هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره مولانا شمس‌الدین

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره مولانا شمس‌الدین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره مولانا شمس‌الدین


تحقیق درباره مولانا شمس‌الدین

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:2

فهرست:

مولانا شمس‌الدین

وحشی دو مثنوی به استقبال از خسرو و شیرین نظامی دارد یکی به نام ”ناظر و منظور“ و دیگری به نام فرهاد و شیرین. مثنوی نخستین به سال ۹۶۶ به پایان رسید و ۱۵۶۹ بیت است و اما مثنوی دوم که از شاهکارهای ادب دراماتیک پارسی است، هم از عهد شاعر شهرت بسیار یافت لیکن وحشی بیش از ۱۰۷۰ بیت از آن را نساخت و باقی آن را وصال شیرازی شاعر مشهور سده سیزدهم هجری (م ۱۲۶۲) سروده و با افزودن ۱۲۵۱ بیت آن را به پایان رسانیده است. شاعری دیگر به نام صابر بعد از وصال ۳۰۴ بیت بر این منظومه افزود. مثنوی معروف دیگری که وحشی به پیروی از نظامی سروده ”خلد برین“ است بر وزن مخزن‌الاسرار، و مرتب بهشت روضه. مثنوی‌های کوتاهی از وحشی در مدح و هجو و نظایر آنها بازمانده که اهمیت منظومه‌های یادشده را ندارد.

کمال‌ الدین‌ بافقی‌ متخلص‌ به‌ وحشی‌ از شعرای‌ مشهور دوره‌ ‌صفویه است‌. وی‌ درسال‌ ۹۳۰ هجری‌ قمری‌ در بافق‌ بدنیا آمد و تحصیلات‌ مقدماتی‌ خود را در زادگاهش‌ سپری‌ نمود. وحشی‌ در جوانی‌ به‌ یزد رفت‌ و از دانشمندان‌ و سخنگویان‌ آن‌ شهر کسب‌ فیض‌ کرد و پس‌ از چند سال‌ به‌ کاشان‌ عزیمت‌ نمود و شغل‌ مکتب‌ داری‌ را برگزید. وی‌ پس‌ از روزگاری‌ اقامت‌ در کاشان‌ و سفر به‌ بندر هرمز و هندوستان‌، در اواسط عمر به‌ یزد بازگشت‌ و تا پایان‌ عمر در این‌ شهر زندگی‌ کرد. وحشی‌ بافقی‌ در سال‌ ۹۹۷ هجری‌ قمری‌در سن‌ شصت‌ و یک‌ سالگی‌ درگذشت‌ . این‌ شاعر بزرگ‌ روزگار خود را با اندوه‌ و سختی‌ و تنگدستی‌ و تنهائی‌ گذراند و دراشعار زیبا و دلکش‌ او سوز و گداز این‌ سالهای‌ تنهایی‌ کاملا مشخص‌ است‌ . وی‌ غزل‌ سرای‌ بزرگی‌ بود و در غزلیات‌ خود از عشقهای‌ نافرجام‌ ،زندگی‌ سخت‌ و مصائب‌ و مشکلات‌ خود یاد کرده‌ است‌. علاوه‌ بر این‌ وحشی‌ رباعیات‌ ، ترجیع‌ بند، ترکیب‌ بند و مثنوی‌های‌ زیبایی‌ از خود به‌ یادگار گذاشته‌ که‌ تبحر و تسلط او را بر شعر و ادبیات‌ فارسی‌ نشان‌ می‌دهد. از شاهکارهای‌ هنری‌ وحشی‌ بافقی‌ می‌ توان‌ به‌ مثنوی‌ فرهاد و شیرین‌ اشاره‌ کرد که‌ ناتمام‌ ماند و بعد ها وصال‌ شیرازی‌ از شعرای‌ بزرگ‌ ‌قاجاریه آن‌ را تکمیل‌ کرد.  آثار باقی‌ مانده‌ از وحشی‌ بافقی‌ عبارتست‌ از: -دیوان‌ اشعار -مثنوی‌ خلد برین‌ -مثنوی‌ ناظر و منظور -مثنوی‌ فرهاد و شیرین. مشهورترین اثر او ترکیب بند شرح پریشانی است که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانیم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مولانا شمس‌الدین

مقاله مولانا

اختصاصی از هایدی مقاله مولانا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله مولانا


مقاله مولانا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:67

فهرست مطالب :

عنوان :                                                                      صفحه :

مقدمه ................................     أ تا ج

زادگاه مولانا .................... 1

پدر مولانه ....................... 1

جوانی مولانا ....................... 2

اخلاق وافکار مولانا .................. 3

نردبان روحانی ...................... 6

از مقامات تبتل تا فنا .............. 8

سماع ............................... 11

احکام و آداب سماع .................. 11

آثار سماع .......................... 12

معنی سماع .......................... 12

رقص سماع ........................... 12

حالت سماع .......................... 15

غزل های مولوی هر کدام یک سماع است .. 15

مولانا عشق اصلی را نزد خدا می داند .. 16

 

 جلال‌الدین محمد درششم ربیع‌الاول سال604 هجری درشهربلخ تولد یافت. سبب شهرت او به رومی ومولانای روم، طول اقامتش‌ و وفاتش درشهرقونیه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره‌نویسان وی درهنگامی که پدرش بهاءالدین از بلخ هجرت می‌کرد پنجساله بود. اگر تاریخ عزیمت بهاءالدین رااز بلخ در سال 617 هجری بدانیم، سن جلال‌الدین محمد درآن هنگام قریب سیزده سال بوده است. جلال‌الدین در بین راه در نیشابور به خدمت شیخ عطار رسید و مدت کوتاهی درک محضر آن عارف بزرگ را کرد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله مولانا

مقاله ای در مورد نقشِ خیالِ دوست در آینه رباعیات مولانا

اختصاصی از هایدی مقاله ای در مورد نقشِ خیالِ دوست در آینه رباعیات مولانا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ای در مورد نقشِ خیالِ دوست در آینه رباعیات مولانا


مقاله ای در مورد نقشِ خیالِ دوست در آینه رباعیات مولانا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:8

فهرست:

ندارد

یوهان وُلفگانگ فون گوته در یادداشتها و رساله‏هایى که براى درک بهتر «دیوان غربى – شرقى» بر این اثر جاودانه نوشته است، مبحثى نیز درباره ترجمه و انواع آن دارد که در آن بیشتر به‌ترجمه آثار ادبى، به‌ویژه آثار منظوم، توجه داشته است. وى ترجمه آثار ادبى را به‌سه نوع تقسیم مى‏کند.

در نوع اول، مترجم مى‏کوشد تا ما را در محدوده فهم و ادراک فرهنگیمان با محیط بیرون از این محدوده آشنا کند. براى این نوع ترجمه انتخاب نثرى ساده و روشن بهترین روش است زیرا سخن منثور با خنثى کردن همه ویژگی‌هاى صنعت شاعرى و حتى با کاستن از وجد و حال شاعرانه و آوردن آن به‌سطح فهم همگانى، زمینه آشنایى اولیه با آثار ادبى فرهنگ‌هاى دیگر را فراهم مى‏آورد و از این طریق بهترین خدمت را در حق ما انجام مى‏دهد. این نوع ترجمه ما را در میانه فرهنگ مألوف و مأنوس ملّیمان با ادبیات بیگانه و آثار فرهنگى ارزشمند و بى‏نظیر سرزمین‌هاى دیگر آشنا مى‏کند و در عین حال ما را چنان غافلگیر مى‏سازد و به‌شگفت وامى‏دارد که بى‏آنکه بدانیم چه بر ما گذشته است، نه تنها احساس خوشى به‌ما دست مى‏دهد، بلکه از قِبَلِ آن سود معنوى نیز نصیبمان مى‏شود. این چنین تأثیرى را ترجمه آلمانى مارتین لوتر از کتاب مقدس مسیحیان همواره بر خوانندگان خواهد گذاشت. گوته بر این باور است که اگر حماسه نیبلونگن نیز از همان آغاز به‌صورت نثرى خوب و روان ترجمه و منتشر مى‏شد و در دسترس همگان قرار مى‏گرفت، هم نفوذ و تأثیر آن در میان مردم بیشتر مى‏بود و از آن سود بیشترى به‌ما مى‏رسید و هم مى‏توانست معناى بى‏نظیر، پر اهمیت، شگفت و غریب زندگى سلحشوران و صلابت سرودهاى حماسى قرن 12 میلادى را با توانایى تمام به‌ما منتقل کند.

در نوع دوم، با اینکه مترجم خود را در وضعیت و حال و هواى فرهنگى خارجى قرار مى‏دهد تا از این طریق معناى بیگانه با فرهنگ خودى را دریابد. ولى به‌هنگام بازآفرینى متن، مى‏کوشد که همه دریافته‏هاى خود را در محدوده فرهنگ خودى به‌تصویر کشد. گوته این نوع ترجمه را سبک «تقلیدى - تعویضى» مى‏نامد و انجام آن را در توان انسان‌هاى ظریف و زیرک و باذوق مى‏داند. فرانسویان در این کار استادند و این نوع ترجمه را بیشتر براى برگردان آثار منظوم به‌خدمت مى‏گیرند. آنان نه تنها براى افکار و حالات درونى انسانها و اشیاء گوناگون، معنایی و معادلی مناسب مى‏آفرینند، بلکه براى نام هر «میوه‌ی غریبى»، چنان جایگزینى مى‏یابند که گویى همیشه در سرزمینشان مى‏روییده است.

گوته نوع سوم را آخرین و بالاترین و کاملترین نوع ترجمه مى‏نامد که در آن مترجم تمام تلاش و توانایى خود را به‌کار مى‏گیرد تا متن ترجمه‏اش همسان و همذاتِ با متن اصلى شود و در واقع اصل به‌بدل تغییر نکند، بلکه به‌جاى آن نشیند. مترجم در این حالت چنان در بطنِ فرهنگىِ متن فرو مى‏رود و با آن همسانى و همزبانى ایجاد مى‏کند که شاید بتوان گفت که اصالت فرهنگ ملّى خود را کمابیش رها مى‏کند و آخر کار متن سومى آفریده مى‏شود که البته موافق ذوق و مذاق همگان نیست و فهم و دریافت آن مستلزم سطح آموزشى - فرهنگى بالایى است. گوته اغلب ترجمه‏هاى محقق و مترجم اتریشى، یوزف فُن هامر - پورگشتال را از شاهکارهاى منظوم ادب فارسى در زمره این نوع ترجمه به‌شمار مى‏آورد و براى مثال از ترجمه ابیاتى از شاهنامه فردوسى یاد مى‏کند که هامر در «مجله یافته‏هاى شرق» منتشر کرده بود. ولى در عین حال توصیه مى‏کند که در ابتدا بهتر خواهد بود که آثارى چون شاهنامه و منظومه‏ها و مثنوى‏هاى نظامى گنجه‏اى به‌نثرى رسا و روان ترجمه شوند تا ما نخست با مطالعه داستانها و افسانه‏ها و اسطورهاى شرقى به‌طور کلى با آنها خو کنیم و اُنس و الفت گیریم و رفته رفته با خلق و خو و طرز فکر شرقیان آشنا شویم. سپس زمان آن فراخواهد رسید که ترجمه‏هاى منظومى از نوع دوم و در نهایت «ترجمه‏اى بین سطرى» (Interlinear) از نوع سوم در دسترس علاقه‏مندان قرار گیرد.

البته در اینجا شاید بی فایده نبود که نظرات گوته درباره‌ی مولانا را نیز بازگو می کردم؛ چرا که او در «یادداشتها و رساله‏هایى براى درک بهتر دیوان غربى – شرقى»، برداشت های خود را از شخصیت و شعر هفت سراینده نامدار پارسی زبان نیز به‌دست داده است: فردوسی، انوری، نظامی، جلال الدین رومی، سعدی، حافظ و جامی. اما از آنجا که آگاهی های او و همعصرانش، حداقل، از مولانا کم و ناقص بوده است، یادداشتهای او – گذشته از یک دو نکته جالب و جدل انگیز- از حدّ اشارات تاریخی فراتر نمی رود. ناگزیر برای امروزیان چنان دندانگیر نیست و من با همین اشاره از آن می گذرد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ای در مورد نقشِ خیالِ دوست در آینه رباعیات مولانا

مقایسه و تطبیق مفاهیم وصیت‌ نامه مولانا با مثنوی او *

اختصاصی از هایدی مقایسه و تطبیق مفاهیم وصیت‌ نامه مولانا با مثنوی او * دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقایسه و تطبیق مفاهیم وصیت‌ نامه مولانا با مثنوی او *


مقایسه و تطبیق مفاهیم وصیت‌ نامه مولانا با مثنوی او *

دانلود مقاله مقایسه و تطبیق مفاهیم وصیت‌نامه مولانا با مثنوی او

این فایل در قالب Word قابل ویرایش، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی می باشد 

قالب: Word 

تعداد صفحات: 24

توضیحات:

«مقایسه و تطبیق مفاهیم وصیت‌نامه مولانا با مثنوی او»

چکیده

ما در این کار تحقیقی بر آن شدیم وصیت‌نامه عارف بزرگ قرن هفتم هجری، مولانا جلال‌الدین محمد بلخی را با مفاهیم کتاب مثنوی معنوی او مقایسه کنیم. او عارف بزرگی است که آثار عرفانی متعددی دارد که عبارتند از: غزلیات که به کلیات یا دیوان شمس معروف است، مثنوی معنوی بزرگ او که عمده شهرت او در گرو این کتاب نفیس است.

رباعیات و آثار منثور او شامل: فیه ما فیه که تقریرات مولاناست و مکاتیب و مجالس سبعه.

وصیت‌نامه مولانا در نفحات الانس جامی و کتب دیگر عرفای بزرگ آورده شده است که انسان را به ترس از خدا، اندک خوردن و اندک خفتن و دوری از گناه و گرفتن روزه و خواندن نماز و فرو نهادن هواهای نفسانی و صبوری کردن و دوری از جاهلان و معاشرت با نیکان دعوت می‌کند.

در این تحقیق که مقایسه بین مفاهیم مثنوی و وصیت‌نامه مولاناست، متوجه می‌شویم همان چیزی که مولانا در وصیت‌نامه‌اش به آن تأکید کرده، در ادبیات مثنوی به چشم می‌خورد؛ به‌ طور مثال او سفارش می‌کند که هواهای نفسانی را خاموش کنید که این مفهوم در مثنوی او به نام امیال در ابیات او نمود پیدا می‌کند؛ همچنین بقیه مفاهیم همه تکرار می‌شوند و دید این عارف یک دید منطقی و عارفانه است که باید سرمشق همه آدمیان شود.

 

فهرست مطالب

چکیده

مقدمه

نگاهی به زندگی‌نامه مولانا

وصیت‌نامه مولانا

کم‌خوری در وصیت‌نامه مولانا

کم خوابی در وصیت‌نامه مولانا

کم حرفی در وصیت‌نامه مولانا و مثنوی

مفهوم شهوت در وصیت‌نامه و مثنوی مولانا

مفهوم روزه در وصیت‌نامه مولانا و مثنوی

مفهوم گناه در وصیت‌نامه و مثنوی مولانا

مفهوم نماز در وصیت‌نامه مولانا و مثنوی او

مصاحبت با نیکان و اولیا الهی در وصیت‌نامه

خدمت در وصیت‌نامه مولانا

نتیجه‌گیری

منابع


دانلود با لینک مستقیم


مقایسه و تطبیق مفاهیم وصیت‌ نامه مولانا با مثنوی او *