هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زندگی نامه حمید سبزواری 35 ص

اختصاصی از هایدی زندگی نامه حمید سبزواری 35 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

حمید سبزواری

زندانی زر ""

چه باک از دشمنان دارم چو یاری می شود پیدا

ز بحر غم چه پروا ، تا کناری می شود پیدا

ز فردا روزنی باشد به چشم آرزومندان

چو برق اختری در شام تاری می شود پیدا

مباش افسرده ای مرغ چمن کز گردش دوران

به فرجام زمستان نو بهاری می شود پیدا

شب است و ظلمت و بانگ جرس از دور می گوید

که اینجا رهرو شب زنده داری می شود پیدا

به رغم محتسب ساقی ، سرت نازم به می خواران

بنوشان باده تا رنج خماری می شود پیدا

زتوفان ضمیر پاکبازان است گر بینی

به بحر عشق موج بیقراری می شود پیدا

ز بانگ می پرستان است غوفای قدح گیران

اگر در محفل ما هوشیاری می شود پیدا

پریشانی نیابد راه در جمعیت رندان

که آنجا مردم امیدواری می شود پیدا

(( حمید )) ا، نیست در زندانی زر ، شور آزادی

کجا شاخ گلی در شوره زاری می شود پیدا

شرح حال آقای حمید سبزواری

حمید سبزواری هستم سراینده سرودها و اشعار مختلف حماسی،عرفانی اعم از قصیده،غزل،دوبیتی،رباعی،شعر نو.متولد 1304 شمسی بنابراین به مسائل فرهنگی و سیاسی دوران قبل از انقلاب یعنی از عهد سلطنت رضاشاه ،محمد رضا و مسائل و مشکلات میهن خود و نیازهای جامعه ایرانی و جوامع دیگر تا حد لزوم آشنایی و آگاهی دارم.سالها تدریس در رشته ادبیات و رشته ام و تحصیلاتم در همین رشته بوده است.بنابراین به نیازهای مادی و معنوی آگاهم و بدردهای خود نیز آشنایم.دارای مدال درجه یک هنر در رشته ادبیات هستم و اولین شاعری هستم که کتاب شعرم یا عنوان(سرود درد)در تاریخ 29/10/75 کتاب سال شناخته شد.ساختار اشعارم غالبا حماسی،اجتماعی،مذهبی،است.ضمن اینکه در همه شیوه های سخن مانند(قصیده،غزل،نیمایی،شعر سپید و سرودهای آهنگین تشبیحی سروده هایی دارم.)آثار بسیاری از نویسندگان و شعرای شرق و غرب را خوانده ام.و از ادبیات شرق و غرب بی اطلاع نیستم آثار بسیاری سخن سرایان فارسی ،هندی ،پاکستان و افغانستان را نیز مطالعه کرده (لازم به ذکر است بگویم بیشترین سهم مطالعه ام در آثار پاسری زبانان ایرانی و سایر ملل بوده است.)مسافرتهایی به ترکیه ،سوریه ،لبنان،مجاز ،عراق،یونان،قبرس ،انگلستان داشته ام و برنامه هایی در چند کشور مانند تاجیکستان ،سوریه،لبنان اجرا کرده ام.در غالب مراکز استانها ،شهرستانها حتی در مراکز دهستانها برنامه هایی اجرا کرده ام.در مجلات و روزنامه های داخلی سروده هایم مورد بحث قرار گرفته است.آثار چاپ شده من (الف)سرود درد (ب)سرود سپیده (پ)سرود دیگر(ت)کاروان سپیده(ث)یاد یاران(ج)گزیده ادبیات معاصر سوال:پراکندگی ایرانیان مقیم در کشورهای مختلف دنیا؟جواب:دلیل پراکندگی هر ملتی همسو نبودن اعتقادات و منافع متصوره آنان است.درک نادرست از منافع شخصی و تحت تاثیر قرار گرفتن به تبلیغات دشمن نیز سبب دیگری برهمسو نبودن اعتقادات است که اثری منفی بر اتحاد یگانگی آنان می گذارد.سوال:دلایل مهاجرت؟جواب:تبلیغات سوء و کاذب دشمن و دوست نمایانی که اثرات منفی بر اعتقادات و افکارشان می گذارند و عدم بکارگیری صحیح مغزهای متفکر در ایران.سوال:دوره های مهاجرت چه مواقعی بوده است؟جواب:الف:فرار وابستگان رژیم سابق ب:فریب خوردگان تبلیغات سوءاحزاب شکست خورده از مردم انقلابی و تأثیر این دو بر افکار جوانان ساده دل ،تأثیر بیکاری و نابسامانی امور شغلی برای افرادی که در آغاز انقلاب اسلامی مشاغل خود را از دست داده اند.و تصور زندگی بهتر و اجرت بیشتر در کشورهای دیگر.ب.محصلین فارغ التحصیلی که در مقابل اجرت و حقوق بیشتر و تبلیغات کاذب و بازار کار در خارج از کشور شدند.نابسامانی وضع کار و کارگری و عدم توجه مسئولین ما به وضع کار و معیشت فارغ التحصیلان و بیکاران و افرادی که تنگی معیشت دارند راهی


دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه حمید سبزواری 35 ص

شریعتی وتاریخ اسلام 35 ص

اختصاصی از هایدی شریعتی وتاریخ اسلام 35 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

آموزشگاه سماء مشهد

زیر نظراستاد:

سرکارخانم حسینی

تهیه وتنظیم :

مجتبی فخارزاده

موضوع مقاله :

شریعتی وتاریخ اسلام

آموزشگاه :

سماء مشهد

ورودی84دکتر علی شریعتی در تاریخ 2/9/1382 در روستای کاهک چشم به جهان گشود . پدر او نخستین سازندة ابعاد روحش بود و از همان کودکی او را با کتابهایش و دوستانش آشنا کرده بود. علی در سال 1319 وقتی هفت ساله بود در دبستان «ابن یمین» مشهد ثبت نام کرد.

او در سن سیزده سالگی وارد دبیرستان فردوسی شد و مغزش در آن زمان با فلسفه رشد می کرد و دلش با عرفان داغ می شد. و در شانزده سالگی وارد دانشسرای مقدماتی شد، او در سال اول دانشسرا بصورت جدی در فعالیتهای سیاسی حضور نداشت، اما در سال دوم همه چیز عوض شد. و در سال 1339 انجمن اسلامی دانشجویان را تأسیس کرد. او بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشسرا در روز بیستم مهر 1331 در ادارة فرهنگ آموزش و پرورش استخدام گردید. در مهر ماه سال 1336 بخاطر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود و پدرش به همراه شانزده نفر دیگر دستگیر و به زندان قزل قلعه برده شدند. دکتر شریعتی در اردیبهشت 1338 برای انجام کارهای اداری به خارج اعزام گردید و در آنجا تحقیق درباره حلاج، سلمان و فاطمه (س) را انجام داد.

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه 1

سال شمار زندگی 2

زندگی نامه 4

مجموعه آثار 28

خلاصه مقاله 30

منابع ومأخذ 31


دانلود با لینک مستقیم


شریعتی وتاریخ اسلام 35 ص

مولوی 35 ص

اختصاصی از هایدی مولوی 35 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

مقدمه

جلال الدین محمد بن بهاء الدین محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به مولوی یا ملای روم ، که نسبت وی به ابوبکر صدیق خلیفه و پدرش از سوی مادر، دخترزاده سلطان علاء‌الدین محمد خوارزمشاه می باشد. حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولوی خداوندگار، رومی و ملای روم، در ششم ربیع الاول سال 604 هـ. ق در بلخ، در یکی شهرهای افغانستان، پا به عرصه وجود گذاشت. پدرش بهاء الدین ولد (543-628 ه.ق) ملقب به سلطان العلماء ، یکی از بزرگان صوفیه و اعاظم عرفا بود که افلاکی خرقه او را به احمد غزالی نسبت می‌دهد و پدر مولانا مردی به حال و با ذوق کمال بوده است. کتاب مدّونی از مجالس و مواعظ او به نام «معارف بها ولد» به جا مانده که از نظر زیبایی و لطافت بیان، یکی از بهترین کتب نثر در زمینه عرفان به حساب می‌رود. این کتاب، مبانی خمیر مایه‌های فکری مولانا را تشکیل می داده است. بطوریکه در مناقب العارفین از قول همسر مولانا نقل شده است : «در خانه ی ما چراغ پایه‌یی بود که به طول قد آدمی ساخته بودند، همانا که حضرت مولانا از اول شب تا طلوع فجر، بر سر پای ایستاده، معارف حضرت بهاء ولد را مطالعه می کرد.

شیخ بهاء الدین ولد مانند دیگر عارفان، منافشات کلامی و فلسفی را اسباب وصول به حقایق نمی‌دانست و معتقد بود که برای حصول معرفت و کشف حقیقت، باید به مسلک طریقت پیوست.

سلطان العلماء در سال 617 هـ.ق با اعضای خانواده و جمعی از دوستان و مریدان خود بلخ را به مقصد زیارت بیت الله الحرام ترک نمودند بهاء الدین و همراهان پس از زیارت خانه خدا، به دیار روم رسیدند و مورد استقبال قرار گرفتند.

چندی نگذشت که سلطان العلماء به تدریس و ارشاد مستعدان و طالبان پرداخت و همگان از سخنان گهربار و تاب دار او بهره کافی و وافی را بردند. سرانجام آن ستاره آسمان در سال 628‌هـ.ق در قونیه در‌گذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. بعدا مولانا به جای او نشست و زمام تربیت و هدایت مریدان را به عهده گرفت.

همه کــردند رو به فرزنــدش کـــه تویـــی در جمــال مــاننــدش

شاه مازین پس، تو خواهی بود از تو خواهیم جمله مایه و سود (ولد نامه)

مولانا در این زمان جوان 25 ساله ای بود که در همه علوم و معارف متداول آن زمان از علوم و فنون عقلی و نقلی، سرمایه کافی را اندوخته بود. همچنان در فقاهت و اجتهاد دست بالا و توانائی داشت.

مولانا در آستانه چهل سالگی بود که در حوالی سال 642 هـ.ق ، حادثه شگرفی رخ داد و بنیاد هستی مولانا را به کلی زیر و رو کرد.

ایام به آرامی می گذشت، قونیه در آرامش و سکوت کامل بود، مولانا بر مسند تعلیم و ارشاد و قوم مغول در تاراج.

ناگاه ترکی لاابالی و بی پروا او شهر آشوب از راه می رسد و دل و جان مولانا را یکسره به یغما می برد.

شمس پیوسته در سیر و سفر بود و خضروار گمشدگان بیابان و تشنگان لب دریا را هدایت می کرد و به سرعت ناپدید می شد. از این لحاظ به «شیخ پران» و «شمس پرنده» لقب یافته بود.

شمس در مقالات خود آورده است که : او را با عوام الناس کاری نبوده و مستقیما به راهنمایی پیران کامل می پرداخته و آنهارا به کمال می رسانده است.»

و خلاصه، این زاهد بزرگوار و سجاده نشین با وقار که یک دانشمند عالیقدر و خطیب مشهور و واعظ معروف بود، پس از ملاقات با شمس، بدل به یک ترانه گوی و میگسار گردید و سر به کوی و برزن گذاشت.

زاهد بود ، ترانه گویم کـردی سر حلقه بزم و باده جویم کردی

سـجاده نشین با وفاری بودم بــازیچه کودکان کویم کــردی

باری، مولانا که بعد از غیبت کبرای شمس حقیقت شمس را در وجود خود یافت و با جان او پیوست، دیوان خود او را به نام او سرود ، از این سبب است که گاه غزلیات خود را در مقطع بنام او به پایان برده و فی الواقع سر دلبران را در حدیث دیگران گفته است.

عشق و عرفان در مکتب مولانا

هرچند این چشمه جوشان و نهر خروشان در قونیه جوشید، اما سفره آبهای زلال آسمانی اش در خاک این مرز و بوم خاصه خراسان و بلخ بود. رگ رگ این آب شیرین یا به قول خویش «سلسبیل بهشتی»، همچنان در خلایق جاری شد و تا نفخ صور، شاب شور و شوق را در کام جان و روان مشتاقان خواهد ریخت.

نفحه ای که از سیبستان جان مولانا برخاست قرنهاست رایحه میوه های کمال و معرفت را در مشام بی زکام خوشحال دمساز و مشتاقان در سوز و گداز، جاری می سازد و جان آویخته در تن را به سوی بالا، بالها می گشاید.

مثنوی که مولوی، «معراج جان» و «نردبان آسمان» و صیقل ارواحش خوانده بود و دیگران آن را «تالی کتب آسمانی، و قرآن زبان پهلوی، و عصاره معارف بشری» و بیان «للایات البینات و تبیان للسنن النبویات» دانسته اند همچنان از نور ماه برگذشته است و بی هراس و اعنا به بانگ سگان و زوزه ددان، ظلال ظلام را دریده و شبروان را به سوی چشمه مشرق اشراق و معنویت رهنمون ساخته است.

قرنهاست آفتاب جسمانت مولانا، ترک این گلشن کرده است و چهره در نقاب خاک کشیده تا تحت الارض را روش کند. اما افتاب معرفتی را که او بر افروخته و از مثنوی و دیگر آثار معنوی خویش برتافته، بدون کسوف و احتراق، مشرق جان و عقل طالبان عاشق را حیات بی‌بها بخشیده است.

گروهی نیز به جست و جوی افکار و مطالب و خواسته های خویش در مثنوی پرداختند و از ظن و وهم و پندار خود با او یار شدند لذا محرم تمام اسرار او نشدند. قلسفی، که بحثهای عمیق حکمی و فلسفی را در آن یافته بود. با فلسفه بافی و توجیه استدلال ستیزی مولانا، آن را کتابی کم نظیر در حکمت و فلسفه خواند. مفسران قرآن صد ها و بل هزاران تفسیر آیه را در او به تماشا نشستند و بیان و تفسیر قرآنش گفتند، اهل کلام نیز گوهرهای کلانی در آن فراچنگ آورند و سراینده اش را گاه «اشعری» خواندند و گاه کوشیدندن آن را «ماتریدی» معرفی کنند. راویان و محدثان به جمع آوری احادیث و روایاتش پرداختند و واعظان، پند و اخلاق و وعظ او را در دیگ حافظه و ادراک خویش ریختند تا بدان نصایح بر سر محراب و منبر جلوه گری کنند و داروی تلخ نصیحت را در کپسول شعر مولانا به خورد مخاطبان دهند. پاره ای از ادبا نیز، علی رغم اعتراف به اسرار و افکار بلند مثنوی ن را نظمی سست و خالی از هنرهای شاعرانه و آرایه های پر زرق و برق ادبی اش دانستند.

گاه قافیه اش را معیوب گفتند و گاه لغتش را غریب و نامأنوس، و در پوست حرف و گفت و صوت او فرو ماندند:

پــوست چه بود گفته های رنگ رنگ چـــون زره بر آب کـــش نبود درنگ

این سخن چون پوست و معنی مغز دان این سخن چون نقش و معنی همچو جان

اما طایفه محققان و اهل بصیرت که قدم در مسیر طریقت داشتند و در دل بذر معرفت می‌کاشتند چشم دون خویش را بستند و دیده درون خویش را گشودند. غبار انکار از آینه


دانلود با لینک مستقیم


مولوی 35 ص

تحقیق درمورد چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر (ص) 35 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر (ص) 35 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر (ص)

امام رضا (ع) از پدرانش، از قول علی (ع) فرمود: «کنا مع النبی (ص) فی حفر الخندق، اذجائته فاطمة (س) و معها کسیرة من خبز، فدفعتها الی النبی (ص) : فقال‏النبی (ص) : ما هذه الکسیرة؟ قالت: قرصا خبزته للحسن و الحسین (ع)، جئتک منه بهذه الکسیرة فقال النبی (ص) : اما انه اول طعام دخل فم ابیک منذ ثلاث; (1) در کندن خندق با پیغمبر (ص) بودیم که فاطمه (س) آمد و با خود پاره نانی داشت و آن را به پیغمبر (ص) داد . پیامبر (ص) گفت: این چیست؟ گفت: نانی است که برای حسن و حسین (ع) می‏پختم و پاره‏ای از آن را برای شما آوردم، پیامبر (ص) گفت: نخستین طعامی است که بعد از سه روز به دهان پدرت وارد می‏شود .»

امیرالمؤمنین (ع) در توصیف زندگی پیامبر اکرم (ص) می‏فرماید: «ما رفعت له مائدة قط و علیها طعام و ما اکل خبز بر قط و لا شبع من خبز شعیر ثلاث لیال متوالیات قط . توفی و درعه مرهونة عند یهودی باربعة دراهم . ماترک صفراء ولا بیضاء مع ما وطئ له من البلاد و مکن له من غنائم العباد و لقد کان یقسم فی‏الیوم الواحد الثلاثمائة الف اواربعمائة الف و یاتیه السائل بالعشی فیقول: «والذی بعث محمدا بالحق، ما امسی فی آل‏محمد صاع من شعیر ولا صاع من بر ولا درهم ولا دینار; (2) هرگز سفره‏ای از پیش او برچیده نشد که بر آن طعام باشد (آن قدر طعام سفره حضرتش اندک بود که چیزی از آن باقی نمی‏ماند!) و هرگز نان گندم نخورد و هرگز سه شب پیاپی از نان جو سیر نخورد . در حالی از دنیا رفت که زره آن حضرت نزد مردی یهودی در برابر چهار درهم به گرو بود با وجود همه سرزمین‏هایی که در اختیارش قرار گرفته بود و غنایمی که از جنگ‏ها به دست آورده بود، (سکه) زرد و سفیدی از خود برجای نگذاشت . در یک روز سی‏صد هزار و چهارصد هزار را تقسیم می‏کرد و شبانگاه که سائلی به نزدش می‏آمد و از او چیز می‏خواست می‏گفت: سوگند به آنکه محمد را به حق مبعوث فرمود، در خاندان محمد پیمانه‏ای از گندم یا جو یا درهم و دیناری برای شب نمانده است!»

امیرالمؤمنین (ع) ضمن تاکید بر اینکه شیوه زندگی و برخورد پیامبر اکرم (ص) نسبت‏به دنیا سرمشق هر مسلمانی است - که قطعا مدیران و پیشوایان جامعه اسلامی باید در صف اول پیروی و اقتداء به آن حضرت باشند - می‏فرماید: «و لقد کان فی رسول‏الله (ص) کاف لک فی الاسوة، و دلیل لک علی ذم الدنیا و عیبها و کثرة مخازیها و مساویها اذقبضت عنه اطرافها و وطئت لغیره اکنافها و فطم عن رضاعها و زوی عن زخارفها; (3) پیامبر (ص) برای نمونه و سرمشق بودن برای تو (ای مسلمان!) کافی است او راهنمای تو است‏به عیب و نکوهش دنیا و فراوانی بدیها و رسوایی‏های آن، زیرا دنیا به خود او وفا نکرد و همه چیز آن برای غیر او مهیا گشت . او از پستان دنیا شیر نخورد و از بهره‏گیری از زینت‏های آن چشم فروبست .»

پیامبر اکرم (ص) در سخنی خطاب به ابوذر غفاری می‏فرماید: «یا اباذر انی البس الغلیظ و العق اصابعی و ارکب الحمار بغیر سرج و اردف خلفی فمن رغب عن سنتی فلیس منی; (4) ای اباذر من لباس درشت می‏پوشم و بر زمین می‏نشینم و به هنگام غذاخوردن - انگشتان را با زبان می‏لیسم و بر الاغ بدون پالان سوار می‏شوم، و کسی را پشت‏سر خود سوار می‏کنم . پس هر کس از سنت من گریزان شود از من نیست!»

نمونه‏هایی از ساده‏زیستی پیشوای پرهیزگاران

علی (ع) می‏فرماید: «. . . و الله لقد رقعت مدرعتی هذه حتی استحییت من راقعها و لقد قال لی قائل: الا تنبذ ها عنک؟ فقلت: اعزب عنی «عند الصباح یحمد القوم السری (5) ; . . . به خدا قسم که چندان پیراهنم را وصله زدم که از وصله زننده آن شرمسار شدم! یکی به من گفت: چرا آن را دور نمی‏افکنی؟ در جواب به او گفتم: از من دور شو که چون صبح شود مردمان قدر راهپیمایی شبانه را بدانند .»

امیرالمؤمنین (ع) :

. فدعونی اکتف من دنیاکم بملحی و اقراصی فبتقوی‏الله ارجو خلاصی . ما لعلی و نعیم یفنی و لذة تنحتها المعاصی؟ سالقی وشیعتی ربنا بعیون ساهرة و بطون خماص . . . ; (6) . . . مرا به حال خود واگذارید تا از دنیای شما به نمکی و قرص نانی اکتفاء کنم! زیرا رهایی خود را در ترس از خدا و تقوا امید بسته‏ام . علی را با نعمتی که فنا می‏شود و لذتی که از گناه فراهم می‏آید چه کار؟ من و شیعیانم بزودی پروردگارمان را با چشمان شب زنده‏دار و شکم‏های گرسنه ملاقات خواهیم کرد . . . !»

ام کلثوم دختر امیرالمؤمنین (ع) می‏گوید:

هنگامی که شب نوزدهم ماه رمضان فرارسید در وقت افطار طبقی که در آن دو قرص نان جو و یک کاسه شیر و مقداری نمک بود نزد آن حضرت آوردم . آن‏گاه که از نماز فارغ شد و خواست افطار کند، به سینی افطار نگریست و در آن درنگ کرد، سپس سرش را تکان داد و به شدت و با صدای بلند گریه کرد و گفت:

«یابنیة اتقدمین الی ابیک ادامین فی فرد طبق واحد؟ اتریدین ان یطول وقوفی غدا بین یدی‏الله - عز وجل - یوم‏القیامة؟ انا ارید ان اتبع اخی و ابن عمی رسول‏الله (ص)، ما قدم الیه ادامان فی طبق واحد الی ان قبضه‏الله . یا بنیة! ما من رجل طاب مطعمه و مشربه و ملبسه، الا طال وقوفه بین یدی‏الله - عز و جل - یوم‏القیامة، یا بنیة ان الدنیا فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب; (7) دخترم! آیا در یک سینی برای پدرت دو نان‏وخورش می‏آوری؟ آیا می‏خواهی فردای قیامت ایستادن من در پیشگاه خدا - برای حساب پس دادن - به درازا کشد؟ من می‏خواهم که از برادرم و پسر عمویم رسول‏خدا (ص) پیروی کنم، هرگز دو نوع طعام در یک ظرف نزدش گذاشته نشد و چنین بود تا جان به جان آفرین تسلیم کرد . دخترم! هیچکس نیست که خوراک، و پوشاک او پاکیزه و لذت‏بخش باشد، مگر آنکه در روز قیامت ایستادن او نزد خدای عز و جل طولانی شود . دخترم! در حلال دنیا حساب است و در حرام آن عقاب . . . !»

عدی بن حاتم طائی، امیرالمؤمنین (ع) را دید در حالی که در برابرش کاسه‏ای آب و پاره‏ای نان جو و نمک قرار داشت، پس گفت: ای امیرمؤمنان، این روا نیست که روز را گرسنه و مشغول کار و تلاش به سر بری و شب را بیدار و درگیر با رنج‏ها به روز آوری و با این حال افطارت این باشد! امیرالمؤمنین (ع) فرمود:

«علل النفس بالقنوع و الا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر (ص) 35 ص

انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن 35 ص

اختصاصی از هایدی انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن 35 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن :

(THE ASSOCIATION OF SOUTH EAST ASIAN NATIONS)

آسه آن (ASEAN) شامل کشورهای اندونزی، مالزی، سنگاپور، فیلیپین، تایلند و برونئی می باشد. این کشورها از سال 1993 شروع به قطع تعرفه های خود کرده و قصد دارند تا سال 2008 به یک منطقه‌آزاد تجحاری تبدیل شوند.

یکی دیگر از گروههای منطقه ای در آسیا همکاری اقتصادی آسیا و پاسیفیک ((APEC)The Asia Pacific Economic Cooperative) می باشد که شامل 6 عضو (ASEAN) و ایالات متحده آمریکا، استرالیا، کانادا، زلاندنو، ژاپن، کره جنوبی، چین، هنگ کنگ و تایوان می باشد.

برخی از متخصصین اعتقاد دارند که رشد چین به دلیل نفوذ سرمایه داری، و وجود چهار اژدها در آسیا (ژاپن، تایوان، سنگاپور، هنگ کنگ) که در تجارت بسیار موفق بوده اند باعث خواهد شد که قدرت از غرب به شرق انتقال پیدا کند.

سایر گروههای منطقه ای :

بطور کلی در اروپا چهار گروه عمده بازار وجود دارند که عبارتند از: منطقه اقتصادی اروپایی (EEA)، اتحادیه اروپا (EU) انجمن تجارت آ›اد اروپا (EFTA) و کشورهای مستقل مشترک المنافع (CIS).

در آفریقا چندین گروه بازار وجود دارد اما متأسفانه این بازارها به دلیل کوچکی و یا محدودیت های زیرساختی اقتصادی جهت تولید کالا، نتوانسته اند در تجارت و یا پیشرفتهای اقتصادی موفقیتی حاصل نمایند. برخی از این گروههای منطقه ای عبارتند از: اتحادیه گمرکی آفریقای شرقی، جامعه اقتصادی کشورهای آفریقای غربی (WAEC)، جامعه اقتصادی مغرب و گروه کازابلانکا که یک منطقه آزاد تجاری است و شامل کشورهای مصر، غنا، گینه و موراکو می شود.

در آمریکای لاتین نیز گروههای منطقه ای متفاوتی وجود دارد از قبیل بازار مشترک «اند» (Andean)، بازار مشترک آمریکای مرکزی، جامعه و بازار مشترک کارائیب و بازار مشترک جنوبی ائتلاف آمریکای لاتین (LAIA). در آمریکای لاتین نیز به دلایل مشکلات سیاسی، فعالیتهای نازل اقتصادی، و تفاوتهای زیاد توسعه اقتصادی بین کشورها این توافقها نتوانسته اند موفقیتی را برای کشورهای آمریکای لاتین ایجاد نمایند.

در آمریکای شمالی گروههای منطقه ای عبارتند از: موافقتنامه تجارت آزاد ایالات متحده ـ کانادا و موافقتنامه تجارت آ›اد آمریکای شمالی (NAFTA).

در خاورمیانه دو توافق بازار (Market Agreement) وجود دارد: بازار مشترک اعراب (ACM) و سازمان همکاریهای اقتصادی (ECO) بازار مشترک اعراب در سال 1964 با عضویت مصر، عراق، کویت، اردن و سوریه ایجاد گردید.

در آسیا نیز همانگونه که قبلاً توضیح داده شد گروههای منطقه ای آسه آن و اَپِک وجود دارد.

بازارهای بزرگ جدید (The Big Emeging Markets) :

در سالهای آتی انتظار می رود که برخی از کشورهای جهان سوم تبدیل به بازارهای بزرگی شوند. در واقع ده بازار بزرگ که پیش بینی می شود در 20 سال آینده 30 درصد از کل واردات جهانی را به خود اختصاص دهند عبارتند از آرژانتین، آسه آن، برزیل، منطقه اقتصادی چینی (چین، هنگ کنگ، تایوان)، هندوستان، مکزیک، لهستان، آفریقای جنوبی، کره جنوبی و ترکیه. از هم اکنون برخی از دولتها و شرکتها (به خصوص دولت و شرکتهای آمریکایی) جهت ایجاد زمینه، به مناسبات خود با این کشورها شدت بخشیده اند. جدول 5ـ2 این بازارها را نشان می دهد.

سیستم مالی بین المللی :

ثبات در اقتصاد بین المللی زمینه ساز صلح و پیشرفت است. از این رو پس از جنگ جهانی دوم سازمانهایی همچون صندوق بین المللی پول (IMF) و بانک جهانی ایجاد شدند.

صندوق بین المللی پول :

صندوق بین المللی پول، جهت ثبات نرخ برابری ارز ایجاد شد، اما امروزه بیشتر در شناور بودن ارز براساس عرضه و تقاضا فعالیت می کند. در سالهای گذشته IMF علاوه بر دادن وامهای کوتاه مدت به کشورهائی که در موازنه پرداخت مشکل دارند به پرداخت وامهای بلندمدت نیز اقدام نموده است. این وامها که بیشتر به کشورهای در حال توسعه پرداخت می شود در مقابل شروطی از قبیل کاهش تعرفه، کاهش تورم، پایین آوردن هزینه های دولیت و ایجاد واحدهای بازرگانی مستقل می باشد.

بانک جهانی :

بانک جهانی نیز عمدتاً به کشورهای در حال توسعه وام می دهد. وامها بلندمدت و معمولاً پانزده تا بیست و پنج ساله می باشد. ایجاد سرمایه به منزله فعالیت اقتصادی بهتر و در نتیجه، بازارهای بهتر برای شرکتهای بین المللی می باشد.

گروه هشت :

این گوره شامل کشورهای صنعتی عمده جهان یعنی ایالات متحده آمریکا، کانادا، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و ژاپن می باشد که ابتدا گروه هفت نامیده می شد و از سال 1998 با پیوستن روسیه به آن گروه هشت نامیده می شود. این گروه به صورت منظم جلساتی در مورد اقتصاد جهانی و سیستم پولی بین المللی بر پا می کند. شرکت کنندگان در این جلسات وزرای امور مالی و رؤسای بانکهای مرکزی می باشند.

اندازه بازار :

محیط اقتصادی یکی از عوامل غیرقابل کنترل مدیر بازاریابی بشمار می رود. محیط اقتصادی از دو بعد دارای اهمیت است، محیط اقتصادی که بازاریابی بین الملل را تحت تأثیر قرار می دهد ـ که در بخش اول این فصل مورد بحث قرار گرفت ـ و محیط اقتصادی داخلی هر کشور که شرکت، قصد فروش کالای خود را به آن دارد، بنابراین بازاریاب درگیر تجزیه و تحلیل اقتصادی بازارهای خارجی می شود ضمن اینکه این بازارها می تواند شامل یکصد کشور و یا حتی بیشتر گردد.

در این بخش به 2 سؤال اساسی پاسخ داده خواهد شد:

1ـ بازار ما چه اندازه ای دارد؟

2ـ بازار ما چه ویژگیهایی دارد؟

پاسخ به سؤال اول، پتانسیل بازارهای خارجی و اولویت آنها را مشخص می کند و پاسخ به سؤال دوم، ماهیت وظیفه بازاریابی یک شرکت را تعیین می کند.

متغیرهای زیادی در اندازه بازار تأثیر می گذارند، اما جمعیت، رشد جمعیت، توزیع جمعیت، توزیع درآمد، درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی شاخصهایی هستند که برای تعیین اندازه بازار بسیاری از کالاها می توانند مورد استفاده قرار گیرند.

1ـ جمعیت :

مردم بازار را تشکیل می دهند و اگر بقیه عوامل را ثابت فرض کنیم هر چقدر جمعیت بیشتر باشد، بازار بهتر خواهد بود. خرید بسیاری از کالاها با جمعیت رابطه مستقیم دارد، مانند کالاهای اساسی از قبیل دارو، مواد غذایی و مواد آموزشی. برای کالاهای ارزان قیمت نیز جمعیت شاخص خوبی برای تعیین بازار آنها، بشمار می رود محصولاتی از قبیل نوشابه، دوچرخه، چرخ خیاطی و غیره. جدول 6ـ2 پرجمعیت ترین کشورهای جهان را نشان می دهد.


دانلود با لینک مستقیم


انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن 35 ص