هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره خیام شاعر، خیام فیلسوف 33 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره خیام شاعر، خیام فیلسوف 33 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

خیام شاعر، خیام فیلسوف؛

صادق هدایت

شاید کمتر کتابی در دنیا مانند مجموعهی ترانههای خیام تحسین شده، مردود و منفور بوده، تحریف شده، بهتان خورده، محکوم گردیده، حلاجی شده، شهرت عمومی و دنیاگیر پیدا کرده و بالاخره ناشناس مانده. اگر همهی کتابهایی که راجع به خیام و رباعیاتش نوشته شده جمعآوری شود، تشکیل کتابخانهی بزرگی را خواهد داد. ولی کتاب رباعیاتی که به اسم خیام معروف است و در دسترس همه میباشد مجموعهای است که عموماً از هشتاد الی هزار و دویست رباعی کم و بیش دربردارد؛ اما همهی آنها تقریباً جُنگ مغلوطی از افکار مختلف را تشکیل میدهند.

حالا اگر یکی از این نسخه های رباعیات را از روی تفریح ورق بزنیم و بخوانیم، در آن به افکار متضاد، به مضمونهای گوناگون و به موضوعهای قدیم و جدید برمیخوریم؛ به طوری که اگر یک نفر صد سال عمر کرده باشد و روزی دو مرتبه کیش و مسلک و عقیدهی خود را عوض کرده باشد قادر به گفتن چنین افکاری نخواهد بود. مضمون این رباعیات روی فلسفه و عقاید مختلف است از قبیل: الهی، طبیعی، دهری، صوفی، خوشبینی، بدبینی، تناسخی، افیونی، بنگی، شهوتپرستی، مادی، مرتاضی، لامذهبی، رندی و قلاشی، خدایی، وافوری... آیا ممکن است یک نفر اینهمه مراحل و حالات مختلف را پیموده باشد و بالاخره فیلسوف و ریاضیدان و منجّم هم باشد؟ پس تکلیف ما در مقابل این آش درهمجوش چیست؟ اگر به شرح حال خیام در کتب قدما هم رجوع بکنیم، به همین اختلاف نظر برمیخوریم.

اساس کار ما روی یک مشت رباعی فلسفی قرار گرفته است که به اسم خیام، همان منجم و ریاضیدان بزرگ، مشهور است و یا به خطا به او نسبت میدهند. اما چیزی که انکارناپذیر است، این رباعیات فلسفی در حدود قرن 5 و 6 هجری به زبان فارسی گفته شده.

تاکنون قدیمترین مجموعهی اصیل از رباعیاتی که به خیام منسوب است، نسخهی «بودلن» آکسفورد میباشد که در سنهی 865 در شیراز کتابت شده، یعنی سه قرن بعد از خیام، و دارای 158 رباعی است، ولی همان ایراد سابق کم و بیش به این نسخه وارد است. زیرا رباعیات بیگانه نیز درین مجموعه دیده میشود.

تنها سند مهمی که از رباعیات اصلی خیام در دست میباشد، عبارتست از رباعیات سیزدهگانهی «مونس الاحرار» که در سنهی 741 هجری نوشته شده، و در خاتمهی کتاب رباعیات روزن استنساخ و در برلین چاپ شده. رباعیات مزبور علاوه بر قدمت تاریخی، با روح و فلسفه و طرز نگارش خیام درست جور میآیند. پس در اصالت این سیزده رباعی و دو رباعی [نقل شده در] «مرصادالعباد» که یکی از آنها در هر دو تکرار شده، شکی باقی نمیماند و ضمناً معلوم میشود که گویندهی آنها یک فلسفهی مستقل و طرز فکر و اسلوب معین داشته، و نشان میدهد که ما با فیلسوفی مادی و طبیعی سر و کار داریم. از اینرو، با کمال اطمینان میتوانیم این رباعیات چهاردهگانه را از خود شاعر بدانیم و آنها را کلید و محکِ شناسایی رباعیات دیگر خیام قرار بدهیم. در این صورت، هر رباعی که یک کلمه و یا کنایه مشکوک و صوفیمشرب داشت، نسبتِ آن به خیام جایز نیست. ولی مشکل دیگری که باید حل بشود این است که میگویند خیام، به اقتضای سن، چندینبار افکار و عقایدش عوض شده، در ابتدا لاابالی و شرابخوار و کافر و مرتد بوده و آخر عمر سعادت رفیق او شده، راهی به سوی خدا پیدا کرده و شبی روی مهتابی مشغول بادهگساری بوده، ناگاه باد تندی وزیدن میگیرد و کوزهی شراب روی زمین میافتد و میشکند. آن وقت خیام برآشفته به خدا میگوید:

ابریق می مرا شکستی ربی،

بر من در عیش را ببستی ربی،

من می خورم و تو میکنی بدمستی

خاکم به دهن مگر تو مستی ربی؟

خدا او را غضب میکند، فوراً صورت خیام سیاه میشود و خیام دوباره میگوید:

ناکرده گناه در جهان کیست؟ بگو

آن کس که گنه نکرده چون زیست؟ بگو

من بد کنم و تو بد مکافات دهی

پس فرق میان من و تو چیست؟ بگو

خدا هم او را میبخشد و رویش درخشیدن میگیرد و قلبش روشن میشود. بعد میگوید: «خدایا مرا به سوی خودت بخوان!» آن وقت مرغ روح از بدنش پرواز میکند!

این حکایت معجزهآسای مضحک بدتر از فحشهای نجمالدین رازی به مقام خیام توهین میکند، و افسانهی بچهگانهای است که از روی ناشیگری به هم بافتهاند. آیا میتوانیم بگوییم گویندهی آن چهارده رباعی محکم فلسفی که با هزار زخم زبان و نیشخندههای تمسخرآمیزش دنیا و مافیهایش را دست انداخته، در آخر عمر اشک میریزد و از همان خدایی که محکوم کرده، [با این زبان]، استغاثه میطلبد؟ شاید یک نفر از پیروان و دوستان شاعر برای نگهداری این گنج گرانبها، این حکایت را ساخته تا اگر کسی به رباعیات تند او بربخورد به نظر عفو و بخشایش به گویندهی آن نگاه کند و برایش آمرزش بخواهد!

از این قبیل افسانهها دربارهی خیام زیاد است که قابل ذکر نیست، و اگر همهی آنها جمعآوری بشود، کتاب مضحکی خواهد شد. فقط چیزی که مهم است به این نکته برمیخوریم که تأثیر فکر عالی خیام در یک محیط پست و متعصب خرافاتپرست چه بوده، و ما را در شناسایی او بهتر راهنمایی میکند. زیرا قضاوت عوام و متصوفین و شعرای درجهی سوم و چهارم که به او حمله کردهاند از زمان خیلی قدیم شروع شده و همین علت مخلوط شدن رباعیات او را با افکار متضاد به دست میدهد. کسانی که منافع خود را از افکار خیام در خطر میدیدهاند تا چه اندازه در خراب کردن فکر او کوشیدهاند.

[با بررسی رباعیهای خیام] میتوانیم به طور صریح بگوییم که خیام از سن شباب تا موقع مرگ، مادی، بدبین و ریبی بوده (و یا فقط در رباعیاتش اینطور مینموده) و یک لحن تراژیک دارد که به غیر از گویندهی همان رباعیات چهاردهگانهی سابق کس دیگری نمیتواند گفته باشد، و قیافهی ادبی و فلسفی او به طور کلی تغییر نکرده است. فقط در آخر عمر با یک جبر یأسآلودی حوادث تغییرناپذیر دهر را تلقی نموده و بدبینی که ظاهراً خوشبینی به نظر میآید اتخاذ میکند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره خیام شاعر، خیام فیلسوف 33 ص

فارابى

اختصاصی از هایدی فارابى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

فارابى: اقتدار در شهر فیلسوف

ابونصر فارابى، بزرگترین فیلسوف دوره میانه است که اندیشه‏هاى او ازدیدگاه «فلسفه مدنى‏»، نخستین، مهمترین و واپسین تلاشها در جهت‏تاسیس و تدوین نظامى از اندیشه عقلى، در سیاست دوره اسلامى است. درباره اندیشه فارابى و تبعا ، فلسفه سیاسى اسلامى، آثار زیادى وجوددارد; اما آنچه در پژوهش حاضر اهمیت دارد، ارزیابى نسبت این‏اندیشه با ساخت قدرت دوره میانه و بنابراین، بازتاب و باز تولیداقتدارگرایى آن در اندیشه سیاسى فیلسوفان این دوره است. فارابى(259339 ه)، چنان که تذکره نویسان گزارش نموده‏اند، اندیشمندى غیرسیاسى و به دور از شور و شر دربارهاى سیاست‏بود. بدین سان، فیلسوفى‏که براى نخستین بار در تاریخ فلسفه اسلامى از شهرى آرمانى و خصایص‏اجتماع مدنى سخن، مى‏گفت ، خود از غوغاى شهر و همهمه اجتماع مى‏گریخت‏و به تامل در عزلت‏باغها و کناره جویبارها پناه مى‏برد. در این‏صورت، معناى سخن او از «مدینه فاضله‏» چیست؟ به سادگى نمى‏توان‏داورى کرد که «مدینه فاضله‏» صرفا جهانى است که فیلسوف به یارى‏خیال بنا نموده است، تا از زندگى واقعى بدان پناه جوید. هرگزنمى‏توان شهر فیلسوف را ساختمانى معلق در فضاى مجرد اندیشه، وبى‏ارتباط با زندگى و زمانه دید. چنین شهرى، هر چند انتزاعى است اماانتزاع ساخت و روابط قدرت در دوره میانه است. فارابى نیز، هماننددیگر اندیشمندان و انسانهاى دوره میانه، «در رودخانه زمان‏» قراردارد، و از آن روى که محصور در شرایط تاریخى است، فقط مى‏تواند شرایط‏امکان و محدودیتهاى خود را در هیاءت فلسفه‏اش نمایش دهد. فیلسوف‏مسلمان آنگاه که پرسش از ماهیت «مدینه فاضله‏» مى‏کند، در واقع، این‏مساله را طرح مى‏کند که ما خود، به اعتبار ساخت قدرت در دوره‏میانه، چه وضعیتى داریم و چیستیم. به همین دلیل است که فلسفه فارابى‏و تمام فلسفه اسلامى، سراسر سیاسى و یکسره تاریخى است. فلسفه دوره‏میانه، سیاست‏حال و حاضر در تاریخ اسلام، و در عین حال، تاریخ ضرورى‏و اجتناب‏ناپذیر براى سیاست و قدرت در جامعه اسلامى است و از این حیث،به رغم فاصله‏اى که با زندگى سیاسى دارد، خالى از وجه ایدئولوژیک‏نیست. در این سطور، مجال آن نیست که تمام ابعاد ایدئولوژیک و اقتدارگراى‏فلسفه فارابى طرح و بررسى شود و تنها به ملاحظاتى اکتفاء مى‏شود که هرخواننده آثار فارابى، ناگزیر، به مدلول اقتدارى فلسفه سیاسى دردوره میانه پى مى‏برد; اما به این لحاظ که سیاست مدنى، در تفکرمعلم ثانى، جزئى از نظام عام فلسفه او است، هرگونه اشاره درباره‏«مدینه فاضله‏»، لاجرم، بر تمام ارکان فلسفه فارابى‏نیز سرایت‏مى‏کند. فارابى سیاست مدنى را در افق فلسفه وجود طرح مى‏کند و باتوجه به دریافتى که از مراتب هرمى موجودات و کیفیت صدور و ارتباط‏آنها با سبب اول دارد، به استنتاج هستى مدنى انسان و مرتبه وجودى‏مدینه او مى‏پردازد. معلم ثانى بر این اساس، ملاحظات ذیل را واردفلسفه سیاسى مى‏کند: 1 الهیات و سیاست را در منظومه واحد فلسفى در آمیخته، و با تکیه‏بر وحدت و شیوه استدلال، نتایج آن دو را به یکدیگر تعمیم مى‏دهد. فارابى در «آراء اهل المدینه الفاضله‏» مى‏نویسد: «فان السبب الاول‏نسبته الى سائر الموجودات کنسبه ملک المدینه الفاضله الى سائراجزائها; نسبت‏سبب اول به سایر موجودات مانند نسبت پادشاه مدینه‏فاضله به سایر اجزاى آن است.» همچنان که در آفرینش، کلیه‏موجودات از وجود اول حادث شده و به وسیله آن نظام مى‏یابند، وجودمدینه نیز وابسته به وجود رئیس اول بوده و سامان خود را مدیون اواست و مدینه، نظمى مطابق نظم عالم دارد: «پس، مدینه در این صورت به‏گونه‏اى است که اجزاى آن با یکدیگر ارتباط و ائتلاف داشته و در یک‏نظام مراتبى، بعضى تقدم و برخى تاخیر دارند. مدینه شبیه به‏موجودات طبیعى مى‏شود و مراتب [اجزاء] آن نیز شبیه به مراتب موجودات‏طبیعى است که از موجود اول شروع شده و به ماده اولى و عناصر نازل‏منتهى مى‏شود، و ارتباط و ائتلاف اجزاى مدینه، شبیه به ارتباط موجودات‏مختلف و ائتلاف آنها است. و مدبر چنین مدینه‏اى، شبیه به سبب اول‏است که وجود دیگر موجودات به توسط او و قائم به اوست; «و مدبر تلک‏المدینه شبیه بالسبب الاول الذى به وجود سایر الموجودات‏». 2-فارابى، با توجه به اندماج الهیات و سیاست، که رئیس مدینه را تشبه‏به خدا نموده و اجزاى مدینه را نسبت‏به رئیس، در حکم اجزاء و مراتب‏عالم نسبت‏به مبدا اول معرفى مى‏کند، گام مهم دیگرى برمى‏دارد; وى،اولا ، نوعى سلسله مراتب ه رمى در موجودات طبیعى «لحاظ‏» مى‏کند وآنگاه همین نظم سلسله مراتبى مفروض در عالم الوهیت و طبیعت را به‏عالم انسان و سیاست نیز تعمیم مى‏دهد. فارابى در فصل هشتم «آراء»،اشاره مى‏کند که موجودات عالم وجود بسیارند و با وجود بسیارى، متفاضل‏هستند; یعنى، برخى بر تراز بعضى دیگر و پائینتر از بعضى دیگرمى‏باشند. وى موجودات الهیه را به تفضیل، از عالیترین به پائینترین وبرعکس، موجودات طبیعى را از ناقصترین به کاملترین، رتبه و رده‏بندى‏مى‏کند. درباره نظام وجود از افضل به ادنى مى‏نویسد: «و بنابراین،نظام خلقت از کاملترین مرتبت وجود آغاز مى‏شود و در رتبه بعد و به‏دنبال آن موجودى که کمى ناقصتر از او است، حاصل شده و قرار مى‏گیرد وهمچنین پس از این مرتبه، همواره مراتب دیگر به ترتیب الانقص فالانقص‏قرار مى‏گیرند تا به موجودى پایان یابد که هرگاه به یک مرتبه به‏مادون رود، به مرتبه‏اى رسد که مرتبه «لا امکان وجودى‏» است. و بدین‏ترتیب، سلسله موجودات در آن‏جا منقطع مى‏شود». فارابى، سپس به نظم‏موجودات طبیعى و «تحت قمر» اشاره مى‏کند و مى‏گوید: «و ترتیب وجودى‏این موجودات، بدین وضع بود که نخست از لحاظ وجودى اخس موجودات‏مقدم بود و سپس به ترتیب «الافضل فالاءفضل‏» تا به موجود افضلى‏پایان


دانلود با لینک مستقیم


فارابى

دانلود تحقیق خیام شاعر، خیام فیلسوف 33 ص

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق خیام شاعر، خیام فیلسوف 33 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

خیام شاعر، خیام فیلسوف؛

صادق هدایت

شاید کمتر کتابی در دنیا مانند مجموعهی ترانههای خیام تحسین شده، مردود و منفور بوده، تحریف شده، بهتان خورده، محکوم گردیده، حلاجی شده، شهرت عمومی و دنیاگیر پیدا کرده و بالاخره ناشناس مانده. اگر همهی کتابهایی که راجع به خیام و رباعیاتش نوشته شده جمعآوری شود، تشکیل کتابخانهی بزرگی را خواهد داد. ولی کتاب رباعیاتی که به اسم خیام معروف است و در دسترس همه میباشد مجموعهای است که عموماً از هشتاد الی هزار و دویست رباعی کم و بیش دربردارد؛ اما همهی آنها تقریباً جُنگ مغلوطی از افکار مختلف را تشکیل میدهند.

حالا اگر یکی از این نسخه های رباعیات را از روی تفریح ورق بزنیم و بخوانیم، در آن به افکار متضاد، به مضمونهای گوناگون و به موضوعهای قدیم و جدید برمیخوریم؛ به طوری که اگر یک نفر صد سال عمر کرده باشد و روزی دو مرتبه کیش و مسلک و عقیدهی خود را عوض کرده باشد قادر به گفتن چنین افکاری نخواهد بود. مضمون این رباعیات روی فلسفه و عقاید مختلف است از قبیل: الهی، طبیعی، دهری، صوفی، خوشبینی، بدبینی، تناسخی، افیونی، بنگی، شهوتپرستی، مادی، مرتاضی، لامذهبی، رندی و قلاشی، خدایی، وافوری... آیا ممکن است یک نفر اینهمه مراحل و حالات مختلف را پیموده باشد و بالاخره فیلسوف و ریاضیدان و منجّم هم باشد؟ پس تکلیف ما در مقابل این آش درهمجوش چیست؟ اگر به شرح حال خیام در کتب قدما هم رجوع بکنیم، به همین اختلاف نظر برمیخوریم.

اساس کار ما روی یک مشت رباعی فلسفی قرار گرفته است که به اسم خیام، همان منجم و ریاضیدان بزرگ، مشهور است و یا به خطا به او نسبت میدهند. اما چیزی که انکارناپذیر است، این رباعیات فلسفی در حدود قرن 5 و 6 هجری به زبان فارسی گفته شده.

تاکنون قدیمترین مجموعهی اصیل از رباعیاتی که به خیام منسوب است، نسخهی «بودلن» آکسفورد میباشد که در سنهی 865 در شیراز کتابت شده، یعنی سه قرن بعد از خیام، و دارای 158 رباعی است، ولی همان ایراد سابق کم و بیش به این نسخه وارد است. زیرا رباعیات بیگانه نیز درین مجموعه دیده میشود.

تنها سند مهمی که از رباعیات اصلی خیام در دست میباشد، عبارتست از رباعیات سیزدهگانهی «مونس الاحرار» که در سنهی 741 هجری نوشته شده، و در خاتمهی کتاب رباعیات روزن استنساخ و در برلین چاپ شده. رباعیات مزبور علاوه بر قدمت تاریخی، با روح و فلسفه و طرز نگارش خیام درست جور میآیند. پس در اصالت این سیزده رباعی و دو رباعی [نقل شده در] «مرصادالعباد» که یکی از آنها در هر دو تکرار شده، شکی باقی نمیماند و ضمناً معلوم میشود که گویندهی آنها یک فلسفهی مستقل و طرز فکر و اسلوب معین داشته، و نشان میدهد که ما با فیلسوفی مادی و طبیعی سر و کار داریم. از اینرو، با کمال اطمینان میتوانیم این رباعیات چهاردهگانه را از خود شاعر بدانیم و آنها را کلید و محکِ شناسایی رباعیات دیگر خیام قرار بدهیم. در این صورت، هر رباعی که یک کلمه و یا کنایه مشکوک و صوفیمشرب داشت، نسبتِ آن به خیام جایز نیست. ولی مشکل دیگری که باید حل بشود این است که میگویند خیام، به اقتضای سن، چندینبار افکار و عقایدش عوض شده، در ابتدا لاابالی و شرابخوار و کافر و مرتد بوده و آخر عمر سعادت رفیق او شده، راهی به سوی خدا پیدا کرده و شبی روی مهتابی مشغول بادهگساری بوده، ناگاه باد تندی وزیدن میگیرد و کوزهی شراب روی زمین میافتد و میشکند. آن وقت خیام برآشفته به خدا میگوید:

ابریق می مرا شکستی ربی،

بر من در عیش را ببستی ربی،

من می خورم و تو میکنی بدمستی

خاکم به دهن مگر تو مستی ربی؟

خدا او را غضب میکند، فوراً صورت خیام سیاه میشود و خیام دوباره میگوید:

ناکرده گناه در جهان کیست؟ بگو

آن کس که گنه نکرده چون زیست؟ بگو

من بد کنم و تو بد مکافات دهی

پس فرق میان من و تو چیست؟ بگو

خدا هم او را میبخشد و رویش درخشیدن میگیرد و قلبش روشن میشود. بعد میگوید: «خدایا مرا به سوی خودت بخوان!» آن وقت مرغ روح از بدنش پرواز میکند!

این حکایت معجزهآسای مضحک بدتر از فحشهای نجمالدین رازی به مقام خیام توهین میکند، و افسانهی بچهگانهای است که از روی ناشیگری به هم بافتهاند. آیا میتوانیم بگوییم گویندهی آن چهارده رباعی محکم فلسفی که با هزار زخم زبان و نیشخندههای تمسخرآمیزش دنیا و مافیهایش را دست انداخته، در آخر عمر اشک میریزد و از همان خدایی که محکوم کرده، [با این زبان]، استغاثه میطلبد؟ شاید یک نفر از پیروان و دوستان شاعر برای نگهداری این گنج گرانبها، این حکایت را ساخته تا اگر کسی به رباعیات تند او بربخورد به نظر عفو و بخشایش به گویندهی آن نگاه کند و برایش آمرزش بخواهد!

از این قبیل افسانهها دربارهی خیام زیاد است که قابل ذکر نیست، و اگر همهی آنها جمعآوری بشود، کتاب مضحکی خواهد شد. فقط چیزی که مهم است به این نکته برمیخوریم که تأثیر فکر عالی خیام در یک محیط پست و متعصب خرافاتپرست چه بوده، و ما را در شناسایی او بهتر راهنمایی میکند. زیرا قضاوت عوام و متصوفین و شعرای درجهی سوم و چهارم که به او حمله کردهاند از زمان خیلی قدیم شروع شده و همین علت مخلوط شدن رباعیات او را با افکار متضاد به دست میدهد. کسانی که منافع خود را از افکار خیام در خطر میدیدهاند تا چه اندازه در خراب کردن فکر او کوشیدهاند.

[با بررسی رباعیهای خیام] میتوانیم به طور صریح بگوییم که خیام از سن شباب تا موقع مرگ، مادی، بدبین و ریبی بوده (و یا فقط در رباعیاتش اینطور مینموده) و یک لحن تراژیک دارد که به غیر از گویندهی همان رباعیات چهاردهگانهی سابق کس دیگری نمیتواند گفته باشد، و قیافهی ادبی و فلسفی او به طور کلی تغییر نکرده است. فقط در آخر عمر با یک جبر یأسآلودی حوادث تغییرناپذیر دهر را تلقی نموده و بدبینی که ظاهراً خوشبینی به نظر میآید اتخاذ میکند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق خیام شاعر، خیام فیلسوف 33 ص

دانلود مقاله زندگینامه ابن سینا

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله زندگینامه ابن سینا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله زندگینامه ابن سینا


دانلود مقاله زندگینامه ابن سینا

لینک و پرداخت دالنلود*پایین مطلب*

 

فرمت فایل:word (قابل ویرایش)

 

 

تعداد صفحه : 17

 

فهرست :

زندگینامه 

اخلاق و صفات

قبر ابوعلی سیانا

شاگردان ابن سینا

و ...

 

مقدمه

ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا و ابن سینا (یا پور سینا) (۳۵۹-۴۱۶ خورشیدی، ۳۷۰-۴۲۸ قمری، ۹۸۰-۱۰۳۷ میلادی، زادهٔ روستایی در نزدیکی بخارا، [۱] درگذشت در همدان[۲] ) پزشک ایرانی [۳][۴][۵]، مشهورترین و تاثیر گذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانی اسلامی بود.[۶] وی ۴۵۰ کتاب در زمینه‌های گوناگون نوشته‌است که تعداد زیادی از آن‌ها در مورد پزشکی و فلسفه‌است. جرج سارتن او را مشهورترین دانشمند سرزمین‌های اسلامی می‌داند که یکی از معروف‌ترین‌ها در همهٔ زمان‌ها و مکان‌ها و نژادها است. کتاب معروف او کتاب قانون است.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگینامه ابن سینا