هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رابطه علم و اخلاق - 6 ص ورد

اختصاصی از هایدی رابطه علم و اخلاق - 6 ص ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

رابطه علم و اخلاق - 6 ص ورد


رابطه علم و اخلاق - 6 ص ورد

درباره رابطه دین و اخلاق از جهات مختلفى مى‏توان بحث کرد. یکى از این مباحث، بحث قلمرو دین و قلمرو اخلاق است. اخلاق درباره خوبى یا بدى و درستى یا نادرستى اعمال و ملکات ما سخن مى‏گوید. خوبى و درستى واژه‏هایى نیستند که فقط در قضایاى اخلاقى به کار روند بلکه ممکن است آنها را درباره چیزهاى مادى هم به کار بریم؛ مثلا بگوییم قلم خوب یا اسب بد واژه خوب و بد در این جا هیچ معناى اخلاقى ندارد؛ زیرا قضایاى اخلاقى مربوط به اعمال اختیارى و ملکات نفسانى ما هستند.

حتى در مورد اعمال اختیارى انسان هم همیشه نمى‏توانیم واژه‏هاى خوب و بد و درست و نادرست را به معناى اخلاقى بگیریم. مثلا در جملات: نماز صبح را اگر پس از طلوع آفتاب بخوانیم نادرست است و نماز بدون سلام نادرست است. واژه نادرست به معناى اخلاقى ندارد البته مى‏توان از این جملات معنایى اخلاقى هم دریافت؛ ولى آن چه به ذهن متبادر مى‏شود معناى اخلاقى نادرست نیست بنابراین این واژه‏ها هر گاه درباره اعمال اختیارى انسان به کار روند و مستحق مدح و یا ذم بودن فاعل را بیان کنند، آن گاه معناى


دانلود با لینک مستقیم


رابطه علم و اخلاق - 6 ص ورد

تربیت و اخلاق - 6 ص ورد

اختصاصی از هایدی تربیت و اخلاق - 6 ص ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تربیت و اخلاق - 6 ص ورد


تربیت و اخلاق - 6 ص ورد

چکیده

نخستین بخش تحقیق، شامل اطلاعاتی است درباره ی زمینه و وضعیت علوم اجتماعی در آمریکا، مفاهیم بنیادین و پیشرو نظریه پیاژه و نیز چگونگی زندگی و کار پیاژه.

بخش دوم تحقیق راجع به مبانی و مطالب بنیادین است. در برخی از قسمتها مهمترین بینشهای پیاژه درباره کودکان، که شامل مراحل رشد شناختی نیز می باشد، ارائه شده است. بنابراین با اینکه ادوار رشد شناختی موضوعی است که به کلی جنبه پیاژه ای دارد، پویایی و انگیزشی که در قسمتهای بعدی تحقیق بیان شده است. نشانگر کوشش خود من در جهت پاسخگویی به این پرسش است؛ موقعی که پویایی های رشدی به پایان خود می رسند چه نوع انگیزشی جایگزین آن می شود.

در بخش سوم تحقیق سعی کرده ایم که مستقیماً به جنبه های کاربردی موضوع بپردازیم. رویکرد مبتنی بر رشد نسبت به آموزش و پرورش نظامی اتمام یافته و کامل نیست بلکه نظامی است زنده، در حال رشد و بالندگی که هنوز دوران جوانی خود را می گذراند.

اگر چنین رویکردی را به طور مبسوط و جامع جلوه دهیم، فریبنده خواهد بود و ممکن است آن را پیشرفته تر از آنچه به واقع هست بنمایند.


دانلود با لینک مستقیم


تربیت و اخلاق - 6 ص ورد

اخلاق اسلامی و جهت گیریهای بازدارنده نفس - 48 ص ورد

اختصاصی از هایدی اخلاق اسلامی و جهت گیریهای بازدارنده نفس - 48 ص ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اخلاق اسلامی و جهت گیریهای بازدارنده نفس - 48 ص ورد


اخلاق اسلامی و جهت گیریهای  بازدارنده نفس - 48 ص ورد

اخلاق اسلامی و جهت گیریهای  بازدارنده نفس

مراد از جهت گیرى بازدارنده نفس آن دسته از صفات و ملکات نفسانى است که نسبت به بسیارى از رذایل اخلاقى نقش بازدارندگى دارند، و از سوى دیگر زمینه ساز فضیلت هاى اخلاقى متعددى هستند. صفات نفسانى شاخص در این گروه، بدین قرار است.

  1. قوت نفس

ملکه اى نفسانى است که انسان را قادر مى سازد تا حوادثى را که براى او پیش مى آید، هرچند خطیر باشد، به خوبى تحمل کند. در فضیلت عظمت و قوت نفس همین بس که خداوند در قرآن کریم مى فرماید: «و عزّت از آن خدا و از آن پیامبر او و از آن مؤمنان است.»(1)

امام صادق(علیه السلام) در این باره فرمود:

خداوند همه امور مؤمن را به خودش واگذار نموده است; ولى به او اجازه نداده است که خودش را خوار و ذلیل گرداند. آیا به این کلام خداوند نمى نگرید که فرمود: وللّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین؟ «پس سزاوار است که مؤمن عزیز بوده و ذلیل نباشد».(2)

 یک. آثار قوت نفس

بزرگى و قدرت نفسانى نتایج بسیار سودمندى بر نفس به جاى مى گذارد که هریک خود ملکه اى نفسانى اند. در مقابل، ضعف و سستى نفس، رذایل مختلف اخلاقى را در پى خواهد

ــــــــــــــــــــــــــــ

  1. سوره منافقون، آیه 8 . 2. کلینى: کافى، ج 2.

 

داشت. در زیر به مهم ترین آثار و آفات عظمت روحى انسان اشاره مى شود.

الف) ثبات و عدم اضطراب: ثبات ملکه اى است نفسانى که انسان را قادر مى سازد تا در خطرها وارد شود و در برابر سختى ها و دردها هرچند فراوان باشند، مقاومت کند; بدون این که شکستى بر او عارض گردد. در مقابل آن اضطراب و تزلزل هنگام روبه روشدن با خطرات و سختى ها، قرار دارد. ثبات و پایدارى جلوه هاى گوناگونى دارد که از بارزترین آنها ثبات در ایمان در مقابل شبهات است. قرآن کریم در این باره مى فرماید: «خدا کسانى را که ایمان آورده اند، در زندگى دنیا و در آخرت با سخن استوار ثابت مى گرداند.»(1)

بدیهى است که ثبات و عدم تزلزل در ایمان، مقدمه پایدارى و ثبات در سایر جهت گیرى هاى ارزشمند نفسانى است. این امر نیز به نوبه خود موجب پایدارى و ثبات در انجام اعمال صالح خواهد بود.ثبات و استوارى، علاوه بر این که فراورده معرفت است، محصول قوّت و عظمت روح نیز است که یکى از فضائل مهم نفسانى محسوب مى گردد.(2)

ب) همّت بلند: یعنى تلاش براى تحصیل سعادت و کمال و رسیدن به عالى ترین امور; به طورى که در راه رسیدن به آنها اعتنایى به سود و زیان دنیوى ندارد. منافع دنیا، صاحبان همت هاى بلند را مسرور و زیان هاى آن ایشان را اندوهگین نمى سازد و حتى در راه رسیدن به اهداف بلند از مرگ و کشته شدن نیز باکى ندارند. در مقابل آن کوتاهى و پستى همت است که صاحب آن در طلب اهداف بلند، کوتاهى مى کند و تنها به امور کوچک و پست قناعت مىورزد. این صفت نفسانى خود معلول عظمت و قوت روح است و بدون شک از فضائل بزرگ نفسانى است; زیرا رسیدن به اهداف متعالى و ارزشمند انسانى جز در پرتو همت هاى سترگ و مجاهدت هاى بزرگ میسّر نخواهد شد. شهامت که خود ملکه اى نفسانى و ارزشمند است، از مصادیق همت بلند شمرده مى شود.(3)

ج) غیرت و حمیّت: یعنى تلاش براى پاسدارى از چیزى که حفظ آن لازم است. این حالت از نتایج قوت و عظمت روح و شهامت است. امام صادق(علیه السلام) فرموده است: «خداى تبارک و تعالى غیرتمند است و هر غیرتمندى را دوست مى دارد. از غیرتمندى او است که زشتکارى ها را، از پیدا و پنهان، حرام فرموده است.»(4) امام على(علیه السلام) نیز فرمود: «ارزش مرد به اندازه همّت او است... و

 

ــــــــــــــــــــــــــــ

  1. سوره ابراهیم، آیه 27.
  2. ر.ک: نراقى، محمدمهدى: جامع السعادات، ج 1، ص 262.
  3. همان، ج 1، ص 263 ـ 264.
  4. کلینى: کافى، ج 5 ، ص 535 ، ح 1.

 

 

دلیرى او، به اندازه ننگ داشتن او است ]

از تن دادن به پستى ها و زبونى ها[ و پاکدامنى او به اندازه غیرت او.»(1)

عالمان اخلاق براى غیرت، مجارى و موارد متعددى ذکر کرده اند و چون برخى از نصوص اخلاقى ناظر به موارد خاصى از آن است، مناسب است که هریک از آنها را به اجمال مورد مطالعه قرار دهیم.

  1. غیرت در دین: لازمه غیرت در دین آن است که در جهت حفظ آن در مقابل بدعت ها و اهانت ها تلاش کند; در مقابل شبهه پراکنى ها از آن دفاع شایسته نماید; در نشر و ترویج احکام آن بکوشد، و در امر به معروف و نهى از منکر مسامحه و سستى نورزد.
  2. غیرت بر حریم و ناموس: در نصوص اخلاقى اسلام، مردان به شدت به چنین غیرتورزى ترغیب و موظّف شده اند و فاقد چنین غیرتى به تندى مورد نکوهش قرار گرفته است. امام صادق(علیه السلام)فرمود: «بهشت بر مردان بى رگ و غیرت حرام شده است.»(2) و پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله)فرمود: «بوى بهشت از فاصله پانصد سال راه به مشام مى رسد، اما فرزند ناخلف و شخص بى رگ و غیرت آن را استشمام نمى کند.»(3) امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که گروهى از اسیران را نزد پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله)آوردند، پیامبر(صلى الله علیه وآله)دستور داد که از میان آنان یکى را آزاد و بقیه را بکشند. فرد آزاد شده پرسید: چرا مرا آزاد کردى؟ پیامبر پاسخ داد:

جبرئیل از جانب خداوند به من خبر داده است که در تو پنج خصلت وجود دارد که خداوند و رسول او آنها را دوست دارند: غیرت شدید بر ناموست، سخاوتمندى، اخلاق خوش، صداقت در گفتار و شجاعت». فرد با شنیدن این کلام مسلمان شد و بر ایمان خود پایدار ماند، تا این که در غزوه اى به شهادت رسید.(4)

ناگفته نماند که زیاده روى در غیرتورزى نسبت به ناموس هرگز پسندیده نیست و حتى موجب فساد خواهد شد، بلکه غیرت در جایى است که به ارتکاب حرام اطمینان باشد و یا انسان در محل تهمت و بدگمانى قرار گیرد. امام على(علیه السلام) در سفارش به فرزند خود

 

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــ

  1. نهج البلاغه، حکمت 47 و 305.
  2. کلینى: کافى، ج 5 ، ص 537 ، ح 8 .
  3. صدوق: فقیه، ج 3، ص 444، ح 4542.
  4. حر عاملى: وسائل الشیعه، ج 20، ص 155.

 

 

امام حسن(علیه السلام) مى فرماید:

از غیرت نابه جا بپرهیز که آن، زن سالم را به بیمارى مى کشاند و پاکدامن را به بدگمانى ]

و اندیشه گنهکارى [بلکه در باره آنان محکم کارى کن. آنگاه اگر عیبى دیدى در مجازات کوچک و بزرگ درنگ مکن.»(1)

  1. غیرت بر فرزندان: لازمه غیرت بر اولاد آن است که از ابتداى طفولیت نسبت به فراهم ساختن نیازهاى مادى آنان از راه حلال تلاش کند و در جهت تربیت صحیح آنان بکوشد و نسبت به خطراتى که سلامت جسمانى یا اخلاقى آنان را تهدید مى کند، از ایشان پاسدارى و مراقبت نماید.
  2. غیرت بر مال: تردیدى نیست که مال، ضامن بقاى انسان در دنیا و ابزار و مقدمه تحصیل علم و عمل و سعادت اُخروى است. بنابراین بر هر عاقلى است که براى تحصیل آن از راه هاى مشروع بکوشد و پس از دستیابى به آن در حفظ و حراست از آن، غیرت ورزد. لازمه غیرتورزى بر مال آن است که آن را جز در راهى که براى دنیا و یا آخرت او سودمند است، ضایع نکند; براى خودنمایى خرج ننماید; به بى نیازان واگذار نکند; در بذل و بخشش آن به راه اسراف نرود و... .(2)

دانلود با لینک مستقیم


اخلاق اسلامی و جهت گیریهای بازدارنده نفس - 48 ص ورد

تحقیق درباره نقش اخلاق در سیره عملى پیامبر اسلام

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره نقش اخلاق در سیره عملى پیامبر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

نقش اخلاق در سیره عملى پیامبر اسلام (ص)

محمد محمدى اشتهاردى

یکى از شاخصه هاى پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام‏دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان‏ها بود، این خلق نیکوتا بدان حدى بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به‏سزایى داشت:

1- اخلاق پیامبر (ص)

2- شمشیر و مجاهدات حضرت على (ع)

3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س)

در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (ص) درپیشرفت اسلام و جذب ‏دل‏ها تصریح شده است، آن جا که مى‏خوانیم: «فبما رحمة من الله‏لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم‏و استغفر لهم و شاورهم فى الامر; اى رسول ما! به خاطر لطف ورحمتى که از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربان‏گشته‏اى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراکنده‏مى‏شدند، پس آن‏ها را ببخش، و براى آن‏ها طلب آمرزش کن، و درکارها با آن‏ها مشورت فرما.»

ازاین آیه استفاده مى‏شود که : 1- نرمش و اخلاق نیک، یک هدیه الهى است، کسانى که نرمش ندارند،از این موهبت الهى محرومند; 2- افراد سنگ‏دل و سخت‏گیر نمى‏توانند مردم‏دارى کنند، و به جذب‏نیروهاى انسانى بپردازند; 3- رهبرى و مدیریت صحیح با جذب و عطوفت همراه است; 4- باید دست‏شکست‏خوردگان در جنگ و گنهکاران شرمنده را گرفت وجذب کرد (با توجه به این که شان نزول آیه مذکور در موردندامت فراریان مسلمان در جنگ احد نازل شده است); 5- مشورت با مردم از خصلت‏هاى نیک و پیوند دهنده است که موجب‏انسجام مى‏گردد.

پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزش‏هاى اخلاقى را بسیار ارج‏مى‏نهاد، خود در سیره عملى‏اش مجسمه فضایل اخلاقى و ارزش‏هاى والاى‏انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره‏اى شادان و کلامى‏دلاویز با حوادث برخورد مى‏کرد.

به عنوان مثال، درتاریخ آمده‏است:در سال نهم هجرت هنگامى که قبیله سرکش طى بر اثر حمله‏قهرمانانه سپاه اسلام شکست ‏خوردند، عدى بن حاتم که از سرشناسان‏این قبیله بود به شام گریخت، ولى خواهر او که «سفانه‏» نام‏داشت‏ به اسارت سپاه اسلام درآمد.

سفانه را همراه سایر اسیران به مدینه آوردند و آنان را درنزدیک مسجد در خانه‏اى جاى دادند، روزى رسول خدا (ص) از آن‏اسیران دیدن کرد، سفانه از موقعیت استفاده کرده و گفت: «یا محمد هلک الوالد و غاب الوافد فان رایت ان تخلى عنى، و لا تشمت ‏بى احیاء العرب، فان ابى کان یفک العانى، و یحفظ الجار، و یطعم‏الطعام، و یفشى السلام، و یعین على نوائب الدهر;

اى محمد!پدرم (حاتم) از دنیا رفت، و نگهبان و سرپرستم (عدى) ناپدید شدو فرار کرد، اگر صلاح بدانى مرا آزاد کن، و شماتت و بدگویى‏قبیله‏هاى عرب‏ها را از من دور ساز، همانا پدرم (حاتم) بردگان‏را آزاد مى‏ساخت، از همسایگان نگهبانى مى‏نمود، و به مردم غذامى‏رسانید، و آشکارا سلام مى‏کرد، و در حوادث تلخ روزگار، مردم‏را یارى مى‏نمود.»

پیامبر اکرم (ص) که به ارزش‏هاى اخلاقى، احترام شایان مى‏نمود، به‏سفانه فرمود: «یا جاریة هذه صفة المؤمنین حقا، لو کان ابوک مسلما لترحمناعلیه; اى دختر! این ویژگى‏هایى که برشمردى، از صفات مؤمنان‏راستین است، اگر پدرت مسلمان بود، ما او را مورد لطف و رحمت‏قرار مى‏دادیم.» آنگاه پیامبر (ص) به مسؤولین امر فرمود:«خلوا عنها فان اباها کان یحب مکارم الاخلاق; این دختر را به‏پاس احترامى که پدرش به ارزش‏هاى اخلاقى مى‏نمود، آزاد سازید.».

آن گاه پیامبر (ص) لباس نو به او پوشانید، و هزینه سفر به شام‏را در اختیار او گذاشت، و او را همراه افراد مورد اطمینان به‏شام نزد برادرش رهسپار کرد.

نمونه‏هایى از اخلاق پیامبر (ص)

در سیره عملى پیامبر (ص) صدها نمونه از اخلاق نیک و زیبا وجوددارد که هر کدام نشانگر قطره‏اى از اقیانوس عظیم حسن خلق آن‏حضرت است، همان گونه که خداوند با تعبیر «و انک لعلى خلق‏عظیم; و همانا تو اخلاق عظیم و برجسته‏اى دارى‏» به این مطلب‏اشاره فرموده است.

نظر شما را به چند نمونه از آن‏ها جلب‏مى‏کنیم: 1- عدى بن حاتم مى‏گوید: «هنگامى که خواهرم سفانه به اسارت‏سپاه اسلام درآمد و من به سوى شام گریختم، پس از مدتى خواهرم‏با کمال وقار و متانت ‏به شام آمد و مرا در مورد این که‏گریخته‏ام و او را تنها گذاشتم سرزنش کرد، عذرخواهى کردم، پس‏از چند روزى از او که بانویى خردمند و هوشیار بود، پرسیدم:«این مرد (پیامبر اسلام) را چگونه دیدى؟» گفت: «سوگند به‏خدا او را رادمردى شکوهمند یافتم، سزاوار است که به اوبپیوندى که در این صورت به جهانى از عزت و عظمت پیوسته‏اى‏».

با خود گفتم به راستى که نظریه صحیح همین است، به عنوان پذیرش‏اسلام، به مدینه سفر کردم، پیامبر (ص) در مسجد بود، در آن جا به‏محضرش رسیدم، سلام کردم، جواب سلامم را داد و پرسید:کیستى؟ عرض کردم عدى بن حاتم هستم، آن حضرت برخاست و مرا به‏سوى خانه‏اش برد، در مسیر راه با این که مرا به خانه مى‏برد،بانویى سالخورده و مستضعف با او دیدار کرد، اظهار نیاز نمود،پیامبر (ص) به مدتى طولانى در آنجا توقف کرد و آن بانو را درمورد تامین نیازهایش راهنمایى فرمود. با خود گفتم:«سوگند به خدا این شخص پادشاه نیست.»

سپس از آن جا گذشتیم وبه خانه رسول خدا (ص) وارد شدم، پیامبر (ص) از من استقبال وپذیرایى گرمى نمود، زیراندازى که از لیف خرما بود، نزدم آوردو به من فرمود: بر روى آن بنشین. گفتم: بلکه شما بر آن‏بنشینید. فرمود: نه، شما بر آن بنشین، خود آن حضرت بر روى‏زمین نشست، با خود گفتم: این نیز نشانه دیگر که آن حضرت،پادشاه نیست. سپس مطلبى از دینم را که راز پوشیده بود بیان‏فرمود، دریافتم که او بر رازها آگاهى دارد، و فهمیدم که‏پیامبر مرسل مى‏باشد، بیانات و پیشگوییها و مهربانى‏هایش مراشیفته‏اش کرده و همانجا مسلمان شدم.»

2- در جنگ خیبر که با حضور شخص پیامبر (ص) در سال هفتم هجرت‏رخ داد، پس از پیروزى سپاه اسلام بر سپاه کفر، جمعى از یهودیان‏به اسارت سپاه اسلام درآمدند، یکى از اسیران، صفیه دختر حى بن‏اخطب (دانشمند سرشناس یهود) بود.بلال حبشى، صفیه را به همراه زنى دیگر به اسارت گرفت و آن‏ها رابه حضور پیامبر (ص) آورد، ولى هنگام آوردن آن‏ها اصول اخلاقى رارعایت نکرد، و آن‏ها را از کنار جنازه‏هاى کشته‏شدگان یهود حرکت‏داد، صفیه وقتى که پیکرهاى پاره پاره یهودیان را دید


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نقش اخلاق در سیره عملى پیامبر اسلام

اخلاق پزشکی 15ص

اختصاصی از هایدی اخلاق پزشکی 15ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

اخلاق پزشکی

نگاه اجمالی

مکارم اخلاقی وجه امتیاز و شرافت انسان است. ارزش هر انسان بستگی به انصاف و آراستگی او به سجایا و اخلاق حسنه دارد. هدف و فلسفه بعثت پیامبران الهی نیز تکامل اخلاقی بشری بوده است. حاکمیت اخلاق کریمه در جوامع انسانی نیز نشانه تعالی و تمدن واقعی آن جامعه تلقی می‌شود.

پیشرفتهای علمی بشری زمانی برای نوع بشر مفید و ثمربخش است که از پشتوانه اخلاقی برخوردار باشد. علم و تخصص بدون بهره‌مندی از اخلاقیات پاسخگوی نیازهای فطری بشر نبوده و گاهی نقض غرض است، زیرا هر نوع پیشرفت باید دارای جهت و هدف باشد و اخلاق به پیشرفت علمی جهت و هدف می‌بخشد. پیشرفت علمی عاری از مکارم و سجایای اخلاقی حرکت در تاریکی است. اخلاق چراغ هدایت هر حرکت محسوب می‌شود.

اخلاق در پزشکی

در عرصه پزشکی نیز این حکم صادق است و اساسا حرکت طب بر محور اخلاق بوده و پایه‌های آن بر مبانی اخلاقی استوار است. کوشش برای نجات جان انسانها و اعاده حیات و سلامت به آنان و درمان بیماریها و تشقی و تسکین آلام دردمندان و تلاش در بقای نسل و سالم سازی محیط انسانی خود از ارزشهای اخلاقی است.

اگر تکاپو و مساعی متصدیان امور پزشکی برای دستیابی و نیل به اهداف مقدس فوق باشد، خدمات ارزنده آنان جنبه عبادی به خود می‌گیرد و زیباترین کمالات اخلاقی به منصه ظهور می‌رسد، زیرا عالی‌ترین تظاهر عواطف بشری ، چون تعهد ، علم و تخصص ، فداکاری و ایثار ، نجات ، التیام و آرام بخشی و عشق و دلسوزی در این نوع خدمات پزشکی متبلور است.

جلوه‌گاه اخلاق در منظر پزشکی

جلوه‌گاه این کرامت اخلاقی در دنیای پزشکی در مرحله حساس و سرنوشت‌ساز برخورد پزشک با بیمار است. هر قدر این برخورد انسانی ، اخلاقی ، عاطفی و صمیمانه ، شکوهمند و شرافتمندانه و احترام آمیز باشد، حصول آرمانهای مقدس پزشکی و امنیت روانی و جسمی بیمار و رضایت خاطر او و اطرافیانش قطعی‌تر خواهد بود.

عواقب عدم مراعات جنبه‌های اخلاقی

ممکن است پزشک از دیدگاه علمی و فنی به وظیفه خود عمل و حتی بیمار را معالجه نماید. لیکن عدم مراعات جنبه‌های اخلاقی و انسانی در برخورد با بیمار او را از هدف عالی پزشکی دور کند و کوچکترین غفلت ، مسامحه و لغزش از موازین اخلاقی و وجدانی و بی‌حرمتی نسبت به شخصیت بیمار و اطرافیان او سبب عدم امنیت خاطر ، دل‌شکستگی ، آشفتگی و تکدر روحی بیمار و سلب اعتماد او از پزشک معالج گردد.

به نظر می‌رسد این مهم ، یعنی نحوه برخورد پزشکان با بیماران ، می‌بایست سرلوحه خدمات پزشکی قرار گیرد تا از رهگذر این اصول به اهداف متعالی پزشکی که نجات جان و مداوا و حفظ حیات و سلامت آنان و ایجاد امنیت جسمی و روانی افراد جامعه و جلب رضایت مردم و لازمه رضایت خالق است، محقق گردد.

اخلاق پزشکی در ایران

این مقدمه بر شما روشن می شود که من طرفدار اخلاق نوع سوم هستم. به نظر می آید خدمتی که فلاسفه اخلاق می توانند به پزشکی بکنند کمتر است تا خدمتی که پزشکان و البته بیماران می توانند به فلسفه اخلاق بکنند.

یکی از جنبه های اصلی اخلاق پزشکی این است که ما عاقبت می توانیم بر مسأله حساسی انگشت بگذاریم که به زندگی کردن و زیستن در این جهان مربوط می شود. بنا به اخلاق من که چنین زندگی می کنم و در این شرایط تاریخی زندگی می کنم، آگاهی از مرگ، امر حیاتی است.

من نمی توانم به زندگی ام معنی بدهم مگر آنکه مرگ آگاه باشم، مگر اینکه بدانم خواهم مرد، مگر اینکه تا حدودی نوعش را هم انتخاب کنم. در نتیجه برای یک آدم حتی خودکشی می تواند موجه باشد. از نظر یک آدم، اگر پزشک به او دروغ بگوید، یا بیمار را آگاه نکند که در معرض مرگ فوری است، عمل غیر اخلاقی انجام داده است، ولی از نظر یک آدم دیگر شاید چنین نباشد.

او ممکن است از پزشکش حتی انتظار شنیدن حقیقت را نداشته باشد. پزشک نمی تواند از یک اصل همگانی حقیقت گویی تبعیت کند و نمی کند. پزشک نمی داند که به بیمارش می تواند راست بگوید یا نه.

بسیاری از آدم ها مثل من ادعا می کنند که از مرگ نمی ترسند و دلشان می خواهد بدانند که کی می میرند، اما وقتی به آنها می گویی که سرطان داری و بزودی خواهی مرد، از هم می پاشند. این باعث می شود که پزشکان خود به خود جنبه های خاص را در نظر بگیرند و عام بودن فلسفه اخلاق نزد آنها کم رنگ شود.

در عرض چهار پنج سال گذشته دعوایی بین نویسندگان فلسفه اخلاق و کسانی که در پزشکی کار می کنند درگیر شده که کدام اینها بر دیگری حاکم است؛ زیست اخلاق یعنی بایوایتک ( Bioethics ) یا اخلاق پزشکی؟

اصل داستان این است که ما با هر دو رو بروییم و باید بتوانیم هم اینها را از هم متمایز کنیم و هم حلقه های ارتباطی شان را پیدا کنیم. در دو سه دهه اخیر مسائل عظیمی در زمینه زیست اخلاق یا اخلاق علوم زیستی، اخلاقی که به خاطر پیشرفت علوم زیستی پدید آمده، پیش روی ما قرار گرفته است.

به نظر می آید ما دو انقلاب بزرگ زیست شناسی را در قرن بیستم از سر گذرانده ایم. یکی در دهه ۳۰ که به کشف پنی سیلین منجر شد که انبوهی از بیماری های عفونی را درمان کرد.

انقلاب دوم که خیلی وسیع تر است در دهه ۸۰ و ۹۰ اتفاق افتاد و آن پیشرفت عظیم ژنتیک بود. پیشرفتی که تأثیر آن بر زندگی تک تک آدم ها محسوس است. از ساده ترین امور مثل یک عمل جراحی زیبایی، تا پیچیده ترین امور مثل انتخاب جنسیت جنینی که قرار است متولد شود؛ و دست بردن در ژن ها، که به نظر می آید در یکی دو دهه بعد انجام خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق پزشکی 15ص