هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اهداف مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد در حقوق کیفرى اسلام

اختصاصی از هایدی اهداف مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد در حقوق کیفرى اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

اهداف مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد در حقوق کیفرى اسلام (1)

رحیم نوبهار (2)

چکیده

این مقاله به روش مطالعه تحلیلى به بررسى اهداف مجازاتهاى اسلامى در سه جرم جنسى مستوجب حد (زنا، لواط و مساحقه) پرداخته است. با کنکاش در مواردى همچون مبناى جرم انگارى، نظام حاکم بر ادله اثبات و بررسى عوامل سقوط مجازات در این جرایم روشن مى‏شود که آموزه‏هاى اسلامى به رغم تاکید فراوان بر قبح ذاتى این اعمال و اثبات مسؤولیت اخلاقى براى مرتکبان آن، بر تستر و پوشیدن این جرایم و جلوگیرى از اثبات آنها اصرار مى‏ورزد. در مجازات نیز تاکید اصلى بر اصلاح مرتکبان و نادم شدن آنهاست; با این حال، اهدافى همچون بازدارندگى عمومى و خصوصى، اجراى عدالت و حتى ارضاى خاطر بزه‏دیدگان نیز از نظر دور نمانده است.

درآمد

مباحث فلسفه حقوق، بخش مهم وحساس این رشته از دانش را تشکیل مى‏دهد. به گواهى تاریخ، طرح این مباحث هم مایه رشد و شکوفایى این دانش بوده وهم تحولات اجتماعى مهمى را در پى داشته است. به گفته «دل وکیو» آثار فیلسوفان حقوق همواره با پیشرفتهاى بزرگ مدنیت همراه بوده است (3) .

بحث درباره اهداف مجازاتها بخشى از مباحث مربوط به فلسفه حقوق در عرصه حقوق کیفرى است. سخن گفتن از اهداف مجازاتها در هر نظام حقوقى از آن رو که در نهایت‏به تبیین بخش قابل توجهى از سیاست کیفرى آن نظام مى‏انجامد، از اهمیت ویژه‏اى برخوردار است; چه هرگاه نهادهاى دست‏اندرکار مجازات بدانند مقصود از کیفر چیست، آن را متناسب با فواید اجتماعى و فردیش به کار مى‏بندند و در نتیجه، امکان تحقق عدالت کیفرى بیشتر مى‏شود. تبیین اهداف مجازاتها همچنین روحیه تمکین نسبت‏به قانون را در بزهکارانى که به کیفر مى‏رسند، افزایش مى‏دهد; وقتى بزهکاران بدانند قواى عمومى حاکم، آنها را براى تحقق مصلحتهایى در رابطه با خود آنها یا جامعه به کیفر مى‏رساند، مجازات را آسان‏تر پذیرا مى‏شوند و براى گریز از آن کمتر اصرار مى‏کنند.

بحث درباره اهداف مجازاتها در خصوص جرایم جنسى از اهمیت مضاعفى برخوردار است; از آن رو که با مبحث مهم خالت‏حاکمیت در حوزه رفتار خصوصى افراد ارتباط دارد. در حقیقت‏به دلیل این که بسیارى از جرایم جنسى بطور پنهانى انجام مى‏گیرد، تلاش براى کشف و اثبات آنها با کنکاش و جستجو در امور شهروندان ارتباط پیدا مى‏کند. شهروندان معمولا مایل نیستند حاکمیت در حوزه امور شخصى وپنهانى آنها دخالت کند. کم نیستند حکومتهایى که به دلیل دخالت افراطى در حوزه رفتار خصوصى شهروندان، مقبولیت عمومى خود را از دست داده و با بحران مشروعیت مواجه شده یا به گرداب سقوط فرورفته‏اند. فراگیر بودن برخى از مصادیق جرایم جنسى مانند زنا و بطور کلى نقش مؤثرى که گسترش این دسته از جرایم در تباهى و نابودى یک جامعه دارد نیز بر اهمیت آن مى‏افزاید. گواه اهمیت این جرایم آن است که از دیر باز تاکنون فصلى از قوانین کشورهاى مختلف به بحث درباره این دسته از جرایم پرداخته است. حتى پس از انقلاب کبیر فرانسه و گسترش آزادیهاى فردى با آن که بسیارى از کشورها در راستاى محدود ساختن جرایم جنسى تلاش کرده‏اند، اما هنوز هم فصلى از قوانین کشورهاى گوناگون به بحث درباره این جرایم مى‏پردازد.

در حقوق کیفرى اسلام، وجود قواعد و مقررات خاص در زمینه جرایم عفافى، ضرورت تبیین اهداف مجازاتها در این دسته از جرایم را دوچندان مى‏کند. مثلا با آن که آموزه‏هاى اسلامى به طور کلى بر حفظ عفت و پاکدامنى فراوان تاکید مى‏نماید، اما در زمینه کشف و اثبات جرم جنسى حساسیت چندانى به چشم نمى‏خورد، اغلب جرایم عفافى بدون شاکى خصوصى، قابل پیگیرى و تحقیقات نیست. ضمن این که نظام حاکم بر ادله اثبات در اغلب این جرایم به گونه‏اى طراحى شده که اثبات جرم در شرایط عادى محال مى‏نماید. این در حالى است که در حقوق عرفى «جرم‏» پدیده‏اى است که قواى عمومى حاکم همه توان خودرا براى کشف آن به کار مى‏گیرند. این رویکرد شریعت نیازمند به مطالعه‏اى جدا از مطالعه اهداف مجازاتها در دیگر جرایم است.

1- تبیین موضوع بحث

مقصود از «اهداف مجازات‏» امورى است که کیفر به منظور دستیابى به آن پیش بینى و اجرا مى‏شود. در ادبیات حقوقى براى بیان این مفهوم از اصطلاح «فلسفه مجازات (4) »هم استفاده مى‏شود. بسیارى از نویسندگان حقوق کیفرى در غرب، نام تمام یک کتاب یا بخشى از آن را که به تحلیل و توجیه پدیده مجازات پرداخته، به همین نام نامگذارى کرده‏اند (5) .

مقصود از اهداف مجازات، تنها چیزى نیست که فقیهان در اصطلاح آن را «علت‏حکم‏» مى‏نامند; بلکه بحث درباره حکمت احکام را نیز در برمى‏گیرد; بحث درباره حکمت مجازات از نظر اهمیت‏به پایه بحث از علت مجازات نمى‏رسد; اما پى بردن به حکمت مجازات از آن رو که دیدگاه قانونگذار را روشن مى‏سازد سودمنداست.

بحث درباره اهداف مجازاتها را نباید با بحث درباره مبانى جرم انگارى یکى انگاشت. هرچند چون مجازات نوعى ضمانت اجرا براى تحقق همان مصلحتى است که جرم انگارى با توجه به آن صورت گرفته، کیفر به نوعى برآورنده همان هدفى خواهد بود که در جرم انگارى مورد توجه قرار گرفته است. با این همه، ویژگیها و آثار متفاوت و حتى متضادى که در انواع مجازاتها وجود دارد به ما امکان مى‏دهد تا بتوانیم اهداف مجازات را از مبناى جرم انگارى تمییز دهیم.

مقصود از مجازاتهایى که در این نوشتار مورد بررسى قرار مى‏گیرد کیفرهاى قانونى یا قراردادى است; یعنى مجازاتهایى مانند تازیانه و قطع دست که اسلام آنها را ضمانت اجراى مادى براى برخى از جرایم قرار داده است. بنابراین اهداف کیفرهاى تکوینى، کیفرهایى که نماد خشم خداوند نسبت‏به مردم و جامعه‏هاى گناهکار است و نیز کیفرهاى اخروى مورد بررسى قرار نمى‏گیرد. هر چند آن مجازاتها نیز اهداف مخصوص به خود را دارند.

مقصود از «جرایم جنسى (6) »معناى عامى است که ارتباطات جنسى طبیعى یا غیر طبیعى مانند زنا، لواط، همجنس بازى، جریحه‏دار کردن حیاى جنسى دیگرى مانند بازى کردن با آلت جنسى او، تعرض به عفت و حیاى دیگران مانند بیرون آوردن آلت تناسلى نزد آنان و حتى ارتکاب عمل جنسى مشروع در حضور دیگران را در برمى‏گیرد. (7) این دسته از جرایم در فقه سنتى شیعه یا سنى با این عنوان مورد بحث قرار نگرفته است، بلکه احکام و مقررات مربوط به مصادیق آن مانند «زنا» و «لواط‏» در کتاب الحدود بطور موردى ذکر شده است. بنابراین، اصطلاح یاده شده بیشتر اصطلاحى حقوقى است تا فقهى.

مقصود از جرایم مستوجب حد، جرایمى است که در کتاب و سنت مجازات ثابتى براى آن پیش بینى شده است. گرچه اهداف مجازات در این دسته از جرایم با اهداف مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب تعزیر کاملا مغایر نیست، اما تنوع جرایم جنسى مستوجب تعزیر و نیز تغایر اصول وقواعد حاکم بر این دو دسته جرایم ایجاب مى‏کند که بطور جداگانه مورد بررسى قرار گیرند.

به رغم محاسنى که در مجازاتهاى ثابت وجود دارد درباره این تقسیم بندى سنتى و اصولا پیش بینى مجازاتهاى ثابت‏براى جرایم، تردیدهایى هم مطرح شده است. از جمله این که هدف از مجازات بسته به شرایط و اوضاع و احوال جامعه تغییر مى‏کند، بنابراین مجازاتهاى کاملا ثابت چگونه اهداف متغیر را برآورده خواهد ساخت؟ اگر فرض شود شکل و قالب اجراى حدود نتواند اهداف تشریع آن را برآورده سازد، چه راهکارى براى حل مشکل وجود دارد؟ برخى با طرح نظریه موسمى بودن مقررات کیفرى اسلام و گروهى با برداشتهاى مبتنى بر هرمنوتیک از متون کیفرى و دسته‏اى با توسعه دادن اختیارات حاکم اسلامى در چند و چون اجراى حدود تلاش کرده‏اند به این گونه ایرادها پاسخ گویند. (8) اما نوشتار حاضر با قطع نظر از مباحث فوق اهداف مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد را بر پایه تشریع اولى آنها بررسى نموده است.

2 - راههاى پى بردن به اهداف مجازاتها

پیش از بحث درباره اهداف مجازاتها باید دید چگونه مى‏توان به اهداف مجازاتها در یک نظام حقوقى پى برد؟

از جمله راههاى پى‏بردن به اهداف مجازاتها در هر نظام حقوقى تصریحات قانونگذار است. تصریح قانونگذار به اهداف خود در متن قانون یا مقدمه آن مى‏تواند بیانگر اهداف قانونگذار و از جمله اهداف مجازاتها باشد. ولى قانونگذاران معمولا از این شیوه استفاده نمى‏کنند. افلاطون این پدیده را نقصى در قانونگذارى ارزیابى نموده است (9) .البته براى پى بردن به هدف واقعى قانونگذار - در نظامهاى حقوق عرفى - نباید به تصریحات او بسنده کرد; زیرا ممکن است چیزى به عنوان هدف مطرح شده باشد، اما در عمل - خواسته یا ناخواسته - بخشهاى مختلف نظام حقوقى به گونه‏اى طراحى شده باشد که چیزى مغایر و حتى متضاد با اهداف پیش بینى شده، تحقق یابد. از این رو براى پى بردن به اهداف قانونگذار، تاکید اصلى باید بر مطالعه تحلیلى و نسبت‏سنجى میان اجزاى مختلف نظام حقوقى باشد.

شناخت اهداف کلى و کلان یک نظام حقوقى نیز ما را در شناسایى اهداف مجازاتها در آن نظام کمک مى‏کند. معمولا در یک نظام حقوقى واحد، اجزا و بخشهاى گوناگون مکمل یکدیگرند و همگى برآورده ساختن یک هدف را دنبال مى‏کنند. بنابراین، شناخت مقاصد کلى یک آیین، مکتب یا نظام حقوقى و نیز پى بردن به دیدگاه قانونگذار در زمینه «اصالت فرد» یا «اصالت جامعه‏» در شناخت اهداف مجازاتها مؤثر است. مثلا در نظامهاى استبدادى که فرد یا طبقه حاکم همواره در صدد نمایش اقتدار خویش به مردم است، از اجراى مجازاتها هم در همین راستا استفاده مى‏شود. از همین رو وجود مجازاتهاى خشن، لازمه طبیعى نظامهاى اقتدارگرا است (10) ،حال آن که در نظامهاى الهى که هدف، سعادت انسان و هدایت او است، مجازاتها عمدتا به هدف اصلاح بزهکاران و بازسازى آنها اجرا مى‏شود. از همین رو جز در مواردى که کیان جامعه آسیب ببیند اصرارى براجراى کیفرهاى خشن نیست.

مطالعه در شیوه اجراى مجازاتها نیز مى‏تواند تا اندازه‏اى اهداف مجازاتها را براى ما روشن سازد. مثلا تاکید بر اجراى مجازاتها به صورت آشکار و علنى گویاى آن است که قانونگذار بر نقش ترذیلى و بازدارندگى کیفر تاکید دارد، حال آن که اجراى کیفرهاى ملایم و پنهانى نشان از آن دارد که قانونگذار به بازپرورى مجرم توجه بیشترى دارد.

دقت در موارد سقوط مجازاتها نیز گویاى اهداف مجازاتها است; مثلا از سقوط کیفر با رضایت زیان‏دیده از جرم مى‏توان فهمید که قانونگذار در جعل کیفر، جبران خسارت وارد بر مجنى‏علیه و ارضاى خاطر آزرده او را در نظر داشته است. همچنین سقوط کیفر یا تخفیف آن در اثر توبه و پشیمانى بزهکار نشانگر این است که قانونگذار به اصلاح بزهکار مى‏اندیشد.

قائل شدن به مرور زمان کیفرى یعنى این که پس از گذشت مدت زمان مشخصى، تعقیب جرم و اجراى حکم کیفرى قطعى موقوف شود گویاى آن است که قانونگذار اجراى کیفر را برآورنده هدف مورد نظر خود نمى‏داند; حال یا به علت این که غالبا بزهکاران پس از گذشت زمان طولانى از ارتکاب بزه پشیمان مى‏شوند، یا از آن رو که باگذشت زمان، خاطره تلخى که از وقوع جرم در اذهان جامعه نقش مى‏بندد از بین مى‏رود، یا به دلیل مراعات نظم و مصلحتى دیگر. (11)

در عمل چه بسا ممکن است میان مصلحت ناشى از اجراى مجازات با مصالح دیگر تزاحم پیدا شود. دقت در احکام قانونگذار در موارد تزاحم و این که او تا چه اندازه بر اجراى مجازاتها اصرار مى‏ورزد و در چه مواردى از اجراى آن چشم مى‏پوشد به خوبى نمایانگر نگرش قانونگذار به مجازات و اهداف آن است. بر پایه روایت مشهور و معتبرى که شیعه و سنى آن را نقل کرده‏اند امیرالمؤمنین علیه السلام در سرزمینهاى غیراسلامى از اجراى حد بر بزهکاران مسلمان خوددارى مى‏کرد، از آن رو که مبادا به کیفر رسانیدن آنها سبب شود تا به دشمن پناه برند و در سرزمین آنان ماوى گزینند. (12) تحلیل این رفتار امام على‏علیه السلام به ما مى‏آموزد که هرگاه اجراى مجازات - با همه اهمیتى که دارد- چنین مفسده‏اى را به همراه داشته باشد باید از آن چشم‏پوشى کرد. همچنان که در دوران ما برخى از فقیهان بر پایه همین گونه مصلحت‏سنجیها اجراى مجازات «رجم‏» را روا نمى‏دارند، از آن رو که اجراى این مجازات موجب پیدایش نوعى تنفر و انزجار نسبت‏به مقررات اسلامى در افکار عمومى است. (13)

دقت در شیوه رویارویى قانونگذار با پدیده تکرار جرم ما را به فهم اهداف مجازاتها رهنمون مى‏شود. معمولا قانونگذاران در مواجهه با تکرار کنندگان جرم به تشدید مجازات روى مى‏آورند، این که در موارد تکرار جرم، سیر صعودى تشدید مجازاتها چگونه طى مى‏شود از جهتى نمایانگر اهداف مجازاتها است.

مطالعه در نظام حاکم برادله اثبات جرایم هم بطور مستقیم و هم به لحاظ ارتباطى که با جرم انگارى پیدا مى‏کند با فهم اهداف مجازاتها مرتبط است. فرض کنیم قانونگذار، رفتارى را تنها در صورتى که گواهان قابل توجهى بر وقوع آن شهادت دهند قابل کیفر بداند. از این رویکرد مى‏توان چنین استنباط کرد که حساسیت قانونگذار بیشتر ناظر به آشکاربودن آن عمل و رفتار ضد اجتماعى و رابطه آن با جامعه و نظم عمومى است و نه مفسده و بدى ذاتى آن.

3- مجازاتهاى مقرر براى جرایم جنسى مستوجب حد

بر پایه نظریه مشهور در میان فقیهان شیعى از میان جرایم جنسى، تنها چهار جرم زنا، لواط، مساحقه (همجنس بازى زنان با اندام تناسلى) و قوادى (14) از جرایم مستوجب حد و دیگر جرایم جنسى، تعزیرى است. با این حال حدى دانستن بزه قوادى قابل تردید به نظر مى‏رسد.

بنابر نظریه مشهور، کیفر مرد قواد هفتاد و پنج تازیانه و یک سال تبعید همراه با تراشیدن سر مرتکب و تشهیر او است، اما زن قواد تنها به هفتاد و پنج تازیانه محکوم مى‏شود. (15) در مورد این که آیا قواد با ارتکاب جرم براى اولین بار تبعید مى‏شود یا در مرتبه دوم; میان فقیهان اختلاف نظر وجود دارد. برخى همچون شیخ مفید، کیفر تبعید را براى کسى که در مرتبه دوم مرتکب این عمل شود مقرر نموده‏اند. (16) امام خمینى قدس سره بعید ندانسته است که تبعید قواد بسته به نظر حاکم باشد. (17) مخیر نمودن قاضى در تبعید بزهکار براى یک دوره زمانى متغیر، از ویژگیهاى کیفر تعزیرى است.

مطالعه متون فقهى اهل سنت نشان مى‏دهد که آنان قوادى را از جرایم مستوجب حد نمى‏دانند. با بررسى بسیارى از کتابهاى فقهى آنان به این مساله برخورد نکردیم. سید مرتضى مى‏گوید: «در این باره، مستقیم یا غیرمستقیم چیزى از فقهاى عامه نشنیده‏ایم.» (18)

درباره کیفر این بزه تنها روایت عبدالله‏بن‏سنان را در دست داریم (19) .با قطع نظر از ضعف سند این روایت، گرچه در گفتار سائل آمده است که حد قواد چیست؟ ولى در پاسخ امام علیه السلام براى مجازات قواد، تعبیر «حد» به کار برده نشده است; و تنها با استناد به این که در پرسش راوى در مورد مجازات قواد، واژه حد به کار رفته، نمى‏توان کیفر ذکر شده را حد دانست، بویژه این که استعمال واژه حد در معنایى اعم از حد و تعزیر چندان هم نادر نیست.

آنچه باور یاد شده را تقویت مى‏کند این است که در روایت‏یاد شده از تراشیدن سر قواد و تشهیر او سخنى به میان نیامده، اما بر پایه نظریه مشهور قواد باید این مجازات را نیز تحمل کند. ضمن این که میزان تبعید نیز در روایت تعیین نشده و این خود دلیل بر تعزیرى بودن این مجازات است.

افزون بر این همه، طبع این بزه با تعیین کیفرى صد در صد ثابت‏براى همه موارد آن سازگار نیست; فرض کنیم کسى تنها یک زن و مرد را بطور نامشروع گرد هم آورده است و دیگرى با فراهم نمودن مکانى مجهز و یا حتى بدون آن صدها مرد و زن را بطور نامشروع گرد هم آورده است؟ چگونه مى‏توان گفت: عدالت، تعیین کیفرى یکسان براى این هر دو را برمى‏تابد؟ به گمان نگارنده با توجه به آنچه گذشت قوادى را باید از جرایم مستوجب تعزیر دانست. تردید در حد بودن مجازات قوادى، سابقه هم دارد; از جمله فقیهانى که معتقد است‏حدى بودن بزه قوادى دلیل روشنى ندارد محقق اردبیلى است (20) .

بنابراین تنها از اهداف مجازاتها در سه جرم زنا، لواط و مساحقه سخن خواهیم گفت.

ابتدا مجازاتهایى را که براى هر یک از سه جرم پیش بینى شده مورد مطالعه قرار مى‏دهیم:

1-3 - کیفر زنا: نظریه مشهور در میان مفسران و فقیهان این است که در آغاز پیدایش اسلام، زن زناکار را تا هنگام مرگ در خانه حبس مى‏کردند. یعنى همان حکمى که در آیه پانزدهم از سوره نساء آمده است. بر پایه برخى از نقلها این مجازات در دوران جاهلیت نیز در مورد زنان اجرا مى‏شد. (21) پس از آن، آیه دوم سوره نور این حکم را نسخ کرده است. آیه یاد شده کیفر صد تازیانه را براى مرد و زن زناکار پیش بینى نموده است. پس از نزول این آیه، پیامبرصلى الله علیه وآله مرد و زن زناکارى را که محصن نبودند صد تازیانه مى‏زد و زناکار محصن را رجم مى‏نمود. مقصود از محصن کسى است که امکان آمیزش جنسى با همسر دایمى خود را داشته باشد. این همان نظریه مشهور در میان فقیهان شیعه و سنى است. (22)

کیفر رجم همواره مخالفانى هم داشته است، خوارج به کلى رجم را انکار مى‏کنند (23) .یکى از نویسندگان معاصر هم با استناد به این که حد رجم در قرآن مجید نیامده احتمال داده است که کیفر زانى در هر حال همان صد تازیانه است; نهایت این که رجم کیفیت مشدده‏اى است که در مواردى مى‏توان آن را اعمال نمود. (24)

بنابر نظریه مشهور، مرد زناکار غیر محصن افزون بر تحمل صد تازیانه به تراشیدن سر و تبعید به مدت یک سال از شهرى که در آن مرتکب جرم شده، محکوم مى‏شود; (25) اما برخى از فقیهان مانند شیخ طوسى این مجازات تکمیلى را مربوط به موردى دانسته‏اند که زانى غیر محصن، متاهل باشد، اما هنوز با همسر خود آمیزش نکرده باشد. (26)

گروهى دیگر از فقیهان و مفسران بر آنند که سر تراشیدن و تبعید، مجازاتى تعزیرى است که اختیار اجرا یا عدم اجراى آن با حاکم است. (27) تغییراتى که در شیوه اجراى تبعید زناکاران صورت گرفته، تعزیرى بودن آن را تایید مى‏کند. گفته شده امیرالمؤمنین‏علیه السلام در دورانى پس از آن که صد تازیانه به زانى غیر محصن مى‏زد او را تبعید مى‏کرد، اما پس از مدتى به دلیل پیامدهایى که این کار داشت‏بزهکاران را حبس مى‏نمود. (28)

بر پایه نظریه مشهور، حد زنا در چهار مورد اعدام است: 1- زنا با محارم نسبى 2- زنا با زن پدر که موجب قتل زانى است. 3- زناى غیر مسلمان با مسلمان که موجب قتل زانى است 4- زناى به عنف و اکراه که موجب قتل زانى اکراه‏کننده است. (29) با این حال برخى روایات گویاى آن است که مرتکب زناى به عنف و زناى با محارم را یک ضربه شمشیر مى‏زنند، خواه زنده بماند یا بمیرد. (30) در موارد یاد شده تفاوتى میان جوان و غیرجوان و محصن و غیر محصن نیست، جز این که برخى مانند ابن ادریس معتقدند هرگاه زانى محصن باشد ابتدا تازیانه زده مى‏شود و سپس او را مى‏کشند. (31)

علاوه بر مجازاتهاى یاد شده پاره‏اى از محدودیتها نیز براى زناکاران پیش‏بینى شده; مثلا درباره ازدواج با زناکار برخى با استناد به آیه سوم سوره نور معتقدند هرگاه زناکار همچنان قصد ارتکاب این عمل زشت را دارد و قصد توبه ندارد نمى‏تواند با مؤمنان پاکدامن ازدواج کند. (32) همچنین زنا با زن شوهردار یا حتى زنى که در عده رجعیه باشد باعث مى‏شود که آن زن و مرد هیچ‏گاه نتوانند بطور قانونى و شرعى با هم ازدواج کنند. (33)

عدم انتساب فرزند متولد از زنا به پدر و مادر طبیعى وى را نیز مى‏توان نوعى کیفر ارزیابى کرد. همچنان که محرومیت فرزند ناشى از زنا از بسیارى از حقوق و مزایاى اجتماعى چه بسا داراى اثر پیشگیرى از وقوع این جرم باشد. در شرایط طبیعى، توجه زن و مرد به پیدایش فرزندى که از بسیارى از حقوق محروم خواهد بود از ارتکاب زنا پیشگیرى مى‏نماید. از دیرباز تا کنون بسیارى از قوانین، چنین محدودیتهایى را براى فرزندان نامشروع قائل شده‏اند. (34)

نکته‏اى که در مقررات اسلامى پیرامون کیفردهى به جرم «زنا» به خوبى مراعات شده، رعایت تساوى مرد و زن و عدم جانبدارى از مرد است; این در حالى است که بسیارى از قوانین ملتها در گذشته و حال در تعیین کیفر براى جرم زنا به گونه‏اى از مرد طرفدارى کرده است. (35) قوانین اسلام برعکس در مواردى با رعایت طبیعت زن، مجازات سبک‏ترى براى او پیش‏بینى نموده است; چنان که مجازات تبعید را براى زانیه غیر محصن پیش‏بینى نکرده است.

2-3 - کیفر لواط: نظریه معروف و مشهور میان شیعه و سنى آن است که کیفر «لواط‏» در قرآن مجید ذکر نشده است. با این حال برخى از فقیهان و مفسران آیه شانزدهم از سوره نساء را ناظر به بیان مجازات لواط دانسته‏اند. آیه یاد شده مى‏فرماید:

«واللذان یاتیانها منکم فآذوهما فان تابا واصلحا فاعرضوا عنهما ان الله کان توابا رحیما»

«و آن دو تن را که مرتکب فاحشه شده‏اند آزار دهید، پس اگر توبه کنند و به صلاح روى آورند از آزارشان دست‏بردارید; زیرا خداوند توبه‏پذیر و مهربان است.»


دانلود با لینک مستقیم


اهداف مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد در حقوق کیفرى اسلام

آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است 14 ص

اختصاصی از هایدی آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است؟( پاسخ متخصص به پرسش های شما )

آیا در هنگام حاملگی می توان مقاربت داشت

بسیاری از خانمها در اوّلین مراقبت حاملگی شان این سوال را مطرح می کنند که مقاربت و یا نزدیکی در زمان حاملگی چگونه باید باشد؟ آیا خطری برای جنین ایجاد می کند یا نه؟ البته هر خانمی باید این سوالها را از ماما یا پزشک خود بپرسد ولی بطور کلی، در حاملگیهای بدون مشکل و طبیعی، مقربت خطری ندارد. بطور کلی  درزمان بارداری هیچگونه مانعی برای نزدیکی کردن زوج ها وجود ندارد مگر اینکه خانم احساس ناراحتی کند، لکه بینی داشته باشد و یا به هر دلیل دیگری توسط پزشک و یا ماما ازنزدیکی کردن منع شده باشد.

در صورتی که حاملگی طبیعی باشد و خانم احساس راحتی کند، نزدیکی کردن زوج ها می تواند باعث دلبستگی بیشتر پدر و مادر آینده به همدیگر و در آینده، به فرزندشان باشد.

حتی در مواردی که زوج نزدیکی ندارند می توانند از نظر فیزیکی با هم در تماس باشند. ماساژ دادن و نوازش کردن خانم ها در دوران بارداری به آرامش فکری و عضلانی شان کمک می کند بنابر این در نهایت فرزند شادابتری هم خواهند داشت. این کار همچنین باعث می شود که زوج ها پس از تولد فرزندشان هم زودتر به حالت طبیعی زندگی جنسی خود برگردند.

پس از زایمان طبیعی اگر خانم احساس راحتی کند پس از چند روز نزدیکی ممکن است البته این زمان بسته به نوع زایمان و داشتن بخیه یا نداشتن آن متفاوت است. پس از سزارین این دوره ممکن است طولانی تر باشد. سزارین جزو عمل های بزرگ به حساب می آید و فرد باید مراقبتهای بعد از عمل را رعایت کند.

ورزشهایی که عضله های کف لگن را تقویت می کنند می توانند برای پیش، در حین زایمان طبیعی و پس از زایمان بسیار مفید باشند. و باعث می شوند که ماهیچه ها ی واژن در مدت کمتری به حالت طبیعی شان نزدیکتر بشوند.

برخی خانمها در حین بارداری بخصوص سه ماهه اول و تا زمانی پس از زایمان بر اثر تغییرات هورمونی و جسمانی ناشی از بارداری با کاهش میل جنسی روبرو می شوند. تعداد زیادی از خانم ها حس میکنند دیگر به عنوان یک زن برای همسر خود جذاب نیستند. برای برگرداندن میل جنسی خانمها اولین و مهمترین نکته این است که آنها را مجبور به برقراری ارتباط جنسی نکنید که نتیجه عکس دارد. دوم اینکه اگر زوج نزدیکی نمی کنند تماس فیزیکی را قطع نکنند. نوازش کردن و بوسیدن بدن خانم باعث می شود که هورمونهایی که در نهایت باعث میل جنسی می شوند از مغز ترشح بشوند. زوج ها باید با هم در مورد نحوه نگاهداشتن تماس فیزیکی شان در حین بارداری صحبت کنند. اینکه چه کاری را بیشتردوست دارند و چه کاری را کمتر. این کار باعث می شود که زوج به مرور شیوه خاص خودشان راشکل بدهند و از آن در طول زمان لذت ببرند.

با ورود نوزاد به زندگی زوج ها، معمولا رابطه زوجها از حالت دوطرفه بین همسران به حالت رابطه قوی بین مادر و فرزند در میاید و یا اینکه به حالت رابطه مثلثی در میاید که بچه در راس و پدرو مادر در خدمت این نوزاد تازه متولد شده هستند. در هر دو حالت رابطه زوج ها شدیدا تحت شعاع قرار میگیرد. مشارکت در کارهای بچه و خانه راه حل ساده ای برای احیا کردن رابطه زوج ها است. و اینکه آقایان در نظر داشته باشند که مادرنوزاد چند هفته ای بودن کار خیلی راحتی نیست. اکثرا مادرها آنقدر خسته می شوند که حتی اگر میل جنسی هم داشته باشند رمق ندارند که به نزدیکی با شریک جنسی شان بپردازند.

در این شرایط آقایان می تواند احساس ترد شدگی کنند و خود را کنار و کنار تر بکشند تا مسئله ریشه دار شود و یا اینکه با همدلی کردن با همسر خود نهایتا با موفقیت از این مرحله بگذرند. تماس فیزیکی مثل بوسیدن و نوازش کردن برای ابراز علاقه زوج ها بهم نقش مهمی را در این دوران ایفا میکند.

برای زوج هایی که چند سالی از تولد فرزندانشان گذشته ممکن است مسائل دیگری پیش بیاید که مهمترین دلیلش این می تواند باشد که پدر و مادر وقت آزادشان را با فرزندانشان می گذرانند و هرگز فضای خصوصی ندارند تا احساساتشان را با هم در میان بگذارند. این مسئله به مرور باعث می شود که بینشان فاصله بیفتد.

زوج ها در هر مرحله ای از زندگی که هستند باید با هم فضای خصوصی داشته باشند. این کار باعث می شود که مثل یک تیم قوی در مورد زندگی خودشان و تربیت فرزنداتشان عمل کنند. اگر رابطه کلی زوج صمیمی باشد، زندگی جنسی هم به طبع آن همیشه شاداب و پابرجا میماند.

بالا رفتن سن در افرادی که از سلامت عمومی خوبی برخوردارند نباید روی کیفیت رابطه جنسی آن ها اثر منفی داشته باشد. البته باید یادآوری کرد که افراد باید واقع گرا باشند وتوقعات خود را متناسب با شرایط جسمی و سنی خود تنطیم کنند.

خانم ها در دوران یائسگی تغییرات هورمونی را تجربه می کنند که ممکن است منجر به کم شدن میل جنسی و یا خشکی واژن بشود. حالت اول با پیش نوازی و آماده سازی خانمها و در بعضی افراد با هورمون درمانی می تواند تا حد قابل توجهی حل بشود. در مورد خشکی واژن هم استفاده از مواد لغزنده کننده محلول در آب استفاده می تواند خیلی به حل مسئله کمک کند.

در مورد آقایان هم ممکن است میل جنسی و یا نعوظ را به صورتی که در سال های پیش تجربه می کردند نداشته باشند که این لزوما فقط بدلیل افزایش سن نیست. درصورت بروز مشکل در نعوظ مراجعه به پزشک و بررسی کامل عملکرد قلب و عروق وکلیه و همچنین هورمون های بدن قدم اولیه است.


دانلود با لینک مستقیم


آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است 14 ص

تحقیق درباره تأثیر پوشش اسلامی در مهار غریزه جنسی

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره تأثیر پوشش اسلامی در مهار غریزه جنسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

تأثیر پوشش اسلامی در مهار غریزه جنسی

چکیده

بر اساس آیات شریف قرآن، اصل پوشش، امری ذاتی و فطری انسان اعم از زن و مرد است و در مقابل، برهنگی و عریانی، فتنه‏ای شیطانی است که انسان در اثر وسوسه‏های شیطانی به آن دچار می‏گردد و خود و افراد جامعه را بر گرداب آسیب‏های غریزه جنسی گرفتار می‏سازد. غریزه جنسی که از غرایز مهم در حیات انسان است، در اثر محرک‏های گوناگونی تحریک می‏شود. البته از دیدگاه اسلام، راهکارهای طبیعی هم چون ازدواج و پوشش، نقش مؤثری در مهار غریزه جنسی دارند.

کتاب حاضر در پی آن است که بر اساس منابع اصیل اسلامی؛ یعنی قرآن و حدیث، به بررسی جلوه‏های تأثیر پوشش در مهار غریزه جنسی بپردازد و با توسعه مفهوم حجاب به گونه‏ای که هم جلوه‏های ظاهری مانند: مانتو و چادر و هم جلوه‏های باطنی مثل، حیا و عفت و پاکدامنی را شامل شود، کوشیده است در ترویج فرهنگ حجاب و شناخت آسیب‏های بی‏حجابی و نیز راهکارهای اصلاحی آن گام بر دارد.

این پژوهش در سه بخش تنظیم شده است. بخش اول، کلیاتی در مورد موضوع است. بخش دوم در دو فصل به بررسی برخی جلوه‏های باطنی و ظاهری تأثیر پوشش اسلامی پرداخته است. در بخش آخر نیز نکاتی را برای برنامه‏سازی در مورد موضوع بیان کرده است.

فهرست

o

o فهرست مطالب

o دیباچه

o پیش‏گفتار

o بخش اول کلیّات

+ 1. مفهوم غریزه جنسى و رویکردهاى مهم به آن

+ 2. مفهوم پوشش اسلامى و برخى مصادیق مهم آن

o بخش دوم : جلوه‏هاى باطنى و ظاهرى پوشش اسلامى

+ فصل اول: برخى جلوه‏هاى باطنى تأثیر پوشش اسلامى

# 1. عفت

# 2. حیا

# 3. دین

+ فصل دوم: برخى جلوه‏هاى ظاهرى تأثیر پوشش اسلامى

# 1. پوشش‏هاى بدنى مطلوب و نامطلوب

* الف) ناپسند بودن پوشش شفّاف و نازک

* ب) ناشایست بودن لباس و پوشش تنگ

* ج) ناشایست بودن استفاده زنان و مردان از پوشش‏هاى اختصاصى یکدیگر

* د) پوشیدگى زینت از نامحرم

o موارد استثناء

+ 1. برخى اشخاص

+ 2. برخى از اعضاى بدن

* هـ ) پوشش چشم و نگاه از نامحرم

* و) نداشتن تماس جسمى نامحرمان

# 2. پوشش‏هاى محیطى مطلوب و نامطلوب

* الف) مطلوبیت جداسازى محل خواب افراد

* ب) جداسازى محل خواب والدین از فرزندان

* ج) نامطلوب بودن خلوت با نامحرم

* د) نامطلوب بودن استعمال عطرهاى تند و تحریک کننده

* ه ) نامطلوب بودن راه رفتن در وسط جاده

o بخش سوم: همراه با برنامه‏سازان

+ انتقادها و پیشنهادها

+ معرفى برخى مراکز و مؤسسه‏ها

+ پرسش‏هاى مردمى

+ پرسش‏هاى کارشناسى

+ معرفى برخى افرادى که در زمینه پوشش مطالعات و تحقیقاتى داشته‏اند

+ معرفى برخى منابع1

+ نتیجه‏گیرى

o کتاب‏نامه

دیباچه

با بررسى آثار تمدن‏هاى مختلف در مى‏یابیم که حجاب از آداب و رسوم دیرینه تمدن‏هاى بشرى بوده است. نقوشى که از نیاکان به جا مانده، از ارزشگذارى به حجاب در بیشتر اقوام و ملّت‏ها حکایت مى‏کند. «در نقش‏هایى که از ایران باستان بر جاى مانده، هیچ صورت‏زنى دیده نمى‏شود و ناامنى از ایشان نیز به نظر نمى‏رسد».1

اسلام نیز با عبارت قرآنى «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ ِلأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ» (احزاب: 59)، به زنان مؤمن مى‏آموزد که با پیروى از حکم پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله پوشش‏هاى بلند (مانند چادر) بر خویش فرو افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند.

از مجموع آیات و روایات اسلامى بر مى‏آید که زن باید خود را از نامحرم پوشیده دارد و از هرگونه رفتار و سخن و لباس و عملى که نظر نامحرم را جلب کند، بپرهیزد تا کسانى که در قلبشان طمع وجود دارد، به آنان تمایل نکنند. امام باقر علیه‏السلام در هشدارى مى‏فرماید: «سخن گفتن با زن نامحرم، از دام‏هاى شیطان است».2

حجاب سدّى در برابر امیال هوسبازان است و باعث روآورى جوانان به ازدواج مى‏شود. چنانچه بى‏حجابى و بى‏عفتى مى‏تواند سبب گریز جوانان از ازدواج گردد.

حجاب موجب خشنودى خداوند است؛ زیرا زن با حجاب خویش جلال خود را حفظ مى‏کند و به راستى جمال و جلال زن در حجاب اوست. حجاب وسیله‏اى براى گسستن بندهاى اسارت نفس و رهایى از آن است؛ حجاب نشانگر حیا و پاکى روح و روان زنان است و استقلال فرهنگى و دینى یک جامعه را به نمایش مى‏گذارد و ایمان و اعتقاد زن را به خداوند سبحان نشان مى‏دهد.

زن با حجاب در تیررس هواهاى نفسانى ناپاکان نیست. بنابراین، محبوب است و محبوب مى‏ماند. زنان با حجاب چون مرواریدى در صدف عفافند که با ارزشند و گران‏بها. کوتاه سخن اینکه زنان با حجاب تنها بنده خدایند و سبب عزّت و سرافرازى خود و خانواده‏شان مى‏باشند.

ولى اینک در عصرى قرار گرفته‏ایم که در فرهنگ غرب؛ عصر برهنگى و آزادى جنسى نام گرفته است. غربیان و غرب‏باوران، بى‏حجابى را جزیى از حقوق آزادى زنان به حساب مى‏آورند. در این حال، سخن از حجاب براى آنان ناخوشایند و گاه به مثابه افسانه‏اى متعلق به زمان‏هاى گذشته است.

به راستى کدامین راه براى زنان عزّت‏آفرین و شخصیت‏آور است. آیا اگر زنان مانند عروسکى بزک شده به جامعه بیایند و مردان هرزه به آنان چشم بدوزند و حرمت آنان را پایین آورند و زنان درگیر مسابقه خودنمایى شوند شخصیت آنان حفظ مى‏شود یا وقتى که حرمت و احترام خود را در محیط خانواده حفظ کنند و عزّت و شخصیت خویش را پاس دارند؟

اساسا پوشش زنان سبب مى‏شود تمتعات جنسى تنها در خانواده بوده و به حفظ و حراست از کیان اجتماعى و استفاده بهینه از نیروهاى فعال آن کمک کند. در مقابل، حضور زنان بى‏حجاب و بدحجاب دل مردان را سست کرده و ایمانشان را مى‏رباید و چه بسا باعث رکود در فعالیت‏هاى اجتماعى شود.

حیا و حجاب زن تدبیرى است که خود زن با الهامى فطرى براى ارج نهادن به خود و جایگاهش به کار مى‏بندد. زن با هوش و فراست مى‏داند که خداوند مرد را مظهر عاشقى و زن را مظهر معشوقیت ساخته است، از این‏رو، زن با عفت و با حجاب بهتر مى‏تواند مرد را مجذوب خویش ساخته و بر ارج و احترامش بیافزاید.

لباس نشانگر حالات روحى، ایمانى و شخصیت افراد است. زنان پوشیده در گوهر عفاف، از درونى پاک و اعتقادى قوى خبر مى‏دهند. زنان دین‏دار، خود را براى شوهر مى‏آرایند و از هرگونه حرکات و پوشش‏هاى جلف و سبک دورى مى‏گزینند.

زن به لحاظ فطرى، به زینت و آرایش تمایل دارد. اگر این غریزه مهار نشود، مى‏تواند به خاستگاهى براى انحراف تبدیل شود. وقتى اصالت و ارزش انسان‏ها به لباس باشد، آدمى براى تهیه آن به هرگونه تحقیرى تن مى‏دهد و گوهر گران‏بهاى خویش را از یاد مى‏برد. زن بى‏حجاب و بدحجاب به جاى خداپرستى، مدپرستى مى‏کند و ارزش‏هاى وجودى خویش را در برابر چشم‏ها مى‏نهد و خود را بى‏ارزش مى‏سازد.

پژوهشگر ارجمند جناب حجه‏الاسلام آقاى حسین مهدى‏زاده با توسعه مفهوم حجاب به گونه‏اى که هم جلوه‏هاى ظاهرى مانند، مانتو، مقنعه و چادر و هم جلوه‏هاى باطنى همچون حیا و عفت و پاکدامنى را شامل شود کوشیده‏اند تا در ترویج فرهنگ حجاب و شناخت آسیب‏هاى بى‏حجابى و نیز راه‏کارهاى اصلاحى آن، گام‏هاى ارزنده‏اى را بر دارند. با امید به اینکه یافته‏هاى تحقیقى ایشان در ترویج فرهنگ حجاب مؤثر افتد.

انّه ولىّ التوفیق

اداره کل پژوهش

مرکز پژوهش‏هاى اسلامى صدا و سیما

1 . تاریخ تمدن، ج 1، ص 552.

2 . وسائل‏الشیعه، ج 14، ص 133.

پیش‏گفتار

یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباسًا یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشًا وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ * یا بَنی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما.1 (اعراف: 26 ـ 27).

اى فرزند آدم! برایتان لباسى فرو فرستادیم که اندام شما را مى‏پوشاند و مایه زینت شماست و لباس تقوا بهترین است. این از آیات خداست، باشد که متذکر شده، پند گیرند. اى فرزندان آدم! مبادا شیطان شما را فریب دهد، چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، پوشش از تن آنان بر کند و زشتى آنان را در نظرشان پدیدار ساخت.

از آیات شریفه بالا استفاده مى‏شود اصل پوشش امرى ذاتى و فطرى انسان، اعم از زن و مرد است و در مقابل، برهنگى و عریانى فتنه‏اى شیطانى است که انسان در اثر وسوسه‏هاى شیطانى به آن دچار مى‏گردد و خود و افراد جامعه را به آسیب‏هاى غریزه جنسى مبتلا مى‏کند.

بى‏تردید غریزه جنسى یکى از غرایز مهم در حیات انسان است که با فرا رسیدن دوران بلوغ و جوانى فعالیت آن بروز و ظهور مى‏یابد و در اثر محرّک‏هاى مختلف تحریک مى‏شود. خداوند حکیم به منظور بهره‏مندى صحیح و مشروع از آن براى کنترل تحریک غریزه جنسى، راه‏هاى مختلفى را قرار داده است که از آن میان، راه‏کارهاى طبیعى هم‏چون ازدواج و پوشش،نقش مؤثرى در مهار غریزه جنسى دارند.

نوشته حاضر، در پى آن است که بر اساس منابع اصیل اسلامى، یعنى قرآن و حدیث، به بررسى جلوه‏هاى تأثیر پوشش در مهار غریزه جنسى بپردازد.

بنابراین، پرسش اصلى این اثر آن است که آیا پوشش‏هاى اسلامى در مهار تحریک جنسى کارآمد هستند یا نه و اگر هستند، چگونه و چه مقدار؟ طبیعى است که براى دست‏یابى به پاسخ پرسش‏هاى بالا، پرسش فرعى دیگرى نیز باید پاسخ داده شود. مانند این‏که اساسا غریزه جنسى چیست؟ چه رویکردهایى نسبت به آن وجود دارد؟ مفهوم، مصداق‏ها و انواع پوشش‏هاى اسلامى چیست؟ آیا همه انواع پوشش‏هاى اسلامى در مهار غریزه جنسى کارآمدند یا نه و اگر هستند، جلوه‏هاى تأثیر و کار آمدى آن‏ها چیست؟


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تأثیر پوشش اسلامی در مهار غریزه جنسی

مقاله عوامل روزمرّه در کنترل غریزه جنسی

اختصاصی از هایدی مقاله عوامل روزمرّه در کنترل غریزه جنسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله عوامل روزمرّه در کنترل غریزه جنسی


مقاله عوامل روزمرّه در کنترل غریزه جنسی

دانلود مقاله عوامل روزمرّه در کنترل غریزه جنسی 18 ص فرمت Word 

 

 

 

 

 

 

علاوه بر عواملی که در کنترل غریزة جنسی و تسکین شهوت بحث شد، از طریق «تغذیه»، «ورزش» و سایر عوامل روزمرّه نیز، می توان به مبارزه با این غریزه برخاست.

جوانانی که فعلاً زمینة ازدواج ندارند، باید از بی کاری دوری گزینند،و به هر وسیله ای که باشد خود را سرگرم ساخته، و بدانند که در این دوران جوانی هر چه بخواهند می توانند پیش رفته و در کارهای علمی، فکری، اقتصادی، اجتماعی ... به مراحل عالی دست یابند، و از سوی دیگر این نوع اشتغالات آنان را از کشیده شدن به امور جنسی باز می دارد.

نوع تغذیه و کمیّت و کیفیّت آن در تشدید و تسکین شهوت بسیار مؤثر است، بنابراین جوانان آگاه سعی کنند از پرخوری اجتناب نموده، و از غذاهایی که در این زمینه مؤثّر است استفاده نمایند.مثلاّ انواع غذاهای:لیمودار،گوشت ماده،کافور،ادویه،ترشی،قهوه ... چنانچه در کتابهای مختلف گیاهی و غذایی و جنسی نوشته شده برای تسکین شهوت مؤثر است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله عوامل روزمرّه در کنترل غریزه جنسی

آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است 14 ص

اختصاصی از هایدی آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است؟( پاسخ متخصص به پرسش های شما )

آیا در هنگام حاملگی می توان مقاربت داشت

بسیاری از خانمها در اوّلین مراقبت حاملگی شان این سوال را مطرح می کنند که مقاربت و یا نزدیکی در زمان حاملگی چگونه باید باشد؟ آیا خطری برای جنین ایجاد می کند یا نه؟ البته هر خانمی باید این سوالها را از ماما یا پزشک خود بپرسد ولی بطور کلی، در حاملگیهای بدون مشکل و طبیعی، مقربت خطری ندارد. بطور کلی  درزمان بارداری هیچگونه مانعی برای نزدیکی کردن زوج ها وجود ندارد مگر اینکه خانم احساس ناراحتی کند، لکه بینی داشته باشد و یا به هر دلیل دیگری توسط پزشک و یا ماما ازنزدیکی کردن منع شده باشد.

در صورتی که حاملگی طبیعی باشد و خانم احساس راحتی کند، نزدیکی کردن زوج ها می تواند باعث دلبستگی بیشتر پدر و مادر آینده به همدیگر و در آینده، به فرزندشان باشد.

حتی در مواردی که زوج نزدیکی ندارند می توانند از نظر فیزیکی با هم در تماس باشند. ماساژ دادن و نوازش کردن خانم ها در دوران بارداری به آرامش فکری و عضلانی شان کمک می کند بنابر این در نهایت فرزند شادابتری هم خواهند داشت. این کار همچنین باعث می شود که زوج ها پس از تولد فرزندشان هم زودتر به حالت طبیعی زندگی جنسی خود برگردند.

پس از زایمان طبیعی اگر خانم احساس راحتی کند پس از چند روز نزدیکی ممکن است البته این زمان بسته به نوع زایمان و داشتن بخیه یا نداشتن آن متفاوت است. پس از سزارین این دوره ممکن است طولانی تر باشد. سزارین جزو عمل های بزرگ به حساب می آید و فرد باید مراقبتهای بعد از عمل را رعایت کند.

ورزشهایی که عضله های کف لگن را تقویت می کنند می توانند برای پیش، در حین زایمان طبیعی و پس از زایمان بسیار مفید باشند. و باعث می شوند که ماهیچه ها ی واژن در مدت کمتری به حالت طبیعی شان نزدیکتر بشوند.

برخی خانمها در حین بارداری بخصوص سه ماهه اول و تا زمانی پس از زایمان بر اثر تغییرات هورمونی و جسمانی ناشی از بارداری با کاهش میل جنسی روبرو می شوند. تعداد زیادی از خانم ها حس میکنند دیگر به عنوان یک زن برای همسر خود جذاب نیستند. برای برگرداندن میل جنسی خانمها اولین و مهمترین نکته این است که آنها را مجبور به برقراری ارتباط جنسی نکنید که نتیجه عکس دارد. دوم اینکه اگر زوج نزدیکی نمی کنند تماس فیزیکی را قطع نکنند. نوازش کردن و بوسیدن بدن خانم باعث می شود که هورمونهایی که در نهایت باعث میل جنسی می شوند از مغز ترشح بشوند. زوج ها باید با هم در مورد نحوه نگاهداشتن تماس فیزیکی شان در حین بارداری صحبت کنند. اینکه چه کاری را بیشتردوست دارند و چه کاری را کمتر. این کار باعث می شود که زوج به مرور شیوه خاص خودشان راشکل بدهند و از آن در طول زمان لذت ببرند.

با ورود نوزاد به زندگی زوج ها، معمولا رابطه زوجها از حالت دوطرفه بین همسران به حالت رابطه قوی بین مادر و فرزند در میاید و یا اینکه به حالت رابطه مثلثی در میاید که بچه در راس و پدرو مادر در خدمت این نوزاد تازه متولد شده هستند. در هر دو حالت رابطه زوج ها شدیدا تحت شعاع قرار میگیرد. مشارکت در کارهای بچه و خانه راه حل ساده ای برای احیا کردن رابطه زوج ها است. و اینکه آقایان در نظر داشته باشند که مادرنوزاد چند هفته ای بودن کار خیلی راحتی نیست. اکثرا مادرها آنقدر خسته می شوند که حتی اگر میل جنسی هم داشته باشند رمق ندارند که به نزدیکی با شریک جنسی شان بپردازند.

در این شرایط آقایان می تواند احساس ترد شدگی کنند و خود را کنار و کنار تر بکشند تا مسئله ریشه دار شود و یا اینکه با همدلی کردن با همسر خود نهایتا با موفقیت از این مرحله بگذرند. تماس فیزیکی مثل بوسیدن و نوازش کردن برای ابراز علاقه زوج ها بهم نقش مهمی را در این دوران ایفا میکند.

برای زوج هایی که چند سالی از تولد فرزندانشان گذشته ممکن است مسائل دیگری پیش بیاید که مهمترین دلیلش این می تواند باشد که پدر و مادر وقت آزادشان را با فرزندانشان می گذرانند و هرگز فضای خصوصی ندارند تا احساساتشان را با هم در میان بگذارند. این مسئله به مرور باعث می شود که بینشان فاصله بیفتد.

زوج ها در هر مرحله ای از زندگی که هستند باید با هم فضای خصوصی داشته باشند. این کار باعث می شود که مثل یک تیم قوی در مورد زندگی خودشان و تربیت فرزنداتشان عمل کنند. اگر رابطه کلی زوج صمیمی باشد، زندگی جنسی هم به طبع آن همیشه شاداب و پابرجا میماند.

بالا رفتن سن در افرادی که از سلامت عمومی خوبی برخوردارند نباید روی کیفیت رابطه جنسی آن ها اثر منفی داشته باشد. البته باید یادآوری کرد که افراد باید واقع گرا باشند وتوقعات خود را متناسب با شرایط جسمی و سنی خود تنطیم کنند.

خانم ها در دوران یائسگی تغییرات هورمونی را تجربه می کنند که ممکن است منجر به کم شدن میل جنسی و یا خشکی واژن بشود. حالت اول با پیش نوازی و آماده سازی خانمها و در بعضی افراد با هورمون درمانی می تواند تا حد قابل توجهی حل بشود. در مورد خشکی واژن هم استفاده از مواد لغزنده کننده محلول در آب استفاده می تواند خیلی به حل مسئله کمک کند.

در مورد آقایان هم ممکن است میل جنسی و یا نعوظ را به صورتی که در سال های پیش تجربه می کردند نداشته باشند که این لزوما فقط بدلیل افزایش سن نیست. درصورت بروز مشکل در نعوظ مراجعه به پزشک و بررسی کامل عملکرد قلب و عروق وکلیه و همچنین هورمون های بدن قدم اولیه است.


دانلود با لینک مستقیم


آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است 14 ص