هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی 5 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی 5 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی

نسبت میان حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی از مباحث مهم حوزه علوم انسانی در محافل علمی و سیاسی خصوصاً در دهه‌های گذشته بوده است. در این خصوص دیدگاه‌های متنوعی ابراز شده که می‌توان خلاصه آنها را به شرح زیر برشمرد:

1- در دیدگاه اول که عمدتاً از سوی کشورهای غربی دنبال می‌شود تأکید بر این است که حقوق‌بشر جهان‌شمول است و گوناگونی‌های فرهنگی نمی‌توانند تأثیری بر هنجارهای حقوق‌بشر داشته باشند. این طیف اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و سایر معاهدات موجود بین‌المللی را مبنائی برای تعریف حقوق‌بشر جهان‌شمول تلقی می‌کنند.

2- طیف دوم که می‌توان از آنها تحت عنوان نسبیت‌گرایان یاد کرد معتقدند حقوق‌بشر نسبی است و هنجارهای آن با توجه به ویژگی‌های فرهنگی، منطقه‌ای و جغرافیائی تعریف می‌گردد. این گروه معتقدند که تعریفی جهان‌شمول از حقوق‌بشر وجود ندارد و هر کشور حق دارد با در نظر گرفتن ویژگی‌های فرهنگی خود تعریفی اختصاصی از موازین حقوق‌بشر ارائه داده و آن را مبنای عمل قرار دهد.

3- گروه سوم بر این باورند که حقوق‌بشر فی نفسه جهان‌شمول است اما تعاریف موجود از هنجارهای حقوق‌بشری ضرورتاً جهان‌شمول نیستند. سیستم‌های حقوقی مختلف تعاریفی از حقوق‌بشر ارائه می‌دهند که ممکن است متفاوت باشند اما گفت‌وگوهای بین فرهنگی در زمینه حقوق‌بشر می‌تواند به درک‌های مشترک در زمینه حقوق‌بشر جهان‌شمول کمک کند.

دیدگاه‌های فوق‌الذکر باعث شکل‌گیری گروه‌بندی‌هائی در عرصه سیاست بین‌الملل نیز شده است. به طوری که تعدادی از کشورها (عمدتاً کشورهای غربی) تلاش مضاعفی را در جهت ترویج تعریف غربی از حقوق‌بشر بر اساس اعلامیه جهانی حقوق‌بشر، میثاقین حقوق‌مدنی و سیاسی و حقوق‌اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و نیز سایر ابزارهای بین‌المللی از قبیل کنوانسیون منع شکنجه، کنوانسیون حقوق زنان و کنوانسیون حقوق کودک به عنوان موازینی جهان شمول در زمینه حقوق بشر انجام می‌دهند.

در سوی دیگر طیفی از کشورها هستند که با توسل به موضوع تنوع فرهنگی هیچ گونه معیار بین‌المللی را برای حقوق بشر نمی‌پذیرند و از این طریق سعی می‌کنند عملکردهای عمدتاً ضعیف خود را تحت پوشش تعاریف ملی از حقوق بشر توجیه کنند.

آنچه که بیشتر در صحنه بین‌المللی ظهور داشته است تقابل فکری و سیاسی این دو طیف بوده است. متأسفانه غلبه این نگرش‌ها در حوزه مباحث فکری مربوط به حقوق بشر باعث شده تا دیدگاه‌های علمی و غیر سیاسی مجال بروز کافی پیدا نکنند. این امر باعث شده تا تصویر ارائه شده از نسبت میان حقوق بشر و تنوع فرهنگی تک بعدی و نامتوازن جلوه کند. در اثر هژمونی طرفداران طیف اول در عرصه‌های رسانه‌ای و دانشگاهی این گونه وانمود شده است که هرگاه بحث از تنوع فرهنگی مطرح می‌شود، هدف یافتن پوششی برای توجیه نقض حقوق بشر برای کشورهای در حال توسعه است. این ابهامات مفهومی باعث شده تا برخی محافل، تنوع فرهنگی را به عنوان گفتمان مجادله آمیز «نسبیت فرهنگی در مقابل جهان‌شمولی» و حتی سفسطه‌ای برای فرسایش جهان‌شمولی حقوق بشر بپندارند.

این وضعیت علاوه بر اینکه باعث شده که رابطه میان حقوق بشر و تنوع فرهنگی به خوبی تبیین نشود از سوی دیگر باعث تضعیف جایگاه حقوق فرهنگی در ادبیات بین‌المللی و نیز در عرصه اجرا شده است. یکی از پیامدهای این ماجرا عدم تعریف و تدوین مقررات لازم برای شناسائی حقوق جمعی فرهنگی است. میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که از اولین معاهدات بین‌المللی در زمینه حقوق بشر است تنها به جنبه‌های فردی حقوق فرهنگی پرداخته است و تصریحی در زمینه شناسائی ابعاد جمعی حقوق فرهنگی ندارد. مدافعان حقوق جمعی فرهنگی تنها به تفسیر «حق تعیین سرنوشت» که در منشور ملل متحد و نیز در میثاقین حقوق بشر مورد تصریح قرار گرفته برای تبیین مبانی حقوق «حق جمعی فرهنگی» استناد می‌کنند. وضعیت فوق‌الذکر ضرورت تلاش برای تبیین صحیح رابطه حقوق بشر و تنوع فرهنگی و نیز شناسائی حقوق فرهنگی در ابعاد فردی و جمعی آن را اجتناب ناپذیر می‌کند. در راستای این ضرورت در عرصه سازمان ملل متحد جمهوری اسلامی ایران از سال 1999 میلادی قطعنامه‌ای تحت عنوان «حقوق بشر و تنوع فرهنگی» طراحی و ارائه کرد که پس از مباحث و مذاکرات صورت گرفته میان نمایندگان کشورهای مختلف در نشست مجمع عمومی سازمان ملل با اجماع به تصویب رسید. در این قطعنامه ایده تنوع فرهنگی به صورتی گسترده با مفاهیمی اساسی همچون حق تعیین سرنوشت، احترام به همگان، بردباری، گفت‌وگوهای میان فرهنگی، و غنی بخشی به جهان‌شمولی حقوق بشر ارتباط پیدا کرده است. چنین عناصر کلیدی عمیقاً به لحاظ درونی با یکدیگر مرتبط و تقویت کننده یکدیگرند.

در قطعنامه حقوق بشر و تنوع فرهنگی هدف تبیین این نکته است که در جهان پر تنش و تنازع‌آمیز کنونی چگونه می‌توان بین فرهنگ‌های متنوع و حقوق بشر سازش برقرار کرد؟ تأثیرات همسانی و تطابق فرهنگی در بهره‌مندی از حقوق بشر چگونه است؟ چگونه می‌توان ضمن ارج نهادن جامعه بین‌المللی به تنوع فرهنگی، از حقوق بشر صیانت نمود؟ آیا دولت‌ها نسبت به ایجاد نظامی بین‌المللی که در آن تنوع فرهنگی محترم شمرده شود، مسئولیتی دارند یا خیر؟

در دیدگاه جمهوری اسلامی ایران تمامی ملل و جوامع در سراسر جهان با سوابق فرهنگی، تاریخی و مذهبی گوناگون، همزمان ضمن تأکید بر مختصات و ویژگی‌های مربوط به خود و با رعایت ارزش‌های فرهنگی و مذهبی خویش، در مفهوم کلان جهان‌شمولی حقوق بشر سهیم هستند. از این رو لازم به تأکید است که استدلال اصلی در مفهوم تنوع فرهنگی به هیچ وجه تقویت سفسطه نسبیت‌گرایی فرهنگی نیست.

آنچه در خط مشی جمهوری اسلامی ایران اولویت دارد تقویت گفت‌وگوی بین فرهنگی برای رسیدن به تعاریف جهان‌شمول از حقوق بشر است که مقدمه چنین رویکردی احترام به تنوع فرهنگی است تا زمینه گفت‌وگو را فراهم آورد. در این رابطه تجربه تاریخی نیز پشتوانه لازم را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی 5 ص

تحقیق و بررسی در مورد حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی 5 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی 5 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی

نسبت میان حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی از مباحث مهم حوزه علوم انسانی در محافل علمی و سیاسی خصوصاً در دهه‌های گذشته بوده است. در این خصوص دیدگاه‌های متنوعی ابراز شده که می‌توان خلاصه آنها را به شرح زیر برشمرد:

1- در دیدگاه اول که عمدتاً از سوی کشورهای غربی دنبال می‌شود تأکید بر این است که حقوق‌بشر جهان‌شمول است و گوناگونی‌های فرهنگی نمی‌توانند تأثیری بر هنجارهای حقوق‌بشر داشته باشند. این طیف اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و سایر معاهدات موجود بین‌المللی را مبنائی برای تعریف حقوق‌بشر جهان‌شمول تلقی می‌کنند.

2- طیف دوم که می‌توان از آنها تحت عنوان نسبیت‌گرایان یاد کرد معتقدند حقوق‌بشر نسبی است و هنجارهای آن با توجه به ویژگی‌های فرهنگی، منطقه‌ای و جغرافیائی تعریف می‌گردد. این گروه معتقدند که تعریفی جهان‌شمول از حقوق‌بشر وجود ندارد و هر کشور حق دارد با در نظر گرفتن ویژگی‌های فرهنگی خود تعریفی اختصاصی از موازین حقوق‌بشر ارائه داده و آن را مبنای عمل قرار دهد.

3- گروه سوم بر این باورند که حقوق‌بشر فی نفسه جهان‌شمول است اما تعاریف موجود از هنجارهای حقوق‌بشری ضرورتاً جهان‌شمول نیستند. سیستم‌های حقوقی مختلف تعاریفی از حقوق‌بشر ارائه می‌دهند که ممکن است متفاوت باشند اما گفت‌وگوهای بین فرهنگی در زمینه حقوق‌بشر می‌تواند به درک‌های مشترک در زمینه حقوق‌بشر جهان‌شمول کمک کند.

دیدگاه‌های فوق‌الذکر باعث شکل‌گیری گروه‌بندی‌هائی در عرصه سیاست بین‌الملل نیز شده است. به طوری که تعدادی از کشورها (عمدتاً کشورهای غربی) تلاش مضاعفی را در جهت ترویج تعریف غربی از حقوق‌بشر بر اساس اعلامیه جهانی حقوق‌بشر، میثاقین حقوق‌مدنی و سیاسی و حقوق‌اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و نیز سایر ابزارهای بین‌المللی از قبیل کنوانسیون منع شکنجه، کنوانسیون حقوق زنان و کنوانسیون حقوق کودک به عنوان موازینی جهان شمول در زمینه حقوق بشر انجام می‌دهند.

در سوی دیگر طیفی از کشورها هستند که با توسل به موضوع تنوع فرهنگی هیچ گونه معیار بین‌المللی را برای حقوق بشر نمی‌پذیرند و از این طریق سعی می‌کنند عملکردهای عمدتاً ضعیف خود را تحت پوشش تعاریف ملی از حقوق بشر توجیه کنند.

آنچه که بیشتر در صحنه بین‌المللی ظهور داشته است تقابل فکری و سیاسی این دو طیف بوده است. متأسفانه غلبه این نگرش‌ها در حوزه مباحث فکری مربوط به حقوق بشر باعث شده تا دیدگاه‌های علمی و غیر سیاسی مجال بروز کافی پیدا نکنند. این امر باعث شده تا تصویر ارائه شده از نسبت میان حقوق بشر و تنوع فرهنگی تک بعدی و نامتوازن جلوه کند. در اثر هژمونی طرفداران طیف اول در عرصه‌های رسانه‌ای و دانشگاهی این گونه وانمود شده است که هرگاه بحث از تنوع فرهنگی مطرح می‌شود، هدف یافتن پوششی برای توجیه نقض حقوق بشر برای کشورهای در حال توسعه است. این ابهامات مفهومی باعث شده تا برخی محافل، تنوع فرهنگی را به عنوان گفتمان مجادله آمیز «نسبیت فرهنگی در مقابل جهان‌شمولی» و حتی سفسطه‌ای برای فرسایش جهان‌شمولی حقوق بشر بپندارند.

این وضعیت علاوه بر اینکه باعث شده که رابطه میان حقوق بشر و تنوع فرهنگی به خوبی تبیین نشود از سوی دیگر باعث تضعیف جایگاه حقوق فرهنگی در ادبیات بین‌المللی و نیز در عرصه اجرا شده است. یکی از پیامدهای این ماجرا عدم تعریف و تدوین مقررات لازم برای شناسائی حقوق جمعی فرهنگی است. میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که از اولین معاهدات بین‌المللی در زمینه حقوق بشر است تنها به جنبه‌های فردی حقوق فرهنگی پرداخته است و تصریحی در زمینه شناسائی ابعاد جمعی حقوق فرهنگی ندارد. مدافعان حقوق جمعی فرهنگی تنها به تفسیر «حق تعیین سرنوشت» که در منشور ملل متحد و نیز در میثاقین حقوق بشر مورد تصریح قرار گرفته برای تبیین مبانی حقوق «حق جمعی فرهنگی» استناد می‌کنند. وضعیت فوق‌الذکر ضرورت تلاش برای تبیین صحیح رابطه حقوق بشر و تنوع فرهنگی و نیز شناسائی حقوق فرهنگی در ابعاد فردی و جمعی آن را اجتناب ناپذیر می‌کند. در راستای این ضرورت در عرصه سازمان ملل متحد جمهوری اسلامی ایران از سال 1999 میلادی قطعنامه‌ای تحت عنوان «حقوق بشر و تنوع فرهنگی» طراحی و ارائه کرد که پس از مباحث و مذاکرات صورت گرفته میان نمایندگان کشورهای مختلف در نشست مجمع عمومی سازمان ملل با اجماع به تصویب رسید. در این قطعنامه ایده تنوع فرهنگی به صورتی گسترده با مفاهیمی اساسی همچون حق تعیین سرنوشت، احترام به همگان، بردباری، گفت‌وگوهای میان فرهنگی، و غنی بخشی به جهان‌شمولی حقوق بشر ارتباط پیدا کرده است. چنین عناصر کلیدی عمیقاً به لحاظ درونی با یکدیگر مرتبط و تقویت کننده یکدیگرند.

در قطعنامه حقوق بشر و تنوع فرهنگی هدف تبیین این نکته است که در جهان پر تنش و تنازع‌آمیز کنونی چگونه می‌توان بین فرهنگ‌های متنوع و حقوق بشر سازش برقرار کرد؟ تأثیرات همسانی و تطابق فرهنگی در بهره‌مندی از حقوق بشر چگونه است؟ چگونه می‌توان ضمن ارج نهادن جامعه بین‌المللی به تنوع فرهنگی، از حقوق بشر صیانت نمود؟ آیا دولت‌ها نسبت به ایجاد نظامی بین‌المللی که در آن تنوع فرهنگی محترم شمرده شود، مسئولیتی دارند یا خیر؟

در دیدگاه جمهوری اسلامی ایران تمامی ملل و جوامع در سراسر جهان با سوابق فرهنگی، تاریخی و مذهبی گوناگون، همزمان ضمن تأکید بر مختصات و ویژگی‌های مربوط به خود و با رعایت ارزش‌های فرهنگی و مذهبی خویش، در مفهوم کلان جهان‌شمولی حقوق بشر سهیم هستند. از این رو لازم به تأکید است که استدلال اصلی در مفهوم تنوع فرهنگی به هیچ وجه تقویت سفسطه نسبیت‌گرایی فرهنگی نیست.

آنچه در خط مشی جمهوری اسلامی ایران اولویت دارد تقویت گفت‌وگوی بین فرهنگی برای رسیدن به تعاریف جهان‌شمول از حقوق بشر است که مقدمه چنین رویکردی احترام به تنوع فرهنگی است تا زمینه گفت‌وگو را فراهم آورد. در این رابطه تجربه تاریخی نیز پشتوانه لازم را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی 5 ص

دانلود مقاله کامل درباره مولکول 5 ص

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره مولکول 5 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

مولکول

مولکول ، دسته‌ای از اتمهاست که با پیوندهای شیمیایی در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. مولکول‌های یک عنصر ، یکسان و فقط حاوی اتمهای از یک نوع هستند. مثلا مولکول‌های گاز اکسیژن‌ از دو اتم اکسیژن تشکیل شده‌اند. مولکولهای یک ترکیب نیز یکسانند. اما در این مورد ، هر مولکول حاوی بیش از یک اتم است. مثلا در آب ، هر مولکول از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن تشکیل شده است.

همه گازها ، اکثر مایعات و بسیاری از جامدات غیر فلزی از مولکول تشکیل شده است.

 

اندازه هر مولکول

اندازه مولکول‌ها از حدود یک ده میلیونیم میلیمتر تا یک هزارم میلیمتر متغیر است. ساده‌ترین انواع مولکول‌ها فقط دو یا سه اتم دارند. مثلا گاز هیدروژن از مولکولهایی تشکیل شده است که فقط دو اتم هیدروژن دارند. مولکولهای بزرگتر از انواع مختلفی از اتمها تشکیل می‌شوند که به صورت ساختار پیچیده‌ای در کنار هم قرار گرفته‌اند. مثلا یک مولکول گلوکز در مجموع ، 24 اتم کربن ، هیدروژن و اکسیژن است.

اما بزرگترین مولکول‌ها در واقع از تعداد زیادی مولکول‌های کوچکتر تشکیل می‌شوند که به صورت الگویی تکرار شونده در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. این مولکول‌ها ، درشت مولکول خوانده می‌شوند. به عنوان مثال ، درشت مولکول پلی اتیلن از درشت مولکولهایی تشکیل می‌شود که هر یک از آنها می‌تواند تا 50000 اتم داشته باشد.

مولکول آب

قطره ای آب اختیار کنید و قطر آن را اندازه بگیرید. این فاصله را بر صد و بعد بر هزار و باز هم بر هزار تقسیم کنید. آنچه بدست می‌آید، طول تقریبی یک مولکول آب است. همانطور که برای ساختن خانه ، باید تعداد بسیاری زیادی آجر فراهم آوریم، برای تشکیل یک قطره آب نیز به چیزی در حدود یک میلیون میلیون میلیون مولکول آب نیاز داریم.

ساختمان مولکول آب

شکل مولکول آب

مولکول آب ، به ظاهر مانند هلویی است که دو زرد آلو در دو کنار قرار گرفته باشند و هلو که در وسط جای دارد، اتم اکسیژن است و زرد آلوهایی در دو طرف آن ، اتم هیدروژن هستند. رابطه ظریفی به نام پیوند ، اکسیژن را به هر دو اتم هیدروژن متصل می‌کند. اگر اتمها را با دایره نشلان دهیم، پیوند بین آنها را به وسیله خطهایی مشخص می‌کنیم که مراکز این دایره‌ها را بهم وصل می‌کند.

گاهی ، شکل تقریبی اتم‌ها ، یعنی دایره‌ها را رسم نمی‌کنند و فقط مراکز آنها را با خط به یکدیگر مربوط می‌سازند. دو یا سه خط موازی بین مراکز ، نشان دهنده وجود دو یا سه پیوند است. شیمیدانان به این طریق مولکولها را رسم می‌کنند.

رقص مولکول‌ها

مولکولی را از قطره آب جدا کنید، شاید یکی را که به هوا بخار می‌شود، به چنگ بیاورید. مولکول ، مانند فرفره با سرعت خیره کننده ای به دور خود می‌چرخد. سرعت دوران آن به حدی است که تنها در یک ثانیه ، یک میلیون میلیارد بار می‌چرخد. فرفره مولکول برخلاف فرفره معمولی ، در سه جهت مختلف دوران می‌کند. در حالی که مولکول با سرعت می‌چرخد، اتمهای آن بی‌قرار می‌رقصند.

اگر چه رقص اتمها هزار بار از گردش مولکولها آهسته‌تر است، ولی باز هم خیلی سریع است. همین که کمی بین این اتمها فاصله بیافتد، دوباره به سوی هم می‌آیند، احوال پرسی مختصری می‌کنند و باز از هم جدا می‌شوند. پیوندهای بین اکسیژن و اتمهای هیدروژن مانند فنر باز و بسته می‌شود و زاویه بین آنها مدام تنگ و گشاد می‌گردد. به این ترتیب ، مولکول همواره در پیچ و خم است، پیچ خمهایی که موزون‌اند. سه اتم به هم متصل‌اند و حرکات آنها به طرز شگفت انگیزی هماهنگ است.

رقص اتمها سه حرکت مختلف دارد: در یکی ، دو پیوند هماهنگ با هم کشیده می‌شود، در حرکت دو خم ، یک پیوند کشیده و پیوند دیگر جمع می‌شود و در سومین حرکت ، مولکول به حالت پاباز در می‌آید.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مولکول 5 ص

دانلود مقاله کامل درباره لیپیتید ها 41 ص

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره لیپیتید ها 41 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

فصل 5

سوخت و ساز و چربی

از دیر باز مطالعه جذب و سوخت و ساز چربی در حیوانات مزرعه برمحور نقش لیپیدهای رژیمی در فراهم کردن انرژی رژیمی و در فرایند رسوب چربی در گوشت شیر و تخم مرغ بوده است علاقه به این زمینه ها بدلیل اهمیت رسوب چربی در تعیین اثر بخشی آن زیاد است . بعلاوه سوخت و ساز لیپید ها در کبد جزئی لاینفک از تولید حیوانی و عامل کلیدی در توسعه اختلالات سوخت و ساز از قبیل کتوزیس و کبد چرب است در نتیجه این فصل عمدتا توجه به جنبه های هضم ،جذب و انتقال لیپیدهای رژیمی ، سوخت و ساز لیپید و سوخت و ساز لیپید در کبد می باشد.

علاوه بر نقش اصلی لیپیدها به عنوان مواد انرژی زا می باشند. بسیاری از نقش های چربی ها به عنوان واسطه های لیپوژنیتیکی و پیام رسان های ثانویه در فرایند هدایت علامتنی می باشد. یک بررسی از این عملکرد ها نیز ارائه می شود .

هضم : جذب و انتقال لیپیدهای رژیمی

هضم و جذب لیپیدهادر غیر نشخوارکنندگان

لیپیدها یی که بوسیله حیوانات غیر نشتخوار گر مصرف می شوند عمدتا تری گلیسریدها هستند به استثنای حیوانات علفخوار از قبیل اسب ها و خرگوش ها میتوانند مقادیر قابل توجهی از گالا کتولیپیدها از مواد رویشی مصرف کننده فعالیت پروتیولیتیک در دوره می باشند که به رها نمودن لیپیدها از ماتریس های تغذیه کمک می کند و شرایط اسیدی و فعالیت تکان دهنده ای که به وسیله حرکات دودی معده انجام می شود. لیپیدها خاصیت امولسیون ریزی لیپاز در معده را دارند که می تواند ناشی از آنزیم هایی باشد که تجزیه می شوند و بوسیله غدد بزاقی ترشح می شوند لیپاز بزاقی به همراه ناحیه فوندوس معده انجام می شود . لیپاز بزاقی دارای فعالیت هیدرولیک مشخصی در PH نزدیک به لیپاز معده است لیپاز معده ای فعالیت های بهتری در حیوانات نوزاد وجود دارد وو فعالیت هیدرولیتیک بهتری در جهت تری گلیسرید شیر نسبت به لیپاز لوزالمعده ای دارد. لیپاز معده ای عمدتا به زنجیز های اسیدهای چرب بازنجیره متوسط و کوتاه حمله می کند دروضعیت sn-3 تری ا سیل گلیسرول از قبیل انهایی که در شیر نشخوار کنندگان و خوک ها شایع است میباشد.

صفرا برای هضم بیشتر چربی و جذب ان در روده کوچک ضروری است اجزای اصلی صفرا که برای هضم لیپیدضروری است نمک های صفرا و فسفولیپیدها هستند نمک های صفراوی که مشمول امولسیون سازی قطرات لیپید هستند از کلسترول به هپاتوسیت در کبد تجریه می شود در نمک های صفراوی بوسیله کبد با اسید های امینه گلیسین که حلالیت اب را افزایش می دهد و سمیت سلولی را از نمک های صفراوی کاهش می دهد پیوند می خورند 0 ساختار نمک های صفراوی طوری است که یک مولکول چربی را فراهم می کند یک طرف که قطبی و هیدروفیلی است و طرف دیگر که غیر قطبی و هیدروفوبیک است بنابراین نمک های صفراوی در همبستگی اب –لیپید قرار دارند و به طور عمیق به هر سطحی نفوذ نمی کنند .نمک های صفراوی در صفرا در ساختار های استوانه ای وجود دارند و میسل های صفراوی نامیده می شوند وجود صفرا اثرات شبیه زدایش روی لیپیدهای رژیم غذایی دارد و سبب می شود که قطرات لیپید به قطرات کوچکتر و کوچکتر تقسیم شود

ترشحات لوزالمعده به روده کوچک نیز برای هضم و جذب لیپید مهم است انتشار لیپید بوسیله نمک های صفراوی وابستگی به کولیپاز پولیپیتد لوزالمعده ای را موجب می شود که لیپاز لوزالمعده ای را جذب می کند و انها را قادر به واکنش در سطح قطره چربی می کند اگر چه خود لیپاز لوزالمعده ای هیچ الزام خاصی برای نمک های صفراوی ندارد اما افزایش ناحیه سطح که بوسیله عمل نمک های صفراوی ایجاد شده است خیلی میزان هیدرولیز تری کلیسرول لیپاز لوزالمعده ای را افزایش می دهد لیپاز لوزالمعده به طور مشخصی به چرخه های sn-1 و sn3 تری اسیل گلیسرول ها حمله می کند و باعث شکل گیری دو مونواسیل گلیسرول می شود و اسید های چرب را آزاد می کند ( فسفولیپاز بخصوصی انواع A,A در شیر لوزالمعده ترشح می شود و فسفولیپیدلیستینی را به لیزولیستین تبدیل می کند

جذب لیپید ها بستگی به شکل گیری میسل های مختلط ندارد حرکت مداوم لیپیدها در قطرات روغن در لومن روده به میسل ها ی مختلط رفته ودر حضور نمک های صفراوی اسید های چرب و مونو اسیل گلیسرول هایی که به وسیله عمل لیپاز لوزالمعده ایجاد می شوند به طور همزمان به میسل های مختلط انباشت می شوند لیزولیستینی تولید شده از فسفولیپیدهای صفراوی و رژیمی غذایی نقش کلیدی در تشکیل و ثبات میسل ها ایفا میکنند بخصوص لیزولیستین خیلی در حلال بودن لیپیدها ی خیلی غیر قطبی از قبیل اسید استیریک لیپید های غیر قطبی بینی لایه غیر متحرک حاضر در سطح غشا ء میکرویلوس روده ای لازم اند این لایه ساکن تصور می شود که مانع عمده برای جذب چربی است اسید های چرب و منو اسیل گلیسرول ها می توانند با پراکنش در غشای لیپید وارد سلول های روده شوند اگر چه وجود پروتئین های ناقل بین غشایی فرعی می شود

جذب لیپید های چرب در سلو ل های اپیتلیال روده یک فرایند متکی به انرژی است که بوسیله حفظ زاویه بندی غلظت در سلو لها تسهیل می شود بسیاری از اسید های چرب قوی که پروتئین ها را انتقال مکان می دهند دربافت ها شناسایی شده اند نقش و مکانیزم عمل آنها هنوز لا ینحل مانده است پس از این که اسید های چرب جذب سلول ها می شوند آنها به وزن کم مولکولی برای اتصال به پروتئینی می چسبند این پروتئین های متصل به جذب اسید های چرب کمک می کنند و از انباشت اسید های چرب ازاد و سمی به طور پتانسیل پیش گیری می کنند و می توانند اسید هایی چرب را به مکان های سلولی مناسب برای سوخت و ساز هدایت میکنند

بیشتر جذب اسید های چرب و منو اسیل گلیسرول در پستانداران در اثنی عشر رها می دهد در پرندگان جذب اسید چرب در دوازدهه و ایلیوم تعیین شده است حد گسترد فعالیت اثنی عشر در مجرای روده ماکیان می تواند سهیم در این پراکنش بیشتر مکان جذب لیپید باشد نمک ها ی صفراوی جذب نمی شوند تااین که به انتهای ایلیوم برسند اما در لومن برای


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره لیپیتید ها 41 ص

مقایسه اثربخشی مدارس دولتی با مدارس غیر انتفاعی 5 ص

اختصاصی از هایدی مقایسه اثربخشی مدارس دولتی با مدارس غیر انتفاعی 5 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

مقایسه اثربخشی مدارس دولتی با مدارس غیر انتفاعی

در مورد نکات مثبت ومحاسن مدارس غیر انتفاعی درکشور ما به خصوص در وضعیت فعلی کشور می توان موارد زیر را مد نظر قرار داد:

1- این مدارس در شرایط فعلی کشور ما ودر زمان تصویب قانون تأسیس مدارس غیرانتفاعی یعنی سال 67 بـه علت محدودیت منابع مالی آموزش وپرورش که ناشی از افزایش جمعیت دانش‌آموزان، تورم ناشی از هشت سال جنگ تحمیلی وکاهش درآمد دولت، بر پا شده راهی بـرای جلب منابع مالی از جانب مردم می باشد، گرچه جلب منابع مالی برای آموزش وپرورش می‌تواند راه‌های دیگـری هم داشته باشد ولــی مدارس غیــرانتفـاعی نیــز خــود یک راه حل علمی وممکن است.

2- مدارس غیرانتفاعی با پذیرش مسئوولیت آموزش وپرورش فرزندان خانواده‌های مرفه به هزینه خود آنان، منابع مالی جامعه را درجهت رسیدگی وتوجه هرچه بیشتربه فرزندان خانواده‌های غیرمرفه آزاد می کنند بنا بر این به موازات فراهم‌آوردن امکانات بهتر برای فرزندان خانواده‌های مرفه به هزینه خود آنان، دولت می تواند امکانات مالی آزاد شده را در خدمت آموزش وپرورش دانش‌آموزان غیرمرفه بکارگیرد واز این طریق سطح آموزش وپرورش کل فرزندان کشور را در شرایط ناگوار بالا ببرد.

3- مدارس غیرانتفاعی به خاظر کسب منابع مالی مورد نیازفعالیتهای آموزش وپرورش طبق تقاضای والدین ودانش‌آموزان می‌توانند خدمات متنوعی ارائه دهند. به عبارت دیگر این مدارس می توانند درصورت درخواست والدین ودانش‌آموزان ونیز تامین منابع مالی لازم، خدمات مـورد نیـاز مـراحل مختلف رشد دانش‌آموزان را اعم از خدمات آموزشی وپرورشی ارائه نمایند.

4-از مدارس غیرانتفاعی می‌توان جهت بنای الگوی تغییرات مناسب برای شکستن روال عادی وسنتی نامطلوب موجود در مدارس مطابق اهداف تعلیم وتربیت جدید، اعمال مدیریت آموزشی مناسب برای ارزشیابی وسنجش رشد دانش‌آموزان، اجرای روش‌های جدید مناسب تدریس وهمیاری، جهت ارتقاء سطح علمی وآموزشی دانش‌آموزان وهدایت تحصیلی وشغلی مناسب استفاده کرد.ـ مدارس غیــرانتفاعی بــا انتقادهای مختلف از جانب والــدین، مربیان ومعلمان مختلف مواجه می‌باشد که بعضی از آنها بیانگر نکات جدی وحساس نیز هستند که از جمله آنها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1- مدارس غیرانتفاعی از آن جهت که نمی‌توانند در دسترس همه دانش‌آموزان کشور وحتی همه دانش‌آموزان خانواده‌های مرفه قرار گیرد، زیرا که تاسیس این مدارس بستگی به میزان تقاضای موجود داشته وبه همبن جهت در روستاها وشهرهای کوچک وحتی درمناطقی از شهــرهای بــزرگ هم تاسیس نشـده‌انـد. مفاهیـم «آمـوزش رایـگان» و«آمـوزش همگانی» و«آموزش اجباری» واز آنها مهمتر«فرصت آموزش یکسان» یعنی همان مفاهیمی را که سال‌ها مورد تبلیغ مربیان واندیشمندان بوده است بر هم می‌زند وهمه کودکان کشور نمی‌توانند از فرصت یکسان وبرابر برخوردار باشند درسطح کلان جامعه، ناقض عدالت اجتماعی است ودرسطح خرد یعنی جمعیت دانش آموزی موجب توزیع نابرابر خدمات آموزشی وتربیتی می‌باشند.

2- حضور وفعالیت ایــن مدارس در جوار مدارس دولتی، عملاً می‌تواند موجب دسته‌بندی دانش‌آموزان به دو قشر غنی وفقیر باشد، دانش‌آموزان این مدارس نیز درطول دوران تحصیل خود بتدریج به این موضوع ونیز به دوستان خود که از اقشار مرفه جامعه هستند عادت کرده، از اقشار غیرمرفه غافل شده وحتی آنان را نادیده می‌گیرند این دانش‌آموزان تمایل خواهد داشت که دربزرگسالی نیز دوستان وهمکاران خود را از همین دانش آموزان یا همکلاس‌های خود که آشنایی وشناخت بیشتری از همدیگر دارند انتخاب نمایند. در این صورت شکاف طبقاتی در جامعه، گسترش بیشتری پیدا خواهد کرد یعنی این مدارس در ایجاد وتقویت فاصله طبقاتی، سهم مؤثری خواهند داشت.

3- از آنجایی که پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان با وضعیت اقتصادی، فرهنگی وجمعیت خانواده ونیز با میزان سواد والدین یعنی عواملی که عموماً در خانواده‌های مرفه نسبت به خانواده‌های غیرمرفه مساعدتر است دانش‌آموزان مرفه علاوه برآمادگی خانوادگی برای موفقیت تحصیلی بیشتر، از امکانات تحصیلی بیشتر درمدارس غیرانتفاعی برخوردار شده از نظر تحصیلی بردانش‌آموزان دیگر پیشی خواهند گرفت بدین ترتیب این دانش‌آموزان از امکان قبولی بیشتر در آزمون ورودی دانشگاه وتصدی مشاغل مهم وکلیدی برخوردار خواهند شد که دراین بین نقش خانواده واقتصاد خانواده نقش موثرتری به جای عواملی نظیر تلاش وکوشش، استعداد، توانایی، پشتکار، هوش وغیره خواهد داشت.

4- مدارس غیر انتفاعی به جهت پرداخت دستمزد بیشتر به معلمان خود، معلمان موفق‌تر را به خدمت می‌گیرند وبدین‌ترتیب ضمن تضعیف مدارس دولتی از جهت داشتن معلمان اثربخش، دانش‌آموزان مدارس غیرانتفاعی را دروضعیت تحصیلی مساعدتری قرار می دهند، علاوه بر آن این امکان را فراهم می‌آورند که معلمان، دوره کم تجربگی وناپختگی خود را در کلاس‌های پرجمعیت مدارس دولتی گذرانده وبا احراز اشتهار سخت کوشی، جدیت، علاقه‌مندی ونظایر آن ، روانه مدارس غیرانتفاعی شوند وخدمات آموزشی خود را درکلاس‌های کم‌جمعیت آنجا پی‌بگیرند.

همچنان که این روند درمدارس روستا نسبت به مدارس شهری صادق است این معلمان ممکن است نه تنها فقط به خاطر پرداخت اضافه دستمزد بلکه حتی به خاطر داشتن آزادی عمل بیشتر برای نشان دادن توانایی‌های بالقوه خود ونیز به دلایل دیگر نظیر انگیزه کسب موفقیت وشایستگی که امکان ارضاء آنها ونیز قدردانی وبه رسمیت شناخته شدن آنها درمدارس غیرانتفاعی بیشتر است، جلب این مدارس شوند، در هر حال زمانی که«انتخاب» وجود دارد چه از جانب مدارس غیرانتفاعی برای انتخاب معلمان وچه از جانب معلمین برای انتخاب مدارس احتمال جذب وجلب معلمان موفق‌تر هم وجود دارد.

بدین‌ترتیب مدارس خصوصی به طور کلی ومدارس غیرانتفاعی در کشور ما به طور اخص دارای معایب ومحاسن متعددی بوده وتماماً عیب ویا سراپا حسن نمی‌باشند ونمی توان بدون توجه به نکات مثبت ومنفی این مدارس ونتایج تحقیقات علمی، صرفاً با تکیه بر یک یا چند دلیل نظری واحتمالاً عاطفی آنهم بدون توجه به شرایط مشخص در کشور ما نتیجه‌گیری کرد، به عنوان مثال آنچه که بیش از هر چیزی نگرانی عده‌ای را در مورد مدارس غیرانتفاعی موجب شده وآنان را در ردیف منتقدین قرار می‌دهد عبارت از برهم زدن عدالت اجتماعی وگسترش شکاف طبقاتی ازطریق امکان آموزش بهتر به‌فرزندان اقشار مرفه می باشد. این نگرانی گرچه خیلی هم بی‌مورد نیست ولی ازتوجه زیادی هم برخوردار نمی‌باشد زیرا که به فرض نامطلوب بودن فاصله طبقاتی وگسترش آن توسط مدارس غیرانتفاعی عوامل پرقدرت تر دیگری نظیر سیاست‌های اقتصادی درکشور، وجود دارد که نقش آنها درایجاد فاصله طبقاتی به مراتب بیشتر ازمدارس غیرانتفاعی می‌باشد. همچنان‌که وجود مدارس استعدادهای درخشان ویا مدارس نمونه دولتی ونمونه مردمی که دردسته‌بندی دانش‌آموزان ونخبه‌گرای از توان بالقوه بیشتری برخوردار بوده ونقش مدارس دولتی با مقایسه با آنها کم‌رنگتر است ویا آموزش عالی رایگان که هزینه آن دراغلب کشورها عمـوماً تا بیست برابر هــزینه آمـوزش ابتدایی ومتــوسطه است که ازمحل درآمدهای دولت متعلق به همه اقشار مردم صرف تحصیل فرزندان خانواده های مرفه ودانشگاه‌ها می‌گردد زیرا درصد بیشتری ازپذیرفته‌شدگان دانشگاه‌ها رافرزندان خانواده‌مرفه وشهری‌تشکیل‌می‌دهندتااقشارکم‌درآمد وروستایی.


دانلود با لینک مستقیم


مقایسه اثربخشی مدارس دولتی با مدارس غیر انتفاعی 5 ص