هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد زندگینامه دکتر محمد معین 4ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد زندگینامه دکتر محمد معین 4ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

زندگینامه دکتر محمد معین

دکتر محمد معین در 9 اردیبهشت 1297 در خانواده ای مذهبی بدنیا آمد. در عرض 5 روز پدر و مادرش را از دست دادو تربیت اش به جد پدریش معین العلما سپرده شد. پس از گذراندن دوره ی ابتدایی و متوسطه در مدرسه عالی دار المعلمین در رشته فلسفه و ادبیات پذیرفته شد.فرانسه را آموختو در حضور استادان فرانسوی در مورد "لرد بایرون" شاعر انگلیسی سخنرانی کرد.در 1313 مدرک لیسانس اش را دریافت کرد.رساله ای تحقیقی "خواجه حافظ شیرین سخن"و دو کتاب "روان شناختی تربیتی"و "ایران از اغاز تا اسلام" را به فارسی ترجمه کرد.در سال 1318 معاونت اداره ی دانشسراهای مقدماتی و دبیری دانشسرای عالی را به او سپردند.در دوره ی دکترای زبان و ادبیات فارسی ثبت نام کرد و بعد از 2سال موفق به کسب درجه ی دکترا شد.

چند رساله ی پهلوی را به فارسی امروز برگرداند و چند مقاله تحقیقی درباره مسایل لغوی و ادبی مربوط به زبان پهلوی و پارسی باستان انتشار داد.

برهان قاطع را تصحیح نمود.در همین زمان با استاد علی اکبر دهخدا آشنا می شود و این فصل نوینی برای ادبیات فارسی بود. بعد از در گذشت استاد علامه دهخدا کار نظارت بر امور چاپ بنا به وصیت استاد به طور کلی تحت سرپرستی دکتر معین قرار گرفت و هم چنین استاد محمد معین بنا به وصیت نیما یوشیج_پدر شعر نو_ نشر آثار وی را هم به عهده گرفت و کتاب "افسانه و رباعیت" را که شامل منظومه افسانه و 261 رباعی نیما می باشد را به چاپ رساند. از 1342 چاپ فرهنگ فارسی را شروع شد و در سال 1345 سه جلد از فرهنگ فارسی زیر نظر استاد "سید جعفر شهیدی" به چاپ رسیدو دکتر معین در این زمان در آمریکا را تدریس و سخنرانی می پرداخت و مسئولیت را به دوست و همکارش استاد شهیدی سپرده بود.

دکتر معین سالهای پایان عمر را در خاموشی و تنهایی سپری کردو پس از گذران ۵۳ سال زندگی در کما سرای فانی را در ظهر گرم 13 تیرماه 1350 به خاک پرستان سپرد و ایران و ادبیات فارسی را تنها گذاشت و به بزرگ مردان ایران و جهان پیوست.

تألیفات

۱. ستاره ناهید یا داستان خرداد و امرداد (نثر و نظم) .

۲. حافظ شیرین سخن، دو جلد.

۳. یک قطعه شعر در پارسی باستان.

۴. یوشت فریان و مرزبان نامه.

۵. علامه محمد قزوینی، در سالنامه پارس و نیز مجله فرهنگستان چاپ شد.

۶. شاهان کیانی و هخامنشی در آثار الباقیه.

۷. ارداویرافنامه

۸. روزشماری در ایران باستان و آثار آن در ادبیات پارسی.

۹. پورداوود، ترجمه احوال و آثار.

۱۰. مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، با مقدمه مشروح به زبان فرانسه به قلم هانری کربن.

۱۱. شماره هفت و هفت پیکر نظامی.

۱۲. حکمت اشراق و فرهنگ ایران.

۱۳. قاعده‌های جمع در زبان فارسی، شماره اول از سلسله انتشارات طرح دستور زبان فارسی.

۱۴. اسم مصدر- حاصل مصدر، شماره دوم از سلسله انتشارات طرح دستور زبان فارسی.

۱۵. امیر خسرو دهلوی.

۱۶. برگزیده نثر فارسی، شماره اول (دوره‌های سامانیان، آل بویه).

۱۷. آیینه سکندر.

۱۸. اضافه، بخش نخست، شماره سوم از سلسله انتشارات طرح دستور زبان فارسی.

۱۹. هورقلیا

۲۰. لغات فارسی از ابن سینا.

۲۱. برگزیده شعر فارسی، شماره اول (دوره‌های طاهریان، صفاریان، سامانیان و آل بویه).

۲۲. نصیرالدین طوسی، زبان ادبیات پارسی.

۲۳. دوره کامل فرهنگ فارسی، شامل لغات فارسی، لغات و ترکیبات عربی متداول در فارسی، لغات اروپایی که به تدریج در فارسی وارد شده و اعلام اشخاص، اعلام جغرافیایی، در هفت هزار و نهصد صفحه و در شش مجلد.

۲۴. فرهنگ دستور زبان فارسی، شامل مباحث دستوری.

ویرایش کتب

۱. دانشنامه علائی تألیف ابن‌سینا، بخش دوم، علم برین.

۲. چهار مقاله تألیف نظامی عروضی سمرقندی، با شرح لغات و توضیح عبارات مشکل و نسخه بدلها.

۳. مجموعه اشعار دهخدا. با مقدمه مشروح در ترجمه احوال و آثار وی.

۴. جامع الحکمتین تألیف ناصر خسرو، به همراهی هانری کربن (فارسی- فرانسوی).

۵. شرح قصیده ابوالهیثم، به همکاری هانری کربن (فارسی- فرانسوی).

۶. برهان قاطع تألیف محمد حسین بن خلف تبریزی، دوره در چهار مجلد.

۷. جوامع الحکایات تألیف سدید الدین محمد عوفی.

۸. عبهر العاشقین تألیف روزبهان بقلی شیرازی، به همکاری هانری کربن (فارسی- فرانسوی).

ترجمه

۱. روانشناسی تربیتی، ترجمه از «علم النفس و آثاره فی التربیه و التعلیم» (عربی)، تألیف علی الجارم و مصطفی امین.

۲. کتیبه‌های پهلوی، ترجمه از انگلیسی، به قلم و. ب. هینگ.

۳. خسرو کواتان و ریدک وی، ترجمه از پهلوی.

۴. ایران، تألیف دکتر ر. گیرشمن (فرانسوی- انگلیسی).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد زندگینامه دکتر محمد معین 4ص

تحقیق درمورد دکتر محمد معین 4ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد دکتر محمد معین 4ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

دکتر محمد معین

نهم اردیبهشت ماه 1297 هجری شمسی درخانواده ای از علمای روحانی رشت، پسربچه ای پا به دنیا گذاشت. اوکه اولین فرزند خانواده بود توسط جد پدریش شیخ محمد تقی معین العلما (محمد) نام گذاری شد. خانه آن دریکی ازمحلات اصلی رشت قرارداشت وهمراه با جد پدری وعمویش (حسن) دراین خانواده زندگی می کردند.

محمد پدرش را خیلی کم می دید چون (شیخ ابوالقاسم) طلبه علوم دینی بودوسخت مشغول آموختن علوم قدیمه ودینی نزد پدرش ودیگر مدرسان مشهور شهر رشت بود. تنها چیزی که از پدر درخاطرمحمد نقش بسته بود عادت بعد از نماز پدرش بودکه سر انگشت های دو دست را باهم تماس می داد ودرحالی که به آن خیره می شد وزیرلب جملاتی را زمزمه می کرد. محمد ازاین کار چیزی سر درنمی آورد اما سعی می کرد مثل او چهارزانو بنشیند وکارهایش را تقلید کند وبعدها فهمید که پدرش درتعقیبات نماز آیه الکرسی را می خواند. مدتی بودکه وضعیت گیلان آشفته بود وخانواده معین هم نیز به هم خورده بودند وبعد ازکسالتی که مادر محمد عارض شده بود پدر او نیز به شدت مریض شد واو را به خانه نزدیکان بردند وشب 13 شعبان بود که محمد را به نزد پدرش بردند ودراین شب کنار پدر ماند وفردا یعنی درروز14 شعبان که ناگهان خبر ناگواری از منزلشان رسید وهمه چیز را برهم زد. مادرش بطور ناگهانی فوت کرده بودولی محمد به درستی نمی دانست چه اتفاقی افتاده است. واما می دید که با این خبر حال پدر بدتر شد. ودرست 5 روز دیگر محمد از صدای ناگهانی گریه وزاری اقوامش متحیر شد. وصدا از اتاقی درآمد که پدرش درآن خوابیده بود ووقتی که به داخل اتاق دوید دید که روی پدرش را با پارچه سفید پوشانده وپدرش آرام خوابیده بود.واز همهمه وگریه وزاری مردم توانست کسی را ببیند که او را صدا می زند. محمد محمد ویک دفعه کسی او را بغل گرفت وبوسید وگفت: محمد جان چه زود یتیم شدی.

وبعد از مرگ پدرومادر مراقبت او را برادر کوچکش علی که جد پدریش (شیخ محمد تقی معین العلما) برعهده گرفت ومحمد پسربچه ای کنجکاو وبا استعدادی بود وچیزهای زیادی درزیر سایه پدربزرگ یاد گرفت. ووقت مدرسه گرفتن محمد شد که درآن ایام مدرسه امروزی نبود واین پدربزرگ بودکه او را به مکتب فرستاد وسخت گیری استادها دل خوشی برای معین نبود. از اینکه هم مکتبی های او را به فلک می بستند بسیار ناراحت می شد. البته اوضاع رشت به دلیل قیام جنگلیها وسنگر بندی انگلیسی ها دراطراف شهر آنچان به هم ریخته بود که مکتب ها تعطیل شد.

وبعداز سرکوبی قیام جنگلی ها وشهادت میرزا کوچک خان شعله انقلاب گیلان رو به خاموشی گذاشت و از سوی سپاهان دولت به ظاهر امنیت برقرار شده و زندگی شهرها روال عادی خود را پیدا کرد. و محمد دوباره به مکتب رفت و اما بیشتر از کتابخانه پدربزرگش چیزی می آموخت تا از مکتب. در همین دوران بودکه صرف و نحو عربی وقسمتی از علوم قدیمی را نزد پدربزرگش و مرحوم سید مهدی رشت آبادی قرار گرفت. و بعد از تعطیل شدن مکتب به مدارس امروزی مجدد در کلاس سوم ابتدایی پذیرفتند و او تا کلاس ششم در همان مدرسه (دبیرستان اسلامی امروزه) درس خواندو در سال 1304 هـ .ش موفق به اخذ تصدیق نامه نهایی دوره ابتدایی شد.

و در سال 1305 در میان مردم شوروشوقی ایجاد شد و اداره جدیدی افتتاح شد به نام اداره احصائیه که به مردم شناسنامه یا سجل می داد و به خاطر لقب پدر بزرگ او معین العلما بود محمد به اسم معین لقب گرفت محمد را کلاس اول متوسط را نیز در همان مدرسه خواند و بعد به مدرسه متوسطه نمره دولتی رشت منتقل شد. پس ز دو سال توانست شهادت نامه اول متوسطه را دریافت کرد و اداره معارف گیلان هر سال دو سه نفر از شاگردان ممتاز را انتخاب می کرد و برای تهران با هزینه دو تومان می فرستاد. و محمد بخاطر این که سال چهارم را با معدل ممتاز نماز کرد. بود جزء همین گروه شد. و او به تهران رفت و در مدرسه عالی دارلمعلمین تهران نام نویسی کرد و مدت این دوره 3 سال بود و او دانشجویی صبور و پر استعداد و در کارخود خیلی دقیق بود و به طوری که در سال سوم به زبان فرانسوی مسلط شد و در حضور استاد فرانسوی درباره (لردبایرون) شاعر مشهور انگلیسی قرن نوزدهم سخرانی کرد و در خردادماه 1313 با ارائه رساله ای به زبان فرانسه در موصوع شعر (لونکت دولیل و مکتب پاراناس) موفق به اخذ درجه لیسانس در ادیبان و فلسفه با نمره ممتاز شد. و بعد از اخذ لیسانس در سال 1314 به مدت 6 ماه به سربازی رفت و در دانشکده افسری احتیاط در درجه افسر وظیفه بود و در مهرماه به دبیرستان شاهپور اهواز به استان خوزستان فرستاده شد. و بعد از سه ماه در کاردانی ولیاقت در آن سن و سال کم به ریاست دانشسرای شبانه روزی منصوب شد. و بعد از چندی به صورت مکاتبه ای در رشته روانشناسی انیستیتو روانشناسی بروکسل (بلژیک) نام نویسی کرد و در فنون مختلفی مثل: خط شناسی قیافه شناسی و مغز شناسی قرار گرفت و موفق به مدرک فارغ التحصیلان شد.

محمد معین توانست رساله (حافظ شیرین سخن) روانشناسی تربیتی نوشته علی الجارم و مصطفی امین را از عربی و (ایران از آغاز تا اسلام) و همچنین نوشته پروفسور گریشمن می کردند آشنا کند. و محمد معین در سال 1318 از اهواز به تهران انتقال یافت ادبیات موفق شد شرکت کند وبعد از مدتی در یک جلسه از استادان درباره ادبیات ایران باستان و غیره مورد سؤال قرار رگرفت و به تمام آنها جواب قانع کننده ای داد و همچنین از طرف استاد راهنمایی او یعنی ملک الشعرای بهار پرسش هایی شد. و بعد از چند دققیه برای نتیجه جلسه تعطیل شد. و بعد از چند دقیقه جلسه برگزار شد و رئیس هیئت نظارت نتیجه رأی را چنین اعلام کرد. ‹‹رساله آقای محمد معین از هر حیث قابل تمجید و تحسین تشخیص داده شده و آقای معین در زبان فارسی و ادبیات آن دکتر شناخته شده و به آن تبریک می گوییم.

و پس از گرفتن دکترا ابتدا به عنوان دانشیار و سپس استاد کرسی دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی برگزیده شد و درحالی که مشغول کارهای پژوهشی خود بود تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را نیز برعهده گرفت.

دکتر معین از سال 1317 در اهواز کار تصحیح برهان قاطع را شروع کردو بعد از پشتکارهای طاقت فرسا توانست بعد از 12 سال تمام کندو بعد از انتشار برهان قاطع سیل نام های تشکرآمیزی از سوی ایران شناسان و دانشگاه های خارجی که از او برای سخنرانی و یا تدریس دعوت کردند. و یک بار به دعوت دانشگاه هاروار برای بازدید از مؤسسات فرهنگی و علمی به آمریکا رفت و بعد از مدتی به کتابخانه های لندن و پاریس رفت.

در سال 1342 چاپ فرهنگ فارسی شروع شد و همزمان با چاپ فرهنگ از دکتر معین برای تدریس و سخنرانی در نیمه دوم سال تحصیلی دانشگاه پرینستون آمریکا دعوت شد. بعد از مدتی دکتر معین خبر رسید که در ترکیه کنفرانسی تحت عنوان میراث مشترک فرهنگی از طرف سازمان عمران منطقه ترکیه برگزار خواهد شد. و دکتر معین از سوی دولت مأموریت یافت و به ترکیه رفت و به منظور شناساندن ایران به شرکت کنندگان کنفرانس هایی ترتیب بدهد.

دکتر معین همراه با استاد مجتبی مینوی و دکتر نصر به ترکیه رفت و طی10 روز سخنرانی متعددی در موضوع مختلف به زبان انگلیسی برای شرکت کنندگان ایراد کرد.

و بعد از انجام کنفرانس دکتر معین در هشتم آذر ماه به تهران برگشت ودکتر معین با این که به دلیل فعالیت های متعددی در کنفرانس بسیار خسته بود بدون هیچ استراحتی در جلسه مدافعه یکی از دانشجویان به دانشگاه تهران رفت.

و هنوز بانگ الله اکبر از منازه ای مسجد دانشگاه تهران برنخواسته بود که حادثه ای در اتاق مدیران گروه ادبیات فارسی همه را شوکه داد و دکتر معین درحالی که می خواست موافقت خود را با پذیرفتن یافتن پایان نامه تحصیلی یکی از دانشجویان دوره دکترای اعلام کند و یکباره به کف اتاق افتاد و بی هوش شد.

و بلافاصله او را به بیمارستان آریا رساندند و بستری کردند و پزشکان بعد از بررسی و عکسبرداری ضایعه ای که در مغز دکتر به وجود آمده بود و تصمیم اما متأسفانه هنگام تزریق ماده رنگی و دکتر معین به حالت اغما رفت و عدم خروج دکتر معین از حالت اغما باعث شد تا در 14 مرداد 1346همراه همسرش به بیمارستان (توتردام فرترال) از مهمترین بیمارستان های کانادا اعزام شود طی 3 ماه بستری شدن در بیمارستان سه عمل جراحی بر روی مغز وی صورت گرفت ولی هیچ نتیجه ای بدست نیاوردند.

وبعد از چهارونیم سال گذشت. و بی آنکه دکتر برای لحظه ای بتواند کسی را بشناسد و یا کلمه ای بر زبان آورد و سرانجام در خاموشی و تنهایی، بزرگ مرد لغت و سخن در نیم روز گرم سیزدهم تیرماه 1350چشم از جهان فانی فروبست.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد دکتر محمد معین 4ص

جرایم مبهم بزه های نا معین 20ص

اختصاصی از هایدی جرایم مبهم بزه های نا معین 20ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

جرایم مبهم ( بزه های نا معین )

یک اصل مشهور در حقوق باستان می گوید

legeNullum crimensine یعنی هیچ عملی را بدون قانون نمی توان جرم دانست و اصلی دیگر مقرر می دارد : Nulla pena Sine lege بدین معنی که : اعمال هیچ کیفری بدون قانون مجاز نیست و بلاخره در حقوق رم باستان اصلی دیگر وجود دارد که می گوید : Nullum crimen sine poena یعنی : هیچ عملی جرم نیست مگر اینکه ( قانوناً ) کیفری برای آن تعیین شده باشد . مجموعه این اصول را در حقوق کنونی به اصل قانونی بودن جرم و مجازات تعبیر می نمایند .

بدیهی است چنین اصلی منحصر به حقوق لاتین نبوده بلکه قرآن عظیم نیز در آیاتی بسیار عقوبت کردار ناپسند انسانها را منوط به آگاه نمودن قبلی او از مکافات عمل خویش می داند .

مثلاً در آیه 104 از سوره مبارکه انعام می فرماید :

(قد جائکم بصائر من ربکم فمن ابصر فلنفسه و من عمی فعلیها)

یعنی : آیات الهی ( کتب آسمانی ) که سبب بصیرت شماست از جانب خدا آمد پس هر کس بصیرت یافت سعادتمند شد و آنکه کور بماند به زیان افتاد . یا در آیه 2 از سوره مبارکه اعراف فرموده است :

( کتاب انزل الیک فلا یکن فی صدرک حرج منه لتنذر به و ذکری للمومنین ) ای رسول گرامی کتابی بزرگ بر تو نازل شد پس دلتنگ ( از انگار آن ) مباش تا مردم را به آیات عذابش بترسانی و مؤمنان را به بشارتش یاد آور شوی . و سر انجام در آیه کریمه 15 از سوره مبارکه اسرا می فرماید :

( و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا ) بدین مفهوم که ( و ما تا رسول نفرستیم و بر خلق اتمام حجت نکنیم ) هرگز کسی را عذاب نخواهیم کرد .

در حدیث معروف رفع نیز پیامبر بزرگوار اسلام ( ص ) یکی از موارد رفع مسئولیت را ( بما لا یعلمون ) تعیین فرموده اند . از این آیات و روایات قاعده قبح عقاب بلا بیان حاصل می شود که بر اساس آن هیچکس را نمی توان بخاطر اعمالش مجازات نمود مگر آنکه قبلاً ممنوعیت آن عمل اعلام شده باشد .

در مقابل این اصل روش های کیفری دیگری نیز وجود دارد که اصل مذکور را نپذیرفته و حتی با آن به مخالفت نیز پرداخته اند مثلاً در راهنمای حقوق کیفری جمهوری شوراها ( شوروی سابق ) که در تاریخ 12 دسامبر 1919 به تصویب رسیده است پدیده جرم چنین تعریف می شود :

( هر عمل یا خودداری از عملی که از نظر اجتماعی مضر و خطرناک باشد ) و در مجموعه قوانین کیفری همان کشور مصوب سال 1926 آمده است ( اگر عملی که از نظر اجتماعی مضر و خطرناک است صراحتاً در این قانون پیش بینی نشده باشد مبنا و محدوده مسئولیت بر اساس مواد قانونی که ماهیتش به آن جرایم بیشتر نزدیک است معین می شود ) عمده ایرادات مخالفان اصل قانونی بودن جرم و مجازات آن است که مرتکبین بعض ازجرایم ممکن است برای ارتکاب بزه به وسایلی متشبث شوند که به ظاهر شکل قانونی داشته باشد و بدین ترتیب جامعه از نظر دفاع در قبال خطرات اعمال بزهکارانه مجرمین عاجز می ماند .

به هر حال مبحث جرایم مبهم یا بزه های نا معین از همین جا آغاز می شود . مناقشه اصلی آن است که هر گاه هدف نهایی مجازات را حفظ نظم و امنیت عمومی بدانیم ناگزیرباید پذیرفت که جرم یا پدیده جزایی که از جوامع انسانی نشأت می گیرد می تواند به صورتی واقع شود که در هیچ یک از مواد قانونی نگنجد .

نمونه بارز این گونه جرایم سوءاستفاده هایی است که از رایانه ها به عمل می آید . بدیهی است پیش از ابداع کامپیوتر موضوع سرقت اطلاعات رایانه ای و یا اخلال در وسایل کامپیوتری متصور نبود و اکنون نیز با پیشرفت تکنولوژی و ایجاد وسایلی جدید مانند شبکه های اینترنت امکان وقوع اقداماتی علیه اشخاص و اموال بوجود آمده است که در قوانین کشورها پیش بینی نشده است . به عبارت دیگر توسعه تکنولوژیک جرایم غیر قابل تصوری را ممکن ساخته است .

هر چند در حقوق انگوساکسون جرایم به نحوی گسترده بیان شده اند اما رویه های قضایی نیز می تواند در صدور احکام کیفری نقش مؤثر داشته باشند به همین جهت در کامن لا از عنصر قانونی جرم کمتر بحث شده است و حتی در بعض نظریات آمده است که جرم از سه عنصر مادی Actusreus روانی mensrea و فقدان دفاع معتبر تشکیل می شود در حالیکه طبق نظریه ای دیگر جرم فقط از دو عنصر مادی و روانی تشکیل می گردد و عنصری دیگر برای آن متصور نیست .

روش قضایی کنونی ما چگونه است ؟

از بدو پیروزی انقلاب مشروطه اصل قانونی بودن جرم و مجازات به صورتی مدون وارد روش قضایی ایران شد و محاکم ما آن را اساس رسیدگی های کیفری خویش قرار داده اند اصل دوازدهم قانون اساسی مشروطیت مقرر می داشت ( حکم و اجرای هیچ مجازاتی نمی شود مگر به موجب قانون ) به همین سبب در ماده 2 قانون مجازات عمومی سابق قید گردیده بود که ( هیچ امری را نمی توان جرم دانست مگر آنکه به موجب قانون برای آن مجازات یا اقدامات تأمینی و تربیتی تعیین شده باشد ) .

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز اصل سی و دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی چنین مقرر می دارد ( هیچکس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می کند ) . در اصل سی و هفتم قانون اساسی نیز آمده است که ( اصل برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود ) . اگر چه دو اصل اخیرالذکر صراحت اصل دوازدهم قانون اساسی زمان مشروطیت را ندارد اما به هر حال رسیدگی های قضایی را مقیدبه رعایت موازین قانونی آن هم دردادگاه صالح می نماید . این امر در اصل سی و ششم قانون اساسی به نحوی روشنتر بیان شده است ( حکم به مجازات و اجراء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد ) . بنا بر این صدور حکم به مجازات اشخاص بدون رعایت قانون خلاف اصول قانون اساسی خواهد بود . به همین جهت ماده اول


دانلود با لینک مستقیم


جرایم مبهم بزه های نا معین 20ص

برنامه حسابداری در محیط ساده و روان excel ( حساب کل - معین - تفصیلی - روزنامه )

اختصاصی از هایدی برنامه حسابداری در محیط ساده و روان excel ( حساب کل - معین - تفصیلی - روزنامه ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

برنامه حسابداری در محیط ساده و روان excel ( حساب کل - معین - تفصیلی - روزنامه )


برنامه حسابداری در محیط ساده و روان excel  ( حساب کل - معین - تفصیلی - روزنامه )

برنامه حسابداری تحت اکسل ، دفتر روزنامه و کل

این برنامه امکانات زیر را داراست :

1 - ثبت اسناد حسابداری با اطلاعات کامل ( عطف تاریخ عطف وارده صادره شرح ردیف )

2 - انتخاب حسابها از طریق فرم برای کاربری ساده تر و راحت تر

3 - تعریف کدینگ خطی خودکار برای حسابهای کل و معین و تفصیلی

4 - امکان جستجو و چاپ سند خودکار با فرمت استاندارد جهت گزارشات

5 - گزارش ماهانه تراز حسابهای کل ( یا هر بازه تاریخی دیگری )

6 - جدول تراز روزانه برای ماههای مختلف جهت بررسی صحت اسناد ثبت شده

7 - مشاهده تراز حسابهای کل به تفکیک گروه ها و حسابها


دانلود با لینک مستقیم


برنامه حسابداری در محیط ساده و روان excel ( حساب کل - معین - تفصیلی - روزنامه )

دانلود تحقیق دکتر محمد معین 4ص

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق دکتر محمد معین 4ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

دکتر محمد معین

نهم اردیبهشت ماه 1297 هجری شمسی درخانواده ای از علمای روحانی رشت، پسربچه ای پا به دنیا گذاشت. اوکه اولین فرزند خانواده بود توسط جد پدریش شیخ محمد تقی معین العلما (محمد) نام گذاری شد. خانه آن دریکی ازمحلات اصلی رشت قرارداشت وهمراه با جد پدری وعمویش (حسن) دراین خانواده زندگی می کردند.

محمد پدرش را خیلی کم می دید چون (شیخ ابوالقاسم) طلبه علوم دینی بودوسخت مشغول آموختن علوم قدیمه ودینی نزد پدرش ودیگر مدرسان مشهور شهر رشت بود. تنها چیزی که از پدر درخاطرمحمد نقش بسته بود عادت بعد از نماز پدرش بودکه سر انگشت های دو دست را باهم تماس می داد ودرحالی که به آن خیره می شد وزیرلب جملاتی را زمزمه می کرد. محمد ازاین کار چیزی سر درنمی آورد اما سعی می کرد مثل او چهارزانو بنشیند وکارهایش را تقلید کند وبعدها فهمید که پدرش درتعقیبات نماز آیه الکرسی را می خواند. مدتی بودکه وضعیت گیلان آشفته بود وخانواده معین هم نیز به هم خورده بودند وبعد ازکسالتی که مادر محمد عارض شده بود پدر او نیز به شدت مریض شد واو را به خانه نزدیکان بردند وشب 13 شعبان بود که محمد را به نزد پدرش بردند ودراین شب کنار پدر ماند وفردا یعنی درروز14 شعبان که ناگهان خبر ناگواری از منزلشان رسید وهمه چیز را برهم زد. مادرش بطور ناگهانی فوت کرده بودولی محمد به درستی نمی دانست چه اتفاقی افتاده است. واما می دید که با این خبر حال پدر بدتر شد. ودرست 5 روز دیگر محمد از صدای ناگهانی گریه وزاری اقوامش متحیر شد. وصدا از اتاقی درآمد که پدرش درآن خوابیده بود ووقتی که به داخل اتاق دوید دید که روی پدرش را با پارچه سفید پوشانده وپدرش آرام خوابیده بود.واز همهمه وگریه وزاری مردم توانست کسی را ببیند که او را صدا می زند. محمد محمد ویک دفعه کسی او را بغل گرفت وبوسید وگفت: محمد جان چه زود یتیم شدی.

وبعد از مرگ پدرومادر مراقبت او را برادر کوچکش علی که جد پدریش (شیخ محمد تقی معین العلما) برعهده گرفت ومحمد پسربچه ای کنجکاو وبا استعدادی بود وچیزهای زیادی درزیر سایه پدربزرگ یاد گرفت. ووقت مدرسه گرفتن محمد شد که درآن ایام مدرسه امروزی نبود واین پدربزرگ بودکه او را به مکتب فرستاد وسخت گیری استادها دل خوشی برای معین نبود. از اینکه هم مکتبی های او را به فلک می بستند بسیار ناراحت می شد. البته اوضاع رشت به دلیل قیام جنگلیها وسنگر بندی انگلیسی ها دراطراف شهر آنچان به هم ریخته بود که مکتب ها تعطیل شد.

وبعداز سرکوبی قیام جنگلی ها وشهادت میرزا کوچک خان شعله انقلاب گیلان رو به خاموشی گذاشت و از سوی سپاهان دولت به ظاهر امنیت برقرار شده و زندگی شهرها روال عادی خود را پیدا کرد. و محمد دوباره به مکتب رفت و اما بیشتر از کتابخانه پدربزرگش چیزی می آموخت تا از مکتب. در همین دوران بودکه صرف و نحو عربی وقسمتی از علوم قدیمی را نزد پدربزرگش و مرحوم سید مهدی رشت آبادی قرار گرفت. و بعد از تعطیل شدن مکتب به مدارس امروزی مجدد در کلاس سوم ابتدایی پذیرفتند و او تا کلاس ششم در همان مدرسه (دبیرستان اسلامی امروزه) درس خواندو در سال 1304 هـ .ش موفق به اخذ تصدیق نامه نهایی دوره ابتدایی شد.

و در سال 1305 در میان مردم شوروشوقی ایجاد شد و اداره جدیدی افتتاح شد به نام اداره احصائیه که به مردم شناسنامه یا سجل می داد و به خاطر لقب پدر بزرگ او معین العلما بود محمد به اسم معین لقب گرفت محمد را کلاس اول متوسط را نیز در همان مدرسه خواند و بعد به مدرسه متوسطه نمره دولتی رشت منتقل شد. پس ز دو سال توانست شهادت نامه اول متوسطه را دریافت کرد و اداره معارف گیلان هر سال دو سه نفر از شاگردان ممتاز را انتخاب می کرد و برای تهران با هزینه دو تومان می فرستاد. و محمد بخاطر این که سال چهارم را با معدل ممتاز نماز کرد. بود جزء همین گروه شد. و او به تهران رفت و در مدرسه عالی دارلمعلمین تهران نام نویسی کرد و مدت این دوره 3 سال بود و او دانشجویی صبور و پر استعداد و در کارخود خیلی دقیق بود و به طوری که در سال سوم به زبان فرانسوی مسلط شد و در حضور استاد فرانسوی درباره (لردبایرون) شاعر مشهور انگلیسی قرن نوزدهم سخرانی کرد و در خردادماه 1313 با ارائه رساله ای به زبان فرانسه در موصوع شعر (لونکت دولیل و مکتب پاراناس) موفق به اخذ درجه لیسانس در ادیبان و فلسفه با نمره ممتاز شد. و بعد از اخذ لیسانس در سال 1314 به مدت 6 ماه به سربازی رفت و در دانشکده افسری احتیاط در درجه افسر وظیفه بود و در مهرماه به دبیرستان شاهپور اهواز به استان خوزستان فرستاده شد. و بعد از سه ماه در کاردانی ولیاقت در آن سن و سال کم به ریاست دانشسرای شبانه روزی منصوب شد. و بعد از چندی به صورت مکاتبه ای در رشته روانشناسی انیستیتو روانشناسی بروکسل (بلژیک) نام نویسی کرد و در فنون مختلفی مثل: خط شناسی قیافه شناسی و مغز شناسی قرار گرفت و موفق به مدرک فارغ التحصیلان شد.

محمد معین توانست رساله (حافظ شیرین سخن) روانشناسی تربیتی نوشته علی الجارم و مصطفی امین را از عربی و (ایران از آغاز تا اسلام) و همچنین نوشته پروفسور گریشمن می کردند آشنا کند. و محمد معین در سال 1318 از اهواز به تهران انتقال یافت ادبیات موفق شد شرکت کند وبعد از مدتی در یک جلسه از استادان درباره ادبیات ایران باستان و غیره مورد سؤال قرار رگرفت و به تمام آنها جواب قانع کننده ای داد و همچنین از طرف استاد راهنمایی او یعنی ملک الشعرای بهار پرسش هایی شد. و بعد از چند دققیه برای نتیجه جلسه تعطیل شد. و بعد از چند دقیقه جلسه برگزار شد و رئیس هیئت نظارت نتیجه رأی را چنین اعلام کرد. ‹‹رساله آقای محمد معین از هر حیث قابل تمجید و تحسین تشخیص داده شده و آقای معین در زبان فارسی و ادبیات آن دکتر شناخته شده و به آن تبریک می گوییم.

و پس از گرفتن دکترا ابتدا به عنوان دانشیار و سپس استاد کرسی دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی برگزیده شد و درحالی که مشغول کارهای پژوهشی خود بود تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را نیز برعهده گرفت.

دکتر معین از سال 1317 در اهواز کار تصحیح برهان قاطع را شروع کردو بعد از پشتکارهای طاقت فرسا توانست بعد از 12 سال تمام کندو بعد از انتشار برهان قاطع سیل نام های تشکرآمیزی از سوی ایران شناسان و دانشگاه های خارجی که از او برای سخنرانی و یا تدریس دعوت کردند. و یک بار به دعوت دانشگاه هاروار برای بازدید از مؤسسات فرهنگی و علمی به آمریکا رفت و بعد از مدتی به کتابخانه های لندن و پاریس رفت.

در سال 1342 چاپ فرهنگ فارسی شروع شد و همزمان با چاپ فرهنگ از دکتر معین برای تدریس و سخنرانی در نیمه دوم سال تحصیلی دانشگاه پرینستون آمریکا دعوت شد. بعد از مدتی دکتر معین خبر رسید که در ترکیه کنفرانسی تحت عنوان میراث مشترک فرهنگی از طرف سازمان عمران منطقه ترکیه برگزار خواهد شد. و دکتر معین از سوی دولت مأموریت یافت و به ترکیه رفت و به منظور شناساندن ایران به شرکت کنندگان کنفرانس هایی ترتیب بدهد.

دکتر معین همراه با استاد مجتبی مینوی و دکتر نصر به ترکیه رفت و طی10 روز سخنرانی متعددی در موضوع مختلف به زبان انگلیسی برای شرکت کنندگان ایراد کرد.

و بعد از انجام کنفرانس دکتر معین در هشتم آذر ماه به تهران برگشت ودکتر معین با این که به دلیل فعالیت های متعددی در کنفرانس بسیار خسته بود بدون هیچ استراحتی در جلسه مدافعه یکی از دانشجویان به دانشگاه تهران رفت.

و هنوز بانگ الله اکبر از منازه ای مسجد دانشگاه تهران برنخواسته بود که حادثه ای در اتاق مدیران گروه ادبیات فارسی همه را شوکه داد و دکتر معین درحالی که می خواست موافقت خود را با پذیرفتن یافتن پایان نامه تحصیلی یکی از دانشجویان دوره دکترای اعلام کند و یکباره به کف اتاق افتاد و بی هوش شد.

و بلافاصله او را به بیمارستان آریا رساندند و بستری کردند و پزشکان بعد از بررسی و عکسبرداری ضایعه ای که در مغز دکتر به وجود آمده بود و تصمیم اما متأسفانه هنگام تزریق ماده رنگی و دکتر معین به حالت اغما رفت و عدم خروج دکتر معین از حالت اغما باعث شد تا در 14 مرداد 1346همراه همسرش به بیمارستان (توتردام فرترال) از مهمترین بیمارستان های کانادا اعزام شود طی 3 ماه بستری شدن در بیمارستان سه عمل جراحی بر روی مغز وی صورت گرفت ولی هیچ نتیجه ای بدست نیاوردند.

وبعد از چهارونیم سال گذشت. و بی آنکه دکتر برای لحظه ای بتواند کسی را بشناسد و یا کلمه ای بر زبان آورد و سرانجام در خاموشی و تنهایی، بزرگ مرد لغت و سخن در نیم روز گرم سیزدهم تیرماه 1350چشم از جهان فانی فروبست.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق دکتر محمد معین 4ص