هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله شاهنامه فردوسی

اختصاصی از هایدی مقاله شاهنامه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 79

 

شاهنامه فردوسی

شاهنامه فردوسی که در حدود پنجاه هزار بیت دارد، شامل قسمتهای اساطیری و داستانهای تاریخی و ملی است. این اثر جاویدان بر اثر نفوذ شدیدی که میان طبقات مختلف ایرانیان یافت در همه ادوار تاریخی مورد توجه بود، چنانکه همه شاعران حماسه سرای ایرانی تا عهد اخیر تحت تاثیر آن بوده اند، بدین ترتیب فردوسی را زنده کننده مجدد و بزرگی دیرین ملت ایران و نگاهدارنده زبان، فرهنگ و ادبیات و هنر ایرانی و برگزیدة جاویدان اتحاد ملی ایران باید دانست.

فردوسی حدود چهار هزار بیت درباره پادشاهی انوشیروان سروده است که در این‌جا به بررسی اشعار وی پرداخته می‌شود:

بر تخت نشستن انوشیروان و اندرز او به ایرانیان:

پادشاهی انوشیروان چهل و هشت سال بود. انوشیروان پسر قباد چون به تخت نشست اندرزهایی به ایرانیان داد وگفت : جملة‌ هستی به فرمان خداست و … کسری مردم را به دادگری خود نوید داد و کشور را به چهار بخش تقسیم کرد و باژ را تقلیل داد و آن را در سه قسط وصول کرد.

شاهان،‌ به ویژه شاه چین و هند که آوازة‌ او را شنیدند باژ را پذیرفتند و فرستادگانی به درگاهش گسیل داشتند. انوشیروان آنگاه به اطراف و اکناف کشور خود سفر کرد و به گرگان و خراسان و آمل رفت و به کوهی رسید که جای فریدون بود، و در آنجا بود که آگاه شد ترکان چه ستمهایی به مردم روا می دارند سپس فرمان داد تا دیواری عظیم بنا کردند و راه ترکان را بستند. آنگاه به هندوستان رفت و مورد استقبال گرم قرار گرفت و از آنجا به سرکوبی بلوچان و گیلانیان- پرداخت و از آنجا به پایتخت خویش (‌مداین ) مراجعت کرد.

چو کسری نشست از بر تخت عاج

به سر بر نهاد آن دل افروز تاج

بزرگان گیتی شدند انجمن

چو بنشست سالار با رایزن

سر نامداران زبان برگشاد

ز دادار نیکی دهش کرد یاد

چنین گفت کز کردگار سپهر

دل ما پر از آفرین باد و مهر

کزویست نیک و بد وکام و نام

ازو مستمندیم ، ازو شادکام

به فرمان او ابد از چرخ خور

ازویست فر و بدویست زور

ز رای و ز پیمان او نگذریم

نفس جز به فرمان او نشمریم

به تخت مهی بر هر آنکس که داد

کند، در جهان باشد از داد شاد

هر آنکس که اندیشة ‌بد کند

به فرجام بد تا تن خود کند

از اندیشة‌ دل کس آگاه نیست

بدین تنگی اندر مرا راه نیست

ز ما هر چه پرسید پاسخ دهیم

به پاسخ همی رای فرخ نهیم

اگر پادشا را بود پیشه داد

شود بیگمان هر کسی از داد شاد

از امروز کاری به فردا ممان

چه دانی که فردا چه گردد زمان

گلستان که امروز باشد ببار

تو فردا چتی گل نیاید به کار

بدانگه که یابی تنت زورمند

زبیماری اندیش و درد و گزند

پس زندگی یاد کن روز مرگ

چنانیم با مرگ چون باد و برگ

هـر آنـکه کـه در کـار سـستی کنی

هـمی رای ناتنـدرستـی کـنــد

چه چیره شود بر دل مرد رشک

یکی درمندی بود بی پزشک

وگر بر خرد چیره گردد هوا

نخواهد به دیوانگی بر گوا

دگر مرد بیکار و بسیار کوی

نماندش نزد کسی آبروی

به کژی ترا راه تاریکتر

سوی راستی راه باریکتر

به کاری که تو پیشدستی کنی

بد آید که کندی و سستی کنی

اگر جفت گردد زبان با دروغ

نگیرد ز تخت سپهری فروغ

سخن گفتن کژ ز بیچارگیست

به بیچارگان بر بباید گریست

چو برخیزد از خواب شاه از نخست

ز دشمن بود ایمن و تندرست

خردمند و از خوردنی بینیاز

ز دشمن بود ایمن و تندرست

اگر شاه با داد و بخشایشست

جهان پر ز خوبی و آرایشست

وگر کژی آرد به رای


دانلود با لینک مستقیم


مقاله شاهنامه فردوسی

تحقیق درمورد اثر جاویدان حکیم ابوالقاسم فردوسی

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد اثر جاویدان حکیم ابوالقاسم فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : آموزشی

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 15 صفحه

اثر جاویدان حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگترین شاعر دوره سامانی و غزنوی، حکیم ابوالقاسم فردوسی است.
  فردوسی در طبران طوس به سال 329 هجری بدنیا آمد.
پدرش از دهقانان طوس بود و در آن ولایت مکنتی داشت.
از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی نداریم؛ اینقدر معلوم است که در جوانی از برکت درآمد املاک پدر بکسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی افتاده است.
فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات راجع به گذشته ایران علاقه می ورزید.
همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را بفکر نظم شاهنامه انداخت.
چنانکه از گفته خود او در شاهنامه بر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بود.
مدتی را که بر سر این کار رنج برد بتفاوت 25، 30 و 35 سال ذکر میکنند.
آنچه محقق است این است که وی برای نظم کتاب نه از روی ترتیبی که اکنون در توالی داستانها است کار کرده و نه اینکه بدون وقفه مشغول نظم و تصنیف آن بوده است.
 به هر حال فردوسی نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خویش را وقف شاهنامه کرد و بر سر اینکار جوانی خود را به پیری رسانید.
به امید اتمام شاهنامه تمام ثروت و مکنت خود را اندک اندک از دست داد.
در اوایل شروع این کار، هم خود او ثروت و مکنت کافی داشت و هم بعضی از رجال و بزرگان خراسان وسایل آسایش خاطر او را فراهم می کردند.

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اثر جاویدان حکیم ابوالقاسم فردوسی

تحقیق درمورد زندگی نامه فردوسی 13 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد زندگی نامه فردوسی 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

زندگی نامه  فردوسی

حکیم فردوسی در "طبران طوس" در سال 329 هجری به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی در دست نیست ولی مشخص است که در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گرفتار شده است. فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می ورزید.

همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر به نظم در آوردن شاهنامه انداخت.

چنان که از گفته خود او در شاهنامه بر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بوده است و پس از یافتن دستمایه ی اصلیی داستانهای شاهنامه، نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد.

او خود می گوبد:

بسی رنج بردم بدین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب

فردوسی در سال 370 یا 371 به نظم در آوردن شاهنامه را آغاز کرد و در اوایل این کار هم خود فردوسی ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و هم بعضی از بزرگان خراسان که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند او را یاری می کردند ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالهایی، در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود دچار فقر و تنگدستی شد.

اَلا ای برآورده چرخ بلند چه داری به پیری مرا مستمند چو بودم جوان برترم داشتی به پیری مرا خوار بگذاشتی به جای عنانم عصا داد سال پراکنده شد مال و برگشت حال

بر خلاف آن چه مشهور است، فردوسی سرودن شاهنامه را صرفاً به خاطر علاقه خودش و حتی سالها قبل از آن که سلطان محمود به سلطنت برسد، آغاز کرد؛ اما چون در طی این کار رفته رفته ثروت و جوانی را از دست داد، به فکر افتاد که آن را به نام پادشاهی بزرگ کند و به گمان اینکه سلطان محمود چنان که باید قدر او را خواهد شناخت، شاهنامه را به نام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت.

اما سلطان محمود که به مدایح و اشعار ستایش آمیز شاعران بیش از تاریخ و داستانهای پهلوانی علاقه داشت، قدر سخن فردوسی را ندانست و او را چنانکه شایسته اش بود تشویق نکرد.

علت این که شاهنامه مورد پسند سلطان محمود واقع نشد، درست معلوم نیست.

عضی گفته اند که به سبب بدگوئی حسودان، فردوسی نزد محمود به بی دینی متهم شد (در واقع اعتقاد فردوسی به شیعه که سلطان محمود آن را قبول نداشت هم به این موضوع اضافه شد) و از این رو سلطان به او بی اعتنائی کرد

ظاهراً بعضی از شاعران دربار سلطان محمود به فردوسی حسد می بردند و داستانهای شاهنامه و پهلوانان قدیم ایران را در نظر سلطان محمود پست و ناچیز جلوه داده بودند.

به هر حال سلطان محمود شاهنامه را بی ارزش دانست و از رستم به زشتی یاد کرد و بر فردوسی خشمگین شد و گفت: که "شاهنامه خود هیچ نیست مگر حدیث رستم، و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست".

گفته اند که فردوسی از این بی اعتنائی سلطان محمود بر آشفت و چندین بیت در هجو سلطان محمود گفت و سپس از ترس مجازات او غزنین را ترک کرد و چندی در شهرهائی چون هرات، ری و طبرستان متواری بود و از شهری به شهر دیگر می رفت تا آنکه سرانجام در زادگاه خود، طوس درگذشت.

تاریخ وفاتش را بعضی 411 و برخی 416 هجری قمری نوشته اند.

فردوسی را در شهر طوس، در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.

در تاریخ آمده است که چند سال بعد، محمود به مناسبتی فردوسی را به یاد آورد و از رفتاری که با آن شاعر آزاده کرده بود پشیمان شد و به فکر جبران گذشته افتاد و فرمان داد تا ثروت فراوانی را برای او از غزنین به طوس بفرستند و از او دلجوئی کنند.

اما چنان که نوشته اند، روزی که هدیه سلطان را از غزنین به طوس می آوردند، جنازه شاعر را از طوس بیرون می بردند.

از فردوسی تنها یک دختر به جا مانده بود، زیرا پسرش هم در حیات پدر فوت کرده بود و گفته شده است که دختر فردوسی هم این هدیه سلطان محمود را نپذیرفت و آن را پس فرستاد.

شاهنامه نه فقط بزرگ ترین و پر مایه ترین مجموعه شعر است که از عهد سامانی و غزنوی به یادگار مانده است بلکه مهمترین سند عظمت زبان فارسی و بارزترین مظهر شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران قدیم و خزانه لغت و گنجینه ادبـیات فارسی است.

فردوسی طبعی لطیف داشته، سخنش از طعنه و هجو و دروغ و تملق خالی بود و تا می توانست الفاظ ناشایست و کلمات دور از اخلاق بکار نمی برد.

او در وطن دوستی سری پر شور داشت. به داستانهای کهن و به تاریخ و سنن قدیم عشق می ورزید.

ویژگیهای هنری شاهنامه:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد زندگی نامه فردوسی 13 ص

پاورپوینت رشته ادبیات با عنوان فردوسی

اختصاصی از هایدی پاورپوینت رشته ادبیات با عنوان فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت رشته ادبیات با عنوان فردوسی


پاورپوینت رشته ادبیات با عنوان فردوسی

پاورپوینت رشته ادبیات با عنوان فردوسی 

  کودکی فردوسی و شکل گیری شاهنامه

 

فردوسی در طبران طوس به سال 329 هجری بدنیا آمد. پدرش از  دهقانان طوس بود و در آن ولایت مکنتی داشت. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی نداریم؛ اینقدر معلوم است که در جوانی از برکت درآمد املاک پدر بکسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی افتاده است. همانطور که گفته شد وی دوران کودکی و جوانی را در خانواده ای که همه دهقان و ایرانی پاک نژاد بودند؛ در فضایی سرسبز و آرام به تحصیل علم و ادب گذراند. علاقه او به داستان های کهن باعث می شد تا گهگاه طبع خود را در سرودن تاریخ ایران قدیم آزمایش کند اما در آن زمان هیچ کس باور نمی کرد که این سروده های پراکنده ادامه یابد و به یک اثر عظیم حماسی به نام «شاهنامه» تبدیل شود.

و ...
در 16 اسلاید
قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت رشته ادبیات با عنوان فردوسی

زندگی نامه فردوسی 13 ص

اختصاصی از هایدی زندگی نامه فردوسی 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

زندگی نامه  فردوسی

حکیم فردوسی در "طبران طوس" در سال 329 هجری به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی در دست نیست ولی مشخص است که در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گرفتار شده است. فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می ورزید.

همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر به نظم در آوردن شاهنامه انداخت.

چنان که از گفته خود او در شاهنامه بر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بوده است و پس از یافتن دستمایه ی اصلیی داستانهای شاهنامه، نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد.

او خود می گوبد:

بسی رنج بردم بدین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب

فردوسی در سال 370 یا 371 به نظم در آوردن شاهنامه را آغاز کرد و در اوایل این کار هم خود فردوسی ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و هم بعضی از بزرگان خراسان که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند او را یاری می کردند ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالهایی، در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود دچار فقر و تنگدستی شد.

اَلا ای برآورده چرخ بلند چه داری به پیری مرا مستمند چو بودم جوان برترم داشتی به پیری مرا خوار بگذاشتی به جای عنانم عصا داد سال پراکنده شد مال و برگشت حال

بر خلاف آن چه مشهور است، فردوسی سرودن شاهنامه را صرفاً به خاطر علاقه خودش و حتی سالها قبل از آن که سلطان محمود به سلطنت برسد، آغاز کرد؛ اما چون در طی این کار رفته رفته ثروت و جوانی را از دست داد، به فکر افتاد که آن را به نام پادشاهی بزرگ کند و به گمان اینکه سلطان محمود چنان که باید قدر او را خواهد شناخت، شاهنامه را به نام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت.

اما سلطان محمود که به مدایح و اشعار ستایش آمیز شاعران بیش از تاریخ و داستانهای پهلوانی علاقه داشت، قدر سخن فردوسی را ندانست و او را چنانکه شایسته اش بود تشویق نکرد.

علت این که شاهنامه مورد پسند سلطان محمود واقع نشد، درست معلوم نیست.

عضی گفته اند که به سبب بدگوئی حسودان، فردوسی نزد محمود به بی دینی متهم شد (در واقع اعتقاد فردوسی به شیعه که سلطان محمود آن را قبول نداشت هم به این موضوع اضافه شد) و از این رو سلطان به او بی اعتنائی کرد

ظاهراً بعضی از شاعران دربار سلطان محمود به فردوسی حسد می بردند و داستانهای شاهنامه و پهلوانان قدیم ایران را در نظر سلطان محمود پست و ناچیز جلوه داده بودند.

به هر حال سلطان محمود شاهنامه را بی ارزش دانست و از رستم به زشتی یاد کرد و بر فردوسی خشمگین شد و گفت: که "شاهنامه خود هیچ نیست مگر حدیث رستم، و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست".

گفته اند که فردوسی از این بی اعتنائی سلطان محمود بر آشفت و چندین بیت در هجو سلطان محمود گفت و سپس از ترس مجازات او غزنین را ترک کرد و چندی در شهرهائی چون هرات، ری و طبرستان متواری بود و از شهری به شهر دیگر می رفت تا آنکه سرانجام در زادگاه خود، طوس درگذشت.

تاریخ وفاتش را بعضی 411 و برخی 416 هجری قمری نوشته اند.

فردوسی را در شهر طوس، در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.

در تاریخ آمده است که چند سال بعد، محمود به مناسبتی فردوسی را به یاد آورد و از رفتاری که با آن شاعر آزاده کرده بود پشیمان شد و به فکر جبران گذشته افتاد و فرمان داد تا ثروت فراوانی را برای او از غزنین به طوس بفرستند و از او دلجوئی کنند.

اما چنان که نوشته اند، روزی که هدیه سلطان را از غزنین به طوس می آوردند، جنازه شاعر را از طوس بیرون می بردند.

از فردوسی تنها یک دختر به جا مانده بود، زیرا پسرش هم در حیات پدر فوت کرده بود و گفته شده است که دختر فردوسی هم این هدیه سلطان محمود را نپذیرفت و آن را پس فرستاد.

شاهنامه نه فقط بزرگ ترین و پر مایه ترین مجموعه شعر است که از عهد سامانی و غزنوی به یادگار مانده است بلکه مهمترین سند عظمت زبان فارسی و بارزترین مظهر شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران قدیم و خزانه لغت و گنجینه ادبـیات فارسی است.


دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه فردوسی 13 ص