هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره آداب و احکام حج تمتع

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره آداب و احکام حج تمتع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

آداب و احکام حج تمتع

اعمال حج تمتع سیزده چیز است که بترتیب گفته مى‏شود.

1- احرام

2- وقوف بعرفات که در چهار فرسخى مکه است

3- وقوف به مشعر الحرام که تقریبا در دو فرسخى مکه است

4- رفتن به منى که نزدیک مکه است و انداختن سنگ ریزه بر جمره عقبه

5- قربانى کردن در منى

6- تراشیدن سر یا گرفتن کمى از ناخن یا مو در منى

7- طواف زیارت

8- دو رکعت نماز طواف

9- سعى بین صفا و مروه

1ظ0- طواف نساء

11- دو رکعت

13- انداختن سنگ ریزه بر سه جمره در منى در روز یازدهم و دوازدهم و بعضى در روز سیزدهم هم باید بیندازند و احکام اینها گفته مى‏شود.

1- احرام حج

واجب است انسان بعد از تمام کردن اعمال عمره تمتع آماده شود براى انجام اعمال حج تمتع و اولین عمل احرام است که باید از مکه محرم شود و باز متوجه باید بود که این سیزده عمل هم مثل پنج عمل عمره تمتع همه عبادت است در اول هر عملى انسان باید توجه داشته باشد که چه مى‏خواهد انجام دهد و همچنین عمل را قربة الى الله و محض اطاعت امر خدا بجا آورد که اگر خداى نخواسته ریا و خود نمائى در عبادت داخل شود فاسد و باطل مى‏گردد و گذشته از این خود ریا معصیت کبیره است و باید با لبیک گفتن محرم شدن همه کس و همه چیز غیر از خدا را فراموش کنیم و با یاد حق و براى اطاعت از اوامرش اعمال را انجام دهیم.

مسئله: آداب و احکام احرام حج از پوشیدن لباس احرام و لبیک گفتن همه مثل همان احرام عمره است که گفتیم و چیزهائى که در احرام گفتیم حرام مى‏شود و کفاره دارد یا ندارد و کفاره آن چیست در اینجا هم همانطور است فقط در نیت تفاوت دارد که در آنجا نیت احرام عمره تمتع بود اینجا نیت احرام حج تمتع.

مسئله: وقت احرام حج وسیع است و لازم نیست فورا بعد از اعمال عمره باشد ولى باید تاخیر نیندازد تا حدى که بوقوف عرفات نرسد و مستحب آنست که روز هشتم محرم شود.

مسئله: احرام حج در هر جاى شهر مکه صحیح است گرچه در خانه‏هائى باشد که تازه ساخته شده و جزء شهر است البته مستحب است در مقام ابراهیم و یا حجر اسماعیل محرم شود.

مسئله: احتیاط واجب اینستکه بعد از اعمال عمره بدون حاجت از مکه خارج نشود و اگر لازم بود خارج شدن احتیاط واجب آنستکه محرم شود و با احرام خارج گردد و برگردد با همین احرام برود براى اعمال حج ولى اگر کسى رعایت نکرد و بدون حاجت و بدون احرام خارج شد و برگشت و احرام بست و حج را بجا آورد عملش صحیح است.

مسئله: اگر کسى دانسته و عمدا احرام حج را ترک کند تا وقت آن بگذرد حج او باطل است و اگر روى ندانستن مسئله یا فراموشى محرم نشد و بدون احرام رفت بعرفات و منى واجب است برگردد بمکه و محرم شود و اگر برگشتن بمکه ممکن نبود باید همانجا محرم شود و اگر یادش نیامد تا بعد از تمام کردن اعمال حج‏حجش صحیح است.

2- وقوف به عرفات

باحتیاط واجب لازم است از بعد از زوال روز نهم تا مغرب در سرزمین عرفات باشد و مراد از وقوف همین بودن در آنجا است‏حالا چه بنشیند چه راه برود یا بخوابد فرقى ندارد البته اگر در تمام این مدت خواب یا بى‏هوش باشد وقوف او باطل است پس باید تاخیر انداختن از اول ظهر اگر کم باشد مثلا بمقدار نماز ظهر و عصر که پشت‏سر هم بخواند معلوم نیست‏حرام باشد.

مسئله: بودن در مجموع بعد از ظهر تا مغرب گرچه واجب است لکن تمام آن رکن نیست که حج بترک آن باطل شود پس اگر مقدار کمى توقف کند و برود یا طرف عصر بیاید و توقف کند حج او صحیح است اگر چه توقف نکردن او در تمام وقت دانسته و عمدى باشد آنچه در وقوف رکن است مقدارى است که گفته شود در عرفات بوده هر چند مثل یک دقیقه یا دو دقیقه باشد پس اگر هیچ به عرفات نرود رکن را ترک کرده.

مسئله: اگر دانسته و عمدى آن مقدار از وقوف را که رکن است ترک کند حجش باطل است و کفایت نمى‏کند براى چنین شخصى وقوف در شب عید که وقوف اضطرارى است ولى اگر بواسطه عذرى مثل فراموشى نتوانست‏حتى مقدار رکن در عرفات باشد براى چنین شخصى که عذر داشته کفایت مى‏کند از شب عید هر چند به مقدار کمى وقوف کند و این را وقوف اضطرارى مى‏گویند و اولى را وقوف اختیارى و اگر این مقدار از وقوف در شب را عمدا ترک کند حج او باطل است ولى اگر این را هم روى عذر و فراموشى و غفلت ترک کند و بوقوف اختیارى مشعر برسد حجش صحیح است.

مسئله: اگر کسى عمدا و دانسته پیش از مغرب از عرفات حج‏خارج شود و تا مغرب برنگردد باید یک شتر در راه خدا قربانى کند در هر جائى که بخواهد و اگر قدرت بر قربانى نداشت باید هیجده روز روزه بگیرد و حجش صحیح است و اگر از روى ندانستن مسئله یا سهوا اینکار را کرد کفاره ندارد و بهر حال ضررى به اصل حج نمى‏زند.

3- وقوف به مشعر الحرام

احتیاط واجب آنستکه شب دهم را تا اذان صبح در مشعر الحرام بسر برد و بقصد قربت و چون صبح شد نیت کند وقوف به مشعرالحرام را تا طلوع آفتاب قربة الى الله و این وقوف از صبح تا اول آفتاب وقوف اختیارى مشعر است و واجب است لکن همه آن رکن نیست بلکه رکن بمقدارى است، که گفته شود در بین الطلوعین به مشعر بوده گرچه یک دقیقه باشد که اگر کسى مقدار رکن را عمدا و دانسته ترک کند حج او باطل است.

مسئله: کسى که روى عذر مقدار رکن را درک نکند باید یکى از دو وقوف اضطرارى مشعر را درک کند یعنى یا مقدارى از شب تا اذان صبح را درک کند یا مقدارى از طلوع آفتاب تا ظهر در مشعر توقف کند اگر چه یک دقیقه باشد خلاصه اینکه اگر کسى بوقوف اختیارى در عرفات یا مشعر نرسد باید وقوف اضطرارى را دریابد و دانستیم که وقوف اضطرارى عرفات مقدارى از شب عید است و در مشعر دو وقوف اضطرارى دارد یکى همان شب عید تا اذان صبح دومى از طلوع آفتاب روز عید تا ظهر و در اینجا صورتهاى زیادى هست که در کتابهاى مفصل با احکامش گفته شده و چون خیلى طولانى است ذکر نکردیم اگر براى کسى پیش آمد باید در موقع باهلش رجوع کند و وظیفه‏اش را بفهمد و عمل کند تا حجش باطل نگردد.

4- رفتن بمنى و رمى کردن (انداختن سنگ ریزه به جمره عقبه)

کسى که حج مى‏کند باید در روز عید از مشعرالحرام به محلى که آنرا منى مى‏گویند برود و در آنجا یکى از اعمالش رمى جمره عقبه است‏یعنى باید هفت عدد سنگ ریزه به جمره آخرى بیندازد. مسئله: سنگ ریزه‏ها باید متوسط باشد نه مثل شن ریز و نه سنگ بزرگ و همچنین باید از جنس سنگ باشد یعنى کلوخ و خزف و جواهرات صحیح نیست اما اقسام سنگهاى هر چه باشد حتى سنگ مرمر اشکال ندارد. مسئله: باید سنگ ریزه‏ها از حرم باشد (حرم محدوده معینى است از شهر مکه و اطراف آن) البته نباید از مسجد الحرام یا مسجد خیف بلکه باحتیاط از سایر مساجد باشد و مستحب است از مشعر بردارد و باید بکر باشد یعنى کسى دیگرى آنها را ولى در سالهاى گذشته نینداخته باشد. مسئله: واجب است‏سنگ ریزه‏ها را یکى با قصد قربت بزند نه اینکه روى جمره بگذارد و واجب است هفت عدد بطور یقین بخود جمره برسد و اگر شک کند که هفت عدد خورد یا نه باید آن قدر بیندازد تا یقین کند که هفت عدد خورد. مسئله: در رمى جمره طهارت بهیچ نحو شرط نیست بنابراین جنب و حائض و کسى که بدن یا لباسش نجس باشد مى‏تواند رمى کند و صحیح است‏حتى خود سنگ ریزه‏ها هم اگر نجس باشد اشکال ندارد ولى باید مباح باشد یعنى از سنگ ریزه‏هائى که دیگران برداشته‏اند بدون اجازه آنها تصرف نکند. مسئله: وقت انداختن سنگ ریزه از طلوع آفتاب روز عید است تا غروب آن و اگر فراموش کرد تا روز سیزدهم مى‏تواند بجا آورد و اگر تا سیزدهم یادش نیامد احتیاط آنست که سال بعد خودش یا نایبش بیندازد. مسئله: بچه و مریض ناتوان که قدرت برانداختن ندارد دیگرى باید به نیابت او بزند و کسانیکه نمى‏توانند و عذر دارند از اینکه روز رمى کنند مى‏توانند شب عمل کنند هر قت‏شب که باشد.

5- قربانى و احکام آن

بعد از رمى جمره در روز عید واجب است قربانى کند یعنى یک شتر یا گاو و یا گوسفند در منى ذبح کند و چون غالبا گوسفند قربانى مى‏کنند باید دانسته شود که گوسفند قربانى باید باحتیاط وجوبى یک سال او تمام شده باشد و داخل سال دوم باشد و باید از هر جهت‏سالم و بى‏عیب باشد یعنى از جهت‏شاخ و دم و تخم و گوش و چشم و دست و پا و غیره باید نقصى در او نباشد و همچنین باید لاغر نباشد و بنابر احتیاط باید کچلى هم نداشته باشد ولى اگر گوشش شکاف خورده باشد یا سوراخ باشد ولى ناقص و بریده نباشد اشکال ندارد و همچنین اگر شاخ بیرونى او که مثل غلاف براى شاخ سفید درونى است‏شکسته باشد و خود شاخ درونى سالم باشد اشکال ندارد. مسئله: انسان مى‏تواند خودش قربانى را ذبح کند و مى‏تواند نایب بگیرد و نایب باید شیعه باشد و در وقت ذبح نیت کند براى هر کس که ذبح مى‏کند و دانسته شود که در ذبح کفارات هم لازم است ذابح شیعه باشد. مسئله: شرکت در قربانى صحیح نیست و باید هر کس خودش یک قربانى کند. مسئله: اگر عمدا یا بواسطه عذرى روز عید قربانى نکرد احتیاط واجب آنستکه در ایام تشریق یعنى یازده و دوازده و سیزده ذبح کند و اگر


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره آداب و احکام حج تمتع

دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

بخش اول

آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام (1)

مبحث آداب و سنن نبی اکرم صلی الله علیه و آله دارای گستردگی فراوانی می باشد که در این مقاله به چند جنبه رفتاری ایشان می پردازیم. البته از آن جهت که باعث خستگی خوانندگان عزیز نشود آن را به سه قسمت تقسیم می نماییم.

روایاتى چند درباره  پاره‏اى از سنن و آداب آن حضرت در معاشرت

از جمله سنن و آداب آن حضرت در امر نظافت و نزاهت

آداب آن جناب در سفر

روایاتى درباره آداب حضرتش در پوشاک و متعلقات آن

آداب آن حضرت در خوردنی ها و آشامیدنى‏ ها

 1ـ در معانى الاخبار به یک طریق از ابى هاله تمیمى از حسن بن على علیهماالسلام و به طریق دیگر از حضرت رضا، از آباء گرامیش از على بن الحسین از حسن بن على(ع) و به طریق دیگرى از مردى از اولاد ابى هاله از حسن بن على(ع) روایت شده که گفت: از دائى خود هند بن ابى هاله که رسول خدا را براى مردم وصف مى‏کرد تقاضا کردم که مقدارى از اوصاف آن حضرت را براى من نیز بیان کند، بلکه به این وسیله علاقه‏ام به آن جناب بیشتر شود او نیز تقاضایم را پذیرفت و گفت: 

رسول خدا(ص) مردى بود که در چشم هر بیننده، بزرگ و موقر مى‏نمود و روى نیکویش در تلألؤ چون ماه تمام و قامت رعنایش از قامت معتدل بلندتر و از بلند بالایان کوتاهتر بود، سرى بزرگ و مویى که پیچ داشت و اگر هم گاهى موهایش آشفته می شد شانه مى‏زد، و اگر گیسوان خود را بلند می نمود، از نرمه گوشش تجاوز نمى‏کرد. رنگى مهتابى و جبینى فراخ و ابروانى باریک و طولانى داشت و فاصله بین دو ابرویش فراخ بود، بین دو ابروانش رگى بود که در مواقع خشم از خون پر مى‏شد و این رگ به طورى براق بود که اگر کسى دقت نمى‏کرد خیال مى‏کرد دنباله بینى آن جناب است و آن حضرت کشیده بینى است، محاسن شریفش پُر پشت و کوتاه و گونه‏هایش کم گوشت و غیر برجسته بود، دهانش خوشبو و فراخ و بیشتر اوقات باز و دندانهایش از هم باز و جدا و چون مروارید سفید، و گردنش در زیبائى چنان بود که تو گویى گردن آهو است، و از روشنى و صفا تو گویى نقره است، خلقى معتدل داشت. فاصله بین دو شانه‏اش زیاد و به اصطلاح چهار شانه بود. بند دستهایش کشیده و محیط کف دستش فراخ و استخوان ‏بندى آن و استخوان ‏بندى کف پایش درشت بود. سرا پاى بدنش صاف و استخوانهایش باریک و بدون برآمدگى بود، و گودى کف پا و دستش از متعارف بیشتر و دو کف قدمش محدب و بیشتر از متعارف برآمده، و هم چنین پهن بود، به طورى که آب بر آن قرار مى‏گرفت، وقتى قدم برمى‏داشت تو گویى آن را از زمین مى‏کند و به آرامى گام برمى‏داشت و با وقار راه مى‏پیمود، و در راه رفتن سریع بود، و راه رفتنش چنان بود که تو گویى از کوه سرازیر مى‏شود، و وقتى بجائى التفات مى‏کرد با تمام بدن متوجه مى‏شد، چشمهایش افتاده یعنى نگاهش بیشتر به زمین بود تا به آسمان، و آن قدر نافذ بود که کسى را یاراى خیره شدن بر آن نبود، و به هر کس برمى‏خورد در سلام از او سبقت مى‏جست.

راوى گفت پرسیدم: منطقش را برایم وصف کن، گفت: رسول خدا(ص) دائما با غصه‏ها قرین و دائما در فکر بود و یک لحظه راحتى نداشت، بسیار کم حرف بود و جز در مواقع ضرورت تکلم نمى‏فرمود، و وقتى حرف می زد کلام را از اول تا به آخر با تمام فضاى دهان ادا مى‏کرد، این تعبیر کنایه است از فصاحت، و کلامش همه کوتاه و جامع و خالى از زوائد و وافى به تمام مقصود بود. خُلق نازنینش بسیار نرم بود، به این معنا که نه کسى را با کلام خود مى‏آزرد و نه به کسى اهانت مى‏نمود، نعمت در نظرش بزرگ جلوه مى‏نمود، اگر چه هم ناچیز مى‏بود، و هیچ نعمتى را مذمت نمى‏فرمود، و در خصوص طعام ها مذمت نمى‏کرد و از طعم آن تعریف هم نمى‏نمود، دنیا و ناملایمات آن هرگز او را به خشم در نمى‏آورد، و وقتى که حقى پایمال مى‏شد از شدت خشم کسى او را نمى‏شناخت، و از هیچ چیزى پروا نداشت تا آن که احقاق حق مى‏کرد، و اگر به چیزى اشاره مى‏فرمود با تمام کف دست اشاره مى‏نمود، و وقتى از مطلبى تعجب مى‏کرد دست‏ها را پشت و روى مى‏کرد و وقتى سخن مى‏گفت انگشت ابهام دست چپ را به کف دست راست مى‏زد، و وقتى غضب مى‏فرمود، روى مبارک را مى‏گرداند در حالتى که چشم ها را هم مى‏بست، و وقتى مى‏خندید خنده‏اش تبسمى شیرین بود به طورى که تنها دندان هاى چون تگرگش نمایان مى‏شد.

 

صدوق(علیه الرحمه) در کتاب مزبور مى‏گوید: تا اینجا روایت ابى القاسم بن منیع از اسماعیل بن محمد بن اسحاق بن جعفر بن محمد بود، و از این پس تا آخر روایت عبد الرحمن است، در این روایت حسن بن على(ع) مى‏فرماید: تا مدتى من این اوصاف را که از دایى خود شنیده بودم از حسین(ع) کتمان مى‏کردم، تا این که وقتى برایش نقل کردم، دیدم او بهتر از من وارد است، پرسیدم تو از که شنیدى، گفت من از پدرم امیرالمؤمنین (ع) از وضع داخلى و خارجى رسول خدا(ص) و هم چنین از چگونگى مجلسش و از شکل و شمایلش سؤال کردم، آن جناب نیز چیزى را فروگذار نفرمود.

امام حسین(ع) براى برادر خود چنین نقل کرد که: من از پدرم از روش رفتار رسول خدا(ص) در منزل پرسیدم، فرمود: به منزل رفتنش به اختیار خود بود، و وقتى تشریف مى‏برد، وقت خود را در خانه به سه جزء تقسیم مى‏کرد، قسمتى را براى عبادت خدا، و قسمتى را براى به سر بردن با اهلش و قسمتى را به خود اختصاص مى‏داد، در آن قسمتى هم که مربوط به خودش بود، باز به کلى قطع رابطه نمى‏کرد، بلکه مقدارى از آن را بوسیله خواص خود در کارهاى عامه مردم صرف مى‏فرمود، و از آن مقدار چیزى را براى خود ذخیره نمى‏کرد. از جمله سیره آن حضرت این بود که اهل فضل را با ادب خود ایثار مى‏فرمود، و هر کس را به مقدار فضیلتى که در دین داشت احترام مى‏نمود، و حوائج‏ شان را برطرف مى‏ساخت، چون حوائج ‏شان یکسان نبود، بعضى را یک حاجت بود و بعضى را دو حاجت و بعضى را بیشتر، رسول خدا(ص) با ایشان مشغول مى‏شد و ایشان را سرگرم اصلاح نواقص‏ شان مى‏کرد، و از ایشان درباره امورشان پرسش مى‏کرد، و به معارف دینیشان آشنا مى‏ساخت، و دراین باره هر خبرى که مى‏داد دنبالش مى‏فرمود : حاضرین آن را به غائبین برسانند، و نیز مى‏فرمود: حاجت کسانى را که به من دسترسى ندارند به من ابلاغ کنید، و بدانید که هر کس حاجت اشخاص ناتوان و بى رابطه با سلطان را نزد سلطان برد، و آن را برآورده کند، خداى تعالى قدم‏هایش را در روز قیامت ثابت و


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

تحقیق در مورد آداب و رسوم خراسان.

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد آداب و رسوم خراسان. دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباه آداب و رسوم خراسان.
با فرمت word
قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات : 15
فرمت : doc

نهبندان پارچه بافی
پارچه بافی در تمام نقاط استان خراسان انجام میشود. بافت پارچه هایی برای تهیه و دوخت انواع البسه مردانه و زنانه ، بافت حوله- جابندو...از وظایف سنگینی است که برعهدة زنان می باشد. فرتی farati و کرباس دو اصطلاح عمومی است که به محصولات أین کارگاهها اطلاق میشود امروزه با رواج استفاده از پارچه های ارزان قیمت و رنگارنگ کارگاهها ی پارچه بافی نیز از کار افتاده اند. کارگاههای کوچک چوبی که در گوشه اتاق نشیمن همه خانه های روستایی هنوز جای خالی اش بچشم می خورد و با image

لینک دانلود آداب و رسوم خراسان. پایین


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آداب و رسوم خراسان.

23 صفحه مقاله درباره آداب زمان خروج

اختصاصی از هایدی 23 صفحه مقاله درباره آداب زمان خروج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

آداب زمان خروج

تعیین زمان خروج

دقت در زمان خروج به قصد سفر یکی از فاکتورهای مهم می‌باشد. شخص مسافر باید در برنامه‌ریزی خود برای مسافرت زمان مناسبی را برای سفرش برگزیند. اگر به قرآن کریم رجوع کنیم که قرآن کریم به نقش زمان توجه خاصی دارد که این را از قسم‌های متعدد قرآن به زمان، می‌توان متوجه شد. مانند قسم به شب «واللیل» قسم به روز «والضحی» و قسم به عصر «والعصر» که این گونه آیات اهمیت و نقش زمان رابه طور کلی نشان می دهد. خداوند در سوره سبا می‌فرماید:‌«سیروا فیها لَیالِیَ واَیَاماً» «شبها و روزها در این آبادیها سفر کیند» در این آیه کلمه «لیالی» اختصاصا درکنار «ایاما» به معنی روزها ذکر شده است و شاید نشان از توجه ویژه قرآن کریم به سفر درشب باشد در سوره اسراء نیز خداوند به سفر در شب اشاره می‌کند و می‌فرماید : «سُبحانَ الَّذی أسری بِعَبْدِه لَیلاً» «منزه است آنکه بنده خودش را شبانه حرکت داد» همچنین در آیه دیگری به مسیر در شب اشاره شده است: «فَاَسْرِ بِاَهلِکَ بقطِعٍ مِنَ الّیلِ» «کسان خود را در پاره‌ای از شب حرکت بده» با استناد به این آیات اهمیت زمان در سفر به خصوص سفر شبانه مشخص میِ‌شود.

در روایات نیز برای زمان خروج آدابی بیان شده است مثلا سفر در روزهای خاصی از هفته یا ماه توصیه و یا نهی شده است وهمچنین به سیر در ساعاتی از شبانه روز مخصوصا شب سفارش شده است. در روایتی آمده که حضرت رسول صل الله علیه وآله فرموده است: «علیکم بالسیر باللیل فإنَّ الارض تطوی باللیل»‌ بر شما باد که به هنگام شب سفر کنید زیرا که زمین در شب در نوردیده می‌شود. نزدیک به همین حدیث نیز از امام صادق علیه السلام نقل شده است. احتمالا سفارش به سیر در شب به خاطر خصوصیاتی است که شب نسبت به روز دارد، مثل سکون و آرامش در شب- تاریکی هوا (که سبب دور شدن از دید دشمن می‌شود مخصوصا در جنگ‌ها) و نیز مساعد بودن هوا نسبت به روز.

با توجه به روایات، سفر در بعضی روزها مثل شنبه، سه شنبه و پنج شنبه، خوب است، و در روزهای دوشنبه چهارشنبه وجمعه مخصوصا قبل از ظهر خوب نیست. (مسافرت قبل ازظهر روز جمعه شاید به علت ضایع شدن نماز جمعه مورد نهی واقع شده است.) و همچنین روزهای سوم، پنجم، سیزدهم وشانزدهم، بیست و یکم و بیست و چهارم هر ماه را نحس دانسته اند. حال این سوال مطرح می‌شود که اگر انسان در شرایطی قرار گیرد که لازم باشد در یکی از این روزها سفر کند، در این‌ صورت تکلیف چیست؟ در این باره روایتی وارد شده که بر حسب آن شخصی از امام صادق علیه السلام می‌پرسد:‌ آیا سفر در روزهای مکروه مانند چهارشنبه و غیر آن کراهت دارد؟‌ امام فرمود:‌ سفرت را با صدقه آغاز کن و هر وقت قصد کنی راهی سفر شو……

2- آغاز سفر با دعا وصدقه

بهتر است که شخص مسافر سفر خود را با دعا واستمداد از یاری خداوندمتعال شروع کند تا حضور پرقدرت خداوند لایزال را در تمام مراحل سفر احساس کند.

بر اساس آیات قرآن کریم ونیز روایات به جا مانده از ائمه معصومین علیهم السلام،‌ دعا و مناجات هنگام سفر جایگاه رفیعی دارد. در این مورد می‌توان به دعای اصحاب کهف در آن هنگام که به غار پناه می‌بردند اشاره کرد که گفتند: «رَبَّنا و ءاتِنا مِن لَدُنکَ رَحَمةً وَهَیّ ءلَنا مِن امرنا رَشَداً» (پروردگارا ما را از سوی خودت رحمتی عطا کن و راه نجاتی برای ما فراهم ساز)

ونیز آن هنگام که حضرت موسی علیه السلام به فرمان خداوند مامور شد که به سوی فرعون برود و او را به پرستش خدای یگانه دعوت کند چنین دعا فرمودند که: « رَبِّ اشرَح لی صَدری وَ یَسّرلی اَمری واحلُل عُقَدةً مِن لِسانی یَفقَهوا قَولی» پروردگارا سینه‌ام را گشاده کن و کارم را برایم آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند. و در جای دیگر قرآن می‌فرماید بعد از سوار شدن بر مرکب نعمت پروردگارتان را متذکر شوید و بگویید «سُبْحانَ الذی سَخَّرَ لَنا هذا


دانلود با لینک مستقیم


23 صفحه مقاله درباره آداب زمان خروج

دانلود تحقیق کتاب آداب سفر

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق کتاب آداب سفر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کتاب آداب سفر


دانلود تحقیق کتاب آداب سفر

دانلود تحقیق کتاب آداب سفر

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحه: 33

 

 

 

مقدمه

(( بسم اللّه الرحمن الرحیم ))

سپاس خداى را که چشمان دوستان خود را با حکمتها و عبرتها بازگشود و همتهاى ایشان را براى مشاهده عجایب صنعش در سر و حضر خالص ‍ گردانید، پس آنان به مجارى قدر راضى گشتند در حالى که دلهاى آنان از توجه به آنچه چشم از دیدنش لذت مى برد، پاک و منزه گردید مگر بر سبیل عبرت گرفتن به وسیله آنچه در دیدگاه ها و مسیرهاى فکرى ، یافت مى شود، به طورى که در برابر ایشان خشکى و دریا، دشت هموار و گذرگاه ناهموار و روستا و شهر یکسان گردید، و درود بر محمّد صلى اللّه علیه و اله سرور آدمیان و آل و اصحابش که در اخلاق و رفتار پیروان او بودند.

بارى ، مسافرت ، وسیله نجات شخص از چیزى است که از آن فرارى است و یا موجب رسیدن او به چیزى است که بدان علاقه مند است . سفر دو نوع است : یکى سفر ظاهرى و جسمانى است از محل زندگى و وطن به بیابانها و دشتها و دیگرى سفر به وسیله حرکت درونى است از پایین ترین مراتب تا ملکوت آسمانها و برترین سفرها سفر باطن است ، زیرا کسى که بر حال جمود و به همان صورتى که پس از تولد و بر اساس تقلید از پدران و نیاکان شکل گرفته است ، باقى بماند، همواره در مرتبه پایین مانده و به درجه نازلى تن داده است و به جاى فضاى گسترده ((بهشتى که به بهاى آسمانها و زمین است )) تاریکى زندان و تنگناى محبس را برگزیده است .

(( و لم اءرفى عیب الناس عیبا

 

کنقص القادرین على التمام )) (۷۱)

جز این که چون این سفر در معرض پیشامد سهمگین است ، نمى تواند بى نیاز از راهنما و پشتیبان باشد. بنابراین در هر سفرى دشوارى راه و نداشتن پشتیبان و یاور و راهنما و دلیل و بسنده کردن رهروان از بهره فراوان به نصیب پست ناچیز، مقتضى از بین رفتن آنان و ناپدید شدن راه هاست و در نتیجه رشته ارتباط در آن سفر گسسته شده و تفریحگاه هاى نفوس و ملکوت و آفاق از رهروان خالى خواهد شد، در حالى که خداى سبحان به آن دعوت فرموده و مى گوید: (( سنریهم آیاتنا فى الا فاق و فى انفسهم . )) (۷۲) و مى فرماید: (( و فى الارض آیات للموقنین . و فى انفسکم افلا تبصرون )) (۷۳) و کسانى که از چنین سفرى باز ایستاده اند، به قول خداى تعالى سرزنش شده اند: (( و انکم لتمرون علیهم مصبحین . و باللیل افلا تعقلون . )) (۷۴) و نیز مى فرماید: (( و کاین من آیة فى السموات و الارض یمرون علیها و هم عنها معرضون . )) (۷۵) پس هر کس که این سفرى برایش میسر شود، همواره در بهشتى به پهناى آسمانها و زمین گردش مى کند در حالى که جسما در وطن خود قرار دارد و این سفرى است که آبشخورها و راهگذرهایش بر کسى تنگ نیست و هجوم مسافران کثیر ضررى ندارد، بلکه با افزایش مسافران عنیمتها افزون مى گردد و میوه ها و دستاوردهایش چند برابر مى شود پس غنیمتهایش همیشگى و بى مانع و میوه هایش روز افزون و پایان ناپذیر است . مگر زمانى که مسافر در سفرش ‍ سستى نماید و در حرکتش توقفى پدید آید. زیرا ((خداوند نعمتى را بر قومى دگرگون نمى کند مگر خود با دست خویش آن را دگرگون سازند)) و ((چون آنها از حق منحرف شوند خداوند دلهاى ایشان را منحرف سازد))، ((و خداوند به بندگان ستم نمى کند))(۷۶)، بلکه ایشان به خویشتن ستم مى کنند. کسى که شایستگى جولان در این میدان و گردش در گردشگاه هاى این بوستان را ندارد، چه بسا با جسم خود، فرسنگها مسافت را در زمانى طولانى طى مى کند تا سودى از تجارت براى دنیا یا اندوخته اى براى آخرت نصیبش گردد. اما اگر خواست او دانش دین با کفایت به منظور یارى رساندن به دین باشد از جمله رهروان راه آخرت خواهد بود و چنانچه در این سفر شرایط و آداب لازم را رعایت نکند از کارگزاران دنیا و پیروان شیطان خواهد بود و اگر آنها را رعایت کند، سفرش از فوایدى که او را به کارگزاران آخرت ملحق مى سازد خالى نخواهد بود و ما آن آداب و شروط را در سه باب نقل مى کنیم .(۷۷)
باب اول در فواید و فضیلت و قصد سفر.
باب دوم در آداب سفر از آغاز حرکت تا پایان مراجعت .
باب سوم درباره آنچه آموختن آن براى مسافر لازم است از قبیل موارد رخصت مسافرت و راهنماییهاى قبله و مسائل دیگر.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کتاب آداب سفر