هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حکومت از دیدگاه حضرت علی علیه السلام

اختصاصی از هایدی حکومت از دیدگاه حضرت علی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

عنوان:

حکومت از دیدگاه حضرت علی علیه السلام

تهیه کننده:

مرضیه ذوقی فیاض

شماره پرسنلی: 30636130

بهار 87

فهرست

ترجمه 1- نامه به مالک اشتر.................................................... 3

ترجمه 2- وظایف مسئولین..................................................... 4

ترجمه 3- آرمان حاکمیت.......................................................... 6

ترجمه 4- رابطه دولت با ملت.................................................. 8

ترجمه 5- کنترل قدرت 1.......................................................... 9

ترجمه 6- مسئولیت دولت....................................................... 10

ترجمه 7- پایگاه مردمی دولت................................................. 11

ترجمه 8- نقش اخلاق در حکومت ........................................... 13

ترجمه 9- مشاوران و مسئولان دولتی................................... 14

ترجمه 10- انتخاب وزیران و معاونان.................................... 15

ترجمه 11- سیاست مدیریت و وظایف دولت......................... 16

ترجمه 12- پاسداری از سنت ها و پرهیز از بدعت گذاری..... 17

ترجمه 13- رابطه دولت با علمای دین..................................... 17

ترجمه 14- هم آهنگی ارکان دولت و ملت................................ 18

ترجمه 15- ارتباط و انسجام نهادهای دولت و ملت................18

ترجمه 16- نیروهای مسلح......................................................19

ترجمه 17- گزینش قوای مسلح...............................................20

ترجمه 18- ملاک ارزشها.......................................................... 21

ترجمه 19- محور حکومت و حل اختلاف.................................. 22

ترجمه 20- شرایط قضاوت در محاکم اسلامی........................ 22

ترجمه 21- گزینش ها.............................................................. 23

ترجمه 22- مالیات.................................................................... 24

ترجمه 23- امور اداری و دفتری.............................................. 25

ترجمه 24- تجارت و صنعت.................................................... 28

ترجمه 25- حقوق عامه مردم.................................................... 29

ترجمه 26- ایتام و سالخوردگان.............................................. 31

ترجمه 27- دولت مردان در میان مردم.................................... 32

ترجمه 28- رابطه مستقیم مسئولان با مسائل جاری کشور...33

ترجمه 29- دولت مردان و عبادت و بندگی............................. 35

ترجمه 30- زیان های جدایی دولت از ملت.............................. 36

ترجمه 31- عوامل نفوذی و فرصت طلب................................. 37

ترجمه 32- شرایط معاهده و صلح با دشمن......................... 38

ترجمه 33- حرمت نفوس ملت.................................................. 39

ترجمه 34- پرهیز از خود محوری........................................... 39

ترجمه 35- حاکمیت اخلاق در دولت........................................ 40

ترجمه 36- نکاتی در مدیریت.................................................. 40

ترجمه 37- کنترل قدرت 2........................................................ 40

ترجمه 38- دعا و استمداد از خداوند در راه انجام مسئولیت..........41

منابع و مآخذ............................................................................42

ترجمه 1 : نامه به مالک اشتر

این است فرمان بنده خداوند علی (ع) فرمانروای مؤمنان به« مالک ابن حارث اشتر» آن هنگام که تصدی امور خطه مصر را بدو سپرده است تا مالیات آن سرزمین را بگیرد و با دشمنان بجنگد و به اصلاح مردمش بپردازد و شهرها را آباد کند.

توضیح:

امام علی (ع) خود را بنده نامیده قبل از آنکه امیر مؤمنان بخواند و این هشداری است به کسانی که به مقام و عنوانی دست می یابند: فراموش نکنند. در همه حالات بنده خدایند و در برابر او مسئول. جاه و مقام آن ها را غافل نسازد، و رسم طغیان و جفا کاری را پیشه ننمایند در بندگی خداوند بکوشند تا بتوانند خدمتگزار صالح برای دین و امت باشند.

حاکم و زمامدار یک کشور و همچنین عمال و عوامل او در سطح مملکت اعم از شهر و روستا چندین وظیفه مهم دارند که عبارتند از:

الف- تأمین بودجه های مورد نیاز از طریق مالیات براساس مقررات قانونی و شرعی و صرف آن در مصالح عمومی.


دانلود با لینک مستقیم


حکومت از دیدگاه حضرت علی علیه السلام

دانلود تحقیق درمورد حکومت و عدالت

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق درمورد حکومت و عدالت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

حکومت و عدالت

نهج البلاغه و مساله حکومت

از جمله مسائلی که در نهج البلاغه فراوان دربارۀ آنها بحث شده است، مسائل مربوط به حکومت و عدالت است.

هر کسی که یک دوره نهج الباغه را مطالعه کند، می بیند علی علیه السلام ردباره حکومت و عدالت حساسیت خاصی دارد، اهمیت و ارزش فراوانی برای آنها قائل است قطعا برای کسانی که با اسلام آشنایی ندارند و بر عکس با تعلمیات سایر ادیان جهانی آشنا می باشند، باعث تعجب است که چرا یک پیشوای دینی اینقدر به اینگونه مسائل می پردازد! مگر اینها مربوط به دنیا و زندگی دنیا نیست؟ آخر یک پیشوای دینی را با دنیا و زندگی و مسائل اجتماعی چه کار؟!

و بر عکس، کسی که با تعلیمات اسلامی آشناست و سوابق علی علیه السلام را می داند که در دامان مقدس پیغمبر مکرم اسلام پرورش یافته است، پیغمبر او را در کودکی از پدرش گرفته، در خانۀ خود و روی دامان خود بزرگ کرده است و با تعلیم و تربیت مخصوص خود او را پرورش داده، رموز اسلام را به او آموخته، اصول و فروع اسلام را در جان او ریخته است، دچار هیچ گونه تعجبی نمی شود بلکه برای او اگر جز این بود جای تعجب بود.

مگر قرآن کریم نمی فرماید:

لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط

سوگند که ما پیامبران خویش را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرود آوردیم که میان مردم به عدالت قیام کنند.

دراین آیه کریمه برقراری عدالت به عنوان هدف بعثت همۀ انبیا معرفی شده است. مقام قداست عدالت تا آنجا بالا رفته که پیامبران الهی به خاطر آن مبعوث شده اند. علیهذا چگونه ممکن است کسی مانند علی که شارح و مفسر قرآن و توضیح دهندۀ اصول و فروع اسلام است، دربارۀ این مساله سکوت کند و یا در درجۀ کمتری از اهمیت آن را قرار دهد؟

آنانکه در تعلیمات خود توجهی به این مسائل ندارند و یا خیال می کنند این مسائل در حاشیه است و تنها مسائلی از قبیل طهارات و نجاست در متن دین است، لازم است در افکار و عقاید خود تجدید نظر نمایند.

ارزش و اعتبار

اولین مساله ای که باید بحث شود همین است که ارزش و اهمیت این مسائل از نظر نهج البلاغه در چه درجه است، بلکه اساساً اسلام چه اهمیتی به مسائل مربوط به حکومت و عدالت می دهد؟ بحث مفصل از حدود این مقالات خارج است اما اشاره به آنها لازم است.

قرآن کریم آنجا که رسول اکرم را فرمان می دهد که خلافت و ولایت و زعامت علی علیه السلام را بعد از خودش به مردم ابلاغ کند، می فرماید:

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته

ای فرستاده! این فرمان را که از ناحیه پروردگارت فرود آمده به مردم برسان، اگر نکنی رسالت الهی را ابلاغ نکرده ای .

به کدام موضوع اسلامی این اندازه اهمیت داده شده است؟ کدام موضوع دیگر است که ابلاغ نکردن آن با عدم ابلاغ زسالت مساوی باشد؟

در جریان جنگ احد که مسلمین شکست خوردند و خبر کشته شدن پیغمبر اکرم پخش شد و گروهی از مسلمین پشت جبهه کرده فرار کردند، قرآن کریم چنین می فرماید:

و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افاق مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم

محمد جز پیامبری که پیش از او نیز پیامبرانی آمده اند نیست. آیا اگر او بمیرد و یا در جنگ کشته شود شما فرار می کنید و دیگر کار از کار گذشته است؟!

حضرت استاد علامه طباطبایی (روحی فداه) در مقالۀ «ولایت و حکومت» از این آیه چنین استنباط فرموده اند که کشته شدن پیغمبر اکرم در جنگ نباید هیچ گونه وقفه ای در کار شما ایجاد کند؛ شما فورا باید تحت لوای آن کس که پس از پیغمبر زعیم شماست به کار خود ادامه دهید. به عبارت دیگر، فرضاً پیغمبر کشته شود یا بمیرد، نظام اجتماعی و جنگی مسلمین نباید از هم بپاشد.

در حدیث است که پیغمبر اکرم فرمود: اگر شما سه نفر (حداقل) سه نفر هم سفر شدید، حتما یکی از سه نفر را امیر و رئیس خود قرار دهید. از اینجا می توان فهمید که از نظر رسول اکرم هرج و مرج و فقدان یک قوۀ حاکم بر اجتماع که منشا حل اختلاف و پیوند دهنده افراد اجتماع با یکدیگر باشد، چه اندازه زیان آور است.

مسائل مربوط به حکومت و عدالت که در نهج البلاغه مطرح شده است فراوان است و ما به حول و قو ه الهی برخی از آنها را طرح می کنیم.

اولین مساله که لازم است بحث شود ارزش و لزوم حکومت است. علی علیه السلام مکرر لزوم یک حکومت مقتدر را تصریح کرده است و با فکر خوارج – که در اغاز امر مدعی بودند با وجود قرآن از حکومت بی نیازیم- مبارزه کرده است. خوارج – همچنانکه می دانیم- شعارشان «لاحکم الا لله» بود. این شعار از قران مجید اقتباس شده است و مفادش این است که فرمان (قانون) تنها از ناحیه خداوند و یا از ناحیه کسانی که خداوند به آنان اجازۀ قانونگذاری داده است باید وضع شود. ولی خوارج این جمله را در ابتدا طور دیگر تعبیر می کردند و به تعبیر امیر المومنین از این کلمه


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد حکومت و عدالت

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی

اختصاصی از هایدی آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی

از روز سه شنبه 31 شهریور ماه تا پنجشنبه دوم مهرماه سال جاری سمیناری در رابطه با مسائل و موضوعات مربوط به حقوق بشر در انستیتوی شرق شناسی وابسته به وزارت امور خارجه آلمان در هامبورگ برگزار شد .

در این سمینار، عده ای از اساتید و صاحب نظران ایرانی و آلمانی شرکت داشتند و دیگاههای خود را در زمینه های مختلف مرتبط به موضوع بحث از نقطه نظر اسلام وغرب بیان نمودند از هر دو طرف مقالاتی به جلسه سمینار ، ارائه و قرائت می شد و سپس پیرامون آن بحث و گفتگو صورت می گرفت ، سخنرانی و گفتگوها به یکی از سه زبان فارسی ، آلمانی و انگلیسی انجام می گرفت که بوسیله مترجم ، هم زمان با ایراد سخنرانی از زبانی به زبانی دیگر ترجمه می شد .

عناوین کلی بحث عبارت بودند از : 1- استقلال ، آزادی و خود مختاری انسان ، 2- دموکراسی ، سکولاریسم و مذهب ، 3- آزادی فردی و مرزهای آن ، 4- اقلیت ها و حفظ حقوق آنها ، 5- حقوق بشر و دموکراسی ( دعوی جهان شمول بودن حقوق بشر ) سخنرانان و شرکت کنندگان موضوعات بالا را از دیدگاه اسلام و جهان غرب مورد بحث و بررسی قرار دادند .

از سوی اساتید ایرانی 8 مقاله به سمینار ارائه و قرائت شد ، مقالات و سخنرانی منسجم آلمانیها کمتر بود ولی در همه مسائل و موضوعات در بحث شرکت نموده و نظرات خود را ابراز می داشتند . صرف نظر از برخی از مسائل و حوادث نامطلوب حاشیه ای سمینار، در مجموع ، محفل گفتگوی علمی مفید و پرباری بود، دیدگاههای مختلف به خوبی مورد نقد و بررسی قرار گرفت ، نقطه نظرهای اسلام و دیدگاههای دولت اسلامی نیز تشریح و برخی از ابهامات ضمن سؤال و جوابهای صریحی که بعمل آمد روشن شد . تا حدودی نقطه های مشترک و متفاوت دیدگاهها در زمینه حقوق بشر تبیین شد که البته این مقال در مقام گزارش دستاوردهای سمینار نیست .

به هر حال ، اینجانب نیز در رابطه با موضوع آزادی فردی و مرزهای آن ، مقاله حاضر را که آزادی فردی و مرزهای آن را در یک دولت اسلامی بررسی می کند تهیه و فشرده آن را در جلسه سمینار قرائت کردم و اینک اصل آن از نظر خوانندگان گرامی می گذرد .

مقدمه :

تاریخ بشریت آکنده از مبارزات و درگیریها وتصادمات گروههای مختلف انسانی است . انسان بحکم داشتن طبع اجتماعی ، از همان روزهای نخستین خلفت ، زندگی فردی را رها کرده و زیستن با دیگر همنوعان را پیشه خویش ساخته است . در این زندگی که خود بخود براساس نیاز متقابل و تعاون با یکدیگر پدید آمده است همواره برخوردها و همکاریها وجود داشته است .

انسان ، به زودی ، احساس و امکان سلطه خود را بر موجودات طبیعت و حیوانات دریافت و در مقام دستیابی بر آنها و بهره گیری از آنها برآمد ، در راه تثبیت سلطه خود واستثمار آنها با مقاومت آگاهانه ای برخورد نکرد بلکه می بایست رموز و فنون نفوذ و سلطه را با بکار انداخت استعداد خود و آگاهی یافتن از قوانین طبیعت و قوای غریزی نهفته در حیوانات که هردو ثابت و تقریباً لایتغیر هستند کشف کند . قرآن کریم در آیات زیادی بر این حالت تفوق انسان و بودن همه موجودات طبیعت در استخدام او تصریح می کند ، مخصوصاً در این زمینه آیات 5 تا 16 سوره نحل بخوبی گویای این مطلب است .

در همین راستا، و بر اساس همین خلق وخوی بهره گیری از دیگران ، آدمی سعی کرده است همنوعان خود را نیز به استخدام خویش در آورد و با تحمیل روش خود بر دیگران آنان را برای اهداف خویش به خدمت بگیرد ، ولی در این راه بلحاظ اینکه نوع انسان از یک گوهر و در طبیعت انسانی همه از یک پدیده هستند ، طبعاً با مقاومت روبرو شده و درگیریها و برخوردها و جنگها از همین جا نشأت گرفته است ، صلاح اندیشی ها و راهنمائی ها و دعوتهای مردان الهی و مصلحین اجتماعی نیز تا حدود زیادی برای جلوگیری از طغیان این خاصیت انسانی و تعدیل آن و توجه دادن او به حفظ حرمت ذاتی فرد فرد انسان است .

قطع نظر از بحثهای پیچیده فلسفی که در مورد اصل آزادی و اختیار انسان وجود دارد و مباحثات فراوانی که بین طرفداران جبر و تفویض و نیز مادیون معتقد به جبر ودترومینسیم ( Determinism ) مطرح است ، اجمالاً می توان گفت انسان احساس می کند در وجودش دارای قدرت گزینش است و در مورد اعمال و رفتار و کردار و گفتار می تواند انتخاب کند و اختیار انجام یا عدم انجام کاری را دارد . و حتی بر گزینش کاری که انجام داده و رویه ای را که پیش گرفته است مورد مدح یا ذم قرار می گیرد .

صرف نظر از عوامل مختلفی که ممکن است در گزینش انسان دخالت داشتته باشند ، بطور ساده ، انسان ، این احساس را دارد که می خواهد در مورد عقاید و اعمال و رفتار و گفتارش ، خود تصمیم بگیرد و عمل کند و مجبور باطاعات از دیگری نباشد . نفس داشتن این احساس واصل وجود چنین زمینه ای در انسان ، ارزش دارد و اقلا یکی از وجوه تمایز انسان ار موجودات دیگر می باشد .

موضوع قابل توجه ، این است که انسان تا چه حد می تواند از این آزادی یعنی از این حق انتخاب و گزینشی که دارد برخوردار گردد و درچه حدی استفاده از آن به نفع اوست و محدوده این برخورداری از آزادی در رابطه با دیگران و در مقام تعارض با آنها چیست ؟ و دیدگاه اسلام و برخورد حکومت اسلامی با این قضیه چگونه می باشد ؟

در این نوشته فشرده سعی بر این است که نظری اجمالی بر دیدگاه اسلامی و نوع برخورد حکومت اسلامی با آزادی فردی داشته باشیم .

مفهوم آزادی فردی

همانگونه که در مقدمه یادآور شدیم ، در مفهوم حقوقی و سیاسی ، آزادی فردی یعنی داشتن حق و اختیار و مستقل ومختاربودن شخص در گزینش اعمال و رفتار خود می باشد آزادی سیاسی دراین معنی بطور ساده عبارت است از قلمروئی که در داخل آن ، شخص می تواند کاری را که می خواهد انجام دهد و دیگران نتوانند مانع کار او شوند1. و محدوده اعمال این حق نیز تا جائی است که به آزادی دیگران صدمه نزند .

در قدیم ترین اعلامیه منسجم حقوق بشر یعنی اعلامیه حقوق بشر و شهروند 26 اوت 1789 فرانسه آمده است که : « آزادی ، عبارت از قدرت انجام هرگونه عملی است که به دیگری صدمه نزند ، لذا محدوده اعمال حقوق طبیعی هرانسان فقط تا آنجاست که استفاده از همین حقوق طبیعی را برای سایر اعضای جامعه تضمین کند این محدودیتها فقط به وسیله قانون معین می شوند ».1

آزادی های فردی عمدتاً شامل حق زندگی ، آزادی رفت وآمد و اختیار مسکن ، مصونیت خانه ومسکن ، مصونیت و یا امنیت شخصی ، مصونیت مکاتبات ، مکالمات تلفنی ، مخابرات تلگرافی واسرار سخصی ، آزادی در زندگی داخلی و خصوصی و آزادی فکر، عقیده ، مذهب و بیان می باشد .2

لزوم حفظ و رعایت این آزادیها در مواد مختلف اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد تأکید وتصریح قرار گرفته است . میثاقهای بین المللی از جمله میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز دولتهای عضو را به اجرای آنها متعهد نموده است .

آزادی انسان از دیدگاه اسلام

از دیدگاه اسلام ، تمام انسانها از نقطه نظر ذات انسانی برابرند همه از شرافت و کرامت انسانی برخوردارند انسان موجودی است شریف و برتر از سایر موجودات ودر اصل این کرامت و فضیلت همه یکسانند ، بنابراین هیچ کس ذاتاً برده به دنیا نمی آید ، قرآن با لحنی عام ویکنواخت در مورد نوع بشر


دانلود با لینک مستقیم


آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی

حکومت های یک حزبی

اختصاصی از هایدی حکومت های یک حزبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

حکومت های یک حزبی

امام خمینی و تحزب

چکیده

امام خمینی به عنوان مرجعی بزرگ و رهبر انقلاب اسلامی ایران و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در ایران با پدیده تحزب و احزاب سیاسی دارای دیدگاه خاصی است که می‌تواند در جامعه امروز ما راهگشا باشد. دیدگاه او را می‌توان در پنج مرحله مورد بررسی قرار داد. در اولین مرحله یعنی پیش از انقلاب اسلامی ایران امام خمینی به دلیل وابستگی احزاب سیاسی به بیگانگان یا فرمایشی و غیرآزاد بودن آنها، اصولاً آنها را عامل پراکندگی در جامعه و نفوذ بیگانگان یا وابسته به رژیم می‌دید. از همین روی بطور کلی با فعالیت احزاب سیاسی و تحزب مخالفت ورزیده و فعالیت آنها را فتنه‌انگیز دانسته بود.

در مرحله دوم یعنی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام بر فعالیت احزاب مردمی و تأمین‌کننده منافع مردم صحه گذاشته و فعالیت آنها را ـ حتی احزاب غیراسلامی و نامسلمان را ـ آزاد اعلام نمودند، اما این آزادی را مشروط به مضر نبودن فعالیت آنها برای اسلام و مصالح عمومی دانسته‌اند.

مرحله سوم رویکرد امام خمینی به احزاب سیاسی، سالهای نخستین بعد از انقلاب را دربرمی‌گیرد. در این مقطع، امام که پراکندگیهای ناشی از فعالیت گروهها و احزاب سیاسی را می‌دید، بر بقای انقلاب و استمرار نظام نوپای اسلامی بیمناک شد و این پراکندگیها را عاملی در جهت تضعیف انقلاب می‌دانست بنابراین به طور مکرر در سخنانشان، خواستار اتحاد گروههای سیاسی در جامعه شدند ولی تذکرات امام در مورد وحدت بین گروههای سیاسی نتیجه‌بخش نبود. چهارمین مرحله از نگرش امام خمینی به فعالیت احزاب را از سال 1360 تا 1367 مورد بررسی قرار داده‌ایم؛ مقطعی که در ابتدای آن، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) دست به اقدام مسلحانه علیه نظام نوپای اسلامی زده بود؛ در این مقطع امام نظر چندان مثبتی به فعالیت احزاب نداشت و حتی احزاب اسلامی که بوسیلة یاران امام نیز تأسیس شده بودند ـ نظیر حزب جمهوری اسلامی ـ منحل شدند.

پنجمین و آخرین بخش این پژوهش به رویکرد امام خمینی نسبت به حزب و پدیدة تحزب بعد از سال 1367 می‌پردازد که در این زمان، با پایان یافتن جنگ و تثبیت نظام، فضا برای فعالیت احزاب بیشتر مهیا شد بطوری که امام با انشعاب در جامعة روحانیت مبارز و تشکیل مجمع روحانیون موافقت کرد.

واژه‌های کلیدی: امام خمینی، حزب، تحزب، احزاب سیاسی

دیباچه

امروزه بررسی دیدگاه امام خمینی در مورد پدیده‌های سیاسی ـ اجتماعی در حال حاضر در نظام جمهوری اسلامی به شدت پراهمیت و حیاتی است، چرا که امام خمینی با عنوان رهبر انقلاب، بیشترین نقش را در پیروزی انقلاب داشته‌اند؛ در عین حال ایشان به عنوان بنیانگذار نظام سیاسی جدید نیز مسیر و اهداف کلی این نظام سیاسی را تعیین کرده‌اند. از طرفی دیگر حاکمان نظام جمهوری اسلامی، در سیاست‌ورزی و کشورداری همیشه خود را تالی و پیرو خط امام خمینی می‌دانند؛ با این حال وقتی به عملکرد‌های متفاوت و یا احیاناً متعارض آنان در برخورد با پدیده‌های اجتماعی و سیاسی برمی‌خوریم، برایمان این پرسش پیش می‌آید که براستی کدامین دیدگاه با آرا و نظرات امام خمینی انطباق دارد؛ و البته آشکار است که بهترین راه تشخیص راه امام، مراجعه به گفته‌ها و نظریات خود ایشان از طریق مراجعه به آثار ایشان است تا به این وسیله، سره از ناسره تشخیص داده شود، چرا که گفته‌ها و دیدگاه‌های امام، مسیری را برای حرکت منطبق با رویکرد ایشان فرا راه ما روشن می‌کند. البته در این میان توجه به یک اصل اساسی نباید مورد غفلت قرار گیرد و آنهم اینکه در پژوهشهایی که در حوزة علوم انسانی صورت می‌گیرد، قطعیت در نتایج و دستاوردهای آن تا حدودی بعید به نظر می‌رسد. رویکرد امام خمینی نسبت به احزاب در شرایط متفاوت و مقاطع تاریخی متفاوت، تغییراتی داشته است. آنچه باید همواره در نظر داشت این است که روند موضع‌گیریها و سخنان امام خمینی بیانگر این است که رویکرد امام در مورد احزاب فرمایشی رژیم پهلوی قاعدتاً متفاوت از رویکرد ایشان به احزابی نظیر حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی باشد بنابراین با توجه ویژه به این امر باید در مورد دیدگاه امام خمینی نسبت به پدیده‌های سیاسی ـ اجتماعی خصوصاً احزاب سیاسی، اظهارنظر کرد.

در ابتدا لازم است تا تعریف و تاریخچة مختصری از حزب و روند تشکیل اولین احزاب آورده شود، آنگاه به بررسی موضوع اصلی پژوهش بپردازیم.

تعریف حزب و روند تشکیل اولین احزاب

فرایند سیاست دارای اجزای متعددی است که حزب نیز از آن دسته است. در بیان مفهوم حزب، تعاریف گوناگونی، از منظرهای متفاوتی بیان شده است.

به عقیدة گِتِل حزب سیاسی مرکب از گروهی از شهروندان کم و بیش سازمان یافته است که به عنوان یک واحد سیاسی عمل می‌کند و با استفاده از حق رأی خود می‌خواهد بر حکومت تسلط پیدا کند و سیاستهای عمومی خود را عملی سازد. [عالم، 1375: 363]

از نظر لیکاک، «حزب سیاسی گروه کم و بیش سازمان یافتة شهروندانی است که به عنوان یک واحد سیاسی با هم عمل می‌کنند، در مسائل عمومی عقاید مشترکی دارند و با استفاده از اختیار دادن رأی در راستای هدفی مشترک می‌کوشند بر حکومت تسلط یابند.» [همان]

می‌توان اجرای یک حزب سیاسی را به شرح زیر مشخص کرد:

1ـ توافق نظر معین درباره‌ی اصول بنیادی میان افراد تشکیل‌دهندة حزب

2ـ سازمان یافتگی و داشتن تشکیلات

3ـ تلاش برای دست یافتن به هدفها

4ـ مبارزه در راه تصرف قدرت سیاسی برای تأمین منافع عمومی (حداقل در مقام نظر)

5ـ وجود رهبری در حزب

شکل‌گیری احزاب نوین را باید پدیده‌ای دانست که ابتدا در اروپا شکل گرفت و بعد از آن، ایالات متحده امریکا از فنّ اروپایی احزاب سیاسی ـ البته با دگرگونی در آن ـ تقلید کرد. احزاب سیاسی، همزمان با آیینهای انتخاباتی و پارلمانی پدید آمدند؛ احزاب سیاسی ابتدا زیر عنوان کمیته‌های انتخاباتی ظاهر شدند و مأموریت آنان در عین حال سپردن سرپرستی معتمدان به یک نامزد انتخاباتی و گرد‌آوری منابع مالی جهت مبارزه در انتخابات بود.

هیچ حزب یا سازمان یا بازیگر سیاسی نمی‌تواند بدون توجه به محیط خود به ایفای نقش بپردازد و به تعیین خط مشی‌ها و سیاستها و استراتژی خود اقدام کند. بطور مثال، تأثیر


دانلود با لینک مستقیم


حکومت های یک حزبی

مقاله سیمای حکومت دینی در نهج‌البلاغه‌

اختصاصی از هایدی مقاله سیمای حکومت دینی در نهج‌البلاغه‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

سیمای حکومت دینی در نهج‌البلاغه‌

دکترعلی محامد

چکیده‌

در این مقاله پس از بررسی اصل ضرورت حکومت برای بشر، شیوه حکومت ولایی بحث شده، سپس با اشاره به دو تفاوت اساسی آن با دیگر حکومت‌ها، بیان کرده است که حکومت ولایی ریشه در ولایت مطلقه الهی ‌دارد، به‌گونه‌ای‌که ریشه جدایی آن از دیگر حکومت‌ها از این امتیاز بزرگ سرچشمه می‌گیرد که باید حاکم آن منصوب از سوی خداوند باشد.

تفاوت دیگر آن با دیگر حکومت‌ها، این است که هدف حکومت دینی و ولایی، رساندن مردم به کمال نهایی و سعادت ابدی یا به عبارتی، قرب الی الله است، ولی اهداف اساسی حکومت‌های دیگر، برپایه امتیازات مادی بنا نهاده شده است.

به‌سبب همین هدف عالی است که در نهج‌البلاغه با دو دیدگاه مثبت و منفی به حکومت نگریسته شده و حکومت مطلوب از غیر مطلوب ممتاز گردیده است. در این مقاله، با استناد به کلام امیرمؤمنان، علی( در این باره، سیمای حکومت ولایی که حکومت مطلوب است روشن گردیده و در پایان، رابطه دین و حکومت هم در اصول دین و هم از جهت فقهی و فرعی تبیین شده است.

واژگان‌ کلیدی

حکومت دینی، حکومت ولائی، ولایت مطلقه الهی، هدف نهایی، رابطه، اصول، فروع، نهج‌البلاغه.

مقدمه‌

در این موضوع که بشر در هر زمان نیاز به حکومت و رهبری دارد، هیچ‌‌گونه تردیدی وجود ندارد، به‌گونه‌ای‌که در طول تاریخ اجتماعی انسان، همه خردمندان و دانایان به آن اذعان و اعتراف کرده‌اند. نیاز به حکومت و رهبری نه تنها در زندگی اجتماعی احساس می‌شود، بلکه می‌توان گفت نیاز به آن، ریشه در فطرت انسان دارد و به همین دلیل است که انسان‌ها همواره در جست‌وجوی پیشوایی شایسته و رهبری عادل بوده‌اند، به‌گونه‌ای‌که بخش عمده تلاش‌های سیاسی و اجتماعی بشر در علم و عمل، در راه به‌دست آوردن این گمشده انجام گرفته است. شاهد آن هم این است که هیچ‌گاه بشر بدون رهبر و رئیس نبوده، اگرچه به صورت‌های مختلفی همچون رئیس طائفه، قبیله، شهر و کشور متبلور گشته است.

به یقین باید بگوییم دین اسلام که آیین فطرت است و احکام آن به منظور تأمین نیاز‌های انسان تشریع شده است، این نیاز و خواسته مهم او را رها نکرده، به‌منظور پاسخ به آن، حکومت و امام و رهبر تعیین کرده است.

علامه طباطبایی( معتقد است با توجه به نقش مهمی که مسئله رهبری و امامت در تأمین سعادت بشر دارد، ناگزیر باید پذیرفت که اسلام نیاز به امامت را بی‌پاسخ نگذارده و مردم را در حیرت و گمراهی رها نکرده و مسئله جانشینی پس از پیغمبر را مشخص کرده است. (طباطبایی، بی‌تا: 110)

بر همین اساس است که از دیدگاه شیعیان، هیچ‌گاه زمین از وجود حجت خدا خالی نیست، چنان‌که امیرمؤمنان، علی( فرموده است:

بار خدایا! هرگز زمین از حجت خدا خالی نخواهد بود یا آشکار و مشهور است و یا از نظرها غائب و پنهان تا اینکه حجت‌ها و دلائل الهی تعطیل نگردد. (سید رضی، بی‌تا: 139)

اگرچه مانند زمان ما، امام و حجت الهی غائب است و مردم از فیض حضور او بی‌بهره‌اند، ولی در این شرایط هم نیاز به رهبری وجود دارد، به‌گونه‌ای‌که اولیای اسلام از سوی پروردگار، فقیه عادل جامع‌الشرایط را به منظور ادای نقش امام معصوم( و رهبری دینی و حکومت اسلامی تعیین کرده‌اند.

در ضرورت وجود رهبر و حاکم برای بشر، هیچ شخص یا گروهی تشکیک نکرده است، جز گروهی کج‌اندیش و جاهل به‌ نام خوارج که پس از جنگ صفین به وجود آمدند و با امام حق، علی بن ابی‌طالب( به مخالفت برخاستند و شعار نفی حکومت را سر دادند و گفتند: «لاحکم الا لله.» (عبده، بی‌تا: 91) هنگامی که امام علی( این شعار فریبنده را شنید، فرمود: این سخن حقی است که از آن، اراده باطل کردند. آری، حکمی نیست، مگر برای خدا، ولی اینان می‌گویند: «لا امرة الا لله؛ هیچ حاکمی و فرمانروایی جز خدا نیست، در صورتی که چاره‌ای نیست برای مردم، مگر اینکه امیری یا خوب یا بد داشته باشند و بدون حاکم و امیر نمی‌توانند به زندگی خود ادامه دهند؛ زیرا در این حکومت، شخص مؤمن و خداپرست برای سعادت و کمالش کار خود را انجام می‌دهد و کافر و مخالف هم از دنیایش بهره‌مند می‌شود.

با بودن امیر و فرمانروا است که جامعه از هرج و مرج و بی‌نظمی سروسامان می‌یابد و هرکسی با مدت زمانی که برای او معین شده است، به زندگی خود می‌رسد، و گرنه با کشت و کشتار یکدیگر عمر آنان کوتاه می‌شود. بر اثر وجود این حاکم و امیر، درآمد و مالیات کشور وصول و در وقت خود به مصرف می‌رسد. به واسطه این حاکم، با دشمن جهاد می‌شود و راه‌های کشور امن می‌شود. همچنین با دزدان و خیانت‌کاران، مبارزه و حق ضعیفان از زورمندان گرفته می‌شود و بدین ترتیب، با برقراری عدالت اسلامی، خوبان خوش‌حال و بدان هم به عدالت تن می‌دهند. پس نمی‌شود گفت نیاز به حاکم نیست.

شیوه حکومت در مذهب امامیه

در مکتب تشیع، حکومت بر اساس حکومت ولائی و امامت الهی پایه‌ریزی شده است و در ولایت مطلقه الهی ریشه دارد. ازاین‌رو، باید گفت اختلاف ما شیعیان با مذاهب اسلامی و نیز شیوه‌های حکومتی غیر مسلمانان بر سر همین موضوع مهم است.

به نظر ما، امامت یا ریشه در لطف الهی دارد، به‌گونه‌ای‌که هم برای مردم لطف محصل الهی و هم لطف مقرب الهی اقتضا می‌کند خداوند متعال پس از درگذشت پیامبر اسلام( برای مردم امام و پیشوای صالحی برگزیند یا ریشه در حکمت الهی (یکی دیگر از صفات الهی است) دارد و برای اینکه نقض غرض می‌شود، باید برای مردم امام و رهبری از جانب خدا منصوب گردد (علامه حلی، بی‌تا: 254؛ سید مرتضی، 1411هـ.ق: 416) تا آنان بتوانند افزون بر اداره زندگی فردی و اجتماعی خود، راه کمال و سعادت اخروی را نیز بپیماید. ازآنجایی‌که شیوه حکومت بر اساس ولایت استوار شده است و ریشه در لطف و حکمت الهی دارد، تفاوت‌های بسیاری با دیگر حکومت‌های رایج در دنیا دارد که ما در اینجا به دو تفاوت اساسی آن اشاره می‌کنیم.

1. در حکومت ولایی باید حاکم آن از سوی خداوند منصوب شود، ولی در حکوت‌های دیگر، غیر از حکومت سلطنتی، مانند حکومت‌های به اصطلاح دموکراسی، تعیین حاکم با انتخاب و آرای مردم است، اگرچه در این امر هم غالباً دروغ می‌گویند و مردم را می‌فریبند. در این میان، اگر ما در نظام جمهوری اسلامی به انتخاب اهمیت می‌دهیم، نه به این دلیل است که برای آرای مردم مشروعیت قائل باشیم؛ زیرا هرگز آرای مردم به نظام ما مشروعیت نمی‌دهد، بلکه حکومت و حاکم آن باید مشروعیت خود را از طریق نصب الهی به‌دست آورد؛ چرا که بر طبق اصل اولی، هیچ‌کس حق حکومت و ولایت بر دیگری را ندارد، مگر اینکه از جانب خداوند متعال معین شود. (شیخ انصاری، 1423هـ.ق: ج3، 546؛ نراقی، 1417هـ.ق: 29)

بنابراین، باید بدانیم هدف از انتخابات این است که چون همه مردم از جانب خدا وظیفه دارند دین خدا را بپذیرند و به آن پایبند باشند، ازاین‌رو، حاکم الهی را هم باید قبول کنند. انتخابات تبلور، این مقبولیت عمومی است. بنابراین، آرای مردم بسیار مهم است و نقش آن، مقبولیت حکومت است؛ زیرا اساس دین مقبولیت آرای مردم است که اگر نباشد حکومت دینی شکل نمی‌گیرد، اما سبب مشروعیت حکومت نیست، به‌گونه‌ای‌که بدون آرای مردم، حاکم اسلامی چه امام معصوم( وچه فقیه جامع‌الشرایط در زمان غیبت امام، از نصب خاص یا نصب عام سرچشمه گرفته است.

شاهد این مطلب، برخی آیات قرآن و روایات است که در اینجا به دو آیه قرآن بسنده می‌کنیم:

وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ یَکُونَ لَهُمْ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ (احزاب: 36)

و برای هیچ مرد مؤمن و زن باایمانی هرگاه خدا و رسول به‌کاری فرمان دهند، هیچ‌گونه اختیاری نیست.

بر این اساس، بی‌تردید امامت و ولایت به فرمان رسول خدا( از جانب خدای متعال تعیین شده است و مردم در آن اختیاری ندارند.

وَرَبُّکَ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَیَخْتَارُ مَا کَانَ لَهُمْ الْخِیَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ (قصص: 68)

و خدای تو می‌آفریند آنچه را بخواهد و برمی‌گزیند آنچه را بخواهد؛ نیست برای آنها هیچ اختیاری و منزه است خدا و برتر از همه از آنچه برای او شریک قرار می‌دهند.

این دو آیه، از مردم سلب اختیار و انتخاب کرده است، به‌گونه‌ای‌که نه تنها امر دین و مشروعیت دینی، به مردم واگذار نشده است، بلکه به حکم یک تکلیف الهی باید دین و احکام دین و ولایت حاکم الهی را با کمال رضایت بپذیرند و هیچ‌گونه دل‌تنگی از خود نشان ندهند. به نقل از حافظ محمد بن مؤمن شیرازی، از علما و مفسرین اهل سنت، انس بن مالک گفت: « از رسول خدا( از تفسیر این آیه پرسیدم، فرمود که حق تعالی از گل آدم را آفرید به‌طوری‌که خواست و مرا و اهل بیت مرا اختیار کرد و برگزید از جمیع خلق و گردانید مرا نبی و علی را وصی». (بحرینی، بی‌تا: 2373)

هدف دیگر از پذیرفتن انتخابات در کشور، ممکن است از جهت سیاسی، اجتماعی و بین‌المللی باشد؛ زیرا امروزه در دنیا، حکومت مبتنی بر آرای مردم متداول شده است و دشمنان ما با تبلیغ از آن، علیه حکومت‌های دیگر به مبارزه برخاسته‌اند. ازاین‌رو، اگر ما در عرصه انتخابات حضور نیابیم، ما را متهم می‌کنند. بنابراین با توجه به دشمنی استکبار جهانی با ما، برای جلوگیری از این اتهام، مردم ما به پای صندوق‌های رأی می‌آیند و آزادانه رئیس‌جمهور یا نمایندگان خود را هم در مجلس خبرگان رهبری و هم مجلس شورای اسلامی بر می‌گزینند تا بتوانیم بگوییم ما هم حکومت را بر اساس آرای مردم پایه‌ریزی می‌کنیم. واقعیت این است که همه ارکان حکومت در کشور ما بر اساس آرای مردم است، حتی رهبری که بر اساس بینش ما منصوب از جانب ولی عصر، امام زمان (ارواحنا فداه) است، باز هم به صورت غیرمستقیم با انتخاب مردم تعیین می‌شود. در حقیقت، حکومت جمهوری اسلامی به تمام معنا با همه موازین، یک حکومت دموکراسی و مبتنی بر آرای مردم است.

باز هم تأکید می‌کنیم که نباید معنای انتخاب این باشد که بدون آرای مردم، امام معصوم( مانند حضرت علی( امام نیست؛ یعنی امامت ایشان به آرای مردم وابسته باشد یا ولی فقیه به جای منصوب شدن از سوی امام عصر(ارواحنا فداه)، از طرف مردم انتخاب شود، بلکه ما می‌گوییم اگر هیچ‌کس با امام معصوم( بیعت نکند، باز هم امام است و ولایت مطلقه الهی دارد. ازاین‌رو، هیچ کس نمی‌تواند بدون اجازه وی، به انجام کارهای اجتماعی مبادرت ورزد. نصب فقها نیز این گونه‌است؛ بدین معنا که اگر فقهای جامع‌الشرایط موفق به تشکیل حکومت هم نشوند و حکام غاصب بر مردم حکومت کنند، باز هم دارای ولایت و زعامت شرعیه هستند و هیچ کاری از کارهای اجتماعی بدون اذن آنان مشروعیت ندارد، اگرچه زمان حکومت جور باشد.

هدف حکومت ولایی

تفاوت دیگری که حکومت ولایی دینی با حکومت‌های‌ دیگر دارد، این است که در این حکومت، هدف اصلی، رساندن مردم به کمال و سعادت ابدی است.

اهل لغت، ریشه اصلی واژه ولایت را قرب می‌دانند و برای آن معانی مختلفی بیان کرده‌اند؛ گاهی به معنای ولایت امر و تدبیر در کار و اداره کردن، گاهی به معنای محبت و دوستی و گاهی نیز به معنای نصرت و یاری کردن آمده است.

امین‌الاسلام طبرسی( در تعریف این واژه آورده است:

الولی هو الذی یلی النصرة و المعونه. و الولی هو الذی یلی تدبیر الامور یقال فلان ولی المرأة اذا کان یملک تدبیر نکاحها و ولی الدم من کان الیه المطالبة بالقود و السلطان ولی امر الرعیة و یقال لمن یرشحه لخلافته علیهم بعده ولی عهد المسلمین. (طبرسی، بی‌تا: ج3، 323)

ترجمه آزاد عبارت طبری این است: ولی کسی است که یاری و کمک می‌رساند و تدبیر امر می‌کند. ازاین‌رو، دلیل آنکه گفته می‌شود فلان شخص ولی آن زن است، بدین خاطر است که مالک امر ازدواج اوست و گاهی ولی خون گفته می‌شود؛ چون حق مطالبه قصاص دارد و نیز دلیل آنکه گفته می‌شود سلطان، ولی امر رعیت است، چون صاحب تدبیر و اداره کردن امر آنهاست.

در المنجد آمده است: «ولی یلی فلانا دنا منه و قرب.» (معلوف، 1376: 918) صاحب المنجد، معانی دیگری را نیز که در کلام طبرسی آمد، بیان کرده است، ولی معنای اصلی واژه ولایت را به معنای قرب و نزدیکی می‌داند، به‌گونه‌ای‌که در این عبارت گفته است: «یلی فلانا؛ نزدیک شدن با او».

حاکم و رهبر حکومت ولایی، در اثر علم و تقوا و عدالتی که دارد، به خدا و مردم جامعه خویش نزدیک است. ازاین‌رو، در مقام نصرت و یاری مردم برمی‌آید و می‌کوشد تا آنان را به‌خدا نزدیک سازد. همچنین، زعامت و ریاست او سبب نمی‌شود که از مردم فاصله بگیرد. او مانند یک پدر مهربان، برای مردم دلسوزی می‌کند. پیامبر اکرم( فرمود: «یا علی انا و انت ابوا هذه الامة؛ ای علی! من و تو، دو پدر این امت هستیم.» (محدث قمی، 1338: ج1، 179)


دانلود با لینک مستقیم


مقاله سیمای حکومت دینی در نهج‌البلاغه‌