هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه کامل مقایسه مبانی فکری و سنت شعری رودکی و نیما یوشیج

اختصاصی از هایدی دانلود پروژه کامل مقایسه مبانی فکری و سنت شعری رودکی و نیما یوشیج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 77

 

عنوان طرح پژوهشی: مقایسة مبانی فکری و سنت شعری

رودکی (پدر شعر فارسی) و نیما یوشیج (پدر شعر نو فارسی)

 

فهرست

عنوان صفحه

گستردگی انواع قالب‌های شعری در شعر رودکی 2

گستردگی انواع قالب‌های شعری در اشعار نیما یوشیج 6

رودکی و مدیحه‌سرایی در اشعار او 17

نیما یوشیج و مدیحه‌سرایی 24

ویژگیهای اشعار رودکی 30

ویژگیهای اشعار نیما 40

فهرست منابع و مآخذ 49

گستردگی انواع قالبهای شعری در شعر رودکی

رودکی به فراوانی سخن از دیرگاه شهرت داشته، چنانکه رشیدی سمرقندی (از شاعران نامدار قرن ششم) گفته است:

شعر او را بر شمردم سیزده ره صد هزار

هم فزون آید اگر چونانکه باید بشمری

به استناد این بیت مجموع اشعار رودکی به هزار یا یک میلیون و سیصد هزار می‌رسد. عوفی هم در لباب‌الالباب می‌گوید که «اشعار او به صد دفتر برآمده است». دریغا که از آثار گرانبهای پدر شعر فارسی تا امروز بیش از پانصد و پنجاه بیت از مأخذهای کهن بدست نیامده است. در این مقدار از سخن استاد تنها چند قصیده و قطعه و غزل و رباعی و پاره‌ای از مثنویهای چندگانه و بیت‌هائی پراکنده از دیگر سخنان وی می‌توان یافت.

دکتر رضا زاده شفق در این باره می‌فرماید: «رودکی در فنون سخن و انواع شعر مانند قصیده و رباعی و مثنوی و قطعه و غزل مهارت داشته و در هر طرز بخوبی کامیاب


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه کامل مقایسه مبانی فکری و سنت شعری رودکی و نیما یوشیج

تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه نیما 13 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه نیما 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

زندگی نامه نیما

در پائیز 1276 ( 21 آبان) در روستای یوش از روستاهای نور مازندران کودکی پا به عرصه وجود گذاشت که نامش را « علی» نهادند. پدرش کشاورز و گله دار بود و مادرش به فرهنگ و هنر علاقه داشت. کودکی علی در دامان طبیعت و در میان شبانان گذشت. با آرامش وحشی کوهستان انس گرفت و از زندگی پر ماجرا و زد و خورد های دنیای شبانان و کشاورزان تجربه ها آموخت و روح او با رمندگی و جهان دد و دام پیوند خورد. خواندن و نوشتن را به شیوۀ سنتی روستا نزد ملّای ده آموخت و به دلیل ناآرامی ها و سرکشی های کودکانه از استاد خویش جور ها دید. در آغاز نوجوانی با خانواده خود به تهران رفت و پس از گذراندن دوران دبستان برای آموختن زبان فرانسه وارد مدرسۀ « سن لویی» شد. سال های آغازین تحصیل او بر سرکشی و بد قلقی گذشت اما تشویق و دلسوزی یک معلم مهربان به نام « نظام وفا» طبع سرکش و روستایی او را رام کرد و در خط شاعری انداخت. "نظام وفا علاقه خاصی به نیما داشت و پس از خواندن شعر موشح نیما به نام «وفا» در حاشیه آن شعر چنین نگاشت :« روح ادبی شما قابل تعالی و تکامل است. من مدرسه را به داشتن چون شما فرزندی تبریک می گویم.»" (1)

آن سالهای نوجوانی علی جنگ جهانگیر اول در جریان بود و این جنگ تأثیر به سزایی در زندگی او گذاشت و اخبار جنگ را به زبان فرانسه می خواند. "آشنایی او با زبان فرانسه و استفاده از آثار ادبی شاعران فرانسوی پنجره تازه مقابل چشمان او گشود که بعدها در «منظومه افسانه» آشکار شد." (2)

او در سال 1300 تخلص نیما یوشیج را برای خود انتخاب کرد، درباره ی تخلص وی گفته اند: "ظاهراً به اعتبار نام یکی از اسپهبدان طبرستان و نام محل « نیما رستاق» در مازندران بوده است و یوشیج در لهجۀ طبری یعنی اهل یوش." (3)

در دوران جوانی دو بار دل به عشق داد که هر دو مورد عشق او نافرجام ماند و شکست در دو عشق ناکام روح سرکش و خاطر آشفتۀ شاعر را آشفته تر کرد و تأثیر روحی این دو اتفاق بر شاعر در لابه لای منظومه « افسانه» به چشم می خورد.

نیما در سال 1305 با دختری از خانواده میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل به نام عالیه خانم ازدواج کرد، ثمره این ازدواج پسری بود به نام « شراگیم» که تنها یادگار نیما و عالیه خانم شد." عالیه خانم به عنوان زنی که با شکیبایی بی نظیرش بسیاری از مسائل و مشکلات زندگی نه صرفاً با یک شاعر، بلکه با یک نابغه شاعر را تحمل کرد که در طول تاریخ ادبی کشورها، مطرح است." (4)

نیما در سال 1338 پس از سالهای زندگی در تهران همراه با همسرش عالیه خانم و تنها پسرش ، هنوز هم دلبسته به یوش بود و دلش هوای کوهستان کرده بود و خواست به دیدار طبیعت زادگاهش برود و با هزار سختی خودش را به یوش رساند و در راه بازگشت از مازندران به سرما خوردگی و ذات الریه مبتلا شد. پسرش شراگیم آخرین ساعات زندگی نیما را چنین توصیف می کند:"یازده شب بود و مادر هنوز بیدار، نیما بد جوری مریض بود. عالیه خانم تمام این یازده شب مثل پروانه دور نیما گشته بود، من کلاس چهارم دبستان بودم. می دیدم مادرم از پا در آمده است. آن شب به عالیه خانم گفتم بخوابد. مادر خوابید. نیما هم خوابیده بود بی حال بود. من نشستم به کشیدن طرحی از چهره ویکتورهوگو. بعد نیما را صدا زدم. پرسیدم نقاشی خوب است یا بد؟ و نگاهی کرد و گفت: باشد صبح. صبح همه چیز را بهتر می شود دید.« اما نیما نه صبح را دید و نه نقاشی مرا.» این آخرین شعر شفاهی نیما بود. آن شب چند بار صدایم کرد که بروم کنارش. رفتم، بغلم کرد، بغلش کردم. بغل کردنش وحشت آور بود ترسیدم مادرم را صدا زدم، نیما از حال رفت، چند بار صدایش زدم، سرش را بلندکرد. گفت: ها... این آخرین کلمه ای بود که از او شنیدم."(5)

" نیما با قلبی دردمند و رنج کشیده ، در سیزدهم دی ماه 1338 ، عطای همراهی معاصران را ، به لقایشان بخشید و روی در نقاب خاک کشید تا بسیاری از مرده پرستان ، بلافاصله بعد از مرگش به بلند کردن نامش بپردازند."(6)

مجموعه آثار نیماعبارتند از:

"الف) مجموعه شعر:

قصه رنگ پریده (1229)، افسانه (1300)، یاداشت ها ،خانواده سرباز(1305)، دو نامه (1329)، برگزیده اشعار، شعر من ، ماخ اولا ، شهر شب شهر صبح ، مرقد آقا (1309)، قلم انداز ، فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ، کندوی شکسته .

ب) نامه ها:

دنیا خانه من است، نامه های نیما به همسرش ، کشتی و توفان ، ستاره ها در زمین و ...

پ) اندیشه ها ی نظریه ها:

ارزش احساسات (1334) ، حرف های همسایه و....

ت)کتاب کودکان:

آهو و پرنده ها ، توکایی در قفس.

بخشی از آثار نیما به زبان های انگلیسی، فرانسه ، روسی و عربی ترجمه شده است." (7)

عوامل مؤثر در زندگی نیما:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه نیما 13 ص

تحقیق و بررسی در مورد نیما یوشیج

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد نیما یوشیج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 120

 

نیما یوشیچ

آغاز زندگی

علی نوری متلخص به نیما یوشیچ از پدری خان زاده به نام« ابراهیم» معروف به اعظام السلطنه و مادری از خاندان علم و هنر به نام« طوبی مفتاح» فرزند حکیم موزی شاعر و فیلسوف در 21 آبان ماه 1276 هجری شمسی برابر با 15 جمادی الثانی 1315 قمری و در زمان پادشاهی مظفرالدین شاه قاجار در دهکدة یوش در یکی از دهات شهرستان نور استان مازندران بدنیا آمد. پدرش، علی نوری با گله داری روزگار می گذراند و خود نیما از همان دوران کودکی تا سن دوازه سالگی با چراگاه ها و کوهستان ها و خلاصه با طبیعت زنده و سرسبز آشنایی نزدیک داشت و در میان چادرنشینان و قبایل کوهستانی به سر می برد. چنانکه خودش می گوید:

« زندگی بدوی من در بین شبانان و ایلخی بانان گذشت که به هوای چراگاه به نقاط دور، ییلاق- قشلاق می کنند و شب بالای کوهها ساعات طولانی با هم به دور آتش جمع می شوند. از تمام دورة بچگی من به جز زد و خورد های وحشیانه و چیزهای مربوط به زندگی کوچ نشینی و تفریحات ساده ی آنها در آرامش یکنواخت و کور و بی خبری از همه جا چیزی بخاطر ندارم.....»

آخوند یوش به نیما خواندن و نوشتن آموخت؛ نیما خودش در یکی از سخنرانی هایش به نحوه ی تحصیل دوره ی ابتدایی خودف نزد آخوند یوش اشاره یی می کند و می گوید:

«در همان دهکده که من متولد شدم خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده یاد گرفتم او ما را در کوچه باغها دنبال می کرد و به باد شکنجه و کتک می گرفت. پاهای نازک مرا به درختهای گزنه دار می بست و با کتک زدن مرا مجبور می کرد به از برکردن نامه هایی که معمولاً اهل خانواده ی دهاتی به هم می نویسند و خودش آنها را به هم چسبانده و برای من طومار درست کرده بود.»

همچنین در یادداشتی در سن 23 سالگی در سال 1299 درباره ی سرگذشت خود و حسرت گذشت روزگاران خوش بچگی خود با عنوان« روزگاران بچگی چه روز های خوشی است!» می نویسد:« هرگز فراموش نمی کنم روزهای بچگی راکه به سرعت می گذشت. خیالات گوناگون از هرطرف مرا احاطه داشت و بر تندی برق در من می گذشتند. هر خیالی مرا به وکار مخصوصی مایل می ساخت، اما چه نوع خیال و راجع به چه چیزی بود؟ آیا برای نزداعی با رفقای کوچکم بود؟ برای بردن حق دیگری؟ برای ردست آوردن محتمل؟ و آیا برای قبول قیدی بود؟

هرگزا ز این خیالات متراکم و بیهوده اعصار که شما اهل عالم را دچار خطاکاری و شقاوت ساخته است هیچ یک از این نوع نبود. خیالات بچگان، خیالات مقدسی است. شقاوت و خطاکاری در باطن آنها راه ندارد. آیا خیالات من راجع به امور زندگی بود؟نه آن هم بخوبی می گذشت و آسایش مرا فراهم می آوردند. انسان وقتی که تمام این خوشی ها از قبیل امنیت و سلامتی نصیب او گشت، فقر، گرسنگی و پریشانی از او دور می گردد. و خیالات پاکی که مخصوص انسان است و بر آن ممتاز می شود، او را احاطه خواهد داشت. تمام خیالات من راجع به چیزهایی خوبی بود، می خواستم فقط با آن شناسایی بر همسران خود تفوق یابم. این حس تفوق هیچوقت مرا تنها نمی گذاشت.

این نوع خیال همیش مرا تعقیب می نمود. در 15 سالگی گاهی میرفتم که مورخ شوم، گاهی نقاش می شدم، گکاهی مساح، و گاهی طبیعی دان.

... در من یک روح اخلاقی رو به تعالی بود. با یک علت پاک. یک روح بی آلایش زندگی می کردم. هر هنری که از فکر من تراوش می کرد، نمی دانید چقدر با آن اخلاق زینت می گرفت.

بزرگتران من همگگی زیادی هوش مرا تصدیق می کردند. هیچ حس حق ناشناسی در آنها وجود نداشت. مرا در هر هنری می شناختند زیرا که یک رابطه ی همسری، هم چشمی و هم در سی میان من و آنها نبود. همیشه وجود این نوع روابط و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد نیما یوشیج

دانلود نیما یوشیج و شعر نیمایی

اختصاصی از هایدی دانلود نیما یوشیج و شعر نیمایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 26 صفحه

فهرست مطالب صفحه بخش اوّل ـ زندگی نیما شاعر گرانمایه پارسی 2 تخلص نیما 2 زندگی شاعر گرانمایه علی اسفندیاری (‌نیما‌) پدر شعر نو 2 نیما در مورد شعرهای خود اینگونه می‌گوید‌: 4 گذر دیگری بر زندگی نیما 5 انقلاب نیما در شعر نو 6 بخش دوّم ـ معرفی شعرنو و بررسی دوران شاعر 10 معرفی شعرنو 10 شاعران در برابر شکست 16 نیما شاعر درگیر با زبان 18 بخش اوّل زندگی نیما شاعر گرانمایه پارسی تخلص نیما ظاهراً از نام یکی از پهلوانان اسپهبدان تبرستان در مازندران به عاریه گرفته شده.
ولی به نقل از سید جواد بدیع‌زاده، استاد ابوالحسن صبا به علی اسفندیاری «امین آقا» می‌گفته و نیما مقلوب این عنوان را تخلص شعری خود انتخاب کرده که زیاد منطقی به نظر نمی‌رسد.
زندگی شاعر گرانمایه علی اسفندیاری (‌نیما‌) پدر شعر نو در سال 1315 هجری قمری مصادف با 1276 هجری شمسی ابراهیم نوری، مرد شجاع و دلیر از افراد یکی از اقوام قدیمی شمال ایران محسوب می‌شود که نیما پسر بزرگ اوست.
پدر نیما در این ناحیه به کشاورزی و گله‌داری مشغول بود، در پاییز همان سال (‌21 آبان‌) زمانی که او در ییلاق خود در یوش بسر می‌برد نیما متولّد می‌شود.
نیما در تمام دوره’ بچگی بجز زد و خوردهای وحشیانه کوچ‌نشینی و تفریحات ساده در روستا چیزی ندید.
در زیر از زبان خود نیما وقایع زندگیش را مرور می‌کنیم: ـ در همان دهکده‌ای که متولّد شدم خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده یاد گرفتم.
آخوند ده مرا به درخت می‌بست و فلک می‌کرد تا نامه‌هائی که بهم چسبانده و طومار کرده بود حفظ کنم.
(این نامه‌ها بین روستائیان و اقوامشان در شهر رد و بدل می‌شد).
یکسال بعد به همراه خانواده به شهر آمدم که دوازده سال بیشتر نداشتم، به سفارش اقوام نزدیک من و برادرم ـ لادبن ـ به یک مدرسه کاتولیک فرانسوی فرستاده شدیم، آن وقت این مدرسه در تهران به مدرسه’ عالی « سن لوئی » معروف بود.
ـ دوره’ تحصیلی من از اینجا شروع می‌شود.
سالهای اولیه زندگی در مدرسه به زد و خورد با بچه‌ها گذشت، وضع رفتار و تربیت روستایی من موضوعی بود که در مدرسه مورد سخره بچه‌ها قرار می‌گرفت.
در مدرسه خوب کار نمی‌کردم و فقط نمرات نقاشی به داد من می‌رسید ولی بعدها در مدرسه مورد تشویق یک معلّم خوشرفتار که نظام وفا شاعر بنام می‌باشد قرارگرفتم، وی مرا به خط شعر گفتن انداخت.

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود نیما یوشیج و شعر نیمایی

دانلود درباره نیما یوشیج

اختصاصی از هایدی دانلود درباره نیما یوشیج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 12 صفحه

نیما یوشیج علی اسفندیاری، مردی که بعدها به «نیما یوشیج» معروف شد، در بیست‌ویکم آبان‌ماه سال 1276 مصادف با 11 نوامبر 1897 در یکی از مناطق کوه البرز در منطقه‌ای به‌نام یوش، از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود.
او 62 سال زندگی کرد و اگرچه سراسر عمرش در سایه‌ی مرگ مدام و سختی سپری شد؛ اما توانست معیارهای هزارساله‌ی شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی می‌نمود، با شعرها و رای‌های محکم و مستدلش، تحول بخشد.
در همان دهکده که متولد شد، خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده یاد گرفت.
نیما 11 ساله بوده که به تهران کوچ می‌کند و روبه‌روی مسجد شاه که یکی از مراکز فعالیت مشروطه‌خواهان بوده است؛ در خانه‌ای استیجاری، مجاور مدرسه‌ی دارالشفاء مسکن می‌گزیند.
او ابتدا به دبستان «حیات جاوید» می‌رود و پس از چندی، به یک مدرسه‌ی کاتولیک که آن وقت در تهران به مدرسه‌ی «سن‌لویی» شهرت داشته، فرستاده می‌شود بعدها در مدرسه، مراقبت و تشویق یک معلم خوش‌رفتار که «نظام وفا» ـ شاعر بنام امروز ـ باشد، او را به شعر گفتن می اندازد.
و نظام وفا استادی است که نیما، شعر بلند «افسانه» که به‌قولی، سنگ بنای شعر نو در زبان فارسی است را به او تقدیم کرده است.
او نخستین شعرش را در 23 سالگی می‌نویسد؛ یعنی همان مثنوی بلند «قصه‌ی رنگ ‌پریده» که خودش آن‌را یک اثر بچگانه معرفی کرده است.
نیما در سال 1298 به استخدام وزارت مالیه درمی‌آید و دو سال بعد، با گرایش به مبارزه‌ی مسلحانه علیه حکومت قاجار و اقدام به تهیه‌ی اسلحه می‌کند.
در همین سال‌هاست که می‌خواهد به نهضت مبارزان جنگلی بپیوندد؛ اما بعدا منصرف می‌شود.
نیما در دی ماه 1301 «افسانه» را می‌سراید و بخشهایی از آن را در مجله‌ی قرن بیستم به سردبیری «میرزاده عشقی» به چاپ می‌رساند.
در 1305 با عالیه جهانگیری ـ خواهرزاده‌ی جهانگیرخان صوراسرافیل ـ ازدواج می‌کند.
در سال 1317 به عضویت در هیات تحریریه‌ی مجله‌ی موسیقی درمی‌آید و در کنار «صادق هدایت»، «عبدالحسین نوشین» و «محمدضیاء هشترودی»، به کار مطبوعاتی می‌پردازد و دو شعر «غراب» و «ققنوس» و مقاله‌ی بلند «ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان» را به چاپ می‌رساند.

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود درباره نیما یوشیج