هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت آثار گناهان

اختصاصی از هایدی پاورپوینت آثار گناهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

نوع فایل:  ppt _ pptx ( پاورپوینت )

( قابلیت ویرایش )

 


 قسمتی از اسلاید : 

 

تعداد اسلاید : 42 صفحه

 آثار گناهان  آثار گناهان از روایات و احادیث «رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: امت من در خیر و خوشی هستند مادامی که یکدیگر را دوست داشته و با صلح و سازش زندگی نمایند، و امانت را به صاحبش باز پس بدهند، و از حرام اجتناب نمایند، و مهمان نوازی نموده و نماز را بر پا داشته و زکات بپردازند.
وقتی که این کارهای خیر را ترک کنند به قحطی و گرانی مبتلا می شوند.» قحطی و گرانی ارزاق «امیر المؤمنین (ع) فرمود: از گناهان خودداری نمایید، چون هیچ بلایی و کمی روزی به انسان نمی رسد مگر به سبب گناه؛ حتی خراش در بدن و افتادن بر زمین و مصیبت زدگی؛ همه این ها به سبب گناه به انسان می رسد.
خداوند در قرآن می فرماید: «هر مصیبتی که به شما می رسد به سبب کارهای خود شما است، و این در حالی است که خداوند بسیاری از گناهان را نادیده گرفته و می بخشد.» رسول خدا (ص) فرمود: از جمله کرامت و عزت مؤمن پیش خداوند این است که برای اجل او وقتی قرار نداده است، تا آن وقت که قصد کار بدی نماید، موقعی که تصمیم به انجام کار بد گرفت، خداوند قبض روحش می کند [تامعصیت نکرده و دچار غضب الهی نگردد].
کوتاهی عمر امام صادق (ع)فرمود: خداوند مدتی برای مرگ مؤمن قرار نداده است او را مادامی که بقاء در دنیا را دوست دارد زنده نگاه می دارد وقتی که خداوند دانست که مؤمن عملی انجام خواهد داد که موجب هلاک دینش باشد، او را با حفظ کرامتش قبض روح می کند.
امام جعفر صادق (ع) فرمود: از کارهای زشت و ناگوار بپرهیزید تا عمر شما طولانی گردد.
تعداد کسانی که به گناه می میرند بیشتر است از کسانی که به اجل طبیعی می میرند و کسانی که به احسان [و نیکوکاری] زندگی می کنند بیشتر از کسانی هستند که به اندازه ی عمر های طبیعی [خود] زندگی می کنند.
أصبغ بن نباته، از امیر المؤمنین علیه السلام نقل می کند، که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: وقتی که خداوند به مردمان یک جامعه غضب نموده و لکن عذاب نازل نفرماید، در عوض قیمت ها گران می شود، و عمرشان کم می گردد، و داد و ستد کنندگان از معامله خود سود و بهره نمی برند، و میوه های آن ها خوب نمی شود، و آب نهرها و رودخانه ها کم گردد و باران نمی بارد و اشرار بر آنان سلطنت پیدا می کنند.» تسلط اشرار و یا این که در تاریخ می خوانیم: امیر مؤمنان (ع)به مردم متمرد می فرمود:اگر در وضع تدین واعمال خود تجدید نظر ننمایید خداوند "غلام ثقیف" [یعنی فرزندی از طایفه ی ثقیف را] را بر شما مسلط خواهد نمود. گاهی دعا می فرمود: خدایا بر این مردم غلام ثقیف را مسلط فرما! و بالأخره در اثر مسامحه مردم نسبت به اسلام و احکام اسلام و بی اعتنایی نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت، خداوند "حجاج بن یوسف ثقفی" را بر آن ها مسلط گردانید که در تاریخ نقل شده او هفتاد هزار انسان بی گناه را کشت، تازه غیر از آن هایی که در جنگ ها توسط عوامل او کشته شده بودند.
و از خود او نقل شده که گفته است: «لذیذترین غذا برای من آن غذایی است که سر شیعه را ببرند و او دست و پا زند و من نگاه کنم و در آن حال غذا بخورم!» در حکایتی شگفت از مثنوی معنوی می خوانیم که گناه و معصیت بویی دارد که از آن بو می توان گناهکار را از بی گناه تشخیص داد.
در آن حکایت پیل با استشمام دهان آنان که در مظان قتل بچه اش بودند بی گ

  متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت:  ................... توجه فرمایید !

  • در این مطلب، متن اسلاید های اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
  • در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون پاورپوینت قرار نخواهند گرفت.
  • هدف فروشگاه جهت کمک به سیستم آموزشی برای دانشجویان و دانش آموزان میباشد .

 



 « پرداخت آنلاین »


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت آثار گناهان

دروغ

اختصاصی از هایدی دروغ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

بزرگترین گناهان

امیرالمومنین (ع) می فرماید:

« ان اعظم الخطایا عند الله اللسان الکذوب »

بزرگترین گناهان نزد خدا، زبان بسیار دروغ گو است.

زبان دروغ گو داشتن، یعنی دروغ گو بودن. دورغ بودن به وسیله زبان، وجود پیدا می کند و زبان یکی از علل وجودی دروغ است. اگر کسی دروغی بگوید، این کار با زبانش انجام می گیرد. اگر زبانی بسیار دروغ گو باشد، دارنده آن زبان، بسیار دورغ خواهد گفت.

هر گناهی با عضوی از اعضای انسان در خارج رخ می دهد و گناه را می توان به آن عضو نسبت داد. چون گناه کار گناه را به وسیله آن عضو انجام داده است دست خیانت کار داشتن، یعنی دزد و خائن به مال بودن. چشم ناپاک داشتن، یعنی خائن به ناموس بودن. زبان دروغ گو داشتن یعنی دروغ گو بودن.

سر آن که زبان پر دروغ، بزرگ ترین گناه است، در آینده روشن خواهد شد. اکنون باید معنای دروغ روشن شود.

دروغ چیست؟

دروغ، سخن برخلاف حقیقت است و دروغ گو کسی است که بر خلاف حقیقت خبری می دهد.

شما اگر گرسنه باشید و به منزل دوست خود بروید، او برای شما غذا بیاورد، شما بگویید من سیر هستم، این سخن دروغ است، چون برخلاف حقیقت است؛ شما نیز دروغ گو هستید، زیرا بر خلاف حقیقت خبر داده اید.

کم را بیش گفتن یا بیش را کم گفتن، دروغ است و گوینده اش دروغ گو می باشد، چنان که بود را نبود و یا نبود را بود خبر دادن دروغ گویی می باشد و نیز بد را خوب و خوب را بد یا کوچک را بزرگ و بزرگ را کوچک خوندن، دروغ خواهد بود.

دروغ و دروغ گویی

دروغ از صفات سخن است و دروغ گویی از صفات سخن گو و این دو همیشه با هم یار نیستند. می شود سخنی دروغ باشد، ولی گوینده اش دروغ گو نباشد، چنان که ممکن است کسی دروغ بگوید، ولی سخنش دروغ نباشد، بلکه راست و مطابق حقیقت باشد.

شما اگر به وقوع حادثه ای اطمینان پیدا کردید، در صورتی که آن حادثه رخ نداده باشد، هنگامی که از وقوع آن خبر می دهید. شما دروغ گو نیستید ولی خبر شما دروغ است. دروغ گو اگر سخن راستی بگوید که به نظر ش برخلاف حقیقت باشد خبر او راست است، چون مطابق با واقع است، ولی خودش دروغ گفته زیرا به نظر خودش بر خلاف حقیقت، سخن گفته است.

نظریه ای از قرن سوم

نظام، دانشمند نامی قرن سوم در دروغ نظریه ای دارد او می گوید:

« دروغ ، سخن بر خلاف عقیده است، نه برخلاف واقع.»

نظام برای اثبات صحت نظریه اش به این آیه شریفه استدلال می کند:

« ولله یَشهد ان المنافقین لکاذبون»

خدا گواهی می دهد که منافقان ، دروغ گویند.»

منافقان، شرفیاب حضور رسول خدا (ص) می شدند و عرضه می داشتند که ما گواهی می دهیم که تو رسول خدا (ص) هستی.


دانلود با لینک مستقیم


دروغ

مقاله کامل درباره دروغ

اختصاصی از هایدی مقاله کامل درباره دروغ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

بزرگترین گناهان

امیرالمومنین (ع) می فرماید:

« ان اعظم الخطایا عند الله اللسان الکذوب »

بزرگترین گناهان نزد خدا، زبان بسیار دروغ گو است.

زبان دروغ گو داشتن، یعنی دروغ گو بودن. دورغ بودن به وسیله زبان، وجود پیدا می کند و زبان یکی از علل وجودی دروغ است. اگر کسی دروغی بگوید، این کار با زبانش انجام می گیرد. اگر زبانی بسیار دروغ گو باشد، دارنده آن زبان، بسیار دورغ خواهد گفت.

هر گناهی با عضوی از اعضای انسان در خارج رخ می دهد و گناه را می توان به آن عضو نسبت داد. چون گناه کار گناه را به وسیله آن عضو انجام داده است دست خیانت کار داشتن، یعنی دزد و خائن به مال بودن. چشم ناپاک داشتن، یعنی خائن به ناموس بودن. زبان دروغ گو داشتن یعنی دروغ گو بودن.

سر آن که زبان پر دروغ، بزرگ ترین گناه است، در آینده روشن خواهد شد. اکنون باید معنای دروغ روشن شود.

دروغ چیست؟

دروغ، سخن برخلاف حقیقت است و دروغ گو کسی است که بر خلاف حقیقت خبری می دهد.

شما اگر گرسنه باشید و به منزل دوست خود بروید، او برای شما غذا بیاورد، شما بگویید من سیر هستم، این سخن دروغ است، چون برخلاف حقیقت است؛ شما نیز دروغ گو هستید، زیرا بر خلاف حقیقت خبر داده اید.

کم را بیش گفتن یا بیش را کم گفتن، دروغ است و گوینده اش دروغ گو می باشد، چنان که بود را نبود و یا نبود را بود خبر دادن دروغ گویی می باشد و نیز بد را خوب و خوب را بد یا کوچک را بزرگ و بزرگ را کوچک خوندن، دروغ خواهد بود.

دروغ و دروغ گویی

دروغ از صفات سخن است و دروغ گویی از صفات سخن گو و این دو همیشه با هم یار نیستند. می شود سخنی دروغ باشد، ولی گوینده اش دروغ گو نباشد، چنان که ممکن است کسی دروغ بگوید، ولی سخنش دروغ نباشد، بلکه راست و مطابق حقیقت باشد.

شما اگر به وقوع حادثه ای اطمینان پیدا کردید، در صورتی که آن حادثه رخ نداده باشد، هنگامی که از وقوع آن خبر می دهید. شما دروغ گو نیستید ولی خبر شما دروغ است. دروغ گو اگر سخن راستی بگوید که به نظر ش برخلاف حقیقت باشد خبر او راست است، چون مطابق با واقع است، ولی خودش دروغ گفته زیرا به نظر خودش بر خلاف حقیقت، سخن گفته است.

نظریه ای از قرن سوم

نظام، دانشمند نامی قرن سوم در دروغ نظریه ای دارد او می گوید:

« دروغ ، سخن بر خلاف عقیده است، نه برخلاف واقع.»

نظام برای اثبات صحت نظریه اش به این آیه شریفه استدلال می کند:

« ولله یَشهد ان المنافقین لکاذبون»

خدا گواهی می دهد که منافقان ، دروغ گویند.»

منافقان، شرفیاب حضور رسول خدا (ص) می شدند و عرضه می داشتند که ما گواهی می دهیم که تو رسول خدا (ص) هستی.

خدا در این سوره مبارکه با پیغمبر خود سخن می گوید و منافقان را به او می شناساند. خدا می فرماید: وقتی که منافقان نزد تو آمدند و گفتند که ما شهادت می دهیم که تو رسول خدا هستی، با آن که خدا می داند که تو رسول او هستی و لیکن بدان که منافقان دروغ می گویند.

بیان استدلال: سخن منافقان که شهادت به رسالت بود، سخنی بود مطابق حقیقت، ولی خدا آنان را دروغ گو خوانده است.

دروغ گو بودن منافقان از این نظر است که آن ها این سخن را از روی ایمان نگفتند، بلکه در دل، برخلاف آن، عقیده داشتند؛ از این پی می بریم که دروغ، سخن برخلاف عقیده است، نه بر خلاف حقیقت.

نظریه به این نظریه

گویا دو چیز، موجب اشتباه این مرد دانا شده که دروغ را سخن برخلاف عقیده پنداشته نه برخلاف حقیقت.

غفلت از این که کاذب هم صفت خبر قرار می گیرد و هم صفت مخبر؛ او پنداشته که کاذب، تنها صفت مخبر خواهد بود و بس.

گمان آن که میان خبر دروغ و دروغ گو ملازمه می باشد و این صورت به خاطرش نرسیده که ممکن است خبر دهنده، دروغ گو باشد، ولی خبرش دروغ نباشد، لذا نتیجه گرفته که دروغ، سخن برخلاف اعتقاد است نه برخلاف واقع.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله کامل درباره دروغ

مقاله در مورد بازگشت به حق

اختصاصی از هایدی مقاله در مورد بازگشت به حق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد بازگشت به حق


مقاله در مورد بازگشت به حق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:138

 

  

 فهرست مطالب

 

 

بازگشت به حق

 

گنهکاران و قدرت بر توبه

 

روایتى عجیب در مسأله ى حجت حق بر بندگان

 

توبه میراث آدم و حوا

 

گناهان

 

آثار سوء گناهان

 

توبه ى حقیقى از دیدگاه امام على (علیه السلام)

 

براى هر گناهى توبه اى مخصوص است

 

هدیه ى خداوند به توبه کنندگان واقعى

 

3 ـ آفات

 

2 ـ راه توبه ى واقعى

 

3 ـ پذیرش توبه

 

منافع توبه

 

 

 

بازگشت به حق

گنهکاران و قدرت بر توبه

هیچ مادرى در جهان هستى ، فرزند خود را گنهکار نزاییده ، و کودک رحم را عاصى و خطاکار به دنیا نیاورده .

کودک در حالى قدم به عرصه گاه حیات مى گذارد که از علم و دانش و تفکر و اندیشه خالى است ، و از آنچه در اطرافش مى گذرد کاملا بى خبر است .

طفل وقتى وارد فضاى این جهان مى شود ، جز گریه کردن و مکیدن شیر چیزى نمى داند ، آن هم از گریه و مکیدن شیر در لحظات اول در عین اینکه ناله مى زند و شیر مى خورد غافل است . غرایز و احساسات و شهوات او به تدریج وارد میدان فعالیت مى شود ، و آنچه را باید براى برپا کردن خیمه ى حیات تعلیم بگیرد ، از اطرافیان خود و فعل و انفعالات طبیعى یاد مى گیرد .

هم چنانکه بدن او در طول زندگى در معرض انواع بیماریها قرار مى گیرد ، فکر و روحش ، و نفس و قلبش نیز در معرض خطا و اشتباه مى رود و در عمل و اخلاق مبتلاى به گناه مى گردد ، بنابراین گناه همچون بیمارى بدن عارضى است نه ذاتى .

بیمارى بدن و جسم او با دارویى که طبیب تجویز مى کند معالجه مى شود ، فکر و روح و نفس بیمارش نیز با اجراى دستورات حضرت حق درمان مى پذیرد .

گنهکار با عرفان به وضع خویش ، و معرفت به حلال و حرام خدا ، با رجوع به

طبیب روحانى و دستور العمل گرفتن از او ، براى توبه از گناه آماده مى شود ، و با امید و دلگرمى به رحمت حضرت حق از عرصه ى گناه بیرون مى آید ، و همچون روزى که از مادر متولد شده پاک مى گردد .

گنهکار نمى تواند ادعا کند نمى توانم توبه کنم ، زیرا کسى که قدرت بر گناه دارد ، بدون شک قدرت بر توبه هم دارد .

آرى انسانى که توانایى بر خوردن و آشامیدن ، رفتن و آمدن ، گفتن و شنیدن ، ازدواج و کسب و کار ، ورزش و ریاضت ، مسافرت و معاشرت و زور آزمایى دارد ، و اگر طبیبى به خاطر بیمارى خاصش او را از بسیارى از غذاها و نوشیدنیها پرهیز دهد ، او از ترس ریشه دار شدن بیمارى با کمال قدرت از خوردن آن غذاها و نوشیدنیها خوددارى مى کند ، مى تواند از گناهانى که به آن دچار است بپرهیزد ، و از معصیت هایى که به آن گرفتار است خوددارى نماید .

عذر هیچ گنهکارى در عدم قدرت بر توبه در پیشگاه حضرت حق قابل قبول نیست ، اگر قدرت بر توبه براى اهل گناه نبود ، از جانب خداوند دعوت به توبه و انابه نمى شدند .

گنهکار باید این حقیقت را باور کند که در هر شرایطى ، و در هر موقعیتى قدرت بر ترک گناه را دارد ، و بر اساس آیات قرآن خداوند مهربان و توبه پذیر ، توبه اش را قبول مى کند و گناهانش را گرچه به عدد ریگ بیابان باشد ، در معرض عفو و مغفرت و رحمت قرار مى دهد ، و پرونده ى سیاهش را به سپیدى چشم پوشى از همه ى گناهانش آراسته مى کند .

گنهکار باید این معنا را آگاه باشد که اگر به ترک گناه و شستشوى درون و برونش برنخیزد ، و عصیان و خلافش را ادامه بدهد خداوند او را به اشد عذاب دچار مى نماید ، و جریمه و عقوبت سنگینى را بر او بار خواهد کرد .

خداى بزرگ در قرآن مجید بدین گونه خود را معرفى مى کند :

 غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقَابِ . . . (1) .

خداوند ، بخشنده ى گناه ، و پذیرنده ى توبه ى گنهکار ، و داراى عقابى شدید است .

امام معصوم در دعاى افتتاح بدین صورت خداوند را معرفى مى نماید :

وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ ، وَاَشَدُّ المُعَاقِبِینَ فِى مَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَةِ

یقین و باور دارم که تو مهربانترین مهربانانى در جاى عفو و رحمت ، و شدیدترین عقاب کنندگانى در محل عقاب و انتقام .

خداوند مهربان در قرآن مجید به گنهکاران اعلام نموده :

 قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (2) .

به بندگانم ، آنان که بر خود اسراف کردند بگو از رحمت خدا ناامید نباشید ، خداوند تمام گناهان را مى آمرزد ، همانا او آمرزنده ى مهربان است .

بنابراین با توجه به توبه پذیرى حق و قدرتى که گنهکار بر ترک گناه دارد ، و آیاتى که در قرآن به گنهکار ، مژده ى عفو و رحمت مى دهد ، براى اهل گناه در ترک گناه هیچ عذرى باقى نیست ، به همین خاطر بر گنهکار توبه از گناه واجب فورى و واجب اخلاقى و واجب عقلى است .

گنهکارى که به توبه برنخیزد ، و به جبران گذشته اقدام ننماید ، و درون و برون را از گناه پاک نکند ، چنانکه در دنیا در پیشگاه پاکان و عقل و وجدان و حکمت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ غافر ( 40 ) : 3 .

2 ـ زمر ( 39 ) : 53 .

و منطق محکوم است ، در آخرت در پیشگاه حضرت حق به طریق اولى محکوم است . چنین گنهکارى در قیامت با اندوه و حسرت ، و ندامت و پشیمانى فریاد مى زند :

 لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ المُـحْسِنِینَ (1) .

کاش براى من زمینه ى بازگشتى به دنیا بود تا از نیکوکاران مى شدم !

خداوند در جوابش مى گوید :

 بَلَى قَدْ جَاءَتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَکْبَرْتَ وَکُنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ (2) .

آرى ، محققاً آیات من براى دستگیرى و هدایتت به تو رسید ، تو آنها را تکذیب نمودى و راه سرکشى از دستورات من را پیش گرفتى ، و تو از ناسپاسان بودى .

در آن روز است که براى نجات گنهکار ، عوضى به جاى دین و عمل از او قبول نمى کنند ، و بر پیشانى وجود او مهر محکومیت مى زنند .

 وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مَا فِی الاَْرْضِ جَمِیعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ (3) .

اگر اهل ستم تمام آنچه را در زمین است و همانند آن را در اختیار داشته باشند ، هر آینه همه را فدا کنند تا از عذاب سخت قیامت برهند ، ( ولى چنین چیزى نخواهد شد ) و از جانب حق براى آنان برنامه هایى آشکار گردد که گمان نمى بردند .

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دعاى کمیل ، در اینکه در دنیا و آخرت گنهکار را در عدم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ زمر ( 39 ) : 58 .

2 ـ زمر ( 39 ) : 59 .

3 ـ زمر ( 39 ) : 47 .

توبه هیچ عذرى در پیشگاه حق نیست ، و خدا را نسبت به گنهکار حجت کامل و تمام است مى گوید :

فَلَکَ الحُجَّةُ عَلَىَّ فِى جَمِیعِ ذَلِکَ وَلاَ حُجَّةَ لِى فِیمَا جَرى عَلَىَّ فِیهِ قَضَاءُکَ . . .

تو را بر من در تمام آنچه از خطا و معصیت و گناه و هوا و هوس و متابعت از شیطان گذشته حجت است ، و براى من در آنچه که قضایت بر آن جارى شده هیچ گونه حجتى نیست .

روایتى عجیب در مسأله ى حجت حق بر بندگان

عبد الاعلى مولى آل سام مى گوید از حضرت صادق (علیه السلام) شنیدم ، مى فرمودند :

در قیامت زنى زیبا چهره را که به خاطر زیباییش در دنیا دچار فتنه شد به دادگاه الهى مى آورند ، مى گوید : پروردگارا ! مرا زیبا آفریدى تا جایى که به خاطر زیباییم برخورد کردم به آنچه که برخورد کردم ، در آن هنگام حضرت مریم (علیها السلام)را مى آورند و در جواب آن زن گفته مى شود : تو نیکوترى یا مریم ؟ ما مریم را نیکو آفریدیم ولى خود را از فتنه حفظ کرد ! جوانى نیکو صورت را مى آورند که در دنیا محض زیبایى چهره و اندامش دچار فتنه شد ، عرضه مى دارد : خداوندا ! به من چهره ى زیبا دادى تا جایى که دیدم از زنان آنچه را دیدم . در آن وقت یوسف را مى آورند و در پاسخ آن جوان گفته مى شود : تو زیباترى یا یوسف ؟ ما یوسف را زیبا آفریدیم ولى او به خاطر زیباییش دچار فتنه نشد . مبتلا به بلا را مى آورند که به خاطر بلایش و صبر نکردنش گرفتار فتنه شد ، مى گوید : خداوندا ! بلا را بر من سخت گرفتى ، من هم تاب و طاقتم را از دست دادم و دچار فتنه شدم . ایوب (علیه السلام) را مى آورند و به شخص بلا کشیده مى گویند : بلاى تو شدیدتر

بود یا ایوب ؟ او به بلا دچار شد ، ولى گرفتار فتنه نشد(1) !

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد بازگشت به حق