هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان

اختصاصی از هایدی آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان

در آیین مقدس اسلام، برنامه تربیت نسل جوان، براساس احیای تمام تمایلات فطری، و هدایت همه خواهش های طبیعی استوار است.به عقیده روان شناسان، دوران جوانی و بلوغ، دوره بروز احساسات مذهبی و شکفته شدن تمایلات ایمانی و اخلاقی است.

شناختن تمایلات طبیعی و تمنیات فطری جوانان و ارضای صحیح و معتدل هر یک از آن تمایلات، اساسی ترین پایه تربیت نسل جوان است.

مربی لایق کسی است که ابتدا، ساختمان طبیعی جوانان را مورد مطالعه دقیق قرار دهد و با بررسی کامل و همه جانبه، تمام خواهش های درون آنان را بشناسد و سپس هرکدام را در جای خود و با اندازه گیری صحیح و عاقلانه ارضاء نماید. چنین تربیتی هم آهنگ با نظام حکیمانه خلقت و بر وفق قانون آفرینش است. چنین تربیتی بهترین و پایدارترین تربیت ها است و می تواند جوانان را به شایستگی بسازد و موجبات خوش بختی و سعادت آنان را فراهم سازد.(۱)

در آیین مقدس اسلام، برنامه تربیت نسل جوان، براساس احیای تمام تمایلات فطری، و هدایت همه خواهش های طبیعی استوار است.به عقیده روان شناسان، دوران جوانی و بلوغ، دوره بروز احساسات مذهبی و شکفته شدن تمایلات ایمانی و اخلاقی است.

جوانان از هر ملت و نژادی، به طور فطری، خواهان معرفت الهی و سجایای اخلاقی اند. این خواهش عمیق طبیعی باعث شده است که دانشمندان روان شناس، دوران بلوغ و جوانی را سنین ماورای طبیعی بنامند و در مباحث «روان شناسی جوان» مستقلا درباره آن گفت وگو کنند. حتی کودکانی که در خانواده های دور از مذهب و ایمان پرورش یافته اند، در دوران بلوغ علاقه بیش تری از خود نسبت به مسائل مذهبی نشان می دهند؛ اما متأسفانه از آن جا که بشر به مصداق کلام گهربار امیرمؤمنان علی (علیه السلام): لا تری الجاهل الا مفرطاً أو مفرطاً، همیشه در برداشت ها و استنباط ها و در نتیجه در عمل کردها گرفتار افراط ها و تفریط ها یا تندوری ها و کندروی ها است، در این وادی نیز بسیاری به خطا رفته اند.

دسته ای جوانان را یکسره قشری جاهل، ناشی، نافهم، بی تجربه و اصولا غیرقابل اعتماد می دانند، این عده جوانان را برای هیچ امری از امور فردی و اجتماعی لایق و طرف مشاوره و... نمی دانند. به اعتقاد آن ها، جوان باید هم چون موجودی صم و بکم و چشم و گوش بسته به بزرگ ترها توجه کرده و مقلد بی چون و چرای آن ها باشد، و از طرف دیگر، گروهی نیز آن قدر دم از جوان و جوانی می زنند و آن قدر تعابیر عجیب و غریبی درباره آنان به کار می برند که گاه امر بر خود جوانان نیز مشوه و مشکوک می شود.

این جاست که جوان در وادی حیرانی و سرگردانی، دچار اوهام، تخیلات و در نهایت بی هویتی و سرخوردگی و دل زدگی نسبت به تمام امور حتی خود می شود و همیشه از خود می پرسد که آیا به واقع من کیستم؟ در کجای دایره هستی واقع شده ام؟ چه ارزشی دارم؟ چه آینده ای در انتظار من است؟ آیا کسی هست که مرا درک کند؟

اگر موفق نشوم چه؟ اگر شکست بخورم چه خواهد شد؟ فریاد جوان مسلمان در این هیاهوی قرن این است که: هان! ای رهبران! ای متولیان امر دین! ای دل سوختگان، ای بزرگان و اساتید حوزه و دانشگاه! ای کسانی که داغ دین بر سینه دارید! مرا دریابید! مرا، دینم را، اندیشه ام را، تفکراتم را، گذشته ام را، آینده ام را، فرهنگم راه، ارزش هایم را، میراث پربهای اسلامی و ملی ام را و بالاخره من و تمام تعلقات پرارزشم را دریابید.

مگر نمی بینید که چگونه عده ای تمام آن را به حراج ابتذال فرهنگی گذاشته و حاضرند آن را به ثمن بخس معامله کنند؟ مگر نمی بینید که چگونه دشمن برای همه این ارزش ها، دندان طمع تیز کرده است؟

مگر نه این است که ما جوانان مسلمان ایرانی، افتخارآفرینان روزهای پرشکوه انقلاب ۵۷ و هشت سال دفاع مقدس در دهه ۶۰ بوده ایم؟ کام تشنه جوان، منتظر سیراب شدن توسط یک جواب قانع کننده مطابق با فطریات و طبیعیات اوست. پاسخی از سر صدق و صفا.

جوان در این وادی، همیشه به سراغ کسی می گردد که خارج از هیاهوی شعاری و بدون آن که بخواهد از او کالایی بسازد و برای مواقعی خاص استفاده ببرد، بدون آن که در پس پرده شعار حمایت از جوان و جوانان بر موج این شعارها سوار و به اهداف شوم خود برسد، به واقع، او و تمایلات فطری او و دردهای نهفته در درون او و سؤالات پاسخ نگفته او و هزاران خواسته به حق و مشروع او را درک کند و او را بیابد تا مرهمی هرچند مختصر بر دردهای کهنه اش بگذارد. و چه خوش گفت آن پیر جوان دل و آن ره رو راه علی و آن امید دل تمام جوانان مسلمان ایران زمین که: بی توجهی به دغدغه های واقعی جوانان و استفاده از آنان به عنوان کالایی که تنها در مواقع خاص نظیر انتخابات مورد استفاده دارد، امری کاملا غلط و بی انصافی به جوانان است.(۲)

او جوانان ایرانی مسلمان را، رادمردانی می داند که توانستند در دهه ۵۰، سرنوشت یک ملت را تغییر داده و در آن هیاهوی فساد و فحشای حاکم بر جامعه آن روز ایران، معجزه انقلاب اسلامی را بیافرینند، و در دهه شصت، دشمن تا دندان مسلح و متکی به قدرت های بزرگ را با شجاعت و فداکاری به زانو درآورد و اکنون نیز نسل جوان ایران می تواند در دهه ۸۰ و ۹۰ کارهای بسیار بزرگی انجام دهد و خود را به عنوان الگوی جوانان جهان و افکار عمومی ملت ها معرفی نماید.


دانلود با لینک مستقیم


آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان

مقاله زیست شناسی دینی

اختصاصی از هایدی مقاله زیست شناسی دینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله زیست شناسی دینی


مقاله زیست شناسی دینی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:23

مقدمه :

دین را هم می توان از وجهه نظر زیست شناختی بررسی و هم در آن آسیب شناسی کرد . همان گونه که در علوم نیز ، « زیست شناسی »    (Biolgy ) از سلول هاو بافتهای زنده و ساز و کارهای زیستی آن مانند تغذیه ، تنفس و تکثیر سخن می گویدو «آسیب شناسی »از حالت آسیب مندهمان سلولها که در اصل ارکان حیات و زندگی هستند ولی بدلیل رشد بی‌رویه یا دیگر دلایل وضع نامطلوبی پیدا کرده و بصورت یک تومور( lumor ) بدخیم و غده سرطانی ( ancer ) در می‌آید. گویا همه عوامل زیستی درمعرض آن است که خود سبب اختلال گردیده و به آن آسیب برساند .

مذهب مثل همه چیزهای دیگر چون صیانت ذات ، غرایز ، خرد ، دانش ، سیاست و اقتصاد، در تاریخ انسان که یک عامل همواره مثبت و زیستی نبوده، بلکه حالتهای آسیب‌مند آن به زندگی آدمی لطمه‌های سختی هم رسانیده است. بعنوان مثال وسیله‌ای برای تحدیر، توجیهی برای ترس و جهالت، اهرمی برای فریب ، استثمار، سلطه و خودکامگی، سببی برای تعارضات، تعصب‌ها و تشنج ها و عاملی برای خرافات و موهومات و عقب ماندگی و انحطاط هم می‌شده است. بنابراین لازم است درآن، هم زیست شناسانه نگریست و هم آسیب شناسانه.

مذهب بخش مهمی از پیشینه و تاریخ انسانی مابوده است. شواهد موجود تاریخی ، باستان شناسانه و مردم شناسانه حاکی از این واقیت می باشد . کاوش ها، حفاریها و آنچه در کشورهای فرانسه و اسپانیا و پای کوههای اورال کشف شده است، آثاری که از مقابر و کتیبه ها به دست آمده، نشان می‌دهد که بشر در دوره پیش از تاریخ به مقوله هایی چون خدا ، روح ، غیبت و زندگی پس از مرگ توجه پیدا کرده و دین جایگاه مهمی در زندگی او داشته است. قرائت کتیبه‌های قدیم مصر توسط شامپولیون فرانسوی در سال 1820 م. و ترجمه زبان سانسکریت هند قدیم بوسیله ماکس مولر آلمانی در سال 1846 م ، آگاهی گسترده ای از مذهب و داو مصری باستانی مربوط به دحدو د چهار هزار سال پیش به دست می‌دهد قدیمی‌ترین تاریخ نگاران مثل هرورت ( ف 484ق .م) و پلو تارک ( سده نخست میلادی ) در کتب خویش از مذهب انسان و جایگاه آن در حیات ومناسبات وی سخن گفته اند . مذهب نهادی کهن و ریشه دار در انسان وتبلیغ او و همراه و همپای بشریت بوده است. همان‌گونه که خانه و جاده و ابزار ساخته و سلاح و لباس تدارک دیده تجارب و احساس های دینی نیز داشته است .

طیف انگیزه‌ها و انگاره‌ها و رفتارهای دینی همواره در انسان نفوذ یافته وبه عبارت بهتر، روح آدمی نسبت به احساسات، باورها و رفتارهای مذهبی، خاصیت انحلال ونفوذ پذیری زیادی داشته و تحت تأثیر قرار می گرفته است . این حس تعلق، هر چه و به هر دلیلی که باشد، در انسان پدید می‌آمده است. اشتیاق و آروزهای خویش را در مضمون آن می‌جسته با آن ائیمی یافته،حیرت و کمال ‌جویی و بی نهایت طلبی خویش را با آن پاسخ می‌گفته، رمز و راز هستی را درآن می‌دید. با آن به زندگی معنی و مفهوم می داده است. پیش از این که پدیدار های هستی را بتوان به گونه ای فلسفی و آن گاه علمی و تجربی ، برای خود تبیین کند ، انسان با همین اعتقادات دینی عطش ذهنی خویش را فرو می‌نشانده است . حتی روح جمعی ووجدان اجتماعی در هاله ا ی از تقدس مذهبی سر می زده است ( توتم پرستی ) امیل دورکیم از اسپنسر ، مولر و تایلور نقل می کند که احساسهای مذهبی چگونه در استرالیا و آمریکا ی شمالی وجود داشته است . هم باستان شناسان وهم جامعه شناسان از انیسیم و فنیشسیم سخن گفته‌اند ( قداست و تبرک برخی اشیاء و اعتقاد به ارواح ) کارل گوستاویونگ ـ روان شناس ، پزشک و فیلسوف سویسی ـ دین را قدیمی ترین تظاهرات روح انسانی عنوان کرده که نه تنها یک پدیده اجتماعی و تاریخی بلکه یک مساله شخصی روان شناختی است .

تانگی دوکنتن حس مذهبی و قدسی و یزدانی را بعد چهارم روح آدمی ( علاوه برسه بعد مربوط به زیبایی ،نیکویی و راستی : هنر ، اخلاق و دانایی ) نامیده است .

انسان چگونه تاریخ خویش را انکار کند ؟ او از دیرباز سرگذشتی مذهبی داشته است چگونه بسادگی از این عهدکهن ( که در فرهنگ اسلامی از آن به فطرت و میثاق الست تعبییر شده است ) طفره رود ؟ یونگ می‌گوید آسمان خراش هتل و هرش وراش برای، طبقات زیرینش اعتقادات مذهبی است واگر این طبقات زیرین نباشد انسان میان زمین و آسمان معلق میماند »

وی اضافه می کند که دین در گذشته در خودآگاه بشر بروز می کرد ولی امروز در هر فرصتی که پیش می آید از ضمیر ناخوداگاه وی سر بر می آورد زیرا « چیزی که طبیعی باشد به هر وسیله آن را از خود برانی ، باز بسرعت بر می گردد» کسانی مثل بونگ ویلیام جیمز ، دورکیم ، پاسنز و شیلر از دین بلحاظ زیست شناختی سخن گفته اند و کسانی مثل فونر باخ ، مارکس ، فروید وراسل و گولدنر به جنبه‌های آسیب شناختی آن توجه و تاکید داشته اند . اصولاً در سده های هجده و نورده اروپا که عصر روشنگری و خرد نام یافت، بیشتر، زیست شناسی دینی تحت الشعاع آسیب شناسی آن قرار گرفت ولی از اواخر قرن نوزدهم و خصوصاً در قرن بیستم ، بار دیگر به زیست شناسی دینی اهمیت داده شد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله زیست شناسی دینی

کلمات دینی و معانی

اختصاصی از هایدی کلمات دینی و معانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

جبایت

باج و خراج گرفتن ( برهان قاطع ) و جمع کردن خراج و گرفتن آن .

"حاجب بزرگ ، به مرو رفت ...... و هر جای شحنه فرستاد و جبایت روان شد. " .ص 687

" و بنده سباشی ، تا این غایت با ایشان آویخت و طلیعه داشت و جنگها بود .....، تا ایشان در هیچ شهر از خراسان نتوانستند نشست و جبایت روان است و عمّال خداوند بر کار ." ص 708

حاصل و باقی

" حاصل، مقدار مالی است که در خزانه یا در نزد کارگزار موجود است و باقی، مقدار خراجی است که مردم بدهکارند و هنوز نپرداخته اند " .

" عبدالغفار به دیوان استیفا رود و بگوید مستوفیان را تا خط بر حاصل و باقی او کشند " . ص 155

" پس عبدوس را گفت : باز گرد ، تا من امشب مثال دهم تا حاصل و باقی وی پیدا آرند و فردا با وی به درگاه آرند ." ص 464

حِمل

اموالی را گویند که به سوی بیت المال حمل می شود .

" و حسن سپاهیانی باز آمد با حمل های مکران و قصدار و رسولی مکرانی با وی و مالی آورده هدیه ی امیر . " ص 315

" طاهر را مثال بود تا مال ضمان گذشته... بطلبد و به نشابور فرستد ، نزدیک سوری صاحب دیوان تا حمل نشابور به حضرت آرند ." ص 434

و "سوم ماه رمضان، هدیه ها که صاحب دیوان خراسان، ساخته بود، پیش آوردند، پانصد حمل." ص 530

"گفت: این مال گشاده نیست، چون از مصر و شام، حمل در رسد، آن گاه این جواهر خریده آید." ص 542

"پس از رفتن وی، سوری آنچه نقد داشت، از مال حمل نشا بور و از آن خویش همه جمع کرد." ص 716

خازن

گنجور، گنجبان، خزانه دار، متولی حفظ مال.(اقرب الموارد به نقل از لغت نامه ی دهخدا). "کسانی که جواهر و البسه را به عنوان خلعت می داده اندو شمشیرهای مرصع و چیزهایی نظیر آن را در تحویل داشته اند."

"چون از مجلس عقد بازگردی، نثارها و هدیه ها که با تو فرستاده آمده است، بفرمایی خازنان را که با تواند، تا ببرند و تسلیم کنند." ص 274

"و خازنی نامزد شد با شاگردان و با حمّالانِ خزانه، تا با رسولان بروند."ص 281

"استادم بو نصر ... معتمدی را به نزدیک خازنان فرستاد، پوشیده و در خواست تا آنچه به روزگار ملک و ولایت امیر محمد، او را داده بودند، از زر و سیم و جامه و قباها و اصناف نعمت، نسختی کنند، بفرستند." ص 339

"امیر گفت: دلم بر احمد نیالتگین، قرار گرفته است، هر چند که شاگردی سالاران نکرده است، خازن پدر ما بوده است." ص 349

"و محمود طاهر پدرش، مردی محتشم بود، از خازنان امیر محمود و بروی اعتمادی بزرگ داشت." ص 682

خراج

"آنچه را که پادشاه و حاکم از رعایا گیرند. گفته اند که خراج آن چیزی است که در حاصل مزروعات گیرند و باج آن چیزی است که جهت حق صیانت و حفاظت از سوداگران گیرند." (ناظم الاطباء به نقل از لغت نامه ی دهخدا)

"برخی خراج و جزیه را دو لغت مترادف دانسته اند که معنی مطلق مالیات می داده و از قرینه ی جمله، معلوم می شده است که کدام یک مالیات زمین (خراج) یا مالیات سرانه (جزیه) بوده است." نیز گفته شده که "خراج، مالیات ارضی بود که از اهل ذمه گرفته می شد در مقابل جزیه که مالیات سرانه بود."

"و چون خبردیه و حصار و مردم آن به غوریان رسید، همگان مطیع و منقاد گشتند و بترسیدند و خراجها بپذیرفتند." ص 143

"پس امیر روی به عامل و رئیس ترمذ کرد و گفت : "صد هزار درم از خراج امسال، به رعیّت بخشیدیم." ص 312

"و حسن سپاهانی ساربان را به رسولی فرستادند، تا مال خراج مکران و قصدار بیارد." ص 315

"احمد خود آنچه باید کرد، کند و مالهای تکّران بستاند از خراج و مواضعت." ص 516

"هر پادشاهی که قوی تر باشد و از شما خراج خواهد و شما را نگاه دارد، خراج بباید داد و خود را نگاه داشت." ص 729

خراج گذار

مالیات ده و آنکه خراج می دهد. (لغت نامه ی دهخدا )

"تا امیر جلیل منصور، منوچهر بن قابوس، طاعت دار و فرمان بردارو خراج گزار خداوند سلطان معظم ابوالقاسم محمود، باشد... من دوست او باشم." ص 166

"احمد نیالتگین، مالی عظیم که از مواضعت بود از تکّران و خراج گزاران بستد." ص 517

خزانه

گنجینه، دفینه، جمع خزاین (لغت نامه ی دهخدا)، محل نگهداری جواهر و البسه ی خلعتی و شمشیرهای مرصع و از این قبیل.

"هر چه امیر محمد مرا بخشیده است...، همه مُعَد دارم، که حقا که ازین روزگار بیندیشیده ام و هم امروز به خزانه باز فرستم، پیش از آنکه تسبیب کنند." ص 338

"چنان چه خوانده آمده است که خزاین آل سامان، مستغرق شد در کار ری." ص 344

"و بوسعید مشرف به فرمان بیامد تا خزانه را نسخت کرد، آنچه داشت مرد." ص799

"بر هندوان اعتماد نیست که چندان حرم و خزاین به زمین ایشان باید برد." ص 897

آنچه ثقل نشابور بود، از جامه و فروش شادیاخ و سلاح و چیزهای دیگر که ممکن نشد به قلعه ی میکالی فرستادن، سوری مثال داد تا همه در خزانه نهادند."ص 716

راتبه

مقرری، مستمری و مواجب. جمع آن رواتب است.( ناظم الاطباء به نقل از لغت نامه ی دهخدا)

"مقداری از مواجب ثابت که حتما باید پرداخت شود."

و نیز مثال داد تا از وظایف و رواتب امیر محمد حساب برگرفتند. ص 10

"فرمود تا به خدمت ایشان قیام کند و آنچه بباید از وظایف و رواتب ایشان راست می دارد." ص 133

"ایشان را وکیلی به پای کردند و راتبه ای تمام نامزد شد." ص 894

شمار

"شمار به معنی حساب است و در اصطلاح دیوانی دوره ی غزنوی به مفهوم علم حساب که مستوفیان به کار می بردند، بوده است و شمار کردن به معنی رسیدگی به حساب عمال و صاحبان شغل ها به کار می رفته است."

"پس بفرمود که شماروی بباید کرد. مستوفیان شماروی بازنگریستند، هفده بار هزار هزار درم بروی حاصل محض بود." ص 156

"اما با خرد رجوع کن و شمار خویش نیکو برگیر تا بدانی که راست می گویم." ص 260

"خواجه ی بزرگ بوسهل را بخواند با نایبان دیوان عرض و شمارها بخواست از آن لشکر." ص 415

"مرا چه افتاده است که زر کسی دیگر برد و شمار آن به قیامت مرا باید داد؟" ص 671

عامل

"این لفظ به مأمور دیوانی، به خصوص آن که مأمور جمع آوری و تحصیل مالیات و خراج بوده، گفته می شده است."

"چون نام اریارق بشنید و دانست که مردی با دندان آمد، بجست تا آنجا عامل و مشرف فرستد، بوالفتح دامغانی را بفرستاد." ص 352

"و به عامل سیستان نبشته آمد تا دو هزار پیاده ی سگزی ساخته کند." ص 555

"بنده کارها به جدّ پیش گرفته است و عمّال شهرها را که خوانده بود می آیند و مالها ستده می آید." ص 685


دانلود با لینک مستقیم


کلمات دینی و معانی

مقاله همسرگزینی در اندیشه دینی

اختصاصی از هایدی مقاله همسرگزینی در اندیشه دینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله همسرگزینی در اندیشه دینی


مقاله همسرگزینی در اندیشه دینی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:50

چکیده:

جهان‌بینی و نگرش‌های هر فرد، تأثیر مستقیمی در همسرگزینی دارد؛ چرا که معیارهای گزینش همسر، برخاسته از باورها، عقاید و خصوصیات شخصی و فردی است. از میان این باورها، اعتقاد یا عدم اعتقاد به دین، نقش مهمی را ایفا می‌کند که بر حسب آن ملاک‌های گزینش تغییر می‌یابد. نوشتار حاضر در راستای تبیین ملاک‌های گزینش همسر در جهان‌بینی اسلامی، ابتدا به بررسی این ملاک‌ها در جامعه‌شناسی خانواده پرداخته و سپس صفات و شرایط لازم همسر را از منظر متون دینی (قرآن و کلمات معصومین(ع)) بیان می‌کند. از این منظر، ایمان و باورهای دینی در حد مناسب، تقوا و دوری از گناهان، اخلاق نیک و سازگاری و سلامت جسمانی و روانی، صفات لازم برای یک همسر مناسب است. سایر ملاک‌ها، از جمله کفویت و جذابیت جسمانی به طور نسبی و متناسب با اوضاع و احوال زمانی و مکانی هر فرد و جامعه در نظر گرفته می‌شود.

واژگان کلیدی:

همسان همسری، ایمان، اخلاق، جهان‌بینی، همسرگزینی، کفویت، زن.

باورها و اعتقادات هر فرد، مهمترین نقش را در همسرگزینی وی ایفا می‌کنند. چرا که این باورها ریشه در فرهنگ، مذهب و سنت جامعه‌ای دارد که شخص در آن پرورش یافته و با آن تعامل دارد و بر اساس همین باورهاست که الگوهای گزینش همسر در اندیشه افراد شکل گرفته و مبنای همسرگزینی آنان می‌شود. مجموعه این باورها و اعتقادات جهان‌بینی افراد را بر دو نوع (جهان‌بینی مادی و الهی) شکل می‌دهد. به عنوان نمونه، جهان‌بینی الهی بر حسب غایتی که برای انسان و حیات وی قایل است، اهدافی را برای ازدواج در نظر می‌گیرد که جهان‌بینی مادی فاقد آن است و مترتب بر این اهداف ملاک‌های گزینش نیز تغییر می‌یابند.

از این رو، در این نوشتار، قبل از پرداختن به ملاک‌های گزینش همسر، تأثیر جهان‌بینی بر همسرگزینی بیان شده و سپس ملاک‌های گزینش در جامعه‌شناسی خانواده مطرح می‌شود. این ملاک‌ها در اندیشه اسلامی، تحت دو دستة کلی قرار می‌گیرند: ملاک‌های مطلق و لازم که بر حسب سنن، عرف و فرهنگ‌های مختلف تغییر نمی‌یابد و در همة زمان‌ها و مکان‌ها ثابت است و ملاک‌های نسبی که بر حسب شرایط و موقعیت‌های گوناگون، تغییر یافته و می‌توان میان آن‌ها اولویت قائل شد، پس از آگاهی و شناخت به این ملاک‌ها و اولویت‌بندی بین آن‌ها از جهت نظری، گام مهم دیگر، تشخیص این معیارها در فرد داوطلب ازدواج است که در این نوشتار به نحو بسیار اجمالی به آن پرداخته می‌شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله همسرگزینی در اندیشه دینی

مقاله در مورد نقش اقتصاد در تربیت دینی دانش آموزان

اختصاصی از هایدی مقاله در مورد نقش اقتصاد در تربیت دینی دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

نقش اقتصاد در تربیت دینی دانش آموزان

 

دیروز، امروز، فردا و فرداها جوانان و نوجوانان با ارزش ترین سرمایه های هر جامعه ای بوده، هستند و خواهند بود. از این روست که جوانی را نباید جریان جداگانه ای در حاشیه زندگی اجتماعی تلقی کرد، بلکه باید به آن به عنوان نقطه تحول و دگرگونی و لحظۀ تاریخی باز تولید و دگرگونی اجتماعی نگریست.هرچند که جوانان و نسل دیروز را می توان همچون نسل امروز به عنوان ثمرۀ باز تولید اجتماعی و در عین حال نیرویی برای تغییر و دگرگونی اجتماعی محسوب کرد، اما جوانان امروز با جوانان دیروز متفاوتند.

این حقیقتی است که پژوهشگران اجتماعی ضمن ارائه آن به آن تأکید می نمایند و معتقدند مسیر تغییرات و تحولات اجتماعی آنچنان بر ویژگیها و شاخصهای روحی و روانی نسل های گذشته و نسل امروز مؤثر واقع شده است که انسانهایی کاملاً متفاوت با منش ها و بینش های متغییر در عرصه های مختلف ظهور و بروز پیدا کرده اند.

این نسل از زاویه ای جدید به مسائل مبتلا به خود می نگرد، زاویه ای که محتمل است اختلاف 180 درجه ای آن با زاویه دید نسل گذشته قابل پذیرش باشد. نگاهی که باید به آن پرداخت، آن را مورد توجه ویژه قرار داد و بستر را برای طرح آن فراهم آورد.

دانش آموزان به عنوان بخشی از این بدنۀ بزرگ، نقش قابل توجیهی در تولید اندیشۀ این نسل و هدایت آن دارا می باشند، توده ای عظیم که عنایت به مشی و تفکرات حاکم بر آنها را می توان با کنکاش در منش نسل نو مترادف دانست.

دانش آموزان خیل عظیمی هستند که از نگاه خاص خود، مطالبات خاصی را دارا می باشند، مطالباتی که باید بستر را به گونه ای فراهم آورد که آزادانه و آگاهانه طرح شده و به صورت جدی پیگیر شوند. باید نسل نو را دریافت و به آنها اعتماد کرد، باید فضاهایی را فراهم نمود تا این بدنۀ بزرگ قابلیتها و توانائیهای خود را در راستای پیگیری مطالبات خود به کار گیرد.

نتایج مطالعات و تحقیقات وسیعی که در عرصه مسایل جوانان صورت گرفته است، نشان می دهد که در اکثر کشورهای جهان گرایش های فراوانی برای اصلاح وضعیت کنونی جوانان وجود دارد و نظام های سیاسی و اجتماعی در پی آن هستند که هر روز بیش از پیش ابعاد مشارکت ایشان را گسترش دهند.

تعدادی از دولت ها در پی آن هستند که روند حضور جوانان دانش آموز در عرصه مسایل مدنی را عمق بخشیده، لوازم شکل گیری یک جامعه پویا را که وابسته به حضور آحاد اجتماع می باشد فراهم آورند.

در گروه دیگری از کشورها که غالباً نیز کشورهای در حال توسعه را در برمی گیرند دولت ها در پی بسترسازی برای تحقق بخشیدن به مطالبات اجتماعی نسل جوان خود می باشند و معتقدند که با محقق کردن مطالبات نسل نوخاسته خواهند توانست لوازم دستیابی به یک جامعه توسعه یافته را فراهم آورند.در این میان روندی دیگر نیز توسط پاره ای سیستم های حکومتی دنبال می شود که حقیقتاً می توان از آن به عنوان بهترین راهکار یاد کرد. روندی که در پی احقاق حقوق جوانان از طریق تقویت نهادهای مؤثر دراین مسیر می باشد، روندی که روز به روز در حال گسترش است و به حضور جدی تر جوانان در هر عرصه ای از طریق این نهادها انجامیده است.

از مهمترین این نهادها که پیدایش آنها را می توان به دهه 50 نسبت داد مجالس جوانان می باشند.

کارگاههایی برای تمرین عملی دموکراسی، مشارکت و گفتگو که امروز در قریب به اتفاق کشورهای جهان و در سطوح بین المللی، قاره ای، منطقه ای، ملی، محلی و حتی مدرسه ای شکل گرفته اند.

پارلمانهای دانش آموزی و جوانان فضاهایی برای کسب مهارتهای شهروندی و قواعد اجتماعی است که سابقه تأسیس آن درایران به فضای اجتماعی پس از انتخابات دوم خرداد 1376 و پیروزی سید محمد خاتمی باز می گردد.

برپائی انتخابات و حضور پررنگ جوانان و خصوصاً نوجوانان دانش آموزی که برای اولین بار تجربه شیرین مشارکت مدنی در عرصه سرنوشت را تجربه می کردند بانی تدوین راهبردی گردید که در وزارت آموزش وپرورش و در قالب برنامه های تدوین شده برا ی تربیت اجتماعی دانش آموزان تجلی یافت.

اولین گام با تدوین طرح راه اندازی شوراهای دانش آموزی در مدارس برداشته شد. وزارت آموزش وپرورش تصمیم گرفت در سال تحصیلی 78-1377 در 30 درصد دبیرستانهای کشور با اهدافی همچون ارج نهادن به شخصیت دانش آموزان، استفاده از نظرات و واگذاری مسئولیت به آنان، تقویت و ارتقاء روحیه مشارکت در ابعاد مختلف و ایجاد و تقویت


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد نقش اقتصاد در تربیت دینی دانش آموزان