
این مشکل از دوران باستان مطرح بوده است. در یونان باستان اپیکور به استنادِ شرور, عدل الهى را مورد سؤال قرار مى داد. کسانى چون دیوید هیوم و برتراند راسل این اشکالات را پى گرفته اند, در زمانه ما نیز کسانى چون آنتونى فلو و جى. ال. مکى تنسیق هاى جدیدترى از آن ارائه کرده اند.
تقریر اشکال به روایت هیوم این است:(چرا باید در جهان مصیبتى باشد؟ حتماً تصادفى نیست, پس علتى دارد. آیا خدا چنین خواسته؟ ولى او کاملاً خیر خواه است. آیا خلاف خواست اوست؟ ولى مگر او قادر مطلق نیست. استحکام این دلیل, به این کوتاهى, به این وضوح و به این قاطعیت را هیچ چیز نمى تواند متزلزل کند.62
براى تتمیم اشکال باید علم مطلق را هم به خیرخواهى وقدرت اضافه کرد. آن چه ایجاد اشکال مى کند قید اطلاق در سه گزاره ناظر به صفات خداست. اگر قدرت, خیر خواهى و علمِ خداوند و یا دست کم یکى از این ها محدود مى بود, مشکل حل مى شد. اما اکثر مسیحیان و مسلمانان حاضر نیستند که نه از اصل این صفات و نه از قید اطلاقِ دست کم یکى از آن ها دست بردارند.
شرور را معمولاً دو قسم مى کنند, شرّ طبیعى و شرّ اخلاقى. حوادثى مثل سیل, زلزله و توفان شرور طبیعى اند, شرور اخلاقى مثل گناه, جرم وظلم وستم, که حاصل سوء استفاده انسان ها از اختیارند و عامل آن انسان ها هستند نه طبیعت . البته لایب نیتس قسم سومى را هم اضافه مى کند که عبارت است از شرّ مابعد الطبیعى.
وى امکان را که لازمه همه مخلوقات است, نوعى شرّ مى داند. لایب نیتس در تقریر اشکال مى گوید: (خداوند هم در شرور اخلاقى شریک است و هم در شرور طبیعى و شرکت وى در هر دو قسم, هم طبیعى است و هم اخلاقى, انواع شرّ منحصر در دو نوع نیست.)63 چون طبیعت و انسان ساخته خداست, پس شرور ناشیِ از این دو منسوب به اوست و چون او با آزادى کامل عمل مى کند و در مورد شىء و پیامدهایى که ممکن است داشته باشد, معرفت کامل دارد, علت اخلاقى شرور هم هست,64 اما چون همه شرور از آن رو شرّند که به درد و رنج آدمى منجر مى شوند مى توان تنها شر را درد و رنج دانست.

براى حلّ مشکل یا باید نشان داد که دست کم یکى از چهار گزاره خدا عالم است, خدا قادر است , خدا خیّر است و شرور وجود دارد, کاذب است ویا نشان داد که این چهار گزاره على رغم ناهم خوانى ظاهرى با هم قابل جمع اند.
در الهیات پویشى, قدرت مطلقه خداوند انکار مى شود, اختیار انسان ها نوعى قدرت دانسته مى شود و لذا مخلوقات متناهى نیز هسته هایى از قدرتند, بنابراین, الاهى دانان پیرو الا هیات پویشى قبول نمى کنند که قدرت خداوند نامحدود باشد.65
این مسیر شاید مخالفان را خرسند کند, اما اکثریت اهل دین حاضر به پذیرش آن نیستند.
اگر کسى اصل وجود شرور را منافى عدالت بداند, تنها از طریق انکار وجود شرور مى تواند از عدالت الهى دفاع کند. بدین ترتیب, در معروف ترین راه حل ها که به افلاطون منسوب است, گزاره چهارم حذف مى شود. مطابق این رأى شرور یا عدمند یا عدمى. جهل و فقر در واقع, چیزى نیستند جز نبود علم و نبود مال. برخى از شرور هم, گرچه موجودند, مثل مار و عقرب و سیل, اما از آن حیث که موجودند, شرّ نیستند, بلکه از آن رو شرّند که منشأ عدم مى شوند; مثلاً باعث مى شوند که سلامتى یا جان کسى از دست برود و در غیر این صورت, شرّ نمى بودند. در فرهنگ اسلامى بسیارى از متفکران از این راه حل دفاع مى کنند.66
با این همه, جاى این سؤال هست که خداى قادرِ مطلق چرا موجودات را به گونه اى نیافرید که هم براى خود منشأ خیر باشند و هم براى دیگران.
خانم مرى بیکر ادى نیز شرّ را زاییده توهّم مى داند و معتقد است که انسان ها به دلیل گناه دست خوش توهّم شده اند و چیز ناموجودى, مثل شرّ را گمانِ وجود مى برند. اما آیا توهّم شرّ خود یک شرّ نیست.
از این چند مورد که بگذریم, اکثریت قاطع راه حل ها تلاشى است براى نشان دادن این که چهار گزاره فوق هم خوانند. از جمله معروف ترین دفاعیه ها, دفاع مبتنى بر اختیار است. حاصل آن این است که خداوند خواسته که انسان ها شبیه به او و مختار باشند. اختیار فضیلتى بزرگ است که در میان جانداران تنها انسان از آن برخوردار شده و لازمه اختیار امکان وقوع کردارهاى زشت است. اگر انسان نتواند گناه کند, حقیقتاً مختار نخواهد بود. در واقع, مختار بودن انسان براى خداوند چنان اهمیتى داشته که او حاضر شده است شرور ناشى از آن را نیز بپذیرد.67
به این راه حل, دو اشکال عمده وارد است: اولین اشکال این است که این پاسخ بر فرض توفیق, شرورِ طبیعى مثل سیل و زلزله را پوشش نمى دهد, چون این گونه شرور به سوء استفاده انسان ها از اختیارشان ربطى ندارند. دومین اشکال این است که حتى در حوزه اعمال اختیارى نیز داشتن اختیار مستلزم وقوع شرّ نیست. کسانى چون آنتونى فلو و جى. ال مکى مى گویند: (اگر منطقاً محال نیست موجود مختارى بى گناه باشد, پس خداوند مى توانست همه موجودات را این گونه بیافریند.) به تعبیر دیگر, آیا امکان آن هست که انسانى براى یک بار به اختیار عمل زشتى را ترک کند؟ پاسخ مثبت است, آیا امکان آن هست که وى این نحوه عمل را تکرار کند؟ و در طول عمر مرتکب گناه نشود؟ اگر براى یک کس منطقاً محال نباشد که در همه عمر از گناهان دورى کند,براى دیگران چنین امکانى وجود دارد. پس خداوند مى توانست جهانى بیافریند که همه انسان ها در آن مختار باشند, اما کسى مرتکب شرّ نشود. در قالب باورهاى دینى اشکال را مى توان این گونه مطرح کرد: مگر فرشتگان مختار نیستند, چرا اختیار آنان مستلزم وقوع گناه و شرارت نیست؟
در کوشش براى حلِّ اولین مشکل, برخى به تبع ایرِنائوس شرور طبیعى را نیز ناشى از گناه اولیه انسان و طغیان او در برابر خداوند دانسته و گفته اند: شرّ از زمانى به جهان پاى نهاد که انسان خداوند را نافرمانى کرد.68


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره عدال از دیدگاه شهید مطهری

تحقیق در مورد چیستی عدل

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد چیستی عدل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد چیستی عدل


تحقیق در مورد چیستی عدل

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:31

 

  

 فهرست مطالب

 

 

مقدمه:

 

سر منشأ اصلی مسائل گوناگون عدل قرآن است:

 

عدل بشری و عدل الهی

 

عدل چیست ؟

 

الف . موزون بودن :

 

ب . معنی دوم عدل ، تساوی و نفی هرگونه تبعیض است

 

ج . رعایت حقوق افراد و عطا کردن به هر ذی حق ، حق او را

 

د . رعایت استحقاقها در افاضه وجود و امتناع نکردن از افاضه و رحمت

 

به آنچه امکان وجود یا کمال وجود دارد

 

راهها و مسلکها

تبعیضها

آیا نظام جهان ، ذاتی جهان است ؟

شرور

سبک و روش ما

 

مسأله دوگانگی هستی

 

شر ، عدمی است

 

 

 

چرا کلام اسلامی بیش از هر چیز به مسأله عدل پرداخته است ؟ و چرا فقه اسلامی قبل از هر چیزی مسأله عدل برایش‏ مطرح شد ؟ و چرا در جهان سیاست اسلامی بیش از هر کلمه ای کلمه عدل به‏ گوش

می‏خورد ؟ اینکه در همه حوزه‏ها سخن از عدل بود باید یک ریشه و سر منشأ خاص داشته باشد. آیا جریان اصلی دیگری در کار بوده که همه این جریانها را او بر می‏انگیخته و تغذیه می‏کرده است ؟
از نظر ما ریشه اصلی و ریشه ریشه‏های طرحهای علمی و عملی مسأله عدل را در جامعه اسلامی ، در درجه اول ، در خود قرآن کریم باید جستجو کرد . قرآن‏ است که بذر اندیشه عدل را در دلها کاشت و آبیاری کرد و دغدغه آن را چه‏ از نظر فکری و فلسفی و چه از نظر علمی و اجتماعی در روحها ایجاد کرد .
این قرآن است که مسأله عدل و ظلم را در چهره‏های گوناگونش : عدل تکوینی‏ ،عدل تشریعی ، عدل اخلاقی ، عدل اجتماعی طرح کرد .
قرآن تصریح می‏کند که نظام هستی و آفرینش ، بر عدل و توازن و بر اساس‏ استحقاقها و قابلیتها است . گذشته از آیات زیادی که صریحا ظلم را از ساحت کبریائی بشدت نفی می‏کند ، و گذشته از آیاتی که ابلاغ و بیان و اتمام حجت را از آن جهت از شؤون پروردگار می‏شمارد که بود اینها نوعی‏
عدل ، و هلاک بشر با نبود آنها نوعی ظلم و ستم است ، و گذشته از آیاتی‏ که اساس خلقت را بر حق - که ملازم با عدل است - معرفی می‏نماید ، گذشته‏ از همه اینها در برخی از آیات ، از مقام فاعلیت و تدبیر الهی بعنوان‏ مقام قیام به عدل یاد می‏کند :
"شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوا العلم قائما بالقسط " آل عمران.

 و یا عدل را ترازوی خدا در امر آفرینش می‏داند :

و السماء رفعها و وضع المیزان ».
در ذیل همین آیه است که رسول خدا فرمود :
" بالعدل قامت السموات و الارض »
"
آسمانها و زمین به عدل برپا است " .
عدل تشریعی یعنی اینکه در نظام جعل و وضع و تشریع قوانین ، همواره اصل‏ عدل ، رعایت شده و می‏شود نیز صریحا مورد توجه قرآن قرار گرفته است . در قرآن کریم تصریح شده که حکمت بعثت و ارسال رسل این است که عدل و قسط بر نظام زندگانی بشر حاکم باشد :
" لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم‏
الناس بالقسط ».
"
همانا فرستادگان خویش را با دلائل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب‏ و مقیاس ( قانون ) فرستادیم تا مردم بدینوسیله عدل را بپا دارند " .
بدیهی است که برقراری اصل عدل در نظامات اجتماعی ، موقوف به این‏ است که اولا نظام تشریعی و قانونی ، نظامی عادلانه باشد ، و ثانیا عملا به‏ مرحله اجرا در آید .
علاوه بر این اصل کلی که قرآن در مورد همه پیامبران بیان کرده است ، در مورد نظام تشریعی اسلامی می‏گوید : « قل امر ربی بالقسط ». یا در مورد برخی دستورها می‏گوید : « ذلکم اقسط عند الله »
قرآن کریم ، امامت و رهبری را " پیمان الهی " و مقامی " ضد ظلم " و " توأ م با عدل " می‏داند . قرآن آنجا که درباره شایستگی ابراهیم برای‏ امامت و رهبری سخن می‏گویند ، برداشتن چنین است : " آنگاه که ابراهیم‏ از همه کوره‏ها خالص در آمد به او ابلاغ شد که تو را به امامت و رهبری‏ برگزیدیم . ابراهیم درخواست کرد و یا استفهام نمود که این موهبت الهی‏ در نسل او ادامه یابد . به او پاسخ داده شد که : امامت و رهبری ، پیمانی است الهی و ستمکاران را در آن نصیبی نیست : « لا ینال‏ عهدی الظالمین » .
قرآن ، انسان اخلاقی را به عنوان " صاحب عدل " نام می‏برد . در چند جای قرآن که سخن از داوری و یا گواهی انسانهایی است که از نظر تربیتی و اخلاقی و روحی قابل اعتماد باشند ، آنها را به همین عنوان که گفتیم نام‏ می‏برد ، مثل اینکه می‏فرماید : « یحکم به ذوا عدل منکم ». یا می‏فرماید : « و اشهدوا ذوی عدل منکم ».
پس از ترجمه آثار یونانی در جهان اسلام ، این جمله افلاطون معروف شد که‏ " عدالت ، مادر همه فضائل اخلاقی است " ولی در حدود دو قرن پیش از آنکه سخن افلاطون در میان مسلمین شناخته بشود ، مسلمین از زبان قرآن این‏ سخن را شنیده بودند .
بیشترین آیات مربوط به عدل ، در باره عدل جمعی و گروهی است اعم از خانوادگی ، سیاسی ، قضائی ، اجتماعی . در قرآن ، از توحید گرفته تا معاد ، و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت ، و از آرمانهای فردی گرفته تا هدفهای اجتماعی ، همه بر محور عدل‏ استوار شده است . عدل قرآن ، همدوش توحید ، رکن معاد ، هدف تشریع‏ نبوت ، فلسفه زعامت و امامت ، معیار کمال فرد ، و مقیاس سلامت اجتماع‏ است .
عدل قرآن ، آنجا که به توحید یا معاد مربوط می‏شود ، به نگرش انسان به‏ هستی و آفرینش ، شکل خاص می‏دهد ، و به عبارت دیگر ، نوعی " جهان بینی‏ است ، آنجا که به نبوت و تشریع و قانون مربوط می‏شود ، یک " مقیاس‏ و " معیار " قانون شناسی است ، و به عبارت دیگر جای پایی است‏ برای عقل که در ردیف کتاب و سنت قرار گیرد و جزء منابع فقه و استنباط بشمار آید ، آنجا که به امامت و رهبری مربوط می‏شود یک " شایستگی " است ، آنجا که پای اخلاق به میان می‏آید ، آرمانی انسانی است ، و آنجا که‏ به اجتماع کشیده می‏شود یک " مسؤولیت " است .
چگونه ممکن بود مسأله‏ای که در قرآن تا این پایه بدان اهمیت داده شده‏ که هم جهان‏بینی است ، و هم معیار شناخت قانون ، و هم ملاک شایستگی‏ زعامت و رهبری، و هم آرمانی انسانی ، و هم مسؤولیتی اجتماعی ، مسلمین با آن عنایت شدید و حساسیت فراوانی که در مورد قرآن داشتند نسبت به آن بی تفاوت بمانند .
این است که ما معتقدیم دلیلی ندارد که در پی علتی دیگر برویم و فکر خود را خسته نماییم که چرا از آغاز نهضتهای فکری و عملی مسلمین ، همه جا کلمه " عدل " به چشم می‏خورد ؟
علت اصلی حساسیت مسلمین نسبت به این مسأله ، و علت راه یافتن این‏ اصل در کلام و در فقه و در حوزه‏های اجتماعی اسلامی ، بلا شک قرآن بود . اما علت جبهه گیریهای مختلف در این مسأله که برخی آن را عریان و بدون لفافه‏ پذیرفتند و برخی با یک سلسله توجیهات و تأویلات آن را از اثر انداختند چیزهای دیگر است که برخی روانی است ، و برخی اجتماعی و برخی سیاسی .
این است نظر ما درباره سر منشأ اصلی طرح این مسأله در جامعه اسلامی .
افرادی دیگر ، ممکن است که به گونه‏ای دیگر و از زاویه دیگر این مسأله‏ را تعلیل و تحلیل کنند .
چنانکه می‏دانیم پیروان برخی مکتبها بطور کلی جریانات اجتماعی را به‏ گونه‏ای دیگر تعلیل و تحلیل می‏کنند . پیروان این مکتبها یک سلسله قالبهای‏ ساخته و از پیش پرداخته ای دارند و به هر ضرب و زور هست می‏خواهند همه‏ حوادث را در آن قالبها بشناسانند .
در این گونه مکتبها مسأله تضادهای طبقاتی و موضعگیریهای اجتماعی بر اساس برخورداریها و محرومیتها ، نقش اصلی و اساسی را در همه حرکتها و جنبشها ایفا می‏کنند .

 از نظر پیروان آن مکتبها همه تجلیات روحی و فکری و ذوقی و عاطفی بشر ، انعکاسی از نیازهای مادی و روابط اقتصادی است ، همه‏ شؤون ، روبنا است و چیزی که زیر بنا است اقتصاد و شؤون اقتصادی است ، خصوصیات فکری و ذوقی و عاطفی و هنری هر کس را در موضعگیری خاص طبقاتی‏ او باید جستجو کرد از نظر پیروان این مکتبها اگر می‏بینیم که در جامعه‏ای بیش از همه چیز سخن عدل به میان می‏آید ، ریشه آن را در نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی‏ باید جستجو کنیم نه در جای دیگر .

باید بدانیم که این جبهه گیریهای عقلی و فکری و کلامی و فقهی ، نمایانگر یک جبهه گیری زیر پرده است که گروه وابسته به طبقات‏ محروم و محکوم ، در مقابل طبقات مرفه و برخوردار کرده است .

اندیشه‏ تابع شکم است . محال است که یک برخوردار مرفه ، از اصل عدل دفاع کند ، همچنانکه محال است که یک محروم زجر کشیده منکر اصالت عدل بشود .
از نظر ما ، اینگونه توجیه تاریخ ، یکسونگری است . شک ندارد که نیاز مادی ، یک عامل بسیار مهم و اساسی در گرایشهای انسان است و احیانا جای‏ پایی از علل اقتصادی نیز در جبهه گیریهای فکری و اجتماعی و سیاسی اسلامی‏ می‏توان یافت .

 اما نمی‏توان همه جاذبه هایی که انسان را احاطه کرده و تحت نفوذ قرار می‏دهد و همه عوامل اصلی و اساسی‏ای را که در بافت تاریخ‏ انسان مؤثر است در نیازهای اقتصادی خلاصه کرد ، و شاید هنوز زود است که‏ در باره مجموع عوامل اساسی حاکم بر زندگی فردی و اجتماعی انسان اظهار نظر قاطع بشود . قدر مسلم این است که نیازهای مادی را به عنوان نیاز اصلی‏ منحصر نتوان مورد قبول قرار داد.

  غرض اصلی ما از طرح این بحث در این مقدمه ، یکی این است که نقش‏ قرآن را در برانگیختن افکار و اندیشه‏ها نشان دهیم ، دیگر اینکه اهمیت و اصالت آن را از نظر قرآن کریم روشن سازیم .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد چیستی عدل

مقاله عدل الهی

اختصاصی از هایدی مقاله عدل الهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله عدل الهی


مقاله عدل الهی

سر منشأ اصلی مسائل گوناگون عدل قرآن است:

چرا کلام اسلامی بیش از هر چیز به مسأله عدل پرداخته است ؟ و چرا فقه اسلامی قبل از هر چیزی مسأله عدل برایش‏ مطرح شد ؟ و چرا در جهان سیاست اسلامی بیش از هر کلمه ای کلمه عدل به‏ گوش

می‏خورد ؟ اینکه در همه حوزه‏ها سخن از عدل بود باید یک ریشه و سر منشأ خاص داشته باشد. آیا جریان اصلی دیگری در کار بوده که همه این جریانها را او بر می‏انگیخته و تغذیه می‏کرده است ؟
از نظر ما ریشه اصلی و ریشه ریشه‏های طرحهای علمی و عملی مسأله عدل را در جامعه اسلامی ، در درجه اول ، در خود قرآن کریم باید جستجو کرد . قرآن‏ است که بذر اندیشه عدل را در دلها کاشت و آبیاری کرد و دغدغه آن را چه‏ از نظر فکری و فلسفی و چه از نظر علمی و اجتماعی در روحها ایجاد کرد .
این قرآن است که مسأله عدل و ظلم را در چهره‏های گوناگونش : عدل تکوینی‏ ،عدل تشریعی ، عدل اخلاقی ، عدل اجتماعی طرح کرد .
قرآن تصریح می‏کند که نظام هستی و آفرینش ، بر عدل و توازن و بر اساس‏ استحقاقها و قابلیتها است . گذشته از آیات زیادی که صریحا ظلم را از ساحت کبریائی بشدت نفی می‏کند ، و گذشته از آیاتی که ابلاغ و بیان و اتمام حجت را از آن جهت از شؤون پروردگار می‏شمارد که بود اینها نوعی‏
عدل ، و هلاک بشر با نبود آنها نوعی ظلم و ستم است ، و گذشته از آیاتی‏ که اساس خلقت را بر حق - که ملازم با عدل است - معرفی می‏نماید ، گذشته‏ از همه اینها در برخی از آیات ، از مقام فاعلیت و تدبیر الهی بعنوان‏ مقام قیام به عدل یاد می‏کند :
"شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوا العلم قائما بالقسط " آل عمران.

و یا عدل را ترازوی خدا در امر آفرینش می‏داند :

و السماء رفعها و وضع المیزان ».
در ذیل همین آیه است که رسول خدا فرمود :
" بالعدل قامت السموات و الارض »
"
آسمانها و زمین به عدل برپا است " .
عدل تشریعی یعنی اینکه در نظام جعل و وضع و تشریع قوانین ، همواره اصل‏ عدل ، رعایت شده و می‏شود نیز صریحا مورد توجه قرآن قرار گرفته است . در قرآن کریم تصریح شده که حکمت بعثت و ارسال رسل این است که عدل و قسط بر نظام زندگانی بشر حاکم باشد :
" لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم‏
الناس بالقسط ».
"
همانا فرستادگان خویش را با دلائل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب‏ و مقیاس ( قانون ) فرستادیم تا مردم بدینوسیله عدل را بپا دارند " .
بدیهی است که برقراری اصل عدل در نظامات اجتماعی ، موقوف به این‏ است که اولا نظام تشریعی و قانونی ، نظامی عادلانه باشد ، و ثانیا عملا به‏ مرحله اجرا در آید .
علاوه بر این اصل کلی که قرآن در مورد همه پیامبران بیان کرده است ، در مورد نظام تشریعی اسلامی می‏گوید : « قل امر ربی بالقسط ». یا در مورد برخی دستورها می‏گوید : « ذلکم اقسط عند الله »
قرآن کریم ، امامت و رهبری را " پیمان الهی " و مقامی " ضد ظلم " و " توأ م با عدل " می‏داند . قرآن آنجا که درباره شایستگی ابراهیم برای‏ امامت و رهبری سخن می‏گویند ، برداشتن چنین است : " آنگاه که ابراهیم‏ از همه کوره‏ها خالص در آمد به او ابلاغ شد که تو را به امامت و رهبری‏ برگزیدیم . ابراهیم درخواست کرد و یا استفهام نمود که این موهبت الهی‏ در نسل او ادامه یابد . به او پاسخ داده شد که : امامت و رهبری ، پیمانی است الهی و ستمکاران را در آن نصیبی نیست : « لا ینال‏ عهدی الظالمین » .
قرآن ، انسان اخلاقی را به عنوان " صاحب عدل " نام می‏برد . در چند جای قرآن که سخن از داوری و یا گواهی انسانهایی است که از نظر تربیتی و اخلاقی و روحی قابل اعتماد باشند ، آنها را به همین عنوان که گفتیم نام‏ می‏برد ، مثل اینکه می‏فرماید : « یحکم به ذوا عدل منکم ». یا می‏فرماید : « و اشهدوا ذوی عدل منکم ».
پس از ترجمه آثار یونانی در جهان اسلام ، این جمله افلاطون معروف شد که‏ " عدالت ، مادر همه فضائل اخلاقی است " ولی در حدود دو قرن پیش از آنکه سخن افلاطون در میان مسلمین شناخته بشود ، مسلمین از زبان قرآن این‏ سخن را شنیده بودند .
بیشترین آیات مربوط به عدل ، در باره عدل جمعی و گروهی است اعم از خانوادگی ، سیاسی ، قضائی ، اجتماعی . در قرآن ، از توحید گرفته تا معاد ، و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت ، و از آرمانهای فردی گرفته تا هدفهای اجتماعی ، همه بر محور عدل‏ استوار شده است . عدل قرآن ، همدوش توحید ، رکن معاد ، هدف تشریع‏ نبوت ، فلسفه زعامت و امامت ، معیار کمال فرد ، و مقیاس سلامت اجتماع‏ است .
عدل قرآن ، آنجا که به توحید یا معاد مربوط می‏شود ، به نگرش انسان به‏ هستی و آفرینش ، شکل خاص می‏دهد ، و به عبارت دیگر ، نوعی " جهان بینی‏ است ، آنجا که به نبوت و تشریع و قانون مربوط می‏شود ، یک " مقیاس‏ و " معیار " قانون شناسی است ، و به عبارت دیگر جای پایی است‏ برای عقل که در ردیف کتاب و سنت قرار گیرد و جزء منابع فقه و استنباط بشمار آید ، آنجا که به امامت و رهبری مربوط می‏شود یک " شایستگی " است ، آنجا که پای اخلاق به میان می‏آید ، آرمانی انسانی است ، و آنجا که‏ به اجتماع کشیده می‏شود یک " مسؤولیت " است .
چگونه ممکن بود مسأله‏ای که در قرآن تا این پایه بدان اهمیت داده شده‏ که هم جهان‏بینی است ، و هم معیار شناخت قانون ، و هم ملاک شایستگی‏ زعامت و رهبری، و هم آرمانی انسانی ، و هم مسؤولیتی اجتماعی ، مسلمین با آن عنایت شدید و حساسیت فراوانی که در مورد قرآن داشتند نسبت به آن بی تفاوت بمانند .
این است که ما معتقدیم دلیلی ندارد که در پی علتی دیگر برویم و فکر خود را خسته نماییم که چرا از آغاز نهضتهای فکری و عملی مسلمین ، همه جا کلمه " عدل " به چشم می‏خورد ؟
علت اصلی حساسیت مسلمین نسبت به این مسأله ، و علت راه یافتن این‏ اصل در کلام و در فقه و در حوزه‏های اجتماعی اسلامی ، بلا شک قرآن بود . اما علت جبهه گیریهای مختلف در این مسأله که برخی آن را عریان و بدون لفافه‏ پذیرفتند و برخی با یک سلسله توجیهات و تأویلات آن را از اثر انداختند چیزهای دیگر است که برخی روانی است ، و برخی اجتماعی و برخی سیاسی .
این است نظر ما درباره سر منشأ اصلی طرح این مسأله در جامعه اسلامی .
افرادی دیگر ، ممکن است که به گونه‏ای دیگر و از زاویه دیگر این مسأله‏ را تعلیل و تحلیل کنند .
چنانکه می‏دانیم پیروان برخی مکتبها بطور کلی جریانات اجتماعی را به‏ گونه‏ای دیگر تعلیل و تحلیل می‏کنند . پیروان این مکتبها یک سلسله قالبهای‏ ساخته و از پیش پرداخته ای دارند و به هر ضرب و زور هست می‏خواهند همه‏ حوادث را در آن قالبها بشناسانند .
در این گونه مکتبها مسأله تضادهای طبقاتی و موضعگیریهای اجتماعی بر اساس برخورداریها و محرومیتها ، نقش اصلی و اساسی را در همه حرکتها و جنبشها ایفا می‏کنند .

از نظر پیروان آن مکتبها همه تجلیات روحی و فکری و ذوقی و عاطفی بشر ، انعکاسی از نیازهای مادی و روابط اقتصادی است ، همه‏ شؤون ، روبنا است و چیزی که زیر بنا است اقتصاد و شؤون اقتصادی است ، خصوصیات فکری و ذوقی و عاطفی و هنری هر کس را در موضعگیری خاص طبقاتی‏ او باید جستجو کرد از نظر پیروان این مکتبها اگر می‏بینیم که در جامعه‏ای بیش از همه چیز سخن عدل به میان می‏آید ، ریشه آن را در نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی‏ باید جستجو کنیم نه در جای دیگر .

باید بدانیم که این جبهه گیریهای عقلی و فکری و کلامی و فقهی ، نمایانگر یک جبهه گیری زیر پرده است که گروه وابسته به طبقات‏ محروم و محکوم ، در مقابل طبقات مرفه و برخوردار کرده است .

اندیشه‏ تابع شکم است . محال است که یک برخوردار مرفه ، از اصل عدل دفاع کند ، همچنانکه محال است که یک محروم زجر کشیده منکر اصالت عدل بشود .
از نظر ما ، اینگونه توجیه تاریخ ، یکسونگری است . شک ندارد که نیاز مادی ، یک عامل بسیار مهم و اساسی در گرایشهای انسان است و احیانا جای‏ پایی از علل اقتصادی نیز در جبهه گیریهای فکری و اجتماعی و سیاسی اسلامی‏ می‏توان یافت .

اما نمی‏توان همه جاذبه هایی که انسان را احاطه کرده و تحت نفوذ قرار می‏دهد و همه عوامل اصلی و اساسی‏ای را که در بافت تاریخ‏ انسان مؤثر است در نیازهای اقتصادی خلاصه کرد ، و شاید هنوز زود است که‏ در باره مجموع عوامل اساسی حاکم بر زندگی فردی و اجتماعی انسان اظهار نظر قاطع بشود . قدر مسلم این است که نیازهای مادی را به عنوان نیاز اصلی‏ منحصر نتوان مورد قبول قرار داد.

غرض اصلی ما از طرح این بحث در این مقدمه ، یکی این است که نقش‏ قرآن را در برانگیختن افکار و اندیشه‏ها نشان دهیم ، دیگر اینکه اهمیت و اصالت آن را از نظر قرآن کریم روشن سازیم .

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 31صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله عدل الهی