هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

جایگاه آزادی در قانون اساسی

اختصاصی از هایدی جایگاه آزادی در قانون اساسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بررسی جایگاه آزدای درقانون اساسی

سر آغاز

آزادی از معروفترین و مظلومترین مفاهیمی است که هم درجهت اجرای آن درجامعه و هم در جهت سرکوب آن قربانیان بسیاری گرفته است و جالب تر اینکه ایم واژه را هم دیکتارتورها و مستبدین بکار گرفته اند و با نام آن آزادیخواهان را سرکوب نموده اند و هم بسیاری از شیفتگان آزادی با عدم رعایت حدود آ؟ن و عدم شناخت چارچوبهای ضروری آن نوعی ولنگاری و هرج و مرج را پیش گرفته اند تا عملاً جامعه را دچار بدبینی به آن نمایند . علی ایحال آزادی حرف اول همه انقلابیون مسلمان بوده و سرلوحه همه انبیاء الهی و ادیان توحیدی رها کردن انسانها از غل و زنجیرهای جهل و ظلم و آزاد کردن آنها از اسارت تن و حیوانیت بسوی فلاح و رستگاری بوده که لازم است تا بخوبی تبیین گردد .

با طلوع انقلاب اسلامی درسرزمین تاریخی ایران ، این گمشدة دیرین اولین خواسته و نیاز عمومی بود که درقالب شعار استقلال ، آزادی جمهوری ( حکومت ) اسلامی تبلور یافت و گویی این آرمان دیرینه مردم تولدی عینی یافت آنگاه جهت حفظ و پاسداری از این نعمت الهی تبدیل به قوانین مصرحه ای گردید که نتوان به راحتی آنرا از مردم سلب کرد . امروزه هم با وجود تصریح قانون اساسی جمهوری اسلامی به انواع حقوق مردم درقانون اساسی ، باز هم تعابیر و تحلیل گوناگون ازآن می شود که ضرورت دارد تا اهل قلم به دور از قالب های تنگ جناحی و درفضائی مفاهمه آمیز نسبت به شأن ، حدود ، جایگاه ، انواع و شرایط آن بررسی های لازم را به عمل آورند تا این میراث گرانسنگ شهدا مورد هجمه آزادی طلبان ناآگاه و آرمان اندیش لیبرال صفت نگردد و هم قربانی تفکر تحجر آمیز و طالبان گرایانه نشود .

حقوق افراد درجامعه

مکتب اصالت فرد ناشی از بینش مسیحیت است که ابتدا براروپا سایه افکند ، زیرا فردانسانی از زاویه دید مسیحیان تصویری از الوهیت و پرتوی از شعشعه ذات باری تعالی به شمار می آید . این خود به برتری فرد برگروه و جماعت انجامید . از سوی دیگر نظر به اینکه از قدرت و دولت ، گریزی درجوامع بشری نمی باشد ، لذا می بایستی درصدد کشیدن حصاری بدور موجودیت بشر و حیثیت فرد می بودند تا قدرت سلطه جوی حاکم را یارای تجاوز به حریم فرد نباشد .

کلیه قوانین اعم از عادی و اساسی که از قرن هجدهم پا به عرصه وجود نهاد حول محور فرد گرایی به گردش درآمد و مکتب اصالت فرد ، نفوذ و تأثیر قابل توجهی درشکل گیری نهادها و صورت بندی قدرتها داشت . دراین راستا احساس خطر اساس آزادی های فردی را درزمینه های فیزیکی همیشه تهدید می کرد و می کند به خصوص درمواردی چون احساس امنیت ، عدم دلهره ئ اضطراب از بازداشت های خود سرانه حکومت ها ، محدودیت آزادی فکر و قلم و اندیشه و …… بر این مبنا نهضت ها و جریانات و آزادی گرایانه درجوامع بشری روز به روز نصج گرفتند که جوامع اسلامی و از جمله ایران هم درپرتو اندیشه های قرآنی این و دیعه الهی را طالب شدند .

شیوه دید آزادی گرایانه متفکران و فلاسفه درپرورش و توسعه حقوق و آزادی های فردی و حول یک قواعد و احکام موضوعه امرری بدیهی است . لیبرال های قرون 18 و19 به تعارض دائمی بین فرد و دولت باور داشتند . دولت یا شر لازم را که از استقرار آن چاره ای نیست باید به کلیه وسایل و امکانات حقوقی ،سیاسی و اقتصادی محدود کرد تا نتواند وسوسه سلطه جوئی و توسعه طلبی خود را که دور نمایه و خصلت قدرت است ، سیراب کند . درهمین ارتباط است که سن ژوست (سیاستمدار و متفکر عصر انقلاب کبیر فرانسه ) می گوید : « حکومت بی گناه وجود ندارد . »

روش های تبلیغات آزادی گرایانه متفکران درغرب دارای سه منبع بود:

1 . ریشه مذهبی مکتب اصالت فرد بر مأخذ انسان گرایی مسیحی و اصل برتری انسان برگروه و جماعت

2. ریشه اقتصادی حمایت بورژوازی بازرگانی و صنعتی و روشنفکرانه که از ستم دولت فئودالی بر گرده های خود احساس تاریخی داشت (وجود نابرابریهای حقوقی و سیاسی )

3. ریشه سیاسی و فکری لیبرالیسم سیاسی عصر روشنفکری اروپا خود منبعث از لیبرالیسم اقتصادی آدام اسمیت بود ، اقتصادآزاد ، بازار آزاد ، رقابت و سرمایه گذاری بخش خصوصی و ظلم و ستم حکام برعامه مردم درقالب کلیسا و ایجاد نابرابری های اجتماعی طبقات مردم .

هرچند عصر روشنفکری دراروپا آزادی های متعددرا برای مردم به ارمغان آورد ولی سلطه یافتن طبقه جدید اقتصادی (بوژروا ) بر سرنوشت مردم بود که تفکرات دیگری را در همان اروپا جهت مقابله با این نگرش پرورش داد و درنهایت درافکار مارکس ، انگلس ، لنین و …… بروز پیدا کرد که آنها اراده عام را ملاک دانسته و حکومت را مظهر اراده عام دانسته که قادر است تا دیکتاتوری خود را به عنوان دیکتاتوری پرولتاریا برخواسته و نفع فرد اعمال کند و افراد باید دربرابر قدرت مطیع و منقاد باشند و روح جمعی و نفع عمومی را دنبال نمایند .

درقانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران اقسام آزادی ها یه عنوان مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی به رسمیت شناخته شده اند که این هم خود ریشه درتعالیم اسلامی و محترم شمردن آزادی متناسب با شأن و کرامت انسان دارد و هم خود مبارزه ای پی گیر وقاطع جهت برخورد با جهالت ها ، خرافه گرائی هاست تا زمینه شکوفائی استعدادها و استفاده درست از همه توان ها و ظرفیت ها صورت گیرد . مهمترین اقسام آزادی های مورد نظر درقانون اساسی که آمیخته ای از رعایت و حرمت آزادی های فردی و عمومی با تلفیق مناسب از مبانی و موازین اسلامی شکل گرفته است عبارتند از : آزادی های فکر و عقیده ، آزادی سیاسی ، آزادی درانتخاب شغل و مسکن و کسب و آزادی مطبوعات و تظاهرات و ……

لازم به ذکر است که چون از نظر آزادی طلبان قدرت مستقر یا دولت بر حسب ماهیت توسعه طلب و ستمگرایانه ای که درطول تاریخ داشته ، اگر محدود و مهار نشود فرد و امیال او را فدای مصلحت و امیال قدرت می کند . پس بایستی با تعیین قلمرو نگهبانی ویژه بر آن گمارده شود تا مقولات مهمی چون آزادی های اشخاص و آزادی های مدنی و اقتصادی و اندیشه ای زمینه بروز و ظهور یابند . ایجاد روحیه را مورد تجاوز


دانلود با لینک مستقیم


جایگاه آزادی در قانون اساسی

جایگاه آزادی در قانون اساسی

اختصاصی از هایدی جایگاه آزادی در قانون اساسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بررسی جایگاه آزدای درقانون اساسی

سر آغاز

آزادی از معروفترین و مظلومترین مفاهیمی است که هم درجهت اجرای آن درجامعه و هم در جهت سرکوب آن قربانیان بسیاری گرفته است و جالب تر اینکه ایم واژه را هم دیکتارتورها و مستبدین بکار گرفته اند و با نام آن آزادیخواهان را سرکوب نموده اند و هم بسیاری از شیفتگان آزادی با عدم رعایت حدود آ؟ن و عدم شناخت چارچوبهای ضروری آن نوعی ولنگاری و هرج و مرج را پیش گرفته اند تا عملاً جامعه را دچار بدبینی به آن نمایند . علی ایحال آزادی حرف اول همه انقلابیون مسلمان بوده و سرلوحه همه انبیاء الهی و ادیان توحیدی رها کردن انسانها از غل و زنجیرهای جهل و ظلم و آزاد کردن آنها از اسارت تن و حیوانیت بسوی فلاح و رستگاری بوده که لازم است تا بخوبی تبیین گردد .

با طلوع انقلاب اسلامی درسرزمین تاریخی ایران ، این گمشدة دیرین اولین خواسته و نیاز عمومی بود که درقالب شعار استقلال ، آزادی جمهوری ( حکومت ) اسلامی تبلور یافت و گویی این آرمان دیرینه مردم تولدی عینی یافت آنگاه جهت حفظ و پاسداری از این نعمت الهی تبدیل به قوانین مصرحه ای گردید که نتوان به راحتی آنرا از مردم سلب کرد . امروزه هم با وجود تصریح قانون اساسی جمهوری اسلامی به انواع حقوق مردم درقانون اساسی ، باز هم تعابیر و تحلیل گوناگون ازآن می شود که ضرورت دارد تا اهل قلم به دور از قالب های تنگ جناحی و درفضائی مفاهمه آمیز نسبت به شأن ، حدود ، جایگاه ، انواع و شرایط آن بررسی های لازم را به عمل آورند تا این میراث گرانسنگ شهدا مورد هجمه آزادی طلبان ناآگاه و آرمان اندیش لیبرال صفت نگردد و هم قربانی تفکر تحجر آمیز و طالبان گرایانه نشود .

حقوق افراد درجامعه

مکتب اصالت فرد ناشی از بینش مسیحیت است که ابتدا براروپا سایه افکند ، زیرا فردانسانی از زاویه دید مسیحیان تصویری از الوهیت و پرتوی از شعشعه ذات باری تعالی به شمار می آید . این خود به برتری فرد برگروه و جماعت انجامید . از سوی دیگر نظر به اینکه از قدرت و دولت ، گریزی درجوامع بشری نمی باشد ، لذا می بایستی درصدد کشیدن حصاری بدور موجودیت بشر و حیثیت فرد می بودند تا قدرت سلطه جوی حاکم را یارای تجاوز به حریم فرد نباشد .

کلیه قوانین اعم از عادی و اساسی که از قرن هجدهم پا به عرصه وجود نهاد حول محور فرد گرایی به گردش درآمد و مکتب اصالت فرد ، نفوذ و تأثیر قابل توجهی درشکل گیری نهادها و صورت بندی قدرتها داشت . دراین راستا احساس خطر اساس آزادی های فردی را درزمینه های فیزیکی همیشه تهدید می کرد و می کند به خصوص درمواردی چون احساس امنیت ، عدم دلهره ئ اضطراب از بازداشت های خود سرانه حکومت ها ، محدودیت آزادی فکر و قلم و اندیشه و …… بر این مبنا نهضت ها و جریانات و آزادی گرایانه درجوامع بشری روز به روز نصج گرفتند که جوامع اسلامی و از جمله ایران هم درپرتو اندیشه های قرآنی این و دیعه الهی را طالب شدند .

شیوه دید آزادی گرایانه متفکران و فلاسفه درپرورش و توسعه حقوق و آزادی های فردی و حول یک قواعد و احکام موضوعه امرری بدیهی است . لیبرال های قرون 18 و19 به تعارض دائمی بین فرد و دولت باور داشتند . دولت یا شر لازم را که از استقرار آن چاره ای نیست باید به کلیه وسایل و امکانات حقوقی ،سیاسی و اقتصادی محدود کرد تا نتواند وسوسه سلطه جوئی و توسعه طلبی خود را که دور نمایه و خصلت قدرت است ، سیراب کند . درهمین ارتباط است که سن ژوست (سیاستمدار و متفکر عصر انقلاب کبیر فرانسه ) می گوید : « حکومت بی گناه وجود ندارد . »

روش های تبلیغات آزادی گرایانه متفکران درغرب دارای سه منبع بود:

1 . ریشه مذهبی مکتب اصالت فرد بر مأخذ انسان گرایی مسیحی و اصل برتری انسان برگروه و جماعت

2. ریشه اقتصادی حمایت بورژوازی بازرگانی و صنعتی و روشنفکرانه که از ستم دولت فئودالی بر گرده های خود احساس تاریخی داشت (وجود نابرابریهای حقوقی و سیاسی )

3. ریشه سیاسی و فکری لیبرالیسم سیاسی عصر روشنفکری اروپا خود منبعث از لیبرالیسم اقتصادی آدام اسمیت بود ، اقتصادآزاد ، بازار آزاد ، رقابت و سرمایه گذاری بخش خصوصی و ظلم و ستم حکام برعامه مردم درقالب کلیسا و ایجاد نابرابری های اجتماعی طبقات مردم .

هرچند عصر روشنفکری دراروپا آزادی های متعددرا برای مردم به ارمغان آورد ولی سلطه یافتن طبقه جدید اقتصادی (بوژروا ) بر سرنوشت مردم بود که تفکرات دیگری را در همان اروپا جهت مقابله با این نگرش پرورش داد و درنهایت درافکار مارکس ، انگلس ، لنین و …… بروز پیدا کرد که آنها اراده عام را ملاک دانسته و حکومت را مظهر اراده عام دانسته که قادر است تا دیکتاتوری خود را به عنوان دیکتاتوری پرولتاریا برخواسته و نفع فرد اعمال کند و افراد باید دربرابر قدرت مطیع و منقاد باشند و روح جمعی و نفع عمومی را دنبال نمایند .

درقانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران اقسام آزادی ها یه عنوان مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی به رسمیت شناخته شده اند که این هم خود ریشه درتعالیم اسلامی و محترم شمردن آزادی متناسب با شأن و کرامت انسان دارد و هم خود مبارزه ای پی گیر وقاطع جهت برخورد با جهالت ها ، خرافه گرائی هاست تا زمینه شکوفائی استعدادها و استفاده درست از همه توان ها و ظرفیت ها صورت گیرد . مهمترین اقسام آزادی های مورد نظر درقانون اساسی که آمیخته ای از رعایت و حرمت آزادی های فردی و عمومی با تلفیق مناسب از مبانی و موازین اسلامی شکل گرفته است عبارتند از : آزادی های فکر و عقیده ، آزادی سیاسی ، آزادی درانتخاب شغل و مسکن و کسب و آزادی مطبوعات و تظاهرات و ……

لازم به ذکر است که چون از نظر آزادی طلبان قدرت مستقر یا دولت بر حسب ماهیت توسعه طلب و ستمگرایانه ای که درطول تاریخ داشته ، اگر محدود و مهار نشود فرد و امیال او را فدای مصلحت و امیال قدرت می کند . پس بایستی با تعیین قلمرو نگهبانی ویژه بر آن گمارده شود تا مقولات مهمی چون آزادی های اشخاص و آزادی های مدنی و اقتصادی و اندیشه ای زمینه بروز و ظهور یابند . ایجاد روحیه را مورد تجاوز


دانلود با لینک مستقیم


جایگاه آزادی در قانون اساسی