هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره حکومت استبدادی و مشروطه

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره حکومت استبدادی و مشروطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

حکومت استبدادی

حکومت استبدادی نوعی حکومت است که در آن دامنه اختیارات حاکم و طول دوره حکومت ‌آن‌ها بسیار است. در حکومت استبدادی؛توزیع قدرت عادلانه نیست. طرف‌داران حکومت استبدادی؛معتقدند که این نوع حکومت امکان انباشت سرمایه،برنامه‌ریزی متمرکز و تصمیم‌گیری قاطع برای رفع موانع راه را برای توسعه فراهم می سازد.در حالی که مخالفان این نوع حکومت معتقدند که استبداد باعث احساس بی‌قدرتی سیاسی در بین مردم می‌شود و کارایی و خلاقیت آ‌ن‌ها را کاهش می‌دهد.

«استبداد» از منظر قرآن

قرآن کریم خاستگاه استبداد را در «خود بنیاد پنداری آدمی» می‏داند. از این رو نه حکومت فردی، نه حکومت جمعی و نه هر گونه سازوکاری از توزیع قدرت را، مانع نفوذ استبداد نمی‏داند. استبداد در قرآن که با واژگانی چون ستم، نافرمانی، جور و شرک بیان شده است...

قرآن کریم خاستگاه استبداد را در «خود بنیاد پنداری آدمی» می‏داند. از این رو نه حکومت فردی، نه حکومت جمعی و نه هر گونه سازوکاری از توزیع قدرت را، مانع نفوذ استبداد نمی‏داند. استبداد در قرآن که با واژگانی چون ستم، نافرمانی، جور و شرک بیان شده است، خود دارای سطوح مختلفی است که از نافرمانی خداوند آغاز می‏شود، سپس به طغیان در روابط میان انسان‏ها و ستم انسان به نفس خود، منتهی می‏شود. قرآن در داستان‏های تاریخی اقوام پیشین، معاصران پیامبر و سرانجام نافرمانان بر «روحیه خود بنیاد پنداری» آنان تأکید دارد.

مقدمه

۱. علی رغم توجه دیرینه مسلمانان به پرهیز از خودکامگی حکمرانان در قالب عناصر نظارتی‏ای همچون شورا، نصیحت ائمه مسلمانان و امر به معروف و نهی از منکر، به لحاظ نظری، و برقراری سازو کار هنجاری ـ اخلاقی «نصیحهٔ الملوک» به لحاظ عملی، استبدادِ داخلیِ جوامعِ اسلامی یکی از دو علت اصلی انحطاط مسلمانان در دوره معاصر، به وسیله مصلحانی چون سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده و رشید رضا شناسایی شده است. در تاریخ معاصر اسلام نیز نویسندگانی چون عبدالرحمن کواکبی،۱ محمد حسین نایینی۲ و همکفران مشروطه خواه دیگر او چون محمد اسماعیل محلاتی و فاضل ترشیزی۳ و در دوره اخیر سید محمود طالقانی۴ به صورت جدی‏تری به این مسأله پرداخته‏اند. اگر این نویسندگان به سرزنش خودکامگی فردی پرداخته‏اند، عبداللّه مازندرانی یکی از دو مرجع هوادار مشروطیت در نجف نیز با مشاهده سرانجام نهضت مشروطه، از خصلت «استبداد مرکبه» آن نهضت انتقاد کرد۵ و استبداد داخلی را همچنان پابرجا دانست.

توجه به مسأله توزیع قدرت سیاسی و مبارزه با استبداد از دهه ۱۹۸۰ میلادی به بعد در ایران و جهان اسلام، در قالب موج «مردم سالاری» خواهی، به شکلی دیگر، بازتاب مضاعفی یافت؛ به گونه‏ای که حتی اسلام گرایان تندی چون اخوان المسلمین مصر، اردن، اسلام گرایان ترکیه، سودان و الجزایر نیز با هدف مشارکت در قدرت سیاسی از یک سو، و کنترل استبداد فردی غالب حکومت‏های خود از سوی دیگر، به مبارزات پارلمانی کشیده شدند. در موج جدید «مردم سالاری»خواهی جدید، مسأله «استبداد» از بُعد فردی آن به بُعد استبداد اکثریت در صحنه نظریه‏پردازی کشیده شده و کانون توجه از استبداد فردی به استبداد جمعی، یا به قول عبداللّه مازندرانی استبداد مرکبه، جلب شده است؛ از این رو توجه به نگرش قرآن به مسأله استبداد می‏تواند در شیوه درست اتخاذ نظریه‏ای سیاسی برای جوامع کنونی اسلامی مفید باشد.

● مشروطه:

به معنی "مشروط" و متضاد حکومت «مطلقه» و «مشروطه‌خواه» به مفهوم آن کس که به جای حکومت خودکامه کهن یا «استبداد» که شاه را فعال مایشاء سرنوشت ملت و صاحب امتیاز بلامنازع جان و مال و شرف آنان ساخته است، خواستار حکومت «مشروطه»‌ یا حکومت مبتنی بر «قانون» است. «مشروطه‌خواه» ضد مستبد یا طرفدار حکومت خودکامه است و شاید بتوان گفت این واژه "Parliamentarian" است.(۱)

در سراسر مبارزه ایرانیان نسبت به سیاست‌های خود، ایرانیان آگاهانه برای موجودیت خود به‌عنوان (ملت) جنگیده‌اند و بدین لحاظ حزب مشروطه یا مردمی را به درستی می‌توان «ملی‌گرا»(Nationalist) نامید. نکته اصلی که می‌خواهم بر آن تکیه کنم این است که در ایران آن حزبی که با واژگان گوناگون «ملی‌گرا»، «مشروطه‌خواه» و «مردمی»(Popular) نامیده می‌شود، اساساً حزبی میهن‌پرست و خواستار پیشرفت، آزادی، تساهل و برتر از همه استقلال ملی و «ایران برای ایرانی» است و وجود آن معلول سیاست کوته‌بینانه، خودخواهانه و غیروطن‌پرستانه‌ای است که ناصرالدین تحت نفوذ زیان‌بار امین‌السلطان پیشه‌ کرد و کماکان توسط نوه‌اش محمدعلی شاه دنبال شد.(۲)

عباس امانت در بیان مفهوم واژه مشروطه عقیده دارد که: واژه مشروطه همچون بسیاری از اصطلاحات کلیدی آن دوران، از جنبش عثمانی‌های جوان نیز نشأت می‌گرفت. «نامق کمال»، اندیشه‌گر قرن ۱۹ ترکیه، اشاره به یک حکومت مشروطه باعنوان «دولت مشروطه» داشت و نظامی وکالتی را تحت توجهات اسلام به‌نام «اداره مشروطه» که برای تمامی ملل تحت سلطه عثمانی کارایی داشته باشد، مطرح می‌ساخت. این اصطلاح ازسوی «مدحت پاشا» در خلال مقطع بی‌دوام مشروطه‌خواهی سال ۱۸۷۶ پذیرفته شد. این احتمال نیز هست که واژه دو پهلوی «مشروطه» به عمد برای ترجمه واژه فرانسوی "Contitononelle" به کار برده شد تا آن نظام پیشنهادی جدید با مفاهیم حقوقی‌ومنطقی«شرط» و «مشروطه» در رویه قضایی اسلام آشتی دهد.(۳)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حکومت استبدادی و مشروطه

تحقیق درباره انگیزه هاى مخالفت با حکومت علوى

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره انگیزه هاى مخالفت با حکومت علوى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 83

 

انگیزه هاى مخالفت با حکومت علوى

نبى اللّه ابراهیم زاده آملى

مقدمه

امام على بن ابى طالب(ع)، علاوه بر خلافت و جانشینى منصوص از رسول گرامى اسلام(ص)، پس از کشته شدن خلیفه سوم، در تاریخ بیست و پنجم ذى حجه سى و پنج هجرى (ششصد و چهل و چهار میلادى)[1]، با همه استنکافش از پذیرفتن حکومت و خلافت، با اقبال عمومى و اصرار آنان براى پذیرش منصب حکومت ظاهرى، مواجه شد، و با بیعت آنان و در رأس همه، بیعت اصحاب پیامبر از مهاجران و انصار، عملاً متصدى امر حکومت و خلافت بر مسلمانان گردید.

در باره حکومت ظاهرى امام على(ع) و به تعبیر دیگر، حکومت علوى، چند مسأله از مسلّمات تاریخى است.

نخست اینکه امام(ع) در فضاى کاملاً آزاد سیاسى ـ اجتماعى و با اقبال عمومى و اشتیاق توده هاى مردم مسلمان و بیعت از روى میل و اختیار آنان، به حکومت رسید؛ چون، مردم پس از پشت سر گذاشتن دوران سخت و تلخ حکومت پیشینیان و انواع تبعیضها، بى عدالتیها و فساد و تباهى، به این نتیجه رسیدند که تنها راه نجاتشان از آن اوضاع نابسامان و جوّ تبعیض آمیز و ستم آلود، پایان دادن به دوران حکومت خلیفه پیشین و تعیین خلیفه جدید است، لذا پس از وى، به در خانه وصى و جانشین بحق پیامبر(ص) حضرت على(ع) روى آوردند و دست بیعت به سویش گشودند و به طور جدى، خواهان حکومت علوى بودند و در برابر عدم پذیرش امام(ع) اصرار ورزیده و آن حضرت را بر اجابت درخواست خود در تنگنا قرار دادند. امام(ع) در این باره فرموده است:

«ازدحام فراوانى که مانند یالهاى کفتار بود [به هم فشرده و انبوه] مرا به قبول خلافت وا داشت. آنان، از هر طرف، مرا احاطه کردند [و] چیزى نمانده بود که دو نور چشمم زیر پا له شوند! آن چنان جمعیت به پهلوهایم فشار آورد که سخت مرا به رنج انداخت و ردایم از دو سو پاره شد! مردم همانند گوسفندانى [گرگ زده که دور تا دور چوپان جمع شوند مرا در میان گرفتند.[2]

مانند شترهاى ماده اى که به فرزندان خود روى آورند، به سوى من روى آوردید و مى گفتید: «بیعت! بیعت!». من، دستم را بستم و شما آن را مى گشودید. من، آن را از شما برمى گرفتم و شما به سوى خود مى کشیدید.»[3]

طبرى نیز نقل مى کند که امام على(ع) در برابر اصرار مردم بر بیعت، فرمود: «این کار ـ بیعت ـ را نکنید. اگر من، وزیر و همکار امام مسلمانان باشم، بهتر از این است که امیر و حاکم بر مسلمانان باشم.»، اما آنان گفتند: «به خدا سوگند! ما، تو را رها نمى کنیم تا این که با تو بیعت کنیم.»[4]

دوم اینکه امام(ع) پیش از این، براى رسیدن به امامت و حکومت ظاهرى و زعامت سیاسى ـ که آن را حق مسلّم خود مى دانست ـ از هر گونه تلاش و اقدام ممکن، خوددارى نورزید، اما پس از قتل


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره انگیزه هاى مخالفت با حکومت علوى

تحقیق در مورد حکومت استبدادی و مشروطه 6ص

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد حکومت استبدادی و مشروطه 6ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 6 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

حکومت استبدادی

حکومت استبدادی نوعی حکومت است که در آن دامنه اختیارات حاکم و طول دوره حکومت ‌آن‌ها بسیار است. در حکومت استبدادی؛توزیع قدرت عادلانه نیست. طرف‌داران حکومت استبدادی؛معتقدند که این نوع حکومت امکان انباشت سرمایه،برنامه‌ریزی متمرکز و تصمیم‌گیری قاطع برای رفع موانع راه را برای توسعه فراهم می سازد.در حالی که مخالفان این نوع حکومت معتقدند که استبداد باعث احساس بی‌قدرتی سیاسی در بین مردم می‌شود و کارایی و خلاقیت آ‌ن‌ها را کاهش می‌دهد.

«استبداد» از منظر قرآن

قرآن کریم خاستگاه استبداد را در «خود بنیاد پنداری آدمی» می‏داند. از این رو نه حکومت فردی، نه حکومت جمعی و نه هر گونه سازوکاری از توزیع قدرت را، مانع نفوذ استبداد نمی‏داند. استبداد در قرآن که با واژگانی چون ستم، نافرمانی، جور و شرک بیان شده است...

قرآن کریم خاستگاه استبداد را در «خود بنیاد پنداری آدمی» می‏داند. از این رو نه حکومت فردی، نه حکومت جمعی و نه هر گونه سازوکاری از توزیع قدرت را، مانع نفوذ استبداد نمی‏داند. استبداد در قرآن که با واژگانی چون ستم، نافرمانی، جور و شرک بیان شده است، خود دارای سطوح مختلفی است که از نافرمانی خداوند آغاز می‏شود، سپس به طغیان در روابط میان انسان‏ها و ستم انسان به نفس خود، منتهی می‏شود. قرآن در داستان‏های تاریخی اقوام پیشین، معاصران پیامبر و سرانجام نافرمانان بر «روحیه خود بنیاد پنداری» آنان تأکید دارد.

مقدمه

۱. علی رغم توجه دیرینه مسلمانان به پرهیز از خودکامگی حکمرانان در قالب عناصر نظارتی‏ای همچون شورا، نصیحت ائمه مسلمانان و امر به معروف و نهی از منکر، به لحاظ نظری، و برقراری سازو کار هنجاری ـ اخلاقی «نصیحهٔ الملوک» به لحاظ عملی، استبدادِ داخلیِ جوامعِ اسلامی یکی از دو علت اصلی انحطاط مسلمانان در دوره معاصر، به وسیله مصلحانی چون سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده و رشید رضا شناسایی شده است. در تاریخ معاصر اسلام نیز نویسندگانی چون عبدالرحمن کواکبی،۱ محمد حسین نایینی۲ و همکفران مشروطه خواه دیگر او چون محمد اسماعیل محلاتی و فاضل ترشیزی۳ و در دوره اخیر سید محمود طالقانی۴ به صورت جدی‏تری به این مسأله پرداخته‏اند. اگر این نویسندگان به سرزنش خودکامگی فردی پرداخته‏اند، عبداللّه مازندرانی یکی از دو مرجع هوادار مشروطیت در نجف نیز با مشاهده سرانجام نهضت مشروطه، از خصلت «استبداد مرکبه» آن نهضت انتقاد کرد۵ و استبداد داخلی را همچنان پابرجا دانست.

توجه به مسأله توزیع قدرت سیاسی و مبارزه با استبداد از دهه ۱۹۸۰ میلادی به بعد در ایران و جهان اسلام، در قالب موج «مردم سالاری» خواهی، به شکلی دیگر، بازتاب مضاعفی یافت؛ به گونه‏ای که حتی اسلام گرایان تندی چون اخوان المسلمین مصر، اردن، اسلام گرایان ترکیه، سودان و الجزایر نیز با هدف مشارکت در قدرت سیاسی از یک سو، و کنترل استبداد فردی غالب حکومت‏های خود از سوی دیگر، به مبارزات پارلمانی کشیده شدند. در موج جدید «مردم سالاری»خواهی جدید، مسأله «استبداد» از بُعد فردی آن به بُعد استبداد اکثریت در صحنه نظریه‏پردازی کشیده شده و کانون توجه از استبداد فردی به استبداد جمعی، یا به قول عبداللّه مازندرانی استبداد مرکبه، جلب شده است؛ از این رو توجه به نگرش قرآن به مسأله استبداد می‏تواند در شیوه درست اتخاذ نظریه‏ای سیاسی برای جوامع کنونی اسلامی مفید باشد.

● مشروطه:

به معنی "مشروط" و متضاد حکومت «مطلقه» و «مشروطه‌خواه» به مفهوم آن کس که به جای حکومت خودکامه کهن یا «استبداد» که شاه را فعال مایشاء سرنوشت ملت و صاحب امتیاز بلامنازع جان و مال و شرف آنان ساخته است، خواستار حکومت «مشروطه»‌ یا حکومت مبتنی بر «قانون» است. «مشروطه‌خواه» ضد مستبد یا طرفدار حکومت خودکامه است و شاید بتوان گفت این واژه "Parliamentarian" است.(۱)

در سراسر مبارزه ایرانیان نسبت به سیاست‌های خود، ایرانیان آگاهانه برای موجودیت خود به‌عنوان (ملت) جنگیده‌اند و بدین لحاظ حزب مشروطه یا مردمی را به درستی می‌توان «ملی‌گرا»(Nationalist) نامید. نکته اصلی که می‌خواهم بر آن تکیه کنم این است که در ایران آن حزبی که با واژگان گوناگون «ملی‌گرا»، «مشروطه‌خواه» و «مردمی»(Popular) نامیده می‌شود، اساساً حزبی میهن‌پرست و خواستار پیشرفت، آزادی، تساهل و برتر از همه استقلال ملی و «ایران برای ایرانی» است و وجود آن معلول سیاست کوته‌بینانه، خودخواهانه و غیروطن‌پرستانه‌ای است که ناصرالدین تحت نفوذ زیان‌بار امین‌السلطان پیشه‌ کرد و کماکان توسط نوه‌اش محمدعلی شاه دنبال شد.(۲)

عباس امانت در بیان مفهوم واژه مشروطه عقیده دارد که: واژه مشروطه همچون بسیاری از اصطلاحات کلیدی آن دوران، از جنبش عثمانی‌های جوان نیز نشأت می‌گرفت. «نامق کمال»، اندیشه‌گر قرن ۱۹ ترکیه، اشاره به یک حکومت مشروطه باعنوان «دولت مشروطه» داشت و نظامی وکالتی را تحت توجهات اسلام به‌نام «اداره مشروطه» که برای تمامی ملل تحت سلطه عثمانی کارایی داشته باشد، مطرح می‌ساخت. این اصطلاح ازسوی «مدحت پاشا» در خلال مقطع بی‌دوام مشروطه‌خواهی سال ۱۸۷۶ پذیرفته شد. این احتمال نیز هست که واژه دو پهلوی «مشروطه» به عمد برای ترجمه واژه فرانسوی "Contitononelle" به کار برده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حکومت استبدادی و مشروطه 6ص

تحقیق درباره حکومت اسلامی ، الگوی حکومت مهدوی

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره حکومت اسلامی ، الگوی حکومت مهدوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

حکومت اسلامی ، الگوی حکومت مهدوی

شاید در اذهان بسیاری ازمردم این پرسش مطرح باشد که امام‏مهدی، علیه‏السلام، چگونه حکومت‏خواهد کرد و نظام سیاسی - اداری که‏او برپا می‏کند چه ویژگیهایی خواهدداشت؟

شاید در اذهان بسیاری ازمردم این پرسش مطرح باشد که امام‏مهدی، علیه‏السلام، چگونه حکومت‏خواهد کرد و نظام سیاسی - اداری که‏او برپا می‏کند چه ویژگیهایی خواهدداشت؟

در پاسخ این پرسش باید گفت که‏ویژگیهای حکومت مهدوی همان‏ویژگیهای حکومت علوی است; با این‏تفاوت که حکومت علوی تنها درگستره‏ای محدود از کره خاک و در مدت‏زمانی ناچیز برقرار شد و آن حضرت‏هم به دلیل درگیری در جنگهای داخلی،نتوانست‏به همه آنچه که در نظرداشت جامه عمل پوشد; اما امام مهدی، علیه‏السلام، با پیش گرفتن سیره‏جدش امیرالمؤمنان، علی،علیه‏السلام، تا آستانه برپایی قیامت‏از دالت‏برمی‏سازد و به همه اهداف‏خود دست می‏یابد.

با توجه به فرارسیدن ماه شعبان،ماه تولد امام عدالت و ماه رمضان،ماه شهادت امام عدالت، بی مناسبت‏ندیدیم که برای آشنایی بیشترخوانندگان عزیز موعود مروری‏داشته باشیم بر سیره‏حکومتی امام‏علی، علیه‏السلام، در مدت زمان‏محدود حکومت‏خویش. امید که مقبول‏افتد. با پیروزیهای بزرگ اعراب مسلمان‏در نقاط مختلف جهان، سیل اموال ودرآمد به بیت المال سرازیر شد و درزمان خلیفه دوم، بر خلاف سنت پیامبرسبقت در اسلام یا شرکت در جنگهای‏صدر اسلام ملاک برتری در دریافت‏بیت المال شد. خلیفه هر چند بعدا از این‏تبعیض مالی اظهار پشیمانی کرد وسختگیریهایی به عمل آورد اما هرگزنتوانست اوضاع و احوال را به وضع‏پیشین بازگرداند (۱) .

عثمان در دوران زمامداری‏اش برخلاف وعده‏ای که هنگام قبول خلافت‏کرده بود نه به سنت پیامبر عمل کرد ونه سیره شیخین را مد نظر قرار داد،بلکه دست‏یاران و اقوام خویش را درتصاحب بیت المال باز نگه داشت و به‏بهانه صله رحم، اموال هنگفتی را به‏آنان اعطا کرد و همان تبعیضات دوران‏عمر را با شدت بیشتری گسترش داد ودر نتیجه زمینداران و مالداران بزرگ‏پدید آمدند.

خود وی خانه‏ای از سنگ و آهک بناکرد که درهایش از چوب عاج و عرعرساخته شده بود. وقتی کشته شد صد وپنجاه هزار دینار و یک میلیون درهم نقداز خود باقی گذاشت و ارزش املاکش‏در «وادی القری‏» و دیگر جاها بیش ازصد هزار دینار برآورد شد. او اسب وشتران فراوان داشت (۲) گوهرهایی که‏دخترانش بر سینه می‏آویختند چون‏آفتاب می‏درخشید (۳) .

تمام خمس گرفته شده از افریقا رایکجا به مروان بخشید و فدک را به‏قطاع (۴) وی درآورد. همه غنایم‏افریقا - ازطرابلس تا طنجه - را به عبدالله بن ابی‏سرح اهدا کرد.

زید بن ارقم - کلید دار بیت المال درزمان عثمان - که از جایزه دویست هزاردرهمی به ابوسفیان و رداخت‏یکصدهزار (درهم) به مروان با سفارش‏عثمان به خشم آمده بود. کلیدها را جلوعثمان گذارد و گریست. عثمان گفت:چون صله رحم کرده‏ام می‏گریی؟

گفت: نه اما گمان دارم این مالها رابه عوض انفاقهایی که در راه خدا،هنگام حیات رسول الله کردی‏برمی‏داری، اگر صد درهم به مروان‏می‏دادی باز هم زیاد بود (تا چه رسد به‏هزار درهم).

عثمان گفت: پسر ارقم، کلیدها رابگذار و برو! فرد دیگری را مسؤول بیت‏المال خواهم کرد (۵)

از عطاهای بی حساب عثمان، زبیردارای چهار هزار دینار نقد، یک هزاراسب و یک هزار کنیز شده بود. طلحه‏املاک فراوان و خانه‏های مجلل داشت.عبدالرحمن بن عوف دارای هزار اسب،هزار شتر و ده هزار گوسفند بود و دراسکندریه، بصره و کوفه خانه‏های باشکوه بنا کرده بود. (۶) امیرالمؤمنین که‏رابط میان مردم معترض وخلیفه بود،بادلسوزی تمام به وی پیشنهاد کرد جهت‏برآوردن خواسته‏های مردم سریعا به‏حقوق از دست رفته آنان رسیدگی‏نماید و خطر قریب الوقوع را به وی‏یادآور شد. عثمان برای این امر مهلت‏خواست، حضرت در پاسخ فرمود:

آنچه به مدینه مربوط است، در آن‏مهلتی نیست و آنچه بیرون از مدینه‏است مهلتش رسیدن دستور تو به‏آنهاست. (۷)

اما عثمان نخواست‏یا نتوانست‏به‏قول خود وفا کند و بدین ترتیب‏موجبات قتل خویش را فراهم آورد.

وجود این تبعیضها، مساله‏ای‏زودگذر و موقتی نبود که با رفتن‏عثمان از میان برود بلکه در میان‏خواص جامعه آن روز به صورت یک‏فرهنگ و عادت درآمده بود. اطرافیان و وابستگان خلیفه به‏صرف همین وابستگی و قرابت، از مال‏و مقام بسیار برخوردار می‏شدند وباتوجیهات هوس پسندانه آن را حق خودمی‏شمردند و تحت عنوان صله رحم‏سوسوی وجدان خویش را نیزخاموش ساخته با خیال راحت اموال‏مردم را به غارت می‏بردند. امیر المؤمنین، علیه‏السلام، درتوصیف این دوران می‏فرماید:

او (عثمان) همانند شتر پر خوار وشکم برآمده همی جز جمع‏آوری وخوردن بیت المال نداشت. او باهمکاری بستگان پدری‏اش، همچون‏شتر گرسنه در بهار بر روی علف بیت‏المال افتاده به خوردن مشغول شدنداما کارشان به نتیجه نرسید». (۸) بعد از قتل عثمان، مردم برای بیعت‏با امام علی، علیه‏السلام، به در خانه اوهجوم آوردند اما او بخوبی می‏دانست‏تغییر این فرهنگ وخارج ساختن این‏عادت زشت از سر بزرگان قوم کاری‏بس دشوار است و به یک عمل جراحی‏بزرگ نیاز دارد که پیکره سرطانی آن‏روز اجتماع تحمل آن را نخواهد داشت. ولی، به دلیل مسؤولیت الهی علما وحضور و اعلام آمادگی مردم برای‏تحقق این تحول اجتماعی، اصلاحات‏بزرگ خود را آغاز کرد و خطاب به‏مردم، اوضاع آن دوران را به دوران‏قبل از اسلام و عمل خویش را به‏اقدامات رسول خدا تشبیه کرد و ازامتحانی سخت‏خبر داد (۹) و اصول‏خلل‏ناپذیر حکومت‏خود را اعلام نمودو تا آخر نیز بدان پای فشرد.

امام، علیه‏السلام، دستور داد همه‏اسبها و شترها و اسلحه‏های موجود درخانه عثمان - جز سلاح و مرکب‏شخصی او - را به بیت المال بازگردانند. عمروعاص چون از این ماجرااطلاع یافت، در نامه‏ای به معاویه نوشت‏هرچه می‏خواهی بکن که پسر ابوطالب‏همه اموال تو را خواهد گرفت، آنچنانکه‏چوبی را پوست کنند. (۱۰)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حکومت اسلامی ، الگوی حکومت مهدوی

تحقیق درباره پیامبر و خلافت

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره پیامبر و خلافت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره پیامبر و خلافت


تحقیق درباره پیامبر و خلافت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

خلافت اسلامی نوعی حکومت است که در آن ملاک حقوق انسان‌ها باورهای اسلامی است و حاکمیت از آن کسانی است که نسبت به حقوق اسلامی آگاهی دارند. در خلافت اسلامی حکومت باید بر اساس شورا انجام گیرد اما حرف آخر را خلیفه میزند. به این فرم حکومت اشرافیت (آریستوکراسی) نیز گفته می‌شود. این نوع حکومت با نوع دیگر حکومت اسلامی یعنی حکومت ولایت فقیه متفاوت است.

تاریخچه

خلافت اسلامی به شکل مطرح در امروز بعد از زندگی پیامبر اسلام ابداع شد. در مورد جانشینی پیامبر قبل از فوت ایشان بین شیعه و سنی اختلاف است. اهل تسنن معتقند پیامبر در مورد جانشینی خود تصمیمی نگرفته است، اما شیعیان معتقند پیامبر علی بن ابی طالب را به عنوان جانشین انتخاب کرده است.

خلافت به معنای جانشینی و در واقع جانشینی پیامبر اسلام پس از مرگ او است. در این مقوله دو نظریه ی عمده وجود دارد.

نظریه‌ی اهل سنت

که معتقدند محمد جانشینی را برای خود معین نکرد و مسلمانان بدین لحاظ از طریق شورا خلیفه‌ای را انتخاب کردند.

نظریه‌ی شیعیان

شیعیان معتقدند محمد در مواردی متعدد که مصداق بارز آن گفتار او در روز غدیر خم است، علی را بعنوان مولای مسلمانان و جانشین و خلیفه ی بعد از خود معرفی کرد.

شیعیان جدای از شیوه ی نقلی، یعنی نقل احادیثی از پیامبر دال بر جانشینی علی ، که این احادیث در کتب معتبر اهل سنت نیز قابل مشاهده هستند و موضوع صرفا بر سر تعابیر و تفاسیری است که از کلام رسول خدا شده، به شیوه‌های عقلی نیز بر خلافت علی استدلال می نمایند. از جمله اینکه آیا ممکن است محمد در مورد احکام جزیی به تفصیل سخن گفته باشد و تکلیف مسلمانان را معلوم کرده باشد، اما در مورد جانشینی پس از خود چیزی نگفته باشد.

ایرادات شیعه به شورای اهل سنت

بنا بر دیدگاه شیعیان شورایی که اهل سنت آن را مطرح می نمایند در واقع عملی نشد.

ایرادات انتخاب خلیفه اول از دیدگاه شیعه

در شورایی که ابوبکر را بعنوان خلیفه ی اول انتخاب کرد حداکثر هفت نفر حضور داشتند و این اشخاص پیشتر به نمایندگی جامعه ی مسلمانان منصوب نشده بودند. یکی از این اشخاص ابوبکر بود که به خودش رأی داد، دیگری عمر بود که به ابوبکر رأی داد و ابوبکر نیز به هنگام مرگ او را بعنوان خلیفه‌ی دوم معرفی کرد. سومی ابو عبیده بود که شغلش قبرکنی بود و از عقلای قوم محسوب نمی شد. به اعتقاد شیعیان اگر قرار به برگزاری شورایی هم بود باید در وهله ی اول از علی دعوت به شرکت در جلسه را می کرد، و نیز در این شورا شخصیتهایی نظیر ابن عباس مفسر بزرگ قرآن، سلمان، اباذر، مقداد، عمار، کمیل، مالک اشتر نخعی، محمد حنفیه و بسیاری شخصیتهای دیگر حضور می یافتند و این اشخاص نیز یا باید از قاطبه ی مسلمانان نمایندگی کسب می کردند و یا اینکه خلیفه بر اساس یک انتخابات آزاد که همه ی مسلمانان حق شرکت در آن را می داشتند برگزار می شد.البته شیعیان اعتقاد دارند که مطابق قرآن (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس) یعنی: «ای رسول ابلاغ کن آنچه را که از جانب پروردگارت به تو نازل شده و اگر این کار را به انجام نرسانی رسالت او را ابلاغ ننموده ای، خداوند ترا از مردم محفوظ خواهد داشت) محمد از جانب خدا موظف به انتصاب علی به عنوان جانشین و وصی پس از خود بود و تعیین علی بعنوان جانشین محمد مانند تعیین هارون به جانشینی موسی بود، با این تفاوت که هارون علاوه بر جانشینی خود پیامبر هم بود اما علی خلیفه و امام بود و پیامبر نبود. اما در مقام بررسی تاریخ شیعه با قاطعیت اعلام می دارد که اصولا شورایی نیز در برابر نص محمد برگزار نشد و به آنچه که روی نمی توان نام شورا نهاد.

ایرادات انتخاب خلیفه دوم از دیدگاه شیعه

در تعیین عمر بعنوان خلیفه ی دوم نیز اصولا شورایی برگزار نشد و ابوبکر وی را بعنوان جانشین خود و خلیفه ی دوم معرفی کرد. در اینجا شیعیان این سوال را مطرح می کنند، که چگونه است که وقتی پیامبر علی را منصوب می نماید، اهل سنت زیر بار نمی روند و از شورا دم می زنند، اما هنگامی که ابوبکر خلیفه ی دوم را تعیین می کنند همگی‌شان می پذیرند؟

ایرادات انتخاب خلیفه سوم از دیدگاه شیعه

در خصوص خلافت خلیفه ی سوم یعنی عثمان نیز شورایی از جانب مسلمانان و یا قاطبه ی منتخب مسلمانان برگزار نشد و عمر خود چند نفر را مشخص کرد تا خلیفه ای را برگزینند. این هیأت ابتدا علی را برگزید اما با او شرط کرد که بر اساس قرآن و روش شیخین (ابوبکر و عمر) رفتار نماید، اما علی نپذیرفت و گفت بر اساس قرآن و اجتهاد خود عمل می کنم، بنابراین گروه مذکور عثمان را برگزید و این شرط را با او در میان گذاشت و او شرط را پذیرفت. بنابراین خلیفه ی سوم نیز با شور و مشورت مسلمانان انتخاب نشد بلکه گروهی که از سوی خلیفه ی دوم مأموریت یافته بودند به شکلی که گفته شد او را منتصب ساختند.

نحوه انتخاب خلیفه چهارم از دیدگاه شیعه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره پیامبر و خلافت