هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره برهان نظم (طبیعت و حکمت)

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره برهان نظم (طبیعت و حکمت) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره برهان نظم (طبیعت و حکمت)


دانلود مقاله کامل درباره برهان نظم (طبیعت و حکمت)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :14

 

بخشی از متن مقاله

پیش گفتار

فطرتِ خداجویى و خداپرستى، یک جاذبه ى معنوى در نهاد انسان است و کام دل آدمى متأثر از این نیروى مرموز موجود در شعور مخفى اوست. پرتو فروزان این جذبه و کشش درونى و احساس باطنى وابستگى به مبدأ لایزال، سرتاسر حیات آدمى را فراگرفته است. خرد ورزى انسان در باب آفریننده ى هستى و سایر مقولات دینى ریشه در آن جاذبه ى فطرى دارد و انسان مى کوشد: با براهین محکم و استدلال هاى خردپذیر، بنیان و شالوده اى استوار در برابر شبهات، براى باور درونى خود فراهم آورد. راه یابى عقلانى به خداوند از طریق تفکر و تأمل در نظام حاکم بر طبیعت تلاشى است در همین راستا.

این شیوه استدلال در متون دینى و نزد رسولان الاهى از جایگاه و اهمیت خاص برخوردار است. گو اینکه در منظر اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان چنین نبوده و با نشیب و فراز فراوان رو در رو گردیده که ناشى از عوامل متفاوتى است. از جمله مى توان از اختلاف در تعریف اصطلاحات خاص مربوط به این دلیل، نتیجه بخشى و میزان کارآمدى آن یاد کرد.

چهارمین دفتر از مجموعه معارف، به بحث درباره برهان نظم اختصاص یافته است که با عنوان «طبیعت و حکمت» به خوانندگان محترم تقدیم مى گردد. این تحقیق حاصل تلاش فاضل گرانمایه حجت الاسلام و المسلمین جناب آقاى احمد دیلمى است.

پیشینه ى دلیل نظم در غرب و جهان اسلام، مفاهیم و تعاریف مربوط به آن، انواع نظم و ارزش آن ها، نظام مندى طبیعت و مدلول آن و ارزیابى دلیل نظم و پى جویى آن در کتاب و سنت و... از جمله مباحثى است که در این مجموعه مورد توجه قرار گرفته است.

امید است مطالعه ى آن براى مدرسان محترم معارف اسلامى و عموم علاقه مندان و پژوهشگران معارف دینى سودمند افتد.

  پیشینه ى تاریخى برهان نظم

اگرچه در این دوره، از برهان نظم به عنوان دلیل سامان یافته و منقح چیزى به چشم نمى خورد; ولى ارتباط و تناسب نظم حاکم بر طبیعت با منشاء ذى شعور و هدف دار; در لابلاى سخنان تنى چند از حکماى این عصر دیده مى شود; هم چنین در مقابل این تفکر، اندیشه ى عدم اعتقاد به مبدأ، به دلیل وجود بعضى بى نظمى ها و شرور در تفکر یونانى مطرح بوده است که در ذیل به طور اجمال به نمونه هایى از این دو دیدگاه اشاره مى شود:

الف: سقراط

سقراط با اعتقاد به غایت انگارى انسان مدارانه ى هستى، مى گوید:

«خدایان نورى به ما مى دهند که بدون آن ما نمى توانیم ببینیم و عنایت الاهى در نعمت هاى غذایى که به وسیله ى زمین به انسان عطا شده، جلوه گر است; خورشید نه چنان به زمین نزدیک مى شود که انسان را خشک و پژمرده کند یا بسوزاند و نه چنان دور قرار دارد که آدمى نتواند بدان وسیله گرم شود.»(7)

بدین ترتیب حتى اگر به بنیانگذارى «غایت انگارى در بررسى و مطالعه ى جهان» توسط سقراط معتقد نباشیم، ولى این مسئله از مبانى تفکر او در مطالعه ى هستى است و اگرچه سخنان او صریحاً گذار از جهان غایت مند به مبدأ هدف دار را منعکس نمى کند; ولى به وضوح غایت انگارى انسان مدارانه ى هستى; اعم از ساختار وجودى انسان و قانون مندى حاکم بر طبیعت را، محصول طرح و تدبیر خداوند یا خدایان مى داند.

   
ب: افلاطون

افلاطون با قبول نظم در هستى و اعتقاد به این که جهانِ منظم و سازمان یافته، کار و اثر عقل است; اعلام مى دارد که «عقل همه چیز را نظم مى بخشد»، «عقل از همه چیز کهن تر و الاهى تر است» و «عقل است که جهان را به نظم در آورده است.»(8)

عبارات فوق آشکارا غایت مندى عالم را به تصویر مى کشد و تبیین تصادفى عالم را نفى مى کند.

از دیدگاه افلاطون حرکت و تغیّر حاکم بر دنیاى محسوس، فعل صانع الاهى یا «دمیورژ» است; او آنچه را که در بى نظمى و در حرکت نامنظم بود، برگرفت و به نظم درآورد و دنیاى مادى را طبق نمونه ى مجرد مثالى و ایده آل شکل داد و آن را به صورت یک موجود زنده ى داراى نفس و عقل ساخت.(9) با صرف نظر از این که «دمیورژ» آیا واقعاً فقط یک صانع و آرایش گر و نظام بخش جهان هستى است و یا علاوه بر این خالق آن نیز مى باشد؟ و نیز بدون این که به توصیف او و تبیین غرض او از ایجاد و یا نظام بخشى به جهان بپردازیم; اصل غایت مندى عالم و دخالت موجودى عاقل و ذى شعور در کار تدبیر جهان، به عنوان عنصرى مسلم در تفسیر افلاطون از هستى است; اگرچه او بر اساس اعتقاد به عالم مُثُل نظام مندى موجود در عالم طبیعت را منطبق با طرح حاکم بر عالم مُثُل مى داند و ممکن است در نظر او منشاء این نظم صرفاً صانع و ناظم عالم باشد ـ نه خالق آن ـ و هم چنین ممکن است صفات و اغراض او با آنچه که درباره ى خداوند ادیان الاهى گفته مى شود، منطبق نباشد.

ج: ارسطو

ارسطو با این که ماده را ازلى مى داند، ولى چون آن را در حال «شُدن» و «حرکت» مى بیند، معتقد است که این حرکت به ناچار باید به یک محرک غیرمتحرک منتهى شود که مبدأ حرکت است. این موجود، جسمانى و مرکب نیست، لامکان است، جنس ندارد، فاقد عواطف و احساسات است، لایتغیر، کامل و ازلى است و اگرچه آفریننده نیست، ولى محرک عالم است و جهان را چنان مى گرداند که معشوقى عاشق را.

ارسطو بعد از این که چرایى جنبش و حرکت موجود در عالم را استکمال مى داند و در میان علل گوناگونى که حادثه اى را به وجود مى آورند، علت غایى را از همه مهم تر و قطعى تر مى داند. مى گوید: «خدا علت غایى طبیعت است، هم راننده و هم مقصد اشیا است، صورت عالم و مبدأ حیات و مجموع قواى حیاتى آن است، غایت و هدف دائمى و قائم بالذات جهان و نفس نیرودهنده ى کل اشیا است.»(10) بنابراین در دیدگاه ارسطو همه ى اجزاى عالم در قالب و شکل خاصى به دنبال رسیدن به غایت خاص خود هستند و این هدف دارى و غایت انگارى به واسطه ى صورى که اشیا در جریان پیشرفت و تکامل خود مایل به اکتساب آنند نمودار مى شود; به عبارت دیگر صورت متناسب و درخور براى هر ماده غایت و مقصد آن محسوب مى شود، ولى چون هدف اشیاى عالم نیل به صورت محض است; بنابراین وجود یک موجود بالفعل که غایت هر تغیر و حرکتى است; یعنى «محرک نامتحرک» ضرورى است.(11) در نتیجه نظام مندى عالم در جهت وصول به غایتى مشخص، در اندیشه ى ارسطو به وضوح قابل ملاحظه است.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره برهان نظم (طبیعت و حکمت)