هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود جستاری جامعه شناختی پیرامون هویت ملی ایرانیان در قرن چهارم هجری 33 ص

اختصاصی از هایدی دانلود جستاری جامعه شناختی پیرامون هویت ملی ایرانیان در قرن چهارم هجری 33 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

جستاری جامعه شناختی پیرامون هویت ملی ایرانیان در قرن چهارم هجری

مقدمه

یکی از مباحث مهم جامعه شناسی فرهنگی(Cultural sociology) بحث هویت است اینکه هویت چه معنایی دارد؟ چه ساختاری دارد؟ عناصر شکل دهنده آن کدامند نقش آن در جامعه و تاریخ چیست؟ چه انواعی دارد؟ جامعه بی هویت چه خصوصیاتی دارد؟ بحران هویت چیست؟ چه رابطهای است میان هویت و ساختار اجتماعی، فرهنگی، دینی، تاریخی و سیاسی؟ و سؤالاتی از این قبیل در این مقوله قابل تقسیم بندی است.

همانگونه که افراد هویت خاص دارند جامعه هم هویت خاص خودش را دارد. هویت فردی ناظر به خصوصیات و ویژگیهای یک فرد است که جهت گیری وی را در عرصه زندگی جمعی رقم می زند و هویت جمعی ناظر است به خصوصیات و ساختار یک ملت که جهت گیری اجتماعی، سیاسی، دینی، فرهنگی و تاریخی آن ملت را تعین می بخشد. جامعه ای که هویت ندارد دچار بحران، سردرگمی، اغتشاش فرهنگی و بهت زدگی است بدیهی است چنین جامعهای هیچگاه تعین تاریخی نخواهد داشت. هویت یکی از اجزای اصلی واقعیت ذهنی است و مانند هرگونه واقعیت ذهنی در رابطهای دیالیتکی با جامعه قرار دارد ....انواع هویت از سوی دیگر، فرآورده هایی هستند اجتماعی که عناصر نسبتاً ثابت واقعیت اجتماعی عینی به شمار می روند و به همین نحو آنها موضوعی نوعی از نظریه پردازی در هر جامعهای هستند. (برگر و لوکمان، 1375، صص37_ 236) .

در این نوشته پس از تعریف و تبیین هویت ملی، هویت ملی ایرانیان در سه قرن اول هجری را توضیح می دهیم و سپس نحوه شکل گیری هویت ملی ایرانیان (هویت ایرانی _ اسلامی) در قرن چهارم را بیان نموده و تأثیر زبان و ادبیات فارسی و تاریخ ایران را در سامان یابی این هویت تشریح می نماییم و در پایان نوشته ضمن جمعبندی مباحث، توصیه های کاربردی را ارائه خواهیم نمود.

تعریف و تبیین هویت ملی

هویت ملی(Netional identity) یا هویت جمعی (Collective identity) عبارت است از: مجموعه عناصر و عوامل اجتماعی، فرهنگی و تاریخی که جامعه ای را از سایر جوامع متمایز می نماید. هنگامی که ما خود را مسلمان ایرانی، آسیایی و شرقی می دانیم در حقیقت خود را از سایر جوامع متمایز نموده و انتساب خود را به این هویت ملی خاص اعلام نموده ایم . به قول موریس روزنبرگ (Mrosenberg) هویتهای اجتماعی عبارتند از: گروهها، پایگاهها، یا دسته هایی که فرد خودش را از نظر اجتماعی متعلق به آنها می داند. به عنوان مثال: تشخیص دادن خود به عنوان یک فرد دموکرات، طبقه متوسط، سیاه پوست یا مرد.1هویت ملی زمانی شکل می گیرد که تک تک افراد خود را در قبال جامعه و فرهنگشان متعهد و مکلف بدانند.

هویت ملی در بستر زمان و در عرصه حیات اجتماعی سامان می یابد ودر طول تاریخ دچار فراز و نشیب و تغییر و تحول می گردد. تغییر و تحول ملی در طول تاریخ و در گذر حوادث امری طبیعی است. اما بحران هویت جامعه را دچار مشکل می سازد هنگامی که افراد هویت قبلی خود را به نوعی رها کرده باشند و هویت جدیدی را جایگزین نکرده باشند دچار سردرگمی، تعارض و بحران هویت می شوند یا به تعبیر امیل دورکیم(E.durkheim) جامعه شناس برجسته فرانسوی: هنگامی که جامعه هنجارهای(norms) تثبیت شده گذشته را رها می کند و در ایجاد هنجارهای جدید ناتوان است جامعه و فرهنگ دچار بحران می شود. در این هنگام برای افراد پرسشهای جدیدی از قبیل: ما که بوده ایم؟ چه ریشه هایی داشته ایم؟ چرا چنین وضعیتی ایجاد شده است؟ چگونه باید باشیم؟ و به کجا خواهیم رفت؟ مطرح خواهد شد که نحوه پاسخگویی افراد به این پرسشها هویت جدید آنان را سامان خواهد داد.

هویت ملی و نقش آن در پویایی جوامع بشری یکی از مفاهیم اساسی اکثر مکاتب جامعه شناسی (چه آنان که در حوزه نظم اجتماعی مطالعه کرده اند و چه آنهایی که در حوزه تحول اجتماعی قلم زده اند)است صاجب نظران این علم چه در بحث نظم و ثبات و چه در بحث تحول و تغییر بصورت ضمنی یا صریح، هویت ملی و جمعی را مورد تعمق قرار داده اند. از نظر جامعه شناسی هویت داشتن یعنی خود بودن و خودآگاهی داشتن به جایگاه اجتماعی، فرهنگی و تاریخی خویشتن بطور کلی می توان گفت که سه عنصر دین (Religion) زبان(Language) و تاریخ (history) ارکان اساسی هویت ملی محسوب می شوند. در طول تاریخ اکثر مبارزات فکری -فرهنگی و حتی نظامی جوامع بشری – چه در زمان گذشته و چه در عصر جدید – به نوعی پیرامون دین و مذهب و یا پیرامون زبان و ادبیات بوده است. به تعبیر دیگر می توان گفت که تاریخ ظرف است و دین و زبان مظروف، اگر آن ظرف از این مظروف تهی شود با جامعه ای از خود بیگانه (Self Alienation) و بحران زده مواجه خواهیم بود.

جان کلام آنکه، در گذر زمان هویت ملی ایرانیان حول همین سه محور شکل گرفته است. اما هویت ملی ما(ایرانی ـ اسلامی) در قرن چهاره عمدتاً تحت تأثیر زبان و ادبیات فارسی شکل گرفت در این راستا تلاش خستگی ناپذیر بزرگان مسلمان ایرانی در حوزه های متنوع علمی و فرهنگی جهت زنده نگه داشتن غنی سازی و پالایش زبان و ادبیات فارسی و تلفیق آن با مکتب اسلام در قرون چهارم و پنجم هجری ستودنی و خاطره انگیز است.

هویت ملی ایرانیان در سه قرن اول هجری

پس از فتح ایران توسط مسلمانان و پذیرش اسلام از طرف ایرانیان، حداقل بمدت دویست سال، ملت ایران دچار نوعی بهت، حیرت، سردرگمی و به تعبیر جامعه شناختی دچار بحران هویت شد.2 البته بروز چنین وضعیتی کاملاً طبیعی بود، چرا که جامعه ایران هنجارها و ارزشهای گذشته را رها کرده بود و هنوز هنجارهای جدی تثبیت نشده بودند و تثبیت و نهادینه شدن فرهنگ جدید دینی و ارزشی نیاز به زمان داشت اهمیت این بحران زمانی دو چندان می شود که بدانیم فتح ایران توسط لشکر کشی آنهم بوسیله قومی غیر ایرانی صورت پذیرفت البته نیاز به تأکید ندارد که منظور ما از ایراینان بعنوان یک ملت با هویت مشخص ایرانی قبل از اسلام است وگرنه از همان آغاز بسیاری از ایرانیان بصورت گروهها و یا افراد پراکنده در گسترش مکتب اسلام، زبان و فرهنگ عربی مشارکت جستند و سهم


دانلود با لینک مستقیم


دانلود جستاری جامعه شناختی پیرامون هویت ملی ایرانیان در قرن چهارم هجری 33 ص

تحقیق درباره اندیشه های میلتون فریدمن، اقتصاددان برجسته قرن بیستم

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره اندیشه های میلتون فریدمن، اقتصاددان برجسته قرن بیستم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

چهارشنبه ۱ آذر ۱۳۸۵

اندیشه های میلتون فریدمن، اقتصاددان برجسته قرن بیستمحامی واقعی

اقتصاد انرژیاحتمال کاهش مجدد تولید اوپک

اندیشه های میلتون فریدمن، اقتصاددان برجسته قرن بیستم

حامی واقعی

 

حسین لطفیاشاره:بسیاری از اقتصاددان ها و کارشناسان اقتصادی جهان بر این نکته اجماع دارند که، هیچ اقتصاددانی همانند کینز نحوه تفکر اقتصاددان ها نسبت به اقتصاد را تغییر نداد، مگر میلتون فریدمن ، برنده جایزه نوبل اقتصاد و از نظریه پردازان و حامیان بازارهای آزاد بدون دخالت دولت .فریدمن روز پنج شنبه در سان فرانسیسکوی آمریکا در سن 94 سالگی درگذشت تا جهان یکی از مؤثرترین اقتصاددان های خود را از دست بدهد.بسیاری عقیده دارند که میلتون فریدمن برجسته ترین اقتصاددان قرن بیستم در حمایت از بازارهای آزاد است. فریدمن در سال 1912 در خانواده ای کارگری از پدر و مادری یهودی و مهاجر با ریشه مجارستانی- اتریشی در شهر نیویورک متولد شد.میلتون فرید من چهارمین و در واقع آخرین فرزند، اما تنها پسر خانواده ای بود که پس از مرگ پدر به نیوجرسی مهاجرت کردند. او در سن 20 سالگی مدرک کارشناسی اقتصاد خود را در دانشگاه راجترز اخذ کرد و سپس در سال 1933 برای کسب مدرک کارشناسی ارشد به دانشگاه شیکاگو رفت و مدرک دکترای اقتصاد را نیز در سال 1946 در دانشگاه کلمبیا کسب کرد. او در آستانه 40 سالگی تحسین اقتصاددان ها را به علت موفقیت های قابل توجهش در زمینه تجزیه و تحلیل مصرف و  تاریخ و تئوری پولی برانگیخت. در سال 1976 وی توانست برای موفقیت هایش در عرصه تجزیه و تحلیل مصرف، نظریه و تاریخچه پولی و نشان دادن پیچیدگی سیاست تثبیت جایزه نوبل  اقتصاد را دریافت کند. پیش از آن او مدتی مشاور نیکسون، رئیس جمهور آمریکا و رئیس انجمن اقتصاددانان آمریکایی (در سال 1967) بود. از زمان بازنشستگی از دانشگاه شیکاگو در سال 1976 فریدمن محقق ارشد موسسه هوور در دانشگاه استنفورد بود. او مدتی نیز در دانشگاه ویسکانسین به تدریس پرداخت، اما با گسترش احساسات ضدیهود در دانشکده اقتصاد این دانشگاه، تدریس در آن را رها کرد و در دولت مشغول به کار شد و طی سال های 1941 تا 1943 به عنوان مشاور مقامات ارشد خزانه داری فدرال آمریکا فعالیت کرد و در سال 1942 به عنوان سخنگوی خزانه داری از سیاست مالیاتی کینز حمایت کرد و در واقع به ایجاد سیستم دریافت مالیات بردرآمد ماهانه کمک کرد. فریدمن خود در زندگینامه اش می نویسد که در آن دوران کاملاً طرفدار عقاید کینز بودم . با گذر زمان عقاید اقتصادی فریدمن نیز تغییر کرد و به منتقد جدی دیدگاه های کینز تبدیل شد. قبل از دهه 1940 فریدمن عمده تحقیقات خود را بر مسائل آماری می گذاشت که این امر در تز وی در تحقیقی که با همکاری سیمون کوزنتس انجام داد، هویدا است.فریدمن پس از اخذ مدرک دکترای اقتصاد از دانشگاه کلمبیا در سال 1946 به دانشگاه شیکاگو نقل مکان کرد و به مدت 30 سال در آنجا به تدریس پرداخت. فریدمن در آنجا کانون فکری را ایجاد کرد که بعدها چندین نفر از اعضای آن برنده جایزه اقتصاد نوبل شدند و این کانون فکری به مکتب اقتصادی شیکاگو معروف شد. فریدمن عمدتاً به علت تلاش هایش برای ترویج ایده نقش بهره در عرضه پول به عنوان عاملی در ارزش اسمی بازدهی (نظریه کمّی پول یا پول گرایی) معروف شد.فریدمن در سال 1945 با انتشار کتاب درآمد از فعالیت های حرفه ای مستقل با همکاری سیمون کوزنتس استعداد خود را نشان داد. او در این کتاب نشان می داد که عدم وجود رقابت در عرصه جامعه پزشکان در آمریکا به علت محدودیت صدور مجوز پزشکی، موجب افزایش بی رویه حق الزحمه پزشکان شده است. او در سال 1957 کتاب نظریه تابع مصرف را نوشت و در آن با نقد دیدگاه حامیان کینز (حامیان این ایده که افراد و خانوارها انتظارات مصرف خود را بر اساس میزان درآمد خود تطبیق می دهند) نشان داد که مصرف سالانه مردم تابعی است از درآمدهای مورد انتظار آنان در طول زندگی. فریدمن در کتاب معروف سرمایه داری و آزادی ، تفکر اقتصاد بازار را از گوشه عزلت بیرون کشید و آن را به جهانیان عرضه کرد. او در این کتاب در کنار بحث های متداول، از موضوعاتی همچون ارتش داوطلب، نرخ های ارز شناور آزاد، لغو صدور پروانه کار برای پزشکان، مالیات بر درآمد منفی، و کوپن های تحصیلی سخن گفت. وی دشمن سرسخت خدمت وظیفه اجباری بود و زمانی اشاره کرد که لغو قانون خدمت اجباری، تنها مسأله ای بود که شخصاً در کنگره برای تصویب آن اقدام به لابی نمود.اگرچه کتاب سرمایه داری و آزادی فروش مطلوبی نداشت، اما بسیاری از جوانانی که این کتاب را خواندند با خواندن آن به مطالعه علم اقتصاد، علاقه مند شدند. اگرچه بخش اعظم پیشگامی های فریدمن در زمینه نظریه قیمت (نظریه ای که شرح می دهد که چگونه قیمت ها در بازارهای منفرد تعیین می شوند) بود، اما او به علت دیدگاه هایش در زمینه سیاست پول گرایی مشهور شد. او با به چالش  کشیدن دیدگاه های کینز و بسیاری از نهادهای اقتصادی آن زمان، دلایلی برای ضرورت بازبینی در نظریه کمّی پولی(سطح قیمت به عرضه پول وابسته است) ارائه کرد. فریدمن در مطالعات نظریه کمّی پولی که در سال 1956 منتشر شد، نشان داد که در طولانی مدت، افزایش رشد پول موجب افزایش قیمت می شود، اما تأثیر چندانی بر کارآیی نخواهد داشت. وی همچنین نشان داد که در کوتاه  مدت، افزایش عرضه پول موجب افزایش نرخ اشتغال و کارآیی می شود و کاهش عرضه پول نیز تأثیری منفی بر اشتغال و کارآیی خواهد داشت.راه حل فریدمن برای مشکلات تورمی و نوسانات کوتاه  مدت در اشتغال و تولید ناخالص ملی واقعی، همان قانون به اصطلاح عرضه پول است. بر این اساس، فریدمن معتقد است اگر بانک مرکزی عرضه پول را با نرخ مشابه تولید ناخالص ملی واقعی افزایش دهد، تورم صفر می شود. دیدگاه پولی فریدمن زمانی اشاعه یافت که وی با همکاری آنا شوارتز کتاب تاریخچه پولی ایالات متحده طی سال های 1867 تا 1960 را منتشر کرد. در این کتاب، مؤلفان بیان کرده بودند که دوره بحران بزرگ اقتصادی 1929 در نتیجه سیاست های نادرست پولی بانک مرکزی آمریکا ایجاد شد؛ این بحث، انتقاد مقامات بانک مرکزی آمریکا را نسبت به مؤلفان کتاب به دنبال داشت که در یک جوابیه داخلی و بسیار طولانی به دیدگاه های فریدمن پاسخ دادند. بحث میان فریدمن و مقامات بانک مرکزی آمریکا موجب شد مقامات بانک مرکزی آمریکا نهایتاً سیاست انتشار جزئیات مباحث مطروحه در نشست های خود را کنار بگذارند. اگرچه بسیاری از اقتصاددان ها با عقاید پولی فریدمن مخالفند، اما وی نفوذ فراوانی در اقتصاد جهانی دارد. یکی از اثرگذاری های فریدمن بر علم اقتصاد، اصلاح فرضیه سیاست پولی پل ساموئلسون از شاگردان مکتب کینز در پرفروش ترین کتابش اقتصاد بود. در طول دهه 1960 طرفداران اقتصاد کینزی و عموم اقتصاددان ها معتقد بودند که دولتها با بده بستان بلندمدت و دائمی بیکاری و تورم (منحنی فیلیپس) مواجهند. در این دیدگاه، که بر نرخ طبیعی اشتغال تمرکز دارد، دولت می تواند با افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات و با پذیرش نرخ تورم بالاتر، بیکاری را به طور بلندمدت کاهش دهد. اما در اواخر دهه 1960 فریدمن و ادموند فلپس از دانشگاه کلمبیا (که امسال جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد) این دیدگاه را به چالش کشیدند. فریدمن معتقد بود زمانی که مردم با نرخ های بالاتر تورم سازش پیدا می کنند، اشتغال به طور خزنده می تواند افزایش یابد. فریدمن می گفت برای اینکه نرخ بیکاری را به طور دائمی پایین نگاه داشت، نرخ تورم دائماً در حال رشد (و نه فقط نرخ بالاتر) ضروری است. رکود تورمی (افزایش هم زمان تورم و بیکاری) در دهه 1970 دلیل محکمی بر دیدگاه فریدمن-فلپس در این زمینه بود و اکثر اقتصاددان ها از جمله بسیاری از حامیان کینز را پیرو دیدگاه فریدمن ساخت. با کتاب آزادی انتخاب که فریدمن آن را با همکاری همسرش رز تألیف کرد، عقاید و ایده های فریدمن در سطح جهان گسترش یافت و این کتاب به پرفروش ترین کتاب غیر داستانی سال 1980 تبدیل شد. فریدمن این کتاب را هم زمان با مجموعه  برنامه های تلویزیونی پی.بی.اس تألیف کرد و با رواج این کتاب، دیگر فریدمن به یک نام آشنا در سطح جهان تبدیل شد. فریدمن همچنین در سال 1957 با فرضیه درآمد دائمی اقدام به اصلاح تئوری تابع مصرف کرد که برخی از اقتصاددان های دانشگاهی این اقدام وی را بزرگترین فعالیتش در جایگاه علمی وی می دانند. فریدمن در دانشگاه، مطالعاتی را درباره چگونگی رابطه چرخه های تورم و رکود با نوسانات عرضه پول آغاز کرد که نهایتاً موجب شد جایزه نوبل اقتصاد سال 1976 را کسب کند و در همان سال از دانشگاه شیکاگو بازنشسته شد و به دانشگاه سان فرانسیسکو نقل مکان کرد تا نظریه های بازار آزاد خود را پیگیری کند. وی مشاور غیررسمی باری گلدواتر کاندیدای ناکام ریاست جمهوری آمریکا در سال 1964 بود، اما چهار سال بعد توانست با مشاوره های خود به پیروزی ریچارد نیکسون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کمک کند و در انتخابات سال 1980 نیز به ریگان برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری کمک کرد. او با مطالعات خود، راه را برای سیاست های ضدتورمی بانک مرکزی آمریکا در دهه 1980 که به دوره طولانی مدت تورم نسبتاً پایین انجامید، هموار ساخت. فریدمن همچنین مدال ملی علم و مدال آزادی ریاست جمهوری آمریکا را در سال 1988 دریافت نمود. وی رئیس اسبق انجمن اقتصاددانان آمریکا، انجمن اقتصاددانان غرب و انجمن مونت پلرین بود و در جامعه فلسفی آمریکا و آکادمی ملی علوم این کشور عضویت داشت. وی جوایز مختلفی از سوی دانشگاه هایی از آمریکا، ژاپن و گواتمالا و جایزه ویژه دولت ژاپن را در سال 1986 دریافت کرد. او تأثیر فراوانی بر رشته های اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، تاریخ اقتصاد و آمار گذاشت و از سرمایه داری بدون مداخله دولت حمایت می کرد. در کتاب آزادی و سرمایه داری (1962) فریدمن از کاهش نقش دولت در یک بازار آزاد به منظور ایجاد آزاد سیاسی و اجتماعی حمایت کرد. وی مجموعه برنامه تلویزیونی آزادی انتخاب را در اوایل 1980 در شبکه تلویزیونی پی.بی.اس اجرا کرد و بعدها آن را با همکاری همسرش به کتاب مشهور آزادی انتخاب تبدیل کرد.وی به عنوان رهبر مکتب شیکاگو (اقتصاددان پیرو نظریه پول گرایی) شناخته می شود که بر اهمیت میزان پول به عنوان ابزار سیاستی دولت و عامل ایجاد تورم و چرخه های تجاری تاکید می کند. او این مکتب را به همراه برخی از متفکران اقتصادی دیگر در این دانشگاه بر پایه نظریه بازار آزاد و ضددولتی بنیان نهاد. پیش از ظهور فریدمن، حامیان نظریه های دخالت دولت ایده های خود را بر دولت های فرانکلین روزولت تا لیندون جانسون تحمیل کرده بودند، اما از دهه 1970 با بروز تورم و رکود اقتصادی، ایده اقتصاد آزاد فریدمن به تدریج خود را بالا کشید. از آن پس بسیاری از اقتصاددانان، سیاست گذاران و مردم معمولی به این نتیجه رسیدند که دولت بزرگ مانع توسعه بخش خصوصی است و از دوره دولت ریگان اقتصاد بازار آزاد توسعه یافت و اقتصاد دولتی را مغلوب کرد.فریدمن بهترین راهکار برای کشورهای نفت خیز را اعطای سهام یکسان نفتی به هر فرد بالای 21 سال سن می دانست که حق و مسئولیت یکسانی را برای همه ساکنان کشورهای نفتی ایجاد می کند. وی بیش از 20 کتاب را تألیف کرد که یکی از مهمترین آنها سرمایه داری و آزادی (1962) است. یکی از آخرین کتاب های فریدمن، این زوج خوش شانس است، که آن را به کمک همسرش در سال 1998 نوشت.

اقتصاد انرژی

احتمال کاهش مجدد تولید اوپک

گروه اقتصادی- سازمان کشورهای صادرکننده نفت، اوپک، در اجلاس ماه گذشته به منظور جلوگیری از کاهش بهای نفت، تولید خود را 2/1 میلیون بشکه در روز کاهش داد، اما نابسامانی های موجود در بازار نفت موجب شد بهای نفت خام، جمعه گذشته به پایین ترین سطح 18 ماه اخیر خود سقوط کند و اعضای اوپک را به فکر کاهش مجدد تولید در اجلاس بعدی در نیجریه بیندازد. نشست رسمی بعدی اوپک قرار است 23 آذر ماه ( 14دسامبر) در ابوجا پایتخت نیجریه برگزار شود.شکیب خلیل وزیر انرژی و معادن الجزایر در این زمینه اعلام کرد، دولت متبوع وی با پیشنهاد کاهش مجدد تولید نفت توسط کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) مخالفتی نخواهد داشت. او روز شنبه در حاشیه برگزاری دهمین همایش بازرگانان عرب که در الجزیره برگزار شد، گفت: چنانچه کشورهای عضو اوپک کاهش مجدد سقف تولید نفت خود را بررسی کنند، الجزایر با آنان همگام خواهد بود. شکیب خلیل همچنین افزود، اوپک آخرین بار سقف تولید خود را یک میلیون و 200 هزار بشکه در روز کاهش داد و این موضوع تاثیر فراوانی بر تثبیت قیمت جهانی نفت گذاشت. به گفته وزیر انرژی و معادن الجزایر، اوپک همواره تلاش خواهد کرد تا بهای جهانی نفت را در سطح ثابتی حفظ کند. وزیر نفت امارات اما وجود اظهار اینکه بازار جهانی نفت با مازاد عرضه روبرو است، از اظهار نظر در خصوص لزوم کاهش مجدد تولید نفت اوپک در اجلاس دسامبر خودداری کرد. محمد بن ظائن الهملی افزود: من نمی توانم در خصوص اتفاقات نشست ابوجا اظهار نظر و پیش بینی کنم ولی به نظر من بازار نفت با مازاد عرضه روبرو شده است. وی تصریح کرد: مساله اصلی این نیست که آیا قیمت های کنونی مورد رضایت اوپک هست یا نه، بلکه مساله مهم برقراری ثبات در بازار نفت است و اوپک همواره آمادگی خود را برای دستیابی به این هدف اعلام کرده است. اوپک که بیش از یک سوم نفت مورد نیاز بازار را تامین می کند در نشست فوق العاده دوحه برای جلوگیری از کاهش قیمت نفت، 2/1 میلیون بشکه از تولید نفت خود کاسته است. عبدالله العطیه وزیر نفت قطر نیز گفت: اوپک هیچ گزینه دیگری به غیر از کاهش تولید نفت ندارد و قیمت 60 دلار برای هر بشکه نفت قیمتی کاملا متوسط است. در همین حال، مرکز اطلاعات انرژی آمریکا در گزارشی اعلام کرد که با وجود تصمیم اوپک برای کاهش 2/1 میلیون بشکه ای تولید نفت، میزان تولید این سازمان طی سه ماه پایانی امسال روزانه 800 هزار بشکه کاهش خواهد یافت. در این گزارش آمده است که برخی از کشورهای عضو اوپک به تعهدات خود برای کاهش تولید نفت پایبند نیستند و این مساله موجب کاهش 800 هزار بشکه ای تولید اوپک تا پایان امسال خواهد شد.

اقتصاد

ادبیات

اجتماعی

اندیشه

شهرآرا

ورزش

اجتماعی

ادب و هنر

اقتصادی

دانش فناوری

بـورس

زادبوم

حوادث

بین الملل

فرهنگ و آموزش

سیاسی

شهر تماشا

سلامت

شهری

علمی فرهنگی

ورزش

صفحه آخر

همشهری ضمیمه

|  ادبیات  |  اقتصاد  |   اجتماعی  |  اندیشه  |  شهرآرا  |  ورزش  |  

|   صفحه اول   |   آرشیو   |   چاپ صفحه   |  

Copyright 2006, Hamshahri, All rights reserved.

HTML Production by Hamshahri Informatic Center


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اندیشه های میلتون فریدمن، اقتصاددان برجسته قرن بیستم

مقاله تأثیر یهودیان در شکل گیری رویدادهای مهم سیاسی نیم قرن اول هجری

اختصاصی از هایدی مقاله تأثیر یهودیان در شکل گیری رویدادهای مهم سیاسی نیم قرن اول هجری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تأثیر یهودیان در شکل گیری رویدادهای مهم سیاسی نیم قرن اول هجری


مقاله تأثیر یهودیان در شکل گیری رویدادهای مهم سیاسی نیم قرن اول هجری

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 30 صفحه می باشد.

مهمترین مسأله در بررسی یهودیان در مسائل سیاسی نیم قرن اول هجری، فعالیت آنها به عنوان گروه های فشار حامیان و مشاور خلفا و توطئه گران سیاسی قابل بررسی است.

هدف یهودیان به دست گرفتن قدرت و حکومت نبود بلکه می خواستند به حکومتگران تأثیر بگذارند در اصطلاح سیاسی به این گروه ها «گروه های فشار» و‌«ذینفع»[1] یا «لابی»[2] گفته می شود. این گروه ها تشکیلاتی غیرسیاسی هستند که هدفشان گرفتن قدرت و اعمال قدرت نیست بلکه در حال که خارج از قدرت باقی می‌مانند، آن را متأثر می‌سازند و بر آن فشار وارد می کنند. گروه های فشار جامعه اسلامی در نیم قرن اول هجری از نظر نیرو، اندازه، میزان نفوذ و تأثیر و منافعشان متفاوت بودند. اما یکی از مهمترین آنها یهودیان تازه مسلمان بودند. آنها می کوشیدند تا برای پیش برد منافع خود بر حکومت تأثیر بگذارند.

توجه: افکار عمومی در نظام سیاسی صدر اسلام از جمله مسائلی بود که یهودیان تازه مسلمان در نظر داشتند و با اثر گذاران بر افکار عمومی خصوصاً از طریق قصاص، غیرمستقیم بر حکومت ابوبکر، عمر و عثمان و امویان تأثیر گذاردند. آنها این کار را از طریق تبلیغات دروغین توسعه دادند.

دو مسأله در بررسی رابطه این افراد با نظام سیاسی وقت قابل بررسی است یکی میزان نفوذی که آنها بر تصمیم گزیدگان اعمال کردند و دوم شیوه های اعمال این نفوذ و جهت گیری آن.

این دو مسأله در موفقیت آنها برای نفوذ بر تصمیم گیرندگان سیاسی اهمیت بسیاری داشت. در این زمینه منابعی که آنها در اختیار داشتند این امکان را برایشان میسر می کرد که تأثیری بر فرایند تصمیم گیری بگذارند. یک عاملی یا منبع مهم برای آن این بود که خواسته های آنها با ارزش های مسلط جامعه هماهنگ بود و حداقل در تعارض با آن نبود.

ماهیت نظام سیاسی حاکم پس از رحلت پیامبر(ص) و نوع تصمیمات سیاسی که در هر مرحله فرایند سیاسی گرفته می شد از نگرش ها، ارزش ها، ایدئولوژی ها و الگوی رفتاری جامعه متأثر بود. و فرهنگ مهمترین گزینه ای بود که زندگی سیاسی را شکل می داد. وفاداری مذهبی، قومی، محلی، تعهد نسبت به ارزش ها یا نهادهای دیگر و… همه نقش مهمی در رفتارهای سیاسی افراد داشت. یهودیان با تبلیغات و حربه ای خاص فرهنگی و پتانسیل جامعه عرب در پذیرش افکار جاهلی و بازگشت به برخی از آداب و رسوم جاهلیت، به عنوان الگوی جامعه جدید، نفوذ سیاسی خود را بر دستگاه خلافت تقویت کردند و ارزش های جامعه را به سمت قوم محوری، تعصب، بی تفاوتی، قصه گویی، عامه گویی، سنت ستیزی و ا جتهاد محوری هدایت کردند و تأثیر مهمی بر فرهنگ سیاسی داشتند.

فرهنگ سیاسی نشان دهنده سطح آگاهی و اداراک طبقاتی مختلف، گروه های اجتماعی و افراد از قدرت و سیاست بود و در شکل گیری و عملکرد حکومت وقت مؤثر بود. و نظام های ارزشی نقش مهمی در رفتار سیاسی داشت.

این نظام کلیت منسجم و به هم پیوسته ای از موضوعات حیات مادی و معنوی بود که فرد، گروه یا طبقه اجتماعی ارزش منفی و مثبت معینی به آن می داد و همین ارزش ها متقابلاً فعالیت آنها را کنترل می کرد و در جهت خاصی هدایت می شدند. با تغییر فرهنگ سیاسی و نظام ارزشی موجود یهودیان بر اوضاع سیاسی نیم قرن اول هجری مسلط شدند.

دین به بیراهه کشیده شد و اهل بیت و امام علی (ع) فراموش شدند. امام علی(ع) در این خصوص می فرمایند:[3]

« با تبلیغات دیگران و عده ای نزد مردم مشهور شده و دیگران به فراموشی سپرده شدند ما از کسانی بودیم که فراموش شده و آتش ما خاموش شد و صدایمان محو گردید. سالها به همین روش گذشت به طوری که اگر افرادی که ما را می شناختند وفات یافتند و کسانی که شناختی از ما نداشتند به وجود آمدند»

حربه های سیاسی یهودیان

یهودیان از حربه های چندی برای اعمال نفوذ بر جامعه سیاسی نیم قرن اول هجری استفاده کردند که با توجه به اوضاع زمانه متفاوت بود. حیله های سیاسی یهودیان عصر پیامبر(ص) با یهودیان دورا خلفا و امویان هیچ شباهتی به هم نداشت.

اولین روابط سیاسی یهودیان با جامعه اسلامی، پس از ورود پیامبر (ص) به مدینه و انعقاد پیمان نامه مدینه که مجموعه ای از چندین قرارداد بود، رسماً شکل گرفت. پیامبر(ص) با انعقاد پیمان برادری میان مسلمانان روابط آنها را بهبود بخشید اکنون باید بین یهودیان و مسلمانان پیمانی بسته می شد که پایگاه دین جدید از هر جهت محفوظ بماند و روابط پیروان هر دو دین به صورت مدرن ادامه یابد. با توجه به روحیه عهد شکنی یهودیان، این پیمان مکتوب شد و به امضاء رؤسای قوم یهود و مسلمانان رسید. عناصر ستیزه جو و غیرمتجانس شهر مدینه با هم پیوند خوردند به حقوق و تعهدات تمام گروه ها تعریف شد و هسته به ظاهر متجانسی از اقوام مدینه پدید آمد که باعث شد آورنده دین جدید با آرامش بیشتری به تبلیغ بپردازد. این پیمان با یهود به شرط مسالمت بسته شد و هر دو در ابتدای کار از انعقاد این پیمان راضی بودند. توازن قوا ایجاد شد و یهود با امید به اینکه پیامبر شخصیتی منفعل دارد و می توان به راحتی بر او تأثیر گذارد عهدنامه را پذیرفتند. آنها امیدوار بودند سروری یثرب را بر مکه ادامه دهند و به حیات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خود رونق بخشید و یا ملعبه گرفتن یک نفر قریش، بر قریش مسلط شوند.

یهودیان در طی سالهای گذشته با تفرقه افکنی بین دو گروه مهم اوس و خزرج با امنیت و آسایش در مدینه زندگی می کردند و اکنون این دو گروه در کنار عبد الله ابن ابی جمع شده بودند و قصد اتحاد داشتند و سرنوشت و آینده موهوم یهودیان آنها را به پیامبر جدید نزدیک کرد. یهودیان برخی قوانین و تعالیم دین جدید را نیز با دین خود هماهنگ می دیدند و قبله مسلمانان و یهود یکی بود. بنابراین اولین سیاست بزرگان یهود، همراهی و هر چند ظاهری – با پیامبر جدید بود.

انعقاد پیمان نامه با یهود و نشانگر آگاهی پیامبر (ص) نسبت به اوضاع سیاسی – اجتماعی آن عصر است. این پیمان نامه با توجه به اوضاع مدینه و خصوصیات روحی و اخلاقی یهودیان شاهکاری بود که در سرنوشت اسلام تأثیر به سزایی داشت.

« نظم عمومی و یثرب از طریق انعقاد قرارداد سیاسی سامان گرفت  و اتحاد یثرب و عقاید و آزادی طرفین محترم شمرده شد»[4]

تمام حقوق مدنی و اجتماعی برای یهودیان در نظر گرفته شد و یثرب منظقه ای امن برای همگان شناخته شد. هیچ مسلمانی حق تعدی به قوم یهود را نداشت و پیامبر(ص) تضمین کرده بودند که جان و مال آنها تازمانی که به پیمانشان وفادارند محفوظ باشد. اما طبق بند آخر پیمان نامه از ستمکار و جنایتکار حمایت نمی کرد.[5]

پیامبر(ص) در ادامه این سیاست پیمان های سیاسی دیگری نیز با یهودیان خیبر، مقنا، بنی عادیا و… داشت.[6]

اما اولین کارشکنی یهودیان زمانی شروع شد که آنها پیامبر را دارای خصلت ها و خصیصه ویژه ای می دیدند که با آنها سرسازش ندارد. و در راستای تحقق اهداف آنها گام برنمیدارد حرف و حدیث ها شروع شد، طعنه به مسلمانان و تمسخر آنها، خصوصاً در ارتباط با قبله مشترک بود. یهود به مسلمانان می گفتند شما اگر دین واحد دارید پس چرا رو به قبله ما نماز می گذارید و این مسائل به پیامبر(ص) منعکس می شد این بحث و جدل ها هفده ماه پس از هجرت ادامه داشت تا اینکه تغییر قبله، تأثیر مهمی بر روابط مسلمانان و یهودیان بر جای گذاشت. ایرادات اهل کتاب شدت گرفت زیرا آنها تحولات خطرناکی را به دنبال این تصمیم می دیدند آنها سعی می کردند موقعیت را به نفع خود تغییر دهند و از پیامبر(ص) خواستند تا قبله را به سوی بیت المقدس بازگرداند. آنها دین اسلام را به خاطر تغییر قبله زیر سئوال بردند. اما با تغییر قبله اسلام نشان داد که مخالف نژادپرستی یهودی است، ناسازگاری یهودیان با پیامبر(ص) و مسلمانان شروع شد و گفتند این پیامبر از نسل بنی اسرائیل نیست و با مشرکان و با مشرکان هم نوا شدند. هنگام تحویل قبله علمای یهود  پیامبر(ص) را مورد تهمت قرار دادند و گفتند خداوند تو را به این موضوع امر نکرده است. عکس العمل دیگر یهودیان بیان فضایل بیت المقدس بود.

«شنیدم که یهودی می گویند بیت المقدس بر کعبه برتری دارد، چه آن محل هجرت پیامبران و در زمین مقدس است»[7]

بر قول ابن سعد: یهودیان دوست داشتند که قبله همچنان به سوی بیت المقدس باشد و چون  پیامبر(ص) چهره خود را به سوی کعبه گردانید آن را سخت ناخوش داشتند»[8]

با تغییر قبله جدایی کامل اعتقادی بین یهود و اسلام ایجاد شد و یهودیان به منافقین و مشرکین نزدیک شدند. منافقان برای محو اسالم با یهود هم قسم شدند[9]و با یهود قدرتی را علیه اسلام تشکیل دادند[10]«الیهود و الذین اشرکو» اشاره به ارتباط یهود و منافقان و مشرکان دارد نفاق در کنار یهود ذکر شده است. سیره ابن هشام را ببینید چه ابوابی دارد: باب الاعداء من الیهود، من اسلم من احبار یهود نفاقاً، من اجتمع الی یهود من منافقین، ما نزل من البقره فی المنافقین و الیهود و…

جدای از مسائل اعتقادی، اسلام با ورود به مدینه بسیاری از عادات و رسوم قبلی را ممنوع کرد و به منافع یهودیان لطمه زد، ربا تحریم شد و مساوات و برابری محترم شمرده شد، بنابراین در جامعه مدینه یهودیان ظاهراً مسلمان بودند و باطناً با کفار و منافقان در ارتباط بودند – این هشام تعدادی از یهودیان را نام می برد که شیوه دورویی و نفاق را پیش گرفته اند.[11]

او می نویسد: منافقان با دشمنان یهودی  پیامبر(ص) جلسات مخفی و رفت و آمد داشتند. شیوه یهودیان در این زمان همکاری با منافقان و تفرقه افکنی بود. به دنبال این اقدامات جنگ سرد تشدید شد و یهودیان به هجو مسلمانان پرداختند. دشمنی یهود تبدیل به کینه شد.[12] و ابوعفک یهودی، کعب بن اشرف و… قریش را با اشعار تحریک آمیز و زننده به علیه مسلمانان تحریک می کردند.

رابطه منافقان و یهود به استناد پیمان نامه های جاهلیت مستحکم شد و با استناد به این پیمان نامه ها، منافقین در غزوه بنی قینقاع قول همکاری را به یهود دادند.

روابط مسلمانان و یهود به روابط نظامی کشیده شد و یهودیان آغازگر جنگ هایی شدند که باعث شد ارتباط آنها با مسلمانان قطع شود. مهربانی و سخاوت  پیامبر(ص) یهودیان را راضی نکرد و هیچ چیز نتوانست احساسات تلخی را که به نیروی ان زندگی می کردند تسکین دهد. آنها از اینکه نمی توانستند از او برای تبدیل عربستان به یهودیت استفاده کند و اینکه اعتقاد او از افسانه های قلمروی آنها بسیار ساده تر است به خشم آمده بودند[13]و از سر حسادت و سخت دلی یک صف و متحد  پاشی و خیانت از هر جهت با  پیامبر(ص) مخالفت می کردند.[14]«روح قدیمی طغیان» آنها احساس می کدند عظمت دیرین و نفوذشان از جزیره العرب در حال سستی است. کار یهود آسانتر از کار  پیامبر(ص) بر قریش نبود،[15]و کینه شدیدی نسبت به  پیامبر(ص) داشتند.

 اولین رابطه نظامی با غزوه بنی قینقاع شروع شد. یهود بنی قینقاع:« فتنه جو، یاغی و همیشه آماده جنگ بودند…»

 

دانلود با لینک مستقیم


مقاله تأثیر یهودیان در شکل گیری رویدادهای مهم سیاسی نیم قرن اول هجری

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری 100 ص

اختصاصی از هایدی از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری 100 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 100

 

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری

چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت.

پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمه‏ای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.

تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد.

در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.

در همین اوان کتبی مانند دینکرت، بندهشن، شایست نشایست،ارداویرافنامنه، گجستک ابالش، یوشت فریان، اندرز بزرگمهر بختکان، مادیگان شترنگ، شکند گمانیک و یچار و امثال آنها بزبان پهلوی نگاشته شد که بسیاری مطالب مربوط بایران پیش از اسلام و آیین و روایات مزدیسنا و داستانهای ملی در آنها محفوظ مانده است. مؤلفان این کتب غالباً از روحانیون زرتشتی بوده و باین سبب از تاریخ و روایات ملی و دینی ایران قدیم اطلاعات کافی داشته‏اند. از این گذشته در تمام دیوانهای حکام عرب در عراق و ایران و ماوراءالنهر تا مدتی از خط و لهجه پهلوی استفاده میشده است.

با همه این احوال پیداست که غلبه عرب و رواج زبان دینی و سیاسی عربی بتدریج از رواج و انتشار لهجه پهلوی میکاست تا آنجا که پس از چند قرن فراموش شد و جای خود را بلهجات دیگر ایرانی داد.

خط پهلوی هم بر اثر صعوبت بسیار و نقص فراوان خود بسرعت فراموش گردید و بجای آن خط عربی معمول شد که با همه نقصهایی که برای فارسی زبانان داشت و با همه نارسایی بمراتب از خط پهلوی آسانتر است.

بهمان نسبت که لهجه پهلوی رسمیت و رواج خود را از دست میداد زبان عربی در مراکز سیاسی و دینی نفوذ می‏یافت و برخی از ایرانیان در فراگرفتن و تدوین قواعد آن کوشش میکردند اما هیچگاه زبان عربی مانند یک زبان عمومی در ایران رائج نبود و بهیچ روی بر لهجات عمومی و ادب ایرانی شکستی وارد نیاورد و عبارت دیگر از میان همه ملل مطیع عرب تنها ملتی که زبان خود را نگاه داشت و از استقلال ادبی محروم نماند ملت ایرانست.

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> نفوذ لغات عربی در لهجات ایرانی

پیداست که این نفوذ سیاسی و دینی و همچنین مهاجرت برخی از قبایل عرب بداخله ایران و آمیزش با ایرانیان و عواملی از این قبیل باعث شد که لغاتی از زبان عربی در لهجات ایرانی نفوذ کند. این نفوذ تا چند قرن اول هجری بکندی صورت میگرفت و بیشتر ببرخی از اصطلاحات دینی (مانند: زکوة، حج، قصاص...) واداری(مانند: حاکم، عامل، امیر، قاضی، خراج...) و دسته‏یی از لغات ساده که گشایشی در زبان ایجاد میکرد یا بر مترادفات میافزود(مانند: غم، راحت، بل، اول، آخر...) منحصر بود و حتی ایرانیان پاره‏ای از اصطلاحات دینی و اداری عربی را ترجمه کردند مثلاً بجای «صلوة» معادل پارسی آن «نماز» و بجای «صوم» روزه بکار بردند.

در این میان بسیاری اصطلاحات اداری(دیوان، دفتر، وزیر...) و علمی(فرجار، هندسه، استوانه، جوارشنات، زیج، کدخداه...) و لغات عادی لهجات ایرانی بسرعت در زبان عربی نفوذ کرد و تقریباً بهمان نسبت که لغات عربی در لهجات ایرانی وارد شد از کلمات ایرانی هم در زبان تازیان راه یافت.

باید بیاد داشت که نفوذ زبان عربی بعد از قرن چهارم هجری و خصوصاً از قرن ششم و هفتم ببعد در لهجات ایرانی سرعت و شدت بیشتری یافت.

نخستین علت این امر اشتداد نفوذ دین اسلام است که هر چه از عمر آن در ایران بیشتر گذشت نفوذ آن بیشتر شد و بهمان نسبت که جریانهای دینی در این کشور فزونی یافت بر درجه محبوبیت متعلقات آن که زبان عربی نیز یکی از آنهاست، افزوده شد.

دومین سبب نفوذ زبان عربی در لهجات عربی در لهجات ایرانی خاصه لهجه دری، تفنن و اظهار علم و ادب بسیاری از نویسندگانست از اواخر قرن پنجم به بعد.

جنبه علمی زبان تازی نیز که در قرن دوم و سوم قوت یافت از علل نفوذ آن در زبان فارسی باید شمرده شد.

این نفوذ از حیث قواعد دستوری بهیچروی(بجز در بعض موارد معدود بی اهمیت) در زبان فارسی صورت نگرفته و تنها از طریق مفردات بوده است و حتی در مفردات لغات عربی هم که در زبان ما راه جست براههای گوناگون از قبیل تلفظ و معنی آنها دخالتهای صریح شد تا آنجا که مثلاً بعضی از افعال معنی و وصفی گرفت (مانند:لاابالی= بی‏باک. لایعقل= بی‏عقل، لایشعر= بی‏شعور، نافهم...) و برخی از جمعها بمعنی مفرد معمول شده و علامت جمع فارسی را بر آنها افزودند مانند: ملوکان، ابدالان، حوران، الحانها، منازلها، معانیها، عجایبها، موالیان، اواینها...

چنانکه در شواهد ذیل می‏بینیم:

ببوستان ملوکان هزار گشتم بیش گل شکفته برخسارکان تو ماند

(دقیقی)

وگر بهمت گویی دعای ابدالان نبود هرگز با پای همتش همبر

(عنصری)

گر چنین حور در بهشت آید همه حوران شوند غلمانش

(سعدی)

زنان دشمنان در پیش ضربت بیاموزند الحانهای شیون

(منوچهری)

بیابان درنورد و کوه بگذار منازلها بکوب و راه بگسل

(منوچهری)

من معانیهای آنرا یاور دانش کنم گر کند طبع تو شاها خاطرم را یاوری

(ازرقی)

گذشته از این نزدیک تمام اسمها و صفتهای عربی را که بفارسی آوردند با علامتهای جمع فارسی بکار بردند(مانند: شاعران، حکیمان، زائران، امامان، عالمان. نکتها، نسخها، کتابها...)

بدین جهات باید گفت لغات عربی که در زبان فارسی آمده بتمام معنی تابع زبان فارسی شده و اصولاً تا اواخر قرن پنجم جمعهای عربی نیز بنحوی که امروز میان ما معمول است تقریباً مورد استعمالی نداشته است.


دانلود با لینک مستقیم


از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری 100 ص

دانلود تحقیق درباره شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم (با فرمت word)

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق درباره شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم (با فرمت word) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم

شعر فارسی در قرن هفتم و هشتمشعر فارسی در این دوره با شدتی بیش از پیش از بدبینی و ناخشنودی از اوضاع روزگار و ناپایداری جهان و دعوت خلق به ترک دنیا و زهد و نظایر این افکار مشحونست. علت آن هم آشکار می‏باشد و آن وضع سخت و دشواریست که با حمله مغول آغاز شده و با جور و ظلم عمال دوره آنان و با خونریزیها و بی‏ثباتی اوضاع در دوره فترت بعد از ایلخانان ادامه یافته و محیط اجتماعی ایران را با دشوارترین شرایطی مقرون ساخته بود. همین وضع مورث توجه شدید غالب شعرا به مسائل دینی و خیالات تند صوفیانه و درویشانه و گوشه‏گیری و در نتیجه تصورات باریک و دقیق نیز شده است. در عصر مغول بر اثر انتشار بسیاری از مفاسد اخلاقی انتقادات اجتماعی به شدت رواج یافت. البته پیش از این تاریخ از این قبیل انتقادات در اشعار شعرا خاصه در شعرای قرن ششم که بر اثر تسلط ترکان و رواج بعضی مفاسد از اوضاع ناراضی بودند، نیز مشاهده می‏شود ولی در عهد مغول به همان نسبت که مفاسد اجتماعی رواج بیشتری یافت به همان درجه هم این انتقادات شدیدتر و سخت تر شد. از این انتقادات سخت در آثار سعدی خاصه گلستان و در هزلیات او و در جام جم اوحدی و د رغزلهای حافظ و آثار شعرای دیگر بسیار دیده می‏شود و از همه آنها مهمتر آثار شاعر و نویسنده خوش ذوق هوشیار «عبید ذاکانی قزوینی» است که آثار او نظماً و نثراً حاوی مسائل انتقادی تندیست که با لهجه ادبی بسیار دلچسب و شیرین بیان کرده و در این باب گوی سبقت از همه شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده است. حقاً هم هیچ دوره‏یی از ادوار مقدم بر او در ایران به نحوی که او می‏خواسته مانند عهد زندگی وی نمی‏توانست مضامینی بدان شیرینی و خوبی برای انتقادات اجتماعی او فراهم سازد. در شعر قرن هفتم و هشتم قصیده به تدریج متروک می‏شد و به همان نسبت غزلهای عاشقانه لطیف جای آنرا می‏گرفت. منظومهای داستانی نو عرفانی زیاد سروده شد و همچنین منظومهایی که حاوی افکار اجتماعی و حکایات و قصص کوتاه باشد(مانند بوستان سعدی) در این دوره معمول گردید. داستانهای منظوم قرن هفتم و هشتم معمولاً به تقلید از نظامی شاعر مشهور پایان قرن ششم ساخته می‏شد و از بزرگترین مقلدان نظامی در این دوره امیر خسرو دهلوی و خواجوی کرمانی را می‏توان ذکر کرد. سبک شعر در قرن هفتم و هشتم دنباله سبک نیمه دوم قرن ششم است که اکنون اصطلاحاً سبک عراقی نامیده می‏شود. علت توجه شاعران این قرن به سبک مذکور آنست که مرکز شعر در این دو قرن نواحی مرکزی و جنوبی ایران است که لهجه عمومی استادان این نواحی با سبک سابق الذکر سازگارتر است. با این حال در میان شعرای این دوره کسانی مانند مجد همگر شیرازی و ابن یمین فریومدی و مولوی بلخی بودند که به سبک خراسانی بیشتر اظهار تمایل می‏کردند و علی الخصوص سبک مولوی در غزلها و قصائدش نزدیکی تام بروش شاعران خراسان دراوایل قرن ششم داشت. شعر فارسی دوره مغول با دو شاعر بزرگ ایران سعدی و مولوی شروع می‏شود که هر دو پیش از


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درباره شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم (با فرمت word)