هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد هارون الرشید 8 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد هارون الرشید 8 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

هارون الرشید

هارون الرشید یکی از سفّاک‌ترین و عیّاش‌ترین خلفای عباسی بود که در طول زندگی ننگین خود، چند صد نفر از فرزندان حضرت فاطمه علیهاسلام را کشت. عیاشی‌های هارون و خرج‌های گزاف او برای به چنگ آوردن کنیزان زیبا و دلبر، مشهور است؛ از جمله آنکه عاشق کنیز برادرش شد و با ترفندی او را به‌دست آورد و در همان شب اول، صد هزار دینار طلا به وی داد.

در سفّاکی و خون‌خواری او همین بس که حمید بن قحطبه می‌گوید:

هارون در نیمه شبی مرا خواست و پس از گفتگوهایی مرا با غلامی مخصوص فرستاد و من به دستور داد، شصت نفر از ذرّیّه پاک فاطمه علیهاسلام را سر بریدم و به چاه انداختم.

قبیح‌ترین عمل هارون در زمان خلافتش، به شهادت رساندن حضرت امام موسی کاظم علیه السلام بود که در نهایت سنگ‌دلی و بی‌شرمی انجام گرفت و لعنت خدا و رسولش را برای خود تا ابد خرید.

شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در سال 183 هجری قمری رخ داد و هارون هم پس از آن، نزدیک ده سال عمر کرد.

ابوجعفر هارون بن مهدی ملقب به رشید، پس از هادی که توسط مادر هارون خَیْزُران مسموم شد، عهده دارخلافت گردید و در سن 27 سالگی میراث سنگینی بر دوش او افتاد.

تدبیرهای ظالمانه و وحشت‌انگیز هادی چنان نبود که مسأله شیعیان را حل کند. تمام ایالت‌های ایران در حالتی کاملاً هیجانی و آماده شورش قرار داشتند. مغرب پیوسته متزلزل بود و بیزانسیان مرزهای شمالی را تهدید می‏کردند. گرچه در این نواحی اوضاع اقتصادی در حال پیشرفت بود، اما افکار و عقاید متضاد به تصادم با یکدیگر آغاز کرده بود.

هارون که در رسیدن به خلافت و شاید در محفوظ ماندن جانش، به دبیر و مربی خویش یحیی پسر خالد بن برمک وام‌دار بود، تدبیر امور کشور را به او سپرد. با وزارت یحیی، دوره‏ای آغاز شد که در تاریخ به نام دوران فرمانروایی برمکیان معروف است. یحیی و دو پسرش مدت هفده سال بی‌رحمانه صاحب قدرت بودند تا این که ناگهانی دچار بدبختی شدند.

این حادثه چنان مایه شگفتی معاصران و وقایع‌نگاران شد که در آثار خود پیش از آن که به شرح مسایل اساسی آن زمان بپردازند، از جزئیات این داستان غم‌انگیز یاد کرده‏اند.

بسیاری از مورخان در قدرت و دامنه نفوذ برمکیان در دستگاه خلافت غلو کرده‏اند. بر خلاف تصور این دسته از وقایع‌نگاران و تاریخ‌نویسان- که از یحیی و دو پسرش به عنوان «وزیر» یاد کرده‏اند- تنها یحیی صاحب این عنوان بود. به زودی در نتیجه عدم توافق درباره مسایل اساسی، رابطه برمکیان با دستگاه خلافت تیره شد.

فضل، پسر یحیی دو بار مورد غضب خلیفه قرار گرفت و مطرود شد. بار دوم به این جهت بود که نسبت به مدعیان علوی نظر مساعد داشت و خود یحیی متهم به آن بود که به شورشیان احتمالی مدد می‏رساند.

این وقایع از آن گونه حوادث نیست که بتوان گفت ناگهانی حادث شده باشد؛ بلکه نتیجه معارضات طولانی‌ای بود که نه تنها رنگ سیاسی، بلکه رنگ دینی هم داشته است. به احتمال قوی برمکیان در صدد برآمده بودند که اوضاع و احوال مردم هم‌وطن خود را در ایالت های ایران بهبود بخشند و شاید هم می‏خواستند میان عباسیان و علویان سازش برقرار کنند. اقدام دیگر برمکیان توجه ایشان به نهضت های فلسفی گوناگونی بود که در آن زمان شکوفا شده و بحث و مناظره در موضوعات مختلف کلامی، فلسفی و سیاسی را آزادانه تشویق می‏کردند.

از سوی دیگر، خلیفه، بنابر طبع خود و همچنین با قدرت فراوانی که داشت، نسبت به وزیران غیر عرب خود بدگمان بود. چون با مردمان متعصب در دین در زمان خود روابط نزدیک داشت و چنان که گفته‏اند، خود از مسایل دینی آگاه بود، تصور نمی‏کرد که حکومتی که او نماینده‏اش بود، جز با اعمال قدرت بر ضد رقیبان احتمالی و تمسک کامل به معتقدات کلامی سنتی، بتواند استوار بماند. علاوه بر این، هارون به امر خلافت خود جدی تر از آن نظر می‏کرد که برخی مورخان نقل کرده اند، مرتب به زیارت خانه خدا می‏رفت و فقیهان را نیز همراه خود می‏برد، و یا این که به جهاد بر ضد بیزانسیان می‏پرداخت که در زمان او دچار شکست های سخت شده بودند.

در زمان او بود که نواحی مرزی عواصم سوریه، از دستگاه اداری ایالتی جدا شد و سازمانی خودمختار پیدا کرد و در ضمن پایگاه های مستحکم شده «رباط» در نقاط مختلف و در امتداد کرانه مدیترانه ساخته شد. اختلاف عقیده‏ای که بین خلیفه و وزیرانش وجود داشت، به زودی سر باز کرد. هارون الرشید سرانجام مصمم شد که خود را از قید جمع کثیری از افراد وابسته، هوا خواه و وفادار که به مدت پانزده سال بر سر قدرت بوده و گرد او جمع شده بودند رها کند.

آنچه که حقیقتاً در مورد مغضوب شدن آنان در محرم 187 ق / ژانویه 803 م، هنوز مبهم باقی مانده، به دلیل عمل بی رحمانه‏ای است که در حق جعفر پسر دوم یحیی صورت گرفت. این شخص که بر خلاف برادرش از دوستان صمیمی و ندیمان خلیفه شده بود، بی رحمانه به قتل رسید، در حالی که یحیی و فضل زندانی شدند و بعدها در زندان در گذشتند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد هارون الرشید 8 ص

تحقیق در مورد خلافت مأمون

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد خلافت مأمون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خلافت مأمون


تحقیق در مورد خلافت مأمون

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 15

 

عبد الله ابوالعباس مأمون به سال 170 در آنشب که عم وى هادى بمرد تولد یافت مادرش کنیزکى بود مراجل نام. بیست و سه ساله بود که هارون وى را ولیعهد دوم کرد و ولایت خراسان و دیگر ولایات ایران را تا همدان بدو سپرد پس از مرگ هارون امین پیمان پدر را شکست و در جنگ با برادر کشته شد و خلافت به مأمون رسید.

مأمون در رى بود که کار خلافت وى سرگرفت و تا سال 204 به خراسان بود آنگاه به بغداد آمد.

اختلاف امین و مأمون

هارون در سال‏هاى پایانى عمر خویش سخت در اندیشه اختلاف این دو برادر بود.به روایت، دینورى، هارون از زبان موسى بن جعفر ـ ع ـ پیشگویى خاصى درباره اختلاف این دو برادر شنیده بود.به دلیل همین نگرانى زمانى که به خراسان مى‏رفت، بار دیگر براى مأمون از همه شخصیت‏هاى لشکرى و کشورى بیعت گرفت، تا مبادا امین مشکلى براى او ایجاد کند.این تأکیدهاى هارون، بعدها به نفع مأمون تمام شد.زیرا بسیارى از کسانى که وفادار به اصل بیعت بودند، حاضر به اطاعت از امین در مخالفت با مأمون نشدند.

حتى پیش از آن که هارون بمیرد، امین در پى جذب شخصیت‏هاى مهم از جمله فضل بن ربیع وزیر هارون براى خلع مأمون بود.اندکى پس از مرگ هارون، فعالیت جدى‏ترى شد.اما از آن جا که مأمون در مرو و امین در بغداد بود، دایره اختلاف به آرامى گسترد.فضل بن ربیع در کنار امین و علیه مأمون تلاش مى‏کرد، ولى فضل بن سهل، دستیار مأمون در جهت عکس وى مى‏کوشید .روشن بود که تخلف از سوى امین است و وى نمى‏بایست بر اساس اصول پذیرفته شده در بیعت، تلاشى در جهت مقدم داشتن فرزندش موسى بر مأمون و در نهایت خلع برادرش از خلافت صورت دهد.امین تلاش فراوانى کرد تا مسأله را به آرامى تمام کند، اما مأمون که مشاوران قدرتمندى داشت و از حمایت خراسانیان هم برخوردار بود، از پذیرفتن خواست امین سرباز زد.از سال 195 رسما نام مأمون از خطبه‏ها و سکه‏ها حذف و نام موسى فرزند امین جاى آن نشست.به موازات دو وزیر، که از قضا نام هر دو فضل بود، دو فرمانده نظامى از دو سوى رو در روى هم قرار گرفتند: یکى على بن عیسى بن ماهان بود که مى‏بایست از سوى امین به خراسان رفته آن ناحیه را تصرف کند، دیگرى، طاهر بن حسین معروف به ذو الیمینین بود که مى‏بایست راه را بر وى سد مى‏کرد.

آشکار بود که منطقه عراق و ایران یک بار دیگر رو در روى هم قرار مى‏گرفتند.بعدها، سنیان افراطى، امین را خلیفه‏اى مطلوب که جانبدار اهل سنت بود، معرفى کردند و مأمون را فردى منحرف و اهل بدعت، زیرا از معتزلیان دفاع مى‏کرد.صورت دیگر قضیه، عربى و عجمى بودن ماجراست .البته تأکید بر این مسأله به عنوان محور تعیین کننده چندان صحیح نیست، اما به هر روى نقشى در این اختلاف دارد که قابل چشم پوشى نیست.

دو سپاه در نزدیکى رى با یکدیگر درگیر شدند، در حالى که شمار سپاه طاهر بسیار اندک بود .مقاومت آنها سپاه بغداد را درهم شکست.على بن عیسى که فریاد سر داده از سپاهش مى‏خواست که مقاومت کنند، با تیر یکى از سپاهیان خراسان کشته و سرش جدا شد.بدین ترتیب کار سپاه بغداد تمام شد.در بى‏توجهى امین به کار لشکر همین بس که نوشته‏اند که وقتى خبر شکست على بن عیسى رسید در حال ماهیگیرى بود.بدون توجه به خبر کسى که خبر آورده بود، گفت: ساکت باش! من هنوز یک ماهى نگرفته‏ام!

درگیرى بعدى در همدان بود که بار دیگر سپاه بغداد شکست خورد.پس از این شکستها بود که به مشورت فضل بن سهل، مأمون در سال 196 اعلان خلافت کرد.به تدریج طاهر بر بخشهایى از عراق از جمله واسط و مدائن تسلط یافت.محاصره بغداد در سال 197 آغاز شد و طاهر در سال بعد توانست بغداد را به تصرف خود درآورده و امین را به قتل برساند.مأمون از سال 198 خلیفه رسمى شد و مدت بیست سال خلافت کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خلافت مأمون

نمونه سوال درس مهندسی نرم افزار پیشرفته دکتر هارون آبادی

اختصاصی از هایدی نمونه سوال درس مهندسی نرم افزار پیشرفته دکتر هارون آبادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
نمونه سوال درس مهندسی نرم افزار پیشرفته دکتر هارون آبادی

بیش از 9 نمونه سوال درس مهندسی نرم افزار پیشرفته دکتر هارون آبادی جهت دانشجویان کارشناسی ارشد کامپیوتر به همراه پاسخ / 

 

 

 

پس از خرید از درگاه امن بانکی لینک دانلود در اختیار شما قرار میگیرد و همچنین به آدرس ایمیل شما فرستاده میشود. /

 

تماس با ما برای راهنمایی آدرس ایمیل:

magale.computer@gmail.com

 

شماره جهت ارتباط پیامکی :

09337843121

 

 

 

توجه: اگر کارت بانکی شما رمز دوم ندارد، در خرید الکترونیکی به مشکل برخورد کردید و یا به هر دلیلی تمایل به پرداخت الکترونیکی ندارید با ما تماس بگیرید تا راههای دیگری برای پرداخت به شما پیشنهاد کنیم.


دانلود با لینک مستقیم


نمونه سوال درس مهندسی نرم افزار پیشرفته دکتر هارون آبادی

تحقیق در مورد امام حسن(ع)

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد امام حسن(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد امام حسن(ع)


تحقیق در مورد امام حسن(ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:8

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

اسم آن بزرگوار حسن است و این اسم از طرف پروردگار عالم به ایشان عنایت شده است. از امام سجاد روایت است که چون حضرت مجتبی علیه السلام به دنیا آمد، جبرییل بر پیامبر (ص) نازل شد و از طرف حق تعالی گفت: چون منزلت امیرالمؤمنین نسبت به تو به منزلة هارون نسبت به موسی است و اسم پسر هارون حسن بوده است، پس اسم او را حسن بگذارید. روایت منزلت روایتی است مشهور میان علمای اسلام، زیرا از طریق عامه و خاصه با سندهای متعددی از رسول اکرم روایت شده است که مکرراً فرموده اند: یا علی انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لانبی بعدی. یعنی: «تو نسبت به من همچون هارونی نسبت به موسی، جز آنکه پس از من پیامبری نخواهد آمد.» یعنی همچنانکه هارون در غیبت موسی، خلیفة موسی بود تو نیز خلیفة منی و فقط تفاوت در این است که پس از موسی پیامبرانی آمدند، ولی پس از من پیامبری نخواهد آمد.

 

مشهورترین کنیة آن بزرگوار ابومحمّد، و مشهورترین القاب او مجتبی و سبط اکبر است. آن بزرگوار چهل و هفت سال عمر کرد زیرا ولادت آن بزرگوار شب نیمة رمضان المبارک سال سیّم هجرت بود. آن حضرت هفت سال با جدّ بزرگوارش، و بعد از آن سی سال با پدر بزرگوارش زندگی کرد. مدّت امامت ایشان ده سال است.

 

حضرت حسن علیه السلام از هر جهت حسن است. جدّی چون رسول اکرم صلی الله علیه وآله داشت، و پدری چون امیرالمؤمنین، و مادری چون زهرای مرضیه. اگر از همة قوانین مؤثر در تشکیل شخصیت کودک مثل قانون وراثت بگذریم، برداشت فرزند از گفتار و کردار پدر و مادر را نمی توانیم انکار کنیم. وقتی جدّی چون رسول اکرم به قدری عبادت کند که پاهای مبارک او متورم شود و آیة طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقی[1][1] (پیامبر ما بر تو قرآن را نازل نکردیم تا به مشقّت بیفتی) در حق وی نازل گردد، سبطی چون حسن تربیت می شود که بیشتر از بیست بار پیاده به مکه می رود و در بعضی از سفرها، پاهای مبارک آن حضرت متورم می شود. هنگامی که پدری چون امیرالمؤمنین علیه السلام در دل شب در وسط میدان سجّاده بیندازد و تکبیرها از او شنیده شود و از ترس و ابهت پروردگار عالم بنالد، پسری چون حسن تربیت میشود که موقع وضو گرفتن بدنش می لرزد و وقتی وارد مسجد می شود با تضرع می گوید: الهی ضیفک ببابک یا محسن قد اتاک المسئ فتجاور عن قبیح عندی بجمیل ما عندک یا کریم.

 

«ای خدا مهمان تو در خانه ات آمده است، ای نیکوکار، گنه کار به در خانة تو آمده، ای کریم به خوبی خود از زشتی او بگذر.»

 

وقتی پدری چون امیرالمؤمنین سی سال برای مصالح اسلام صبر کند و با دیگران بسازد، و چون کسی که خاری در چشم او و استخوانی در گلوی او باشد در این جهان زندگی کند، فرزندی چون حسن خواهد داشت که ده سال برای مصالح اسلام صبر می کند و با معاویه مدارا می نماید.

 

و مادری چون زهرا دارد که غذای خود و وابستگان خود را به فقیر می دهد، سپس غذا تهیه می کند، یتیمی می آید و باز غذا را به او می دهد و دربار سوم غذا را به اسیر می دهد و بالاخره با آب افطار می کنند و غذا نمی خورند، و آیة مبارکه:

 

ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا[2][2].

 

«و غذای خود را که به آن احتیاج داشتند به فقیر و یتیم و اسیر می دهند» در حق آنان نازل می شود؛ این ایثارگری را فرزندش حسن به ارث خواهد برد.

 

روزی سائلی خدمت آن بزرگوار آمد و اظهار فقر کرد و برای آن حضرت دو بیت شعر خواند که مضمون آن چنین است: «چیزی ندارم که بفروشم و حوایج خود را رفع کنم، و حالم بر گفته ام گواه است و فقط آبرویم مانده که می خواستم فروخته نشود. ولی امروز تو را خریدار یافتم، آبرویم را بخر و مرا از فقر نجات ده!» حضرت به آن کسی که تهیة مخارج در دستش بود فرمود: «هرچه داری به این مرد بده که من از او خجالت می کشم!» دوازده هزار درهم موجودی را به او داد چنانکه برای مخارج آن روز چیزی نماند، و جواب دو شعر را نیز چنین داد: «تو از ما با عجله چیزی خواستی، آنچه بود دادیم و بسیار کم بود. بگیر و آنچه داشتی ـ آبرو ـ حفظ کن و گویا که ما را ندیده ای و به ما چیزی نفروخته ای.»

 

و مادری دارد چون زهرا که از شب تا صبح در نماز است و پس از هر نمازی به دیگران دعا می کند و هنگامی که حضرت حسن می پرسد چرا به ما دعا نکردی جواب می دهد: یا بنی الجارثم الدار ـ پسر کم، همسایه ما مقدم است. این مادر مربی پسری چون حسن است. این روایت از او است:

 

ان رجلاً اتی الحسن بن علی علیهما السلام فقال بابی انت وامی اعنی علی قضاء حاجة. فانتعل وقام معه فمر علی الحسین صلوات الله علیه وهو قائم یصلی. فقال له این کنت عن ابی عبدالله تستعینه علی حاجتک؟ فذکر انه معتکف. فقال له اما انه لو اعانک کان خیرا له من اعتکافه شهرا.

 


[1][1] طه، آیه 1 و 2 .

[2][2] انسان ، آیه 8.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد امام حسن(ع)