هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد گفتگو با دراگان کویادینوویچ وزیر فرهنگ و رسانه‌های صربستان 107 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد گفتگو با دراگان کویادینوویچ وزیر فرهنگ و رسانه‌های صربستان 107 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 154

 

گفتگو با دراگان کویادینوویچ وزیر فرهنگ و رسانه‌های صربستان

س- استراتژی،‌اهداف و اولویت‌های فرهنگی دولت صربستان کدام است؟

ج- همان طور که مستحضر هستید در ماه ژوئن سال 2003 نشستی پیرامون استراتژی فرهنگی در صربستان برگزار شد. در این همایش موضوع استراتژی ملّی در فرهنگ و تشکیل اتحادیة ملّی در حوزة فرهنگی به بحث و گفتگو گذاشته شد. وزارت فرهنگ، هرچند فرهنگ سیاسی شفافی را در پیش گرفته است ولی همة بخش‌های آن چندان روشن نیست. خوشبختانه در برخی بخش‌ها مشکلات اساسی وجود ندارد و ما توانسته‌ایم طرح‌های درازمدت را به اجرا درآوریم. طرح‌ها و قوانینی که به مجلس ارائه دادیم در سطح استاندارد اروپایی بود و این یکی از استراتژی‌های رشد فرهنگی به منظور نزدیک شدن به اروپا است. استراتژی رشد فرهنگی سینما برای همه روشن است. مرکز فیلم صربستان را تأسیس کردیم. همان طور که میدانید در ”ایوریماژ“ پذیرفته شدیم و همواره در مسابقات نشان داده‌ایم که فیلم یکی از موفق‌ترین تولیدات ماست. به دشواری می‌توان در زمینة رشد استراتژی فرهنگی به موفقیت دست یافت اگر با کردارهای قاعده‌ای کهنه و عدم انطباق با زمان معاصر مواجه باشیم.

س- دولت سابق و دولت فعلی از این که مدّت‌ها هیچ قانونی پیرامون فرهنگ تصویب نشد، احساس گناه میکنند. آیا اینطور است؟

ج- همینطور است. البته دولت فعلی چند قانون پیرامون کار فرهنگی را به تصویب رساند. از ما انتظار میرود کارهایی را که در ده سال گذشته انجام نشده به ثمر برسانیم. ما دست‌کم به تصویب ده قانون در حوزة فرهنگ نیازمند هستیم. روش ما سیاست گام به گام است. زیرا در صورت تعجیل، احتمال گام‌های اشتباه افزایش مییابد. در 3 ماهة اوّل سال 2005 به مجلس صربستان پیشنهاد تصویب چهار قانون را خواهیم داد.

س- بیشترین کارهای موفقیت آمیز وزارتخانه در طول مسئولیت شما چه بوده است؟

ج- همان طور که عرض کردم از خود حساسیت بسیاری به تأمل برای صحیح بودن طرح‌های فرهنگی نشان می‌دهم. از سوی دیگر تلاش زیادی در به پایان رساندن این طرح‌های فرهنگی صورت میگیرد. آن‌چه را که صحیح می‌دانیم تا پایان انجام خواهیم داد. ما در آغاز کار با دو مشکل جدّی مواجه شدیم. آتش سوزی در هیلاندار و فاجعه سال گذشته در کوزوو.

برای جبران این وقایع تمام صربستان بسیج شد. طی سال گذشته میزبان هنرمندان خارجی در همة عرصه‌های فرهنگی بودیم. تعداد آنها به 4000 نفر میرسد. وضعیت اقتصادی در سطح بسیار پایینی قرار دارد. شهرهای بزرگ هزینه‌های بسیاری میطلبد. همه عادت کرده‌اند به نوعی بودجه تکیه کنند. متأسفانه طی سال جاری حتّی یک دینار برای برنامه‌های اجتماعی وجود نداشت و دلیلش هم این بود که طی سال 2003 هیچگونه پیش بینی وبرنامه‌ریزی برای سال 2004 صورت نگرفته‌بود. موفقیت بزرگ جذب ناشران برای حضور در نمایشگاه کتاب در فرانکفورت قابل توجه بود. آنها نمایندگان فرهنگی و ادبی ما هستند. تصمیم داریم در سال 2005 در نمایشگاه کتاب مسکو حضور جدی داشته باشیم.

س- چرا تصور میشود که صندوق شهرداری از صندوق دولت غنیتر است و کارهای آنها رونق بیشتری دارد؟

ج- از هنگامی که شیوه‌های جدیدی برای حکومت محّلی در جهت صرف هزینه‌ها در پیش گرفته شده برخی نهادهای فرهنگی از وضعیت بهتری برخوردار شده‌اند. با این وجود نباید فراموش کرد که وزارت فرهنگ هزینة صد موزه، دهها آرشیو، بنیاد حمایت از آثار فرهنگی، کتابخانه‌ها و آثار فرهنگی در سراسر صربستان را بعهده دارد. همینطور امکانات و هزینه‌ها در حوزة سینما، نشر، رسانه‌ها و همایش‌های فرهنگی و پروژه‌های انواع انجمن‌های هنری را نیز نباید فراموش کرد. البته اگر در زمینة تأمین دستاوردهای آثار ملی در سطح شهر بلگراد با شهرداری به توافق برسیم نتایج خوبی حاصل میشود.

س- کارمندان وزارت فرهنگ از میزان حقوق خود راضی نیستند. چه تدابیری در این زمینه اندیشیده ‌شده‌است؟

ج- مشکلات‌ مالی کارمندان از وضعیت اقتصادی کشور خبر‌میدهد. به همین دلیل دیگر نهادها و وزارتخانه‌های دولتی با همین معضل مواجه هستند. این وزارتخانه از نزدیک با وضعیت اقتصادی کارمندان آشنایی دارد.

س- تئاتر ملّی به عنوان یکی از نهادهای اصلی کشور در بحرانی عمیق بسر میبرد. بنظر میرسد این وضعیت هیچ ارتباطی با سندیکا و مدیریت آن ندارد.

ج- بله تئاتر ملّی با معضلات جدی مواجه است. مقالات انتقادی بسیاری در نشریات پیرامون این موضوع به چاپ رسیده ولی هیچگاه بطور عمیق واز نزدیک به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد گفتگو با دراگان کویادینوویچ وزیر فرهنگ و رسانه‌های صربستان 107 ص

نقش رسانه‌های آموزشی در فرآیند یادگیری دانش آموزان

اختصاصی از هایدی نقش رسانه‌های آموزشی در فرآیند یادگیری دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

نقش رسانه‌های آموزشی در فرآیند یادگیری دانش آموزان

مراحل اجرای طرح همیاری در امر آموزش یادگیری فراگیران ، آموزگار هدف مشخصی را برای درسی که می دهد در نظر می گیرد. تدریس را با صحبت راجع به هدف درسی و ایجاد انگیزه شروع می کند. توضیح هدف درس در ابتدای تدریس باعث برانگیختن حس کنجکاوی و توجه در شاگردان شده و بی صبرانه منتظر تمرین آن در گروههای کوچک خود می باشد. پس از اینکه هدف درس برای شاگردان توضیح داده شد معلم می تواند با توجه به جَو کلاس ، تدریس خود را در حین یا در پایان کارگروهی انجام دهد. اعضای گروه مطلب مشخص شده از سوی معلم را به طور انفرادی در گروه مورد مطالعه قرار می دهند .معلم دراین مرحله در زمینه موضوع تدریس سوالهایی را در اختیار دانش آموزان قرار می دهد و آنها به صورت فردی پاسخ می دهند. معمولاً وظیفه معلم است که زمان پاسخگویی به سؤالات را برای دانش آموزان مشخص نموده و در صورت نیاز این زمان را افزایش می دهد. افراد گروه با بحث و دلیل تراشی برای رسیدن به یک پاسخ مشترک جوابهای انفرادی خود را مورد مقایسه قرار می دهند که نقش معلم سرکشی به گروهها و راهنمایی آنان برای رسیدن به جواب مشترک می باشد. آموزگار راهنمایی تصحیح سؤالات یا تمرینها را در اختیار مدیر گروه قرار می دهد تا پاسخهای تیمی یا گروهی دانش آموزان در گروه مورد ارزشیابی قرار گیرد. نتیجة کار گروهها در کلاس نشان داده می شود و گروههایی که کار خود را به نحو احسن انجام داده اند مورد تشویق قرار می گیرند. در این مرحله معلم نقش فعال به عهده می گیرد و از حالت تسهیل کننده خارج شده و به صورت یک مدیر در می آید. در انتهای فعالیت گروهی دانش آموزان نتیجه گیری کلی را که همان تکرار هدف درسی است از سوی آموزگار انجام می گیرد. در پایان معلم به شاگردان تکلیف مربوط به همان درس را می دهد تا به طور مستقل و انفرادی تمرین بیشتری داشته باشند. یادگیری دانش آموزان به وسیله همیاری و کمک به یکدیگر انجام می پذیرد. دانش آموزان می آموزند به بحث و تبادل نظر و قضاوت در مورد فعالیتهای یکدیگر بپردازند. با توجه به اینکه یادگیری دانش آموزان از گروه همسالان به مراتب بیشتر از معلم می باشد، این روش باعث افزایش یادگیری فراگیران می گردد. اجرای این طرح منجر به یادگیری مثبت اهداف کلی در رابطه با فرآیند یادگیری فراگیران ایجاد زمینه مناسب جهت رشد و شکوفایی دانش آموزان ایجاد فضای مناسب در جهت فعال نمودن بیشتر دانش آموزان در امر آموزش دید مثبت نسبت به توانائیهای بالقوه شاگردان و اشتیاق آنان به یادگیری تقویت روحیه اعتماد به نفس ایجاد ارتباط بین کلاس و دنیای واقعی تقویت روحیة همکاری و تعادل در دانش آموزان . در گروه بندی دانش آموزان در کلاس باید به مواردی توجه شود به طور کلی گروهها دو دسته هستند گروههای همگن (جور- یکسان ) و گروههای ناهمگن ( غیریکسان ، ناجور ) که ممکن و ناممکن بودن در دو زمینه مورد بررسی است. 1- از لحاظ جسمی 2- از لحاظ درسی .

بهترین نوع گروه گروهی است که ناممکن درسی و ممکن جسمی باشد و بدترین نوع گروه ناممکن جسمی و ممکن درسی است.

استاندارد افراد گروه در ایران سه تا پنج نفر و استاندارد تعداد افراد گروه درجهان چهار تا شش نفر می باشد.در امر گروه بندی تغییر موقعیت نشستن دانش آموزان می باشد. آرایش صندلیها باید به گونه‌ای باشد که شاگردان در گروههای کوچک چهار تا پنج نفری روبروی یکدیگر قرار بگیرند. برای گروه بندی دانش آموزان لازم است که معلم با توجه به وضعیت درسی و جسمی شاگردان یک گروه مناسب درست کند.

ضروری است که معلم به کمک دانش آموزان قوانینی تدوین نماید که در تمام مدت استفاده از روشهای آموزش مشارکتی به آن توجه کنند بهتر است تعداد قوانین محدود باشد. تعیین مسئولیت شخصی برای تک تک افراد گروه لازم است یکی از شاگردان را مدیر گروه و یکی دگیر را وقت نگه دار و دیگری را یادداشت بردار و کسی را هم مسئول گرفتن و برگرداندن وسایل لازم مثل لوازم آزمایشگاهی ، مداد، کاغذ و… در نظر بگیرند.

اعضای گروه از یکدیگر می آموزند و در آن هر فراگیری از دستهای یاریگر دوستانش برخوردار است.

در مقایسه با روش مطالعه جدا از دیگران ، ایجاد شناخت و ترکیبات بیشتر اجتماعی و خلق فعالیت بیشتر عقلی می‌کند که سبب افزایش یادگیری می شود. احساسات مثبت نسبت به یکدیگر را افزایش می دهد از جدایی و تنهایی می کاهد، روابط ایجاد می کند و نگرش مثبتی نسبت به افراد دیگر فراهم می‌آورد بر خود شکوفایی از طریق یادگیری و از طریق احساسی می افزاید که به شخص از اینکه مورد احترام و توجه افراد دیگر در محیط قرار گرفته دست می‌دهد. هر قدر دانش آموزان فرصت کار با یکدیگر را بیشتر بیابند آن کار را بهتر انجام داده و از مهارتهای کلی اجتماعی بیشتری برخوردار می‌شوند . دانش آموزان از جمله کودکان دبستانی می‌توانند از طریق آموزش یاد بگیرند توان خود را برای کار با یکدیگر افزایش دهند.


دانلود با لینک مستقیم


نقش رسانه‌های آموزشی در فرآیند یادگیری دانش آموزان

پایان نامه بررسی نقش رسانه‌های جمعی با تاکید بر تلویزیون در الگوپذیری و رفتار کودکان

اختصاصی از هایدی پایان نامه بررسی نقش رسانه‌های جمعی با تاکید بر تلویزیون در الگوپذیری و رفتار کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی نقش رسانه‌های جمعی با تاکید بر تلویزیون در الگوپذیری و رفتار کودکان


پایان نامه بررسی نقش رسانه‌های جمعی با تاکید بر تلویزیون در الگوپذیری و رفتار کودکان

فایل : word

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :175

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                     صفحه

پیشگفتار: 1

مقدمه: 3

فصل اول : مبانی نظری تحقیق.. 7

بیان مساله واهمیت موضوع تحقیق: 8

اهداف تحقیق: 12

فرضیات تحقیق: 13

روش تحقیق: 13

فصل دوم: رسانه چیست و چه توانایی‌هایی دارد؟. 14

ارتباط جمعی- تاریخچه رسانه‌های جمعی.. 15

کارکرد رسانه‌های جمعی.. 21

وظیفه رسانه چیست؟. 28

قدرت تأثیر رسانه‌های جمعی.. 29

فصل سوم: جهان جدید تلویزیون.. 33

یک کودک چه وقت استفاده از تلویزیون را شروع می‌کند؟. 34

کودک چه مقدار وقت صرف تلویزیون می‌کند؟. 41

چه کسانی بیننده پروپا قرص هستند؟. 46

توضیحی درباره سایر رسانه‌ها 49

استفاده کودکان از رسانه‌ها در سنین مختلف: 50

کودکان چه چیزهایی را می‌بینند؟. 52

برخی معیارهای پیش بینی سلیقه کودکان در مورد تلویزیون.. 56

کودکان درباره تلویزیون چگونه فکر می‌کنند؟. 60

وجهه تلویزیون : 61

آیا تلویزیون در نظر کودکان شگفت انگیز است؟. 63

بچه‌ها دوست دارند شاهد چه تغییراتی در تلویزیون باشند ؟. 64

والدین دوست دارند شاهد چه تغییراتی باشند ؟. 66

چرا کودک از تلویزیون استفاده می‌کند؟. 68

عملکرد تلویزیون: 75

چرا ما دارای رسانه‌های جمعی هستیم ؟. 77

نیازهای ویژه کودکان که تلویزیون آنها را برآورده می‌کند ، کدامند ؟. 79

محتوای خیال: 81

محتوای واقعیت.. 82

تلویزیون به عنوان خیال. 83

آیا تلویزیون مانعی بر سرا راه مسائل زندگی است؟. 85

تلویزیون به عنوان واقعیت.. 86

دو جهان.. 89

اهمیت خیال. 91

فصل چهارم: یادگیری از تلویزیون.. 92

چگونگی یادگیری از تلویزیون.. 93

موارد یادگیری اتفاقی.. 95

میزان هوش و رفتار کودک در ارتباط با برنامه‌های تلویزیون.. 100

چه آموزشی را باید انتظار داشته باشیم؟. 103

تلویزیون در مدرسه. 108

چگونگی اکتساب در کودکان.. 113

مقایسه. 115

فصل پنجم: تاثیرات جسمی و روانی تلویزیون بر کودکان.. 119

الگوی تأثیر- رسانه: 120

تلویزیون به کودکان چه می‌دهد؟. 120

الگوی تأثیر- کودک.. 127

الگوی تأثیر- تعامل. 130

دیگر ویژگیهای تعامل. 133

اثرات فیزیکی تلویزیون بر کودکان.. 135

آیا تلویزیون بر بینایی کودکان اثر بدی دارد؟. 136

آیا تلویزیون کودکان را خواب آلود و خسته به مدرسه می‌فرستد؟. 137

اثرات عاطفی تلویزیون برکودکان.. 138

اثرات شناختی تلویزیون بر کودکان.. 141

آیا تلویزیون حاوی تصویر غیر دقیقی از زندگی بزرگسالان است؟. 141

آیا تلویزیون موجب بزرگسالی زود رس میشود ؟. 143

اثرات رفتاری.. 145

آیا تلویزیون کودکان را منفعل می‌کند؟. 147

آیا خشونت ارائه شده در تلویزیون، آموزش خشونت می‌دهد؟. 153

نتیجه گیری : 157

پیامدهای منفی تلویزیون: 157

فصل ششم: اینترنت رسانه جدید قرن بیستم. 160

اینترنت چیست؟. 162

فواید اینترنت برای کودکان: 163

خطرات اینترنت : 164

سودجویان از اینترنت برای به دام انداختن کودکان استفاده می‌کنند: 164

مطالب نامناسب و غیر مجاز در اینترنت : 164

ارتکاب جرایم: بمبها، مواد مخدر، دزدی و شخصیتهای غیر واقعی.. 164

تهاجم به حریم خصوصی : 165

چگونگی اجتناب و کاهش خطراتی که کودکان در ایترنت با آن مواجهند: 165

نتیجه گیری و آزمون فرضیات: 166

منابع مآخذ: 170

پیشگفتار:

تحقیق حاضر با عنوان "بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان " سعی دارد، تاثیرات مثبت وپیامدهای منفی وابستگی کودکان به تلویزیون را مورد بررسی قرار دهد. در راستای رسیدن به هدف مذکور ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد تاریخچه پیدایش رسانه‌های گروهی و به خصوص تلویزیون مطرح شده، سپس انواع کارکردهای تلویزیون، وظایف رسانه به عنوان یک وسیله ارتباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم تحقیق مقدارزمانی که کودکان در شرایط مختلف سنی صرف تماشای تلویزیون میکنند،آغاز سن تماشای تلویزیون، دلایل تماشای تلویزیون توسط کودکان و انتظاراتی که کودکان و والدین آنها از تلویزیون دارند مورد بررسی قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است آمار و ارقام مربوط به این فصل از تحقیق، در مورد جامعه آمریکا و بر اساس اطلاعات کتاب " تلویزیون در زندگی کودکان ما نوشته ویلبر شرام و دیگران، ترجمه محمود حقیقت کاشانی می‌باشد. امید است با عنایتی که مسئولین تعلیم وتربیت ایران اسلامی به الگو گیری کودکان این مرز و بوم از رسانه‌های گروهی و به ویژه رسانه‌های تصویری دارند، زمینه انجام این چنین پژوهشهای گسترده ای در سیستم آموزش و پرورش کشور مانیز فراهم گردد که این مهم حمایت همه جانبه مسئولین امر را می‌طلبد.

فصل سوم با عنوان جهان جدید تلویزون مسایلی از جمله سن شروع تماشای تلویزیون و شرایط زمانی و انواع موضوعاتی که مورد توجه کودکان با توجه به شرایط سنی و جنسی و همچنین توانایی‌های ذهنی آنها است مورد بررسی قرار گرفته است.

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی نقش رسانه‌های جمعی با تاکید بر تلویزیون در الگوپذیری و رفتار کودکان

تخقیق رشته روانشناسی - بررسی نقش رسانه‌های جمعی در الگوپذیری و رفتار کودکان با فرمت ورد

اختصاصی از هایدی تخقیق رشته روانشناسی - بررسی نقش رسانه‌های جمعی در الگوپذیری و رفتار کودکان با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تخقیق رشته روانشناسی - بررسی نقش رسانه‌های جمعی در الگوپذیری و رفتار کودکان با فرمت ورد


تخقیق  رشته روانشناسی - بررسی نقش رسانه‌های جمعی در الگوپذیری و رفتار کودکان با فرمت ورد

مقدمه:

 

کودکان ما امروزه در خانه ای پا به دنیا می‌گذارند که تلویزیون در آن به طور میانگین هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا دیگر بیش از آنکه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنویم این تلویزیون است که داستانهای مربوط به انسانها، زندگی و ارزشهای آن را برای ما بیان می‌کند.

تلویزیون، امروزه به عنوان عمومی ترین و پرمخاطب ترین رسانه جمعی، سهم عمده ای در آموزش و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم بر فرهنگ و روح و روان جمعی دارد.

تاثیر پذیری اکثریت خاموش جامعه از تلویزیون و برنامه‌های ماهواره ای تلویزیونی بسیاری از اوقات کشورهای  جهان سوم را با بحران فرهنگی روبرو کرده است.

تلویزیون هر روز بر ما تسلط بیشتری می‌یابد و ما بایستی نگران آثار مخرب برنامه‌های تلویزیونی برای کودکان و خانواده‌های خود باشیم. این حق ماست و می‌بایستی عکس العمل نشان دهیم. اگر چه تلویزیون فی نفسه مطرود نیست اما برنامه‌های تلویزیونی در مجموع زیانبار بوده اند. در غرب به نوعی و در شرق به شکلی دیگر خطر برنامه‌های مخرب و منحط تلویزیونی احساس می‌شود.


دانلود با لینک مستقیم


تخقیق رشته روانشناسی - بررسی نقش رسانه‌های جمعی در الگوپذیری و رفتار کودکان با فرمت ورد

پایان نامه بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان

اختصاصی از هایدی پایان نامه بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقدمه:

کودکان ما امروزه در خانه ای پا به دنیا می‌گذارند که تلویزیون در آن به طور میانگین هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا دیگر بیش از آنکه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنویم این تلویزیون است که داستانهای مربوط به انسانها، زندگی و ارزشهای آن را برای ما بیان می‌کند. تلویزیون، امروزه به عنوان عمومی ترین و پرمخاطب ترین رسانه جمعی، سهم عمده ای در آموزش و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم بر فرهنگ و روح و روان جمعی دارد. تاثیر پذیری اکثریت خاموش جامعه از تلویزیون و برنامه‌های ماهواره ای تلویزیونی بسیاری از اوقات کشورهای جهان سوم را با بحران فرهنگی روبرو کرده است. تلویزیون هر روز بر ما تسلط بیشتری می‌یابد و ما بایستی نگران آثار مخرب برنامه‌های تلویزیونی برای کودکان و خانواده‌های خود باشیم. این حق ماست و می‌بایستی عکس العمل نشان دهیم. اگر چه تلویزیون فی نفسه مطرود نیست اما برنامه‌های تلویزیونی در مجموع زیانبار بوده اند. در غرب به نوعی و در شرق به شکلی دیگر خطر برنامه‌های مخرب و منحط تلویزیونی احساس می‌شود. ما بدبختانه فرزندانمان را با تلویزیون تربیت می‌کنیم وقتی می‌خواهیم آنان را ساکت کنیم برای آنان تلویزیون روشن می‌کنیم و یا آنان را به تماشای برناه‌هایی که خودمان هم نمی دانیم چه هستند دعوت می‌کنیم. خودمان هم متاسفانه عادت کرده ایم به آنچه پخش می‌شود فقط خیره شویم و نگاه کنیم. بشر با تولید نیازمند به شناخت دنیای اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحیه مدنی می‌تواند به صورتی سالم و سازنده انجام گیرد اما به نظر می‌رسد تلویزیون یک مانع اصلی بر سر راه رسیدن به دنیای بهتر است پس ما بایستی از آثار سوء این جعبه جادویی آگاه شویم و در ارتباط با تلویزیون مسؤولیت خود را بپذیریم. «تلویزیونی که می‌تواند دارای اثرات کاملاً مخرب باشد می‌تواند به صورت ابزار مفیدی نیز در خدمت تعلیم و تربیت درآید تلویزیون می‌تواند چنین باشد ولی خیلی غیر محتمل است که چنین بشود.» ساخت برنامه‌های با ارزش وقت بیشتر و تخصص بالاتری لازم دارد اما افرادی که بتوانند برای مدت زمان پخش برنامه‌های بد بسازند زیاد هستند و این مسأله را حل می‌کند. نمی توان کودکان را برای زمانی که در مقابل صفحه تلویزیون صرف می‌کنند سرزنش کرد و اینکه آنها تقصیری ندارند که از طریق تلویزیون اطلاعات دگرگون شده را دریافت می‌دارند. جان کندری می‌گوید: قرار نیست که تلویزیون از بین برود از سویی خیلی کم احتمال دارد که تلویزیون فضای مناسبی را برای اجتماعی کردن کودکان ایجاد کند.» در گذشته کودکان ناظر فعالیت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طی یک نسل به آنان آموخته بود الگویی برای نسل آینده می‌شد اما اکنون باید دریابیم که کودکان از محیط اطراف خود چه چیزهایی را فرا می‌گیرند؟ عواملی که محیط اطراف آنان را می‌سازد چه نام دارد؟ و تلویزیون به عنوان یکی از این عوامل چه می‌کند و چه باید بکند؟ در کتاب تلویزیون خطری برای دموکراسی زیر عنوان « چرا بچه‌ها تلویزیون تماشا می‌کنند؟»‌ آمده است که : انگیزه کودکان از نشستن در پای تلویزیون با خواست بزرگترها فرق دارد. بزرگترها به اقرار خودشان برای سرگرمی به تماشای تلویزیون می‌پردازند ولی کودکان ضمن اینکه طالب سرگرمی هستند غالباً برای فهمیدن دنیای اطراف به تلویزیون می‌نگرند. بزرگترها معمولاً اهمیت کمتری برای تلویزیون قایل هستند و به آن با یک ساده باوری آگاهانه نگاه می‌کنند». تبلیغات تلویزیونی روی شخصیت کودکان، باورهای کودکان و اعمال کودکان به شدت مؤثر می‌افتد. معمولاً‌ کودکان از دو سالگی تماشای فیلمهای کارتونی را شروع و تقریباً در 6 سالگی به تماشای تلویزیون عادت می‌کنند. یعنی قبل از اینکه به مدرسه بروند با تلویزیون دوست می‌شوند. به نظر می‌رسد ورود تلویزیون به عنوان معلم به اعتبار معلم و معلمی پایان بخشیده است یا دارای این چنین قدرتی است زیرا امروزه دانش آموزان در حالی قدم به مدرسه می‌گذارند که به شدت از تکنیک تلویزیون و اثرات روانی آن متأثر شده اند و در حالی که مکانیسم تصویری و بصری تلویزیون ریشه در اعماق آنان دوانده است با سیستم کتاب و حروف چاپی وارد یک نزاع درونی و روانی می‌شوند این درگیری قربانیان زیادی را می‌طلبد. کودکان و دانش آموزان که نمی توانند و یا نمی خواهند از طریق قرائت آموزش ببینند و یا اصولاً توانایی خواندن را ندارند نوآموزانی که قادر به درک تسلسل منطقی حتی یک پاراگراف نیستند و نمی توانند افکار خود را برروی چند جمله مکتوب متمرکز کنند دیگر قادر نیستند بیش از چند دقیقه به بیان شفاهی معلم ویا یک سخنرانی توجه کنند و ارتباط منطقی جملات و مطالب را به خاطر بسپارند و یا حتی فراگیرند.»

بیان مساله واهمیت موضوع

تحقیق: نتایج نظرسنجی درخصوص بررسی میزان استفاده کودکان و نوجوانان از رسانه‌ها که به تازگی در مرکز تحقیقات صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است، نشان می‌دهد 9/99 درصد کودکان و نوجوانان به تلویزیون دسترسی دارند و این گروه در شبانه روز به طور متوسط 4 ساعت و 16 دقیقه تلویزیون تماشا می‌کنند. کودکان و نوجوانان از بین شبکه‌های تلویزیونی، بیشتر برنامه‌های شبکه پنج (44 درصد) و سه سیما (42 درصد) را تماشا می‌کنند. همچنین 52 درصد از این گروه به رادیو دسترسی دارند که 32 درصد شنوندگان کودک و نوجوان به شبکه پیام گوش می‌دهند. گفتنی است 33 درصد کودکان، به ماهواره دسترسی دارند و 82 درصد بینندگان این گروه برنامه‌های ماهواره ای، شبکه‌های فارسی زبان را تماشا می‌کنند. 81 درصد کودکان و نوجوانان به دستگاههای صوتی و تصویری مانند VHS،VCD، DVD، 57درصد به رایانه و 49 درصد به دستگاههایی مانند میکرو، پلی استیشن، سگا و... دسترسی دارند. شایان ذکر است عمده ترین ژانر مورد علاقه کودکان و نوجوانان در فیلم‌های ویدئویی مهیج و ترسناک (21 درصد) است. نظرسنجی اخیر دربردارنده آماری نو و در عین حال نگران کننده است. به نظر می‌رسد با رشد چشمگیر ضریب نفوذ رسانه‌ها در خانوارهای ایرانی، به شکل قابل توجهی شاهد تغییر الگوی تماشا و سلیقه مخاطبین کودک و نوجوان هستیم. نگارنده نیک به یاد دارد که در سال‌های نه چندان دور، پربیننده ترین برنامه‌های سیما در حوزه مخاطبان کودک و نوجوان، انیمیشن‌های دوبعدی و دلنشین عمدتا ژاپنی بود و ساعات اوج شنیدن رادیو توسط همین گروه مخاطبین، هنگام پخش سلام کوچولو بود و شب بخیر کوچولو».اما نظرسنجی اخیر بیانگر این نکته است که پربیننده ترین شبکه‌هایی رادیویی و تلویزیونی نزد کودکان، یعنی شبکه‌هایی مثل شبکه سه سیما و رادیو پیام، اتفاقا شبکه‌هایی هستند که نه گروه برنامه سازی خاص کودکان در آن‌ها فعال است و نه هیچ برنامه ای برای این مخاطبان دارد. نفوذ بلاشک ماهواره‌ها و انواع دستگاه‌های نمایش فیلم خانگی به همراه سیل انبوه فیلم‌های رنگارنگ در دسترس این مخاطبان، اندک کورسوی چراغ برنامه‌های کودک و نوجوان رادیو و تلویزیون ملی را هم به قهقرا می‌برد. www.kayhannews.ir لذا انتشار نتایج این نظرسنجی، به عنوان سندی قابل تأمل درباره میزان و نحوه استفاده کودکان و نوجوانان از انواع رسانه‌های دیداری و شنیداری، می‌تواند محرک و انگیزه خوبی برای نظریه پردازان و تحلیل گران رسانه ای باشد تا با بررسی وضعیت کنونی و پس از آن ریشه یابی موضوع بحث، به طرح ساختارهای مدون و بدیع الگوسازی رسانه ای بپردازند. فراموش نکنیم نیمی از اقبال ابررسانه‌ها از جهت تولید برنامه‌هایی همسو و مطابق طبع مخاطبان خود است؛ اما کدام طبع؟! طبع و تمایلی که رسانه، طی فرآیند حساب شده سلیقه سازی، مخاطبان خود را به نحو شایسته و مطلوب سیاست‌های خود، همسو کرده است. سلیقه ذاتی مخاطب او را پای این رسانه‌ها نمی کشاند، بلکه سلیقه ای تماشای این برنامه‌ها را در نهاد مخاطب طلب می‌کند، که از سوی سلیقه سازان رسانه اکتساب نموده است. هم تولیدکنندگان برنامه‌های تلویزیونی، و هم پدران و مادران خوب می‌دانند که دسترسی کودک به تلویزیون دشوار نیست. نه در قفسه ای قفل شده نگهداری می‌شود و نه روشن کردن آن برای کودکان دشوار است. متاسفانه این واقعیت نشان از بی اعتنایی جامعه به کودک و شرایط جسمی و روحی او دارد. در یک جمع بندی کلی می‌شود گفت که تلویزیون و رادیو، دیواره‌های حائل میان جهان کودک و دنیای بزرگسالان را از میان برداشته است. و این، از سه راه مرتبط به هم صورت می‌گیرد، نخست آن که درک و فهم پیام آن‌ها نیازی به راهنما ندارد، دوم این که نه عنصر تفکر و نه حالت جسمی خاصی را نظیر ساکت و مرتب نشستن در کلاس درس- طلب نمی کنند و بالاخره سوم آن که هیچ گونه درجه بندی و تقسیم بندی ویژه ای برای تماشاچیان خود در نظر ندارد. در این بررسی، تلویزیون جایگاه ویژه تری دارد. در کنار و در ارتباط با دیگر رسانه‌های ارتباط جمعی الکترونیکی- که پیوندی با کتاب و ادبیات مکتوب ندارند- تلویزیون شرایطی را پدید آورده است که به دوران قبل از ظهور ماشین چاپ کاملا شبیه و یکسان می‌باشد. همه ما به لحاظ ساختار جسمی و بیولوژیک یکسان هستیم، قادریم تصاویر را دیده و با شنیدن عبارات و جملات مربوط به آن، با آن پیوند برقرار سازیم. اطلاعات و پیام‌هائی که تلویزیون ارسال می‌کند، برای همه یکسان است. رمزی و رازی و ماجرائی و پیامی نیست که در پرده اسرار بماند و یا فقط به سمع و نظر تماشاچی ویژه ای برسد. و ناگفته پیداست، اگر رمز و رازی از زندگی و جهان بزرگ ترها، برای کودکان و نوجوانان وجود نداشته باشد، مقوله ای به نام طفولیت یا کودکی دیگر موضوعیت نخواهد داشت. اما چاره چیست؟! تلویزیون دارای تکنیکی است که ورود همه کس را به میدان خود ممکن ساخته است. هیچ تجربه قبلی و هیچ اندوخته علمی و تئوری و فنی و مالی و هیچ گونه قدرت و توان و دانش خاصی را طلب نمی کند. هم خردسال شش ساله و هم انسان شصت ساله، شرایط لازم را برای بهره بردن از هر آنچه عرضه می‌شود دارا می‌باشند. حتی زبان تلویزیون و نوع ارائه و بیان مطالب، محدودیتی ارائه نمی کند. در زبان گفتاری می‌توانیم حروف یا کلماتی را طوری زمزمه کنیم که کودک حاضر در محفل توان فهم آن را نداشته باشد. و یا از عبارات و لغاتی استفاده کنیم که از حوزه تصور و درک خردسال به دور باشد. اما زبان تلویزیون و صحنه‌های آن واضح، گویا و از هرگونه پیچیدگی به دور است. هر آن چه که بر روی صفحه ظاهر می‌شود در معرض دید کودک قرار دارد و آن هم با وضوح کامل. هیچ گونه محدودیتی و هیچ گونه انحصاری در دانستن و مطلع شدن، در تلویزیون وجود ندارد؛ و این مهم ترین تفاوت بارز میان کودک در سنین کودکی و جهان بزرگسالان، از میان برداشته شده است. نه تنها کودک در سنین کودکی یا بزرگسالی در جهان بزرگسالان، که اصولا هر گروه و دسته ای از اجتماع، به دلیل برخورداری از نوعی دانش انحصاری، از دیگران متمایز می‌باشند. اگر همه افراد می‌دانستند، آنچه را که یک وکیل دعاوی می‌داند، دیگر وکیل و وکالت معنی نداشت. اگر دانش آموز هر آنچه را که معلم او می‌داند، می‌دانست. دیگر تفاوتی میان معلم و شاگرد وجود نداشت؛ همچنین اگر دانش آموزان سال پنجم ابتدائی، هر آنچه را که دانش آموزان سال دوم یا سوم راهنمائی می‌دانند، بداند، دیگر چه ضرورتی برای درجه بندی کلاس‌های درس وجود دارد. با عنایت به این نکات و رجوعی دوباره به آماری که در ابتدای این مطلب ارائه شد، تفکیک گروه‌های سنی و دسته‌های مخاطبان برنامه‌های مختلف تلویزیونی، به نحوی که این تقسیم بندی از سوی گیرنده پیام هم قابل درک باشد، بیش از هر زمان دیگری ضروری می‌نماید. از سوی دیگر، اطلاع رسانی و آگاه سازی والدین از پیامدهای استفاده بدون نظارت کودکان و نوجوانان، به موازات طرح‌های محدودکننده تماشاگران، به شکل قابل توجهی در خور توجه است. هر چند شاهد پذیرفته شدن این سیکل آزاردهنده در جامعه هستیم که استفاده کودکان و نوجوانان از تلویزیون تا تماشای آخرین برنامه‌های شامگاهی ادامه دارد و تا والدین خود را به سمت اتاق‌های خود بدرقه نکنند و آنها را نخوابانند، خود به خواب نمی روند. در اینجا باز لزوم هم اندیشی میان اساتید و نخبگان دانشگاه، سیاستگزاران رسانه و منتقدان حوزه کودک و رسانه به شدت احساس می‌شود.

فرمت ورد  تعداد صفحات 177


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی نقش رسانه‌های جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان