هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کمیته امداد امام خمینی (ره) وامربه معروف ونهی ازمنکر

اختصاصی از هایدی کمیته امداد امام خمینی (ره) وامربه معروف ونهی ازمنکر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت :WORD                                                     تعداد صفحه :105

 

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                           صفحه

مقدمه ......................................... 1

جایگاه امر به معروف در قرآن.................... 5

اولین وظیفه انبیاء ............................ 5

گروه ویژه ..................................... 8

جایگاه آمرین به معروف و ناهیان منکر .......... 10

تاریخچه، اهداف و وظایف کمیته امداد امام خمینی (ره)  14

خط و مشی های اساسی این نهاد................... 15

گروه های ویژه ................................ 18

سالم سازی محیط................................ 20

ایجاد فرهنگ کار و تلاش ........................ 22

اندیشه های خطرناک با رنگ دینی ................ 23

برنامه اشتغال و خودکفایی مددجویان............. 27

دگرگونی ارزشها................................ 29

نقش منکرات در سلب نعمتهای .................... 30

زمینه های دگرگونی ارزشهای اسلامی .............. 34

گرایش به فرهنگ بیگانگان....................... 35

عیب نهادن بر تعهد و پایبندی به ارزشهای مکتبی . 37

غیر حضوری و مکاتبه ای ........................ 38

خدمات فرهنگی و آموزشی......................... 40

احیای سرمایه های درونی برای پذیرش امر به معروف و نهی از منکر 43

ارائه خدمات مددکار و مشاوره................... 53

عنوان                                                                                                                           صفحه

اهمیت شیوه ها ................................ 55

برکات اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر ..... 60

مشارکتهای مردمی، درآمدهای محلی، وجوهات امانی . 62

جشن عاطفه و جشن نیکوکاری ..................... 65

دایره امر به معروف و نهی از منکر ............. 68

پیگیری مسائل حقوقی و قضایی مددجویان .......... 70

توجه کردن به کرامت و ارزش انسان............... 72

حل نشدن مشکلات اقتصادی ........................ 75

خدمات حمایتی کمیته امداد طرح مددجوئی  ........ 79

طرح شهید رجائی ............................... 81

طرح حمایت از ایتام (طرح اکرام)................ 82

اطعام و افطاریه محرومین....................... 83

امور بیمه و خدمات بهداشتی و درمانی اقشار نیازمند... 84

خدمات عمرانی تأمین مسکن برای مددجویان ........ 86

طرح بازگشت مهاجرین............................ 88

حمایت از محرومان خارج از کشور ................ 90

مسائل اقتصادی ................................ 91

برنامه ازدواج فرزندان و خانواده های تحت پوشش.. 94

پرداخت و قرض الحسنه .......................... 95

نتیجه ........................................ 97

منابع و مأخذ.................................. 100

 

مقدمه

امر به معروف و نهی از منکر بعنوان یک امر اجتماعی در موارد گوناگون جنبة ارشادی دارد و از این جهت نیز یک روش تربیتی اساسی است. انسان طبیعتاً ارشاد را بهتر از دستور دادن تحمل می کند. افراد در موارد گوناگون در برابر دستورها مقاومت و گاهی نیز میل دارند برخلاف دستور دیگران عمل کنند. ارشاد تماس دو نفر یا دو گروه را بصورتی انسانی در می آورد. کار مربی یا پدر و مادر نیز اگر جنبة ارشادی داشته باشد مؤثرتر از روشهای دیگر است. در موقع ارشاد مسئله روشنتر مطرح می گردد، جوانب امر مورد مطالعه قرار می گیرد، آثار و نتایج کار پیش بینی می شود، دو طرف تجربیات خود را مطرح می کنند و فرد تحت ارشاد خود متوجه بدی یا خوبی عمل شده و به کاری اقدام یا از انجام  کاری خودداری می کند.

امر به معروف و نهی از منکر وقتی بعنوان یک وظیفه تلقی شد هم بصورت انگیزة فردی در می آید و هم آثار اجتماعی دارد. فرد خود درصدد کنترل اعمال خویشتن برمی آید. علاوه بر این، پیش از آنکه دیگران به فرد تذکر دهند او خود به اصلاح وضع خویش اقدام می کند. روی این زمینه فرد در مورد رفتار خود شخصاً احساس مسئولیت می کند و پیش از آنکه دیگران او را بازخواست کنند خود درصدد بازخواست خویشتن بر می آید.

در زمینة اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر بصورت یک مسئولیت مشترک در می آید.

وقتی فرد تخلف دیگری را مشاهده نمود در خود احساس مسئولیت می کند و میل دارد متخلف را از انجام عمل ناپسندیده باز دارد. همین احساس مشترک هم فرد را از ارتکاب کارهای ناپسندیده باز می دارد و هم جمع را از دست دادن به اعمال ناروا منع می کند.

روی این زمینه امر بمعروف و نهی از منکر هم از لحاظ فردی جنبة تربیتی دارد و هم از لحاظ جمعی.

رسوخ این جریان موجب تداوم تربیت و اصلاح دائمی می باشد. هم فرد پیوسته سعی می کند عمل خود را تحت نظر گیرد و هم جمع درصدد نظارت بر اعمال خود بر می آید.

علاوه بر جنبة ارشادی، در جریان امر بمعروف و نهی از منکر افراد باید جهات دیگر را نیز در نظر داشته باشند. آنکه می خواهد دیگران را از انجام کار زشت بازدارد باید واقعاً از ماهیت عمل ناپسندیده آگاه باشد، زیانهای آن را بداند و در وضعی باشد که بتواند دیگری را ارشاد نماید. موقعیت نیز باید مؤثر بودن این جریان را نشان دهد.

امر به معروف و نهی از منکر بالنسبه به افراد، شرایط و موضوعات بصورتهای گوناگون اجرا می گردد.

گاهی عمل فرد متخلف بصورتی است که باید آن را زشت شمرد و رد کرد. گاهی فرد در موقعیتی قرار دارد که آشکارا نمی تواند عمل فرد متخلف را مورد سرزنش قرار دهد. در این صورت تنفر درونی نسبت به این عمل و سکوت در برابر فرد متخلف یا ترک محل یک نوع اعتراض است.

زمانی موضوع تخلف و فرد متخلف در وضعی است که می توان شفاهاً به او تذکر داد. در این صورت وظیفة افراد است که فرد متخلف را سرزنش کنند. گاهی موضوع تخلف تجاوز به حقوق دیگران یا ستم روا داشتن نسبت به دیگران است. در اینگونه موارد واکنش در برابر متخلف بصورتی دیگر ظاهر می گردد. در موارد مختلف واکنش افراد در برابر متخلفان تفاوت دارد.

قسمتی از گفتار حضرت علی علیه السلام را که در جنگ صفین دربارة امر به معروف و نهی از منکر بیان فرموده است در اینجا نقل می کنیم:

(ایها المؤمنون، انه من رأی عدواناً یعمل به و منکراً یدعی الیه فانکره بقلبه فقد سلم و بریء ، و من انکره بلسانه فقد أجروهو أفضل من صاحبه، و من أنکره بالسیف لتکون کلمه الله هی العلیا و کلمه الظالمین هی السفلی فذلک الذی أصاب سبیل الهدی و قام علی الطریق، و نور فی قلبه الیقین.)

ای مؤمنان، هر که ببیند ظلم و ستمی بکار می برند و مردم را به منکر و ناپسندیده ای می خوانند و آن را به دل انکار کند پس رهائی یافته و بیزاری جسته است و هر که آن را به زبان انکار کند اجر و مزد یافتته و پاداشش از انکار کننده به دل بیشتر است، هر که آن را با شمشیر انکار کند تا کلمة خدا بلندتر (بالاتر) و کلمة ستمکاران پست تر باشد او کسی است که به راه راست قیام نموده و یقین و باور در دل او روشن گشته است. (نهج البلاغه صفحه 1253 ترجمه آقای فیض الاسلام.)

در اینجا حضرت علی از ظلم و امر ناپسندیده صحبت می کند. موضوع تخلف از اهمیتی خاص برخوردار است و احتمالاً جنبة اجتماعی دارد. در برابر این موضوع سه نوع واکنش مطرح شده است. اول انکار قلبی، یعنی فرد قلباً عمل متخلفان را رد می کند. دوم انکار زبانی یعنی فرد به زبان عمل متخلفان را رد می کند . سوم انکار عملی ، یعنی انکار از طریق بکار بردن شمشیر. در مورد سوم فرد برای از میان بردن ظلم و دفاع از حق و مبارزه با باطل قیام می کند. همانطور که ملاحظه شد، پاداش فرد دوم از پاداش فرد اول بیشتر است و فرد سوم در راه حق قدم برداشته و واکنش او برتر از واکنش دیگران است.

چنانچه ملاحظه می شود مبارزه با ظلم و ستمگری در مورد معین باید به صورت جنگ و تلاش قهر آمیز صورت گیرد.

بنابراین قلمرو امر بمعروف و نهی از منکر وسیع است . افراد مسئول در برابر تخلفات، چه یک عمل کوچک غیر اخلاقی که جنبة فردی  دارد و چه ظلم و بیدادگری که حیات یک جامعه را بخطر می اندازد، باید واکنش نشان دهند.

اگر در جامعه ای اصل امربمعروف و نهی از منکر رعایت گردد کسی به خود اجازه نمی دهد که به حقوق دیگران تخطی کند و اصولاً ستمگران و متجاوزان فرصتی برای استثمار و تجاوز به حقوق دیگران بدست نمی آورند. در چنین جامعه ای زمامدار ستمگر بوجود نمی آید زیرا افراد ستمگر می دانند که بمحض تجاوز به حقوق دیگران در برابر قیام مردم قرار می گیرند.

 

 جایگاه امر به معروف در قرآن

  مسأله امر به معروف از همان روزهای اول بعثت در مکه مورد عنایت اسلام بوده است.

بعنوان مثال در سورة والعصر که شعار مسلمانان به هنگام جدایی از یکدیگر بود و در اوائل بعثت در مکه نازل شده است، در جملة : تَواصَوا بِالحَق وتَواصَوا باِلصَّبر، اشاره به امر به معروف می کند.

اولین وظیفة انبیاء

قرآن، اولین وظیفة همه انبیا را امر به معروف و نهی از منکر می داند و می فرماید: «ما در میان هر امتی، پیامبری را مبعوث کردیم که مهمترین وظیفة آنان دو چیز بود: یکی امر به یکتا پرستی که بزرگ ترین معروف هاست (اَنِ اعبُدُالله)، و دوم نهی از اطاعت طاغوتها که بزرگ ترین منکرهاست (اِجتَنبُوا الطاغوتَ). » [1]

در سورة اعراف نیز می خوانیم : « پیامبر اسلام که نام و نشانش در تورات و انجیل آمده، اوّلین وظیفه اش امر به معروف و نهی از منکر است. [2]

نشانة بهترین امت

قرآن خطاب به مسلمانان می فرماید ، « شما بهترین امتی هستید که بر مرد ظاهر شده اید؛ به شرط آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنید.» [3]

قرآن با آنکه بارها از اهل کتاب به خاطر تعصبات نابجا و تحریف های نامشروع و توقعات بیهوده انتقاد کرده، اما از گروهی از آنان به خاطر ایمان و تلاوت آیات الهی و امر به معروف و نهی از منکر ستایش کرده است. [4]

امربه معروف کاری است که خداوند انجام می دهد :

اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ والاِحسانِ [5]

همانا که امر به منکر کار شیطان است :

الشَّیطانُ یَعِدُکُمُ الفَقرَ و یَأمُرُکُم بِالفَحشاء [6]

شیطان بوعده فقر و ترس بی چیزی شما را به کارهای زشت و بخیلی وادار کند و خداوند برای رغبت به خیر و احسان شما وعده آمرزش دهد و خدا را رحمت بی منتهاست و به همه امور جهان داناست.

امر به معروف وظیفه عمومی است که قرآن می فرماید: تمام مردان و زنان با ایمان نسبت به یکدیگر حق ولایت دارند که یکدیگر را به معروف وادار کنند و از منکر باز دارند ونماز به پا دارند و زکات بپردازند. [7]

آنچه در این آیه جلب توجه می کند، چند نکته است :

  1. از آغاز تکلیف، همة مردم از هر سن و صنف و نژادی که باشند، بر دیگر مؤمنان حق ولایت دارند؛ یعنی امر و نهی آنان بر اساس حق ولایتی است که خداوند قرار داده است و هرگز نام دخالت بی جا، مزاحمت و فضولی بر این کار روا نیست.

 


[1] - سوره نحل ، آیة 36 : و لقد بعثنا فی کل امه رسولاً ان اعبدوالله و اجتنبوا الطاغوت.

[2] - اعراف / 157 الذین یتبعون.

[3] - کُنتُم خَیرَ اُمَهَ اَُخرِجَت لُلنّاسِ تَأمُرُونَ بِالمَعروفِ وَ تَنهَونَ عَنِ  المُنکَر (آل عمران / 110)

[4] - لَیسُوا سَواءٍ مِن اَهلِ الکِتابِ اُمَّه قائِمَهٌ یَتلونَ آیات الله ... وَ یؤمِنُونَ باللهِ و الیومِ الآخِرِ وَ یَأمُرُونَ بِالمَعروفِ و یَنهونَ عَنِ المُنکَر (آل عمران / 112 و 113)

[5] - سورة نحل ، آیة 90.

[6] - سورة بقره ، آیة 268.

[7] - وَ المُؤمِنُونَ وَ المؤمِناتِ بَعضُهُم اَولیاءُ بَعضٍ یَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَر (توبه / 71).


دانلود با لینک مستقیم


کمیته امداد امام خمینی (ره) وامربه معروف ونهی ازمنکر

مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

اختصاصی از هایدی مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 57

 

دبستان پسرانه پرتو اسلام

موضوع:

مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

تهیه و تنظیم:

فاطمه دشتی رحمت آبادی

سال تحصیلی 87-86

مقدمه

هر یک از مکاتب تربیتی بر نگرشی خاص از هستی و انسان مبتنی هستند و وجوه امتیاز هر یک از این مکاتب را باید در تفاوت نگرش آنها به هستی و انسان جستجو کرد. با رجوع به اندیشه هایی که با عنوان مکتب تربیتی در روزگاری شهرت داشته اند، اهمیت و جایگاه دیدگاه های هستی شناختی و انسان شناختی نمایان می شود. در سایه آگاهی از دیدگاه مبنایی این مکاتب، درمی یابیم که داوری ادیان الهی به ویژه اسلام درباره انسان منشأ وجود تفاوت هایی در مکتب های تربیتی دینی نسبت به دیگر مکاتب بشری است. دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوفان و عارفان و متکلمان و اخلاقیون، در مواضع گوناگونی آرای خویش درباره هستی و انسان را ابزار داشته اند و همواره به سبب ایمان به اسلام کوشیده اند که در نظریات خود از تعارض با آموزه های قرآنی و روایی بپرهیزند.

این اندیشمندان،‌ در عین پویش و کوشش عقلانی برای دستیابی به آرایی استوار. از منبع وحی و متون دینی نیز الهام گرفته اند و بی شک، تعالیم دینی در بنیان و پیکره نظام اندیشه ایشان جایگاهی اساسی داشته است.

در میان دیدگاه های عالمان مسلمان می توان آرایی کم و بیش مشابه و حتی یکسان را درباره جهان و انسان سراغ گرفت. مبدأ این شباهت و هماهنگی، تفکر دینی و تأثیر پذیری قرآنی ایشان است. البته گاه آرایی متفاوت و تصاویری به کلی ناهمسان از هستی و انسان نیز در میان این آراء دیده می شود. نکته شایان توجه این است که اگر به تصویری کلی و جامع از نظام های فکری رایج میان عالمان مسلمان نظر کنیم، درخواهیم یافت که بسیاری از امور مشابه در حقیقت تفاوتی بنیادین با یکدیگر دارند. این تفاوت تا بدان جاست که حتی توحید- یعنی سنگ بنای دین و دین باوری- نیز در نزد ایشان تفسیری واحد ندارد، اگر چه همه موحدند. توحید یک عارف با توحید یک متکلم تفاوت بسیار دارد و حتی توحید فیلسوفان نیز با هم یکی نیست. فلاسفه مشایی و حکیمان متأله، به خدا و انسان و جهان یکسان نمی نگرند. این نکته درخور توجه، ما را به یک روش در شناخت آرا و تفکرات رهنمون می سازد و آن نگاهی جامع به نظریات اندیشمندان مختلف است.

برای دستیابی به دیدگاه تربیتی یک عالم، نمی توان به بررسی سخنان صریح او در وادی تربیت بسنده کرد، زیرا بسا مواردی که معنای حقیقی آثار تربیتی تنها با شناخت بنیان های فکری او دریافتنی باشد. تلاش برای شناخت مکتب تربیتی امام خمینی (ره) نیز اگر بخواهد قرین توفیق باشد، باید از کاوش در مبانی انسان شناختی و جهان شناختی ایشان آغاز گردد. با آگاهی از این مبانی، جایگاه و اهمیت دیدگاه ها و توصیه های اخلاقی و تربیتی ایشان آشکار می شود.

پیش از ورود به بررسی دیدگاه های مبنایی امام خمینی (ره)، ذکر چند نکته لازم به نظر می‌آید.

1- در میان علمای مسلمان، فیلسوف تربیتی و مربی در اصطلاحی که امروز رایج است وجود ندارد، در نتیجه نمی توان در ترسیم مکتب تربیتی هر یک از ایشان، به پاسخ هایی صریح درباره همه مسائل مطرح در تعلیم و تربیت دست یافت. به این تربیت باید کوشید پس از شناخت مبانی فکری آنها، با بررسی نظر تربیتی خاصی که در برخی مواضع ابزار داشته‌اند، به استنباط نظریات آنها در دیگر موارد پرداخت، تا از این رهگذر به تصویری نسبتاً جامع از مکتب تربیتی اندیشمند موردنظر دست یافت. طبیعی است که این کوشش در تحقیقات مختلف، نتایجی کاملاً یکسان به بار نمی آورد.

2- دیدگاه های عالمان مسلمان درباره هستی و انسان را می توان به مکاتب کلامی، فلسفی، عرفانی و مکتب محدثین تقسیم کرد. در هر یک از این شاخه ها وجوه اشتراک فراوانی را در میان اندیشمندان می توان یافت، ولی این حقیقت مانع از آن نیست که هر اندیشمند، در عین حال دیدگاهی خاص خود داشته باشد و یا اینکه در مواردی نظر او مشابه اندیشمندان حوزه ای دیگر باشد؛ مثلاً یک فیلسوف از جهاتی همچون عارفان بیندیشد و یا متکلمی از مرزهای فلسفه عبور کند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

اختصاصی از هایدی مکتب تربیتی امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مکتب تربیتی امام خمینی (ره)


مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

قسمتی از متن
----------------------------

هر یک از مکاتب تربیتی بر نگرشی خاص از هستی و انسان مبتنی هستند و وجوه امتیاز هر یک از این مکاتب را باید در تفاوت نگرش آنها به هستی و انسان جستجو کرد. با رجوع به اندیشه هایی که با عنوان مکتب تربیتی در روزگاری شهرت داشته اند، اهمیت و جایگاه دیدگاه های هستی شناختی و انسان شناختی نمایان می شود. در سایه آگاهی از دیدگاه مبنایی این مکاتب، درمی یابیم که داوری ادیان الهی به ویژه اسلام درباره انسان منشأ وجود تفاوت هایی در مکتب های تربیتی دینی نسبت به دیگر مکاتب بشری است
----------------------------
فایل مورد نظر : word

تعداد صفحه یا اسلاید : 45 صفحه

 


دانلود با لینک مستقیم


مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

هنر در اندیشه امام خمینى

اختصاصی از هایدی هنر در اندیشه امام خمینى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

هنر در اندیشه امام خمینى (ره)

 خون صدها هنرمند فرزانه در جبهه‏هاى عشق و شهادت و شرف و عزت، سرمایه زوال‏ناپذیر هنرى است که به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى، همیشه مشام جان زیباپسند طالبان جمال حق را معطر مى‏کند.

تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدى‏صلى الله علیه وآله، اسلام ائمه هدى‏علیهم السلام، اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت‏ها باشد. هنرى زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‏دارى مدرن و کمونیسم خون‏آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین بى درد و در یک کلمه اسلام امریکائى باشد. هنر در مدرسه عشق، نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و نظامى است. هنر در عرفان اسلامى، ترسیم روشن عدالت، شرافت، انصاف و تجسم تلخکامى گرسنگان مغضوب و قدرت و پول است. هنر در جایگاه واقعى خود تصویر زالوصفتانى است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامى، فرهنگ عدالت و صفا لذت مى‏برند. تنها به هنرى باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب و در راس آنها امریکا و شوروى را بیاموزد.

هنرمندان ما زمانى مى‏توانند بى‏دغدغه، کوله‏بار مسؤولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکاى به غیر و تنها و تنها در چارچوب مکتبشان به حیات جاویدان رسیده‏اند و هنرمندان ما در جبهه‏هاى دفاع مقدس این گونه بودند تا به ملاء اعلا شتافتند و براى خدا، عزت و سعادت مردمشان جنگیدند و در راه پیروزى اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بى‏درد را رسوا نمودند خدایشان در جوار رحمت‏خویش محشورشان گرداند.

روح الله الموسوى الخمینى 30/ 6 / 67

امروزه مقوله هنر، از مقولاتى است که با

نظام حساسیت‏ها، تمایلات مردم و اجتماع رابطه کاملا محسوسى را ایفا کرده و در حقیقت جهت‏دهى فرهنگى در بسیارى از ابعاد معیشت فردى و اجتماعى آنان، ناشى از القائات مقوله‏ى هنر مى‏باشد.

در حقیقت هنر نقش بسیار مهمى در پرورش ایمان و باورهاى قلبى افراد دارد و از طریق آن مى‏توان ارزش‏هاى مقدس و الهى را در متن جامعه و جهان جریان داد. بنابراین در نظام جمهورى اسلامى که از آن «به معجزه قرن‏» یاد مى‏نمایند، بسیار نیکو و بجاست که در برخورد با هنر، چهره او را از آلودگى‏هاى مادى که براساس هوى و هوس مادیت غبارگرفته، زدود و آن را به عنوان یکى از ابزارهاى اساسى در پرورش و اقتدار حکومت اسلامى قرار داد; زیرا هنر از عمده عوامل قوى در تغییر فرهنگ ارتکاذات و تعلقات عمومى مردم است و نقشى بس مهم در حفظ تعادل روحى و روانى جامعه بر عهده دارد.

امروزه از برکت «نظام مقدس اسلامى‏» است که هنرمندان مى‏توانند «روح استقلال طلبى و آزادى خواهى اسلام‏» را در مردم زنده نگه دارند و همه اینها مرهون آن امام همام است که با طرح انقلابى الهى، موضوعات جدیدى را براى کار هنرى هنرمندان ایجاد نمود. از این‏رو بر هنرمندان ما واجب است که با هنر خویش به ترویج اخلاق اسلامى و اعتقادات الهى و تبیین وقایع تاریخ انقلاب اسلامى بپردازند و در عمل و صحنه عینیت، این حقیقت را بر کرسى واقعیت قرار دهند که هنر در نظام تفکر اسلامى با تعریف هنر در دستگاه‏هاى غیر الهى تفاوت‏هاى اساسى دارد; زیرا هنر الهى، عامل پدید آوردن انقلاب اسلامى و هنر غیرالهى غرق شدن در گرداب دنیا خواهى و توسعه آن است. نظر به این که هنر در نظام طاغوت و غیرالهى، به عنوان یکى از قوى‏ترین اهرم‏هاى تحریک و هوى‏پرستى

و دنیاپرستى قلمداد مى‏گردد و در نظام اسلامى از جایگاه رفیع و مقدسى براى تحریک انگیزه‏هاى الهى در رشد تعلقات دینى و مذهبى مردم - در جهت‏حفظ و تحقق اصول انقلاب اسلامى - برخوردار است، لذا باید مقوله «هنر» را از زوایاى مختلف مورد بررسى قرارداد تا بسیارى از ابهامات پیرامون آن مرتفع گردد.

از اولین سؤالاتى که در باب هنر مطرح مى‏گردد، این است که به راستى آیا هنر بر دو دسته اسلامى و غیراسلامى تقسیم مى‏شود؟ جایگاه هنر و نقش آن در نظام‏هاى الهى و غیرالهى چیست؟ و دیگر آن که اصول موضوعه و شاخصه‏هاى هنر اسلامى چه مى‏باشد؟

در بیت الغزل این مقال که مزین به کلام نورانى امیر انقلاب اسلامى گشت، معظم‏له در تقسیم هنر، اشاره نمودند که هنرى زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‏دارى مدرن و کمونیسم خون‏آشام باشد. به راستى چه رابطه‏اى بین هنر و چهره کفرستیزى در شکل‏هاى گوناگون وجود دارد؟

گروهى با طرح این مطلب که «علم با کاربرد علم مجزا است‏» خواسته‏اند هنر را این گونه معرفى نمایند که داراى هیچ گونه جهت‏گیرى خاصى نمى‏باشد و مى‏توان آن را در هر دستگاهى با هر قصدى به کار گرفت.

امام امت قدس سره در کلام خویش با تقسیم نمودن هنر به دو دسته مى‏فرمایند: « هنر به معنى اعم کلمه (نقاشى - خط - شعر قصه‏نویسى - فیلم - تئاتر) بر دو دسته مى‏باشد، یا مورد قبول قرآن هست‏یا نیست.»

حضرت امام قدس سره شاخصه هنر قرآنى را این گونه تعریف مى‏نمایند که «مشام جان زیباپسند طالبان حق را معطر کند» آیا به راستى هنرى که زیبایى را در جمال حق مى‏بیند، با هنرى که کتاب آیات شیطانى را زیبا و داراى ارزش معرفى مى‏کند، یکسان است؟

براى وارد شدن در این که هنر داراى جهت‏گیرى خاصى مى‏باشد، ضرورى است که به فلسفه هنر توجه گردد. هنر در حقیقت مبتنى بر جهان‏بینى و فرهنگ مى‏باشد; زیرا زبان هنر در هر مکتبى مبتنى بر فرهنگ آن مکتب است که فرهنگ هم مبتنى بر جهان‏بینى و نوع تلقى از جهان و انسان‏شناسى صاحبان آن مکتب مى‏باشد.

بنابراین در مکتب‏هاى مادى و غیرالهى، مسلما هنر هم به همان مبناى اولیه آنان تعریف و معرفى مى‏شود و دیگر بین‏المللى نامیدن زبان هنر معنا پیدا نمى‏کند، و باید براى مکتب الهى اسلام، زبان هنر خاص خودش را تهیه نمود، زیرا با زبان هنر غربى نمى‏توان مفاهیم و ارزش‏هاى اسلامى را ارائه داد.


دانلود با لینک مستقیم


هنر در اندیشه امام خمینى

تحقیق در مورد امام خمینی3

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد امام خمینی3 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد .او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـى میرزاى شیـرازى (رض) که پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمـیـن ملجأَ مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود. در حـالـیکه بیـش از 5 مـاه از ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئـیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمـیـن به اراک وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـراى اجراى حکـم الهى قصاص به تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردیدبدیـن ترتبیب امام خـمیـنى از اوان کـودکى با رنج یـتـیـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران کـودکـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است و همچنیـن نزد عمه مـکـرمه اش ( صاحبـه خانم ) که بانـویى شجاع و حق‌جـو بـود سپرى کرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید .

هجرت به قم، تحصیل دروس تکمیلی و تدریس علوم اسلامی

اندکـى پـس از هجرت آیه الله العظمـى حاج شیخ عبد الکریـم حایرى یزدى ـ رحـمه الله علیه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمینى نیز رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـى کرد. که مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث کـتاب مطـول ( در علـم معانى و بیان ) نزد مرحوم آقا مـیـرزا محمـد علـى ادیب تهرانـى و تکمیل دروس سطح نزد مرحـوم آیه الـله سید محمد تقـى خـوانسارى, و بیشتر نزد مرحـوم آیه الـله سـیـد عـلى یثربى کاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعیـم حـوزه قـم آیـه الـله العظمى حاج شیخ عبدالکریـم حایرى یزدى ـ رضـوان الـلـه علیهـم نام برد .پـس از رحلت آیه الله العظمـى حـایـرى یزدى تلاش امـام خمینـى به همراه جمعى دیگر از مجتهدیـن حـوزه علمیه قـم به نـتیجـه رسـیـد و آیه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعـیـم حـوزه عـلمـیـه عازم قـــم گـردیـد. در این زمان, امام خمینـى به عـنـوان یـکـى از مـدرسیـن و مجتهدیـن صـاحب راى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علمیه قـم به تدریـس چندیـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فیضیه, مسجـد اعظم, مسجـد محمـدیه, مـدرسه حـاج ملاصـادق, مسجد سلماسى و ... همت گماشت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجـد شیخ اعظـم انصــــارى (ره) معارف اهل بـیت و فـقـه را در عالیترین سطـوح تدریـس نمود و در نجف بـود که بـراى نخـستـیـن بار .مبانـى نظرى حکـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولایت فـقیه بازگـو نمود.

امام خمینی (ره) در سنگر مبارزه و قیام

روحیه مبارزه و جهاد در راه خـدا ریـشـه در بینـش اعـتـقـادى و تربـیت و محیط خانـوادگى و شرایط سـیـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ایـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـیـر تکاملى آن به مـوازات تکـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ایـشان از یکـسـو و اوضاع و احـوال سیاسـى و اجتماعى ایـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى دیگـر در اشکـال مخـتـلف ادامـه یـافـته است و در ســـال 41و1340 ماجراى انجمـنهاى ایالـتى و ولایـتى فرصـتـى پـدیـد آورد تا ایـشان در رهبـریت قـیام و روحـانیـت ایـفاى نقـش کنـد و بـدیـن تـرتـیـب قـیـام سراسرى روحانیت و ملت ایـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ویـژگـى برجستـه یعنى رهـبرى واحد امام خمـیـنى و اسلامـى بـودن انگـیـزه ها و شعارها و هدفهـاى قیام, سرآغـازى شـد بر فـصـل نـویـن مـبارزات مـلـت ایران که بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخـتـه و معرفـى گردید امام خمـیـنـى خاطـره خـویـش از جنـگ بیـن المـلل اول را در حالیکه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنین یاد مـى کند : مـن هـر دو جـنـگ بـیـن المللـى را یادم هست ... مـن کـوچـک بـودم لکـن مـدرسـه مى رفـتـم و سربازهاى شـوروى را در هـمان مرکزى که ما داشـتـیـم در خـمـیـن, مـن آنجا آنهـا را مى دیـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع مى شـدیـم در جـنـگ بیـن المـلـل اول. حضـرت امام در جایى دیگر با یاد آورى اسامى بـرخى از خوانیـن واشـرار سـتمگر که در پناه حکـومت مـرکـزى بـه غـارت اموال و نوامیـس مردم مى پرداختند مى فـرماید : مـن از بچگى در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـى هـا بـودیـم, مـورد هـجـوم رجـبعلـیـهـا بــودیـم و خـودمان تفنگ داشتیـم و مـن در عیـن حالى که تـقـریـبا شـایـد اوایـل بلوغم بود, بـچـه بودم, دور ایـن سنگـرهایى که بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اینها مى خـواسـتند هجـوم کـنند و غـارت کـنند, آنجا مى رفـتـیــم سنگرها را سرکشـى مى کردیـم. کـودتاى رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـى که بنابر گـواهـى اسـناد و مدارک تاریخـى و غـیر قابـل خـدشـه بـوسیله انگلیـسها حـمایت و سازمانـدهـى شـده بـود هـر چـنـد کـه بـه سلطنت قاجاریه پایان بخشید و تا حـدودى حکـومت مـلوک الطـوایـفـى خـوانیـن و اشـرار پـارکنـده را محدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان دیکتاتـورى پدید آورد که در سایـه آن هـزار فامـیـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ایـران حاکـم شدند ودودمان پهـلـوى به تنهایى عهـده دار نقـش سابق خوانین و اشرار گردید . در چنین شرایطـى روحانیت ایران که پـس از وقایع نهـضـت مشروطیت در تنگناى هجـوم بى وقـفـه دولتهـاى وقت و عـمال انگلیسى از یکـسو و دشمـنی‌هاى غرب باختگان روشنفـکر مـآب از سـوى دیگر قـرار داشت براى دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـودیت خـویـش بـه تکاپـو افـتاد. آیه الـلـه العظمى حاج شیخ عـبدالـکریـم حایرى بـه دعـوت علماى وقت قـم از اراک به ایـن شهـر هجرت کرد واندکـى پـس از آن امـام خـمیـنى که با بـهـره گیرى از استعداد فـوق العاده خـویـش دروس مقـدماتى و سطـوح حـوزه علمیه را در خـمیـن و ارا ک با سـرعـت طى کرده بود به قـم هجرت کـرد و عملا در تـحکیـم موقعیت حـوزه نـو تاسیـس قـم مـشارکـتى فعال داشت.زمان چندانـى نگذشت که آن حضرت در اعداد فضلاى برجـسته این حـوزه در عرفـان و فلسفه و فقه و اصـول شنـاخته شـد.پـس از رحلت آیـه اللـه العظمى حایرى ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علمیه قـم را خطر انحلال تهـدید مى کرد. عـلماى مـتـعهـد به چاره جویى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حـوزه علمـیـه قـم را آیات عـظـام :سید محمد حجت, سید صدر الدیـن صدر و سیـد محـمـد تقـى خـوانسارى -رضوان الـلـه علیهـم ـ بر عهده گرفتند. در ایـن فاصله و بـخصـوص پـس از سقوط رضاخان, شرایط براى تحقق مرجعیت عظمى فراهـم گردید. آیه الله العظمى بروجردى شخصیت علمى برجسته اى بـود کـه مـى تـوانست جانشین مناسبـى براى مـرحوم حایرى و حفـظ کیان حـوزه بـاشـد. ایـن پیشنهاد از سـوى شاگردان آیـه الـلـه حایرى و از جمله امام خـمـیـنـى به سرعت تعقیب شـد. شخص امام در دعـوت از آیـه الـلـه بـروجردى براى هجرت به قـم و پذیرش مسئولیت خطـیر زعامت حـوزه مجدانه تلاش کرد.امام خمینـى که با دقـت شـرایط سیاسـى جامعه و وضعـیـت حـوزه ها را زیر نظر داشت و اطـلاعات خـویش را از طریق مطالـعه مـستمر کتب تاریخ معاصـر و مجلات و روزنـامـه هاى وقـت و رفـت و آمـد بـه تهـران و درک محضر بزرگانى همچون آیـه الـلـه مـدرس تکـمیل مى کرد دریافـته بـود که تـنها نقـطـه امـیـد بـه رهـایـى و نجات از شـرایط ذلت بارى که پـس از شکست مشروطیت و بخصـوص پـس از روى کار آوردن رضا خان پدید آمده است, بیدارى حوزه هاى عـلمـیـه و پیش از آن تضـمیـن حیات حوزه ها و ارتبـاط معنـوى مـردم بـا روحـانیت مـى بـاشـد.امام خمینى در تعقیب هدفهاى ارزشمند خویش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حـوزه علمیه را با هـمـکارى آیـه الـلـه مـرتضـى حایـرى تهـیـه کرد و بـه آیـه الـلـه بـروجردى پـیشـنهاد داد. ایـن طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشـن ضمیر حـوزه مـورد اسـتقبال و حمایت قرار گرفت .اما رژیـم در محاسباتـش اشـتـبـاه کرده بـود. لایحه انجـمـنـهاى ایالتى و ولایتى کـه به مـوجـب آن شـرط مسـلمان بودن, سوگـند به قرآن کریـم و مرد بـودن انـتخاب کـنـنـدگان و کاندیـداها تغییر مـى یافت در 16 مهـر 1341 به تصـویب کـابـیـنـه امیـر اسـد الـلـه علـم رسیـد. آزادى انتخابات زنان پـوششـى براى مخفى نگـه داشـتـن هـدفـهاى دیگر بـود.حذف و تغییر دو شـرط نخـست دقـیـقا بـه منظور قانـونـى کـردن حضـور عناصر بهایـى در مصـادر کـشـور انتخاب شـده بـود. چـنانکه قـبـلا نـیـز اشاره شد پـشتـیـبـانى شـاه از رژیـم صهـیـونیـستـى در تـوسعه مناسبات ایران و اسرائـیل شرط حمایـتهاى آمـریـکـا از شـاه بـود. نـفـوذ پـیـروان مـسـلک استعـمـارى بهـائـیت در قـواى سه گانه ایران ایـن شرط را تحقق مـى بخشید. امام خمـیـنـى به هـمراه عـلماى بزرگ قـم و تهـران به محض انتشار خبر تصویب لایحه مـزبور پـس از تبادل نـظـر دسـت به اعـتـراضات همه جانبه زدند .نقـش حضرت امام در روشـن ساختـن اهداف واقعى رژیـم شـاه و گوشـزد کـردن رسالت خطیر علما و حـوزه هاى علمـیـه در ایـن شـرایـط بـسیـار مـوثـر وکارساز بـود. تلگرافـهـا و نامـه هـای سرگـشـاده اعـتـراض آمـیز علما به شاه و اسـد الـلـه علـم مـوجى از حـمایـت را در اقـشار مخـتلف مردم برانگیخت. لحـن تلگرافـهـاى امام خمـیـنـى به شاه و نخست وزیر تند و هشـدار دهنده بود. در یکـى از ایـن تلگرافها آمده بـود :اینجانب مجددا به شما نصیحت مى کنـم که بـه اطاعت خـداوند مـتعـال و قانـون اساسـى گردن نهید واز عواقب وخـیـمـه تخلف از قـرآن و احـکام علماى ملت و زعماى مسلمیـن و تخـلف از قانـون اساسی بـترسید وعـمـدا و بـدون مـوجب مـمـلکت را به خطـر نـیـنـدازید و الا علماى اسلام درباره شمـا از اظهار عقیـده خـوددارى نخـواهنـد کـرد .بدیـن ترتـیـب ماجراى انجـمنهاى ایـالـتى و ولایـتـى تجربـه اى پیروز و گرانقدر براى ملت ایران بـویژه از آن جهـت بـود کـه طى آن ویـژگـیـهـاى شخصیتـى را شناخـتـنـد که از هر جهـت براى رهـبـرى امت اسلام شایسته بـود. باو جـود شکست شـاه در ماجـراى انجـمـنها, فـشـار آمریکـا بـراى انجـام اصلاحـات مـورد نظر ادامـه یافت. شـاه در دیـماه 1341 اصـول ششگانه اصلاحات خویـش را بر شمرد و خـواستار رفـراندوم شد . امام خمینى بار دیگـر مراجع و عـلمـاى قـم را بـه نـشـست و چاره جویى دوباره فراخواند .با پیشنهاد امام خمینى عـیـد باسـتانـى نـوروز سـال 1342 در اعـتراض به اقدامات رژیم تحریـم شد. در اعلامـیه حضـرت امام از انـقـلاب سـفـیـد شاه بـه انقـلاب سـیـاه تعـبـیـر و هـمـسـویـى شـاه بـا اهـداف آمریکا و اسرائیل افـشا شده بود . از سـوى دیگـر, شـاه در مـورد آمادگى جامـعـه ایـران بـراى انجام اصلاحات آمـریکا به مـقامات


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد امام خمینی3