هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله و تحقیق درباره انسان از مرگ تا برزخ

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله و تحقیق درباره انسان از مرگ تا برزخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

انسان از مرگ تا برزخ

پیشگفتار

این مقاله درباره دوره اى بحث مى کند که ابتدایش مرگ و انتهایش دمیده شدن در صور و به پایان رسیدن عالم دنیاست . همان روزى که خورشید و ماه ، ستارگان و کهکشان ها، زمین و آسمان ، کوه و دریا، جن و انس و فرشتگان همه باید نداى حق را ((لبیک )) گویند و به سوى او بشتابند

این دوره ، به خلاف دوره هاى قبل و بعد تاریک ترین ، مبهم ترین ، مخفى ترین ، پرحادثه ترین ، حساس ترین ، وحشتناک ترین ، خطرناک ترین و طولانى ترین دوران هاى سرگذشت انسان از مبداء تا معاد است

تا حال کسى نتوانسته است به روشنى بداند که آن جا، چه خبر است و چه واقع مى شود؟ تنها چیزى که انسان درباره برزخ و قیامت مى داند خبرهایى است که قرآن و روایات در اختیار او گذاشته است . آگاهى کامل از این خبرها هم هنگامى حاصل مى شود که انسان خود، به برزخ منتقل شود و حقیقت را از نزدیک لمس کند و بفهمد. هر کس براى این دوره دیدگاهى دارد که ما به چهار نظریه از آنها اشاره مى کنیم

عده اى دیدگاهشان آن است که این دوره ، رفتن به بیابان عدم و نابودى و پایان یافتن کار است و همه چیز به آن جا ختم مى شود

آنان مى گویند: در این دوره ، انسان رهسپار عدم مى گردد و به سوى نیستى مطلق پیش مى رود و پرونده او براى همیشه بسته مى شود

دیدگاه عده اى دیگر چنین است : این دوره ، دوره بازداشت و زندانى شدن و آمادگى پیدا کردن براى قیامت و داخل شدن در بهشت یا جهنم است

دیدگاه جمعى آن است که این دوره ، جستن از زندان و رها شدن از زنجیر مادیات و فرار کردن از قفس تن و فارغ شدن از غم و غصه و درد و رنج است

دیدگاه چهارم : اعتقاد کسانى است که این دوره را، دوره تربیت شدن و به کمال رسیدن و نقص هاى دینى خود را جبران کردن مى دانند و مى گویند: در عالم برزخ دین مؤ منان کامل شده و آنان ، تمام عیار وارد قیامت مى شوند

این کتاب در دو بخش تنظیم شده است یکى مرگ و دیگرى برزخ

در بخش برزخ در رابطه با سؤ ال قبر، فشار قبر، برطرف شدن عذاب قبر، عذاب برزخى مجرمان ، نپوسیدن بدن هاى بعضى در قبر، صحبت اموات ، پاداش برزخیان و بهشت و جهنم برزخى و ده ها مطالب جالب دیگر مى باشد

مرگ از اسرار است

مرگ یکى از اسرار خلقت است ، یکى از رازهاى حل نشده است که بشر هنوز نتوانسته به اصل آن پى ببرد، آگاهى از اسرار مرگ یکى از مشکلات علم به حساب مى آید، همان طور که اصل حیات و زندگى نیز از اسرار و رموز مى باشد

بشرى که هنوز از حقیقت ((حیات ،)) که هم اکنون ، در پرتو آن به لذت بردن و برخوردار شدن از شئون زندگى مشغول است ، اطلاع درستى ندارد، طبیعى است که از حقیقت ((مرگ )) که هنوز به آن نرسیده و طعم آن را نچشیده است اطلاع صحیحى نخواهد داشت

دنیا هنوز نتوانسته است به راز حیات و پیدایش موجود زنده پى ببرد؟ نتوانسته است بفهمد چگونه مى شود موجود زنده اى که ترکیبات بدن او (از قبیل آب ، خاک ، آهک و مواد معدنى دیگر) که به اندازه معینى است ، هنگامى که مرگش فرا مى رسد، بدون آن که از ترکیبات جسمانى او چیزى کم شود، از حرکت و جنبش باز مى ماند؟

در همین ((بدن )) که قرن ها است دانشمندان ، روى آن کار مى کنند و با وسایل و ابزار دقیق فنى به مطالعات و موشکافى هاى عمیق علمى پرداخته و در اعماق آن فرو رفته اند، با این حال به بسیارى از اسرار آن نتوانسته اند پى ببرند! رمز بسیارى از امراض و راه هاى علاج بر آنان مجهول مانده است

شاهد روشن آن ، پى گیرى هاى مداوم دانشمندان براى تحقیقات بیشتر طبى و توسعه تاءسیسات مربوط به تشریح بدن و علم وظائف الاعضاء است

آیا بشر با این جهل وسیعى که نسبت به ((بدن )) خود دارد چگونه مى تواند در مقام شناسایى حقیقت ((روح )) که غیر از ((بدن )) است و آفرینش آن ، آفرینش دیگر و طرز خلقت آن ، طرز مخصوصى است اظهار علم و اطلاع نماید؟ تا چه رسد به این که بخواهد درباره ((مرگ )) که یکى از آثارش جدایى ((روح )) از بدن است ، اظهار علم و اطلاع کند

ما قسمت مهمى از عمر خود را در خواب به سر مى بریم و هنوز حقیقت آن را نفهمیده ایم ، نمى دانیم چگونه به خواب مى رویم و چگونه خواب مى بینیم . بسا در عالم خواب با صحنه هاى سرورانگیز و یا هراس ناک روبه رو مى شویم . احیانا حوادثى را که هنوز واقع نشده و در آینده واقع خواهد شد در خواب مى بینیم !؟ سپس به همانگونه که در خواب دیده ایم در بیدارى مشاهده مى نمائیم و با خود مى اندیشیم ، راستى حقیقت ((خواب )) چیست ؟ ((خواب دیدن )) یعنى چه ؟ انسان چگونه در خواب از وقایع آینده عمرش باخبر مى شود و آن چه را هنوز واقع نشده است در خواب مى بیند؟

هنگامى که از درک حقیقت خواب ناتوانیم چگونه مى توانیم از مرگى که در مدت عمر فقط یک مرتبه به سراغمان مى آید اطلاع صحیحى داشته باشیم ؟

این ها مسائل مبهم و پیچیده اى است که متفکرترین مغزها و کاوش گران علمى نیز از یافتن جواب قاطع و محکم آن ها ناتوانند

مرگ قانونى عمومى

آن طور که از آیات قرآن و روایات معصوم علیهم السلام به دست مى آید و در طول تاریخ عالم خلقت تجربه شده است ، مرگ قانونى عمومى است ، سرنوشتى که براى همه انسان ها، همه موجودات زنده و بلکه همه موجودات غیر زنده حتمى و ثابت است . قرآن در این رابطه مى فرماید

کل نفس ذائقة الموت ثم الینا ترجعون (1

هر انسانى مرگ را مى چشد، سپس به سوى ما باز مى گردید

آیه به قانونى اشاره مى کند که بر تمام موجودات زنده جهان حاکم است . مى گوید: تمام زندگان ، خواه ناخواه روزى مرگ را خواهند چشید

اگر چه بسیارى از مردم مایل اند، فناپذیرى خود را فراموش کنند. ولى این واقعیتى است که اگر ما آن را فراموش کنیم هرگز ما را فراموش نخواهد کرد، حیات و زندگى این جهان ، بالاخره پایانى دارد، روزى مى رسد که مرگ به سراغ هر کسى خواهد آمد و ناچار از این جهان رخت برخواهد بست

این جهان ، سراى جاویدانى براى هیچ کس نیست ، بعضى زودتر و بعضى دیرتر باید بروند، فراق دوستان ، فرزندان و خویشان به هر حال تحقق مى یابد

که هر نفس کو آمد حیات

چشد شربت نیستى و ممات

دو روزى چو از زندگانى گذشت

به سوى خدا باز خواهید گشت

اصولا انسان در هر چیز شک و تردید کند، در مرگ نمى تواند تردید نماید. تمام اهل آسمان ها و زمین مى میرند، همه موجودات زنده در کام مرگ فرو مى روند، همه مخلوقات بدون استثنا اجل و سرآمدى دارند که لحظه اى در آن تاءخیر نیست ، ادعاى خلود و جاودانگى مردم درباره یکدیگر یا رهبران خود تعارف هاى بى محتوایى بیش نیست ، کدام خلود؟ کدام جاودانگى ؟ در حالى که همه انبیاء این راه را پیموده اند و همگى بدون استثنا از این گذرگاه گذشتند

در حدیثى آمده است : وقتى آیه شریفه کل من علیها فان (2) ((تمام کسانى که بر روى زمین هستند فانى مى شوند)) نازل شد ملائکه گفتند

فرمان مرگ اهل زمین صادر شد

هر آن کس که روى زمین پا به جاست

سرانجام او نیستى و فناست

و هنگامى که آیه ععع کل نفس ذائقة الموت (3) ((هر انسانى مرگ را مى چشد)). نازل گشت ، فرشتگان گفتند: ((فرمان مرگ ما نیز صادر شد!))(4

و راجع به مرگ عمومى تمام موجودات جهان مى فرماید

کل شى ء هالک الا وجهه (5

همه چیز این جهان فانى و نابود مى شود جز ذات پاک و بى همتاى او

این آیات ، هشدارى به همه انسانها در طول تاریخ است ، که از این سرنوشت و قانون عمومى و قطعى غافل نشوند. دائما به فکر مرگ باشند که غفلت از آن ، خطراتى براى دین و دنیا و آخرت انسان به بار مى آورد

باید این را بدانیم که مرگ نعمتى از جانب خدا و سرنوشتى حتمى است که براى همه نوشته شده و خوب هم نوشته است . در این باره چنین باید گفت

این سخن باید به آب زر(6) نوشت

گر رود سر (7) بر نگردد سرنوشت

سر نوشت ما به دست خود نوشت

خوشنویس است او نخواهد بد نوشت

مرگ شکننده لذت ها

به یاد مرگ و سراى بعد از آن (عالم برزخ و قیامت ) بودن ، بهترین موعظه و سازنده ترین اندرز براى هر انسان است و توجه داشتن به آن ، اثر عمیقى در شکستن شهوات و پایان دادن به آرزوهاى دور و زدودن زنگار از آئینه دل دارد. غفلت نمودن از مرگ ، انسان را به پستى ، بى باکى ، بى دینى و بى غیرتى مى کشاند، قلب را مى میراند و او را از هر حیوانى گمراه تر و فرومایه تر مى کند

در روایات از معصوم علیهم السلام وارد شده : انسان زیرک و مؤ من کسانى است که دائما به یاد مرگ باشد و هیچ وقت از آن غفلت نکند. به چند روایت توجه کنیم

از حضرت رسول صلى الله علیه و آله سئوال کردند: زیرک ترین مؤ منان چه کسانى هستند؟ فرمود: کسى که بیشتر به یاد مرگ بوده و خود را براى آن آماده کند.(8

نیز از آن حضرت سئوال کردند: زاهدترین مردم کیست ؟ فرمود: کسى که قبر و عذاب هاى آن را از یاد نبرد، فریب زینت هاى دنیا را نخورد، سراى جاودان را بر این دنیاى زودگذر برگزیند، فردا را از عمر خود حساب نکند و خود را آماده مرگ نماید.(9

هم چنین فرمود: زیاد به فکر نابودکننده لذت ها باشید. عرض شد: یا رسول الله ! آن چیست ؟ در پاسخ فرمود: مرگ است . آن کسى که به حقیقت ، از مرگ یاد مى کند در وسعت و گشایش زندگى باشد، غرورش ‍ برطرف شود، دنیا بروى تنگ گردد، اگر در مضیقه و سختى باشد با یاد مرگ ، از فشار فکرى رهایى یابد و دنیا در نظرش وسیع و گسترده شود

از امام صادق علیه السلام در این باره نقل شده : به یاد مرگ بودن ، خواهش ها و هوس هاى نفسانى و شهوتهاى سرکش را در درون آدمى ، مى میراند و ریشه هاى غفلت را از دل مى کند، قلب و دل را به وعده هاى الهى نیرو مى بخشد، طبع و خوى بندگى را در نهاد انسان نرمى مى دهد و لطافت مى آفریند، نشانه هاى هواپرستى و رنگ و رنگارهاى دل باختگى به دنیا را در هم مى شکند، شعله هاى حرص و طمع را خاموش مى کند، دنیا را در نظر انسان پست و کوچک مى گرداند. این است معنى سخن پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله که فرمود: ((یک ساعت فکر کردن از هفتاد سال عبادت بهتر است .))(10

به فکر مرگ بودن ، انسان را از گناه باز مى دارد، او را به سوى کارهاى نیک فرا مى خواند، ایمان را در دل مى آفریند، به زندگى و حیات انسان معنى و جهت مى دهد

خیر و خوشبختى براى آن کسى است که ملائکه هنگام آمدن مرگ او را تکریم و احترام کنند و به شایستگى بدرقه نمایند

خداوند متعال ، ((مرگ )) و حیات را در چند جاى قرآن فقط به خود نسبت مى دهد. در یک جاى آن فرموده


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره انسان از مرگ تا برزخ

مرگ ستارگان 66 ص

اختصاصی از هایدی مرگ ستارگان 66 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 74

 

مرگ ستارگان کوچک : کوتوله سفید

مرز جداسازی بین ستارگان کوچک وبزرگ حدود چهاربرابر جرم خورشید می باشد . ستاره ای با جرم کمتر از Mo4 را در نظر بگیرید که از شاخة غول قرمز در نمودار H-R برای دومین بار بالا می رود . دو حرکت قبلی ستاره به طرف ناحیة غول قرمز ، صعودش با شروع جرقه هلیوم به پایان می رسد . انتظار داریم که دومین صعود نیز به روش مشابهی با شروع جرقه کربن خاتمه یابد، یعنی سوختن انفجارآمیز وسریع کربن پایان این مرحله باشد . به هر صورت ، به علت کافی نبودن جرم جهت نگه داشتن دمای لازم برای سوختن کربن در این ستاره ، جرقه کربن نمی تواند به وقوع به پیوندد . براساس آزمایشات سیکلوترون ، کربن در هسته برای اینکه بتواند به سوزد ، بایستی قبلاً به دمای 600 میلیون درجه کلوین رسیده باشد . محاسبات نشان می دهند که اگر جرم ستاره کمتر از Mo4 باشد ، تراکم گرانی در مرکز جهت بالا بردن دما به 600 میلیون درجه کلوین ، گرمای کافی تولید نمی کند . بنابراین ، کربن نمی تواند بسوزد . در عوض ، ستاره بالا رفتن خود را به قسمت فوقانی شاخه غول قرمز ادامه می دهد ، در نتیجه قطرش زیاد شده ، دمای سطحی آن کاهش یافته ورنگ ستاره به قرمزی می گراید .

سرانجام ، لایه های خارجی ستاره خیلی قرمز – یعنی خیلی سرد – می شوند ، که هسته ها در چنین لایه هائی شروع به جذب الکترون نموده تا به اتمهای خنثی تبدیل شوند . شکل گیری اتمهای خنثی آنقدر ادامه می یابد تا قسمت قابل ملاحظه ای از جرم ستاره عوض الکترونها وهسته های جدا به شکل اتمهای خنثی درآید .

سحابی سیاره ای

هنگامی که یک اتم خنثی با ترکیب مجدد یک الکترون ویک هسته شکل می گیرد ، چه اتفاقی رخ خواهد داد ؟ مهمترین نتیجه این است ، که فوتون منتشره همراه خود انرژی حمل می کند . معمولاً فوتون قبل از فرار از ستاره توسط اتم یا ذره دیگری جذب می شود . با شکل گیری اتمهای خنثی فوتونهای بی شماری تولید می شوند ، که اندکی بعد در راه خروج از ستاره جذب می شوند . جذب آنها سبب گرم شدن لایه خارجی می گردد .

گرمای تولیدی در لایه های خارجی ستاره در اثر جذب فوتونها در مقایسه با گرمای آزاد شده توسط واکنش هسته ای در مرکز ستاره ، بسیار کم می باشد . براساس یک نظریه ، این گرما تغییراتی اساسی در ظاهر ستاره ایجاد می کند . لفاف گرم شده توسط جذب فوتونها منبسط می گردد . انبساط ، دمای لفاف را پائین می آورد . در دمای پائین تر ، اتمهای خنثی بیشتری از الکترونها وهسته های جدا در لفاف شکل می گیرند ، در نتیجه ، انرژی بیشتری به صورت فوتون آزاد می شود . مجدداً ، بیشتر فوتونها توسط اتمهای نزدیک ستاره جذب می گردند . آنها لایة خارجی ستاره را گرم کرده وسبب انبساط بیشتر آن می شوند .

به بیان دیگر ، این نظریه فرایند عقب رانی را طوری پیش بینی می کند که هسته ها با جذب الکترونها لفاف را گرم کرده واین عمل سبب جذب الکترون بیشتر وبالنتیجه انبساط بیشتر می شود. لفاف ستاره به سرعت به طرف خارج منبسط می شود تا اینکه ستاره را کاملاً ترک نماید . در حقیقت ، لفاف ستاره در فضا تخلیه شده وبه یک پوستة تقریباً رقیق وشفاف از اتمها تبدیل می شود ، که سریعاً به حرکت خود ادامه می دهد .

هسته ، که قبلاً توسط لفاف پنهان شده بود ، اکنون قابل رؤیت می گردد . اگر شخصی در طول این فرایند ستاره را مشاهده کند ، تغییر شگف انگیزی در ظاهر آن رؤیت خواهد نمود . درآغاز ، ستاره عادی به نظر می رسد . سپس ، موقعی که لفاف انبساط را شروع می کند ، هنوز برای پنهان کردن هسته به اندازه کافی چگال می باشد ، در نتیجه ناظر سطح لفاف نسبتاً سرد را به صورت یک شیء قرمز بزرگ نورانی می بیند . هنگامی که لفاف به اندازه کافی منبسط وکم وبیش شفاف شود ، هسته نمایان شده وناظر شیء سفید داغ وکوچکی – هسته – را که توسط یک پوستة گاز تخلیه شده در فضا – لفاف تخلیه شده – احاطه شده است ، مشاهده می کند .

چنین اجرام مشاهده شده ای را سحابی های سیاره ای نامیده اند . نام «سحابی سیاره ای » از این رو به کار رفته است که اولین بار ستاره شناسان به هنگام عکسبرداری از این سحابی ها توسط تلسکوپهای کوچک دریافتند که تصاویر شبیه به سیارات می باشند . اکنون می دانیم که سحابیهای سیاره ای ارتباطی با سیارات منظومه شمسی ندارند ، اما نام آنها پابرجا مانده است .

شکل (8-1) ساختار یک سحابی سیاره ای را به طور واضح نشان می دهد . این عکس توسط تلسکوپ 5/2 متری رصدخانة مونت ویلسون برداشته شده است .

بعداز تخلیه لفاف چه اتفاقی برای هسته رخ می دهد ؟ با عزیمت لفاف، هسته کم وبیش بدون تغییر باقی می ماند وبه سوختن هلیوم در پوستة هلیوم سوزی به همان میزان ادامه می دهد . بنابراین ، تابندگی ستاره که کاملاً توسط سوختن هلیوم در پوستة کنترل می شود ، ثابت می ماند .

به هر صورت ، موضع ستاره در نمودار H-R به طور برجسته ای به هنگام تخلیه لفاف تغییر می کند ، زیرا ابتدا موضع لفاف سرد – حدود K◦3500 – وبعد از تخلیه لفاف هستة داغ – حدود K◦50000 – را رسم کرده ایم . بنابراین ، روی محور دما انتقالی از K◦3500 تا K◦50000 صورت می گیرد . به علت عدم تغییر تابندگی در طول افزایش دمای سطحی ، مسیر تحولی ستاره در نمودار H-R به طور افقی وبه طرف چپ ادامه می یابد .

این تغییرات در نمودار H-R در شکل (8-2) رسم شده اند . لفاف ستاره در نقطه (10) شروع به انبساط می کند . در نقطة (11) هستة داغ ستاره کاملاً نمایان می شود . در این نقطه ، اگر عکسی از ستاره گرفته شود ، شبیه سحابی حلقوی در صورت فلکی شلیاق دیده خواهد شد .

کوتوله سفید


دانلود با لینک مستقیم


مرگ ستارگان 66 ص

دانلود مقاله کامل درباره حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه

بعد از قتل نادرشاه سپاهی که توسط او به وجود آمده بود متلاشی شد. قتل نادر مورد قبول و تأئید همة سران سپاه قرار گرفت جز احمدخان درانی که با نیروی ده هزار نفری خود و با دست اندازی به قسمتی از غنایم به دست آمده از هندوستان، تمام ایالت افغانستان را زیر فرمان خود در آورد و هرات و مشهد را نیز تسخیر کرد. از طرف دیگر عادل شاه، برادر زاده ی نادر، با انتشار اعلامیه ای مسدولیت قتل ظالمی مثل نادر را خود بر عهده گرفت و با کشتار تمام اعضای خانواده نادر (جز شاهرخ میرزا فرزند چهارده ساله رضا قلی میرزا) خود را عادل شاه نامید؛ ولی پس از سلطنتی کوتاه و بی حادثه، به دست برادرش کور شد و بعد هر دو توسط سربازان خود اسیر و معدوم شدند و نوبت به پادشاهی شاهرخ میرزای نوجوان رسید که آن هم در نبرد با مدعی دیگری کور گشت و مدعی بعدی که محمد نامی بود هم نتوانست کاری از پیش برد و توسط یوسفعلی خان از سرداران شاهرخ کشته شد و زمانی بعد دو مدعی دیگر، یوسفعلی خان را که نایب السلطنه ی شاهرخ شده بود خلع و طبق معمول کور کردند و کمی بعد خود این دو رئیس با یکدیگر به جنگ پرداخته و علم خان، جد خاندان علم، جعفرخان را مغلوب نمود، تا نام وی بر فهرست اسامی کوران قبلی افزوده شود.

چندی بعد خود میرعلم خان از احمدشاه درانی شکست خورد و نمی دانم کور یا غیر کور کشته شد. این بخش دردناک و فاجعه بار از آن جهت نوشته شد تا نسل حاضر بداند که پدران وی در چه شرایطی مبارزه و زندگی می کردند؟

به راستی وقتی که رهبران و مدیران مملکت در کمتر از یک سال و نیم این همه کور و کشته می شوند، وضع کشور و مردم عادی و مفلوک را می توان مجسم کرد. یعنی وقتی چنین بلبشویی در رأس مملکت است ملسم بدانید در هر کوره دهی هم همین بساط در مقیاس کوچک تری برپاست.بی خبری اکثر مردم از گذشته، موجب توقع های عجیب و غریب شده است؛ به راستی اگر دیروزمان و امروزمان را نشنامسی، چه گونه می توانیم فردایمان را بنا کنیم؟

مدعی دیگر قدرت و سلطنت، محمد حسن خان قاجار فرزند فتحعلی خان قاجار از سران ایل قاجار بود که درش به دست نادر مقتول شده بود. او استرآباد (گرگان فعلی) را تصرف کرد و به مخالفت با احمد شاه درانی پرداخت. در همین حال سرباز گمنام دیگری به کمک استعداد ذاتی خویش توانست خودی نشان بدهد و عده ای را به دور خود جمع کند و در خدمت علیمردان خان از رؤسای ایل بختیاری در بیاید و منتظر بماند تا بعد از مرگ علیمردان خان فرمانروای جنوب ایران بشود. این شخص همان کریم خان زند پایه گذار سلسله ی کوتاه عمر زندیان است. کریم خان توانست طی چند سال تمامی مدعیان داخلی سلطنت را سرکوب کرده با آوازه ای که از رفتار انسانی خود یافته بود مورد توجه ایرانیان قرار گیرد. وی در سال 1750 در شیراز به تخت سلطنت نشست و مورد محبت مردم بود و به جای لقب شاه، خودش را «وکیل الرعایا» نامید. روی هم رفته وی به لحاظ رفتار مهربانانه از معدود پادشاهان خوشنام کشور است. او از سواد بی بهره بود ولی در عین حال از هوشمندی و زیرکی خاصی برخوردار بود. در طول سلطنت بیست و نه


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه

مرگ و زندگی بعد از آن

اختصاصی از هایدی مرگ و زندگی بعد از آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

مرگ و زندگی بعد از آن

گفتارى در اینکه‏روح در قرآن به چه معنا است(گفتارى در باره معناى روح و مراتب آن در قرآن)

در قرآن کریم کلمه"روح" - که متبادر از آن مبدا حیات است - مکرر آمده، و آن رامنحصر در انسان و یا انسان و حیوان به تنهایى ندانسته، بلکه در مورد غیر این دو طایفه نیزاثبات کرده، مثلا در آیه"فارسلنا الیها روحنا" (1) ، و در آیه"و کذلک اوحینا الیک روحا من‏امرنا" (2) ، و در آیاتى دیگر در غیر مورد انسان و حیوان استعمال کرده پس معلوم مى‏شود روح یک‏مصداق در انسان دارد، و مصداقى دیگر در غیر انسان.

و در قرآن چیزى که صلاحیت دارد معرف روح باشد نکته‏اى است که در آیه"یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربى" (3) است، که مى‏بینیم آن را به طور مطلق و بدون‏هیچ قیدى آورده، و در معرفیش فرموده: روح از امر خداست، آنگاه امر خدا را در جاى دیگرمعرفى کرده که"انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون فسبحان الذى بیده ملکوت‏کل شى‏ء" (4) ، و فرموده که امر او همان کلمه و فرمان ایجاد است، که عبارت است از هستى‏اما نه از این جهت که(هستى فلان چیز و) مستند به فلان علل ظاهرى است، بلکه از این‏جهت که منتسب به خداى تعالى است و قیامش به اوست.

و به این عنایت است که مسیح(ع)را به خاطر اینکه از غیر طرق عادى وبدون داشتن پدر به مریم داده شده کلمه او و روحى از او معرفى نموده، فرموده: "و کلمته‏القیها الى مریم و روح منه" (5) و قریب به همین عنایت است آیه زیر که مى‏فرماید: "ان مثل

(1)روح خود را به سوى مریم گسیل داشتیم.سوره مریم، آیه 17.

(2)و این چنین وحى کردیم به تو، روحى از امر خود را.سوره شورى، آیه 52.

(3)از تو در باره"روح"سؤال مى‏کنند، بگو روح از فرمان پروردگار من است.سوره اسراء، آیه 85.

(4)تنها امر او در هنگامى که اراده چیزى کرده باشد این است که به آن چیز بگوید باش و آن چیزموجود شود، پس منزه است‏خدایى که ملکوت هر چیزى به دست او است.سوره یس، آیات 82 و 83.

(5)و کلمه(مخلوق)او است که او را به مریم القا نمود و روحى از طرف او بود.سوره نساء، آیه 171.

عیسى عند الله کمثل ادم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون" (1) چون در این آیه داستان‏عیسى را تشبیه کرده به داستان پیدایش آدم.

و خداى تعالى هر چند این کلمه را در اغلب موارد کلامش با اضافه و قید ذکرکرده، مثلا فرموده: "و نفخت فیه من روحى" (2) ، و یا فرمود: "و نفخ فیه من روحه" (3) ، و یافرموده: "فارسلنا الیها روحنا" (4) ، و یا فرموده: "و روح منه" (5) ، و یا فرموده: "و ایدناه بروح‏القدس" (6) ، و آیاتى دیگر(که در آنها تعبیر کرده به"روحم"، "روح خود"، "روحمان"، "روحى از او"، "روح القدس"و غیره).

لیکن در بعضى از موارد هم بدون قید ذکر کرده، مثلا فرموده: "تنزل الملئکة و الروح‏فیها باذن ربهم من کل امر" (7) ، که از ظاهر آن بر مى‏آید روح موجودى مستقل و مخلوقى‏آسمانى و غیر ملائکه است.و نظیر این آیه به وجهى آیه زیر است که مى‏فرماید: "تعرج‏الملئکة و الروح الیه فى یوم کان مقداره خمسین الف سنة" (8) .

و اما روحى که متعلق به انسان مى‏شود از آن تعبیر کرده به"من روحى - از روح‏خودم"و یا"من روحه - از روح خودش"، و در این تعبیر کلمه"من"را آورده که بر مبدئیت‏دلالت دارد، و نیز از تعلق آن به بدن انسان تعبیر به نفخ کرده، و از روحى که مخصوص به‏مؤمنینش کرده به مثل آیه"و ایدهم بروح منه" (9) و یا تعبیر نموده و در آن حرف"باء"را بکاربرده که بر سببیت دلالت دارد، و روح را تایید و تقویت‏خوانده، و از روحى که خاص‏انبیائش کرده به مثل جمله"و ایدناه بروح القدس" (10) ، تعبیر نموده، روح را به کلمه"قدس"

(1)مثل عیسى در نزد خدا، همچون مثل آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمودموجود باش او هم فورا موجود شد.سوره آل عمران، آیه 59.

(2)و در او از روح خود دمیدم.سوره حجر، آیه 29.

(3)و در او از روحش دمید.سوره سجده، آیه 9.

(4)سوره مریم، آیه 17.

(5)سوره نساء، آیه 171.

(6)و او را به وسیله روح القدس تایید نمودیم.سوره بقره، آیه 87.

(7)ملائکه و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان و از هر امرى نازل مى‏شوند.سوره قدر، آیه 4.

(8)ملائکه و روح در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او عروج مى‏کنند.سوره معارج، آیه 4.

(9)و آنها را با روحى از جانب خود تایید کرد.سوره مجادله، آیه 22.

(10)سوره بقره، آیه 87.

اضافه نموده که به معناى نزاهت و طهارت است، و این را هم تایید انبیاءخوانده.

و اگر آیه سوره قدر را ضمیمه این آیات کنیم معلوم مى‏شود نسبتى که روح مضاف دراین آیات با روح مطلق در سوره قدر دارد، نسبتى است که افاضه به مفیض و سایه به چیزى که‏به اذن خدا صاحب سایه شده است دارد.

و همچنین روحى که متعلق به ملائکه است، از افاضه روح به اذن خداست، و اگر درمورد روح ملک تعبیر به تایید و نفخ نفرموده، و در مورد انسان این دو تعبیر را آورده، در موردملائکه فرموده: "فارسلنا الیها روحنا"و یا فرموده: "قل نزله روح "، و یا فرموده: "نزل به‏الروح الامین" (2) ، براى این بود که ملائکه با همه اختلافى که در مراتب قرب و بعد از خداى‏تعالى دارند، روح محضند، و اگر احیانا به صورت جسمى به چشم اشخاصى در مى‏آیند تمثلى‏است که به خود مى‏گیرند، نه اینکه به راستى جسم و سر و پایى داشته باشند، همچنان که‏مى‏بینیم در داستان مریم(ع)مى‏فرماید: " فارسلنا


دانلود با لینک مستقیم


مرگ و زندگی بعد از آن

تحقیق درباره مرگ چیست

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره مرگ چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره مرگ چیست


تحقیق درباره مرگ چیست

فرمت فایل :        Word    ( قابل ویرایش)         تعداد صفحات :  50صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هنگامی که صحبت از مرگ به میان می آید ، واکنش افرا نسبت به این مقوله بسیار متفاوت است. زیرا این مهم بستگی مستقیمی به نگرش افراد نسبت به هستی دارد. به طور کلی می توان نگرش افراد نسبت به مرگ را در سه گروه عمده جای داد :

1- کسانی که هیچ اعتقادی به حیات پس از مرگ نداشته و مرگ را عدم می پندارند.

2- کسانی که دچار شک بوده و نسبت به حیات پس از مرگ به دیده تردید می نگرند.

3- کسانی که اعتقاد راسخ و محکم نسبت به این مقوله داشته و ان را یک مرحله نوین در حرکت تکاملی بشر به حساب می آورند. چنین تفاوت در اعتقادات آدیمان نشأت گرفته از تفاوت دیدگاه آنان نسبت به جهان آفرینش است. زیرا افراد در یک سطح نبوده و دارای سطوح عقلی متفاوتی هستند.

با کمی تدمل این مهم بر ما آشکار می شود، اعتقاد به جهان پس از مرگ ، امیدهای راسوی زندگی انسان قرار داده و زندگانی را دارای اهدافی می نماید که سر لوحه ان اهداف ، رسیدن تدریجی به معبود می باشد.

ممکن است انسان بارها این سؤال را از خود پرسیده باشد که مرگز چگونه و با چه کیفیتی صورت می پذیرد؟ تمامی آدمیان به کرات مرگ را تجربه نموده و غافل از این امر بوده اند.

سوره انعام آیه 60 : «و اوست که شما را شب هنگام می میراند و هرچه در روز کرده اید می داند، آنگاه با مردان شما را زنده می سازد تا آن هنگام که مدت معین عمرتان به پایان رسد. سپس بازگشتان به نزد اوست و او شما را از آنچه کرده اید آگاه می کند.»

از خلقت انسان و قرار گرفتن این موجود بر سطح کرات خاکی دارای چنان اهدافی است که در مخلیه افراد بشر نگنجیده و به جزء ابر عقول کسی نمی تواند به کنده آن پی ببرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مرگ چیست