هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره رنسانس در اروپا

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره رنسانس در اروپا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

گذری کوتاه بر تاریخ سیاسی روم

از رم تا روم

در همان زمانی که یونان دوران شکوفایی خود را می گذراند، در شمال غربی آن ـ یعنی در شبه جزیره ی ایتالیا ـ اقوامی می زیستند که از حیث فرهنگ و تمدن بسیار عقب تر از آنان بودند. از شهرهای مهم این اقوام، شهر رم بود. رمی ها حکومت جمهوری داشتند. آنان به طور دایم با همسایگان خود در جنگ بودند. به همین دلیل، جنگاوری در میسان رمی ها اهمیت زیادی داشت و پسران خود را پس از دوران کودکی به آموزش های سخت نظامی مشغول می کردند.

در قرن سوم قبل از میلاد، توسعه ی فتوحات رمی ها موجب شد که با حکومت کارتاژ همسایه شوند و بر سر منافع اقتصادی و راه های دریایی، با یک دیگر بجنگند.

کارتاژی ها عنوان خود را از پایتخت خود، شهر کارتاژ( در تونس فعلی)، گرفته بودند. آنان قسمت های زیادی از سواحل شمال آفریقا و جزایر دریای مدیترانه را در اختیار داشتند. جنگ هایی رومیان با کارتاژی ها بیش از نیم قرن طول کشید. سرانجام، با وجود رشادت های هانیبال،2 سردار کارتاژی، رومیان پیروز شدند و به عمر دولت کارتاژ خاتمه دادند(146 ق.م) جنگ های رومیان و کارتاژی ها به جنگ های پونیک3 معروف است.

رومیان به تدریج بر پیروزی های خود افزودند و با فتح مصر و آسیای صغیر کشوری پدید آوردند. بدین ترتیب، حکومت رم به امپراطوری روم تبدیل شد. گستردگی بیش از حد قلمرو روم برای آن امپراتوری مشکلاتی در پی داشت. همسایگی رومیان با دولت ایران، سرآغاز مسائل بسیاری در سرنوشت دو کشور بود. تا این زمان رومی ها آشنایی زیادی با حکومت ایران آن زمان ـ یعنی اشکانیان ـ نداشتند. همسایگی آنان با اشکانیان موجب برخورد منافع و در نتیجه، جنگ های بسیاری شد که تا اواخر دوره ی ساسانی ادامه یافت. این جنگ ها در نهایت موجبات ضعف هر دو کشور را فراهم کرد.

امپراتوری روم از قرن سوم میلادی دچار مشکلاتی شد که به تدریج قدرت آن را به تحلیل می برد.

یکی از علل این مشکلات وسعت بیش از حد قلمرو امپراتوری بود. امپراتور کنسانتین شهر بیزانتیوم ( قسطنطنیه) را که در شرق امپراتوری بود به پایتختی انتخاب کرد. این اقدام مقدمه ی تقسیم روم به دو قسمت شرقی و غربی گردید.(395 م.)

از آن پس، روم غربی به دلیل حملات مداوم اقوام بیابانگرد رو به انحطاط نهاد و به عکس، روم شرقی به دلیل برخورداری از سرزمین های ثروتمند امپراتوری و راه های بازرگانی تا مدت ها به حیات خود ادامه داد تا آن که در 1453 م. پایتخت آن توسط ترکان مسلمان فتح شد و بدین ترتیب، یکی دیگر از امپراتوری های بزرگ جهان منقرض شد.

مورخان سقوط شهر رم، به دست اقوام مهاجم، را از مهم ترین حوادث تاریخ جهان دانسته اند. اقوام مهاجم مردمی بیابانگرد و با زندگی شهری بیگانه بودند. آنان پس از کش مکش های بسیار توانستند شهر رم را تسخیر کنند و خرابی های بسیار به بار آوردند. یکی از مورخان در این باره نوشته است:« هزار سال پیش از مسیح، متجاوزان شمالی وارد ایتالیا شده و ساکنان آن را مطیع ساخته و با آن ها مخلوط شده بودند، تمدن آنان را کسب کرده و با خود آنان، تمدن نوینی را بنا نهاده بودند. چهارصد سال پس از مسیح همان واقعه تکرار شد . . . »

مسیحیت

پیدایش مسیحیت، مهم ترین حادثه در تاریخ رم باستان است. مسیحیان در ابتدا مسئله ی مهمی برای حکومت روم به شمار نمی رفتند اما به مرور زمان به شمار و اهمیت آنان افزوده شد. تعالیم مسیحیت در جامعه أی که فساد و خشونت در آن گسترش فراوانی داشت، مردم را به پارسایی و مهربانی دعوت می کرد. به علاوه، تعالیم آن با بسیاری از سنت های شرک آمیز رومیان در تضاد بود. به همین دلیل، از طرف بسیاری از بردگان و گروه های مردم بدان گرویدند و از طرف دیگر، موجبات خشم و نگرانی روحانیون یهودی و حاکمان رومی را فراهم آورد. از این رو، سختگیری نسبت به مسیحیان بیشتر و بیشتر شد. بسیاری از مسیحیان در این راه جان باختند اما روند گسترش مسیحیت ادامه داشت و آموزه های آن در زندگی فردی و اجتماعی پیروانش پایدارتر می شد تا این که کنستانتین به مسیحیت گروید. از آن پس، این دین در اروپا رسمیت پیدا کرد و روز به روز به پیروانش افزوده شد و حتی در خارج از مرزهای اروپا نیز پیروانی یافت.

فرهنگ و تمدن در روم باستان

فرهنگ و تمدن در روم باستان از عوامل مختلفی تأثیر پذیرفته و در گذر زمان تغییر و تحولاتی داشته است. در اوایل، رمی ها بیشتر تحت تأثیر فرهنگ ساکنان قبلی شبه جزیره ایتالیا بودند. پس از فتح یونان نیز رومی ها به رغم برتری نظامی، به تدریج با میراث تمدنی آنجا آشنا شدند. بدین ترتیب، علم و دانش، آداب و رسوم و بسیاری از جنبه های دیگر فرهنگ یونانی در متصرفات روم گسترده شد. در واقع، بسیاری از جنبه های فرهنگ یونان در روم استمرار یافت و امروزه نیز در زندگی مردم اروپا متجلی است.

با حضور و گسترش مسیحیت، فرهنگ مسیحی که از جهات بسیاری بر فرهنگ موجود جامعه روم برتری داشت در زندگی اجتماعی مردم نفوذ کرد و بر آن تأثیر گذاشت. در ضمن، رومیان علاوه بر این که بر جوامع زیر سلطه ی خود تأثیر می گذاشتند، از فرهنگ و تمدن آنان نیز تأثیر می گرفتند. قلمرو روم شامل سرزمین های وسیعی در اروپا، آسیا و آفریقا می شد. راههای زمینی و دریایی، این قلمرو وسیع را بهم می پیوست و اندیشه های اقوام گوناگون را از قسمتی به قسمت دیگر انتقال می داد. رومی ها حتی در بعضی از زمینهای از تمدن ایران در عصر اشکانی و ساسانی تأثیر پذیرفتند.

دین: در روم معابد فراوانی وجود داشت که مردم برای پرستش به آنجا می رفتند. در این معابد معمولاً غیب گوهایی وجود داشت که مردم به آنها معتقد بودند. مسیحیت، در جامعه رومی تأثیر بسیار عمیقی پدید آورد که از آن جمله می توان به تغییر در اندیشه های آنان اشاره کرد. مسیحیان به خدایان رومی، قداست و پرستش امپراتوران و اموری از این قبیل اعتقاد نداشتند. به همین دلیل، در اوایل با بغض و کینه ی کاهنان و ماموران دولتی روبرو بودند اما با گسترش مسیحیت اندیشه های دینی آنان جای اندیشه های کهن را گرفت. به علاوه، برخی از اندیشه های دینی ایرانیان در بخشهایی از اروپا رسوخ یافت؛ مثلاً، پرستش میترا و نیز اندیشه های مانی از آن جمله است.

راه سازی ، بنیان فعالیت های اقتصادی و اجتماعی:« همه ی راه ها به رم ختم می شود!»

امروزه این جمله معنای خاص خود را دارد. ریشه ی تاریخی این مثل از شبکه ی عظیم راهداری رومیان حکایت می کند. قلمرو روم بسیار وسیع بود و آنان با ساختن راههایی در سراسر امپراتوری، زمینه ی مناسبی را برای ارتباطات مختلف فراهم آورده بودند. از طریق این راهها، کاروانهای تجاری از دورترین نقاط دنیای شناخته شده ی آن عصر به شهرهای آباد به ویژه رم رفت و آمد می کردند. از طریق جاده ی ابریشم، کالاهای چین و ایران مانند ابریشم، پارچه و . . . به روم می رفت که در آنجا مشتاقان فراوان داشت. از طریق این راه ها،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره رنسانس در اروپا

تحقیق در مورد تاریخ راهنمایی و مشاوره ایران

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد تاریخ راهنمایی و مشاوره ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 23 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

تاریخ راهنمایی و مشاوره ایران

تاریخ راهنمایی و مشاوره را با توجه به تغییرات حاصل و مراحل اجرایی می توان به سه بخش تقسیم کرد:

بخش اول: برنامه ریزی و تمهید مقدمات

بخش دوم: تشکیل و گسترش برنامه راهنمایی تا انقلاب اسلامی

بخش سوم: برنامه راهنمایی و مشاوره بعد از انقلاب اسلامی

بخش اول از سال 1332 تا 1350 یعنی 18 سال را شامل می شود که اقدامات برنامه راهنمایی فراز و نشیب های زیادی را طی کرده است ، گاه با تمام امکانات کار شروع شده و گاه به حال تعطیل درآمده است.

بخش دوم که از سال 1350 تا 1375 را در بر می گیرد برنامه راهنمایی در دوره راهنمایی تحصیلی اجرا شده است. در این مدت اقدامات گسترده و همه جانبه برای تربیت مشاور ، معرفی برنامه و اجرای آن انجام گرفت و طرح های تعمیم برنامه در کلیه مقاطع تحصیلی تهیه شد که به علت مصادف شدن با انقلاب اسلامی اجرای آنها متوقف گردید.

بخش سوم از سال 1357 تا 1359 در مورد فراز و نشیب های زیادی در برنامه راهنمایی به وجود آمد. بدین ترتیب که از سال 1357 تا 1359 در مورد در مورد توقف یا ادامه برنامه با توجه به دگرگونی ارزش ها و برنامه های آموزشی و فرهنگی مطالعاتی انجام گرفت تا بالاخره در سال 1359 برنامه تعطیل شد. از سال 1357 تا 1359 نیز تغییراتی در اجرا و سازمان مراکز مشاوره انجام گرفت و از جمله مشاوران نیمی از وقت موظف خود را تدریس و نیمی از آن را به انجام خدمات مشاوره اشتغال داشتند. یعنی برنامه به صورت معلم – مشاور تغییر سازمان داد تا بالاخره در خرداد 59 به تعطیلی انجامید.

راهنمایی و مشاوره به صورت نصیحت کردن ، پند و اندرز ، امر به معروف و نهی از منکر و اظهار نظر در زمینه های مختلف اعم از ازدواج و یا تصمیم گیری های مختلف در زندگی از سوی بزرگان خانواده ، ریش سفیدان ، روحانیان و سایر افراد مورد وثوق از دیر باز وجود داشته است ولی گام های اولیه راهنمایی به صورت علمی از سال 1332 در ایران پایه گذاری شده است. از سال 1332 تا 1337 اقداماتی که انجام گرفته در زمینه تهیه و اجرای آزمون و در نهایت راهنمایی حرفه ای بوده است.

امور راهنمایی و مشاوره

راهنمایی و مشاوره ابعاد مختلفی دارد و ایجاب می کند از جنبه های متفاوت مورد مطالعه قرار گیرد. در این فصل مطالب زیر مورد بحث قرار خواهد گرفت:

تربیت مشاور راهنمایی

وظایف مشاوران

مراکز مشاوره و راهنمایی

راهنمایی دانش آموزان در عبور از تقاطع تحصیلی

فرم های ارزشیابی از کار مشاوران

اقدامات کمیته هماهنگی برنامه های مشاوره و راهنمایی در جهت ارتقای کیفیت تربیت مشاور راهنمایی

اقداماتی که در جهت ارتقای کیفیت تربیت مشاور راهنمایی وسیله کمیته هماهنگی برنامه های مشاوره و راهنمایی انجام گرفته به شرح زیر است:

تهیه فهرست عناوین 30 واحد درس گرایش مشاوره و راهنمایی

تهیه فهرست عناوین دروسی که گذراندن آنها برای مشاور راهنمایی ضروری است.

تهیه و تنظیم برنامه تفصیلی کارورزان دانشجویان رشته های مشاوره و راهنمایی ، روان شناسی و علوم تربیتی با گرایش مشاوره و راهنمایی

بررسی روش های مطالعه درباره دانشجویان رشته های مشاوره مشاوره و راهنمایی ، علوم تربیتی و روان شناسی با گرایش مشاوره و راهنمایی و چگونگی اظهار نظر درباره صلاحیت آنان در اشتغال به سمت مشاور راهنمایی

همکاری در تعیین ضوابط انتصاب به سمت مشاور راهنمایی با وزارت آموزش و پرورش اینک هر یک از اقدامات مذکور اجمالاً مورد بحث قرار می گیرد.

مشاور راهنمایی کیست؟

مشاور یکی از کارکنان مدرسه است که حداقل دارای درجه درجه لیسانس بوده و با مسائل تعلیم و تربیت ، روان شناسی و فنون مشاوره و راهنمایی آشنا می باشد. او کسی است که با دارا بودن تخصص و تجربه لازم می تواند شما را با همکاری کارکنان مدرسه در رفع مشکلات فرزندتان یاری دهد. مشاور از خصوصیات حرفه ای خاص نظیر رازداری ، علاقه مند کمک به دیگران ، صمیمیت و مهربانی برخوردار و آماده است همیشه شما و فرزندانتان را جهت کمک در حل مشکل بپذیرد.

بنابراین لازم است در برخورد با هرگونه مشکلی اعم از مسائل تحصیلی ، طرح ریزی های شغلی و یا مشکلات مربوط به رفتار فرزند خود با مشاور مدرسه تماس بگبربد.

اساسنامه مراکز مشاوره و راهنمایی

الف- هدف:

انجام امور مشاوره و راهنمایی مدارس از طریق مشاوران راهنمایی

انجام تحقیقات لازم در زمینه شناخت دانش آموزان و مسائل و امور مربوط به مشاوره و راهنمایی

انجام خدمات تخصصی جهت دانش آموزانی که دارای مسائل و مشکلات خاص بوده و از مدارس به مرکز مشاوره و راهنمایی ارجاع می گردند.

ب- وظایف:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاریخ راهنمایی و مشاوره ایران

تحقیق درباره تاریخ شاهنشاهی پهلوی

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره تاریخ شاهنشاهی پهلوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 50

 

شاهنشاهی پهلوی در ایران

فهرست مطالب

1-در مورد رضاخان

2-در مورد مدرّس و مصدّق

3-ضدّیت با روحانیت

4-لباس متّحد شکل

5-سانسور مطبوعات

6- کشف حجاب اجباری

7- قانون نفت

8- اجباری شدن کلاه شاپو

9- کناره گیری اجباری از پادشاهی

10- خاتمه ی کار

1- درمورد رضا خان

رضا خان ، معروف به (پالانی – میر پنج – پهلوی) ، سر سلسله ی خاندان پهلوی در ایران بود ، که نیم قرن بر این سرزمین از سال(1299 ه ش مطابق 1921 م الی 1357 ه ش مطابق 1979 م ) حکومت کردند .

وی در 24 اسفند ماه 1257 ه ش مطابق 15/مارس/1878 م ، برابر ربیع الاوّل سال 1295 هجری قمری ، در یکی از بلوک مازندران ، در روستای متروک این شهر ،به نام آلاشت ، در منطقه سواد کوه متولّد شد . سواد کوه ، یکی از نواحی مازندران ، و یکی از استان های ساحلی دریای خزر است .

جدّ اعلی وی ، (مراد علی خان) معروف به (باوندی) بود ، و با درجه ی سرگردی در فوج (سوادکوه) خدمت می کرد ، ویکی از صحنه های آن جنگ کشته شد .

پدر او ، سرگرد عباسعلی خان باوندی بود ، که او نیز مانند پدرش ، مردی نظامی بود ، و به درجه ی سرگردی رسید ، و فرمانده ی فوج اوّل هفتم سواد کوه بود ، که روز 8/آذر ماه/1255 شمسی (درحدود 8 ماه از تولّد رضا خان) ، بدرود حیات گفت ، و سرپرستی و تربیت او ، به عهده ی برادرش نصرالله خان ، که فرمانده ی جنگ سواد کوه بود ، محوّل شد ، و به توصیه و راهنمایی او ، برادر زاده اش که خود عشق سپاهیگری داشت ، در سال 1267 شمسی ، وارد فوج سوادکوه شد .

خیلی ها ازاو شنیده اند که می گفته : مادرم در شیر خوارگی مرا از تهران به سوادکوه می آورده ، در بین راه گرفتار بوران شده ، وقتی به یکی از کاروانسراهای سنگی بین راه رسیده ، مرا مرده پنداشته و در آخور طویله ای انداخته و رفته است ، بعد از ساعتی بر اثر گرمی طویله من جان گرفته ، سر و صدا راه انداخته ام ، یکی از افراد قافله ی بعدی که مادرم را می شناخته ، از نشانی کاروانسرا دارکه زنی را به این نشان دیده که به این طویله با یک بچّه وارد شده ، دانسته است من بچّه ی همان زن آشنای او هستم ، و مرا برداشته ، ودر منزل به مادرم رسانده است واین حقیقت را امروز هم روستایی های حول و حوش


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاریخ شاهنشاهی پهلوی

تحقیق در مورد شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن 40ص

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن 40ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 40 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن

«شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن» عنوان مقاله ای است که در شماره 55 فصلنامه مشکوة

به قلم «ابراهیم زنگنه» به رشته تحریر درآمده است، با این مقاله مروری جامع، اما فشرده بر آنچه که در طول تاریخ بر «نیشابور» گذشته است، خواهیم داشت.

شهرستان نیشابور به مرکزیت ‏شهر نیشابور، 9308 (1) کیلومتر مربع وسعت دارد و جمعیت آن طبق سرشمارى سال 1370 هـ . ش، ‏287/399 نفر است. تراکم نسبى جمعیت این شهرستان حدود 42 نفر در کیلومتر مربع مى‏باشد. 632 آبادى مسکون دارد و در قسمت مرکزى استان خراسان واقع شده است. (2)

این شهرستان با مختصات ریاضى طبق نقشه زیر با طول جغرافیایى بین 58 تا 59 درجه و عرض جغرافیایى بین 35 تا 37 درجه، محدود است از شمال به شهرستانهاى چناران و قوچان، از جنوب به شهرستانهاى کاشمر و تربت‏حیدریه، از مشرق به شهرستان مشهد و از مغرب به شهرستانهاى اسفراین و سبزوار. (3)

این شهرستان داراى پنج ‏بخش است‏ به نامهای:

تحت جلگه به مرکزیت ‏بزغان و دهستانهاى تحت‏جلگه، طاغنکوه، فیروزه.

زبرخان به مرکزیت قدمگاه و دهستانهاى اردوغش، اسحاق‏آباد، زبرخان.

سرولایت‏به مرکزیت چکنه و دهستانهاى بینالود، سرولایت.

میان جلگه به مرکزیت عشق‏آباد و دهستانهاى غزالى، عشق‏آباد، بلهیرات.

مرکزى به مرکزیت‏شهر نیشابور و دهستانهاى دربقاضى، ریوند، فضل، مازول. (4)

دشت نیشابور در دامنه کوه بینالود قرار دارد، این رشته کوه در دنباله رشته کوه البرز در جهت ‏شمال‏غربى و جنوب‏شرقى کشیده شده است. مرتفع‏ترین قله این رشته کوه با 3400 متر در شمال نیشابور قرار دارد که در همان حال بلندترین قله خراسان به‏شمار مى‏آید.

دشت مرتفع نیشابور محصور بین کوههاى بینالود و کوه‏سرخ، فلات ایران را به دشتهاى آسیاى مرکزى مرتبط مى‏سازد و این مسیر در طى قرنهاى متمادى همواره یکى از مهمترین شاهراه ها بوده و جهت مسافرت و حمل و نقل و نیز لشکرکشى‏ها مورد استفاده بوده است. متاسفانه طوایف مهاجم نیز از این شاهراه به منظور یورشهاى ددمنشانه خود بهره برده‏اند.

در حال حاضر، این دشت، مشهد را به وسیله جاده آسفالته درجه یک و راه‏آهن به تهران مربوط مى‏سازد. در طول زمان چنین موقعیت استثنایى برحسب اقتضا به نفع و یا به ضرر شهر نیشابور بوده است. در دوره‏هاى صلح و آرامش، آبادى، جمعیت و بازرگانى نیشابور به سبب داشتن منابع طبیعى مرغوب از قبیل معادن فیروزه و خاکهاى زراعتى وسیع، رو به گسترش نهاده و برعکس در زمان جنگ چون مورد طمع مهاجمان قرار داشته مورد حملات متعدد واقع شده و رو به ویرانى نهاده است. نشانه‏ها و شواهد امروزى که عبارت از خرابه‏هاى متعدد در اطراف شهر است گستردگى این شهر را در زمانهاى قدیم بخوبى نشان مى‏دهد. (5)

وجه تسمیه نیشابور

قدیمترین سندى که از نیشابور یاد مى‏کند اوستا است که با واژه «رئونت‏» به معنى جلال و شکوه از آن نام مى‏برد. احتمالا این واژه بعدها به کلمه ریوند تبدیل شده که اکنون نام دهستانى از توابع نیشابور است. (6) در برخى از متون دوره اسلامى نام دیگر نیشابور «ابرشهر» آمده است که مسلما این لفظ در دوره‏هاى قبل از اسلام به کار مى‏رفته است. سکه‏هاى مکشوفه، این موضوع را مدلل مى‏سازد. براى نمونه در سکه‏اى که تصویر قباد ساسانى را نشان مى‏دهد کلمه ابرشهر دیده مى‏شود. (7)

بحث درباره کلمه ابرشهر زیاد است از آن جمله برخى «ابرشهر» را از ریشه «اپرناک» گرفته‏اند که مربوط به قوم «پرنى‏» است که اسلاف پارتیان مى‏باشند. (8) بعضى ابرشهر (با سکون ب) گویند که مراد شهرى ابرى یا شهرى مرتفع که به ابرها نزدیک است. این هر دو قول بدون مبنا و اصولا مردود است اگر چه براى سند اول هنوز جاى تامل باقى است اما اگر ابر را فارسى قدیم «بر» به معنى بلند جایگاه و رفیع و بزرگ بدانیم کلمه ابرشهر مقبولتر مى‏نماید. (9)

مسکوکاتى که از دوران باکتریان در افغانستان به جاى مانده از پادشاهى به نام «نیکه‏فور» یاد مى‏کند که دامنه فرمانروایى او تا نیشابور گسترش داشته و به روایتى این شهر را وى بنا نهاده است که بعدها به «نیسه‏فور» و «نیسافور» و نهایتا به «نیشابور» تبدیل شده است. «نیسافور» در گویش عرب به معنى شى‏ء سایه‏دار است و شاید در آن جا درختهایى وجود داشته که سایه‏گستر تارک خستگان بوده است. (10)

واژه نیشابور در دوره ساسانى همه جا به شکل «نیوشاپور» آمده است که آن را به معنى کار خوب شاپور یا جاى خوب شاپور گرفته‏اند زیرا شاپور دوم این شهر را تجدید بنا کرد ولى به روایت اغلب مورخان شاپور اول بانى آن بوده است. اگر مطلب بالا را در مورد نوسازى این شهر قرین صحت ‏بدانیم، کلمه «نیو» مى‏توان به شکل امروزى آن «نو» تعبیر کرد و معنى نیشابور چیزى جز شهر نوسازى شده شاپور نخواهد بود و دیگر دلیلى براى بحث در مورد شاپور اول و دوم وجود نخواهد داشت. زیرا که بعضى از مورخان در انتخاب هر یک از آن دو دچار شک شده‏اند ولى قدر مسلم بانى اولیه باید شاپور اول باشد و پس از وقوع زلزله‏اى شاپور دوم امر به ترمیم و بازسازى آن کرده است و این به هر حال کار نیک شاپور دوم بوده است که به لفظ «نیوشاپور» از آن یاد کرده‏اند. (11)

نیشابور در اوایل اسلام به «ابرشهر» معروف بود که در سکه‏هاى دوره‏هاى اموى و عباسى به همین نام آمده است. «ایران‏شهر» هم گفته‏اند که شاید عنوانى افتخارى براى این شهر بوده است. البته چون یکى از چهار شهر کرسى‏نشین خراسان بود لقب «ام‏البلاد» هم براى خود کسب کرده است. (12)

نیشابور در دوران پیش از اسلام

گفتار فردوسى، قدمت نیشابور را به دورانهاى باستان مى‏برد و شعر وى گواه بر وجود این شهر در اساطیر ملى ایران است. درباره به سلطنت رسیدن کیکاوس مى‏گوید: بیامد سوى پارس کاووس کى

جهانى به شادى نو افکند پى

فرستاد هر سو یکى پهلوان

جهان‏دار و بیدار و روشن‏روان

به مرو و نشابور و بلخ و هرى

فرستاد هر سو یکى لشکرى

یا در هنگامى که کیخسرو از توران‏زمین به ایران مراجعت مى‏کند، فردوسى با این سخن زیبا از نیشابور یاد مى‏کند:

از آن پس به راه نشاپور شاه

بیاورد پیلان و گنج و سپاه

همه شهر یکسر بیاراستند

مى و رود و رامشگران خواستند (13)

در ذکر احوالات اردشیر ساسانى، طبرى مى‏گوید که: «اردشیر بابکان از سواد عازم استخر شد و از آن جا نخست ‏به سکستان و سپس گرگان، ابرشهر، مرو، بلخ، خوارزم و تا انتهاى سرزمین خراسان رفت. او بسیارى از مردمان را کشت و همه مرزهاى شرقى را به اطاعت آورد.»(14)

از گفته فوق احتمالا دو نتیجه به دست مى‏آید. یکى این که ابرشهر در واقع نام اولیه و اصلى نیشابور است، چنان که در صفحات قبل بیان شد و دیگر این که اردشیر همانند دیگر جهانگشایان مردمان بسیارى کشته که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن 40ص

تحقیق درباره تاریخ ولادت پیامبر

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره تاریخ ولادت پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

تاریخ ولادت ( سال ،‌ ماه ، روز )

در نزد مورخان شیعه و اهل سنت مشهور است که ولادت آن بزرگوار در سال چهارم هجری و در مدینه ی منوره بوده است چنانچه در تاریخ زندگانی رسول خدا (ص) نگاشته ایم ، و این قول را عموم اهل حدیث و تاریخ نیز نقل و انتخاب کرده اند ، از جمله علامه مجلسی ، شیخ مفید ، علی بن عیسی ادبلی ، ابوالفرج ، ابن شهر آشوب ، ابن اثیر جزری و ابن حجر عسقلانی .

در مقابل مورخان دیگری ولادت آن حضرت را سال سوم هجری ذکر کرده اند که از جمله ی علمای شیعه ، مرحوم کلینی (ره) و از دانشمندان اهل سنت واقدی و جمعی دیگرند. در مورد ماه و روز ولادت آن بزرگوار نیز شهود آن است که ولادت آن حضرت در پنجم ماه شعبان بوده ، و این قولی است که عموم اهل حدیث و مورخانی که در بالا نامشان را ذکر کردیم اختیار کرده اند . اقوال دیگری نیز مانند سوم شعبان و آخر ربیع الاول و سیزدهم ماه رمضان نقل شده است . که این دو قول اخیر مشهور نیست . و اما قول سوم شعبان نیز از نظر اهل تاریخ ضعیف تر از قول اول است . ولی مجلسی (ره) در بحارالانوار می گوید : «الا شهر فی ولادته صلوات الله علیه انه وله الثلاث خلون من شعبان . . . » یعنی : مشهورتر در ولادت آن حضرت سوم شعبان است . دلیلی کهبرای آن ذکر کرده است روایت شیخ در مصباح و توقیعی است که از ناحیه مقدسه برای ابوالقاسم بن علاء همدان ،‌ وکیل حضرت عسکری (ع) صادر گردیده بود . البته این روایت به تنهایی نمی تواند دلیلی بر مشهورتر این قول باشد ولی از آنجا که مرحوم مجلسی حریت فن حدیث و احاطری ایشان بر احادیث بیش از ما بوده گفتار ایشان در این باره مقبول است . و الله اعلم . . .

خوابی که ام الفضل دید :

ابن حجر و دیگران روایت کرده اند که ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب ،‌ عموی رسول خدا (ص) ،‌که نامش لبابه بوده است خوابی دید که موجب نگرانی و اضطراب خاطر او گردید و برای تعبیر آن به نزد رسول خدا آمد و خواب خود را اینگونه بیان کرد «رایت ان عضو امن اعضایک فی بیتی» یعنی : در خواب دیدم عضوی از اعضای بدن شما در خانه ی من قرار گرفته است ؛ رسول خدا (ص) خواب او را چنین تعبیر فرمود : «تله فاطمه غلاما و تر ضعینه بلین قثم» یعنی فاطمه پسری به دنیا می آورد و تو او را به شیر «قثم» (کی از فرزندان عباس و لبابه) شیر خواهی داد . و طولی نکشید که فاطمه (س) حسین (ع) را به دنیا آورد و لبابه او را به نزد خود برد .

ماجرای ولادت و نام گذاری :

در روایتی که برخی از آنها در داستان ولادت سبط اکبر رسول خدا (ص) امام حسن مجتبی (ع) دکر شده و مرحوم صوق و دیگران آن ها را نقل کرده اند ، آمده است که چوم حسین (ع) به دنیا آمد و او را به نزد رسول خدا (ص) بردند تا نامی برای او بگذارند رسول خدا (ص) فرمودند : «من در نامگذاری این فرزند بر خدای عز و جل سبقت نمی گیرم . سپس جبرئیل نازل شد . عرض کرد : » یا محمد القی الا علی یقرتک السلام و یقول لک علی منک کهارون من موسی ، سم ابنک هذا باسم ابن هارون» یعنی : منزلت و مقام علی در نزد تو همانند مقام و منزلت هارون نسبت به موسی است ؛‌ از این رو نام فرزند او را به نام فرزند هارون نامگذاری کن . رسول خدا از جبرئیل پرسید : نام فرزند هارون چه بوده ؟ جبرئیل عرض کرد که : «نام او شبیر بود» . رسول خدا (ص) فرمود : «زبان من عربی است» . جبرئیل عرض کرد : «نام او را حسین بگذار» و رسول خدا این نام را برای فرزندش انتخاب فرمود .

رسول خدا (ص) از آینده ی غم انگیز و شهادت نوزاد خبر می دهد :

در روایت اهل سنت نیز نظیر روایتی که از اسماء دختر عمیس و دیگران روایت شده و در آن ها آمده است که اسماء می گوید : «من حسین را به نزد رسول خدا بردم و در دامان آن حضرت نهادم و رسول خدا (ص) گریست . من عرض کردم : «پدرو مادرم به قربانت سبب گریه ی شما چیست ؟» حضرت فرمود : «به راستی که این پسر مرا گروه ستمکاری از امت من خواهند کشت که خدای تعالی شفاعت مرا به آن ها نرساند . اسماء گوید : رسول خدا (ص) به دنبال این سخن فرمود : «ای اسماء این خبر را به فاطمه مده که تازه زاست و شنیدن این خبر غم انگیز برای او در این حالت مناسب نیست» . نشیر این روایت در کتاب های حدیث شیعه با تفصیل بیشتری از آن حضرت نقل شده که از آن جمله روایت امالی شیخ است که به سنه خود از اسماء داستان ولادت حسین (ع) را نقل کرده است و در باره حسین (ع) می گوید : چون نوزاد را به نزد آن حضرت بردم رسول خدا (ص) فرمود : «ای فرزند تو را در آینده سرگذشتی است . خدایا کشنده ی او را لعنت کن ( و از رحمت خود دور فرما ) و این خبر را به فاطمه مده» . اسماء می گوید که من نوزاد را بردم و در روز هفتم رسول خدا (ص) به نزد من آمد و فرمود :«فرزندم را بیاور» من آن نوزاد را نزد رسول خدا (ص) آوردم و آن حضرت برای او عقیقه کرد، سرش را تراشید و هم وزن آن از نقره صدقه داد . آنگاه او را در دامان خود گذارد و گفت : «ای اباعبدالله بر من ناگوار و دشوار است» . این سخن را گفت و گریست . من عرض کردم : پدر و مادرم به قربانت ، هم امروز و هم روز نخست چنین کرده ،‌ داستان چیست ؟ رسول خدا (ص) در پاسخ فرمود : «می گریم ، برای فرزندم که او را گروهی ستمکار و کافر از بنی امیه می کشند ، خدایشان لعنت کند و شفاعت مرا در روز قیامت به ایشان نرساند . قاتل او مردی است که (حرمت) دین را بشکند و خدای بزرگ را کافر شود» . و به دنبال آن فرمود : «خدایا من از تو درباره دو فرزند خود درخواست می کنم آنچه را ابراهیم درباره فرزندانش درخواست نمود ، خدایا این دو را دوست دار و دوست دار هر کس که ایشان را دوست دارد ، و لعنت کن هر کس که ایشان را دشمن دارد ، به اندازه پری آسمان و زمین» .

داستان فرشته ای که از برکت این مولود بزرگوار مورد لطف الهی قرار گرفت :

در روایت شیعه و اهل سنت با اختلاف بسیار و اجمال و تفصیل زیاد ،‌ داستانی از هبوط جیرئیل به همراه صفوفی از فرشتگان برای تهنیت به رسول خدا (ص) در مراسم ولادت امام حسین (ع) نقل شده که ما یکی از آن روایات را که مختصرتر از دیگران است برای شما بازگو گرده و در پایان به روایت دیگر اشاره می کنیم .

شیخ صدوق (ره) در کتاب امالی به سنه ش از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود : «هنگامی که حسین بن علی (ع)‌ به دنیا آمد خدای عز و جل حبرئیل را مامور کرد تا با هزار فرشته برای تبریک و تهنیت به رسول خدا (ص) بر زمین فرود آید». جبرئیل نیز طبق ماموریت الهی بر زمین هبوط کرد وبه جزیره ای رسیدکه فرشته ای به نام «فطرس» در آن به سر می برد که از حاملان عرش بود و بر اثر کندی در انجام فرمان الهی پر و بالش شکسته و در آن جزیره سقوط کرده بود و هفتصد سال در آنجا به عبادت خدای تعالی مشغول بود . در این وقت فرشته ی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاریخ ولادت پیامبر