هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان جانشینان نادرشاه افشار

اختصاصی از هایدی مقاله درباره اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان جانشینان نادرشاه افشار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان جانشینان نادرشاه افشار


مقاله درباره اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان جانشینان نادرشاه افشار

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:100

چکیده:

دوام تمدن بشری و قوام حیات ملل در اعصار طولانی تاریخ متکی به رشادتها و جانبازی‌های مردمی است که از موجودیت فردی خود صرفنظر کرده‌اند. تا ثبات و بقای کل جامعه و افراد آن جامعه برقرار بماند. در حقیقت دوام و بقای همه جوامع بشری و تعالی و پیشرفت افراد جوامع بشری و پیشرفت افراد جوامع بشری به تعداد مردم فداکار و از خود گذشته منوط است، ک از منافع فردی خود چشم پوشی می کنند. به مصالح و منافع اجتماع خود کمک و مساعدت قابل توجهی انجام داده‌اند. چنین کسانی عنوان «قهرمان» قوم و جماعت خود می شوند.[1]

در دوره‌های مختلف ستایش جماعات انسانی کثیری را به خویش جلب کرده‌اند. اساساً پیدایش نادر معلول شرایطی است که ایجاب می کند تا چنان مردی با آن گونه کفایت عظیم بدرخشد. و با گردآوری توده‌های مردم مستعد، شمشیرزن و مجاهد، در راه رهایی ایران، نشان دهد که نمایندة روح حقیقی و توان رزمجویی و افتخار آفرینی هموطنان خویش است.[2]

همه مورخان و کلیة استادان علم تاریخ به این نکته واقفند، که مادر دهر تا کنون کمتر مرد بزرگی مانند نادر بوجود آورده باشد، نبوغ فرماندهی، استعداد کشورگشائی، و هوش خداداری نادر، نمی توان شک کرد.[3]

نادر طفل بود که پدرش از دنیا رفت، نادر به دلیل کمی سن نتوانست حاکم قلعه کلات شود به همین دلیل عمویش به این مقام رسید.[4]

وقتی نادر به سن جوانی رسید عمویش این مقام را به او تعویض نکرد، به بهانه جوان بودن نادر، و نادر از طایفه خود فاصله گرفت، و وارد مشهد شد و حاکم خراسان او را به نیابت ایشیک آقاسی باشی معین کرد. و با رشادت و شجاعتی که داشت در ظرف چند سال به منصب مین باشی گری رسید و تا سن سی سالگی بر این مقام بود و همیشه آثار شجاعت و عزم متین از او دیده میشد.

با حملات ترکمن‌ها به خراسان  نادر به فرماندهی قشون منصوب شد و رشادتهای زیادی از خود نشان داد و ترکمنتن را شکست داد.[5]

اگر چه نادر در ایام سلطنت خویش درب طلائی بریا حضرت امام رضا (ع) بنا نکرد و او می خواست مشهد را پایتخت دائمی خود سازد.[6]

اما در قسمت سیاست و کشورداری نادر چندان استعدادی نداشت و هر چه بنا کرد بی اساس و بی پایه بود. چنانکه امپراتوری وسیع وی در نتیجه همین ضعف تشکیلات پس از مرگش در هم پاشید.[7]

باید به خاطر داشت که منصبی که نادر به آنها می داد پاداش شجاعت آنها یا به مناسبت اطلاع آ‎نها بر طرق پول گرفتن از مردم با زور بود، و ربطی به عقل یا شایستگی آنها نداشت. و از اینجا طبعاً می توان دریافت که چرا اشخاص پست در خدمت او به مقامات عالی رسیدند.[8]

همه کسانی که تاریخ نادر را نوشته‌اند متفق القولند که در پنج سال آخر سلطنت نادر، ظلم بی اندازه بر ایرانیان رفته است، تا آنجا که در پنج سال آهر سلطنت نادر، ظلم بی اندازه‌ای بر ایرانیان رفته است، تا آنجا که می توان گفت هیچ دولت متجاوز و غارتگر بیگانه‌ای نیز، در یک سرزمین به استعمار کشیده شده مرتکب آن نوع فجایع بی اندازه نگردیده است. برخی بر این عقیده‌اند که ثروت سرشار هند، زمام هوسهای نادرشاه را سست کرد. او که از خاندان فقیری بود به مجرد دیدن آن همه دفینه و جواهرات آزمند‌تر و حریصتر گردید، و اندیشه‌ای جز بر افزودن سیم و زر و انباشتن آنها در کلات نداشت. نادر در ابتدای امر گشاده دستی وسعة صدر نیز داشت و بکرات دیده میشد که پول را تنها ابزاری برای تحقق اهداف خود در نظر می آورد. حق این است که بگوییم شدت بیماری او که پس از کوری دلاورش رضا قلی میرزا محسوس شد. ابتدا به نوعی خودآزاری و آنگاه مردم آزاری منتهی شد. جمع‌آوری ثروت و زجردادن مردم بیگناه و گناهکار مجاری نمایش هیجانهای روحی وی گشت. بیماری اختلال فکری نادر خود عامل اصلی کشته شدن نادر بدست یارانش گردید.[9]


[1]- تاریخ اجتماعی ایران در عصر افشاریه، دکتر رضاشعبانی، جلد دوم، نشر قومس، سال 1375، ص 5 ، 8

[2]-تاریخ اجتماعی ایران در عصر افشاریه، دکتر رضا شعبانی، جلد دوم، نشر قومس، سال 1375، ص 5 ، 8

[3]- نادرشاه، لاکهارت، ترجمه: مشفق همدانی، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، تهران، 1357، ص 7

[4]- تاریخ حکومت نادرشاه، اثر دکتر ویلم فلور، مترجم، دکتر ابوالقاسم سری، تهران، 1368، انتشارات توسن، ص 53

[5]- تاریخ نادرشاه افشار، اثر: جیمز فریزر، مترجم، ابوالقاسم خان ناصر الملک، چاپ پایا، تهران، 1363، ص 54،55،56

[6]- نادرشاه افشار، شامل پیراسته و و کوتاهشده، دره نادری از: تقوی پاکباز، سفرنامه حذین از: محمد ملایری، سخنرانی ایرانشناس و نویسنده معروف، دکتر لاکهارت در انجمن همایونی آسیای مرکزی لندن، از انتشارات بنیاد ،1369، ص 187، 191، 192

[7]-زندگی نادرشاه، جونس، هنری، ترجمه، دکتر اسماعیل دولتشاهی، انتشارات علمی و فرهنگی، 1346 ص 338

[8]- هنری، جونس، همان منبع، ص 338

[9]-تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوره‌های افشاریه و زندیه، اثر: دکتر رضا شعبانی، چاپ مهر، قم، 1378، ص 64


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان جانشینان نادرشاه افشار

تحقیق درباره نادرشاه افشار

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره نادرشاه افشار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره نادرشاه افشار


تحقیق درباره نادرشاه افشار

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

 فرمت: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:5

نادرشاه افشار، نسخهٔ اصلی در موزهٔ ویکتوریا و آلبرت در شهر لندن

نادرشاه افشار، رئیس ایل افشار و بنیانگذار دودمان افشاریه بود که یازده سال بر ایران حکومت کرد. پایتخت وی شهر مشهد بود.

سلطنت نادر

نادر شاه افشار در سال 1066ه.ش در ایل افشار در کبهان ایران به دنیا آمد. اَفشار یا اوشار یکی از ایلهای بزرگی است که در زمان شاه اسماعیل صفوی همراه با شش ایل بزرگ از آناتولی[نیازمند منبع] عثمانی به ایران آمدند و پایه‌های سلسله صفوی را بنیاد گذاردند.[نیازمند منبع] این ایل به دو شعبه بزرگ تقسیم می‏شد: یکی قاسملو و دیگری ارخلو یا قرخلو؛ نادر شاه افشار از شعبه اخیر بود. طایفه قرخلو را شاه اسماعیل از آذربایجان به خراسان کوچاند و در شمال آن سرزمین، در نواحی ابیورد و دره گز و باخرز تا حدود مرو مسکن داد؛ تا در برابر ازبکان و ترکمانان مهاجم سدی باشند. تعداد بسیاری از این ایلها در زمان شاه عباس اول در ایل شاهسون ادغام گشتند. [1]

اسم اصلی او نادرقلی بود و هنوز به ۱۸ سالگی نرسیده بود که همراه با مادرش در یکی از یورشهای ازبکهای خوارزم به اسارت آنها در آمد. بعد از مدت کوتاهی از اسارت گریخته و به خراسان برگشت و در خدمت حکمران ابیورد باباعلی بیگ بود. او گروه کوچکی را به دور خود جمع کرده بعد از کنترل چند ناحیه خراسان خود را نادرقلی بیگ نامید. فئودال بزرگ ملک محمود سیستانی (حاکم سیستان) تا حدی مانع قدرت گیری نادرقلی بیگ شد ولی نادر در سال ۱۷۲۶ پشتیبانی شاه طهماسب صفوی و فتحعلی خان قاجار (پسر شاه قلی خان قاجار و پدربزرگ آقا محمدخان قاجار) را جلب کرده توانست ملک محمود را شکست دهد و حاکمیت شاه ایران را در خراسان بر پا نماید. شاه طهماسب نادر قلی را والی خود درخراسان اعلام کرد و بعد از آن نادر اسم خود را به طهماسب قلی تغییر داد. سال بعد او مناسباتش با شاه طهماسب را قطع کرده و بعد از سرکوب چند ایل ترک و کرد به حکمرانی کامل خراسان می‌رسد. آنگاه برای به قدرت رساندن شاه طهماسب با افغانها وارد جنگ شده در ۱۷۲۹ رییس افغانها یعنی اشرف افغان را در نزدیکی دامغان(طی نبرد دامغان) و سپس در مورچه خورت اصفهان و برای بار سوم در زرقان فارس شکست داد و بعد در تعقیب وی، افغانستان را مورد تاخت و تاز قرار داده و قبایل این دیار را مطیع نمود. سپس با دشمنان خارجی وارد جنگ شد و روسها را از شمال ایران راند، اما در زمان جنگ با عثمانیها که غرب ایران را در اشغال داشتند متوجه شورشی در شرق ایران شد و جنگ را نیمه کاره رها کرده به آن سامان رفت. شاه صفوی به قصد اظهار وجود دنباله جنگ وی را با عثمانیان گرفت که به سختی منهزم شد.

در سال ۱۷۳۱ به دنبال یک قرارداد بین شاه طهماسب و دولت عثمانی که قسمتی از آذربایجان را به آن دولت وا گذار می‌کرد نادر رهبران ایلها را که پشتیبان صفویه بودند در یک جا جمع نمود و با کمک آنها طهماسب را از سلطنت برکنار گردانیده پسر هشت ماهه او عباس را به جانشینی انتخاب کرد و خود را نایب السلطنه نامید. اما در واقع قدرت اصلی در دست نادر بود. نادر شاه در عرض دو سال کل آذربایجان و گرجستان را از عثمانیان پس گرفت.

در سال ۱۱۴۸ کلیه حکمرانان و کدخدایان ایران را در دشت مغان جمع کرد (بالغ بر ۲۰۰۰۰ نفر) و با زهرچشم و قدرت نمایی و حتی ارتکاب به قتل یکی از مخالفان خویش و طرفداران صفویه(ملا باشی)، آنان را به امضای طوماری واداشت که در آن با الحاح از نادر خواسته می‌شد که خودرا سلطان بنامد. نادر اندکی بعد در هشتم مارس ۱۷۳۶ تاجگذاری نمود. شاعری به نام قوام الدین ماده تاریخ تاجگذاری وی را الخیر فی ماوقع سرود که بر روی سکه‌های دوره افشاریه منقوش گردید. [۱]

سپس با استفاده از اوضاع آشفته هندوستان به این کشور لشکر کشید و دهلی را تسخیر کرد. در این جنگ بیش از سی هزار نفر کشته شدند. نادر با غنائم فراوان که از هند به چنگ آورده بود به ایران بازگشت و تاج پادشاهی هند را بر سر محمد شاه گذاشت. غنائمی که نادر شاه به ایران آورد ده برابر بیشترین درآمد سالانه ی دوران صفویه برآورد شده است. در میان این غنائم جواهراتی چون کوه نور و دریای نور و تخت طاووس و کره جواهرنشان شهرت دارند.نادر شهریار توانای ایران به رغم کمی سپاهیانش در مقابل لشکریان فیل سوار هندی توانست با به کارگیری تاکتیک های نوین جنگی لشکر انبوه هندوستان را در هم بکوبد.نادر شاه بزرگ توانسته بود با آموزش های رزمی سنگین و کارآمد ارتش خود رابه یک جنگ افزار رعب آور برای دشمن تبدیل کند. با حمله نادر به هندوستان زمینه تضعیف و انقراض امپراتوری مغولی هند یا گورکانیان را فراهم کرد و پس از مدتی دولت انگلستان توسط کمپانی هند شرقی بر این کشور استیلا یافت.

نادر شاه در اواخر عمر تغییر اخلاق داد و پسر خود رضاقلی میرزا را کور کرد. بعد، از کار خود پشیمان شده بعضی از اطرافیان خود را که در این کار آنها را مقصر میدانست کشت. لازم به گفتن این نکته میباشد که همواره پزشکی فرانسوی در رکاب نادر شاه بود که بنا به عقیده ای امکان وجود دسیسه از جانب او نیز میرود.

سرانجام شورشها آغاز شد و نادر به سرکوب شورشیان پرداخت اما زمانی که برای رفع یکی از این شورش‌ها رفته بود شبانه در چادر خود به قتل رسید.

کارنامه نادر

در زمانی که صفویان با هجوم افغان ها از هم پاشیده بودند و کشور مورد تجاوز دشمنان داخلی و خارجی بود، عثمانی ها ازغرب و روسها از شمال و اعراب از جنوب و ترکمانان از شرق به تاخت و تاز و قتل و غارت مشغول بودند، نادر وضعیت حاکمیت ایران را به‌سامان نمود. بعد از نادر، کریمخان (از سرداران نادر) که از طایفه زند بود به قدرت رسید و حکومت بازماندگان افشار محدود به خراسان شد و کریمخان این منطقه را به احترام نادر که او را ولی نعمت خود می دانست در اختیار جانشینانش باقی گذاشت.

نادر از فرمانروایانی بود که برای آخرین بار ایران را به محدوده طبیعی فلات ایران رسانید و با تدارک کشتی های عظیم جنگی، کوشید تا استیلای حقوق تاریخی کشور را بر آب های شمال و جنوب تثبیت کند.

با افول دولت نادری، سرزمین پهناور فلات ایران که پس از مدت ها به زیر یک درفش درآمده و رنگ یگانگی پذیرفته بود، از هم پاشید.

ایران در عهد نادر

در عهد نادر دشمنان و متجاوزان به کشور توسط وی سرکوب شدند و کشور اندکی از قدرت گذشتهٔ خویش را در حفاظت از مرزها و اعمال قدرت یک حکومت مقتدر مرکزی بر تمام وطن، بازیافت. ترکمانان وازبکان به ماوراءالنهر عقب‌نشینی کردند.

بناهایی که به دستور نادر در مشهد بنا شده‌اند نظیر کلات نادری و کاخ خورشید از آثار مهم بازمانده از این دوران هستند.

در عهد او به سپاه و تأمین نیرو بسیار توجه می‌شد. مردم ایران با وجود ظلم و ستم پادشاهان آخر صفوی به این سلسله امید داشتند. وی همچنین سعی داشت با کمک یک انگلیسی به نام دالتون نیروی دریایی ایجاد کند که ناموفق ماند.[نیازمند منبع]


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نادرشاه افشار

جزوه شیمی و سنتیک پلیمریزاسیون پروفسور فرامرز افشار طارمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر

اختصاصی از هایدی جزوه شیمی و سنتیک پلیمریزاسیون پروفسور فرامرز افشار طارمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه شیمی و سنتیک پلیمریزاسیون پروفسور فرامرز افشار طارمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر


جزوه شیمی و سنتیک پلیمریزاسیون پروفسور فرامرز افشار طارمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر

این جزوه به صورت تایپ شده است.

این جزوه درس شیمی و سنتیک پلیمریزاسیون پروفسور فرامرز افشار طارمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر می باشد که به طور کامل به ارائه مباحث مطرح در این واحد درسی پرداخته است.

درس شیمی و سنتیک پلیمریزاسیون از مهمترین دروس کارشناسی رشته مهندسی پلیمر می باشد. این جزوه در 132 صفحه با کیفیت عالی اسکن شده و امیدواریم در جهت کمک به شما عزیزان مورد استفاده قرار بگیرد.


دانلود با لینک مستقیم


جزوه شیمی و سنتیک پلیمریزاسیون پروفسور فرامرز افشار طارمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر

دانلود مقاله کامل درباره نادرشاه افشار

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره نادرشاه افشار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

نادرشاه افشار

 

 

نادرشاه افشار، نسخهٔ اصلی در موزهٔ ویکتوریا و آلبرت در شهر لندن

نادرشاه افشار، رئیس ایل افشار و بنیانگذار دودمان افشاریه بود که یازده سال بر ایران حکومت کرد. پایتخت وی شهر مشهد بود.

سلطنت نادر

نادر شاه افشار در سال 1066ه.ش در ایل افشار در کبهان ایران به دنیا آمد. اَفشار یا اوشار یکی از ایلهای بزرگی است که در زمان شاه اسماعیل صفوی همراه با شش ایل بزرگ از آناتولی[نیازمند منبع] عثمانی به ایران آمدند و پایه‌های سلسله صفوی را بنیاد گذاردند.[نیازمند منبع] این ایل به دو شعبه بزرگ تقسیم می‏شد: یکی قاسملو و دیگری ارخلو یا قرخلو؛ نادر شاه افشار از شعبه اخیر بود. طایفه قرخلو را شاه اسماعیل از آذربایجان به خراسان کوچاند و در شمال آن سرزمین، در نواحی ابیورد و دره گز و باخرز تا حدود مرو مسکن داد؛ تا در برابر ازبکان و ترکمانان مهاجم سدی باشند. تعداد بسیاری از این ایلها در زمان شاه عباس اول در ایل شاهسون ادغام گشتند. [1]

اسم اصلی او نادرقلی بود و هنوز به ۱۸ سالگی نرسیده بود که همراه با مادرش در یکی از یورشهای ازبکهای خوارزم به اسارت آنها در آمد. بعد از مدت کوتاهی از اسارت گریخته و به خراسان برگشت و در خدمت حکمران ابیورد باباعلی بیگ بود. او گروه کوچکی را به دور خود جمع کرده بعد از کنترل چند ناحیه خراسان خود را نادرقلی بیگ نامید. فئودال بزرگ ملک محمود سیستانی (حاکم سیستان) تا حدی مانع قدرت گیری نادرقلی بیگ شد ولی نادر در سال ۱۷۲۶ پشتیبانی شاه طهماسب صفوی و فتحعلی خان قاجار (پسر شاه قلی خان قاجار و پدربزرگ آقا محمدخان قاجار) را جلب کرده توانست ملک محمود را شکست دهد و حاکمیت شاه ایران را در خراسان بر پا نماید. شاه طهماسب نادر قلی را والی خود درخراسان اعلام کرد و بعد از آن نادر اسم خود را به طهماسب قلی تغییر داد. سال بعد او مناسباتش با شاه طهماسب را قطع کرده و بعد از سرکوب چند ایل ترک و کرد به حکمرانی کامل خراسان می‌رسد. آنگاه برای به قدرت رساندن شاه طهماسب با افغانها وارد جنگ شده در ۱۷۲۹ رییس افغانها یعنی اشرف افغان را در نزدیکی دامغان(طی نبرد دامغان) و سپس در مورچه خورت اصفهان و برای بار سوم در زرقان فارس شکست داد و بعد در تعقیب وی، افغانستان را مورد تاخت و تاز قرار داده و قبایل این دیار را مطیع نمود. سپس با دشمنان خارجی وارد جنگ شد و روسها را از شمال ایران راند، اما در زمان جنگ با عثمانیها که غرب ایران را در اشغال داشتند متوجه شورشی در شرق ایران شد و جنگ را نیمه کاره رها کرده به آن سامان رفت. شاه صفوی به قصد اظهار وجود دنباله جنگ وی را با عثمانیان گرفت که به سختی منهزم شد.

در سال ۱۷۳۱ به دنبال یک قرارداد بین شاه طهماسب و دولت عثمانی که قسمتی از آذربایجان را به آن دولت وا گذار می‌کرد نادر رهبران ایلها را که پشتیبان صفویه بودند در یک جا جمع نمود و با کمک آنها طهماسب را از سلطنت برکنار گردانیده پسر هشت ماهه او عباس را به جانشینی انتخاب کرد و خود را نایب السلطنه نامید. اما در واقع قدرت اصلی در دست نادر بود. نادر شاه در عرض دو سال کل آذربایجان و گرجستان را از عثمانیان پس گرفت.

در سال ۱۱۴۸ کلیه حکمرانان و کدخدایان ایران را در دشت مغان جمع کرد (بالغ بر ۲۰۰۰۰ نفر) و با زهرچشم و قدرت نمایی و حتی ارتکاب به قتل یکی از مخالفان خویش و طرفداران صفویه(ملا باشی)، آنان را به امضای طوماری واداشت که در آن با الحاح از نادر خواسته می‌شد که خودرا سلطان بنامد. نادر اندکی بعد در هشتم مارس ۱۷۳۶ تاجگذاری نمود. شاعری به نام قوام الدین ماده تاریخ تاجگذاری وی را الخیر فی ماوقع سرود که بر روی سکه‌های دوره افشاریه منقوش گردید. [۱]

سپس با استفاده از اوضاع آشفته هندوستان به این کشور لشکر کشید و دهلی را تسخیر کرد. در این جنگ بیش از سی هزار نفر کشته شدند. نادر با غنائم فراوان که از هند به چنگ آورده بود به ایران بازگشت و تاج پادشاهی هند را بر سر محمد شاه گذاشت. غنائمی که نادر شاه به ایران آورد ده برابر بیشترین درآمد سالانه ی دوران صفویه برآورد شده است. در میان این غنائم جواهراتی چون کوه نور و دریای نور و تخت طاووس و کره جواهرنشان شهرت دارند.نادر شهریار توانای ایران به رغم کمی سپاهیانش در مقابل لشکریان فیل سوار هندی توانست با به کارگیری تاکتیک های نوین جنگی لشکر انبوه هندوستان را در هم بکوبد.نادر شاه بزرگ توانسته بود با آموزش های رزمی سنگین و کارآمد ارتش خود رابه یک جنگ افزار رعب آور برای دشمن تبدیل کند. با حمله نادر به هندوستان زمینه تضعیف و انقراض امپراتوری مغولی هند یا گورکانیان را فراهم کرد و پس از مدتی دولت انگلستان توسط کمپانی هند شرقی بر این کشور استیلا یافت.

نادر شاه در اواخر عمر تغییر اخلاق داد و پسر خود رضاقلی میرزا را کور کرد. بعد، از کار خود پشیمان شده بعضی از اطرافیان خود را که در این کار آنها را مقصر میدانست کشت. لازم به گفتن این نکته میباشد که همواره پزشکی فرانسوی در رکاب نادر شاه بود که بنا به عقیده ای امکان وجود دسیسه از جانب او نیز میرود.

سرانجام شورشها آغاز شد و نادر به سرکوب شورشیان پرداخت اما زمانی که برای رفع یکی از این شورش‌ها رفته بود شبانه در چادر خود به قتل رسید.

کارنامه نادر

در زمانی که صفویان با هجوم افغان ها از هم پاشیده بودند و کشور مورد تجاوز دشمنان داخلی و خارجی بود، عثمانی ها ازغرب و روسها از شمال و اعراب از جنوب و ترکمانان از شرق به تاخت و تاز و قتل و غارت مشغول بودند، نادر وضعیت حاکمیت ایران را به‌سامان نمود. بعد از نادر، کریمخان (از سرداران نادر) که از طایفه زند بود به قدرت رسید و حکومت بازماندگان افشار محدود به خراسان شد و کریمخان این منطقه را به احترام نادر که او را ولی نعمت خود می دانست در اختیار جانشینانش باقی گذاشت.

نادر از فرمانروایانی بود که برای آخرین بار ایران را به محدوده طبیعی فلات ایران رسانید و با تدارک کشتی های عظیم جنگی، کوشید تا استیلای حقوق تاریخی کشور را بر آب های شمال و جنوب تثبیت کند.

با افول دولت نادری، سرزمین پهناور فلات ایران که پس از مدت ها به زیر یک درفش درآمده و رنگ یگانگی پذیرفته بود، از هم پاشید.

ایران در عهد نادر

در عهد نادر دشمنان و متجاوزان به کشور توسط وی سرکوب شدند و کشور اندکی از قدرت گذشتهٔ خویش را در حفاظت از مرزها و اعمال قدرت یک حکومت مقتدر مرکزی بر تمام وطن، بازیافت. ترکمانان وازبکان به ماوراءالنهر عقب‌نشینی کردند.

بناهایی که به دستور نادر در مشهد بنا شده‌اند نظیر کلات نادری و کاخ خورشید از آثار مهم بازمانده از این دوران هستند.

در عهد او به سپاه و تأمین نیرو بسیار توجه می‌شد. مردم ایران با وجود ظلم و ستم پادشاهان آخر صفوی به این سلسله امید داشتند. وی همچنین سعی داشت با کمک یک انگلیسی به نام دالتون نیروی دریایی ایجاد کند که ناموفق ماند.[نیازمند منبع]

جانشینان نادر

 

 

مقبره نادرشاه در مشهد

نادر زمینه را برای جانشینی مناسب از بین برد. وی بسیاری از اطرافیان خود را از پای درآورد. پس از مرگ وی سرداران او نیز در گوشه و کنار علم استقلال بر افراشتند؛ کریمخان زند وکیل الرعایا در شیراز، احمدخان ابدالی در افغانستان، آزادخان افغان در آذربایجان و حتی محمد حسن خان قاجار در مازندران شروع به حکومت کردند. در خراسان نیز علیقلی‌خان افشار (برادرزاده نادر) بسیاری از اولاد و خانواده نادر را قتل عام کرد و خود را «عادلشاه» نامید و شروع به حکومت کرد. وی که مردی خونریز و عیاش بود، محمدحسن خان قاجار را شکست داده، پسرش آقامحمد خان را مقطوع‌النسل کرد. اما سرانجام توسط برادر خود ابراهیم خان، کور و سپس کشته شد. نوه نادر، به نام شاهرخ میرزا را به قدرت رساندند. یکسال بعد، او نیز مخلوع و کور شد، اما دوباره به قدرت رسید و با حیله و نیرنگ شاه سلیمان ثانی (از خاندان صفوی که مورد احترام عموم بود) از پای درآمد. شاهرخ نابینا چهل و هشت سال سلطنت کرد، اما فقط بر خراسان. همان گونه که ذکر شد این سلطنت در واقع به مثابه صدقه‌ای بود از طرف کریم خان به بازماندگان نادر. پس از مرگ کریم خان، آقامحمدخان به قدرت رسید و به خراسان حمله کرد و شاهرخ را با شکنجه کشت. نادر میرزا فرزند شاهرخ، پدر پیر و نابینا را در دست خونخواران قاجار رها کرد و به افغانستان گریخت و در زمان فتحعلی شاه ادعای سلطنت کرد که دستگیر و کور شد. زبانش را بریدند و او را کشتند. بدین سان آخرین مدعی سلطنت از خاندان افشار از میان برداشته شد.

مراجع

↑ (منبع نادرشاه. لکهارت. انتشارات امیر کبیر. چاپ دوم. ۲۵۳۷)

منابع

م.ر.آرنوا و ک.اشرافیان، دولت نادرشاه افشار، ترجمه حمید امین، انتشارات دانشگاهی، تهران، ۱۳۵۶

ک.توحدی ,نادر صاحبقران,1384

ک.توحدی,حرکت تاریخی کرد به خراسان,انتشارات توس و اسفند,1366و1378 .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نادرشاه افشار