هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده در شهر اراک

اختصاصی از هایدی پایان نامه مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده در شهر اراک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده در شهر اراک


پایان نامه مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده در شهر اراک

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:150

موضوع : مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده در شهر اراک در سال 1386

فهرست مطالب:
چکیده تحقیق    1
فصل اول :کلیات تحقیق    3
مقدمه    4
بیان مسئله    5
اهداف تحقیق    9
فرضیه های تحقیق    10
تعریف واژه‌ها    10
محدودیتهای تحقیق    13
فصل دوم :پیشینه تحقیق    15
تعریف شخصیت    16
تعریف علمی شخصیت    19
عوامل بوجود آورنده شخصیت    20
ویژگیهای شخصیتی    25
رشد شخصیت    27
سنخهای شخصیتی    35
نظریه‌های شخصیت    40
 نظریه‌های روانکاوی    41
 نظریه تحلیلی یونگ    47
 نظریه روانشناسی فردی آدلر    48
 نظریه روانکاوی اجتماعی اریک فروم    49
نظریه‌های سنخ شناسی شخصیت    51
 طبقه‌بندی کرچمر :    52
طبقه‌بندی شلدون :    53
 نظریه‌های انسان گرایی ( بشردوستانه ) شخصیت    54
نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو    55
نظریه پدیدار شناختی راجرز    57
نظریه کاتل درباره شخصیت    58
 نظریه آیزنک درباره شخصیت    61
 نظریه های شناختی شخصیت    61
نظریه جرج کلی    62
 نظریه یادگیری اجتماعی جولیان راتر    63
نظریه انگیزشی هنری موری    64
رویکردهای رفتاری در شخصیت    67
سنجش شخصیت    68
اختلالات شخصیت    74
اختلالات شبه جسمی    81
خودبیمارانگاری ( هیپوکندریا – HYPOCHONDRIA )    82
تاریخچه هیپوکندریا    84
همه‌گیر شناسی هیپوکندریا    86
سبب شناسی هیپوکندریا    86
خودبیمارانگاری و نوع شخصیت    90
خودبیمارانگاری و افسردگی    93
مقیاس خودبیمارانگاری در MMPI    96
درمان خود بیمارانگاری    97
ضعف روانی ( پسیکاستنی – PSYCHATHENICS )    98
مقیاس ضعف روانی در MMPI    99
اختلال وسواس فکری – عملی    101
وسواسهای فکری ( OBSESSIONS )    102
وسواسهای عملی ( COMPULSIONS )    103
ویژگیهای توصیفی و اختلالهای روانی مربوط    105
میزان شیوع اختلال وسواس فکری – عملی    106
دوره یا سیر اختلال وسواسی فکری – عملی    106
فصل سوم :روش تحقیق    107
جامعه آماری    108
نمونه آماری    108
روش نمونه‌گیری    108
روش تحقیق    108
ابزار مورد استفاده در تحقیق    109
مقیاسهای روایی آزمون MMPI    111
مقیاسهای بالینی آزمون MMPI    113
اعتبار و روایی آزمون MMPI    113
روش آماری    116
فصل چهارم :تجزیه و تحلیل داده‌ها    116
تجزیه و تحلیل توصیفی داده‌ها    121
تجزیه و تحلیل استنباطی داده‌ها    123
فصل پنجم:بحث و نتیجه‌گیری    128
بحث و نتیجه‌گیری    129
پیشنهادات    137
ضمایم    141
منابع    147

 

 

چکیده تحقیق

تحقیق حاضر با هدف بررسی دو اختلال شخصیتی هیپوکندریا ( خودبیمارانگاری ) و پسیکاستنی ( ضعف روانی ) در زنان سرپرست خانواده و مقایسه آن با زنان غیرسرپرست‌خانواده ( تحت سرپرستی همسر ) انجام گرفت . فرضیه‌های تحقیق عبارت بودند از :

1- به نظر می‌رسد میزان خودبیمارانگاری زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان خودبیمارانگاری زنان غیرسرپرست خانواده است .

2- به نظر می رسد که میزان ضعف روانی زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان ضعف روانی زنان غیرسرپرست خانواده است .

جامعه مورد نظر در این تحقیق زنان 30 تا 50 ساله ساکن شهر اراک بودند که از میان آنها تعداد40 نفر زن سرپرست خانواده و 40 زن غیرسرپرست خانواده به عنوان نمونه انتخاب شدند .

با اجرای آزمون شخصیتی ( MMPI ) برروی افراد نمونه ، نمره‌های مربوط به این دو اختلال بدست آمد . نمره‌های حاصل از طریق روشهای آمار توصیفی و استنباطی ( آزمون t برای گروههای مستقل ) مورد ارزیابی قرار گرفتند و تجزیه و تحلیل داده‌ها نشاده دادند که : میزان اختلال خودبیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان این دو اختلال در زنان غیر سرپرست خانواده است .

مقدمه

« از نشانه‌های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید ، تا به ایشان آرامش یابید و میان شما ، دوستی و مهربانی نهاد ، در این عبرتهایی است برای مردمی که تفکر می‌کنند » . [1]

از آغازین لحظة آفرینش انسان ، خداوند زن و مرد را با هم آفرید . عشق را در نهاد هر دو گذاشت تا در پرتو آن به سوی یکدیگر جذب شوند و از طریق ازدواج هسته‌ی اولیه خانواده را شکل دهند .

نکاح عقدی است که براساس آن رابطه زوجیت بین زن و مرد برقرار شده و پس از آن طرفین دارای وظایف و حقوق جدیدی می شوند و هریک با توجه به تواناییها ، خصلتها و ویژگیهای جسمی ، روانی ، فطری و طبیعی خود عهده‌دار بخشی از مسئولیت زندگی می‌گردند .با تولد فرزندان این پیوند محکم‌تر و این نظام اجتماعی کوچک کاملتر
می‌شود .

دستگاه با عظمت و بی‌نظیر خلقت مرد را مظهر قدرت و نیرومندی و حمایت‌کننده زن ، و زن را کانون مهر و عطوفت ، سرچشمه عشق و محبت و مطلوب مرد آفریده است . هریک از زن و مرد کامل‌کننده وجود دیگری است . این امر تنها اختصاص به انسان ندارد . در همه انواع جانداران جنس نر به حکم غریزه به حمایت از جنس ماده برمی‌خیزد .

توجه داشتن به وضع فطری و طبیعی هر یک از زن و مرد با توجه به تساوی آنها در انسان بودن و تفاوتهای ذاتی شان در زن و مرد بودن ، شرایط و قوانینی را بوجود می آورد که در پرتو آن هریک از زن و مرد با بارور شدن استعدادهای درونی‌شان ، به سوی کمال ، تربیت و پرورش نسلها و پیشرفت جامعه گام برمی‌دارند .

بیان مسئله

زن و مرد دو ستاره‌اند در دو مدار مختلف که هرکدام باید در مدار و فلک خود حرکت نماید . شرط اصلی سعادت زن و مرد در حقیقت سعادت جامعه بشری گام نهادن این دو در مسیر خویش است .

آنچه در جامعه ناراحتی می‌آفریند جهت‌گیری و قیام بر ضد فرمان فطرت و طبیعت است ( جواهری ، اشرف ، 1381 ، ص 29 )

در زندگی انسانها ، گاهی موقعیتهایی روی می‌دهد که جریان زندگی را از روند عادی و معمول خود منحرف می‌کند .

مرگ یک قانون مسلم طبیعی است که جزء جدایی‌ناپذیر زندگی انسان است . عاملی که پیوند زن و مرد را می‌گسلد و سرنوشت آن کس را که مانده است در مسیر دیگری رقم می‌زند .

مرگ قانون گریزناپذیر و لازم زندگی است ، اما جدایی و طلاق قانون تلخی است دست‌نوشتة بشر ؛ در آن زمان که زن و مرد بدلایلی دیگر نتوانند به زندگی با هم ادامه دهند و هیچ چیز قادر نباشد پیوندهایشان را حفظ کند ، آن را به کار می‌برند .

بدون شک زن و مردی که سالها یا ماهها با هم زندگی کرده‌اند ، مونس و رازدار هم بوده‌اند ، وقتی به دلیل مرگ یا طلاق از هم جدا می‌شوند و سرنوشت نامعلومی را برای خود و فرزندانشان تصور می‌کنند ، از نظر روحی و عاطفی آسیب می‌بینند و گاه این آسیبها جبران‌ناپذیر می‌شوند . وقتی یکی از دو ستون اصلی خانواده فرومی ریزد ، ستون دیگر هم از درون می‌شکند . زیرا فرزندان از این پس جز او پناه دیگری ندارند و او می‌ماند و ادامه راه پرمشقت و دشوار زندگی و آینده مبهم که باید به تنهایی در مسیرش ره بپوید .

اینطور به نظر می رسد اینگونه آسیبها برای مردان کمتر باشد . به خصوص در جامعه ما وقتی مرد به هر دلیل همسرش را از دست می‌دهد در مدت زمان نه چندان درازی با ازدواج مجدد سررشته زندگی را دوباره به دست می‌گیرد و شاید توجه چندان زیادی هم به روحیه و احساسات جریحه‌دار شده فرزندان خود نکند و حضور نامادری را در زندگی آنها راحت بپذیرد .

جالب اینجاست اطرافیان و حتی خود جامعه به حمایت و تأیید مرد می‌پردازند و او را مستحق ازدواج مجدد می‌دانند زیرا بر این باورند که « مرد نمی‌تواند هم مرد بیرون باشد و هم زن خانه ! » در حالیکه ازدواج مجدد زن را نمی‌پسندند و آن را برای زن بخصوص اگر دارای فرزند هم باشد ناشایست و ناشی از بی وفایی می‌دانند .

متاسفانه این باور غلط را اکثریت افراد قبول دارند و انتظار دارند زن فداکاری کرده و در ادامه راه پرفراز و نشیب زندگی متحمل تمام سختیها و مرارتها و آسیبهای ناشی از این امر گردد و به تنهایی فرزندان خود را اداره کند . به یک معنا او برای فرزندان خود هم مادر باشد و هم پدر . این مسئله زمانی بغرنج‌تر می شود که مرد بعد از فوتش برای گذران زندگی خانواده خود منبع تأمین معاشی پیش‌بینی نکرده و زن ناگزیر باشد برای تأمین هزینه زندگی خانواده کارکند .

بی‌تردید زن با روحیه لطیف و حساس خود با برخورداری از انگیزه قوی وپر مهر مادری بعد از مرگ همسر یا جدایی ( در صورتیکه حضانت فرزندان بر عهده او باشد ) با نادیده گرفتن تمام آرزوها و خواسته‌های بجا و منطقی خود ، همه زندگی را پس از این وقف زندگی و تربیت و پرورش فرزندانش می‌کند و در این راه آسیبهای فراوان جسمی ، روحی ، روانی ، عاطفی ، اجتماعی و .... او را در امان نمی‌گذارند .

به نظر می رسد زنانی که سرپرست خانواده خود می‌شوند و با اشتغال در بیرون از خانه در تلاش برای تأمین هزینه‌های سنگین زندگی هستند با دغدغه‌های دایمی مشکلات اقتصادی بیشتر در معرض آسیب‌ها و بیماریهای روحی و روانی قرار دارند . هراس دور شدن از فرزندان و آمدن ناپدری در زندگی آنها ، خاطره همسر ، وفای به عهد و پیمان مقدس زناشویی ، برداشتها و قضاوتهای مردم جامعه ، خیال ازدواج مجدد را از بعضی زنان می‌گیرد و آنها برای همیشه وجود خود را فدای زندگی فرزندانشان می‌کنند بدون اینکه به فردایی باندیشند که توان و قدرتی ندارند و تنها و محزون در گوشه‌ای رها شوند .

متأسفانه جامعه ما نیز به این روند خو کرده و درصدد تغییر باورها و پندارهای غلط در این باره برنمی آید . برخی از زنان ما مظلومانه زیر فشار زندگی کمرخمیده می‌کنند بدون اینکه کسی به یاریشان بشتابد و قبول کند که آنان نیز انسانند و حقوق فردی و طبیعی خود را دارند .

این تحقیق در نظر دارد در مسیر شناخت آسیبهای احتمالی روحی – روانی و اختلالهای شخصیتی که ممکن است گریبانگیر این دسته از زنان گردد ، گام بردارد . محدودیتها و موانع موجود این اجازه را می‌دهند که تحقیق حاضر بتواند تنها به بررسی دو نوع آسیب روانی از انواع بیشمار آن بپردازد . شاید بتوان از طریق نتایج حاصله به گوشه‌ای از مشکلات این دسته از زنان در جامعه اشاره کرد و راهکارهایی برای بهبود وضعیت ، درمان و پیشگیری آسیبها ، کاهش اثرات و عوارض ناشی از این نوع زندگی ارائه کرد . زیرا بدون تردید این روند و ادامه آن باعث ایجاد معضلات و خطرات جبران‌ناپذیری در جامعه می‌شود . همانگونه که اینک شاهدش هستیم .

 

اهداف تحقیق

این تحقیق قصد دارد میزان دو اختلال شخصیتی خودبیمارانگاری (هیپوکندریا )[2] و ضعف روانی ( پسیکاستنی )[3] را از طریق آزمون چند منظوره سنجش شخصیت مینه سوتا [4] در میان زنان سرپرست خانواده ساکن در شهر اراک بسنجد و نتایج آن را با نتایج حاصل از آزمون زنانی که تحت سرپرستی همسران خود هستند مقایسه کند . اهداف مطالعاتی این تحقیق عبارتند از :

اهداف کلی : « مقایسه میزان دو اختلال شخصیتی خودبیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده با زنان غیرسرپرست خانواده ( تحت سرپرستی همسر )» .

اهداف جزئی : 1- رابطه بین میزان خود بیمار انگاری در زنان سرپرست خانواده و زنانی که سرپرست خانواده نیستند .

2- رابطه بین میزان ضعف روانی در زنان سرپرست خانواده و زنانی که سرپرست خانواده نیستند .

 

فرضیه های تحقیق

این تحقیق در نظر دارد دو اختلال شخصیتی خودبیمارانگاری و ضعف روانی را در بین زنان سرپرست خانواده ساکن شهر اراک با گروه زنان غیرسرپرست خانواده مورد بررسی قرار دهد ، لذا فرضیه‌های این تحقیق به شرح زیر می باشند :

1- به نظر می‌رسد که میزان خودبیمارانگاری زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان خودبیمارانگاری زنان غیرسرپرست خانواده است .

2- به نظر می رسد که ضعف روانی زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان ضعف روانی زنان غیرسرپرست خانواده است .

واژه‌ها و اصطلاحات تحقیق

اختلال شخصیت – خودبیمارانگاری ( هیپوکندریا ) – ضعف روانی ( پسیکاستنی ) – زنان سرپرست خانواده – زنان غیرسرپرست خانواده .

تعریف واژه‌ها

الف تعریف نظری :

اختلال شخصیت : چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM- IV )[5] اختلالات شخصیت را تجارب ذهنی پایدار و رفتاری تعریف می‌کند که خارج از معیارهای فرهنگی است . به گونه‌ای انعطاف‌پذیر هستند ، شروع آنها در نوجوانی یا جوانی است ، در طول زمان ثابت هستند و به ناخشنودی و اختلال می‌انجامند ( کاپلان و سادوک ، 1997 ، ص 477 )

خودبیمارانگاری ( هیپوکندریا ) :در DSM- IV ، خود بیمارانگاری اشتغال ذهنی شخص با ترس از مواجه‌شدن ، یا باور ابتلا به یک بیماری جدی تعریف شده است . این ترس یا باور زمانی ظاهر می‌شود که شخص علایم یا اعمال بدنی راسوء تعبیر می‌کند ( همان منبع ، ص 269 )

ضعف روانی ( پسیکاستنی ) : شامل وسواس فکری – عملی ، ترس ، احساس گناه و بلاتصمیم بودن ، ترسهای غیرمنطقی و تردیدهای افراطی است . بنابراین کاملاً شبیه اختلال وسواس فکری – عملی می‌باشد . با وجود این چند تفاوت عمده نیز وجود دارد . ضعف روانی بیشتر ترسها و اضطرابهای آشکار را که ممکن است فرد تجربه کند ، نشان می‌دهد . ( مارنات، گرای گراث ، 1994 ، ص 429 ) .

ب تعریف عملیاتی :

خودبیمارانگاری : نمره‌ای که فرد در مقیاس Hs آزمون MMPI بدست می‌آورد .

ضعف روانی : نمره‌ای که فرد در مقیاس Pt آزمون MMPI بدست می‌آورد .

خانوار : از افرادی تشکیل می‌شود که با هم در یک اقامتگاه زندگی می‌کنند ، با یکدیگر هم خرج هستند و معمولاً با هم غذا می‌خورند . لازم است اعضای یک خانوار حتماً با یکدیگر رابطه خویشاوندی نسبی داشته باشند . فردی که به تنهایی زندگی می‌کند نیز خانوار تلقی می شود .

سرپرست خانوار : عضوی از خانوار است که اعضای خانوار وی را به این عنوان معرفی می‌کنند . در مواردی که اعضای خانوار کسی را به عنوان سرپرست معرفی نکنند ، مسن‌ترین فرد چنانچه مهجور نبوده یا معلولیت ذهنی نداشته باشد به عنوان سرپرست خانوار شناخته می شود . در خانواده‌های یک نفره ، همان فرد سرپرست خانوار به شمار می‌آید .

خانواده بی‌سرپرست : به خانواده‌ای گفته می شود که سرپرست خود را به طور دایم یا موقت از دست داده و قادر به تأمین هزینه های زندگی خود نمی‌باشد .

نبود سرپرست : به خانواده‌ای گفته می شود که سرپرست خانواده به دلایل طلاق ، نکاح منقطع ، متارکه ، مفقودی ، فراری ، تبعیدی ، زندانی ، سربازی و ... عملاً سرپرستی خانواده را به عهده نداشته باشد .

- فقدان سرپرست به دو صورت است : 1- فوت سرپرست و 2- نبود سرپرست ( طلاق ،نکاح منقطع ، متارکه ، مفقودی ، فراری ، تبعیدی ، زندانی ، سربازی و .... )

زنان سرپرست خانواده : زنان سرپرست خانواده به آن گروه از زنان اطلاق می شود که به هر دلیلی اعم از فوت همسر ، طلاق ، ترک زندگی توسط مرد ، اسارت ، زندان ، تبعید و .... مسئولیت کلیه امور اقتصادی ، اجتماعی ، تربیتی و پرورشی فرزندان و اعضای خانواده را بر عهده دارند و ممکن است برای تأمین هزینه زندگی خود کار کنند و یا وجود منبع در آمدی مانع از شاغل بودن آنها شود .

زنان غیرسرپرست خانواده :‌زنان غیرسرپرست خانواده به آن گروه از زنان اطلاق می‌شود که ازدواج کرده وتحت سرپرستی و حمایت همسرانشان می‌باشند . این دسته از زنان در اداره امور زندگی با همسران خود مشارکت داشته و ممکن است شاغل یا خانه‌دار باشند .

محدودیتهای تحقیق

از آنجا که در مسیر اجرای هر تحقیق و پژوهشی موانع و مشکلاتی وجود دارد ، این تحقیق دانشجویی نیز از این امر مستثنی نبوده و در مراحل اجرا و تدوین خود با عوامل محدودکننده‌ای روبه‌رو شده است .

1- به علت عدم دسترسی آسان به نمونه‌های تحقیق و مشکل در شناسایی و جمع‌آوری تعداد 40 زن در جامعه عادی که سرپرست خانواده خود باشند ، به مرکز کمیته امداد مراجعه شد تا از زنان تحت پوشش این مرکز استفاده شود و چون این طبقه از افراد مشکلات خاص خودشان را دارا بودند لذا عواملی بطور ناخواسته وارد چرخه تحقیق گردید و روند آن را اندکی از مسیر اصلی خود منحرف ساخت .

فقر اقتصادی و فرهنگی ، کم سوادی و عدم شناخت و درک مسایل تحقیقی و علمی مانع بزرگی در راه دستیابی به هدف اصلی تحقیق بود . این عوامل پیش بینی نشده نتایج تحقیق را تحت تأثیر قرار داد بطوریکه نتوان نتایج بدست آمده را با قطعیت در مورد همه زنان تعمیم داد .

2- امکان اجرای این تحقیق در بین زنان دارای سرپرست و بدون سرپرست کمیته امداد نیز وجود داشت که با عدم حمایت پژوهشی توسط این مرکز میسر نشد .

3- محدودیت زمانی عامل مهمی در اجرای این تحقیق بود . از آنجا که زمان انجام و تحویل پایان‌نامه‌های دانشجویی محدود است ، محقق نتوانست با تخصیص وقت و کار بیشتر برروی نمونه‌های مورد آزمون در زمینه موضوع اصلی تحقیق به نتایج شفاف‌تر و ملموس‌تری که قابلیت تعمیم بیشتری هم داشته باشد ، دست یابد .


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده در شهر اراک

دانلود بررسی چند شخصیت برجسته درمدیریت

اختصاصی از هایدی دانلود بررسی چند شخصیت برجسته درمدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود بررسی چند شخصیت برجسته درمدیریت


دانلود بررسی چند شخصیت برجسته درمدیریت

 

 

 

 

 

 

لائوزی (قرن ششم قبل از میلاد)

لائوزی یا لائوتزو یکی از حکیمان افسانه ای چین باستان بود. او پدر و بنیانگذار حرکت فلسفی و مذهبی دائوایسم یا تااوایسم است. ماهیت این حرکت فلسفی در کتاب دائودجینگ که تحت عنوان «کتاب راه و پرهیزکاری» به انگلیسی برگردانده شده وجود دارد. مانند کنفسیوس، لائوزی نیز برای مدت 2500 سال تأثیر بسیار عمیقی بر تفکر چینی داشته است و افکار او بخصوص در زمینه مدیریت و رهبری اثر مهمی در عقاید شرقی ها گذاشته است. افکار لائوزی حتی به فلسفه غربی نیز راه پیدا کرده و نمونه آن حرکت روشنفکرانه قرن هیجدهم در فرانسه و تأثیر آن بر اقتصاد این کشور است که بعنوان سیاست عدم مداخله دولت در امور اقتصادی و یا سیاست اقتصاد آزاد مطرح شده است. اطلاعات بسیار اندکی از زندگی لائوزی موجود است و شاید او فقط یک تصویر افسانه ای بوده باشد. طبق روایات، او معاصر و یا معلم کنفسیوس بوده است. او کتاب دائوجینگ را نوشت اما همانگونه که در چین باستان متداول بوده، بدون شک به نسخه اصلی، مطالبی اضافه شده و بارها در آن تجدیدنظر شده است. متنی که اکنون موجود است احتمالاً مربوط به حدود 300 سال قبل از میلاد مسیح می باشد. کتاب دائوجینگ به هشتاد و یک بخش کوچک تقسیم می شود و هر بخش شامل مجموعه ای از مطالب در باره راه (Dao) و دستیابی به پرهیزکاری (De) است. مطالب ذیل در کتاب مذکور آورده شده است: نیاز به پرهیز از تضاد و کشمکش و انجام کارها با صلح و هماهنگی، نیاز برای زدودن و پاک کردن این جهان و تمام چیزهایی که در آن است و اعتقاد به اینکه موقعیت حقیقی از عما بدست نیامده بلکه از معکوس و مخالف آن حاصل می شود WU-WEI یا عملی نشدنی (NON-ACTION). این اصول اساسی تأثیر بسیار عمیقی بر اقکار و جامعه چینی گذاشته اند، بخصوص 1000 سال بعد از میلاد مسیح و هنگامی که محققان در تلاش برای ساختن آمیزه ای از عقاید کنفسیوس، دائوایست، لگالیت و بودا برای اداره کردن اجتماع بودند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود بررسی چند شخصیت برجسته درمدیریت

پک کامل شخصیت اول + دشمن و سکه مناسب برای بازی های فلپی

اختصاصی از هایدی پک کامل شخصیت اول + دشمن و سکه مناسب برای بازی های فلپی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پک کامل شخصیت اول + دشمن و سکه مناسب برای بازی های فلپی


پک کامل شخصیت اول + دشمن و سکه مناسب برای بازی های فلپی

 

تصویری از محیط فایل دانلود شده....

 

پک کامل شخصیت اول + دشمن و سکه مناسب برای بازی های فلپی

در این پک شخصیت اصلی در دو حالت مردن و پرواز در اختیار شما قرار میگیرد...

 

۳۰ فریم برای پرواز 

۲۷ فریم برای مردن 

۱۰ فریم برای سکه 

۴ دشمن

مناسب برای بازی های فلپی

 


دانلود با لینک مستقیم


پک کامل شخصیت اول + دشمن و سکه مناسب برای بازی های فلپی

دانلود مقاله بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی


 دانلود مقاله بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی

 دانلود مقاله بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 23

بینش عاطفی وEQ  به وسیله انجمن گویش آمریکایی به عنوان مفیدترین صفات یا واژه های نوین در سال 1995 انتخاب شدند . (1995،1999،Brrodie ، 1996) . و همانطور که این گفتار شهادت می دهد در این زمینه گسترش زیادی ایجاد شده است . جنبش در علاقه مندی دائم به بینش عاطفی با ارائه مقاله در نشریات دانشگاهی در سال 1990 شروع شد و پس از آن با نشر عمومی بوسیله کتاب پر فروش «  بینش عاطفی » گسترده شد . بعد از آن تفکر «بینش عاطفی » روی جلد جمله Time  رفت ( 1995 Gibbs )  . از آن به بعد درباره بینش عاطفی آنقدر سخنها رانده شد که محال است (یا حداقل بسیار طاقت فرساست ) تا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار داده.
 به هر حال حائز اهمیت است که ببینیم واژه « بینش عاطفی » در چه زمینه هایی بکار           می آید در این فصل سه معنای آن را مورد بررسی قرار می دهیم . اولین آنها که مهمترین و جامعترین معناست  عبارت «جو فکری» ( Zeitgeist)  یا فرهنگ  رایج می باشد . روحیه یک عصر غالباً به عنوان جو فکری ، یک ذهنیت یا علاقه رایج که آن دوران را شخصیت می دهد . در فرهنگ تنها یک عامل دخیل نیست بلکه جو فکری در هم پیچیده ای آن را متأثر می کند . فکر می کنیم که واژه « جو فکری »  به نوعی معرف بینش عاطفی می باشد و اولین  معادلی  است که در این فصل به عنوان معادلی  فرهنگی و سیاسی یافتیم . و دومین معادل تخصیص یک خصیصه شخصیتی است که به نظر می رسد مانند پشتکار مؤلفه مهمی برای موفقیت در زندگی محسوب می شود . سومین و آخرین معنی بینش عاطفی که نظرها را در متون علمی جلب کرد و خصیصه یک سری از توانایی ها در فرآیند بینش عاطفی می باشد .
 مطالعات ما در زمینه بینش عاطفی هم منابع عمومی و هم منابع دانشگاهی را در بر می گیرد  هدفمان این است تا موارد استفاده واژه بینش عاطفی را روشن کنیم و مواردی را که ممکن است با نادیده گرفتنشان معنای بینش عاطفی مبهم شود . خاطر نشان کنیم برای این منظور اگر لازم باشد به مباحث علمی و فرهنگی پرداخته خواهد شد . بعد از این مقدمه بخش اعظم این بخش به مطالعه سه معنای بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی . بینش عاطفی و جو فکری
رواج بینش عاطفی احتمالاً در 1995 با چاپ یک سری داستان در مجله  Time و مجله USA Today Weekend  در باره اهمیت بینش عاطفی برای موفقیت در مدرسه و کار ، به اوج خود رسید Gibbs) 1995 ؛ Goleman  ، 1995) . این گزارشات ترکیبی از دانش و احساس افروزی بود . ایده اصلی این بود که یک بخش اعظم شخصیت -  بخشی که می توان به دستش آورد ـ  به صورت گسترده أی می تواند شخص را در بدست آوردن اهدافش یاری رساند و توجهی که به این مقالات می شد بیشتر از یک دلگرمی برای بدست آوردن خواسته ها بود  . اساساً علاقه به این مقالات پی آمدی از دو ناحیه نقش های فرهنگی جامعه بود . اول تنش در تفکر غربی بین عاطفه و دلیل بود . یک واژه که بینش و عاطفه را بهم مربوط می کرد و به نوعی ترکیب متضاد (ترکیب متضاد با استفاده از کلمات متضاد رفتاری را کالبد شکافی می کند مانند لطف ظالمانه ) محسوب می شد زیرا عاطفه ها  ایده أی را بدون دلیل در خود جای می دهد. Mayer , Salorey) ،1990) . چندین سال قبل، Payne  پیش بینی کرده بود که در آینده عصری خواهد آمد که در مدارس ترکیب و هم آمیزی عاطفه و بینش را آموزش خواهند داد ، و دولتها نسبت به  احساسات شخصی  مسئول   خواهند بود.Payne) ، 1986) .  دومین  تنشی که در اندیشه غربی وجود داشت برابر گرایی و نخبه گرایی بود . در همان دوران معروفیت بینش عاطفی،Herrnstein  ، Murray  (1994) کتاب Bell Curve . را که در مورد اهمیت IQ   در فهم طبقه بندی های اجتماعی آمریکا بود ، چاپ کردند . وقتی که کتاب « بینش عاطفی»  چاپ شد ، نویسنده اش تصریح کرده بود که این کتاب به نوعی برابر گرایی و تکذیب و رد مباحث کتاب Bell Curve  می باشد که به صورت گسترده ای  جانب نخبه گرایی را گرفته است . Goleman) ، 1995) .
بررسی تاریخی : مناعت طبع در مقابل عشق گرایی
جدال بین احترام گذاردن و بی توجهی عاطفه در اندیشه غربی حکایت بلندی است . رواج خویشتن داری ( مناعت طبع ) از یونان باستان (حدوداً200 سال قبل از میلاد تا 300 سال بعد از میلاد مسیح ) همراه با دلواپسی از اینکه عاطفه زندگی خوب را چگونه پیش می برد ، بود. رواقیون (پیروان فلسفه رواق ، که بی توجه به لذات مادی بودند ) ، روحیات میل ، ترس ، خواسته های بیش از اندازه فردی و منحصر بود می دانستند تا بتوان بر آنها تکیه کرد . در فلسفه رواقیون یک فرد خردمند هیچ گونه احساس یا عاطفه ای از خود نشان نمی داد . آن قدر این گونه احساسات کنار گذاشته می شد تا سر انجام تنها چیزی باقی بماند عقلانیت و منطق باشد Payne)964) . فلسفه رواق به اندازه مذهب فلسفی شد . در ابتدا این فلسفه خطوط مشخصی از اندیشه یهود را تحت تأثیر قرار داد .Guttman) ، 1964) و سپس مسیحیت اولیه را . این فلسفه سرانجام در قرن سوم بعد از میلاد متلاشی شد اما هنوز در مذهب مسیحیت رگه هایی از آن  دیده می شود . « رواقی گری اصول و شیوه خود را برای مسیحیت به ارث گذاشت …       ترکه ای که تمدن غربی را متأثر کرد … و در ساختار درونی مسیحیت فرو رفت » ( جمله ای از Rendell به نقل از Payne  ، 1986) . نتیجه روالی ضد عاطفی در اندیشه غربی برد .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی