هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد حسابداری استهلاک3

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد حسابداری استهلاک3 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

حسابداری استهلاک (قسمت سوم)

روشهای شتابدار استهلاک یا روشهای هزینه کاه (Decreasing charge method)

این هم قسمت سوم حسابداری استهلاک که دوستان هم درخواست کرده بودند.

 

قبلا قسمتهای اول و دوم حسابداری استهلاک را ارائه کرده بودم.

 

در این روشها، بهای تمام شه طوری بر دوره های استفاده از مال تخصیص می یابد که هزینه های استلاک سالهای اول بیشتر از سالهای بعد باشد، یعنی با گذشت هر سال هزینه استهلاک کاهش می یابد.

در این روشها فرض بر این است که داراییها در سالهای اول عمرشان کارایی بیشتری داشته و همچنین با گذشت زمان هزینه تعمیر و نگهدارای آنها افزایش می یابد، در نتیجه هزینه استهلاک بیشتری نیز دارند.

روش مجموع سنوات:

در این روش پس از کسر کردن ازش اسقاط از بهای تمام شده، حاصل را در کسری که صورت و مخرج آن بصورت زیر بدست می آید، ضرب می کنیم:

صورت کسر را باقیمانده عمر مفید تشکیل می دهد. بعنوان مثال اگر طول عمر دارایی 10 سال باشد در یال اول صورت کسر عدد 10 خواهد بود.

مخرج کسر از مجموع سنوات عمر دارایی بدست می آید.

55 =10+9+8+7+6+5+4+3+2+1

صورت و مخرج کسر :

سال اول = 55/10

سال دوم = 55 / 9

همینطور الی آخر

روش مانده نزولی ( Declining-Balance Method)

در این روش نرخی ثابت را در طول عمر مال در ارزش دفتری آن (بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته ) ضرب می کنند تا هزینه استهلاک دوره بدست آید.

بعنوان مثال اگر اگر نرخ استهلاک برای ماشین ما 20% باشد و بهای تمام شده آن ماشین 1000000 ریال باشد و عمر مفید ان 5 سال باشد هزینه استهلاک ماشین مربوطه در طی 5 سال بصورت زیر خواهد بود:

سال

نرخ

هزینه استهلاک

استهلاک انباشته

ارزش دفتری

0

1000000

1

20%

200000= (1000000 × 20% )

200000

800000

2

20%

160000 = (800000 × 20% )

360000

640000

3

20%

128000= ( 640000 × 20% )

488000

512000

4

20%

102400= ( 512000 × 20% )

590400

409600

5

20%

81920 = ( 409600 × 20% )

673320

327680

محاسبات هزینه استهلاک به روش نزولی با استفاده از فرمولها:

·          محاسبه استهلاک سالانه

Dn = C r (1 – r) n -1

بعنوان مثال برای محاسبه استلاک سال سوم مثال قبل بترتیب زیر عمل مل کنیم:

128000 = 2 ( 0.2 - 1 ) × 20% × 1000000

·          محاسبه پیاپی استهلاک انباشته چند سال:

A n = C – C (1 – r) n

488000 = 3 (20% - 1) 100000 – 1000000

·          محاسبه ارزش دفتری یک دارایی در پایان هر دوره مالی

Bn = C ( 1 – r ) n

512000 = 3 ( 20% - 1) 1000000


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد حسابداری استهلاک3

مقاله حسابداری استهلاک00

اختصاصی از هایدی مقاله حسابداری استهلاک00 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

حسابداری استهلاک

تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟

سرشکن کردن و تخصیص دادن بهای تمام شده دارایی ثابت را به طریقی معقول و منظم به دوره های استفاده از آن را استهلاک گویند.

بهای تمام شده معمولا در طول مدت استفاده از دارایی ، ثابت می ماند، بطوریکه در پایان عمر مفید دارایی، مجموع اقلام استهلاک دوره های استفاده از آن برابر می شود با بهای اولیه منهای ارزشی که برای دارایی اسقاط (Salvage Value) در نظر گرفته شده است.

حسابداری استهلاک چیست؟

با توجه به نکات فوق حسابداری استهلاک به روشی گفته می شود که بر اساس آن بهای تمام شده دارایی ثابت منهای ارزش اسقاط ان، بر مدتی که عمر مفید آن برآورد می شود به طریقی معقول و منظم سرشکن شود.

بنابراین هدف استهلاک، سرشکن کردن بهای تمام شده است و نه تعیین ارزش دارایی.

به تدریج که از عمر مفید اقتصادی دارایی کاسته می گردد، استهلاک آن منظما به صورت هزینه به عملیات واحد اقتصادی تخصیص می یابد.

در صورت سود و زیان استهلاک بر اساس ماهیت و مورد استفاده از مال به یکی از سه عنوان هزینه فروش، هزینه اداری و یا هزینه ساخت کالای فروش رفته ارائه می شود.

در واقع استهلاک از دو طریق بر صورت سود و زیان اثر می گذارد:

1.    مستقیما به بدهکار حساب هزینه منظور و سبب افزایش آن میشود. (مانند هزینه استهلاک خودروهایی که مورد استفاده دایره فروش کالا قرار می گیرد) و طبعا به شکل هزینه فروش انعکاس پیدا می کند.

2.    دیگر استهلاک استهلاک ماشین آلات کارخانه که بصورت قسمتی از بهای تمام شده کالا ثبت و پس از فروش کالا به بدهکار حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته انتقال می یابد.(مانند استهلاک ماشین آلات تولیدی)

انواع استهلاک :

در حسابداری استهلاک را به دو نوع کلی تقسیم می کنند:

1.       استهلاک به معنای اعم: حکایت از تخصیص بهای تمام شده داراییها به دوره های مختلف استفاده از انها می کند.

به این ترتیب، هزینه استهلاک در مقابل درآمد هر دوره به حساب منظور می گردد.

استهلاک در این معنا به دو گروه زیر تقسیم می شود:

الف_ استهلاک داراییهای مشهود: یعنی داراییهایی که وجود خارجی دارند مانند اموال، ماشین آلات و تجهیزات

ب_ استهلاک داراییهای نامشهود : که موجودیت مادی ندارند مانند سرقفلی، فرانشیز یا حق امتیاز و حق اختراع و ...

2.استهلاک به معنای کاهش منابع طبیعی:

مانند انواع معادن که در نتیجه استخراج از مقدار ذخیره آنها کاسته می شود و وجه افتراق آن با نوع قبلی در این است که گذشت زمان و کاربرد اموال، ماشین آلات و تجهیزات از ارزش آنها می کاهد در حالی که استهلاک منابع طبیعی با کاهش مقدار ( و نه لزوما کاهش کیفیت) آنها همراه است.

علل استهلاک:

به شرح زیر طبقه بندی می شوند:

عوامل فیزیکی(Physical Factors): عوامل کار بردی(Functional factors):

1.       فرسودگی ناشی از استعمال 1. عدم کفایت

2.       گذشت زمان 2. نابابی که تعویض زودرس را هم در بر میگیرد

3.       پوسیدگی و زنگ زدگی

لازم به ذکر است که عوامل سه گانه فیزیکی مرتبا بر داراییهای مشهود اثر می گذارند و از عمر مفید آنها می کاهند. ولی وقوع عوامل کار بردی کمتر مورد پیدا می کند.

نابابی ممکن است به این علت حادث شود که پیشرفتهای تکنولوژی سبب کهنه شدن ماشین آلات و طرز کار انها و کاهش یا از بین رفتن تقاضا برای محصولات و خدمات گردد.

ارزش آن دسته از داراییها که انتظار نمی رود از انها دیگر بار استفاده شود می باید برابر پیش بینی آنچه از فروش انها حاصل خواهد گردید و آن را اصطلاحا خالص ارزش بازیافتنی می نامند، تقلیل یابد.

اموال بدون استفاده را می باید در حساب خاصی جزو داراییها، نگهداری کرد.

برآورد استهلاک:

اهمیت استهلاک بر حسب نوع موسسه و کمیت داراییهای آن تغییر می کند.

در محاسبه استهلاک دو نوع برآورد ضرورت پیدا می کند:

1.      عمر مفید مال

2.      ارزش اسقاط آن

افزون بر این دو، ممکن است پیش بینی هزینه پیاده کردن و برچیدن یا تعویض مال لازم شود. طرز برآورد این نوع هزینه ها در موسسات متفاوت موجب آن می گردد که محاسبه استهلاک بسته به مورد و بر حسب روشی که بکار می رود تغییر یابد.

عوامل تعیین هزینه استهلاک:

هزینه استهلاک هر دوره مالی از سرشکن کردن بهای تمام شده (منهای ارزش اسقاط ان ) بدست می آید که بر حسب فایده اقتصادی از کاربرد آن در دوره مالی عاید می گردد به عملیات آن دوره تخصیص می یابد.

متغیرهایی که در محاسبه هزینه استهلاک هر دوره می باید مورد نظر قرار گیرند. عبارتند از :

1.       بهای (تمام شده ) واقعی

2.       برآورد ارزش اسقاط

3.       برآورد عمر مفید

بنابراین محاسبه استهلاک بستگی پیدا می کند به یک عامل واقعی و دو عامل برآوردی یا تخمینی.

ارزش اسقاط :

عبارتست از مبلغی که پیش بینی می شود از فروش مال یا در تعویض، به هنگام انصراف از کار آن، عاید می شود. در این براورد هزینه پیاده کردن و برچیدن مال هم منظور می گردد.

بعنوان مثال اگر فروش مال اسقاط 2500000 ریال و هزینه پیاده کردن و تحویل آن 500000 ریال برآورد شود، ارزش اسقاط آن 2000000 ریال خواهد شد.

مابه التفاوت بهای تمام شده و ارزش اسقاط مال را ماخذ استهلاک می نامند. اغلب در عمل از محاسبه ارزش اسقاط صرفنظر می کنند. در مواردی که حاصل فروش اسقاط مال را با هزینه پیاده کردن آن برابر تشخیص دهند ( که عمل ارزش اسقاط آن صفر می شود) و یا مبالغ حاصل از فروش کم و ناچیز باشد، انصراف از محاسبه ارزش اسقاط را قابل قبول دانسته اند.

در برآورد عمر مفید مال برای محاسبه استهلاک، شروط و نکاتی به شرح زیر بطور ضمنی در نظر گرفته می شود:

1.استفاده از مال به وسیله مالک فعلی صورت گیرد.

2. کاربرد مال به صورتی باشد که به هنگام تحصیل آن منظور بوده است.

3. خط مشی برای تعمیر و نگهداشت دارایی در مدت استفاده معین باشد.

طبعا هزینه استهلاک هر دوره بستگی به این دارد که حدود بهره برداری و خدمات بالقوه اقتصادی مالی برای موسسه مالک آن معلوم شود. در واقع عمر مفید بر اساس و در رابطه با از دست رفتن ارزشها و امکانات بالقوه از لحاظ انجام خدمات تعیین می گردد.

عمر مفید ممکن است بر اساس یکی از مقیاسهای زیر تعیین شود:

الف_ دوره هایی از زمان بندی مانند تعداد سال یا ماه

ب_ جمع محصول قابل تولید بر حسب واحد سنجش آن

پ_ جمع ساعات کارکرد یعنی تعداد ساعاتی که می توان از دارایی بهره برداری کرد.

از لحاظ نظری، تعیین عمر مفید به ماهیت مل و علل اصلی استهلاک آن بستگی دارد.

ثبت استهلاک

در مورد حسابهای دارایی اصول زیر رعایت می شود:

1.       به هنگام خرید یا تحصیل قلمی از دارایی، آن را به بهای تمام شده ثبت می کنند.

2.    پس از ان، در مورد آن دسته از داراییها که عمر معین و محدود دارند، بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته تا تاریخ تهیه گزارش مالی، ملاک تعیین ارزش و درج آن در گزارشهای مالی قرار می گیرد و آن را ارزش دفتری یا مانده مستهلک نشده می نامند.

3.    آن قسمت از بهای تمام شده که به اصطلاح بکار رفته و فایده اش منقضی شده است، بر اساس اصل مقابله درآمد با هزینه (Matching Principle) به حساب هزینه جاری منظور می شود.

استهلاک هر دوره به بدهکار حساب هزینه استهلاک و در مورد وسایل تولید، به بدهکار حساب بهای ساخت ( سربار کارخانه) و به بستانکار حساب دارایی کاه به نام استهلاک انباشته منظور می شود.

نکته مهم این است که در نتیجه این عمل بهای تمام شده در طول استفاده از مال جدا و محفوظ و مشخص می ماند و با آنچه به تدریج از طریق استهلاک سالانه، انباشته می شود مخلوط نگردد.

مخلوط کردن این دو منطقی نیست زیرابهای تمام شده واقعی و قطعی و استهلاک برآوردی و تخمینی می باشد.

حساب دارایی کاه مذکور را که استهلاک انباشته (Accumulated Depreciation) به آن گفته می شود در گذشته " ذخیره استهلاک" می نامیدند که می باید از بکار بردن آن اجتناب نمود زیرا عمل ثبت استهلاک مطلقا ذخیره ای بوجود نمی آورد.

روشهای استهلاک

محاسبه و تعیین مبلغ هزینه استهلاک برای ثبت در هر دوره مالی به طرق مختلف انجام می شود. یزاس این منظور روشهایی ابداع کرده اند که با وجود این که بهای تمام شده و عمر مفید مال در همه آنها ثابت و یکسان است، ولی هزینه استهلاک دوره مالی در هر روش متفاوت از روش دیگر بدست می آید.

روشهای استهلاک را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:

الف_ محاسبه بر حسب زمان:

1.      روش خط مستقیم یا اقساط مساوی. از لحاظ هزینه استهلاک این روش را ثابت هزینه (CONSTANT_CHARGE METHOD) هم گفته اند.

ب_ محاسبه بر حسب محصول یا روشهای مبتنی بر تغییر هزینه هر دوره که عبارتند از:

2.      روش ساعت کارکرد

3.روش میزان تولید

پ _ روشهای مبتنی بر استهلاک بیشتر در سالهای اول عمر مال و کاهش تدریجی آناز نقطه نظر هزینه استهلاک این روشها را هزینه کاه (Decreasing Charge Methods) هم نامیده اند. به این تعبیر که هر چه پیش می رویم از مبلغی که به حساب هزینه می رود کاسته می شود. این روشها عبارتند از :

4. روش مجموع سنوات

5. روش مانده نزولی یا استهلاک بر اساس ارزش دفتری در هر دوره مالی


دانلود با لینک مستقیم


مقاله حسابداری استهلاک00

بررسی استهلاک انرژی در سرریز پلکانی با ترکیب حوضچه آرامش پلکان با استفاده از مدل عددی Fluent

اختصاصی از هایدی بررسی استهلاک انرژی در سرریز پلکانی با ترکیب حوضچه آرامش پلکان با استفاده از مدل عددی Fluent دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی استهلاک انرژی در سرریز پلکانی با ترکیب حوضچه آرامش پلکان با استفاده از مدل عددی Fluent


بررسی استهلاک انرژی در سرریز پلکانی با ترکیب حوضچه آرامش پلکان با استفاده از مدل عددی Fluent
نویسنده:
[ آرمان صفری ] - کارشناسی ارشد سازه های آبی

خلاصه مقاله:

سرریز پلکانی از یکسری پله تشکیل شده که از تاج تا پنجه سرریز را فراگرفته اند پله های مستقر در سرریز پلکنی با ایجاد پراکنش انرژی در قالب ریزی طولی باعث افت انرژی و کاهش سرعت خروجی از سرریز می گردد در این تحقیق سرریز پلکانی با ترکیب حوضجه آرامش پلکان با استفاده از مدل فلوتنت شبیه سازی شده و برای شبیه سازی جریان سطحی کاملا آشفته مدل RNG,K-E بکار گرفته شده است.ردیابی سطح آزاد جریان به کمک مدل VOF انجام شده است به وسیله روش عددی سرعت و عمق جریان در پایین دست سرریز بدست آمده و در ادامه انرژی مستهلک شده در طول سرریز محاسبه شده است نتایج این تحقیق نشان می دهد که ترکیب حوضچه آرامش – پلکان باعث افزایش استهلاک انرژی در سرریز پلکانی شده است و همچنین مدل سازی عددی یک روش بسیار موثر برای پیش بینی جریان های چرخشی و پیچیده در سرریزهای پلکانی محسوب می شود .

کلمات کلیدی:

 سرریزپلکانی ، مدل Fluent ، مدل Vof مدل آشفتگی k-e ، پراکنش انرژی


دانلود با لینک مستقیم


بررسی استهلاک انرژی در سرریز پلکانی با ترکیب حوضچه آرامش پلکان با استفاده از مدل عددی Fluent

بررسی اثر شکل حفرات دیواره های دریایی تک و دوبل بر استهلاک امواج برخوردی

اختصاصی از هایدی بررسی اثر شکل حفرات دیواره های دریایی تک و دوبل بر استهلاک امواج برخوردی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی اثر شکل حفرات دیواره های دریایی تک و دوبل بر استهلاک امواج برخوردی


بررسی اثر شکل حفرات دیواره های دریایی تک و دوبل بر استهلاک امواج برخوردی
نویسند‌گان:
[ سیدمحمود قاسمی زاده ] - کارشناسی ارشد سازه دریایی شرکت مهندسی مشاورتحقیقات خاک مهارآب
[ سیدعلیرضا عباسیان حسینی ] - دانشجو دکترا عمران مدیریت ساخت دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی
[ اسماعیل طالش علیخانی ] - کارشناس ارشدمکانیک طراحی کاربردی

خلاصه مقاله:

در این مقاله به بررسی اثر شکل حفرات دیواره مشبک قائم تکی و دوبل بر مقدار استهلاک امواج برخوردی تنها پرداخته شده است دیواه های دریایی مشبک قائم به نوعی برگرفته از موجشکن های مشبک قائم می باشند با این تفاوت که دیواره ی صلب انتهایی آنها که به سمت ساحل است حفره دار می باشد این موجشکن ها که به نوع جارلان نیز معروف هستند . برای اولین بار در سال 1961 استفاده شدند در طی این سالها پژوهش ها و مطالعات زیادی بر روی این نوع موجشکن ها انجام شده است در این تحقیق یک دیواره ی قائم تک و دوبل با چهار شکل مختلف حفره و چهار مقدار درصد بارندگی مختلف صفحه ی روبرویی مورد بررسی قرار گرفت.شبیه سازی این دیواره به صورت یک مدل سه بعدی و با بکارگیری روش حجم محدود انجام شده است برای محاسبه آشفتگی از یکی از شکل های روش K-C به نام RNG و برای مدل سازی سطح آزاد جریان از مدل جزء حجم سیال VOF استفاده شده است مشاهده گردید که صفحات تک با مقدار تخلخل بین 20 تا 30 درصد و صفحات دوبل با مقدار تخلخل 30 درصد دارای بیشترین مقدار استهلاک انرژی موج هستند و همچنین صفحات مشبک تک و دوبل تا حدود زیادی درصد استهلاک انرژی یکسانی نسبت به یکدیگر دارند

کلمات کلیدی:

 دیواره حفره داردریایی ، مدل آشفتگیRNG ، روش VOF ، امواج تنها


دانلود با لینک مستقیم


بررسی اثر شکل حفرات دیواره های دریایی تک و دوبل بر استهلاک امواج برخوردی

دانلود مقاله استهلاک

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله استهلاک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مفاهیم اصلی و روشهای استهلاک
تعریف استهلاک
استهلاک را به کاهش فایده یک قلم یا یک نوع دارایی ثابت بر اثر عواملی چون مرور زمان، فرسای ناشی از کار و نابابی تعریف کرده اند.
قانون تجارت، پایین آمدن ارزش دارایی ثابت را که در نتیجه استعمال، تغییرات فنی و یا علل دیگر حادث شود موجب استهلاک دانسته است، و در قانون مالیاتهای مستقیم آن قسمت از دارایی ثابت که بر اثر استعمال یا گذشت زمان یا سایر عوامل بدون توجه به تغییر قیمتها تقلیل می یابد قابل استهلاک تشخیص شده است. ولی مفهوم و تعریف استهلاک در حسابداری دقیق تر و مشخص تر است. در عرف حسابداری، سرشکن کردن و تخصیص دادن بهای تمام شده دارایی ثابت را به طریقی معقول و منظم بر دوره های استفاده از آن استهلاک می نامند. بهای تمام شده معمولاً در طول مدت استفاده از دارایی، ثابت می ماند، بطوری که در پایان عمر مفید دارایی، مجموع اقلامهای استهلاک دوره های استفاده از آن برابر می شود بابهای اولیه منهای ارزشی که برای دارایی اسقاط در نظر گرفته شده است.

 


در تعریف، دو شرط معقول و منظم بودن روش استهلاک کافی تشخیص داده شده است. مراد از معقول آن است که روش استهلاک با فواید حاصل از دارایی در مدت بهره برداری از آن رابطه داشته باشد و شرط دوم حکایت از این می کند که روش مورد استفاده از نظم و ترتیبی منطقی برخوردار باشد.
بنابر توضیح بالا، حسابداری استهلاک به روشی اطلاق می شود که بر اساس آن بهای تمام شده دارایی ثابت، منهای ارزش اسقاط آن، بر مدتی که عمر مفید آن برآورد می شود به طریقی معقول و منظم سرشکن شود. به این تعبیر، منظور از هدف استهلاک، سرشکن کردن و تخصیص بهای تمام شده است و نه تعیین ارزش دارایی.
ماهیت استهلاک
بهای تمام شده اموال، ماشین آلات و تجهیزات یعنی اقلام مختلف دارایی را می توان در حکم پیش پرداختی بلند مدت تلقی کرد که بابت استفاده ای که در آینده از آنها خارج خواهد شد قبلاً تادیه و مانند سایر پیش پرداختها ابتدا به عنوان دارایی قلمداد می شود و به تدریج که از عمر مفید یا عمر اقتصادی مال کاسته می گردد استهلاک آن منظمناً به صورت هزینه به عملیات واحد اقتصادی تخصیص می یابد.

 

 

 

در صورت سود و زیان استهلاک بر اساس ماهیت و مورد استفاده از مال به یکی از سه عنوان هزینة فروش، هزینه اداری و یا هزینه ساخت کالای فروش رفته ارائه می شود. در واقع، استهلاک از دو طریق بر صورت سود و زیان اثر می گذارد: یکی آن که مستقیماً به بدهکار حساب هزینه منظور و سبب افزایش آن می شود مانند هزینه استهلاک خودروهایی که مورد استفاده دایره فروش کالا قرار می گیرد و طبعاً به شکل هزینه فروش انعکاس پیدا می کند، دیگر استهلاک ماشین آلات کارخانه که به صورت قسمتی از بهای تمام شده کالا ثبت و پس از فروش کالا به بدهکار حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته منظور می گردد. بدیهی است آن قسمت از استهلاک که در بهای کالا فروش نرفته باقی می ماند مادام که کالا موجود است به عنوان دارایی (موجودی کالا) محسوب می شود. به بیان دیگر، این نوع استهلاک یعنی استهلاک ماشین آلات تولیدی، درآمد دوره مالی را تا آن حد می کاهد که از حساب بهای کالای موجود به حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته، انتقال یابد.
انواع استهلاک
در حسابداری استهلاک به دو نوع کلی تقسیم کرده اند:
1 – استهلاک به معنای اعم حکایت از تخصیص بهای تمام شده داراییها به دوره های مختلف استفاده از آنها می کند. به این ترتیب، هزینه استهلاک در مقابل درآمد هر دوره

 

به حساب منظور می گردد. چون در عمل، این نوع استهلاک به مراتب بیش از نوع دوم آن دیده می شود، تعریفی که معمولاً برای استهلاک می آورند ناظر بر این مورد است. استهلاک در این مفهوم، خود به دو گروه زیر تقسیم می شود:
الف: استهلاک داراییهای مشهود یعنی داراییهای که وجود خارجی دارند مانند اموال، ماشین آلات و تجهیزات.
ب: استهلاک داراییهای نامشهود که موجودیت مادی ندارند مانند حقوق طبع، اختراع و امتیاز.
2 – نوع دوم استهلاک کاهش منابع طبیعی است مانند انواع معادن که در نتیجه استخراج از مقدار ذخیره آنها کاسته می شود و وجه افتراق آن با نوع قبلی در این است که گذشت زمان و کاربرد اموال، ماشین آلات و تجهیزات از ارزش آنها می کاهد در حالی که استهلاک منابع طبیعی با کاهش مقدار (و نه لزوماً کاهش کیفیت) آنها ملازمه دارد.
در مباحث آینده هر جا اصطلاح استهلاک بدون ذکر نوع آنها بکار برود، مراد استهلاک داراییهای مشهود است که بیش از سایر انواع دیده می شود.

 

 

 


علل استهلاک
علل استهلاک را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:
عوامل فیزیکی عوامل کاربردی
1 – فرسودگی ناشی از استعامل 1 – عدم کفایت
2 – گذشت زمان 2 – نابابی که تعویض
زودرس را هم در بر می گیرد.
3 – پوسیدگی و زنگ زدگی
توجه کنید که در بالا، تغییر ارزش دارایی در بازار در زمره علل استهلاک منظور نشده است.
عوامل سه گانه فیزیکی مرتباً بر داراییهای مشهود اثر می گذارند و از عمر مفید آنها می کاهند. ولی وقوع دو عاملی که زیر عنوان عوامل کاربردی آمده است کمتر مورد پیدا می کند. عدم کفایت از آن ناشی می شود که گسترش فعالیت موسسه ای موجب آن گردد که وسیله تولید اگر به حداکثر گنجایش هم بکار افتد نتواند پاسخگوی تقاضا باشد.
در واقع، در کار آن نقص و کاهشی از آنچه به هنگام خرید انتظار می رفت دیده نمی شود ولی اکنون به حد کافی کارآئی ندارد.

 


نابابی ممکن است به این علت حادث شود که پیشرفتهای تکنولوژی سبب کهنه شدن ماشین آلات و طرز کار آنها و کاهش و یا از بین رفتن تقاضا برای محصولات و خدمات گردد.
تعویض زودرس به هنگامی ضرورت می یابد که ماشین آلات جدیدی ابداع کنند که خدمات بهتری عرضه نماید و سبب انصراف از کاربرد نوع قدیمی موجود شود.
در حسابداری استهلاک، کلیه عوامل قابل پیش بینی که موجب محدودیت فایده اقتصادی دارایی می گردد مورد بحث واقع می شود. سرشکن کردن بهای تمام شده یا بهای تحصیل مال بر ادوار مختلف استفاده از آن بر اساس عوامل فیزیکی و عوامل کاربردی هر دو صورت می گیرد. ولی باید گفت در حسابداری استهلاک بدواً توجه معطوف به عواملی می شود که بطور پیوسته و مداوم بر مال اثر می گذارند. نسبت به رویدادهای غیرمترقبه و پیش بینی نشده مانند طوفان، سیل، تغییر ناگهانی در تقاضای محصول و از مد افتادگی شدید اموال می باید به ترتیبی خاص عمل کرد. مثلاً پیش آمد آتش سوزی که منجر به بستن حساب دارایی سوخته و روزمره صورت می گیرد و ارتباطی با طرز عمل استهلاک
پیدا نمی کند. تنها استهلاک انباشته تا بروز آتش سوزی در تعیین مبلغ خسارت موثر واقع می شود.

 


همچنین خط مشی موسسه نسبت به تعمیر و نگهداشت اموال بر عمر مفید آنها اثر می گذارد. طبعاً صرفه جویی در تعمیر و نگهداشت موقتاً از هزینه می کاهد ولی ممکن است عمر مفید مال را کوتاه کند و مآلاً موجب افزایش هزینه استهلاک گردد.
بر اموالی که موقتاً بدون استفاده افتاده اند و یا پیش بینی می شود که در آینده به کار آینده کماکان استهلاک تعلق می گیرد زیرا عوامل فیزیکی و کاربردی استهلاک که سرانجام موجب کاهش فایده اقتصادی آنها می شود همچنان تاثیر می گذارند.
ارزش آن دسته از داراییها که انتظار نمی رود از آنها دیگر بار استفاده شود می باید برابر پیش بینی آنچه از فروش آنها حاصل خواهد گردید و آن را اصطلاحاً ارزش خالص بازیافتنی می نامند، تقلیل می یابد. اموال بدون استفاده را می یابد در حساب خاصی، جزء داراییها، نگهداری کرد.
برآورد استهلاک
اهیمت استهلاک بر حسب نوع موسسه و کمیت داراییهای آن تغییر می کند. به استثنای موجودی جنسی، هیچ مورد دیگری در حسابداری یافت نمی شود که از لحاظ تنوع نحوه عمل و روشهای محاسبه، با حسابداری استهلاک برابری نماید. تنها عامل پایدار و یکسان در همه احوال، نقطه شروع استهلاک است که معمولاً بهای تحصیل یا بهای تمام شده دارایی می باشد.

 

در محاسبه استهلاک دو نوع برآورد ضرورت پیدا می کند: یکی عمر مفید مال و دیگری ارزش اسقاط آن. افزون بر این دو، ممکن است پیش بینی هزینه پیاده کردن و برچیدن و یا تعویض کردن مال (که به هنگام انصراف از کار آن مورد پیدا می کند) لازم شود. طرز برآورد این نوع هزینه ها در موسسات متفاوت، موجب آن می گردد که محاسبه استهلاک بسته به مورد و بر حسب روشی کار بکار می رود تغیر یابد.
هزینه استهلاک هر دوره مالی از سرشکن بهای تمام شده (منهای ارزش اسقطا آن) بدست می آید که بر حسب فایده اقتصادی که از کاربرد آن در دوره مالی عاید می گردد به عملیات دوره تخصیص می یابد.

 

متغیرهایی که در محاسبه هزینه استهلاک هر دوره می باید مورد نظر قرار گیرند عبارتند از:
1 – بهای (تمام شده) واقعی
2 – برآورد ارزش اسقاط
3 – برآورد عمر مفید
بنابراین، محاسبه استهلاک بستگی پیدا می کند به یک عامل واقعی و دو عامل برآوری یا تخمینی. ارزش اسقاط عبارت است از مبلغی که پیش بینی می شود از فروش مال یا در

 

تعویض، به هنگام انصراف از کار آن، عاید شود. در این برآوررد می باید هزینه پیاده کردن و برچیدن مال هم منظور گردد. فرضاً اگر قیمت فروش مال اسقاط آن 2500000 ریال و هزینه پیاده کردن و تحویل آن 500000 ریال برآورد شود، ماخذ استهلاک می نامند. اغلب در محاسبه ارزش اسقاط صرفنظر می کنند. در مواردی که حاصل فروش اسقاط مال را با هزینه پیاده کرد آن برابر تشخیص دهند (که عملاً صرفنظر ارزش اسقاط آن صفر می شود) و یا وقتی مبالغ حاصل از فروش کم و ناچیز باشد، انصراف از محاسبه ارزش اسقاط را قابل قبول دانسته اند. این نکته هم در خور تعمق است که مبلغی که بابت ارزش اسقاط مال سالها قبل از تحقق آن برآورد می شود از لحاظ نظری می باید به ارزش
فعلی آن تنزیل گردد و تقلیل یابد تا در محاسبة، هزینه استهلاک، با سایر ارقام متجانس شود و وقتی چنین عمل کنند در موارد، ارزش فعلی مبلغی که ممکن است از فروش مال اسقاط در آینده حاصل شود، اندک و ناچیز جلوه می کند.
در برآورد عمر مفید مال برای محاسبه استهلاک، شروط و نکاتی به شرح رذیر بطور ضمنی در نظر گرفته می شود:
1 – استفاده از مال به وسیله مالک فعلی صورت گیرد.
2 – کاربرد مال به صورتی باشد که به هنگام تحصیل آن منظور بوده است.
3 – خط مشی برای تعمیر و نگهداشت دارایی در مدت استفاده معین باشد.

 

طبعاً تعیین هزینه استهلاک هر دوره بستگی به این دارد که حدود بهره برداری و خدمات بالقوه اقتصادی مال برای موسسه مالک آن معلوم شود. در واقع عمر مفید بر اساس و در رابطه با از دست رفتن ارزشها و امکانات بالقوه از لحاظ انجام خدمات تعیین می گردد.
عمر مفید ممکن است بر حسب یکی از داراییهای مقیاسهای زیر تعیین شود:
الف: دوره هایی از زمان مانند تعداد سال یا ماه.
ب: جمع محصول قابل تولید بر حسب سال یا ماه.
ج: جمع ساعات کارکرد یعنی تعداد ساعاتی که می توان از دارایی بهره برداری کرد.
از لحاظ نظری، تعیین عمر مفید به ماهیت مال و علل اصلی استهلاک آن بستگی دارد.
ثبت استهلاک
در مورد استهلاک دارایی، اصول زیر به رعایت می شود:
1 – به هنگام خرید یا تحصیل قلمی از دارایی، آن را به بهای تمام شده ثبت می کنند.
2 – پس از آن، در مورد آن دسته از داراییها که عمر معین و محدود دارند، بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته تا تاریخ تهیه گزارش مالی، ملاک تعیین ارزش و درج آن در گزارشهای مالی قرار می گیرد و آن را ارزش دفتری یا مانده مستهلک نشده می نامند.
3 – آن قسمت از بهای تمام شده که به اصطلاح بکار رفته و فایده اش منقضی شده است، بر اساس اصل مقابله درآمد و هزینه به حساب هزینه جاری منظور می شود.

 

استهلاک هر دوره به بدهکار حساب هزینه استهلاک و در مورد وسایل تولید، به بدهکار حساب بهای ساخت (سربار کارخانه) و به بستانکار حساب دارایی کارآیی کاه به نام استهلاک انباشته منظور می شود. توجه کنید که در عوض این که در ثبت استهلاک، طرف بستانکار مستقیماً به حساب دارایی مربوط باشد، مرسوم چنین است که آن را به بستانکار حساب دیگری که نقطه مقابل و کاهش دهنده دارایی است منظور می نمایند تا در نتیجه بهای تمام شده در طول مدت استفاده از مال جدا و محفوظ و مشخص بماند و با
آنچه به تدریج از طریق استهلاک قطعی و استهلاک برآوری و تخمینی می باشد. حساب دارایی کاه مذکور را که عنوان استهلاک انباشته به آن اطلاق می شود در سابق ذخیره استهلاک می نامیدند که می باید از بکار بردن آن اجتناب نمود زیرا عمل ثبت استهلاک مطلقاً ذخیره ای بوجود نمی آورد.
روشهای استهلاک
محاسبه و تعیین مبلغ هزینه استهلاک برای ثبت هر دوره مالی به طرق مختلف انجام می شود. برای این منظور، روشهایی ابداع کرده اند که با وجود این که بهای تمام شده عمر مفید مال در همه آنها ثابت و یکسان است، ولی هزینه استهلاک دوره مالی در هر روش متفاوت از روشهای دیگر بدست می آید. روشهای استهلاک را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:

 

الف: محاسبه بر حسب زمان:
1 – روش خط مستقیم: یا اقساط مساوی. از لحاظ هزینه استهلاک این روش را ثابت هزینه هم گفته اند.
ب: محاسبه بر حسب محصول یا روشهای متبنی بر تغییر هزینه هر دوره که عبارتند از:
2 – روش ساعات کارکرد
3 – روش میزان تولید
ب- روشهای مبتنی بر استهلاک بیشتر در سالهای اول عمر مال و کاهش تدریجی آن. از نقطه نظر هزینه استهلاک این روشها را هزینه کاه هم نامیده اند. به این تعبیر که هر چه پیش می رویم مبلغی که به حساب هزینه می رود کاسته می شود این روشها عبارتند از:
4 – روش مجموع سنوات
5 – روش مانده نزولی یا استهلاک بر اساس ارزش دفتری در هر دوره مالی
ت – روشهای مبتنی بر محاسبات سرمایه گذاری و سود منتسب به آن که از لحاظ هزینه استهلاک این روشها را هزینه افزا گفته اند به این دلیل که هر چه پیش می رویم مبلغی که به حساب هزینه استهلاک می رود افزایش می یابد. این روشها عبارتند از:
6 - قسط السنین
7 – سرمایه گذاری وجوه استهلاکی

 

برای توضیح روشهای مذکور، مثالی به شرح زیر می آوریم. اطلاعات مندرج در این مثال در بحث همه روشها مورد استفاده قرار می گیرد.
نقد روش خط مستقیم
از محاسین این روش، سادگی محاسبه و کاربرد آن است. ضمناً مقیاس محاسبه منظم و منطقی جلوه می کند. استفاده از روش مورد بحث در شرایط زیر نتیجه مطلوب می دهد:
1 – در مواردی که میزان کاهش در خدمات بالقوه اقتصادی دارایی در هر دوره یکسان باشد.
2 – در مواقعی که میزان کاهش در خدمات بالقوه اقتصادی با گذشت زمان ارتباط و همبستگی مستقیم پیدا می کند و نا به کارکرد آن.
3 - در مواقعی که میزان استفاده از دارایی کارکرد آن در هر دوره برابر دوره دیگر باشد.
4 – در مواردی که هزینه تعمیر و نگهداشت هر دوره مساوی دوره های مالی دیگر برآورد شود.
در عین حال، ایراداتی را به شرح زیر بر روس خط مستقیم وارد دانسته اند:
1 – در این روش معمولاً استهلاک ناشی از عامل زمان محسوب می شود و ربطی به کارکرد دارایی ندارد. در صورتی که در بسیاری از موارد، زمان و گذشت آن در تحصیل درآمد موثر نیست.

 

2 – کاربرد این روش ممکن است سبب شود که درآمد دوره مالی و هزینه مصرف در تحصیل آن درست برابر هم قرار نگیرند و در نتیجه سود واقعی بدست نیاید.
3 – در موارد، کاربرد این روش، محاسبات مربوط به بازده سرمایه را به معنی ویژه آن مختل می سازد. این اختلال از آنجا ناشی می شود که در روش خط مستقیم، هزینه استهلاک در هر دوره مالی یکسان به حساب می رود و طبعاً بر درآمد هم یکسان اثر می گذارد در صورتی که با گذشت زمان از ارزش دفتری مال و مآلا ارزش دفتری داراییها کاسته می شود. در این حال وقتی نرخ بازده دارایی را با تقسیم کردن سود خالص بر داراییها بدست آورند، وقمی به وضوح بزرگتر از آنچه واقعیت دارد حاصل می شود. در حقیقت احتمال دارد نرخ بازده در ادوار مختلف استفاده از دارایی یکسان باشد، در حالی که محاسبات ناشی از استفاده از این روش خلاف آن را نشان می دهد.
علاوه بر این وقتی داراییهای استهلاک ناپذیر در تولید محصول مورد استفاده قرار گیرند، استهلاک در هر دوره مالی به روش خط مستقیم مبلغی ثابت است، در صورتی که مقدار محصول تولید شده در دوره های مختلف لزوماً یکسان نیست، و در نتیجه، استفاده از روش خط مستقیم سبب می شود مبلغی که از بابت استهلاک به هر واحد محصول تخصیص می یابد متغیر باشد.

 


روش ساعات کارکرد
روش ساعات کارکرد مبتنی بر این فرض است که اصولاً عمر مفید دارایی در نتیجه کاربرد آن در عملیات یک موسسه تولیدی کاهش می یابد نه بر اثر گذشت زمان. بدین توضیح، به جای این که مبلغی مساوی در هر دوره به حساب هزینه استهلاک منظور شود، هزینه استهلاک هر دوره بر حسب میزان کارکرد واقعی مال تعیین می گردد. مثلاً اگر در دوره ماشینی دو برابر دوره قبل کار کند، استهلاک آن در دوره جاری دو برابر محسوب می شود.
استفاده از روش مزبور مستلزم آن است که فایده و کارکرد مال تا زمان از کار افتادن و اسقاط آن بر حسب تعداد کل ساعت کار، برآورد و آنگاه استهلاک برای هر ساعات کار محاسبه شود.
نقد روش ساعات کارکرد
روش ساعات کارکرد را منظم و منطقی توصیف کرده اند و در صورتی که از نیروی بالقوه دارایی عملاً استفاده شود، کاربرد آن را از لحاظ مقابله درآمد و هزینه مصرف در تحصیل آن مفید دانسته اند زیرا در این روش، مبلغ استهلاک بر حسب میزان استفاده از مال تغییر پیدا می کند. ولی اگر اتفاقاً در نتیجه ساعات کارکرد، محصولی بدست نیاید،

 


یعنی به عللی کارکرد ماشین، محصولی عرضه نکند، رابطه مذکور (مقابله درآمد و هزنیه) مختل می شود.
استفاده از روش ساعات کارکرد در مواردی توصیه شده است که نابابی ناشی از پیشرفتهای تکنولوژی عامل اصلی از استهلاک نباشد و خدمات بالقوه مال در هر دوره مالی با دوره دیگر تفاوت زیاد داشته باشد، کاربرد این روش نتیجه مفید می دهد. ولی باید گفت که استفاده از روش مذکور در مورد بسیاری از اقلام دارایی مانند ساختمان، مبل و اثاثه و ماشین تحریر اگر ناممکن نباشد غیر عملی است. بر عکس، کاربرد آن در ارتباط با بعضی اقلام دارایی مانند وسایل و ماشین آلات تحویل کالا و یا دستگاههای حفر چاههای نفت نتیجه مطلوب می دهد.
روش میزان تولید
روش میزان تولید بر این فرض بنا شده است که استهلاک مال در درجه اول بستگی دارد به مقدار محصولی که تولید می کند. بنابراین، استفاده از این روش منوط و موکول به این می شود که فایده مال در طول مدت کار آن بر حسب مقدار محصول قابل تولید برآورد گردد. آنگاه ارزش اسقاط مال را از بهای تمام شده آن کسر و حاصل را بر مقدار (بر حسب واحد سنجش مربوط) محصولی که برآورد می شود در طول مدت کار دارایی تولید می گردد تقسیم می نمایند. به این ترتیب، هزینه استهلاک هر دوره بر حسب میزان

 

تولید تغییر پیدا می کند. در این روش، مبلغی که بابت استهلاک به هر واحد محصول تعلق می گیرد، ثابت باقی می ماند در صورتی که در روش خط مستقیم، با تغییر میزان تولید، آنچه بابت استهلاک به هر واحد محصول سرشکن می شود متغیر است.
نقد روش میزان تولید
کاربرد این روش میزان تولید وقتی نتیجه مطلوب می دهد که:
1 – میزان تولید واقعی را بتوان اندازه گیری و معین کرد.
2 – قدرت و میزان تولید یک دارایی را در طول عمر آن بتوان با دقت قابل قبولی برآورد نمود.
3 – کهنگی و نابابی ناشی از پیشرفتهای تکنولوژی عامل مهمی در استهلاک نباشد.
روش تعدیل میزان تولید
از تلفیق روشهای میزان تولید و خط مستقیم و با جرح و تعدیلاتی در این دو، روشی ساخته اند که آن را روش تعدیل میزان تولید نامیده اند. در این روش، چندین برآورد از عمر مفید مال، به تناسب سطوح مختلف تولید در نظر گرفته می شود. سپس مقدار تولید در هر دوره مالی نشان می دهد که از کدام یک از برآوردها استفاده و بر آن اساس استهلاک محاسبه شود.

 


نقد روش تعدیل میزان
در روش مورد بحث اگر میزان تولید در هر دوره ثابت بماند، استهلاک اثری همانند روش خط مستقیم خواهد داشت ولی هر گاه تولید میزان کاهش یابد، هزینه استهلاک هم کاهش پیدا می کند. متقابلاً وقتی تولید افزایش نشان دهد هزینه استهلاک هم بالا می رود.
استفاده از این روش وقتی بهترین نتیجه را می دهد که عمر مال به میزان فعالیت تولیدی آن بستگی داشته باشد ولی در عین حال، برآورد جمع کل توان تولید در طول عمر آن دقیق و قابل اعتماد نباشد.
روشهای شتابدار استهلاک
در روشهای شتابدار استهلاک بهای تمام شده بطوری بر دوره های استفاده از مال تخصیص می یابد که هزینه استهلاک سالهای اول بیشتر از سالهای بعد باشد، به عبارت دیگر هر سال از عمر مال می گذرد هزینه استهلاک آن نسبت به سال قبل کاهش می یابد. روشهای شتابدار، بر این فرض مبتنی هستند که کارآیی دارایی نو بیش از کهنه آن است، یعنی در واقع بهره بردای از خدمات بالقوه اقتصادی یک مال در سالهای اول زیادتر از سالهای بعد می باشد. بنابراین، به لحاظ رعایت اصل مقابله درآمد و هزینه مصروف در تحصیل آن، می باید در سالهای اول استفاده از مال که کارآیی، بیشتر و طبعاً درآمد بالاتر

 

است، هزینه استهلاک بیشتری به حساب منظور شود، به عبارت دیگر، نوعی شتاب در استهلاک در سالهای اول عمر مال بوجود می آید.
دلیل دیگری که در مزیت روشهای شتابداری استهلاک اقامه می کنند این است که هر قدر مال کهنه تر شود، هزینه های تعمیر و نگهداشت آن بیشتر می شود. بنابراین، وقتی هزینه تعمیر و نگهداشت بالا می رود، طبعاً باید هزینه استهلاک پایین بیاید که به بیان دیگر، نوعی شتاب در استهلاک در سالهای اول عمر مال بوجود آید.
دلیل دیگری که در مزیت روشهای شتابداری استهلاک اقامه می کنند این است که هر قدر مالی کهنه تر شود، هزینه های تعمیر و نگهداشت آن بیشتر می شود. بنابراین وقتی هزینه تعمیر و نگهداشت بالا می رود، طبعاً باید هزینه استهلاک پایین بیاید که این دو قلم جمعاً طی سالهای استفاده از دارایی اثری یکنواخت بر درآمد بگذارد.
اهم روشهای شتابدار استهلاک
1 – روش مجموع سنوات
2 – روش مانده نزولی
روش مجموع سنوات
توضیح و ذکر مثالی درباره نحو محاسبه استهلاک در روش مجموع سنوات، ماهیت آن را روشن می کند.

 

فرض کنیم بهای تمام شده ماشینی 6000000 ریال و عمر مفید آن پنج سال و در پایان آن فاقد ارزش اسقاط باشد، هزینه استهلاک هر سال در روش مجموع سنوات از حاصل ضرب بهای تمام شده (6000000ریال) در کسری بدست می آید که صورت و مخرج آن برای هر سال به ترتیب زیر محاسبه شود:
مخرج کسر = مخرج کسر عبارت است از مجموع سنوات عمر دارایی، یعنی:
15=5+4+3+2+1
صورت کسر= صورت کسر را باقیمانده عمر دارایی در هر سال تشکیل می دهد یا به عبارت دیگر، صورت کسر در هر سال به ترتیب معکوس قلمداد می شود یعنی به ترتیب زیر (از چپ به راست شروع کنید):
5،4،3،2،1
صورت و مخرج کسر= ؟؟؟ این توضیح صورت و مخرج کسر برای هر سال در مورد مثال بالا به شرح زیر بدست می آید:
سال اول
سال دوم
سال سوم

 

سال چهارم
سال پنجم
جدول زیر محاسبه استلاک را در این روش نشان می دهد:
سال هزینه استهلاک (بدهکار) استهلاک انباشته (بستانکار) جمع استهلاک انباشته مانده مستهلک نشده (ارزش دفتری)
0 6000000 ریال
1
2000000 ریال 2000000 4000000
2
16000000 ریال 3900000 2400000
3
1200000 4800000 1200000
4
800000 ریال 5600000 ریال 400000
5
400000 ریال 6000000 ریال -
6000000 ریال 6000000 ریال

 

جدول شماره ؟؟؟: هزینه استهلاک و طرز ثبت آن، استهلاک انباشته و ارزش دفتری به روش مجموع سنوات

 

در جدول بالا فرض بر این است که دارایی مشمول استهلاک، ارزش اسقاط نداشته باشد. در صورتی که ارزش برآورد و محاسبه شود می باید آن را از بهای تمام شده کسر و مابقی را مستهلک نمود.
نقد و روش ارزش اقتصادی پذیر طی مدت با نتیجه حاصل از کاربرد این روش تطبیق کند یا تا حدودی تناسب داشته باشد طبعاً باید آن را منظم و معقول یعنی واحد دو شرطی دانست که حسابداران برای استهلاک قائل شده اند. بطوری که قبلاً اشاره شد، کاربرد روشهای شتابدار استهلاک وقتی نتیجه مطلبوب می دهد که بهره بردای از خدمات بالقوه اقتصادی سال در سالهای اول، بیشتر از سالهای دیگر برآورد شده باشد یعنی در سالها آخر عمر مال، کارآئی و درآمد حاصل از آن کاهش یابد و یا این که هزینه تعمیر و نگهداشت با گذشت زمان افزایش قابل توجهی پیدا کند.
روش مانده نزولی
روش مانده نزولی که آن را به اختصار روش نزولی و همچنین روش استهلاک بر اساس ارزش دفتری هم نامیده اند به این طریق محاسبه می شود که نرخی ثابت را در طول عمر مال در ارزش دفتری آن (بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته) ضرب می کنند تا هزینه استهلاک دوره منظور بدست آید.

 


این روش قانون مالیاتهای مستقیم ایران به رسمیت پذیرفته شده است. به این ترتیب که در ماده 150 قانون، مقرر گردیده است که هر جا در آئین نامه استهلاکات، نرخی برای اقلام دارایی ذکر شده باشد، از این روش می باید استفاده کرد، و در غیر این صورت، روش خط مستقیم که برای آن سالهای عمر دارایی قلمداد شده است قابل استفاده می باشد.
برای سهولت محاسبات استهلاک به روش نزولی می توان از توابع زیر استفاده کرد:
الف: محاسبه استهلاک سالانه
(1 )dn=Cr(1-n)n-1
ب: محاسبه پیاپی استهلاک انباشته چند سال:
(2)An=C-C(1-n)n
ج: محاسبه مانده مستهلک نشده یا ارزش دفتری یک دارایی را در پایان هر دوره مالی
(3)Bn=C(1-r)n
د: محاسبه نرخ استهلاک
چنانچه برای یک دارایی عمر مفید معین و ارزش اسقاط در نظر گرفته شود و بخواهیم آن را به روش نزولی مستهلک کنیم نرخ استهلاک را می توانیم از رابطه زیر بدست آوریم:
(4)r=1

 

 

 

نقد روش مانده نزولی
روش مانده نزولی شباهت زیادی به روش مجموع سنوا دارد و استدلالهائی که در آن موررد آمد در اینجا هم صادق است. مبنای نظری این دو روش است که در سالهائی که اقلام دارایی ثابت کارآرائی بیشتری دارند، استهلاک بیشتری بابت استفاده از آنها منظور و در نتیجه اصل مقابلة درآمد و هزینة مصروف در تحصیل آن رعایت شود.
علاوه بر استدلال اساسی فوق، دلایلی دیگر هم در توجیه و توصیه روشهای شتابدار استهلاک آورده اند که اهم آنها به شرح زیر هستند:
1 – عملاً ارزش اقلام دارایی در سالهای اول عمر آنها بیشتر کاهش می یابد.
2 – هر گاه استهلاک را مانند هزینه ای در نظر آوریم که برای تحصیل خدماتی از اموال تعلق می گیرد، با وجود این که به ظاهر، نوع و مقدار بهره گیری از اموال در هر دوره مساوی جلوه می کند ولی مسلماً برای هزینه ای که در دوره های مالی اول عمر تعلق می گیرد می باید ارزش زمانی بیشتری قائل گردید تا دوره های بعد، و این همان ضابطه ای است که در تنزیل رعایت می شود. به بیان دیگر، خدماتی که در سالهای اول عمر مال حاصل می شود واجد ارزش بیشتری و طبعاً مسلتزم هزینه بیشتر است.
3 – با گذشت زمان، بر هزینه تعمیر و نگهداشت اموال افزوده می شود و از آنجا که هزینه استهلاک به انضمام هزینه های تعمیر و نگهداشت جمعاً بهای تمام شده خدمات حاصل از

 

کاربرد اموال را تشکیل می دهند، به حساب می رود منطقی به نظر می رسد. به این ترتیب، آنچه جمعاً در قبال استفاده مساوی از اموال در سالهای مختلف به حساب هزینه منظور می شود تا حد ممکن برابر است.
4 – به سبب پیشرفتهای تکنولوژی، احتمال و امکان استفاده از اموال در سالهای دورتر ضعیف و کمتر می شود. بنابراین می باید مادام که تنور استفاده از شی گرم است در استهلاک هر چه بیشتر آن کوشید.
5 – در بسیاری موارد، گذشت زمان سبب کاهش درآمد حاصل از کاربرد اموال می شود. باید گفت که کاهش دارائی در طول زمان با کاهش درآمد رابطه علت و معلول دارند یعنی کاهش کارائی سبب افزایش هزینه هائی مانند سوخت، دستمزد و ضایعات می شود که طبعاً از درآمد خالص می کاهد.
با وجود محاسن مذکور، ایراداتی هم بر روشتابدار استهلاک وارد است. از جمله استدلال اصلی موافقان مبنی بر اینکه در روشهای موجود بحث، مقابله درآمد و هزینه مصروف در تحصیل آن تحقق می یابد خالی از اشکال نیست. توضیح آن که درآمد در روز تحصیل به حساب می رود و در مقابل استهلاک بر اساس بهای تمام شده تاریخی محاسبه می شود و ممکن است با قیمت روز تحصیل به حساب می رود و در مقابل استهلاک بر اساس بهای تمام شده تاریخی محاسبه می شود و ممکن است با قیمت روز خدماتی که این لزوما با

 

فعالیت تولیدی همزمان نیست. چون دیده می شود که کالائی امسال تولید و در سال آنیده به فروش می رسد. علاوه بر اینها، در استفاده از روشهای شتابدار استهلاک، برآورد درصد شتاب و پیش بینی هزینه های تعمیر و نگهداشت سالهای مختلف استفاده از اموال به نحوی که این دو مکمل یکدیگر و جمعاً دارای اثری یکنواخت بر درآمد سالهای مختلف باشند کار آسانی نیست و نمی تواند واجد دقت لازم باشد.
استهلاک براساس نظریه های سرمایه گذاری
در بحث صفحات گذشته روشهای متعارف استهلاک را در سه دسته و بر حسب موارد زیر طبقه بندی و تشریح کردیم:
1 – در مواردی که مبلغ هزینه استهلاک در همه ادوار مساوی و ثابت باشد که تحت عنوان روش خط مستقیم مطالعه شد.
2 – در مجموعه مواردی که مبلغ هزینه استهلاک در هر دوره به تدریج کاهش می یابد که تحت عناوین روش مجموع سنوات و روش مانده نزولی مورد بحث قرار گرفت.
3 – در مواردی که مبلغ هزینه استهلاک هر دوره به تناسب میزان فعالیت تعیین می شود که روشهای ساعات کارکرد و میزان تولید در این مقوله آمده است.
چنانچه به دارایی های استهلاک پذیر از دیدگاه سرمایه گذاری توجه شود هر قلم دارای مشمول استهلاک در حکم مبلغی پول خواهد بود که سرمایه گذاری شده است، و بنابراین

 

در طول عمر مفید دارایی باید بازدهی معادل اصل مبلغ سرمایه گذاری و انتفاعی که از آن انتظار می رود عاید نماید. برای محاسبه استهلاک از دیدگاه سرمایه گذاری معمولاً از روشهای بهره مرکب استفاده می شود که اهم آنها به قرار زیر است:
الف- قسط السنین
ب – ذخیره وجوه استهلاکی
در دو روش فوق، مبلغ استهلاک هر دوره از دو عامل تشکیل می شود:
الف: بازیابی قسمتی از اصل سرمایه و ب: درآمد مورد انتظار از سرمایه گذاری که می توان آن را بهره مفروض نامید. با گذشت زمان، به تدریج مبلغ بیشتری از اصل سرمایه بازیافت می شود و در نتیجه سهم بهره مفروض در استهلاک هر سال کاهش می یابد، زیرا، با استهلاک دارایی در طول زمان، در واقع، از مبلغ سرمایه گذاری کاسته می شود.
اثر محاسبه استهلاک به روشهای قسط السین و ذخیره وجوه استهلاکی بر ترازنامه یکسان است ولی از لحاظ گزارش هزینه استهلاک و درآمد بهره مفروش در صورت سود و زیان، این دو روش، آثار متفاوتی را به بار می آورد.
در گذشته از روشهای قسط السنین و ذخیره وجوه استهلاکی بیشتر استفاده می شد، در حال حاضر استانداردهای حسابداری وضع شده در کشورهای پیشرفته صنعتی کاربرد این روشها را تنها در مواردی معدود دارد و این روشها می تواند در ارزیابی پروژه های سرمایه

 

گذاری به نحو موثری بکار رود مطالعه آنها مهم و مفید تشخیص گردید و در اینجا بیان می شود:
استهلاک به روش قسط السنین
در این روش فرض بر این است که بر خرید دارایی همانند سرمایه گذاری سپرده های بانکی می باید بهره ای تعلق گیرد و هزینه استهلاک هر دوره علاوه بر بازیافت قسمتی از اصل سرمایه باید بازده پیش بینی شده از سرمایه گذاری را شامل گردد. فرض تعلق بهره بر دارائیها از لحاظ محاسبه هزینه استهلاک هر دوره، بر این استدلال متکی است که خرید اقلام دارایی موجب می شود که پول نقد یا مشابه آن می توانست حداقل به صورت سپرده بانکی درآمدی را عاید نماید از دسترس خارج گردیده است.
برای این کار، هزینه استهلاک دوره های مختلف با استفاده از فرمول قسط السینین طوری تعیین می شود که مجموع اقساط استهلاک در طول عمر مفید دارایی، اصل و فرع سرمایه گذاری یعنی بهای تمام شده دارایی و بهره مفروض متعلق به آن را جبران نماید. از آنجا که با گذشت زمان، مبلغ مستهلک نشده دارایی کاهش می یابد در نتیجه، سهم بهره مفروض در هزینه استهلاک سالانه به تدریج کم می شود و در مقابل سهم بازیافت اصل سرمایه بالا می رود.

 


مبلغ هزینه استهلاک سالانه دارایی مورد مثال را بر اساس 12 درصد بهره مفروض به شرح زیر محاسبه می کنیم:
(ارزش فعلی یک در پنج سال ارزش اسقاط) – بهای تمام شده هزینه استهلاک
ارزش فعلی مجموع پنج قسط یک ریال

 

روش سرمایه گذاری وجوه استهلاکی
در این روش فرض بر این است که مبالغی که به عنوان استهلاک از درآمد دوره های مختلف کنار گذاشته می شود منبعی را تشکیل می دهد که حداقل معادل بهره بانکی درآمد ایجاد می کند و یا از هزینه می کاهد. زیرا در غیر این صورت، سود تقسیم می گردید و موسسه برای تامین همان مقدار وجه ناگزیر می شد از تسهیلات اعتباری استفاده کند و بابت آن بهره و کارمزد بپردازند. بر این اساس، استهلاک هر دوره باید طوری تعیین شود که اصل و فرع مبالغ کنار گذاشته شده (استهلاک انباشته) جمعاً اصل سرمایه گذاری در یک قلم دارایی را در پایان عمر مفید آن جبران نماید.
برای این کار هزینه استهلاک دوره های مختلف با استفاده از فرمول اصل و بهره مرکب مجموعه اقساط طوری تعیین می شود که مجموع اقساط استهلاک به علاوه بهره مفروض

 

متعلق به آن در طول عمر مفید اقساط استهلاک طوری تعیین می شود که با افزودن بهره ای مفروض به آن- با فرض تمرکز وجوه در یک حساب سپرده – مجموعاً برابر اصل سرمایه گذاری اولیه شود.
حال مبلغ، سرمایه گذاری استهلاکی (قسط) هر سال که با افزودن بهره ای مفروض به نرخ 12% اصل سرمایه گذاری در دارایی مورد مثال را در پایان عمر مفید آن جبران می کند به ترتیب زیر محاسبه می نمائیم.
(ارزش اسقاط – بهای تمام شده)
مبلغ سرمایه گذاری استهلاکی
اصل و بهره مرکب مجموع قسط یک ریالی

 

نقد روشهای قسط السنین و سرمایه گذاری وجوه استهلاکی وارد کرده اند بیشتر در این زمینه است که اصولاً با مرور زمان از ارزش مال هم از لحاظ دفتری و هم بطور واقعی کاسته می شود در صورتی که در این دو روش، مبلغ استهلاک آن مرتباً افزایش می یابد و در نتیجه نحوه عمل با واقعیت تطبیق نمی کند. زیرا در این روشها به مبلغی کمتر، استهلاکی بیشتر تعلق می گیرد. از جبنه های دیگر، در روش قسط السنین، بهرهای

 


مفروض به حساب در آمد منظور و مانند درآمدهای واقعی به بستانکار درآمد برده می شود که خود موجب اختلالاتی در تفسیر سود می گردد.
به دلایل مزبور و همچنین به لحاظ این که بیشتر موسسات ترجیح می دهند در سالهای اولیه عمر اموال، استهلاک بیشتری به حساب هزینه منظور کنند، امروزه از این کشورها کاربرد این روشها از لحاظ اصول پذیرفته شده حسابداری قابل قبول نیست. با این حال استفاده از روشهای مورد بحث، بویژه قسط السنین در موسسات تامین تسهیلات عمومی مانند شرکتهای آب و برق و گاز که نرخ خدمات آنها برابر تعرفه های مصوب مراجع رسمی تعیین می شود در مواردی محدود، قابل توجیه به نظر می رسد. زیرا در نرخ گذاری خدمات این گونه موسسات، پیش بینی مبلغی بابت بازیابی سرمایه بکار رفته ضروری می باشد.
طرق دیگر استهلاک
به رعایت کیفیات خاص بعضی از اقلام دارائی ثابت، عملا تغییراتی در روشهای استهلاک بوجود آورده اند که معمولترین آنها را تحت عناوین زیر بررسی می کنیم:
1 – طریق ارزیابی موجودی
2 – طریق استهلاک گروهی و ترکیبی
3 – طرق تعویض

 

از لحاظ اصول پذیرفته شده حسابداری، کاربرد هر یک از طرق مذکور وقتی قابل قبول تشخیص می شود که در شرایط خاصی که برای آن پیش بینی گردیده است مورد استفاده واقع می شود. نتیجه ای را که در آن شرایط بدست می آید معمولاً می توان قابل اعتماد بخصوص وقتی استهلاک اقلام کوچک و کم اهمیت مورد نظر باشد.
طریق ارزیابی موجودی
در طرق ارزیابی موجودی بهای تمام شده گروهی از اموال متجانس طبق معمول به بدهکار حساب دارائی مربوط برده می شود. استهلاک در پایان هر دوره مالی به این نحو برآورده می شودکه ارزش دارائی را در پایان دوره و در وضع موجود تعیین می کنند و مابه التفاوت آن را با ارزش دفتری را به بدهکار حساب هزینه استهلاک و بستانکار حساب دارائی مربوط می برند. به این ترتیب، در این روش حساب استهلاک انباشته جداگانه ای برای دارائی مربوط نگهداری نمی شود. مبالغی را که از فروش اسقاط هر یک از اقلام تشکیل دهنده دارائی عاید می شود به عنوان برگشتی از هزینه استهلاک قلمداد و از هزینه استهلاک دوره کسر می کنند.
طرق استهلاک گروهی و ترکیبی
در عمل به موارد بسیاری بر می خوریم که موسسات، اقلامی از دارایی را به منظور استهلاک با هم جمع کرده اند مثلاً کلیه کامیونهای پنج تنی با هم، اثاثه خریداری شده در

 

یک سال معین، ظروف محتوای تولیدات یا کالاها، و یا سراسر یک خط تولید و یا مونتاژ (مانند تمامی ماشین آلات یک کارخانه و یا یک پالایشگاه) را به عنوان واحدی از لحاظ استهلاک یکجا منظور نموده اند. در این گونه موارد، از یک نرخ متوسط استهلاک برای جمع اقلام استفاده می کنند.
وقتی از نرخ متوسط استهلاک در موردی استفاده شود که اجزای یک گروه، همگن و دارای مشخصات و وقتی از نرخ متوسط استهلاک در موردی دارای مشخصات و ظرفیت یکسان)، طرز عمل استهلاک طول عمر استهلاک گروهی خوانده می شود. اما وقتی اجزای تشکیل دهنده واحد استهلاک، نامتجانس و دارای عنوان استهلاک گروهی خوانده می شود. اما وقتی اجزای تشکیل دهنده واحد استهلاک، نامتجانس و دارای مشخصات و طول عمر متفاوت باشند (مانند اجزای یک کارخانه یا پالایشگاه) آن را استهلاک ترکیبی نامیده اند.
دو طریق مورد بحث از لحاظ کاربرد نرخ متوسط برای همه اقلام واحد استهلاک و همچنین از نقطه نظر طرز ثبت استهلاک در دفاتر یکسان هستند. تنها اختلاف بین آنها مربوط می شود به کیفیات فیزیکی داراییهای استهلاک پذیر، که در استهلاک گروهی همه مشابه و در استهلاک ترکیبی متفاوت می باشند.

 


در هر دو طریق، همه اقلام دارایی که یکجا مستهلک می گردند در یک حساب کنترل منظور و برای همه آنها حساب استهلاک پذیر، که در استهلاک انباشته واحد افتتاح می شود. بنابراین ارزش دفتری که نتیجه خالص دو حساب مزبور است حاکی از ارزش همه اقلام با هم و نه تک تک آنهاست. اگر قلم یا اقلام دیگری هم خریداری و به گروه اضافه شود ملاک عمل همان بهای تمام شده است که به جمع حساب کنترل دارایی مربوط اضافه می گردد.
نرخ متوسط استهلاک را در مانده حساب کنترل دارایی، که ناظر بر همه اقلام گروه می باشد، ضرب می کنند تا نرخ متوسط استهلاک بدست آید. در این ترکیب، که عمر هر یک اقلام دارایی منظور شده در واحد استهلاکی مطرح و مورد نظر نیست. نرخ متوسط استهلاک را می توان در بهای تمام شده و یا بهای تمام شده منهای ارزش اسقاط ضرب کرد چه هر دو را قابل قبول دانسته اند. هزینه استهلاک به بدهکار حسابی به همین نام و به بستانکار حساب استهلاک انباشته منظور می شود.
به هنگام انصراف از کار قلمی از اقلام دارایی، حساب دارایی به بهای تمام شده اولیه آن بستانکار و حساب استهلاک انباشته به همان مبلغ، منهای ارزش اسقاط دارایی، بدهکار می شود. بنابراین، در دو طریق مورد بحث و زیانی که در بستن حساب قلمی از دارایی بوجود نمی آید.

 

نقد طرق استهلاک گروهی و ترکیبی
طرق استهلاک گروهی و ترکیبی بر این فرض مبتنی هستند که برآورد هزینه استهلاک می باید بر حد متوسط متکی باشد. در هر دو طریق وقتی قلمی از دارایی بر تعداد قبلی اضافه و یا از آن کسر شود در صورتی که بهای تمام شده، عمر و ارزش اسقاط متفاوتی داشته باشد ممکن است تجدید نظری را در نرخ متوسط استهلاک ایجاب نماید. فرض دیگری که در کاربرد این طرق، مبنا قرار می گیرد این سات که به سود یا زیان ناشی از فروش یکایک اقلام تشکیل دهنده گروه اهمیت چندانی داده نمی شود.
ایراد اصلی که به طرق استهلاک گروهی و ترکیب وارد می دانند این است که اشتباه در برآورد عمر اموال و ارزش اسقاط آنها برای مدتی طولانی مکتوم می ماند و بطور کلی چون سود و زیان هر قلم دارایی مطرح نیست، در این طرق، تغییرات حاصل در میزان و نحوه استفاده از اموال معین و اشتباه در مورد اجزای گروه شناسائی و اصلاح نمی شود. روی همرفته چون در این طرق، هر قلم جداگانه ملاک محاسبه استهلاک قرار نمی گیرد، طبعاً وقتی یکی از اجزای گروه در نتیجه فرسوده شدن و از کار افتادن از حساب خارج می شود، ثبت استهلاک آن از دقت لازم برخوردار نیست. در این قبیل موارد بهتر است قلم، مربوط، جدای از گروه محاسبه و حساب آن بسته شود.

 


طرق تعویض
در طرق تعویض وقتی استهلاک در دفاتر ثبت می شود که مال اسقاط و از جریان استفاده خارج و تعویض شود. یعنی در طول مدت استفاده از مال هیچگونه رقمی بابت استهلاک در حسابها منعکس نمی گردد.
از لحاظ تاریخچه حسابداری، این طرق، در شرکتهای آب و برق و گاز و تلفن که با استهلاک تعداد زیادی اقلام کوچک سر و کار دارند مورد استفاده بوده است. زیرا عملا در این موارد، تشخیص بین تعمیر و تعویض و همچنین شناسائی یکایک اقلام از لحاظ بهای تمام شده و استهلاک کار مشکلی است.
طرق تعویض بر دو گونه هستند یکی استهلاک دارایی زکار افتاده و دیگری استهلاک دارایی بکارافتاده در طریق استهلاک و به بدهکار حساب دارایی زکار افتاده، بهای تمام شده مال، پس از کهنه و فرسوده شدن و تعویض آن به بدهکار حساب هزینه استهلاک برده می شود و در مقابل، ارزش اسقاط مال تعویض شده به بستانکار حاسب هزینه استهلاک و به بدهکار حساب دارایی اسقاط شده نقل می گردد. به این ترتیب، آنچه در واقع به حساب هزینه استهلاک منظور می شود بهای تمام شده دارایی منهای ارزش خالص بازیافتنی آن است. اما در طریق استهلاک دارایی بکار افتاده، بهای تمام شده مال جدیدی که خریداری می گردد و به بدهکار حساب هزینه استهلاک برده می شود. در مقابل،<

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله استهلاک