هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله اندازه گیری

اختصاصی از هایدی مقاله اندازه گیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت :WORD                                                     تعداد صفحه :554

  1. چشم انداز

تمامی مهندسین ( بدون توجه به اینکه در چه شاخه ای کار می کنند )پیوسته با مسائل اندازه گیری روبرو هستند . مسائلی نظیر اندازه گیری جرم ، نیرو ، دما ، مقدار یک جریان الکتیرکی ، طول ،زاویه و غیره و یا مسائلی مربوط به اثرات جمعی از آنها .نتایج این قبیل اندازه گیری ها خط مشیی را به مهندس نشان می دهد و اطلاعاتی را فراهم می کند که می توان بر اساس آنها تصمیم گرفت .

این قطبیل اندازه گیری ها بخشی از علم متالوژی را شکل می دهد به خصوص مربوط به مهندسان مکانیک یا مهندسان تولید می شوند چرا که با اندازه گیری طول و زوایا ارتباطند .

در این بین طول یکی از اجزاء مهم اندازه گیری است و با کاربرد خاصی از اندازه گیری خطی می توان اندازه گیری زاویه را نز انجام داد.

در حقیقت مقصود از اندازه گیری حصول وسیله ای است برای کمک  به تصمیم گیری هر چه بهتر. البته باید گفت که اندازه گیری تا زمانی بر اساس دقت قابل قبولی نباشد یک اندازه گیری کامل نخواهد بود.اگر چه هیچ اندازه گیری دقیق نیست اما ذکر دقت در اندازه گیری به ابعاد اندازه گیری بسیار مفید است. می دانیم عضو لاینفک اندازه گیری است و گریزی از آن نیست ولی به حد اقل رساندن آن ممکن است. در این جا مثالی آورده می شود: فرض کنید که یک اپراتور در اختیار دارید و اندازه اسمی آن 30 mm است. آیا بیان اندازۀ اپراتور به تنهایی کافی است؟ حال اطلاعات زیر را در نظر می گیریم:

(a : خطای اندازه گیری شده در راپراتور -0.0002mm است.

(b : و دقت آن +-0.0004 mm است.

حال هر کسی از این راپراتور استفاده کند اطلاعات کاملی در اختیار دارد و د جهت اندازه گیری دقیق تر یاری اوست.

گاهی اوقات دقت اندازه گیری بالا نیست و می توان از خطا چشم پوشی کرد مثلاً فرض کنید از یک راپراتور(بلوک اندازه گیری) برای اندازه گیری خط مبنای یک ورنیه که فقط mm 0.022 دقت دارد استفاده شود. در اینجا خطا قابل چشم پوشی است چرا که مقدار آن ناچیز است حالا اگر از همین راپراتور برای تنظیم یک کمپراتور (مقیاسه گر) که درجه بندی آن تا mm 0.0011 را نشان می دهد استفاده شود مقدار خطا مهم بوده و باید در نظر گرفته شود. با ترتیب دقت اندازه گیری راپراتور دقت کمپراتور، کل دقت اندازه گیری حاسل می شود.

در انتها باید گفت این فصل مرجعی خواهد شد برای مطالب بعدی کتاب .

 

2-1    انواع خطاها

معمولا در هر اندازه گیری دو نوع خطا می توان تشخیص داد. یک نوع آنهایی می باشند که با دقت بیشتر در کار می توان حذفشان کرد و نوع دیگر که عضو لاینفک اندازه گیری می باشد و به عبارت دیگر نمی توان آنها را به صفر رساند.

1-2-1) خطاهایی که می توان آنها را حذف کرد (آنها را به صفر رساند)

الف) خطاهای ناشی از غلط خواندن:

مثلاً یک میکرومتر به مقدار 28/5 را نشان می دهد 78/5 یا 28/6 خوانده می شود.

ب) خطاهای محاسباتی.

این نوع خطا معمولاً به هنگام جمع کردن اعداد پیش می آید. مثلاً برای جمع کردن یک ستون از اعداد دو راه وجود دارد یآ از بالا، اعداد را با هم جمع کنیم یا از پایین ستون شروع به جمع زدن می کنیم که در هر دو صورت باید جوابها بر هم منطبق باشند در بسیاری مواقع این قبیل خطاها (همچنین خطاهای ناشی از غلط خواندن) نتایج دور از انتظاری به دست می آیند و با تکرار اندازه گیری آشکار می شود. البته همیشه با تکرار ایرادها مشخص نمی شود تنها راه جلوگیری از پیشامد چنین خطاهایی دقت و توجه به جزئیات است.

ج) خطاهای محوری :

این نوع خطاها زمانی اتفاق می افتد که وسیله اندازه گیری با قطعه کاردر راستای صحیح قرار نداشته باشند که معمولا بین اندازه واقعی یعنی D ومقدار غیر حقیقی یعنی M یک رابطه مثلثاتی برقرار خواهد بود.(شکل1--1)

با توجه به شکل، صفحه مدرج با قطعه کار زاویه  می سازد بنابراین (1-1)   در حالت دیگری همین نوع خطا در اثر نا راستایی بین امتداد خط دید و درجه بندی دستگاه اندازه گیری پدید می آیند.

اکثر اندازه گیری ها کم و بیش متأثر از شرایط محیطی در آن نانجام می شوند هستند و مهمترین عامل نیز دماست و هم دمای محیط چندان سودمند نخواهد بود بنابریان باید سعی کرد خود جسم نیز دمای ثابت و حتی الامکان دمای محیط دمای محیط اندازه گیری را داشته باشد. دست زدن به وسیله اندازه گیری خود می تواند دمای وسیله را تغییر داده از دقت آن بکاهد.

بنابراین بهتر است که در طول مدت انداز گیری کلیه وسایل روی یک سطح چوبی  یا پلاستیکی قرار داده شوند، همچنین تا آنجا که امکان دارد وسیله اندازه گیری دارای دسته عایق باشد.

وقتی که درباره اندازه گیری ، بحث می شود باید دو نکته مهم را مورد توجه قرار داد :

1) اندازه گیری مستقیم: قطعه مستقیماً به وسیله ابزار اندازه گیری ، اندازه گرفته می شود. در این حالت تأثیر حاسل از به کار بردن یک دمای غیر استاندارد تولید یک خطای نسبی می کند.

           (2-1)            

L :طول واقعی (اندازه گرفته شده در دمای استاندارد

X : ضریب انبساط طولی قطعه

 : میزان انحراف دما از دمای استاندارد

(2) اندازه گیری غیر مستقیم (نسبی یا مقایسه ای ):

اگر فرض کنیم که دو قطعه داریم که ضریب ننبساطی طولی آنها به ترتیب   باشند.

 

آنگاه  خطای ناشی از کاربرد دمای غیر استاندارد عبارت است از.

در صورتیکه مقادیر x1 و x2 کوچک باشند و میزان خطا کوچک می شود.

با توجه به مطالب فوق واضح است که اندازه گیری مستقیم هم دما بودن تمامی اجزاء سیستم اندازه گیری مهم بوده بهتر است که تا حد امکان نزدیک به دمای استاندارد باشد.

در بعضی از وسائل اندازه گیری علاوه بر ، عوامل دیگر نظیر میزان رطوبت هوا، فشار هوا، میزان دی اکسید کربن و... قادر به تغییر دقت اندازه گیری می باشند. پس باید در تمام طول  اندازه گیری عوامل فوق ثبت شده و بعد از اندازه گیری آنها تغییر ایجاد می کنند می توان به تداخل سنجها اشاره کرد.

هـ) خطاهای ناشی از تغییر شکل کشسان :

هر شیء کشسان برای تحمل نیرویی بر آن وارد می شود تغییر شکل می دهد به بزرگی این تغییر شکل وابسته به بزرگی نیرو، بزرگی سطح تماس و خواص میکانیکی مواد در حال تماس دارد. پس باید مراقب بود تا میزان بار یا فشار اندازه گیری به هنگام استفاده از روش اندازه گیری. مقایسه ای (یعنی اندازه گیری با کمپراتورها)ثابت باشند.

در بسیاری از کارخانجات برای داشتن اندازه گیری بهتر از کمپراتورها و میکرومترهای رومیزی استفاده می کنند فشار اندازه گیری و منظور از فشار بین سطوح قطعۀ مورد اندازه گیری و وسیلۀ اندازه گیری است ثابت است و اگر سطوح تماس که البته می توانند از انواع مختلف باشند صحیح تنظیم نشوند اندازه واقعی به دست نخواهد آمد.

بنابراین قبل از خواندن هر گونه اندازه گیری یا هر برداشتی از اندازه و ابعاد قطعه کار، باید آن را نسبت به وسیلۀ اندازه گیرةی دقیقاً تنظیم نمود. فرمول زیر تغییر شکل نهایی، در اثر فشارw وارد بر قطعه ای کره ای شکل را نشان می دهد. به عبارت دیگر اگر یک کره استاندارد به شعاع استاندارد  و یک قطعه اندازه گیری کره ای شکل به شعاع قابل اندازه گیری  داشته باشیم که هر دو تحت فشار اندازه گیری W قرار دارند تغییر در فاصله مراکز این دو کره یعنی  ، می شود :

 تغییر شکل نهایی    (4-1)

 و  به ترتیب ضرایب پواسان برای قطعه استاندارد و قطعه کار می باشند. و  و  نیز برای قطعه استاندارد و قطعه کار می باشند. اگر این اندازه گیری به وسیله یک کمپراتور و در دو مرحلۀ A و B انجام شود مقدار خطای  خواهد بود که  تغیؤی شکل نهایی برای مرحلۀ اول و  برای مرحله دوم است. ضمناً باید مقادیر  به طور جداگانه برای هر دو حالت A وB تعیین شود.

نوع دیگر ازتغییر  این شکل کشسان وقتی اتفاق می افتد که یک جسم زیر فشار وزن خود شکم دهد و خم شود) در این حالت برای خطا می توان موقعیت تکیه گاه را تغییر داد. (شکل 2-1)

 

 

 

(a استاندارد خط و میله ی ها که شیب انتهای میله صفر است.

(b لبه های مستقیم انتهایی مشتبه مرکز میله تغییر شکل می دهد.

شکل 2-1) موقعیت های تکیه گاهی برای حالات مختلفی از اندازه گیری (به جنبش ضمیمه مراجعه شود) در حالت اول می بینید که شیب در انتهای قطعه صفر است ولی در حالت دوم شیب در دو انتهای قطعه به همان میزان شیب در وسط قطعه است پس تغییر شکل کشسان حاصل از وزن قطعه در حالت اول کمترین تأثیر را بر طول دارد.

2-2-1 خطاهایی که نمی توان آنها را حظف کرد.

هیچ اندازه گیری نمی تواند کاملاً دقیق باشد چرا که هر مقدرا عددی ثبت شده به چشم انسان بستگی دارد و انسان  می تواند در هر مرحله از خواندن اشتباه کند بنابراین خواندن درجه بندی وسیله اندازه گیری به توانایی مقصدیمتعددی در خواندن درجه بندی و در بعضی حالات نیز به حس لامسه مقصدی وابسته است.

الف) خطاهای ناشی از درجه بندی

اگر درجه بندی که اندازه ها از روی آن خوانده می شود دارای خطا باشد بدیهی است که خود اندازه گیری هم دارای خطا خواهد شد. اسن خطا تا حدودی با میزان سازی در جه بندی وسایل اندازه گیری مطابف استانداردهای معین طول بر طرف می شود. با این حال خطای ناشی از درجه بندی را در اندازه گیری های مقایسه ای با کوچک ترین تقسیمات کاهش می دهند.

ب) خطاها در قرائت.

با چه دقتی می توان یک درجه بندی را خواند؟ البته این بستگی دارد به ضخامت خط کشی ها (درجات) و فاصله بین تقسیمات و ضخامت خط مینا با عقریه ای که برای خواندن بکار می روند.

برای راهنمایی بیشتر در نظر بگیرید که هر گاه عقربه یک وسیله اندازه گیری روی یکی از تقسیمات قرار بگیرد دقت خواندن مقدار عددی، %10I و هر گاه عقربه وسیله اندازه گیری بیت تقسیمات قرار گرفت مقدار دقت %20I دقت تقسیمات درجه بندی باشد .

در این صورت اگر عقربه مقدار 3- واحد (واحد در اینجا واحد تقسیمات درجه بندی است) را نشان دهد و دقت درجه بندی (کوچک ترین مقداری را که درجه بندی نشان می دهد) 0/001mm باشد اندازه نسبی که عقربه نشان داده است -0/003mm و دقت آن 0/0002mm  می شود.

لازم به ذکر است که وقتی یک کمپراتور (مقایسه گر) عمل اندازه گیری را انجام می دهد این دسته از خطاها دوبار اتفاق می افتند. یکبار در حالی که دستگاه بوسیله گیبهای مادر (اندازه گیر های مادر) تنظیم می شود و یکبار زمانی که اندازه قطعه کار از روی دستگاه قرائت میشود.

 

ج) خطاهای ابزار گیری :

انواع خطاهای مختلفی که در صفحات گذشته شرح داده شدند از انواع جمع شونده هستند به این معنی که در بعضی مواقع باید مقدار دیگری به عنوان حساسیت که در اثر لمس کردن ابزار یا قطعه کار پیش می آید به آنها اضافه کرد . که البته مقدار آن هم به نوع وسیله اندازه گیری که مورد استفاده قرار گرفته است بستگی دارد.

عموماً برای حذف چنین اثری (حساسیت لامسه) که کمپراتورها و مقایسه گرها استفاده می شود استفاده می شود. در اینجا فرض می کنیم که می خواهیم قطر یک اندازه گیر توپظی ساده با قطر اسمی mm 25  را به دست آوریم.

اندازه گیری به کمک کمپراتوری ا بزرگ نمایی 5000  که با یک راپراتور به طول اسمی mm25  و با خطای معلوم mm0.0001   و دقت mm 0.0002  تنظیم شده است انجام می شود.

وقتی راپراتور در دستگاه قرار دارد مقدار 0 قرائت می شود و زمانی که اندازه کسر توپی ار در دستگاه قرار می دهیم مقدار 2/1-  (از تصمیمات درجه بندی) قرائت می شود. ضمناً اثر تغییر شکل جنس هر دو از یک ماده است ضمناً ه هنگام تماس سطوح شرایط به نحوی است که تغییر در آنها بسیار جزئی است. مسئله ذیل به صورت جدولی تنظیم شده است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اندازه گیری

مقاله تأثیر عوامل انتقادی در تئاتر

اختصاصی از هایدی مقاله تأثیر عوامل انتقادی در تئاتر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تأثیر عوامل انتقادی در تئاتر


مقاله تأثیر عوامل انتقادی در تئاتر

فرمت :WORD                                                     تعداد صفحه :754

-چکیده

تلاش من در این پروژه آن بوده است که تاثیر نظریه های انتقادی را بر تئاتر بررسی کنم و به این مسئله بپردازم که این نظریات چه تاثیری بر روند آفرینش هنری هنرمندان تئاتر داشته اند همانطور که می دانیم تئاتر طی یک روند خود جوشانه از دل آئین و مراسم انسانهای ابتدایی بوجود آمده و لذا به صورت فعالیتی خود به خود وجود داشته است . پس از آن بوده که عده ای نظریه پرداز درباره آن نظریه پردازی کردند و این روند ادامه داشته است تا آنکه کارگردانی به شکل امروزی آن بوجود آمد  وسبکهای جدید ساخته شد.

در این میان کارگردانان و درام پردازانی بوده اند که خودشان هم نظریه پرداز بودند و به طبع پردازان دیگری نیز به وجود آمدند و کار اینها را نقد کردند.

لذا من ابتدا به تاریخچه پیدایش نقد از دوران باستان تا به امروز یعنی (نقد قدیم و نقد جدید) به همراه بررسی تعامل میان نقد و هنر تئاتر به طور اجمالی نظری افکنده ام . پس از آن تاریخچه پیدایش کارگردانی را در جهان به شکل امروزی آن مورد برررسی قرار داده ام تا بعد به تبیین بازتاب میان نظریه های انتقادی و کارگردانی در تئاتر ایران علی الخصوص تئاتر دهه هفتاد ایران بپردازم و این امر البته با تحقیق و تفحص در تاریخچه پیدایش هنر نمایش و تئاتر در ایران و تاریخچه پیدایش نقد در ایران میسر گشته است که البته پیدایش نقد در ایران به صورت امروزی آن  تا اندازه ای هم با تلاش نخستین افراد برای ایجاد تئاتر به صورت غربی و امروزی آن در ایران مقارن بوده است.

و با این تحقیق بدین نتیجه رسیدم که نظریه پردازی در ایران به شکلی که در نقاط دیگر جهان وجود داشته و نیز نظریات انتقادی کشورهای دیگر به صورت عمیق در تئاتر ما را پیدا نکرده است.

به نظر می رسد در ایران کارگردانها بر این باورند که نقد هیچگونه تاثیری بروی کار آنها و پیشبرد خلاقیت هنریشان ندارد.از سوی دیگر منتقدین نیز بر این عقیده اند که کارگردان هیچ نقش یا تاثیری بر روند جریان نقد نخواهد گذاشت و همچنین به نظر می رسد که دیدگاه های موجود بیانگر آن است که منتقدان و کارگردانان رو در روی هم به عنوان دشمن ایستاده اند و نه بعنوان پل ارتباطی . در ظاهر امر در حال حاضر تنها یک شیوه ی نقد آنهم نقد ژورنالیستی در ایران شناخته شده است. در حالی که من به هر نوع نظریه پردازی معتبر در این حیطه نقد می گویم.

از مشکلاتی که بر سه راه تحقیق من قرار داشت عدم وجود پژوهشگاه تئاتری در ایران  به عنوان یک نیاز ضروری فرهنگی و هنری بوده است.

 

2-مقدمه

به نظر می رسد که در تئاتر ایران بازتابی میان کارگردانی و نظریه های انتقادی وجود ندارد و به علت این عدم حضور حفره ی عظیمی در تئاتر ایران ایجاد گردیده است. در نتیجه اگر به این گونه پروژه ها پرداخته نشود این حفره روز به روز عمیق تر می شود.

تلاش بر این است که اهمیت مسئله مورد تحقیق با مقایسه میان تئاتر کشور ما و تئاتر کشورهایی که از اجراهای تئاتری به مراتب پویاتر و بالنده تری برخوردارند بررسی گردد.

و نیز تلاش بر این است که وجود تعامل ناشی از همکاری دو جانبه دو قشر اندیشمند یعنی منتقد به عنوان نظریه پرداز و کارگردان به عنوان هنرمند صاحب سبک بررسی شده و نشان داده شود که این تعامل موجب پیشبرد هنر کارگردانی تئاتر می شود.

این تحقیق قصد دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا تئاتر و نظریات انتقادی به هم تاثیر متقابلی دارند یا نه و اگر دارند این تاثیر متقابل تئاتر و نظریات انتقادی مثبت بوده است یا خیر.

و نیز هدف از اجرای این تحقیق آن است که هنرمند و نظریه پرداز راه تعامل با یکدیگر را یاد بگیرند به سخن دیگر در این تحقیق تمام نظریات انتقادی مورد بررسی قرار گرفته است و تاثیر هر یک بر هنر تئاتر به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است.

3- فصل اول زمینه

پژوهش در گذشته:

الف) بررسی تاریخچه پیدایش نفت و همراه رویکری بر تأثیر متقابل نظریه های انتقادی و درام پردازان جهان

 

الف-1) نقد قدیم:

ادبیات و نقادی در یونان باستان

در شعر و ادب، یونان یگانه کشوری است که به قول بعضی محققان تحول و تطوری منظم داشته است و در هر یک از مراحل تکامل اجتماعی آثار و انواعی را که مقتضای آن مرحله از تحول بوده است به وجود آورده است. اما در یونان، برخلاف سایر ممالک اروپا تطور و تکامل انواع شعر تقریبا همواره با تحول اجتماعی حیات عمومی همقدم بوده است.(1) این تطور و تکامل بدیع به تدریج، لیکن بدون وقفه و انقطاع صورت گرفته است. انواع و فنون شعری از حماسی و غنایی و تمثیلی هر کدام به اقتضای اوضاع و احوال زمانه به توالی پدید آمده اند و هر یک از انواع و فنون مزبور ثمره مقتضیات حیاتی قوم یونانی در عصر و دوره خاصی به شمار می آید.(2) اما در باب نقد و تاریخ آن پیش از ظهور افلاطون و ارسطو اطلاعات زیادی در دست نیست.

پیزیسترات، جبار و سردار معروف آتن را که از سال 525 تا 600 قبل از میلاد می زیست شاید بتوان قدیمیترین منتقد در ادب یونان بشمرد زیرا او ظاهراً نخستین کسی بوده است که در صدد جمع و تدوین آثار هومر برآمده است.

 

آریستوفان

در دوره سقراط، آریستوفان شاعر را می توان از قدیمیترین نقادان دانست. وی تنها نویسنده کومدی در یونان قدیم است که آثار کاملی از او باقی مانده است. نویسندگان کومدی در آن زمان، اینگونه نمایشنامه ها را وسیله‌یی جهت نقد و بحث عقاید و آراء جاری تلقی می کردند و اگر شاعری موفق می شد که این عقاید و رسوم را مسخره و انتقاد کند ، دیگر در بند آن نبود که آنچه گفته است و آنچه نمایش داده است با واقع و حقیقت موافق هست یا نه ؟(3) کومدی غوکان پیش از همه آثار آریستوفان عقاید او را در باب مسایل مربوط به نقد ادبی نشان می دهد. اما باید متوجه بود که در آثار این شاعر نقد بیشتر به منظور مزاح و استهزاء است و بنابراین نمایشنامه غوکان را هرگز نباید به چشم یک اثر دقیق انتقادی نگریست .

 

سقراط

اما عقاید سقراط در باب نقد ادبی، مثل همه مسائل دیگر، چنان با آراء و عقاید شاگردش افلاطون بهم در آمیخته است که آنها را به آسانی از یکدیگر جدا نمی توان کرد. مع ذلک در بعضی رسائل افلاطون، از آنجمله رساله دفاع سقراط، می توان عقیده و رأی این حکیم بزرگ اخلاقی را در باب شعر جستجو کرد. (5)

از این فقره می توان این نتیجه را گرفت که سقراط ظاهراً نخستین کسی است که پی برده است به اینکه قوه فهم و نقد شعر با قوه ابداع و نظم آن تفاوت دارد و بسا که منتقد شعر را از شاعری که گوینده آن است بهتر بشناسد و از این جهت اصل و منبع فن نقد را بعضی در همین گفته سقراط جستجو کرده اند .(6)

باری، سقراط با آنکه در طی مکالمات خود مکرر بر سبیل تمثیل و استشهاد از شاعران یاد می کند و حتی گاه از بعضی از آنها مانندهومر و پیندار و اوریپید اشعاری نقل می کند، لیکن از لحاظ اخلاق که فلسفه او مبتنی بر آن است به شعر چندان توجه ندارد و آن را کاری بی‌فایده و عبث می شمارد.

 

افلاطون

از بحثهای متعددی که افلاطون در باب شعر و شاعری دارد پیداست که بیش از اسلاف خویش به شعر و ادب توجه داشته است و هرچند تمیز آراء این دو حکیم آسان نیست اما برای تحقیق در تاریخ نقادی به هر حال به کتب افلاطون باید نظر انداخت. از جمله این کتاب، رساله فدروس می باشد که در باب زیبایی بحث می کند و در آنجا از قول سقراط درباره شعر سخنان دلنشین می گوید و شعر را از غلبه بیخودی می داند و می گوید که اگر این حالت بر کسی مستولی گردد او را برمی گیرد و از خویشتن بیخود می کند و در آن حال شعرها و نغمه ها بدو القاء و الهام می گردد. (7) در حقیقت افلاطون در این کتاب بطور کنایه شعر را نوعی از « هذیان» (Maniai) می خواند و شاعر را کسی می داند که آشفته و پریشانست و از خود برآمده و بی خویشتن شده است و از این رو در سلسله مراتب ارواح و عقول انسانی برای روح شعر جایی در مرتبه نهم و بین درجه  اهل رموز و اهل صنعت معین می کند. در صورتی که صدر مراتب را که بلافاصله بعد از مقام خدایان است به فلاسفه و حکما وا می گذارد و همین فاصله زیادی که بین مقام حکیم و مقام شاعر قایل می شود معلوم می دارد که در نظر افلاطون شعر چندان مقام مهمی ندارد. (8) به عقیده افلاطون، اساس کار شاعر قصه گویی و داستان سرایی است و « خواه شاعران امروز و خواه شاعران گذشته، کاری جز این ندارند که خلق را بوسیله امثال و قصص سرگرم دارند»؛ لیکن این امثال و قصص باید چنان باشد که در مسایل دینی و اخلاقی موجب ضلال و غوایت جوانان نگردد. (9)

تحقیقات افلاطون در باب شعر و ادب منحصر به بعضی مندرجات کتاب فدروس و کتاب جمهور نیست بلکه چون وی اهمیت زیادی به امر شعر و شاعری می داده است و لازم می‌دانسته است که گفتنیهای خود را در آن باب بگوید، رساله جداگانه یی نیز در این باره تألیف کرده است. نام و عنوان این رساله ایون یا شعر و شاعری است و هر چند از رسالات نسبتاً کوتاه افلاطون است اما این نیز هست که بحث حکیم درینجا برخلاف کتاب جمهور، در باب تراژدی نیست بلکه راجع به حماسه است و در حقیقت این رساله بحثی در باب شعر حماسی و نقدی درباره هومر است، هرچند در مسایل دیگر نیز وارد شده است و بحث جامع و مفصلی در باب شعر کرده است. (10) در آن جا شاعر بعنوان خواننده حرفه ای (راوی) الهام یافته ای معرفی می شود که رب النوع هنر با زبان وی سخن می گوید، مردی که از هنر و اراده ی آزاد از آن خود عاری است و وسیله بی اراده محض است. (11) ایون خواننده ای حرفه ای rhapsodist بود که اشعار شاعران بزرگ را روایت می کرد و آنها را بجلوه می آورد. شاعر از خدا الهام می گیرد و راوی از شاعر ، و به این طریق زنجیر مغناطیسی ادامه می یابد. (12) بنابراین هنرمند فقط مقلدی از تقلیدی است ، بعلاوه از استعمال واقعی و طبیعت چیزی که تقلید می کند بی خبر است. این اعتراض عمده افلاطون به شعر است اما دو اعتراض دیگر- که با آن پیوند نزدیک دارد- نیز هست : تقلید هنری خواه بصورت نقاشی خواه بصورت ادبیات، نه فقط از حقیقت بسیار دور است بلکه به قسمت پست تری از ملکات بشری روی آورده آنرا بکار می گیرد. (13) این به اعتراض سوم و جدی تری منتهی می شود و آن این است که « شعر بجای آنکه شور و احساسات را ضعیف و خشک سازد آنها را می پرورد و آبیاری می کند» طبیعی این است که افلاطون فیلسوف، عقل را در برابر شور و احساس قرار می دهد (همان کاری که برخی از متفکران مسیحی بعدها ناگزیر انجام دادند) : وظیفه مرد داناست که شور و احساس را بوسیله عقل مهار کند. (14)

باری، خلاصه تحقیقات افلاطون درین کتاب این است که شعر علم نیست زیرا نه آن را میتوان بتعلیم کسب کرد و نه می توان بتعلیم به دیگران آموخت بلکه امری است الهامی و یکی از اسرار خدایان محسوبست. صنعت و فنی هم نیست چون هر فنی و صنعتی دارای قواعدی است.

بدینگونه افلاطون شعر و ادب را بیشتر، از نظرگاه اخلاق می دید و انتقاداتی هم که بر شعر و ادب متداول عصر خویش وارد می آورد غالباً از طنز و هجو خالیی نبود، اما، در هر حال عقاید او درین باب به عقاید سقراط شبیه بود. (15) بنابراین به نظر افلاطون، شعر خیلی از حقیقت دورست و از معرفتی مبهم و نیز از عجز شاعر در درک کیفیت استعمال و چگونگی ساختن چیزی که وصف می کند سرچشمه می گیرد؛ شعر محصول « جزء پست تر نفس» است و از طریق پرورش شور و احساسات – که باید مهار شود و تحت ضابطه درآید- زیان می رساند. (16)

سقراط و افلاطون شعر و ادب را نتیجه قوه الهام می دانستند و هرچند معتقد بودند که آنها را باید از لحاظ تاثیرات اخلاقی که دارند محدود و مقید کرد لیکن چون تصرف و تدبیر و ابتکار شاعر را در ایجاد آثار ادبی قابل ملاحظه نمی دانستند هرگز در صدد برنیامدند که قوانین و قواعدی برای ادب و شعر بیابند اما ارسطو که فکر منطقی او هیچ چیز را از سلطه قانون و قاعده کلی خارج نمی دانست، بر آن شد که ضابطه و قاعده خلق و ابداع شعر و ادب را بیابد و برای نقد و شناخت آثار شاعران ملاکی و میزانی بدست آورد. (17) از اینروست که ارسطو را موجد نقد ادبی در یونان قدیم شمرده اند. در حقیقت وی نه فقط در علم و فلسفه استاد شمرده میشد بلکه در معارف انسانی و در ادب نیز سرآمد بود. به علاوه، او نخستین کسی بود که آثار قوه ذوق و عقل انسان را نیز مانند آثار طبیعت تابع قوانین و نوامیس کلی شمرد و خود در رسائل و کتبی که در باب شعر و خطابه نوشت از نقد و بحث عملی هیچ فرو نگذاشت و با همان دقتی که امروز محققان در مسائل تاریخ و ادب بحث می‌کنند به تحقیق در قواعد و اصول شعر و خطابه پرداخت. (18)

 

ارسطو

مع ذلک عقاید و آراء ارسطو را در باب شعر و نقد آن از همین مقداری هم که از رساله فن شعر او بازمانده است می توان استنباط کرد. علاقه به تحقیق و استقراء و قدرت در تحلیل امور و تقسیم هر مسأله به اجزاء آن و نیز مهارت در ترتیب قیاسات برهانی، مختصات عمده شیوه نقد ارسطو به شمار می آید. (19) مع ذلک، همین مقدار که از این رساله باقی مانده است اساس نقد و نقادی اروپایی است و اهمیت و اعتبار بسیار دارد.

نقادان و محققان غالباً آن را بسیار ستوده اند. بهرحال رساله فن شعر ارسطو را غالب محققان دقیق ترین آثار قدما در مباحث نقد شعر دانسته اند . (20)

اسلوب نگارش ارسطو، برخلاف افلاطون از لطف و زیبایی عاری است. افلاطون افکار خود را بشکل محاضرات در عباراتی محشون به تخیل و شور و احساس بیان می کند اما ارسطو که همواره بدون واسطه با خواننده سخن می گوید مطالب خود را عاری از هرگونه پیرایه در میان می گذارد. محققان گمان دارند که ارسطو اینگونه مطالب را جهت مراجعه خود یادداشت می کرده است و برای استفاده عموم نمی نوشته است. عجب آنست که این رساله هر چند ظاهراً قسمتی از یک کتاب مفقود بیش نیست، مدتهای دراز، حتی هنگامی که فلسفه ارسطو نفوذ و حجیت خود را از دست داده بود، همچنان در اروپا بر ذوق مردم استیلا داشت، ترجمه های متعددی که در السنه اروپایی از این رساله موجود است از وسعت دائره نفوذ  این کتاب حکایت می کند. رساله فن شعر درباره ماهیت و اصول شعر، علی الخصوص تراژدی و حماسه، مطالب دقیق و جالبی دارد. در این رساله ارسطو ضمن بحث در ماهیت شعر و ارکان و مبانی آن، سعی می کند به ایرادات و اعتراضاتی که افلاطون بر شعر کرده است پاسخ دهد .(21) در این رساله، قصد ارسطو، بطوریکه از آغاز کتابش معلوم است، اینست که در باب فن شعر بحث کند و انواع آن را معلوم نماید و وظیفه هر کدام از انواع مزبور را معین سازد. درباب اصل و مبدأ شعر، ارسطو تأکید می‌کندکه ظهور و وجود شعر دو علت طبیعی دارد، یکی غریزه تقلید (Mimysis) و دیگر علاقه طبیعی انسان به وزن و ایقاع (Rythmos) ؛ و در بیان این امر می گوید تقلید از غرائزی است که هم از زمان کودکی در انسان بنهایت قوت است و آنچه مایه امتیاز انسان از سایر حیوانات می باشد این است که وی از همه آنها بیشتر تقلید می کند و بوسیله همین تقلید است که تعلم را شروع می کند و از اینروست که همه از آغاز کودکی تقلید را دوست می دارد چنانکه   مناظر و اشیاء هستند که از مواجهه و رؤیت آنها انسان نفرت دارد اما همانها را وقتی خوب تقلید و تشبیه کنند با لذت و علاقه می نگرد.

علاقه بوزن و ایقاع نیز طبیعی است و انسان امر موزون را از امر ناموزون دوست تر دارد. بعقیده ارسطو سبب ظهور شعر و نضبح و کمال آن مقارنت و موافقت این دو غریزه در وجود انسان بوده است. (22)

در طی رساله متن شعر ارسطو فرصتی می‌یابد تا قواعدی را در باب نقد شعر و ادب خاطرنشان کند و این قواعد که غالباً از اصول مباحث مندرج در مواضع مختلفه رساله استنباط می‌گردد در حقیقت اساس نقد فنی در ادبیات یونان، بلکه اروپا به شمار می‌آید. (23) روش ارسطو اساساً بررسی پدیده های مشهودست بمنظور آن که صفات و خصائص آنها دانسته شود. توجه او بیشتر به هستی شناسی ontology و کشف این که ادبیات در حقیقت چیست معطوف است یا به حالتی معیاری Normatire مبنی بر وصف این است که ادبیات چه باید باشد. او وصف می کند اما قانون وضع نمی نماید. ارسطو خاطرنشان می‌کند که در عصر او چه در نثر و چه در نظم، اصطلاح جامعی که همه طرق کاربرد زبان را شامل شود وجود نداشته است. یعنی هیچ اصطلاحی نبوده است که قابل مقایسه با مفهوم جدید کلمه « ادبیات» باشد. (24) ارسطو تراژدی را بیشتر یک نوع ادبی بشمار می‌آورد تا یک نمایش صحنه ای، از اینرو صحنه آرایی را جزء لاینفک ادوات کار درام پرداز محسوب نمی دارد. ارسطو به معنی اساسی و ارزش یک نمایشنامه توجه دارد نه به فنون القاء آن معنی و ارزش به تماشاگران . (25) اما باید به خاطر داشته باشیم که ارسطو با روشی استقرائی پیش می رود؛ او قبل از آنکه به استنتاج بپردازد نخست دلائل و اطلاعات خود را گردآوری می کند و شرحی که درباره عناصر مختلف موثر در خلق تراژدی می‌دهد قسمتی از پژوهش او بمنظور پی بردن به ماهیت اصلی تراژدی است. و فقط با کشف ماهیت اصلی تراژدی از این طریق است که وی می تواند به نتیجه برسد که کدام تراژدی خوب و کدام بد است (باید بیاد داشت که چگونه در خلال این بحث معیارهای داوری از توصیف ماهیت تراژدی حاصل می شود. اگر تراژدی چنان باشد که گفتیم، پس هرچه عناصر آن منظم تر و طوری اختیار شده باشد که به حصول دقیق این کیفیت کمک کند تراژدی بهتر است) و نیز ارزش و کار آن چیست البته ارسطو تراژدی را بعنوان پرتأثیرترین نوع ادیبی که می شناخته برگزیده است . (26)

اما ارسطو بزرگترین ضربه خود را در مقابل حمله افلاطون به شعر مبنی بر این که تقلیدی از تقلید است، موقعی وارد می آورد که به بحث ارتباط شعر و تاریخ می رسد. بنابراین او کارش اساساً علمی تر و جدی تر از مورخ است، مورخی که باید خود را به آنچه بالفعل روی داد محدود کند و نمی تواند بمنظور ارائه آنچه از لحاظ روان شناسی انسان و ماهیت اشیاء بیشتر احتمال وقوع دارد واقعیات را تنظیم یا ابداع نماید. (27) هر هنری متضمن صناعت هست اما هر صناعتی حتماً پدید آورنده هنر نیست. (28) در حال حاضر اجازه دهید به یادآوری این نکته قانع باشیم که نظرهای ارسطو راجع به « احتمال» شاید عمیقترین اظهارات در تاریخ نقد ادبی باشد. (29) وی می خواهد بخصوص به این رأی افلاطون نیز که هنر با آبیاری و پرورش شور و احساسات موجب فسادست، جواب گوید، پاسخ ارسطو به این اتهام ساده و در خور توجه است، وی ادعا می کند که هنر نه تنها شور و احساسات را پروش نمی دهد بلکه آنها را بصورتی بی مرز و حتی مفید تزکیه می کند. اظهارات ارسطو درباره طرح داستان آگاهی وی را از اهمیت ساختمان تراژدی، وحدت هنری و درک او را از ارتباط بین ساختمان و « حقیقت» نشان می دهد. (30) نکته در خور توجه آن است که ارسطو حقایق اصلی مربوط به ماهیت حقیقت ادبی و صورت (فرم) ادبی را بنحوی کم نظیر و روشن درک کرده است. ارسطو از یک طرف بین معرفت علمی و حقیقت واقعی بوضوح تمایز قائل می شود و از طرف دیگر بین درک تخیل و حقیقت شعری، و با این کار نشان می دهد که بیشتر بحث افلاطون درباره این جنبه موضوح، کاملاً درهم آشفته است. شرح ارسطو در باب حماسه امروز برای ما دارای اهمیت خاص است زیرا در میان انواع ادبی جهان قدیم ، حماسه نزدیک ترین انواع به زمان امروزست. (31) داستان منشور در روزگار ارسطو ناشناخته بود و از این رو وی نظم را بعنوان وسیله اساسی داستان گویی تلقی می کند. (32)

حقیقت این است تکه آراء و عقاید ارسطو هر چند بسیار دقیق است اما یکسره، بر نمونه‌هایی از ادب یونان در عصر ارسطو مبتنی است، یعنی هنگامی که حکیم یونان به تحریر این رساله مشغول بوده است جز نمونه هایی چند از تراژدی و کومدی در پیش چشم نداشته است و از حماسه نیز هر چند نمونه های خوب در دست داشته است لیکن آن نمونه ها نیز جز نوع خاصی از حماسه نبوده است، باری، عیب عمده نظریه ارسطو این است که از روی نمونه های معدود و محدود عصر خود خواسته است قواعد کلی و مبادی مشترکی برای شعر استنباط کند. (33) در رساله فن خطابه هم ارسطو تحقیقات جالب و ذیقیمتی در بعضی مسایل راجع به نقد ادبی دارد.  در این رساله ارسطو قواعد و اصول فن خطابه را ممهد کرده است و در باب بلاغت تحقیقات مهم کرده است و سعی نموده است اصول و قواعد فن خطابه را از مقتضیات و احوال طبیعت و فطرت انسان استنباط نماید. و تفاوتی را که به اقتضای سنین در طرز فکر و شیوه بیان انسان ممکن است حاصل شود بدقت بررسی نماید. از خلفاء و تلامذه ارسطو کسی مانند او دیگر در یونان به ظهور نیامد. قدرت فکر و وسعت دایره تحقیقات ارسطو عرصه تحقیق را بر آیندگان وی تنگ کرد. آراء و عقاید او چنان فکر معاصران و تلامذه را تحت سیطره خویش گرفت که از آن پس تا مدتها در هیچ مساله جز نقل رأی و فکر او کاری نداشتند. (34)

 

ادبیات نقادی در یونان باستان

1- زریم کوب، عبدالاحسین، نقد ادبی، جلد اول، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، تهران، 1361،ص 275.

2- همان، ص 276.

3-همان، ص 277.

4- همان، ص 278.

5- همان ص 280.

6- همان، ص 280 و 281.

7- همان، ص 281.

8- همان، ص282.

9- همان، ص 283.

10- همان، ص 284 و 285.

11- دیچز، دیوید، شیوه های نقد ادبی، ترجمه محمد تقی صدقیانی- دکتر غلامحسن یوسفی، انتشارات علمی، 1366، ص32.

12- همان، ص 34 و 35.

13- همان، ص 53و 54.

14- همان، ص 54.

15- زرین کوب، عبدالاحسین، نقد ادبی، جلد اول، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، تهران، 1361،ص 288.

16-دیچز، دیوید، شیوه های نقد ادبی، ترجمه محمد تقی صدقیانی- دکتر غلامحسن یوسفی، انتشارات علمی، 1366، ص 54 و 55.

17- زرین کوب، عبدالاحسین، نقد ادبی، جلد اول، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، تهران، 1361،ص 288 و 289.

18- همان، ص 289.

19- همان، ص 290.

20- همان، ص 290 و 291.

21- همان، ص 291.

22- همان، ص 292.

23- همان، ص 295.

24- دیچز، دیوید، شیوه های نقد ادبی، ترجمه محمد تقی صدقیانی- دکتر غلامحسن یوسفی، انتشارات علمی، 1366، ص 57.

25- همان، ص 63.

26- همان، ص 78.

27- همان، ص 79.

28- همان، ص 80.

29- همان، ص 81.

30- همان، ص 82.

31- همان، ص 83.

32- همان، ص 84.

33- زرین کوب، عبدالاحسین، نقد ادبی، جلد اول، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، تهران، 1361،ص 298.

شاگردان ارسطو

از شاگردان ارسطو، کسی که در تاریخ نقد بتوان از او نام برد « تئوفراست» می باشد. وی از مهترین تلامذه ارسطو بشمار می رفت و کسی بود که بعد از مرگ استاد بجای او در مکتب مشائیان به تعلیم پرداخت و چنانکه دیوژن لائرس گفته است قریب دو هزار تن شاگرد و مستح در حوزه درس او حاضر می شدند. کتاب فن شعری هم داشته است که از میان رفته است و نام و عنوان بعضی فصول آن که باقی است نشان می دهد که تا چه اندازه فقدان آن باید موجب تأسف باشد. دیگر از تلامذه ارسطو هر سیب از میری واریستوکسن می باشند.

اولی رساله یی داشته است در باب رقص تراژیک و دومی کتابی راجع به آثار ادبی بردگان متأسفانه از این هر دو کتاب نیز که از جهت تاریخ نقد ادبی اهمیت دارند اکنون نتیجه یی در دست کسی نیست.

 

دو : مکتب اسکندریه

پس از افول دولت مقدونیه، حکمت و ادیب یونان قدیم نیز رفته رفته به سقوط و انحطاط گرایید. وقتی اسکندریه پدید آمد، آتن از شوکت و جلال افتاده بود. از آن پس اسکندریه فقط مرکز مهم تجارت، بلکه کانون بزرگ حکمت و ادب یونان نیز گشت. اما این دوره، شور و ذوق قریحه یونانی به خاموشی گرائیده بود. ادب و شعر دیگر آن لطف و عظمت سابق را نداشت. نقد و انتقاد درین دوره بیشتر جنبه لغوی و نحوی و بلاغی داشت. فضلا و ادبابه جمع و تدوین و تصحیح و تهذیب متون قدما ، رغبت و علاقه یی خاص نشان می دادند. عده یی از اهل بلاغت به شرح و تفسیر آثار هومر توجه خاص می داشتند. مسایل و مباحث راجع به هومر در مدارس و مکاتب آن عصر خیلی بیشتر از عصر ارسطو و ماقبل آن رواج داشت و البته از لحاظ نحو و لغت بیشتر از سایر جهات به این مسایل توجه داشتند. تأسیس موزه و کتابخانه اسکندریه کار اینگونه تحقیقات را آسان می کرد و همین امر موجب شد که نقد متون در آن عصر رواج زیادتر بگیرد. (1) از استادان مکتب اسکندریه یکی دیمتریوس بود از اهل فالر، که به جمع و تدوین و قصص و امثال منسوب به ازوپ پرداخت. دیگر از نودوت بود از اهل افسوس که به سال 280 ق.م رئیس کتابخانه اسکندریه شد و در آنجا به تصحیح متون و دواوین شعرای سلف همت گماشت. از جمله نسخه یی مصحح و متقح از ایلیاد و ادیسه هومر فراهم آورد و اساس کار خود را بر مقابل نسخ قدیم قرار داد و بدین ترتیب زوائد و ملحقاتی را که بر اثر تصرف نساخ و کتاب در متن این دو منظومه درآمده بود، خارج نمود و همین کار را در باب آثار آناکرئون پیندار نیز کرد. دیگر آرسیتوفان نامی بود از اهل بیزانس که در 188 قبل از میلاد کتابدار اسکندریه شد و او به تصحیح و تنقیح متون افلاطون و ارسطو همت گماشت و نیز با مقابله نسخی از آثار هومر و پیندار از هر کدام از این دو گوینده نسخه مصحح منقحی ترتیب داد. (36)

از آثار نقادان این دوره کتابی را می توان ذکر کرد، در باب بیان یا عبارت و معروف به پارمیناس، (peri Ermrneras) که مؤلف آن معلوم نیست. کتابی است در فن بلاغت و اصول نویسندگی که بیشتر مطالب آن مناسب مبتد یا نست و در بعضی موارد نیز نویسنده از مقدمات به متوسطات تجاوز کرده است، آن را به دیمتریوس فالری نسبت کرده اند اما صحت این انتساب مورد تردید است؛ چیزی که همه محققان تصدیق کرده اند این است که این کتاب از آثار ادب اسکندریه است.

باری شهرت و آوازه مکتب اسکندریه به واسطه فضل و تبحر و جامعیت استادان آن در فنون ادب خاصه نحو و لخت بود هرچند آراء و عقایدی که ائمه و استادان ادب این مکتب اظهار و تعلیم می کردند فاقد تازگی و اصالت بود و هیچ تازگی نداشت. از سر

آمدان نقد درین دوره دوتن قابل ذکرند یکی به نام اریستارکس و دیگری به نام زوئیلوس، اولی نماینده اسلوب نقد متکلفانه ادباست لیکن آزادانه و سماجت او قابل تحسین است، دومی نمونه نقد ظالمانه و دور از انصاف و حقیقت است و وقاحت و سفطه او قابل ملاحظه می باشد. (2)

 

زوئیلوس

زوئیل یا زوئیلوس (ق.م 320-400 حدود) از مردم آمفی پولیس بود؛ از ادبا و ارباب بلاغت بشمار می رفت و رساله هایی در رد و نقد بر آثار افلاطون و هومر نوشت. تاریخی هم تألیف کرد که از اقدم ازمنه یونان را تا مرگ فیلیپوس مقدونی متضمن بود. کتابی که در باب هومر تألیف نمود شامل نه قسمت بود و در طی آن سعی کرد تمام اساطیر نامعقول و وقایع و احادیث مجعولی را که شاعر در باب انواع روایت کرده بود ذکر و نقد کند. صفت بارز طریق او در نقد این است که علی الاطلاق توجه به جنبه تاریخی مسایل ندارد و اوضاع و احوال و آداب و عقاید هر عصر را در نظر نمی گیرد. (3) انتقادهایی که زوئیلوس بر هومر وارد می کرد چنان سخت و تند و زننده بود که موجب نفرت و انزجار عامه گشت؛ سخنانش را چون تازیانه و ساعقه یی که بر سر هومر فرود آید تلقی کردند و او را « تازیانه هومر » (Homeromastix) لقب دادند. از بعضی قصه های کهن چنین برمی آید که انتقادهای او بر هومر، چنان موجب انزجار عامه گشت که بطلمیوس فیلادلف به همین جرم او را کشت . به موجب روایتی دیگر، خود از بیم نفرت و سخط مردم مجبور شد خویشتن را به دریا افکند و هلاک کنند. طریقه نقد او به شیوه اهل جدل و مشاغبه می ماند و جز نکته گیریهای با رد و اعتراضات غیر وارد چیزی در بر ندارد. این طرز انتقاد یکنوع نکته سنجی موذیانه است که بر هیچ اساس علمی مبتنی نیست. (4)

 

 ارسیتارکس

اما ارسیتارکس (ق م 143-220) از اهل ساموتراس بود. نام وی همواره مرادف با مفهوم دقت و وسواس در تصحیح متون قدیم است. تمام فضلای جوانی که در عصر او در یونان می زیستند گرد او فراز آمدند و روش او را در تصحیح متون و نقد آثار قدما بکار بستند. مع‌ذلک او در اسکندریه نماند؛ به قبرس رفت و در آنجا به سن هفتاد و دو سالگی وفات یافت. کاری را، که دو استاد سلف وی زنودوت و اریستوفان در تصحیح و تنفیح آثار هومر آغاز کرده بودند وی ادامه داد و   تمام مشغول مقابله نسخ قدیمی آثار هومرگشت و مقدار زیادی از اشعارالحاقی  چندان دقت و وسواس و احتیاط ورزید که او را به افراط و مبالغه درین شیوه متهم نمودند و کار او را قدح کردند و متکی بر تمایلات شخصی دانستند. نسخ موجودی که امروز از آثار هومر در دست می باشد حاصل تحقیق و تتبع اریستارکس است و او بود که ایلیاد و اودیسه را به بیست و چهار منظومه تقسیم نمود و این تقسیم و تبویت هنوز هم معتبر و مطرد است . (5) بدینگونه، طریقه نقد اریستار کس بکلی با طریقه نقد زوئیلوس تفاوت دارد. اریستارکس نخستین کسی بود که متوجه شد حماسه هومر یا هر اثر ادبی دیگر را فقط از روی مقتضیات اوضاع و احوال عصر خود شاعر باید نقد و حکومت کرد و هرچند خود وی در مواردی محدود بر خلاف این قاعده در تصحیح متون آثار هومر دنبال قیاس و استحسان رفته است اما این قاعده را در اکثر موارد بکار برده و در تهذیب کتاب هومر توفیق بسیار یافته است. همچنین اریستارکس کوشیده است استعارات و مجازات را که بعقیده او نساخ و کتاب در متن اشعار وارد کرده بودند از آن اشعار خارج کند و در این کار هم افراط و مبالغه را به جائی رسانید که آثار هومر را از هرگونه مجاز و استعاره منزه خواست کرد و شک نیست که این اندیشه هرچند اصلا درست است و زبان اصلی هومر نباید چندان مجاز و استعاره داشته باشد لیکن ابرام و اصرار در نفی مطلق مجاز و استعاره نیز البته خالی از تعصب وجود نیست و این نکته ایست که محققان بر طریقه نقد بسیار خشک و عالمانه او گرفته اند. (6 )[1]

 

 

دوره استیلای روم بر یونان که منتهی به انقراض قطعی دولت و حکومت یونان گشت عصر انحطاط و رکود ادب یونان است. این دوره نیز مانند دوره ترقی و توسعه ادب و فرهنگ یونان شش قرن طول کشید و گوئی همان مدت و مهلتی که برای برآمدن و بالیدن ادب و فرهنگ یونانی لازم بود جهت فرود آمدن و از میان رفتن آن نیز لازم می نمود.

 

دیونیزوس

یکی دیونیزوس بود ، از اهل هالیکارناس که مورخ و نیز معلم فن بلاغت بود. وی در حدود پنجاه و چهار سال قبل از میلاد ولادت یافت و پس از آموختن فن بلاغت در آغاز شباب به روم رفت (حدود 25ق م) و تا پایان زندگی همچنان در آن شهر زیست و علاوه بر تدریس و تعلیم فنون بلاغت به تألیف کتابی در تاریخ رم و کتبی در مسایل مربوط به ادب و بلاغت نیز پرداخت . (8) از تاریخ او که مسوم به دوره باستانی روم (Rhomaice Archaiologia) می باشد جز قسمتی مختصر باقی نمانده است و همان قسمت نیز بقدری تکلفات منشیانه دارد که چندان فایده تاریخی از آن بدست نمی آید اما آثاری که این نویسنده در مباحث مربوط به نقد و بلاغت نوشته است و تقریبا شامل نیمی از مصنفات اوست، ارزش و اعتباری دارد. (9) بهرحال دیونیزوس از لحاظ نقادی و نیز از حیث فن بلاغت شهره و آوازه بسیار دارد، هر چند آراء او در باب افلاطون و توسیدید، بسیار ناروا می شمردند و آن انتقادات را بیجا و ناشی از تعصب و شاید حسادت می دانند . اما آنچه محقق است اینست که وی از رموز و دقائق فن بلاغت آگاه بود و آثار بلغا و خطباء یونان را نیک خوانده و آزموده بود و از اینجهت آنچه در تقریظ و تحلیل آثار متقدمان نوشته است ارزشی خاص دارد و بهر تقدیر از لطفی و ظرافتی خالی نیست. روی هم رفته در آثاری که انتساب آنها به وی محقق است دیونیزوس خود را منتقدی بصیر، اما نه از طراز اول، نشان می دهد که ذوقی خوب را با تفسیری درست و دقیق و با اطلاعاتی وسیع توأم می کند اما بر او نکته گرفته اند که نتوانسته است به این قضیه هم توجه کند که اگر نویسنده یی داعیه صنعتگری و « عرض هنر» ندارد دلیل آن نیست که اثر او را بتوان به کلی بی اهمیت شمرد. (10)

 

لوسین

دیگر لوسیانوس یا لوسینوس ( م 200-130 حدود) است از اهل ساموزات از بلاد سوریه که زبان مادریش ظاهراً سریانی بود و به هر حال با آنکه در آغاز جوانی نمی توانست به یونانی سخن بگوید در آن زبان از طریق آموزش تسلط و تبحر یافت و حتی بزرگترین نویسنده یونانی عصر خویش شد. در حدود 130 میلادی به دنیا آمد و نزدیک سال 200 میلادی وفات یافت. وی نویسنده یی زبردست و خطیبی زبان آور بود و در سوریه و فلسطین و مصر و یونان و جنوب فرانسه مدتی سفر کرد و کتب و رسالات متعدد نوشت که از حیث بلاغت و حلاوت و لحن طنز آمیز مزیتی دارند. (11)

 

 

 

لونگینوس

آخرین اثری که از یونان قدیم در باب نقد و نقادی باقی مانده است کتابی است در باب نمط عالی (peri Hypsous) که مؤلف آن در اصل کتاب به صراحت مذکور نشده است اما از قدیم آن را به لونگینوس از ادبا و حکماء قرن سوم میلادی یونان منسوب داشته اند، از این رو به کتاب لونژن یا رساله لونگنیوس معروف شده است و بعد از این کتاب دیگر اثر مهمی در باب نقد به زبان یونانی بوجود نیامده است و ادبیات یونان از این پس تحت نفوذ و استیلای آئین مسیح اندک اندک از میان رفته است و چیز قابل ذکری پدید نیاورده است. (12)

لونگینوس آثار بسیاری در بلاغت و ادب و حکمت داشته است. از جمله شروح و تفسیری بر آثار افلاطون و هرموژن و دموستن و هومر نوشته است و رسالاتی در باب مثل افلاطونی ، و درباره نفس و مبادی اولی داشته است، کتبی نیز در فن بلاغت و علم لغت و علم نحو نگاشته بود که جز نام یا اجزاء مختصری از آنها باقی نمانده است اما مهمترین اثر او رساله ایست در باب نمط عالی که بیش از سه ربع آن اکنون باقی نیست. این رساله را بعضی کتاب زرین خوانده اند و بعضی دیگر آن را از کتاب فن خطا به ارسطو برتر شمرده اند، برای هرچند بسیاری از مطالب مندرج درین کتاب را می توان در آثار متقدمان یافت لیکن قدرت و صراحتی که لونیگنوس در بیان مطالب دارد خود مزیتی است. در این رساله، لونگینوس قریحه نقادی عالی از خود نشان می دهد و با شور و حرارت اما با نهایت دقت و صراحت آثار نویسندگان رامدح یا قدح می کند. احکام و فتاوی او با صراحت بیان خاص مقرونست و شواهد و نمونه هایی که برای بیان مطالب خود از آثار متقدمان می آورد با نهایت دقت انتخاب شده است. شیوه نقداونه مثل شیوه ارسطو جنبه فلسفی دارد و نه مثل طریقه دیونیزوس جنبه فنی. هومر و سازندگان تراژدی و همچنین افلاطون و دموستن بیش از سایر نویسندگان مورد تحسین و ستایش او هستند لیکن او جزالت و فخامت و باصطلاح خودش « نمط عالی» را همه جا و در هر سخنی می یابد و فی المثل از موسی و از سسیرون نیز نام می برد و شیوه بیان آنها را می ستاید. لونگینوس در شیوه نقادی طریقه ادباء اسکندریه را که عبارت از مجرد نقل و انتخاب آثار متقدمان است کنار گذاشته به بحث و نقد در آثار نویسندگان قدیم پرداخته است و همین امر است که کتاب او را از آثار بلغاء و ادباء مکتب اسکندریه امتیازی بخشیده است. (13)

به هر تقدیر، مؤلف کتاب نمط عالی چنانکه بعضی محققان گفته اند ظاهراً می خواسته است اسلوبی را در سخنوری معرفی کند که شورانگیز و مؤثر بوده و در عین حال، هم از طنطنه و طمطراق خالی باشد و هم به درجه رکاکت و ابتذال نرسد، هم از تکلف و تصنع برکنار باشد و هم از بیذوقی و خشونت بدوی منتره باشد، از عظمت فکر و حدت عاطفه و شور الهام بیگرد و یا علو بیان وجودت تألیف مقرون گردد و این است آن اسلوبی که از آن به نمط عالی تعبیر می کند. (14)

اهمیت در این نکته است که مباحث وی درباره ادبیات با مباحث افلاطون و ارسطو کاملاً تفاوت داشت. لونگینوس با قبول نظر ارسطو مبنی بر این که شعر لذت خاص خود را بدست می دهد. توجه خویش را به تأثیر لذت بخش آن در خواننده یا تماشاگران معطوف داشت و نخستین نظریه « تأثیرگذاری» ادبیات را در خواننده بوجود آورد. (15) بنابر گفته لونگینوس ارزش یک اثر ادبی را می توان با امعان نظر در حالات خواننده یا شنونده ارزیابی کرد. اگر خواننده یا شنونده بر اثر عظمت و شد رو احساس اثر ادبی از خوبی خود شد، دگرگون گردد و به شور وجه درآید، آنگاه می توان گفت آن اثر خوب است. (16) وظیفه غایی ادبیات و توجیه نهایی آن این است که « عالی» باشد و در خوانندگان موجب شور و وجد و یا دگرگونی شأن از علو گردد.

در اهتمام از برای طبقه بندی برخی از پاسخهای مهمتری که منتقدان به مسائل مربوط به ماهیت و ارزش ادبیات داده اند توجه ما به لونگینوس به این جهت است که وی با شناخت این خصائص در مصنف (فکر و شور و احساس مؤثر)، در اثر ادبی (علو) و تأثیر در خواننده (هیجان، دگرگونی، شور و وجد)- که حاکی از عظمت در ادبیات است- به آن مسائل پاسخ دهد. (17) به نظر لونگنیوس اثر ادبی بزرگ آن است که نه یک بار بلکه بتکرار خواننده را بهیجان آورد و برانگیزد، اگر اثری بعد از خواندنهای مکرر، و در بین اشخاص « با علائق، زندگیها، آرمانها، سنتها و زبانهای مختلف» باز هم چنین تاثیری بوجود آورد، در این صورت در بزرگی آن تردیدی نیست. برای آن که مصنف بتواند چنین تاثیری در خوانندگان پدید آرد باید بعنوان یک فرد واجد صفاتی معین و نیز بعنوان یک مصنف از موهبت مهارتی خاص برخوردار باشد. بعنوان یک فرد وی باید دارای نفوذ فکری وحدت عاطفه باشد. بعنوان مصنف باید سه خصلت داشته باشد که « تا حدی زاییده هنر» است (دو صفت اولی فطری است) و آنها عبارت است از : قدرت کاربرد « صنایع» ( لفظی و معنوی) و نجابت گفتار، و توانایی در ترکیب عناصر مختلف بطوری که موجد عظمت و اعتلاء گردد. (18) هدف ادبیات این است که بر انگیزنده، مهیج، اعتلابخش و دگرگون کننده باشد و وظیفه منتقد آن است که با ارائه عناصری که ادای این مقصود را به بهترین صورت ممکن می‌سازد ببینید این منظور چگونه حاصل می شود. (19)

نباید گمان برد که درین کتاب عقاید و آراء جدیدی در باب بلاغت و سخنوری آمده است. هم طرح کلی کتاب، و هم بسیاری از مندرجات آن از کتب متداول علماء بلاغت اقتباس شده است، علی الخصوص آنچه را در باب اقسام مجاز و یا در بیان کیفیت تألیف کلام گفته است در خیلی از کتب و رسایل پیشینیان می توان یافت. حتی حدود مباحث کتاب هم درست مشخص نیست. آنچه او « نمط عالی» خوانده است گاه عبارت از آنست که عواطف و احوال قلبی سخنور و نویسنده علو و رفعتی پیدا کند و از اوقات عادی برتر و بالاتر باشد و گاه مقصود از نمط عالی آنست که کلام دارای تشبیهات ظریف و مجازات بدیع باشد و با کلام معمولی تفاوتی داشته باشد. در بعضی موارد نیز مراد او از نمط عالی آنست که سخن چنان تألیف و تلفیق شده باشد که خاطرها را بشوراند و دلها را به هیجان آورد و با کلام عادی شباهت نداشته باشد. تعاریف متعددی هم که از « نمط عالی» ذکر کرده است هیچکدام به اصطلاح اهل منطق جامع و مانع نیست. (20)

 

 


1-در واقع اریستارکس برخلاف حکماء رواقی در نقد و تفسیر آثار شاعران گذشته تصور هرگونه معنی رمزی و استعادی را نفی می کرد لیکن از روی ظواهر لفظی و با توجه به معافی حقیقی- نه مجازی- موارد مشکل کلام هومر و بیندار را توضیح و تعیین کرد شاید اینکه اتکای او از جنبه لفظی و کلام پیش از توجه به تاریخ و محیط و شاعر است نقد او را در نظر کسانی از نقادات امروز که دنبال « نقد نوین» هستند مطلوب هم جلوه دهد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تأثیر عوامل انتقادی در تئاتر

سیستمهای عامل بلادرنگ

اختصاصی از هایدی سیستمهای عامل بلادرنگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت :WORD                                                     تعداد صفحه :78

فهرست مطالب:

·        فصل اول :  زمانبندی بلادرنگ...................................................................7

مقدمه....................................................................................................................8

مشخصات سیستم های بلادرنگ...............................................................................9

زمانبندی بلادرنگ................................................................................................14

رویکردهای ایستای مبتنی بر جدول.......................................................................16

رویکردهای ایستای مبتنی بر اولویت و با قبضه کردن.............................................16

رویکردهای پویا بر اساس برنامه ریزی...................................................................16

رویکردهای پویا با بهترین کوشش.........................................................................17

زمانبندی ایستا مبتنی بر جدول.............................................................................18

زمانبندی ایستای مبتنی بر اولویت و با قبضه کردن................................................18

زمانبند مهلت زمانی.............................................................................................18

زمانبندی Linux  .............................................................................................26

زمانبندی Unix SVR4.....................................................................................28

·        فصل دوم : الگوریتم های برنامه ریزی و حمایت سیستم های اجرایی برای سیستم های بلادرنگ..............................................................................31

خلاصه..............................................................................................................32

برنامه ریزی بلادرنگ.........................................................................................35

متریک های اجرا در سیستم های بلادرنگ..........................................................36

الگوهای برنامه ریزی.........................................................................................38

الگوریتمهای برنامه ریزی برای این الگوها.....................................................40

برنامه ریزی ثابت Table –Driven   ..........................................................41

برنامه ریزی priority driven preemptive   .........................................42

برنامه ریزی دینامیک ....................................................................................43

برنامه ریزی Best –Effort  دینامیک..........................................................44

موضوعات برنامه ریزی مهم............................................................................45

برنامه ریزی با محدودیتهای  توان خطا............................................................45

برنامه ریزی با احیای منابع.............................................................................46

سیستم اجرایی  بلادرنگ ................................................................................46

هسته های کوچک ، سریع و اختصاصی............................................................47

توسعه های زمان واقعی برای سیستم های اجرای بازرگانی................................48

سیستم های اجرای تحقیق................................................................................50

هسته MARS..................................................................................................51

هسته SPRING..............................................................................................52

هستهMARUTI ..............................................................................................52

هسته ARTS ..................................................................................................52

·        فصل سوم :  بررسی ارتباط میان اجزای یک سیستم جامع بلادرنگ............ 55

خلاصه.................................................................................................................56

شرح رابط میان RTOS  و برنامه کاربردی............................................................58

شرح عملگرهای بهبودیافته....................................................................................63

تشریح مطالعات تجربی..........................................................................................69

 

 

فصل چهارم : منابع...............................................................................73

فهرست جدول ها و شکلها :

 

شکل 1 – 1 : زمانبندی یک فرایند بلادرنگ.........................................................15

شکل 1 – 2 : زمانبندی وظیفه های بلادرنگ متناوب با مهلتهای زمانی کامل شدن....................................................................................................................22

شکل 1 – 3 : زمانبندی وظیفه های بلادرنگ نامتناوب با مهلتهای زمانی در شروع..................................................................................................................24

شکل 1 – 4 : مثالی از زمانبندی Linux.............................................................28

 شکل 1 – 5: طبقه های اولویت در SVR4 ......................................................30

جدول 1 -1 : اطلاعات اجرای دو وظیفه متناوب..............................................22

جدول1 – 2: اطلاعات اجرای پنج وظیفه نامتناوب...........................................25

شکل 3 – 1: معماری سیستم جامع.......................................................................58

شکل 3 – 2 : پروتکل ارتباط RS- 232C .........................................................60

شکل 3 – 3: خطای checksum .......................................................................62

شکل 3 – 4 : زمان تزریق خطا............................................................................64

شکل 3 – 5 : عملگرهای  جهش یافته..................................................................67

شکل 3 – 6 : مثالی از CRM .............................................................................68

شکل 3 – 7 : مثالی از CRH ...............................................................................68

جدول 3 – 1: رابط میان RTOS  و برنامه........................................................61

جدول 3 – 2 : محل تزریق خطا........................................................................65

جدول 3 – 3 : RTOS  و برنامه های کاربردی ..............................................70

جدول 3 – 4 : تعداد رابطهای بین RTOS  و برنامه........................................71 


دانلود با لینک مستقیم


سیستمهای عامل بلادرنگ

صندلی چرخدار الکتریکی

اختصاصی از هایدی صندلی چرخدار الکتریکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

صندلی چرخدار الکتریکی


صندلی چرخدار الکتریکی

فرمت :WORD                                                     تعداد صفحه :162

چکیده

صندلی چرخدار الکتریکی وسیله مناسبی برای کمک به افرادی است که از ناتواناییهای حاد حرکتی رنج می برند و به آنها تا حد زیادی استقلال می دهد. در این پروژه یک صندلی چرخدار با نیروی رانش الکتریکی که کاربر توسط جوی استیک آنرا هدایت می کند، ساخته شد. با بررسی های مختلف خواهیم دید که موتور مناسب برای این منظور، موتور DC مغناطیس دائم است که به منظور استفاده در صندلی چرخدار الکتریکی طراحی شده است. منبع انرژی دو عدد باتری سرب- اسید 12 V, 60 Ah انتخاب شد و مدار تحریک موتور برشگر PWM می باشد که در آن عمل برشگری توسط ماسفت انجام می گیرد. برای کنترل سیستم ابتدا پایداری دینامیک ثابت آنرا با استفاده از ماتریسهای تبدیل دوران، در حالت کلی بررسی کرده و سپس یک مدار خطی از مجموعه را در نظر گرفتن پارامترهای شخص راننده ارائه کردیم. با وجود همه ساده سازیهای ممکن خواهیم دید که مدل به دست آمده از پیچیدگی زیادی برخوردار است و برای کنترل حلقه بسته آن باید از روشهای پیشرفته کنترل وفقی مبتنی بر شبکه های عصبی و منطق فازی استفاده کرد. در صورت عدم استفاده از کنترل حلقه، بسته، هدایت صندلی در محیطهایی با موانع زیاد، با دشواری همراه خواهد بود.

 

فهرست مطالب

 

عنوان

صفحه

فصل اول- مقدمه

 

فصل دوم- بررسی صندلی چرخدار

 

مقدمه

 

1-2- اجزاء صندلی چرخدار

 

1-1-2- سیستم رانش

 

3-1-2- چرخها

 

4-1-2- اسکلت بندی

 

2-2- انواع صندلی چرخدار

 

3-2- ابعاد استاندارد صندلی چرخدار

 

4-2-پارامترهای مهم در انتخاب صندلی چرخدار

 

5-2-نکات مهم در انتخاب صندلی چرخدار

 

6-2-مشخصات صندلی چرخدار الکتریکی

 

1-6-2-روشهای هدایت صندلی چرخدار الکتریکی

 

2-6-2-روشهای هدایت صندلی چرخدار الکتریکی

 

7-2-موارد استفاده از صندلی چرخدار

 

8-2-موارد عدم استفاده از صندلی چرخدار

 

خلاصه

 

فصل سوم- انتخاب ادوات مورد نیاز

 

مقدمه

 

1-3-صندلی چرخدار

 

2-3- موتور الکتریکی

 

1-2-3-باتریک نیکل- کادمیوم

 

2-3-3- باتری سرب- اسید

 

4-3- مدار کنترل سرعت

 

5-3- انتخاب المال سوئیچ

 

6-3- انتخاب وسیله هدایت

 

خلاصه

 

فصل چهارم- طراحی کنترل کننده

 

مقدمه

 

1-4- پروتکل هدایت صندلی بر اساس حرکت صندلی چرخدار

 

2-4- رابطه بین سرعت خط

 

3-4- بررسی دینامیک ثابت صندلی چرخدار

 

4-4- بررسی کنترل حلقه بسته

 

4-5- روشهای کنترل صندلی چرخدار الکتریکی

 

1-5-4- کنترل کننده های قابل تنظیم

 

2-5-4- کنترل با سنسورها یا همکار

 

3-5-4- کنترل تحمل پذیر خطا

 

6-4- سازگاری الکترومغناطیسی

 

فصل پنچم

 

مقدمه

 

روشهای ساخت مدار

 

1-5-پیاده سازی به روش آنالوگ

 

1-1-5- کنترل کننده PWM

 

2-1-5- محاسبه جریان گیت ماسفت

 

3-1-5- انتخاب فرکانس برشگری

 

4-1-5- استخراج پارامترهای موتور ANCN7152

 

5-1-5- ساختن ولتاژ منفی از ولتاژ مثبت

 

2-5- پیاده سازی به روش دیجیتال

 

1-2-5- روشهای سنجش شارژ باتری

 

2-2-5- ساخت منبع تغذیه منفی

 

خلاصه

 

فصل ششم- نتایج آزمایشات

 

فصل هفتم- نتیجه گیری و پیشنهاداتی برای ادامه کار

 

مراجع

 

ضمیمه (1)- نرم افزار هدایت صندلی چرخدار

 

ضمیمه (2)- برنامه ثبت و تحلیل داده ها برای تعیین

 

ضمیمه (3)- گاتالوگ موتور ANCN7152

 

ضمیمه (4)- گاتالوگهای 8951 و TL494

 

 

 

فهرست شکلها

شکل

صفحه

شکل (2-1): نمودار ابعاد اساسی صندلی چرخدار

 

شکل (1-3): تصاویر تقربی صندلی چرخدار از زوایای مختلف

 

شکل (2-3): نمای چرخ عقب و متعلقات آن

 

شکل (3-3) نیروهای وارد شده به محور چرخ

 

شکل (4-3): نیروهای وارد شده به صندلی چرخدار در سطح شیبدار

 

شکل (5-3): برشگر کاهنده با بار اهمی

 

شکل (6-3): تقسیم بندی برشگرها

 

شکل (7-3): برشگر کلاس B

 

شکل (8-3): برشگر کلاس C

 

شکل (9-3): برشگر کلاس D

 

شکل (10-3): برشگر کلاس E

 

شکل (11-3): کنترل دو جهته دور موتور DC با رله SPDT

 

شکل (12-3): نمای مداری GTO

 

شکل (13-3): نمای مداری ماسفت کانال N

 

شکل (14-3): نمای مداری IGBT

 

شکل (1-4): چرخهای صندلی عقب صندلی چرخدار

 

شکل (2-4): نیروهای وارد شده به مرکز جرم

 

شکل (3-4): دستگاه مختصات صندلی چرخدار

 

شکل (4-4): دیاگرام بلوکی سیستم صندلی چرخدار الکتریکی با کنترل انسان

 

شکل (5-4): سینماتیک صندلی چرخدار

 

شکل (6-4): دیاگرام بلوکی دیاگرام بلوکی کامل شده شکل (4-4)

 

شکل (1-5): جمع کننده و تفریق کننده آنالوگ

 

شکل (2-5): پیاده سازی تابع قدر مطلق با پل دیودی

 

شکل (3-5): یکسوساز نیم موج ایده آل

 

شکل (4-5): یکسوساز تمام موج ایده آل

 

شکل (5-5): نحوه تضعیف سیگنال خروجی جمع کننده

 

شکل (6-5): نحوه تضعیف سیگنال خروجی تفریق کننده

 

شکل (7-5): نحوه بافر کردن خروجی جوی استیک

 

شکل (8-5): تراشه TL494

 

شکل (9-5): جریانهای کشیده شده توسط گیت هنگام روشن شدن

 

شکل (10-5): روشن شدن ماسفت با مقاومت

 

شکل (11-5): روشن شدن ماسفت با مقاومت ترانزیستور

 

شکل (12-5): مدار تحریک ماسفت

 

شکل (13-5): ولتاژ و جریان سوئیچ در حال روشن شدن

 

شکل (14-5): روشن پاسخ پله برای استخراج

 

شکل (15-5): اعمال ولتاژ پله به موتور

 

شکل (16-5): پاسخ پله به موتور

 

شکل (17-5): مدار معادل الکتریکی برای  موتور DC

 

شکل (18-5): پاسخ فرکانس جریان آرمیچر و سرعت موتور

 

شکل (19-5): تنظیم دوره کار توسط TL494

 

شکل (20-5): ساخت منبع تغذیه منفی

 

شکل (21-5): شکل موجهای رگولاتور باک- بوست

 

شکل‌ (22-5): تنظیم فرکانس و دوره کار توسط IC 555

 

شکل (23-5): نمای شماتیک مدار دیجیتال

 

شکل (24-5): نمودار گردشی برنامه نرم افزاری

 

شکل (25-5): تبدیل ولتاژ به جریان

 

شکل (26-5):ساخت منبع تغذیه منفی در مدار دیجیتال

 

 

 

فهرست جداول

 

جدول

صفحه

جدول (1-2): ابعاد استاندارد صندلی چرخدار

 

 

جدول (3-1): مقایسه خواص المانهای قدرت

 


دانلود با لینک مستقیم


صندلی چرخدار الکتریکی

مقاله شیمی

اختصاصی از هایدی مقاله شیمی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله شیمی


مقاله شیمی

فرمت :WORD                                                     تعداد صفحه :89

مقدمه

کمتر کسی است که از اهمیت محلولها غافل باشد تمام مواد برای اینکه جذب بدن شوند باید بصورت محلول درآیند تا بتوانند از غشاء سلول عبور نمایند. همچنین طبیعت اطراف ما براساس انحلال و عدم انحلال مواد شکل گرفته است .

تاریخ گسترده شیمی بر اهمیت فوق العاده پدیده حلالیت گواهی می دهد . طبیعت اسرار آمیز محلولها، فلاسفه با ستان را به تفکر واداشت کیمیاگران قرون وسطی در جستجوی طلا و زندگانی ابدی بودند از اینرو علاقمند به تهیه آب حیات و حلال جهانی[1] بودند.

با گذشت زمان و با افزایش علم بشر، علوم و اعتقادات خرافه ای جای خود را به دانش منطقی و بر مبنای واقعیت داد . اما با این وجود با توسعه علم شیمی از اهمیت موضوع کم نشد و شیمیدانان همیشه و در همه جا با مسائل مربوط به حلالیت مواجه می شوند. آنها از تفاوت حلالیت مواد، در فرآیندهای جداسازی و خالص سازی بهره می گیرند و روشهای تجریه ای آنها تقریبا به طور کامل بر ان استوار است. اغلب واکنشهای شیمیایی در فاز محلول انجام می شود و تحت تاثیر حلالیت اجزاء درون محلول قرار دارد. نیروهای جاذبه و دافعه ای که حلالیت یک گونه در فاز مایع یا جامد را تعیین می کنند هر نوع تعادل فازی بین دو یا چند جزء را کنترل می کنند . محلولهای الکترولیت بدلیل اهمیتی که دارند توجه شیمدانان را به خود معطوف داشته اند .

فارای، نخستین شخصی بود که واژه الکترولیت رادر مورد ترکیباتی که محلول یا مذاب آنها رسانای الکتریسیته است به کار برد و واژه های دیگری از قبیل یون، کاتیون، آنیون و غیره را در الکتروشیمی رایج ساخت و بعد از او آرنیوس به مطالعه و بررسی خواص محلولهای الکترولیت پرداخت و نظریه نسبتﴼ دقیق و روشنی را در مورد در رفتار الکتریکی محلولهای الکترولیت بیان نموده و به این ترتیب که واحدهای اجسام الکترولیت در موقع حل شدنشان در آب، به دو یا چند ذره دارای بار الکتریکی تقسیم می شوند و این ذرات باردارد که یون نام دارند عهده دار رسانش الکتریسیته در محلول هستند. تا سال 1920 معلوم شده بود که رفتار الکترولیتها در غلظتهای کم از محلول های غیر الکترولیت متفاوت است .

در سال 1920 میلنر[2] به صورت تئوری توضیح داد . که علت این تفاوت نیروهای بابرد بلند می باشد. در سال 1923 دبای هوکل توضیح ساده ای را ارائه دادند که با در نظر گرفتن نیروهای برد بلند بین یونها بدست آمده بود . سپس نظریه پردازهای زیادی، مسئله یک الکترولیت را با دقت زیادمورد بررسی قراردادند و قانون حدی دبای-هوکل را تصحیح کردند. حتی بعضی از این نظریه ها برای توضیح رفتار محلولهای الکترولیت غلیظ به کار رفت. پیشرفتهای مهم در این زمینه درحدود 50 سال گذشته بوده است، که حتی در مورد الکترولیتهای مخلوط، تا غلظتهای نسبتا بالا نیز نظریه هایی ارائه گردید. گوگنهایم معادله دبای- هوکل را برای غلظتهای بالا اصلاح کرد. در سال 1973 پیترز مدل جامعی را برای پیش بینی ضرایب فعالیت الکترولیتها ارائه داد . سپس دانشمندان زیادی از جمله چن ، لی، سون، سیمون، کوپمات و بلوم و ورا این کار را برای پیش بینی نظری ضرایب فعالیت ادامه دادند. علاوه بر این روشهای نظری، روشهای تجربی نیز برای اندازه گیری ضرایب فعالیت وجود دارد . مانند افزایش نقطه جوش، کاهش نقطه انجماد محلول نسبت به حلال، کاهش فشار بخار حلال، فشار اسمزی. که میزان تغییر این خواص در محلولهای الکترولیت چند برابر محلولهای غیر الکترولیت با مولالیته های یکسان است.

سوال اساسی در مورد انحراف از ایده آلی در محلولهای الکترولیت بر پایه نیروهای بین ذرات است لذا در شروع بحث در فصل اول به معرفی نیروهای بین ذره ای و نحوه ای عملکردشان می پردازیم، سپس در مورد انواع محلولها در روابط ترمودینامیکی حاکم بر آنها شرح مبسوطی خواهیم داد ودر آخر مدلهای ارائه شده برای تعیین ضریب فعالیت و روشهای تجربی اندازه گیری ضریب فعالیت را می آوریم. و در فصل دوم نحوه استفاده از روش پتانسیومتری برای تعیین ضرایب میانگین فعالیت برای مخلوط الکترولیتها  و تعیین پارامترهای بر هم کنش یونی دوتایی و سه تایی   برای مخلوط الکترولیت مورد نظر شرح خواهیم داد .

بخش اول:

 

 

مبانی نظری

 نیروهای بین ذره ای

اصولا محلولها بر پایه تفاوت در برهم کنشهای بین ذره ای دسته بندی می شوند .

آگاهی از این برهم کنش های بین ذره ای در بسیاری از روشهای محاسباتی (مانند شبیه سازی مونتی  کارلو و شبیه سازی دینامیک مولکولی) و روشهای نظری برای محاسبه ضرایب فعالیت ضروری است.

در این فصل در مورد برهم کنش های «بلندبرد» و «کوتاه برد» و تاثیر آنها در خواص ترمودینامیکی محلولها توضیحاتی ارائه می گردد.

   1-1-1 برهم کنش های بلندبرد

اساسا نیروهای بلندبرد، بین ذرات یونی وجود دارند . نیروهای بلندبرد ماهیت الکتروستاتیکی دارند و متناسب با عکس مربع فاصله بین ذرات می باشند .[19,20,21]

از آن جائیکه این نیروها در فاصله های زیاد هم موثر هستند، به نیروهای بلندبرد موسوم هستند. در محلول های رقیق می توان فقط نیروهای با برد بلند را در نظر گرفت و از تاثیر نیروهای دیگر صرفنظر کرد. نیروهای القایی و نیروهای پراکندگی و نیروهای شیمیایی از نوع نیروهای بلندبرد هستند.[22]

  1.  برهم کنشهای کوتاه برد

این نیروها مابین ذرات یونی و نیز ذرات مولکولی وجود دارد، نیروهای جاذبه لناردجونز معمولا با معکوس توان ششم یا بالاتر از فاصله رابطه دارند و نیروهای دافعه لناردجونز هم چون در فواصل کوتاه بین ذرات (یعنی با معکوس توان دوازدهم یا بیشتر فاصله) عمل می کنند، بنابراین این نیروها هم در دسته نیروهای کوتاه برد قرار می گیرند.

همچنین پیوندهای هیدروژنی نیز جزء نیروهای کوتاه برد هستند .

اهمیت نیروهای کوتاه برد به غلظت حل شونده، بستگی دارد در محلولهایی با غلظت بالا از نمک نیروهای بابرد کوتاه از اهمیت زیادی برخوردار است. در صورتی که در غلظتهای پایین از وجود چنین نیروهایی در مقابل نیروهای بلندبرد می تواند صرفنظر کرد. مدلهای مختلفی که برای بیان خواص ترمودینامیکی محلولهای الکترولیت ارائه شدند، در بعضی موارد هر دو این نیروها (مانند مدل پیترز) و در مواردی نیز فقط نیروهای بلندبرد (مانند مدل دبای- هوکل) در نظر گرفته شده اند. اما بهترین نتایج از مقایسه با نتایج تجربی با در نظر گرفتن هردو این نیروها بدست می آید.

1-2  محلول ها و روابط ترمودینامیکی آنها

محلولها از یک دیدگاه به سه دسته تقسیم می شوند. 1- محلولهای ایده آل 2- محلولهای غیر ایده آل (حقیقی) 3- محلولهای با قاعده[3] . از دیدگاه دیگری می توان محلولها را به دو دسته تقسیم کرد: 1- محلولهای الکترولیت 2- محلولهای غیر الکترولیت که می توان گفت محلولهای غیر الکترولیت در وقتهای زیادی بصورت ایده آلی رفتار می کنند از اینرو به آنها محلولهای رقیق ایده آل می گویند (البته وجود محلولهای ایده آل تصوری بیش نیست) در واقع محلولهای الکترولیت به دو دسته ایده آل و غیر ایده آل تقسیم بندی می شوند . محلولهای الکترولیت همواره در دسته محلولهای غیر ایده آل قرار می گیرند.

 


[1] Universal salvent

[2] milner

[3] regular . solution


دانلود با لینک مستقیم


مقاله شیمی